ساعت حوالی نُه و نیم است، ساقیا
برخیز، لنگ ظهر قدیم است، ساقیا

شاکی مشو که وقت فضیلت گذشته است
من نیستم، خدا که کریم است، ساقیا

از رطل و جام و خمره و ساغر برون بکش
زهدان سمبولیسم عقیم است، ساقیا

ودکا بریز، کوکتل عالی درست کن
رمز و نماد مال قدیم است، ساقیا

تو می بده، من ار نخورم بر سرم بریز
اوضاع روزگار وخیم است، ساقیا

(در بیت قبل، خاصّه من‌حیث محتوا
ملای روم نیز سهیم است، ساقیا)
▪️

ما آبروی فقر و قناعت نمی‌بریم
این فعل فعل شخص لئیم است، ساقیا

ابریشم است زیر بزرگان و، غم مخور
زیر من و تو نیز گلیم است، ساقیا

از آش و جاش هیچ خبر نیست، این که هیچ
امید هم یدک‌کش بیم است، ساقیا

فوروارد راست سانتر کشید از جناح چپ
این تاکتیک تازه تیم است، ساقیا

چوبی که رفته است در اثنای آستین
احساس می‌کنی چه ضخیم است؟ ساقیا...
▪️

بگذار بگذریم، که این حرف‌ها بد است
حتی خلاف عقل سلیم است، ساقیا

مخدوش می‌شود سر سبز از زبان سرخ
آن هم سری که بند به سیم است، ساقیا

ابروی پرتراکم و حجم لب نگار
از جمله معجزات گریم است، ساقیا

آنکو چو اژدها بخورد حجم داده‌ات
ارسال فایل‌های حجیم است، ساقیا

عاشق که شد که زرت نشد خرج سیخ و سنگ
عاشق مشو، عذاب الیم است، ساقیا

آن تونلی که یک سر او در رسالت است
آن روی دیگرش به حکیم است، ساقیا...
▪️

نیت به طنز بود، ولیکن فکاهه شد
کار فکاهه حفظ حریم است، ساقیا

تمثیل طنز چیست؟ همان باد مهرگان
اما فکاهه مثل نسیم است، ساقیا

این شعر گرچه باب پسند عموم نیست
فاخر که نه، ولیک فخیم است ساقیا

ما آنچه‌ داشتیم در این شعر کاشتیم
مفت مخاطبی که فهیم است ساقیا
▪️

#امید_مهدی_نژاد
@OmidMahdinejaad

....
....
@khamenism