🔴 دفاع از #محمد_حبیبی دفاع از پرنسیب های انسانی.
✍ جعفر ابراهیمی
🔹 بیش از 17 روز از ضرب و شتم خشونت بار دوست و همکار و برادرم #محمد_حبیبی می گذرد. ده ها معلم شاهد بودند که اخطار و تذکری از سوی پلیس صورت نگرفت که #محمد_حبیبی از آن تمرد کرده باشد که حالا وی را به این بهانه و اتهام ساختگی روانه زندان تهران بزرگ نموده اند. هر چه بود ضربات مشت بر سر و صورت محمد بود و لگدهایی که هدفدار به پهلویش می زدند و او را بر روی زمین می کشیدند. دهها معلم شاهد این خشونت عریان بودند و امروز هزاران معلم از انفعال #وزیر در محکوم کردن قاطع این خشونت ها در دو بار بازداشت محمد سخن می گویند.
ما به مانند محمد حبیبی دغدغه های انسانی داریم که تحقق آن را در گرو یک آموزش کیفی، رایگان و برابر برای کودکان و تامین یک زندگی شرافتمندانه برای معلمان می دانیم. از همین منظور با سیاست های ضد آموزشی مانند پولی و خصوصی سازی مخالفیم و به سرکوب حقوق و معیشت معلمان اعتراض داریم و راه تحقق مطالبات را از مسیر تشکل یابی مستقل می دانیم و خواهان تشکل مستقل و آزاد و سراسری هستیم و به زندانی کردن فعالان معترضیم.
این رویکرد و دیدگاه ما برای پویایی و توسعه جامعه است و برای تحققش فعالیت می کنیم و به امنیتی کردن فضای فعالیت صنفی اعتراض داریم.
🔷به زعم نگارنده هر مسیر تحول در ایران بدون توجه به جایگاه آموزش و پرورش با رویکردی نوین، عقیم و ناتمام است و یکی از عوامل مهم در تحقق ارزش های نوین انسانی مانند نفی خشونت، دمکراسی، همیاری، آزادی، عدالت، مشارکت و صلح تنها در سایه یک آموزش مترقی امکان پذیر است و حفظ کرامت انسانی اینگونه میسر می شود. از همین منظر دفاع از محمد حبیبی به معنای دفاع از پرنسیب ها و کرامت انسانی است.
⭕️صدای او باشیم تا دیوارهای زندان مخوف تهران بزرگ نتوانند مانع شنیده شدن صدای عدالتخواهی این معلم در بند شوند.
#ما_همه_حبیبی_هستیم
#برای_محمدحبیبی
https://telegram.me/ettehad
✍ جعفر ابراهیمی
🔹 بیش از 17 روز از ضرب و شتم خشونت بار دوست و همکار و برادرم #محمد_حبیبی می گذرد. ده ها معلم شاهد بودند که اخطار و تذکری از سوی پلیس صورت نگرفت که #محمد_حبیبی از آن تمرد کرده باشد که حالا وی را به این بهانه و اتهام ساختگی روانه زندان تهران بزرگ نموده اند. هر چه بود ضربات مشت بر سر و صورت محمد بود و لگدهایی که هدفدار به پهلویش می زدند و او را بر روی زمین می کشیدند. دهها معلم شاهد این خشونت عریان بودند و امروز هزاران معلم از انفعال #وزیر در محکوم کردن قاطع این خشونت ها در دو بار بازداشت محمد سخن می گویند.
ما به مانند محمد حبیبی دغدغه های انسانی داریم که تحقق آن را در گرو یک آموزش کیفی، رایگان و برابر برای کودکان و تامین یک زندگی شرافتمندانه برای معلمان می دانیم. از همین منظور با سیاست های ضد آموزشی مانند پولی و خصوصی سازی مخالفیم و به سرکوب حقوق و معیشت معلمان اعتراض داریم و راه تحقق مطالبات را از مسیر تشکل یابی مستقل می دانیم و خواهان تشکل مستقل و آزاد و سراسری هستیم و به زندانی کردن فعالان معترضیم.
این رویکرد و دیدگاه ما برای پویایی و توسعه جامعه است و برای تحققش فعالیت می کنیم و به امنیتی کردن فضای فعالیت صنفی اعتراض داریم.
🔷به زعم نگارنده هر مسیر تحول در ایران بدون توجه به جایگاه آموزش و پرورش با رویکردی نوین، عقیم و ناتمام است و یکی از عوامل مهم در تحقق ارزش های نوین انسانی مانند نفی خشونت، دمکراسی، همیاری، آزادی، عدالت، مشارکت و صلح تنها در سایه یک آموزش مترقی امکان پذیر است و حفظ کرامت انسانی اینگونه میسر می شود. از همین منظر دفاع از محمد حبیبی به معنای دفاع از پرنسیب ها و کرامت انسانی است.
⭕️صدای او باشیم تا دیوارهای زندان مخوف تهران بزرگ نتوانند مانع شنیده شدن صدای عدالتخواهی این معلم در بند شوند.
#ما_همه_حبیبی_هستیم
#برای_محمدحبیبی
https://telegram.me/ettehad
Telegram
اتحادیه آزاد کارگران ایران
ارتباط با ادمین https://t.me/Ettehadyeh20
Forwarded from اتچ بات
🔴بغض وقتی لبریز شد قلم میخواهد فقط!
بخش دوم
خدیجه پاک ضمیر /معلم
🔻جناب وزیر ، می دانم که این قانون ها و ماده ها و منشور را بهتر از من،از بر هستید ، چرا که خودتان و همکارانتان آنها را تدوین کرده اید . من اینها را تنها برای این می نویسم که اگر فرزندی از فرزندان این سرزمین با شنیدن و خواندن سرگذشت غم انگیز و تاسف بار معلمانش ، پرسش و لحظه ای تردید درباره آنها و عملکردشان در ذهن پاک و کودکانه اش ، شکل گرفت ، آگاه باشد که معلمانش هرگز خواسته و عملی غیر قانونی و خارج از چارچوب قوانین میهنمان نداشته و ندارند !
🔻جناب وزیر ، اینبار با بغضی سنگین تر از دفعه پیش با شما سخن می گویم ! چرا که قانون و ماده ها را هم که کناری بگذارم ، به یاد سخنان مسئول حراست کل وزارت خانه شما که می افتم ، ناخودآگاه و بی اختیار بغض و حیرتم دوچندان می شود ! آنجا که می گوید " معلمان دلسوز و نجیب هستند و اگر اعتراضی دارند ، نجیبانه است و باید نجیبانه برخورد کنیم."
آری با خواندن این جملات ، بغضم دو چندان می شود که آیا به زیر انداختن یک معلم بر کف آسفالت و حمله ور شدن به او با مشت و لگد و دریدن لباسهای او ، مصداق همان رفتار نجیبانه است ؟؟
آیا آوردن یک معلم با آثار ضرب و جرح ، لباسهای پاره شده و پاهای برهنه در راهروهای دادسرا در مقابل دیدگان دیگر افراد حاضر در آنجا ، حاصل همین رفتار نجیبانه است ؟؟
🔻جناب وزیر شما به من بگویید ، من به عنوان معلمی که خود آسیب دیده و متضرر از خشونت به ناحق روا شده در حق خود و همسرم هستم ، چگونه می توانم با دانش آموزانم از خشونت، علل آن، پرهیز از آن و راههای مقابله با آن سخن بگویم ؟؟
چگونه می توانم با آنها از راههای پرهیز از خشونت سخن بگویم در حالیکه شاهد ضرب و شتم همسرم و دهها همکار بیگناه دیگر در مقابل چشمانم بوده ام ؟؟
چگونه می توانم با آنها از راههای مقابله با خشونت سخن بگویم در حالیکه معلمشان ، همسر دربندم ، از کوچکترین حقوق انسانی خود محروم شده است و هم اکنون در زندانی بسر می برد که حتی از دسترسی به امکانات اولیه و ابتدایی بهداشتی و پزشکی محروم مانده است ؟؟
🔻جناب وزیر ، می گویند بغض وقتی لبریز می شود ، قلم می خواهد فقط ! و اکنون من هم با بغضی ترکیده ، قلمم تنها سلاحم را در دست گرفته ام و اینبار دیگر نه شما و جناب رئیس جمهور، بلکه من و دیگر معلمان و دانش آموزان به عنوان پرسشگر و اینبار نه در شروع سال تحصیلی که در پایان این سال حزن انگیز و بغض آور تحصیلی و نه در قالب پرسش مهر بلکه در قالب پرسش خرداد ۹۷ ، همان پرسش مهر دوسال پیش را که شما و جناب رئیس جمهور از ما پرسیده بودید ، از شما به عنوان سکاندار این مجموعه می پرسیم :
"خشونت از کجا نشات گرفته است ؟ چگونه عده ای خشونت را می آموزند ؟ در برابر خشونت چگونه باید ایستادگی کرد ؟"
#یادداشت
#برای_محمدحبیبی
@ettehad
بخش دوم
خدیجه پاک ضمیر /معلم
🔻جناب وزیر ، می دانم که این قانون ها و ماده ها و منشور را بهتر از من،از بر هستید ، چرا که خودتان و همکارانتان آنها را تدوین کرده اید . من اینها را تنها برای این می نویسم که اگر فرزندی از فرزندان این سرزمین با شنیدن و خواندن سرگذشت غم انگیز و تاسف بار معلمانش ، پرسش و لحظه ای تردید درباره آنها و عملکردشان در ذهن پاک و کودکانه اش ، شکل گرفت ، آگاه باشد که معلمانش هرگز خواسته و عملی غیر قانونی و خارج از چارچوب قوانین میهنمان نداشته و ندارند !
🔻جناب وزیر ، اینبار با بغضی سنگین تر از دفعه پیش با شما سخن می گویم ! چرا که قانون و ماده ها را هم که کناری بگذارم ، به یاد سخنان مسئول حراست کل وزارت خانه شما که می افتم ، ناخودآگاه و بی اختیار بغض و حیرتم دوچندان می شود ! آنجا که می گوید " معلمان دلسوز و نجیب هستند و اگر اعتراضی دارند ، نجیبانه است و باید نجیبانه برخورد کنیم."
آری با خواندن این جملات ، بغضم دو چندان می شود که آیا به زیر انداختن یک معلم بر کف آسفالت و حمله ور شدن به او با مشت و لگد و دریدن لباسهای او ، مصداق همان رفتار نجیبانه است ؟؟
آیا آوردن یک معلم با آثار ضرب و جرح ، لباسهای پاره شده و پاهای برهنه در راهروهای دادسرا در مقابل دیدگان دیگر افراد حاضر در آنجا ، حاصل همین رفتار نجیبانه است ؟؟
🔻جناب وزیر شما به من بگویید ، من به عنوان معلمی که خود آسیب دیده و متضرر از خشونت به ناحق روا شده در حق خود و همسرم هستم ، چگونه می توانم با دانش آموزانم از خشونت، علل آن، پرهیز از آن و راههای مقابله با آن سخن بگویم ؟؟
چگونه می توانم با آنها از راههای پرهیز از خشونت سخن بگویم در حالیکه شاهد ضرب و شتم همسرم و دهها همکار بیگناه دیگر در مقابل چشمانم بوده ام ؟؟
چگونه می توانم با آنها از راههای مقابله با خشونت سخن بگویم در حالیکه معلمشان ، همسر دربندم ، از کوچکترین حقوق انسانی خود محروم شده است و هم اکنون در زندانی بسر می برد که حتی از دسترسی به امکانات اولیه و ابتدایی بهداشتی و پزشکی محروم مانده است ؟؟
🔻جناب وزیر ، می گویند بغض وقتی لبریز می شود ، قلم می خواهد فقط ! و اکنون من هم با بغضی ترکیده ، قلمم تنها سلاحم را در دست گرفته ام و اینبار دیگر نه شما و جناب رئیس جمهور، بلکه من و دیگر معلمان و دانش آموزان به عنوان پرسشگر و اینبار نه در شروع سال تحصیلی که در پایان این سال حزن انگیز و بغض آور تحصیلی و نه در قالب پرسش مهر بلکه در قالب پرسش خرداد ۹۷ ، همان پرسش مهر دوسال پیش را که شما و جناب رئیس جمهور از ما پرسیده بودید ، از شما به عنوان سکاندار این مجموعه می پرسیم :
"خشونت از کجا نشات گرفته است ؟ چگونه عده ای خشونت را می آموزند ؟ در برابر خشونت چگونه باید ایستادگی کرد ؟"
#یادداشت
#برای_محمدحبیبی
@ettehad
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔴برای دوست صادق و معلم آزاده سرزمینم محمد حبیبی
✍مهدی عودی زارع / معلم
سال 92 در یکی از هنرستان های مناطق محروم خدمت می کردم؛ در فصل امتحانات به علت ندادن بودجه قرار شد نفری ده هزارتومان برای تکثیر سوالات از دانش آموزان دریافت شود. روز اول امتحانات مادر یکی از دانش آموزان با دختر کوچکش در حالیکه در اوج زمستان دمپائی پلاستیکی به پا داشت به هنرستان آمد و با التماس از مدیر می خواست که چون توان پرداخت ندارد مانع حضور فرزندش در امتحان نشود. آن سال این صحنه به صورتهای گوناگون تکرار شد و هر بار با دیدن این صحنه ها معلمان بغضشان میگرفت. اکنون با تداوم سیاستهای پولی سازی مدارس آن هنرستان برای ثبت نام هزینه دویست هزار تومانی از دانش آموزان می گیرد؛ و من به این می اندیشم که سرنوشت دانش آموزانی چون فرزند آن زن چه شده است و آینده فرزندان بی بضاعت سرزمینم بدون آموزش چگونه رقم خواهد خورد.
اما می دانم و میبینم و به عنوان یک معلم بر خودم می بالم که معلمان آزاده و باشرف سرزمینم چون #محمد_حبیبی فریاد #عدالت_آموزشی و #آموزش_رایگان سر می دهند و نمی خواهند در این سرزمین کودکی به دلیل فقر از آموزش وآینده باز بماند. اما می بینم و می دانم که در مقابل، حاکمان مدعی حمایت از مستضعفین میگویند این جرم است و معلمان و حبیبی ها مجرم اند. من وتمامی معلمان سرزمینم از این اتهام زنیها دوباره بغض کرده ایم و شاید این بار بغضمان نه در تنهایی بلکه در جامعه بترکد و دامن مستضعف کشان را بگیرد.
#برای_محمدحبیبی
@ettehad
✍مهدی عودی زارع / معلم
سال 92 در یکی از هنرستان های مناطق محروم خدمت می کردم؛ در فصل امتحانات به علت ندادن بودجه قرار شد نفری ده هزارتومان برای تکثیر سوالات از دانش آموزان دریافت شود. روز اول امتحانات مادر یکی از دانش آموزان با دختر کوچکش در حالیکه در اوج زمستان دمپائی پلاستیکی به پا داشت به هنرستان آمد و با التماس از مدیر می خواست که چون توان پرداخت ندارد مانع حضور فرزندش در امتحان نشود. آن سال این صحنه به صورتهای گوناگون تکرار شد و هر بار با دیدن این صحنه ها معلمان بغضشان میگرفت. اکنون با تداوم سیاستهای پولی سازی مدارس آن هنرستان برای ثبت نام هزینه دویست هزار تومانی از دانش آموزان می گیرد؛ و من به این می اندیشم که سرنوشت دانش آموزانی چون فرزند آن زن چه شده است و آینده فرزندان بی بضاعت سرزمینم بدون آموزش چگونه رقم خواهد خورد.
اما می دانم و میبینم و به عنوان یک معلم بر خودم می بالم که معلمان آزاده و باشرف سرزمینم چون #محمد_حبیبی فریاد #عدالت_آموزشی و #آموزش_رایگان سر می دهند و نمی خواهند در این سرزمین کودکی به دلیل فقر از آموزش وآینده باز بماند. اما می بینم و می دانم که در مقابل، حاکمان مدعی حمایت از مستضعفین میگویند این جرم است و معلمان و حبیبی ها مجرم اند. من وتمامی معلمان سرزمینم از این اتهام زنیها دوباره بغض کرده ایم و شاید این بار بغضمان نه در تنهایی بلکه در جامعه بترکد و دامن مستضعف کشان را بگیرد.
#برای_محمدحبیبی
@ettehad
Telegram
attach 📎
. .:
🔴 محمدحبیبی یک اندیشه است
✍ نسرین بهمن پور - معلم
او یک معلم است.
زندگی و امید در نگاهش جاریست. هنوز امیدوار به نجات کودکان کار و در کلماتش عدالت و برابری جاری است.
او لبخندش را از شادی یک کودک کار می گیرد. اندیشه اش معنا دادن به زندگیِ طفلی است که هنوز نمی داند «بازی کودکانه» چیست و باید پا به عرصه ی بی رحم بزرگسالی بگذارد!
#محمد_حبیبی خود یک #اندیشه است.
او عاشق تخته سیاهش بود. چرا که می تواند معنای عدالت را با آن به نمایش بگذارد و طفلانِ گریز پای را گریزان از ظلم نماید.
سلاحش قلمش است. چه بسا این قلم از نظر تنگ نظران صدها برابر دردناک تر و بُرنده تر از هر اسلحه ای است!
شاید گناهش هم بندانِ قلم به دستش هستند که قبلا پیشتاز٬ دوست و هم صنفی اش بودند.
کلاس های درس، از معلمانی با اندیشه نو خالیست؛ که آموزش را از ورطه ی گرداب و تسلسل فکری نجات دهند.
حبیبی مظهر شجاعتِ معلمی است. که نام #تجمع_بیست_اردیبهشت را در تاریخ ثبت کرد: ثبتی از مبارزات معلمانی پیشرو و عاشق وطن!
حبیبی و دیگر معلمانِ پیشرو حتما آینده ی آموزش- پرورش را خواهند ساخت و امید و شادی واقعی را بر لبان کودکان به ارمغان خواهند آورد.
#برای_محمدحبیبی
https://t.me/ettehad/49899
🔴 محمدحبیبی یک اندیشه است
✍ نسرین بهمن پور - معلم
او یک معلم است.
زندگی و امید در نگاهش جاریست. هنوز امیدوار به نجات کودکان کار و در کلماتش عدالت و برابری جاری است.
او لبخندش را از شادی یک کودک کار می گیرد. اندیشه اش معنا دادن به زندگیِ طفلی است که هنوز نمی داند «بازی کودکانه» چیست و باید پا به عرصه ی بی رحم بزرگسالی بگذارد!
#محمد_حبیبی خود یک #اندیشه است.
او عاشق تخته سیاهش بود. چرا که می تواند معنای عدالت را با آن به نمایش بگذارد و طفلانِ گریز پای را گریزان از ظلم نماید.
سلاحش قلمش است. چه بسا این قلم از نظر تنگ نظران صدها برابر دردناک تر و بُرنده تر از هر اسلحه ای است!
شاید گناهش هم بندانِ قلم به دستش هستند که قبلا پیشتاز٬ دوست و هم صنفی اش بودند.
کلاس های درس، از معلمانی با اندیشه نو خالیست؛ که آموزش را از ورطه ی گرداب و تسلسل فکری نجات دهند.
حبیبی مظهر شجاعتِ معلمی است. که نام #تجمع_بیست_اردیبهشت را در تاریخ ثبت کرد: ثبتی از مبارزات معلمانی پیشرو و عاشق وطن!
حبیبی و دیگر معلمانِ پیشرو حتما آینده ی آموزش- پرورش را خواهند ساخت و امید و شادی واقعی را بر لبان کودکان به ارمغان خواهند آورد.
#برای_محمدحبیبی
https://t.me/ettehad/49899
Telegram
اتحادیه آزاد کارگران ایران
🔴 علیرغم صدور وثیقه برای محمد حبیبی، دادسرای اوین از پذیرش وثیقه تهیه شده از سوی خانوادهاش خودداری کرده و این فعال صنفی همچنان در زندان تهران بزرگ بازداشت است
@ettehad
@ettehad
Forwarded from اتچ بات
🔴جای معلم زندان است!
✍️سعید شکفته دل -معلم
#محمد_حبیبی را آزاد نکنید!
محمد حبیبی را جلوی دانش آموزانش به خاک و خون بکشید تا همه بدانند که زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد.
محمد حبیبی را کتک زنان روی زمین بکشید و با خلافکاران و جانیان هم سلول کنید.
احسنت بر شما!
بهترین راه را انتخاب کرده اید، موثرترین گزینه!
طوسی ها و حایری ها بهترین گزینه برای پرورش نسلی ست که شما می خواهید.
آنها را در سراسر مدارس ایران منتشر کنید اما قبل از آن حبیبی ها را به غل و زنجیر بکشید.
حبیبی ها خوابتان را می آشوبند.
حبیبی ها نسل بعد را مبارزان آزادی بار می آورند.
حبیبی ها نور بر تاریکی وجودتان می اندازند.
محمد حبیبی را آزاد نکنید!
جای معلم زندان است!
#برای_محمدحبیبی
@ettehad
✍️سعید شکفته دل -معلم
#محمد_حبیبی را آزاد نکنید!
محمد حبیبی را جلوی دانش آموزانش به خاک و خون بکشید تا همه بدانند که زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد.
محمد حبیبی را کتک زنان روی زمین بکشید و با خلافکاران و جانیان هم سلول کنید.
احسنت بر شما!
بهترین راه را انتخاب کرده اید، موثرترین گزینه!
طوسی ها و حایری ها بهترین گزینه برای پرورش نسلی ست که شما می خواهید.
آنها را در سراسر مدارس ایران منتشر کنید اما قبل از آن حبیبی ها را به غل و زنجیر بکشید.
حبیبی ها خوابتان را می آشوبند.
حبیبی ها نسل بعد را مبارزان آزادی بار می آورند.
حبیبی ها نور بر تاریکی وجودتان می اندازند.
محمد حبیبی را آزاد نکنید!
جای معلم زندان است!
#برای_محمدحبیبی
@ettehad
Telegram
attach 📎
🔴اتحادیه های صنفی و دوگانه ی هژمونی-اتوریته
✍رضا صالحی
دولت های مدرن همواره به لویاتان تشبیه شده اند. معنای لغوی این عبارت در زبان های اروپایی چیزی متفاوت با فرانکشتاین یا یک غول بی شاخ و دم است. لویاتان هیولایی است که وسعت و عظمت اش ناپیداست. این استعاره را می توان هم در متون فلاسفه و جامعه شناسان پیدا کرد و هم در آثار هنرمندان. اما غرض از بکار بردن این لفظ به جای دولت چیست؟
دولت ها را به یک نگاه نمی توان از اول تا به آخر دید و یا دریافت. ما همواره با بخشی مواجهیم که خود مانعی می شود بر سر راهمان تا بتوانیم به تودرتوی این هیولای پیچیده ورود کنیم. استعاره ی در، در بخش "جلوی قانون" از رمان محاکمه ی کافکا به نحوی اشاره به همین بسته بودن راه ورود به این هیولاست. اما این هیولای عظیم هم ممکن است در هم بشکند. در ارتباطات انسانی دو و بیشتر از دو نفر همواره روابط قدرت عاملی تعیین کننده است. مبحث روابط قدرت در زمینه ی دولت و جامعه بسیار پیچیده است. اما دولت ها ناگزیرند که به نوعی اعمال قدرت کنند چون ضوابط و قوانین خاصی به جامعه تحمیل می کنند. ضمانت اجرایی این قوانین، در مرحله ی نهایی همان اعمال قدرت عریان دولتی است. در اشکال پیچیده تر، گاهی اعمال نمادین قدرت کافی است. به عنوان مثال، صرف وجود پلیس راهنمایی و رانندگی ممکن است خیلی ها را وادار به مطیع بودن در مورد قوانین این حوزه بکند. اما همواره مرحله ای وجود دارد که دولت از اعمال قدرت فیزیکی استفاده خواهد کرد.
اعمال قدرت نمادین دو فرم متفاوت دارد. این دوگانه ی اعمال اقتدار دولتی را هژمونی و اتوریته می گویند. هژمونی دولتی زمانی اعمال می شود که شهروندان اجتماع، از آن روی مطیع قوانین باشند که آنها را مفید و مناسب تلقی کنند. زمانی که دولت بتواند به شکلی مناسب از دستگاه های ایدوئولوژیک اش بهره ببرد می تواند به نوعی اقتدار فرهنگی دست پیدا کند. هژمونی، شکل غالب دولت های غربی ای است که مبتنی بر دموکراسی لیبرال اداره می شوند. البته نمی توان دولت ها را در کل بر این اساس رتبه بندی کرد. هر دولتی به نسبت از هر دو شکل اعمال قدرت استفاده خواهد کرد. بیشتر دولت های جهان سوم مایل به اعمال اتوریته هستند. اتوریته به نوعی یعنی چنگ و دندان نشان دادن. چنین دولت هایی همواره می کوشند تا با نمایش قدرت نظامی و پلیسی جامعه را کنترل کنند. اما کدام یک موفق تر عمل کرده اند؟
نتیجه گیری بر اساس آمار شاید چندان قابل اعتماد نباشد اما دریچه ای از دانش کمی بر روی ما می گشاید.
در یک صد سال اخیر چه دولت هایی بیشتر دچار انقلاب، کودتا و تغییرات بنیادی شده اند؟
ساختارهای صنفی در کشورهای غربی با نوع اعمال هژمونیک قدرت شان هم خوان است. این دولت ها خواستار تعامل و گفتگو با جامعه ی تحت کنترل خودشان هستند و همواره ترجیح می دهند از طرف مردم مفید و موجه جلوه کنند. این قضیه در جهان سوم کاملا متفاوت است. این دولت ها متمایل به اعمال قدرت عریان هستند. ترجیح می دهند بترسانند و مطیع کنند تا اینکه موجه و ضروری جلوه کنند. در نتیجه تلاطم و تغییرات شدید بنیادی، هر چند دهه یکبار ناگزیر خواهد بود.
فعالان صنفی همچون #محمد_حبیبی خواهان گشودن راه های ارتباطی بین ساختار دولت حاکم و مردم هستند. اما دولت وقت می خواهد همان طور عمل کند که دولت های قبل کردند. زندان و اسلحه و زور باید آخرین انتخاب دولت ها باشد نه آنگونه که حالا می بینیم. بازداشت یک فعال صنفی یعنی اعمال قدرت عریان انتخاب اول دولت شده است. متاسفانه اگر این روند ادامه داشته باشد شاهد تحولاتی خواهیم بود که ممکن است آینده ی چندان روشنی نداشته باشد.
هیچ هیولایی تاب مقاومت در برابر تغییرات سریع و دیوانه وار مدرنیسم را ندارد، حتی لویاتان ها!
برگرفته از کانون صنغی معلمان
#برای_محمدحبیبی
@ettehad
✍رضا صالحی
دولت های مدرن همواره به لویاتان تشبیه شده اند. معنای لغوی این عبارت در زبان های اروپایی چیزی متفاوت با فرانکشتاین یا یک غول بی شاخ و دم است. لویاتان هیولایی است که وسعت و عظمت اش ناپیداست. این استعاره را می توان هم در متون فلاسفه و جامعه شناسان پیدا کرد و هم در آثار هنرمندان. اما غرض از بکار بردن این لفظ به جای دولت چیست؟
دولت ها را به یک نگاه نمی توان از اول تا به آخر دید و یا دریافت. ما همواره با بخشی مواجهیم که خود مانعی می شود بر سر راهمان تا بتوانیم به تودرتوی این هیولای پیچیده ورود کنیم. استعاره ی در، در بخش "جلوی قانون" از رمان محاکمه ی کافکا به نحوی اشاره به همین بسته بودن راه ورود به این هیولاست. اما این هیولای عظیم هم ممکن است در هم بشکند. در ارتباطات انسانی دو و بیشتر از دو نفر همواره روابط قدرت عاملی تعیین کننده است. مبحث روابط قدرت در زمینه ی دولت و جامعه بسیار پیچیده است. اما دولت ها ناگزیرند که به نوعی اعمال قدرت کنند چون ضوابط و قوانین خاصی به جامعه تحمیل می کنند. ضمانت اجرایی این قوانین، در مرحله ی نهایی همان اعمال قدرت عریان دولتی است. در اشکال پیچیده تر، گاهی اعمال نمادین قدرت کافی است. به عنوان مثال، صرف وجود پلیس راهنمایی و رانندگی ممکن است خیلی ها را وادار به مطیع بودن در مورد قوانین این حوزه بکند. اما همواره مرحله ای وجود دارد که دولت از اعمال قدرت فیزیکی استفاده خواهد کرد.
اعمال قدرت نمادین دو فرم متفاوت دارد. این دوگانه ی اعمال اقتدار دولتی را هژمونی و اتوریته می گویند. هژمونی دولتی زمانی اعمال می شود که شهروندان اجتماع، از آن روی مطیع قوانین باشند که آنها را مفید و مناسب تلقی کنند. زمانی که دولت بتواند به شکلی مناسب از دستگاه های ایدوئولوژیک اش بهره ببرد می تواند به نوعی اقتدار فرهنگی دست پیدا کند. هژمونی، شکل غالب دولت های غربی ای است که مبتنی بر دموکراسی لیبرال اداره می شوند. البته نمی توان دولت ها را در کل بر این اساس رتبه بندی کرد. هر دولتی به نسبت از هر دو شکل اعمال قدرت استفاده خواهد کرد. بیشتر دولت های جهان سوم مایل به اعمال اتوریته هستند. اتوریته به نوعی یعنی چنگ و دندان نشان دادن. چنین دولت هایی همواره می کوشند تا با نمایش قدرت نظامی و پلیسی جامعه را کنترل کنند. اما کدام یک موفق تر عمل کرده اند؟
نتیجه گیری بر اساس آمار شاید چندان قابل اعتماد نباشد اما دریچه ای از دانش کمی بر روی ما می گشاید.
در یک صد سال اخیر چه دولت هایی بیشتر دچار انقلاب، کودتا و تغییرات بنیادی شده اند؟
ساختارهای صنفی در کشورهای غربی با نوع اعمال هژمونیک قدرت شان هم خوان است. این دولت ها خواستار تعامل و گفتگو با جامعه ی تحت کنترل خودشان هستند و همواره ترجیح می دهند از طرف مردم مفید و موجه جلوه کنند. این قضیه در جهان سوم کاملا متفاوت است. این دولت ها متمایل به اعمال قدرت عریان هستند. ترجیح می دهند بترسانند و مطیع کنند تا اینکه موجه و ضروری جلوه کنند. در نتیجه تلاطم و تغییرات شدید بنیادی، هر چند دهه یکبار ناگزیر خواهد بود.
فعالان صنفی همچون #محمد_حبیبی خواهان گشودن راه های ارتباطی بین ساختار دولت حاکم و مردم هستند. اما دولت وقت می خواهد همان طور عمل کند که دولت های قبل کردند. زندان و اسلحه و زور باید آخرین انتخاب دولت ها باشد نه آنگونه که حالا می بینیم. بازداشت یک فعال صنفی یعنی اعمال قدرت عریان انتخاب اول دولت شده است. متاسفانه اگر این روند ادامه داشته باشد شاهد تحولاتی خواهیم بود که ممکن است آینده ی چندان روشنی نداشته باشد.
هیچ هیولایی تاب مقاومت در برابر تغییرات سریع و دیوانه وار مدرنیسم را ندارد، حتی لویاتان ها!
برگرفته از کانون صنغی معلمان
#برای_محمدحبیبی
@ettehad
🔴از دردهای بی درمان آموزش و پرورش تا معلم زندانی!
✍ محبوبه فرح زادی
دردهای بی درمان آموزش وپرورش، محصولات وارداتی از کشورهای دیگر نیستند؛ بلکه صادرشده از درون سرزمینی است که در تب داغ ثروت می سوزد؛ اما فقر و محرومیت، بیکاری٬ آوارگی و مهاجرت و... تنها سهم مردمانش از این همه ثروت است.
🔹همان سهمی که مرکز آمار، هر از گاهی با نرخش، روی صفحه کاغذ بازی میکند و اعدادش را کم و زیاد، به نمایش می گذارد! آن هنگام که آمارها چون قاب عکس لب به سخن می گشایند و مسئولان آموزشی برای تلنبار کردن آن قابها وقت گذرانی میکنند.
🔹وقتی بعد از گذشت ۴۰ سال هنوز بندهای قانون اساسی در اسارتند و بندهایی همچون اصول ۲۷ و ۳۰، در لابه لای کتاب قانون، پشت ورق های بهم چسبیده زندانی هستند.
🔹 وقتی مدافعان این اصول را با دستبند و پابند، پای برهنه، چون بردگان روی زمین میکشند و کارگردان، تئاتر جهل و بی عدالتی را به نمایش می گذارد و راهکاری جز زور و ستم به معلم ندارد و راه نجات را در سرکوب و زندانی کردن معلم می بیند؛ مشکلات آموزشی به حاشیه می رود؛ و معلمان تبعید، اخراج و یا زندانی میشوند.
🔹داشتن امنیت شغلی یکی از خواسته های برحق و صنفی ما معلمان است. حفظ منزلت معلم در جامعه وظیفه دولت است.
معلم زندانی آزاد باید گردد.
#محمد_حبیبی آزاد باید گردد.
#برای_محمدحبیبی
https://telegram.me/ettehad
✍ محبوبه فرح زادی
دردهای بی درمان آموزش وپرورش، محصولات وارداتی از کشورهای دیگر نیستند؛ بلکه صادرشده از درون سرزمینی است که در تب داغ ثروت می سوزد؛ اما فقر و محرومیت، بیکاری٬ آوارگی و مهاجرت و... تنها سهم مردمانش از این همه ثروت است.
🔹همان سهمی که مرکز آمار، هر از گاهی با نرخش، روی صفحه کاغذ بازی میکند و اعدادش را کم و زیاد، به نمایش می گذارد! آن هنگام که آمارها چون قاب عکس لب به سخن می گشایند و مسئولان آموزشی برای تلنبار کردن آن قابها وقت گذرانی میکنند.
🔹وقتی بعد از گذشت ۴۰ سال هنوز بندهای قانون اساسی در اسارتند و بندهایی همچون اصول ۲۷ و ۳۰، در لابه لای کتاب قانون، پشت ورق های بهم چسبیده زندانی هستند.
🔹 وقتی مدافعان این اصول را با دستبند و پابند، پای برهنه، چون بردگان روی زمین میکشند و کارگردان، تئاتر جهل و بی عدالتی را به نمایش می گذارد و راهکاری جز زور و ستم به معلم ندارد و راه نجات را در سرکوب و زندانی کردن معلم می بیند؛ مشکلات آموزشی به حاشیه می رود؛ و معلمان تبعید، اخراج و یا زندانی میشوند.
🔹داشتن امنیت شغلی یکی از خواسته های برحق و صنفی ما معلمان است. حفظ منزلت معلم در جامعه وظیفه دولت است.
معلم زندانی آزاد باید گردد.
#محمد_حبیبی آزاد باید گردد.
#برای_محمدحبیبی
https://telegram.me/ettehad
Telegram
اتحادیه آزاد کارگران ایران
ارتباط با ادمین https://t.me/Ettehadyeh20
🔴از دردهای بی درمان آموزش و پرورش تا معلم زندانی!
✍ محبوبه فرح زادی
دردهای بی درمان آموزش وپرورش، محصولات وارداتی از کشورهای دیگر نیستند؛ بلکه صادرشده از درون سرزمینی است که در تب داغ ثروت می سوزد؛ اما فقر و محرومیت، بیکاری٬ آوارگی و مهاجرت و... تنها سهم مردمانش از این همه ثروت است.
🔹همان سهمی که مرکز آمار، هر از گاهی با نرخش، روی صفحه کاغذ بازی میکند و اعدادش را کم و زیاد، به نمایش می گذارد! آن هنگام که آمارها چون قاب عکس لب به سخن می گشایند و مسئولان آموزشی برای تلنبار کردن آن قابها وقت گذرانی میکنند.
🔹وقتی بعد از گذشت ۴۰ سال هنوز بندهای قانون اساسی در اسارتند و بندهایی همچون اصول ۲۷ و ۳۰، در لابه لای کتاب قانون، پشت ورق های بهم چسبیده زندانی هستند.
🔹 وقتی مدافعان این اصول را با دستبند و پابند، پای برهنه، چون بردگان روی زمین میکشند و کارگردان، تئاتر جهل و بی عدالتی را به نمایش می گذارد و راهکاری جز زور و ستم به معلم ندارد و راه نجات را در سرکوب و زندانی کردن معلم می بیند؛ مشکلات آموزشی به حاشیه می رود؛ و معلمان تبعید، اخراج و یا زندانی میشوند.
🔹داشتن امنیت شغلی یکی از خواسته های برحق و صنفی ما معلمان است. حفظ منزلت معلم در جامعه وظیفه دولت است.
معلم زندانی آزاد باید گردد.
#محمد_حبیبی آزاد باید گردد.
#برای_محمدحبیبی
https://telegram.me/ettehad
✍ محبوبه فرح زادی
دردهای بی درمان آموزش وپرورش، محصولات وارداتی از کشورهای دیگر نیستند؛ بلکه صادرشده از درون سرزمینی است که در تب داغ ثروت می سوزد؛ اما فقر و محرومیت، بیکاری٬ آوارگی و مهاجرت و... تنها سهم مردمانش از این همه ثروت است.
🔹همان سهمی که مرکز آمار، هر از گاهی با نرخش، روی صفحه کاغذ بازی میکند و اعدادش را کم و زیاد، به نمایش می گذارد! آن هنگام که آمارها چون قاب عکس لب به سخن می گشایند و مسئولان آموزشی برای تلنبار کردن آن قابها وقت گذرانی میکنند.
🔹وقتی بعد از گذشت ۴۰ سال هنوز بندهای قانون اساسی در اسارتند و بندهایی همچون اصول ۲۷ و ۳۰، در لابه لای کتاب قانون، پشت ورق های بهم چسبیده زندانی هستند.
🔹 وقتی مدافعان این اصول را با دستبند و پابند، پای برهنه، چون بردگان روی زمین میکشند و کارگردان، تئاتر جهل و بی عدالتی را به نمایش می گذارد و راهکاری جز زور و ستم به معلم ندارد و راه نجات را در سرکوب و زندانی کردن معلم می بیند؛ مشکلات آموزشی به حاشیه می رود؛ و معلمان تبعید، اخراج و یا زندانی میشوند.
🔹داشتن امنیت شغلی یکی از خواسته های برحق و صنفی ما معلمان است. حفظ منزلت معلم در جامعه وظیفه دولت است.
معلم زندانی آزاد باید گردد.
#محمد_حبیبی آزاد باید گردد.
#برای_محمدحبیبی
https://telegram.me/ettehad
Telegram
اتحادیه آزاد کارگران ایران
ارتباط با ادمین https://t.me/Ettehadyeh20