سیدیاسر جبرائیلی/
🔺عقود بانکی ربوی نیستند، نظام بانکی ربوی است
🔹درباره ربوی بودن سیستم بانکی کشور، مناقشه بسیار است. برخی برای رد وجود ربا، به عقود و قراردادهای بانکی استناد و استدلال میکنند که هیچ مغایرتی میان متن این قراردادها و شرع مقدس وجود ندارد. استدلالشان نیز کاملا درست است. قراردادهایی که میان بانک و مشتری منعقد میشود، کاملا شرعی هستند.
🔸اما مسئله اینجاست که این قراردادها عمدتا اجرا نمیشوند و عملا تسهیلات بانکی صرف مورد مشارکت نمیشود. علت نیز روشن است. بانک با ساختار و استانداردهای فعلی یک ماهیت ربوی دارد. برای این خلق شده است که پول بدهد و بهره ثابتی بگیرد.
🔹منتهی فرق نظام بانکی ما با بانکهای غربی این است که همان ماجرای پرداخت پول و دریافت بهره اتفاق میافتد، اما یک سری فرآیندهای دیگری که همان عقود مشارکت هستند به این معادله اضافه شده است.
🔸بانکها تحت عنوان مشارکت تسهیلات پرداخت میکنند، اما چون امکان مشارکت واقعی ندارند، به مشتری #وکالت میدهند که بسیاری از امور را از جانب بانک انجام دهد.
🔹از دیگر سو، چون نرخ سود در ذات و فلسفه بانک مسئلهای ثابت است، مفهومی به نام #صلح نیز وارد عقود شده است تا مشکل شرعی تسهیلات کاملا برطرف شود. بانک و مشتری، سود و زیان بیش از نرخ معین را به یکدیگر میبخشند. لذا عملا بانک تسهیلاتی را پرداخت و بهره ثابتی را دریافت میکند، همانگونه که بانکهای غربی عمل میکنند، اما یک سری کاغذبازی و بازی با مفاهیم فقهی در فرآیند دخیل است!
🔸اجرا نشدن عقود، یک بحران دیگر نیز خلق کرده است و آن ربای بین بانکی و ربای بین بانک مرکزی و بانکهاست. ناتوانی مشتریان در بازپرداخت تسهیلات و ناتوانی بانکها در اجرای شروط مندرج در قراردادها برای تصاحب مورد مشارکت(چون اساسا در بسیاری از موارد مورد مشارکتی وجود ندارد) باعث میشود ترازنامه بانکها دچار کسری شود و آنها به ناچار مجبور به استقراض از بانکهای دیگر یا بانک مرکزی با بهره مشخص میشوند. در این استقراض دیگر هیچ عقد و قرارداد و... شرعی وجود ندارد و کاملا ربوی است.
🔹لذاست که ربای اصلی نه میان بانک و مشتری، بلکه در سیستم بانکی اتفاق میافتد و کل اقتصاد را به فساد میکشد. پولی که از محل کار و تولید اضافه نشود، و صرفا از محل قرض افزایش یابد، مصداق عینی رباست و نابودی کار و تولید را در پی دارد.
🔸برای رهایی از این #بحران_ربا چارهای جز رهایی از بانک نیست. وظیفه اعطای قرضالحسنه به صندوق های قرضالحسنه، وظیفه فروش اقساطی به شرکتهای لیزینگ، و وظیفه مشارکت باید به شرکتهای سرمایهگذاری محول شود.
ان شاءالله در اینباره خواهم نوشت.
@jebraily
@Fars_Plus
🔺عقود بانکی ربوی نیستند، نظام بانکی ربوی است
🔹درباره ربوی بودن سیستم بانکی کشور، مناقشه بسیار است. برخی برای رد وجود ربا، به عقود و قراردادهای بانکی استناد و استدلال میکنند که هیچ مغایرتی میان متن این قراردادها و شرع مقدس وجود ندارد. استدلالشان نیز کاملا درست است. قراردادهایی که میان بانک و مشتری منعقد میشود، کاملا شرعی هستند.
🔸اما مسئله اینجاست که این قراردادها عمدتا اجرا نمیشوند و عملا تسهیلات بانکی صرف مورد مشارکت نمیشود. علت نیز روشن است. بانک با ساختار و استانداردهای فعلی یک ماهیت ربوی دارد. برای این خلق شده است که پول بدهد و بهره ثابتی بگیرد.
🔹منتهی فرق نظام بانکی ما با بانکهای غربی این است که همان ماجرای پرداخت پول و دریافت بهره اتفاق میافتد، اما یک سری فرآیندهای دیگری که همان عقود مشارکت هستند به این معادله اضافه شده است.
🔸بانکها تحت عنوان مشارکت تسهیلات پرداخت میکنند، اما چون امکان مشارکت واقعی ندارند، به مشتری #وکالت میدهند که بسیاری از امور را از جانب بانک انجام دهد.
🔹از دیگر سو، چون نرخ سود در ذات و فلسفه بانک مسئلهای ثابت است، مفهومی به نام #صلح نیز وارد عقود شده است تا مشکل شرعی تسهیلات کاملا برطرف شود. بانک و مشتری، سود و زیان بیش از نرخ معین را به یکدیگر میبخشند. لذا عملا بانک تسهیلاتی را پرداخت و بهره ثابتی را دریافت میکند، همانگونه که بانکهای غربی عمل میکنند، اما یک سری کاغذبازی و بازی با مفاهیم فقهی در فرآیند دخیل است!
🔸اجرا نشدن عقود، یک بحران دیگر نیز خلق کرده است و آن ربای بین بانکی و ربای بین بانک مرکزی و بانکهاست. ناتوانی مشتریان در بازپرداخت تسهیلات و ناتوانی بانکها در اجرای شروط مندرج در قراردادها برای تصاحب مورد مشارکت(چون اساسا در بسیاری از موارد مورد مشارکتی وجود ندارد) باعث میشود ترازنامه بانکها دچار کسری شود و آنها به ناچار مجبور به استقراض از بانکهای دیگر یا بانک مرکزی با بهره مشخص میشوند. در این استقراض دیگر هیچ عقد و قرارداد و... شرعی وجود ندارد و کاملا ربوی است.
🔹لذاست که ربای اصلی نه میان بانک و مشتری، بلکه در سیستم بانکی اتفاق میافتد و کل اقتصاد را به فساد میکشد. پولی که از محل کار و تولید اضافه نشود، و صرفا از محل قرض افزایش یابد، مصداق عینی رباست و نابودی کار و تولید را در پی دارد.
🔸برای رهایی از این #بحران_ربا چارهای جز رهایی از بانک نیست. وظیفه اعطای قرضالحسنه به صندوق های قرضالحسنه، وظیفه فروش اقساطی به شرکتهای لیزینگ، و وظیفه مشارکت باید به شرکتهای سرمایهگذاری محول شود.
ان شاءالله در اینباره خواهم نوشت.
@jebraily
@Fars_Plus