«ارتش گرسنگی»
ارتش گرسنگی راه میرود
راه میرود تا دلی از عزای نان درآورد
تا دلی از عزای گوشت درآورد
تا دلی از عزای کتاب درآورد
تا دلی از عزای آزادی درآورد
راه میرود، پلها را در مینوردد، چون دَمِ شمشیر میبُرد
راه میرود، درهای آهنین را میدرّد، حصار دژها را واژگون میکند
پای در خون راه میرود.
ارتش گرسنگی راه میرود
با گامهای تندر
با سرودهای آتش
با امید بهبیرقِ شعله شکلش
با امید بهامید.
ارتش گرسنگی راه میرود
شهرها را بهدوش میکشد
با کوچهها و خانههای تاریکشان،
دودکشهای کارخانهها را بهدوش میکشد
و خستگی بیپایان خروجی کارخانهها را.
ارتش گرسنگی راه میرود
بهدنبال خویش میکشد و میبرد
راستههای زاغهنشینان را
و آنان را که میمیرند بدون مشت خاکی بر این خاک نامتناهی.
ارتش گرسنگی راه میرود
راه میرود تا گرسنگان را نان دهد.
تا آزادی دهد بدانها که ندارند
پای در خون راه میرود.
«ناظم حکمت»
#شعر
#ناظم_حکمت
@ettehad
ارتش گرسنگی راه میرود
راه میرود تا دلی از عزای نان درآورد
تا دلی از عزای گوشت درآورد
تا دلی از عزای کتاب درآورد
تا دلی از عزای آزادی درآورد
راه میرود، پلها را در مینوردد، چون دَمِ شمشیر میبُرد
راه میرود، درهای آهنین را میدرّد، حصار دژها را واژگون میکند
پای در خون راه میرود.
ارتش گرسنگی راه میرود
با گامهای تندر
با سرودهای آتش
با امید بهبیرقِ شعله شکلش
با امید بهامید.
ارتش گرسنگی راه میرود
شهرها را بهدوش میکشد
با کوچهها و خانههای تاریکشان،
دودکشهای کارخانهها را بهدوش میکشد
و خستگی بیپایان خروجی کارخانهها را.
ارتش گرسنگی راه میرود
بهدنبال خویش میکشد و میبرد
راستههای زاغهنشینان را
و آنان را که میمیرند بدون مشت خاکی بر این خاک نامتناهی.
ارتش گرسنگی راه میرود
راه میرود تا گرسنگان را نان دهد.
تا آزادی دهد بدانها که ندارند
پای در خون راه میرود.
«ناظم حکمت»
#شعر
#ناظم_حکمت
@ettehad
روزی چند میلیون انسان بر روی زمین می میرند ،
چند میلیون نفر بدنیا می آیند ؟
چند تن می توانست بگوید : زندگی کردم !
چند تن خواهد توانست بگوید : زندگی کردم !
#ناظم_حکمت
@ettehad
چند میلیون نفر بدنیا می آیند ؟
چند تن می توانست بگوید : زندگی کردم !
چند تن خواهد توانست بگوید : زندگی کردم !
#ناظم_حکمت
@ettehad
آنها؛ در پی اسلحه
جیبهایش را میکاوند
و نمیدانند
که بمبی ساعتشمار
در قلب او میتپد؛
بمبی که آنها نه قادر
به یافتنش هستند
و نه میتوانند از
کار بازش دارند.
#ناظم_حکمت
@ettehad
جیبهایش را میکاوند
و نمیدانند
که بمبی ساعتشمار
در قلب او میتپد؛
بمبی که آنها نه قادر
به یافتنش هستند
و نه میتوانند از
کار بازش دارند.
#ناظم_حکمت
@ettehad
و ما
زمستان دیگرى را
سپرى خواهیم کرد
با عصیان بزرگى که
در درونمان هست
و تنها چیزى
که گرممان مىدارد،
آتش مقدس امیدوارىست
#ناظم_حکمت
🆔
https://t.me/ettehad
✉️ 🔚 tamas
https://t.me/Ettehadyeh20
زمستان دیگرى را
سپرى خواهیم کرد
با عصیان بزرگى که
در درونمان هست
و تنها چیزى
که گرممان مىدارد،
آتش مقدس امیدوارىست
#ناظم_حکمت
🆔
https://t.me/ettehad
✉️ 🔚 tamas
https://t.me/Ettehadyeh20
اتحادیه آزاد کارگران ایران
Photo
باید زیست
حتّا ،
چونان جَنگلی نیمْ سوز در اقلیمِ فِلاکت
و صاعقه
باید ایستاد
شَبیهِ کودکی در امتدادِ آرزوهایش !
باید نوشت
بر تَخته سَنگی حَوالیِ انقلاب
که آری :
بی شَک
این میدان ،
تَرجمانِ گندم و خون است
امّا ما ...
هَرگز
تَسلیمِ پُلیس ها با آن باتوم و سِپَرِشان ،
نخواهیم شد
زیرا تو :
و مَن
رَهایی و عشق را ،
پایِ چوبه هایِ دار
یا زیرِ کومه هایِ حَسرت
آموخته ایم
ولی یافته هامان ...
آیاتِ خُدایگان نیست
که سَجده یِ هر ابلیس ،
کنیم
نگاه کُن !
آفتابِ رو به غُنچه
هیچ حِصاری را در جَمعِ آفاق اَش ،
نمی پَذیرد
به گمان اَم :
با هُجومِ دَقایق عَلیهِ تاریخ
پَرچَم ها می پوسَند
حَتّا فُصول ،
در تَقویمی رَنگارَنگ
یک مَرزِ واحد
یک کشور
می شوند و
با اَنبوهی از رُفَقا
سُرودِ اتّحاد می خوانند
آن گاه عاقبت ...
بی شُمارانْ آینه
و هزارانْ شاخه یِ نور نیز
به حالتِ قیام ،
از شِکافِ هر زندان
بیرون خواهند زَد !
تا کارگر
نامِ دیگرِ جَهان ،
باشد
📚 #ناظم_حکمت
✍ #ترجمه_امید_آدینه
🆔
https://t.me/ettehad
✉️ 🔚 tamas
https://t.me/Ettehadyeh20
Telegram
اتحادیه آزاد کارگران ایران
ارتباط با ادمین https://t.me/Ettehadyeh20