فلاخن||سلمان کدیور
11.3K subscribers
1.59K photos
667 videos
35 files
954 links
سلمان کدیور
نویسنده
دانش آموخته روابط بین الملل - گرایش کنترل تسلیحات

.
Download Telegram
🔶برای معلمِ تفکر و راهنمایِ متن‌های مهم
به یاد استاد سید هادی خسروشاهی

 🔻قبل‌تر گمان می‌کردم جستجو در آثار و آراء #سید_جمال برای ما خیلی مهم است اما اخیراً متوجه شدم این کار خیلی خیلی مهم است و چه بسا یکی از ضروری‌ترین نیازهای فکری زمانه ماست. در زمانه‌ای که #تحجر در میان بخش قابل توجهی از اهالی تفکر اسلامی و نیز نیروهای دوستدار انقلاب اسلامی رشد قابل ملاحظه‌ای داشته؛ در زمانه‌ای که برخی نیمه‌سوادها ناسزا سید جمال را رسالت خود می‌دانند! خیلی مهم است که ما بتوانیم متن مقالات و رسائل سید جمال را بخوانیم؛ خیلی مهم است از زندگی او چیزهای بیشتری بدانیم و از اسناد مهمی پیرامون او را اطلاع کسب کنیم. در هجوم نیمه‌سوادهایی که مضمون تحول در علوم اجتماعی و طبیعی را یکسره هجو کرده‌اند، اندیشه اجتماعی سید جمال یکی از مهم‌ترین درس‌هایی است که باید فرابگیریم. استاد سیدهادی خسروشاهی به طرز عمیقی این نیاز را درک کرده بود و معلم‌های بی‌نظیرِ سیدجمال بود برای نسل ما.

🔻قبل‌تر گمان می‌کردم #امام_موسی_صدر و الگوی جنبش و تغییر اجتماعی او برای ما خیلی مهم است اما اخیرا متوجه شدم درک او برای ما تقریبا ضروری و حیاتی است. امام صدر در مسیرِ درک ما از جنبش، تغییر، انسان، فطرت، عدالت و آزادی یک گنجینه‌ی ضروری است. ضروری به معنای دقیق و فلسفی آن. این طور بگویم بهتر است: برای نسل ما کنشگری و اندیشوری اجتماعی بدون درک امام موسی صدر، تقریباً ناممکن خواهد بود. در مسیر درک این ضرورت، استاد خسروشاهی برای من و نسل ما، یک معلم و فرصت بی‌نظیر بود.
از اولین آثار جامعی که درباره امام موسی صدر به زبان فارسی منتشر شده، یادنامه‌ای بود که او در سال 1375 منتشر کرده بود. گمان می‌کنم آن زمان هنوز هیچ یک از آثار امام صدر به فارسی ترجمه نشده بود. اطمینان دارم انتشار مجموعه آثارش هنوز شروع نشده بود که استاد خسروشاهی ما را متوجه امام موسی صدر کرد و چه کاری از این مهم‌تر؟ او همواره دوستدار امام صدر بود. کمی بیش از بیست‌سال پس از آن ویژه‌نامه، جلد نهم از مجموعه خاطرات مستند استاد خسروشاهی درباره امام موسی صدر، هنوز حرف تازه داشت. در میان این دو اثر، توفیق یافتم با او درباره امام موسی صدر گفتگوهایی داشته باشم. این در اوج زمانه‌ای بود که سرپا شیفته امام صدر بودم و کنجکاو درباره او. هم متن آثارش را می‌خواندم و هم فرامتن‌های جذاب او برایم مسئله بود. استاد خسروشاهی اما معتقد بود فرامتن امام صدر، از جمله گفتگوی انتقادی با تهمت‌زنندگان به او، علی‌رغم جذابیت فایده چندانی ندارد و بهتر است بر متن امام موسی صدر متمرکز شد؛ راهنمایی‌هایش در شکل‌دهی به مسیر مطالعاتم درباره امام موسی صدر بسیار مؤثر بود و از این جهت مدیونش هستم.

 🔻قبل‌تر فکر می‌کردم خواندن #سید_قطب خیلی مهم است. اکنون که جریان‌ها منورالفکری و نیمه‌سوادهای همه‌چیزدانِ هیچ‌نخوان، مدعایِ بنیادگرایی در مصادره‌ی سید قطب را پذیرفته‌اند، خواندن سید قطب خیلی خیلی مهم‌تر شده است. استاد سیدهادی خسروشاهی معلمِ نسل ما در فهم سید قطب بود. با ترجمه و کوشش او بود که عدالت اجتماعی در اسلام برای ما خواندنی شد؛ در برابر سرمایه‌داری ایرانی که سید قطب را به صراحت بدعت‌گزار عدالت اجتماعی می‌دانند؛ و در برابر بنیادگرایان اسلامی که سید قطب را بنیان‌گذارِ خود می‌خوانند؛ مهم‌ترین راه خواندن متن آثار سید قطب است. هستند نیمه‌سوادهایی که نخوانده‌اند و به رغم توهم انقلابی‌گری، اینجا و آن‌ها ملغمه‌ای از مدعای بنیادگرایان و کاپیتالیست‌ها را درباره سید قطب تکرار می‌کنند. ما اما این فرصت بی‌نظیر را داشتیم که با متن سید قطب آشنا شویم.

🔻سن من که به مکتب اسلام قد نمی‌دهد اما اعتراف می‌کنم که اگر جز هفته‌نامه بعثت، که مدت‌های بسیاری مشترک آن بودم و با شوق می‌خواندمش، در کارنامه سیدهادی خسروشاهی چیزی نبود، برای بزرگداشت او هزار صفحه دلیل داشتیم. بعثت مدرسه جهانی‌اندیشی بود و بعد از مدتی خواندن آن، ناخودآگاه سطح دغدغه‌ها و مسئله‌های انسان دست‌کم هم‌عرض و هم ارز با مرزهای جهان اسلام می‌شد.

🔻سید هادی خسروشاهی معلم بود و برای رساندن مخاطبانش به متون اصلی تلاش می‌کرد؛ خواندن و خواندن و باز هم خواندن شرط لازم برای تفکر کردن است و خسروشاهی در مقام یک معلم تلاش می‌کرد در زمانه شیوع نمیه‌سوادی، در دوره نخواندن و تحلیل‌کردن و قضاوت‌کردن، مخاطبن خود را اهل مطالعه آثار متفکرانی همچون سید جمال، امام موسی صدر، و سید قطب بار بیاورد. چون اویی در زمانه ما، که همه یک گوشی هوشمند به دست گرفته و گمان می‌کنیم متفکر و تحلیل‌گر انواع مسائل شده‌ایم، گوهری کم‌یاب بوده و هست. در دورانی که تحلیل‌گری و متفکری کالایی با ارزش شده، فضل معلمی استاد خسروشاهی فقدانش را سخت‌تر می‌کند. او معلمِ تفکر کردن و پیمودن مسیر متفکر شدن بود؛ روحش شاد.
@tabagheh3_ir
Forwarded from محسن قنبریان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 کمرنگ تر از داعش!

رهبر انقلاب اسلامی (۱۴ خرداد ۱۴۰۰):
 "...مخالفان حاکمیّت مردمی، یعنی مردم‌سالاری هم باز دو جبهه بودند: یک جبهه لیبرال‌های سکولار بودند که معتقد به مردم‌سالاری بودند، منتها میگفتند مردم‌سالاری به دین اصلاً ربطی ندارد، اصلاً در عرصه‌ی جمهوریّت و مردم‌سالاری باید لیبرال‌ها، مردان فن‌سالار و به تعبیر خودشان تکنوکرات، بیایند وارد بشوند؛ بنابراین مردم‌سالاری دینی، و جمهوری اسلامی، بی‌معنی است؛ پس با بخش جمهوری اینها مخالف بودند.
یک عدّه هم کسانی بودند که باز معتقد به دین بودند، [منتها] میگفتند آقا حاکمیّت دین به مردم ربطی ندارد، مردم چه‌کاره هستند، باید دین حکومت بکند، حاکمیّت بکند؛ اینها هم یک عدّه‌ای بودند که حالا نمونه‌های این نظر دوّم را این اواخر به شکل افراطی‌اش در این حضرات داعش ملاحظه کردید که اینها به‌اصطلاح به خیال خودشان معتقد به حاکمیّت دین بودند، منتها مردم را هیچ‌کاره میدانستند."

🎧 فایل صوتی کامل این برنامه را اینجا بشنوید!
#تحجر
#تجدد
#سکولاریزم
#حرف_نوی_جمهوری_اسلامی

حجت الاسلام قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
فلاخن||سلمان کدیور
🔘 کمرنگ تر از داعش! رهبر انقلاب اسلامی (۱۴ خرداد ۱۴۰۰):  "...مخالفان حاکمیّت مردمی، یعنی مردم‌سالاری هم باز دو جبهه بودند: یک جبهه لیبرال‌های سکولار بودند که معتقد به مردم‌سالاری بودند، منتها میگفتند مردم‌سالاری به دین اصلاً ربطی ندارد، اصلاً در عرصه‌ی جمهوریّت…
✳️ جمهوری اسلامی و آبشخور فکری جریان حزب الهی

🔹 آقای قنبریان از اساتید اهل فضل حوزه اخیرا در صدا و سیما بحثی کردند که طبق گفته رهبر انقلاب، دو گروه با مردم سالاری دینی مخالفند. اول سکولارها و دوم متدین ها. و متدین ها نگاهشان این است که در حکومت مردم اصلا کاره ای نیستند. و این گروه مذهبی، نگاهشان شبیه داعش است. (فایل پیوست را حتما بشنوید)

🔹 شاید اولین بار است که در رسانه ملی اینچنین عریان، تفکرات بخش مهمی از جریان حزب الهی، از نگاه رهبر انقلاب، شبه داعش خوانده می شود که مردم سالاری، انتخابات و آزادی سیاسی را نوعی تهدید تلقی می کنند. جریانی که شبه داعشی ها، مهمترین کار ویژه شان تکفیر و حذف مخالف برای انحصار داشتن قدرت است.

🔹اما آنچه در این گزاره و تحلیل جایش خالی است این است که، نقش خود جمهوری اسلامی و برخی دستگاه ها و نهادها و سازمان ها در تربیت چنین جریانی چه بوده؟

🔹بنده معتقدم که این جریان، یعنی تربیت و سازماندهی یک جریان مذهبی جزم اندیش، قشری نگر و عمیقا معتقد، جزو برنامه چند دهه گذشته بخشی از ساختار تربیتی برخی نهادها در ج. اسلامی بوده است و شیوه و مدل سیاست ورزی نیز چنان بوده که وجود و تشکیل چنین جریانی که اصطلاحا "هسته سخت نظام" نیز نامیده می شوند، ضرورت اهالی قدرت بوده است. به تعبیر روشن تر، جریان هایی در درون ج. اسلامی، تشکیل یک جریان مذهبی توده ای را رمز بقای نظام می دانستند. جریانی که کمتر بپرسد، کمتر تفکر و تعقل نماید، و بیشتر عملگرا جلوه کند.

🔹باید گفت طی چند دهه گذشته برگزاری دوره های آموزشی ذیل موسسه امام خمینی با عنوان "طرح ولایت " ذیل ایده های سیاسی مرحوم مصباح، که با هزینه های بسیار بالا مبادرت به تربیت و آموزش جریان های حزب الهی نمود، یکی از مهمترین آبشخور های نظری برخاستن چنین جریانی بوده است که همانند یک سیستم تربیتی بزرگ، نیروهای بساری را در دانشگاه ها، مساجد، پایگاه های بسیج و اردوهای بصیرتی و راهیان نور و... تربیت کرده و این نیروها به مرور زمان بخصوص بعد از آغاز دهه نود، در سیستم مدیریت و تصمیم گیری نظام بکارگیری شدند. و از آن فاجعه بارتر، این تفکر به عنوان فیلترهای گزینش ادارات و سازمان ها، طی چند دهه با قلع و قمع بسیاری از استعدادها و انگیزه ها، سکان هدایت فکری این نهادها را نیز بدست گرفته اند.

🔹در حقیقت خروجی فکری و تربیتی این جریان که بنظرم در آینده مستعد ایجاد بحران برای ج. اسلامی خواهد بود، همان نقد و انذاری است که شهید بهشتی نسبت به نگاه تربیتی مرحوم مصباح در مدرسه حقانی در اوایل اتقلاب داشتند.

🔴شهید بهشتی خطاب به مرحوم مصباح می گوید:
"آقای مصباح یزدی! بنده به‌عنوان یک صاحب‌نظر میگویم این رفتار شما خطرناک است.
من مکرر به شما گفته‌ام مدرسه‌ای که بخواهد یک مشت انسان لجوج، پرخاشگر بیجا و متعصب تربیت کند، نتوانند با هم دو کلمه حرف بزنند، چه ارزشی دارد؟ در این صورت چه خدمتی به اسلام و به حق کرده‌اند؟ به چه انگیزه‌ای؟
من می‌گویم شرط اول خدمت در مدرسه این است که انسان منصف، اسلام انصاف‌آور، تشیع انصاف‌آور در مدرسه پا بگیرد.
برخورد باید منصفانه، منطقی، آرام، متین، روشنگر، امکان فکر گسترده‌دادن، باشد.
#تحجر، #تعصب، #جمود و مطالب را زود در چارچوب‌های محدودآوردن و تاختن، هرگز نمی‌تواند آهنگ تربیت مدرسه باشد، اگر هست، بنده از این مدرسه نیستم. "

#سلمان_کدیور

https://t.me/m_ghanbarian/5513
....
....
@Falaakhon