Forwarded from کانون حقوق بشر ایران
هشتگ حمایت از #جعفر_عظیمزاده برای طوفان توئیتری پیش رو. اطلاع رسانی کنید، #رسانه شمایید!
Forwarded from اتحادیه آزاد کارگران ایران
Forwarded from آرش و گلرخ
❤️اعتصاب غذای عشق ❤️
#ما_آرش_و_گلرخ_هستیم ۱ ✌️
#رسانه_شمایید ❤️
#FreeArashSadeghi
#FreeGolrokh
https://telegram.me/arash_golrokh
#ما_آرش_و_گلرخ_هستیم ۱ ✌️
#رسانه_شمایید ❤️
#FreeArashSadeghi
#FreeGolrokh
https://telegram.me/arash_golrokh
Forwarded from آرش و گلرخ
سعید میگوید :
*اعتصاب غذای عشق*
#تقدیم به #آرش_صادقی و #گلرخ_ایرایی
(آرش صادقی به دلیل بازداشت همسرش گلرخ ایرایی در اوین در اعتصاب غذا است)
میخواهم بنویسم اما قلمم بغضی دارد که توان رقصیدن بر روی کاغذ را ندارد..
میخواهم بنویسم اما دستانم توان نوازش قلم را ندارد!
میخواهم بنویسم اما مگر این درد میگذارد که بنویسم!
بگذار قلم را بر روی کاغذ بگذارم و پنجره را اندکی باز کنم..
سیاهی شب را دوست دارم اما نبود ستاره ها تو ذوق میزند!
ستاره نیست و خورشید آنقدر خجل است که هر غروب از چشم ها دور می شود.
راستی! امشب چرا ستاره ها در آسمان نیستند؟!!
پشت پنجره مینشینم وذهن را پر می دهم به بندهای زندان اوین.
آرش صادقی را می بینم که در جسم دردی دارد و در درون غم و اندوهی بزرگ.
آرش با جرعه ای عشق همچنان در اعتصاب است بخاطر جانان خویش یعنی گلرخ.
این تصور صدا ندارد که به آرش بگویم،گلرخ،من،ما،منتظر بازگشت تو هستیم.
این تصور لعنتی صدا ندارد.کاش میشد پنجره را باز کرد و فریادی زد که درهای اوین را بگشاید و این فریاد،صدای آرامی باشد که به گوش آرش برسد.کاش این تصور صدا داشت.کاش...
راستی! امشب چرا ستاره ها در آسمان نیستند؟!!
آرش در اعتصاب است و کمانش همچنان کشیده که مرزهای عشقی خود و گلرخ را طویل تر کند و وسیع تر... .
اما هراس آن دارم که همچو آرش افسانه ای همچنان که برای وسعت عشق کمان میکشد،پایانش......... .
راستی! امشب دگر دنبال ستاره ها در آسمان نگردید.
امشب ستاره ها در اوین هستند چون عاشقانه ی آرش و گلرخ زیباتر از سیاهی شب و آسمان است.
(سعید رضایی)
❤️اعتصاب غذای عشق ❤️
#ما_آرش_و_گلرخ_هستیم ۱ ✌️
#رسانه_شمایید ❤️
#FreeArashSadeghi
#FreeGolrokh
https://telegram.me/arash_golrokh
*اعتصاب غذای عشق*
#تقدیم به #آرش_صادقی و #گلرخ_ایرایی
(آرش صادقی به دلیل بازداشت همسرش گلرخ ایرایی در اوین در اعتصاب غذا است)
میخواهم بنویسم اما قلمم بغضی دارد که توان رقصیدن بر روی کاغذ را ندارد..
میخواهم بنویسم اما دستانم توان نوازش قلم را ندارد!
میخواهم بنویسم اما مگر این درد میگذارد که بنویسم!
بگذار قلم را بر روی کاغذ بگذارم و پنجره را اندکی باز کنم..
سیاهی شب را دوست دارم اما نبود ستاره ها تو ذوق میزند!
ستاره نیست و خورشید آنقدر خجل است که هر غروب از چشم ها دور می شود.
راستی! امشب چرا ستاره ها در آسمان نیستند؟!!
پشت پنجره مینشینم وذهن را پر می دهم به بندهای زندان اوین.
آرش صادقی را می بینم که در جسم دردی دارد و در درون غم و اندوهی بزرگ.
آرش با جرعه ای عشق همچنان در اعتصاب است بخاطر جانان خویش یعنی گلرخ.
این تصور صدا ندارد که به آرش بگویم،گلرخ،من،ما،منتظر بازگشت تو هستیم.
این تصور لعنتی صدا ندارد.کاش میشد پنجره را باز کرد و فریادی زد که درهای اوین را بگشاید و این فریاد،صدای آرامی باشد که به گوش آرش برسد.کاش این تصور صدا داشت.کاش...
راستی! امشب چرا ستاره ها در آسمان نیستند؟!!
آرش در اعتصاب است و کمانش همچنان کشیده که مرزهای عشقی خود و گلرخ را طویل تر کند و وسیع تر... .
اما هراس آن دارم که همچو آرش افسانه ای همچنان که برای وسعت عشق کمان میکشد،پایانش......... .
راستی! امشب دگر دنبال ستاره ها در آسمان نگردید.
امشب ستاره ها در اوین هستند چون عاشقانه ی آرش و گلرخ زیباتر از سیاهی شب و آسمان است.
(سعید رضایی)
❤️اعتصاب غذای عشق ❤️
#ما_آرش_و_گلرخ_هستیم ۱ ✌️
#رسانه_شمایید ❤️
#FreeArashSadeghi
#FreeGolrokh
https://telegram.me/arash_golrokh