کانال تخصصی روان شناسی مثبت
5.89K subscribers
263 photos
133 videos
38 files
244 links
کانالی برای آموزش سبک زندگی سالم و بهبود کیفیت زندگی

تعریف و آموزش فضایل اخلاقی، توانمندیهای شخصیتی، تاب آوری، ذهن آگاهی، شکوفایی
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
روانشناسی مثبت گرا : #تاریخچه شکل گیری و #تعریف #روانشناسی_مثبت گرا
@FlourishingCenter
🍁مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی، تعریف دانش روانشناسی است. آغاز روان شناسی به شکل علمی و آکادمیک به سال 1879 باز می گردد. در ابتدای شکل گیری روانشناسی علمی سه هدف یا رسالت برای آن در نظر گرفته شده بود: 1- درمان بیماری های روانی و رفع مشکلات روان شناختی 2- ساختن و بنا نهادن زندگی بارآور و رضایت بخش برای همگان 3- شناخت و پررورش استعدادهای برتر افراد و رهگشایی آدمی به سوی کمال. اما وقوع دو جنگ ویرانگر جهانی و انبوه مشکلات روان شناختی پس از این دو جنگ از یک سو و تاسیس موسسه ملی سلامت روان در امریکا و کانالیزه کردن اعتبارات و بودجه های هنگفت تحقیقاتی به سوی پژوهش در باره بیماری های روانی از سوی دیگر باعث شد تا روانشناسان تا اواخر قرن بیستم فقط به بیماری های روانی و مشکلات روانشناختی بپردازند و تعمّدا دو رسالت دیگر روانشناسی کنار گذاشته شد. در واقع روانشناسان فقط به نیمه ای از تخصص و صلاحیت های خود پرداخته است و آن هم نیمه تاریک تر و نازل تر آن.

مزلو و راجرز از جمله روان شناسانی هستند که در اواسط قرن بیستم به توجه صرف روان شناسان به وجه منفی آدمی اعتراض کرده اند. مزلو معتقد است که علم روان شناسی بیشتر در نگاه منفی به آدمی موفق بوده تا نگاه مثبت به او. این علم در مورد کمبودهای انسان، بیماری های او، نقاط ضعفش مطالب زیادی بر ما عیان کرده ولی از استعدادهای بالقوه آدمی، فضیلت هایش ، اهداف قابل حصولش یا توان های روان شناختی بالایش چیزی نگفته است.
@FlourishingCenter
در سال 1998 ، مارتین سلیگمن ـ که در حال حاضر رئیس انجمن روان شناسی امریکا است ـ در یک سخنرانی در جمع روان شناسان دو هدف و رسالت فراموش شده روان شناسی را به آنها یادآور شد و اعلام کرد که برای پیگیری و پژوهش بر روی این دو رسالت مهم شاخه جدیدی در روان شناسی به نام روان شناسی مثبت گرا (positive psycology) ایجاد خواهد کرد. هدف روان شناسی مثبت گرا شروع تغییر در روان شناسی است ؛ تغییر توجه از اشتغال خاطر صرف به بدترین امور در زندگی به ساختن و بر پا کردن جنبه های مثبت.

#داک ورث ، #استین و #سلیگمن روان شناسی مثبت گرا را چنین تعریف کرده اند:

#روان شناسی_مثبت_گرا مطالعه علمی تجارب آدمی و #صفات #مثبت افراد و نهادهایی است که تسهیل کننده #تغییر در افراد هستند.

در تعریفی دیگر روان شناسی مثبت گرا مطالعه شرایط و فرایندهایی عنوان شده که در #شکوفایی یا عملکرد #بهینه افراد، گروه ها و نهادها نقش دارند.
💥برای درک بهتر زندگی خردمندانه و شکوفایی با ما همراه باشید.

@FlourishingCenter
Forwarded from عکس نگار
روانشناسی مثبت گرا : #تاریخچه شکل گیری و #تعریف #روانشناسی_مثبت گرا
@FlourishingCenter
🍁مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی، تعریف دانش روانشناسی است. آغاز روان شناسی به شکل علمی و آکادمیک به سال 1879 باز می گردد. در ابتدای شکل گیری روانشناسی علمی سه هدف یا رسالت برای آن در نظر گرفته شده بود: 1- درمان بیماری های روانی و رفع مشکلات روان شناختی 2- ساختن و بنا نهادن زندگی بارآور و رضایت بخش برای همگان 3- شناخت و پررورش استعدادهای برتر افراد و رهگشایی آدمی به سوی کمال. اما وقوع دو جنگ ویرانگر جهانی و انبوه مشکلات روان شناختی پس از این دو جنگ از یک سو و تاسیس موسسه ملی سلامت روان در امریکا و کانالیزه کردن اعتبارات و بودجه های هنگفت تحقیقاتی به سوی پژوهش در باره بیماری های روانی از سوی دیگر باعث شد تا روانشناسان تا اواخر قرن بیستم فقط به بیماری های روانی و مشکلات روانشناختی بپردازند و تعمّدا دو رسالت دیگر روانشناسی کنار گذاشته شد. در واقع روانشناسان فقط به نیمه ای از تخصص و صلاحیت های خود پرداخته است و آن هم نیمه تاریک تر و نازل تر آن.

مزلو و راجرز از جمله روان شناسانی هستند که در اواسط قرن بیستم به توجه صرف روان شناسان به وجه منفی آدمی اعتراض کرده اند. مزلو معتقد است که علم روان شناسی بیشتر در نگاه منفی به آدمی موفق بوده تا نگاه مثبت به او. این علم در مورد کمبودهای انسان، بیماری های او، نقاط ضعفش مطالب زیادی بر ما عیان کرده ولی از استعدادهای بالقوه آدمی، فضیلت هایش ، اهداف قابل حصولش یا توان های روان شناختی بالایش چیزی نگفته است.
@FlourishingCenter
در سال 1998 ، مارتین سلیگمن ـ که در حال حاضر رئیس انجمن روان شناسی امریکا است ـ در یک سخنرانی در جمع روان شناسان دو هدف و رسالت فراموش شده روان شناسی را به آنها یادآور شد و اعلام کرد که برای پیگیری و پژوهش بر روی این دو رسالت مهم شاخه جدیدی در روان شناسی به نام روان شناسی مثبت گرا (positive psycology) ایجاد خواهد کرد. هدف روان شناسی مثبت گرا شروع تغییر در روان شناسی است ؛ تغییر توجه از اشتغال خاطر صرف به بدترین امور در زندگی به ساختن و بر پا کردن جنبه های مثبت.

#داک ورث ، #استین و #سلیگمن روان شناسی مثبت گرا را چنین تعریف کرده اند:

#روان شناسی_مثبت_گرا مطالعه علمی تجارب آدمی و #صفات #مثبت افراد و نهادهایی است که تسهیل کننده #تغییر در افراد هستند.

در تعریفی دیگر روان شناسی مثبت گرا مطالعه شرایط و فرایندهایی عنوان شده که در #شکوفایی یا عملکرد #بهینه افراد، گروه ها و نهادها نقش دارند.
💥برای درک بهتر زندگی خردمندانه و شکوفایی با ما همراه باشید.

@FlourishingCenter
🍁 #روان_شناسی_مثبت گرا:
#رشد در بحران

@FlourishingCenter
می گویند «آلبرتو جاکومتی»، مجسمه ساز سوئیسی پایش در یک تصادف می شکند. همانطور که در خیابان دراز کشیده بود تا آمبولانس برسد، می شنوند که می گوید: «بالاخره، بالاخره، برای من هم اتفاقی افتاد.»

کاملاً منظورش را می فهمم. من بیش از سی سال در استنفورد تدریس کرده ام و تمام مدت در یک خانه زندگی کرده ام، فرزندانم را تماشا کرده ام که به یک مدرسه رفته اند و هرگز مجبور نشده ام با سمت تاریک زندگی رویاروی شوم. هیچ مرگ نابهنگام و سختی را تجربه نکرده ام، پدر و مادرم در سالخوردگی مردند، پدرم هفتاد ساله و مادرم در دهه نود زندگی بود که از دنیا رفت. خواهرم که هفت سال از من بزرگتر است، سالم است. هیچ دوست صمیمی ای را از دست نداده ام و هر چهار فرزندم دوروبرم هستند و موفقند.

برای متفکری که چارچوب داوری اگزیستانسیال را دریافته است، این زندگی بی خطر و حفاظت شده، نقطه ضعف به حساب می آید. من حتی یکبار هم تجربه رشد دهنده ی جدایی زناشویی را از سر نگذرانده ام تا با تنهایی بالغانه رودر رو شوم. گاهی اوقات به بیمارانی که موقعیت خطیری را در زندگی تجربه می کنند، رشک می برم، کسانی که این شهامت را دارند که زندگی هایشان را از اساس متحول سازند، کسانی که دست به کار می شوند، کارشان را رها می کنند، حرفه شان را تغییر می دهند و همه چیز را از اول شروع می کنند.

☑️کتاب "مامان و معنی زندگی"
🔘اروین #یالوم

@FlourishingCenter
💢 نیمه گمشده روان شناسی‼️
-بخش اول

💠 #روان شناسی_مثبت علم شادمانی و توانمندى هاى انسان .
@FlourishingCenter
روان شناسی مثبت ، رشته ی تازه ای در روان شناسی است (اسیندر و لوپز، 2002؛ سلیگمن و چیک سنت میهالی، 2000) عمدتاً به تقویت کردن توانایی ها و شایستگی های فرد توجه دارد. اینکه افراد برای جلوگیری از بیماری روانی باید از توانایی هایی چون: امید، خوش بینی، مهارت، پشتکار، انگیزش درونی و قابلیت روانی برخوردار باشند. مسئله این نیست که «چگونه می توانیم ضعف های افراد را اصلاح کنیم؟» بلکه این است که «چگونه می توانیم توانایی های افراد را پرورش دهیم و تقویت کنیم؟» روان شناسی مثبت در پی آن است که افراد را نیرومندتر و پربارتر نموده و استعداد همه افراد را شکوفا سازد (ریو ،1391).

پدیده های روان شناختی مانند: شادی، مثبت اندیشی، امید، خرد که ناشی از تجارب مثبت ذهن است در مرکز توجه و مطالعات روان شناسی مثبت است (کار، 2004).

✳️ روان شناسی مثبت، قابلیت ها و فضیلت هایی را در انسان معرفی کرده است که برای رسیدن به شادی واقعی در زندگی خوب و معنادار ضروری هستند. نمونه ای از این قابلیت ها، خوش بینی، امید و مثبت اندیشی است، یعنی انتظار وقوع رویدادهای خوب، احساس اینکه آنها در صورت تلاش جدی ما حاصل خواهند شد و برنامه ریزی آینده، موجب شادی پایدار در اینجا و اکنون شده و یک زندگی هدفمند را سبب می شود (سلیگمن، 2002).

🔹روان شناسی مثبت سه اصل مرکزی دارد :
👈 هیجان های مثبت؛
که درک آن مستلزم مطالعه رضایتمندی در گذشته، لذت، شادی وخوشی در حال، خوش بینی ، امید و ایمان به آینده است.

👈ویژگی های شخصی مثبت ؛
که درک آن شامل مطالعه در فضیلت ها و قابلیت هایی چون؛ ظرفیت عشق ، همکاری، مهربانی، انعطاف پذیری، خلاقیت ، خود کنترلی و خود آگاهی است.

👈 سازمان های مثبت؛ که درک آن مستلزم مطالعه قابلیت هایی است که باعث ساختن جامعه ای بهتر می شود، مانند: عدالت ، مسئولیت پذیری ، مهرورزی ، اخلاقِ کاری ،رهبری ، هدف و بردباری (مرکز روان شناسی مثبت، پنسیلوانیا2007).

☑️ کمیته روان شناسی مثبت انجمن روان شناسی تربیتی ایران

@FlourishingCenter
Forwarded from عکس نگار
روانشناسی مثبت گرا : #تاریخچه شکل گیری و #تعریف #روانشناسی_مثبت گرا
@FlourishingCenter
🍁مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی، تعریف دانش روانشناسی است. آغاز روان شناسی به شکل علمی و آکادمیک به سال 1879 باز می گردد. در ابتدای شکل گیری روانشناسی علمی سه هدف یا رسالت برای آن در نظر گرفته شده بود: 1- درمان بیماری های روانی و رفع مشکلات روان شناختی 2- ساختن و بنا نهادن زندگی بارآور و رضایت بخش برای همگان 3- شناخت و پررورش استعدادهای برتر افراد و رهگشایی آدمی به سوی کمال. اما وقوع دو جنگ ویرانگر جهانی و انبوه مشکلات روان شناختی پس از این دو جنگ از یک سو و تاسیس موسسه ملی سلامت روان در امریکا و کانالیزه کردن اعتبارات و بودجه های هنگفت تحقیقاتی به سوی پژوهش در باره بیماری های روانی از سوی دیگر باعث شد تا روانشناسان تا اواخر قرن بیستم فقط به بیماری های روانی و مشکلات روانشناختی بپردازند و تعمّدا دو رسالت دیگر روانشناسی کنار گذاشته شد. در واقع روانشناسان فقط به نیمه ای از تخصص و صلاحیت های خود پرداخته است و آن هم نیمه تاریک تر و نازل تر آن.

مزلو و راجرز از جمله روان شناسانی هستند که در اواسط قرن بیستم به توجه صرف روان شناسان به وجه منفی آدمی اعتراض کرده اند. مزلو معتقد است که علم روان شناسی بیشتر در نگاه منفی به آدمی موفق بوده تا نگاه مثبت به او. این علم در مورد کمبودهای انسان، بیماری های او، نقاط ضعفش مطالب زیادی بر ما عیان کرده ولی از استعدادهای بالقوه آدمی، فضیلت هایش ، اهداف قابل حصولش یا توان های روان شناختی بالایش چیزی نگفته است.
@FlourishingCenter
در سال 1998 ، مارتین سلیگمن ـ که در حال حاضر رئیس انجمن روان شناسی امریکا است ـ در یک سخنرانی در جمع روان شناسان دو هدف و رسالت فراموش شده روان شناسی را به آنها یادآور شد و اعلام کرد که برای پیگیری و پژوهش بر روی این دو رسالت مهم شاخه جدیدی در روان شناسی به نام روان شناسی مثبت گرا (positive psycology) ایجاد خواهد کرد. هدف روان شناسی مثبت گرا شروع تغییر در روان شناسی است ؛ تغییر توجه از اشتغال خاطر صرف به بدترین امور در زندگی به ساختن و بر پا کردن جنبه های مثبت.

#داک ورث ، #استین و #سلیگمن روان شناسی مثبت گرا را چنین تعریف کرده اند:

#روان شناسی_مثبت_گرا مطالعه علمی تجارب آدمی و #صفات #مثبت افراد و نهادهایی است که تسهیل کننده #تغییر در افراد هستند.

در تعریفی دیگر روان شناسی مثبت گرا مطالعه شرایط و فرایندهایی عنوان شده که در #شکوفایی یا عملکرد #بهینه افراد، گروه ها و نهادها نقش دارند.
💥برای درک بهتر زندگی خردمندانه و شکوفایی با ما همراه باشید.

@FlourishingCenter
🍁انتقادهای وارد شده به روانشناسی مثبتگرا و پاسخ‌های آن

🔺 آرمانی ساختن شادکامی

اولین انتقادی که از زمان معرفی روانشناسی مثبتگرا عنوان شده، این است که شادکامی نباید به‌عنوان یک آرمان مطرح شود. این گفته درست است. بسیاری از افرادی که موجب به‌وجودآمدن تغییرات بزرگی در جهان شده‌اند، شادمان نبوده‌اند. اما همه آن‌ها زندگی معناداری داشته‌اند.

در پاسخ به این انتقاد باید گفت که روانشناسی مثبتگرا فقط علم شادی‌شناسی یا تفکر مثبت نیست. ممکن است این سوءتعبیر به دلیل عنوان کتاب‌های مربوط به روانشناسی مثبتگرا باشد که در بیشتر آن‌ها کلمه شادکامی به‌کار رفته است. شادکامی فقط یکی از موضوعات مطرح شده در روانشناسی مثبتگرا است، این شاخه نسبتاً جدید از روانشناسی به موضوعات علمی‌تری مانند: پشتکار، آینده‌نگری، عشق به یادگیری، کنجکاوی، ژرف‌اندیشی و... نیز می‌پردازد. اینکه ما در زندگی فقط به‌دنبال شادی باشیم، رویکردی غیرمنطقی است.

🔺 روانشناسی مثبتگرا: علمی مختص افراد ثروتمند و مرفه

چرا بعضی از روان‌شناسان و منتقدان بر این باورند که روانشناسی مثبتگرا فقط برای طبقه مرفه جامعه سودمند است؟ زیرا آن‌ها اعتقاد دارند که هیجانات ما تا حد زیادی به شرایط اجتماعی‌اقتصادی ما بستگی دارند. بر اساس نظریه هرم سلسله نیازهای مزلو این مطلب تاحدی صحیح است که تا زمانی نیازهای سطح پایین ما مانند نیاز به غذا و مسکن یا امنیت به‌طورنسبی تأمین نشده باشد، نمی‌توانیم به سطوح بالاتر نیازها (برای مثال نیازهای احترام و عزت‌نفس) دست پیدا کنیم.

اما نتایج پژوهش‌های متعدد نشان داده است که شرایط بیرونی کمتر از بیست درصد بر میزان رضایت از زندگی ما تأثیر می‌گذارد. هندوستان سند دیگری علیه این انتقاد به‌شمار میرود. به‌رغم این واقعیت که این کشور، ثروتمند محسوب نمی‌شود، اما هندی‌ها در زمره شادترین مردم جهان هستند. دلیل دیگری که می‌تواند منجر به این طرز تفکر شده باشد این است که پایگاه علمی روانشناسی مثبتگرا بهترین دانشگاه‌های جهان در کشورهای پیشرفته بوده است.

👤 #دکتر_زهره_قربانی

📄 بخشی از مقاله #انتقادهای_وارد_شده_به_روانشناسی_مثبتگرا_و_پاسخهای_آن

📙 #ماهنامه_سپیده_دانایی_شماره۱۰۱و۱۰۲

🌱 #روان_شناسی_مثبت

@FlourishingCenter