آلبرت انیشتین ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺵ ﮔﻔﺖ ﺑﻴﺎ ﭘﺎی ﺗﺨﺘﻪ
ﺁﻣﺪ : ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ ﺷﻤﺎ ﺗﻮﻱ ﻗﻄﺎﺭﻱ ﻭ ﻗﻄﺎﺭ ﺑﺎﺳﺮﻋﺖ 80 ﻛﻴﻠﻮ ﻣﺘﺮﺩﺭﺣﺎﻝ ﺣﺮﻛﺘﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﮔﺮﻣﻪ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﻲ؟
ﺷﺎﮔﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﻣﻴﻜﻨﻢ
انیشتین ﮔﻔﺖ:
ﺧﻮﺏ ﺣﺎﻻ ﺑﺎ ﺑﺎﺯﻛﺮﺩﻥ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﺮﺍﻡ ﺣﺴﺎﺏ ﻛﻦ ﭼﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺯ ﺳﺮﻋﺖ
ﻗﻄﺎﺭ ﻛﻢ ﻣﻴﺸﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﻓﺸﺎﺭﻫﻮﺍﻱ ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ ﺑﺎ ﻫﻮﺍﻱ ﺧﺎﺭﺝ ﻗﻄﺎﺭ ﺭﺍ ﻫﻢﺣﺴﺎﺏ ﻣﻴﻜﻨﻲ ﻓﺮﺩﺍﻣﻴﺎﺭﻱ
ﺷﺎﮔﺮﺩﻩ ﮔﻔﺖ ﻋﺠﺐ گهی خوردم پنجره رو باز کردم ...
ﻧﻔﺮﺑﻌﺪﻱ ﺭﺍ ﺻﺪﺍﻛﺮﺩ
انیشتین ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﺗﻮﻱ ﻗﻄﺎﺭﻱ ﻫﺴﺘﻲ ﺑﺎﺳﺮﻋﺖ 75 ﻛﻴﻠﻮﻣﺘﺮ ﺩﺭﺳﺎﻋﺖ ﺣﺮﻛﺖ
ﻣﻴﻜﻨﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﮔﺮﻣﻪ ﺗﻮ ﭼﻜﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﻲ ؟
ﺷﺎﮔﺮﺩﻩ ﮔﻔﺖ ﭘﻠﻴﻮﺭﻣﻮ ﺩﺭﻣﻴﺎﺭﻡ !
انیشتین : ﺩﻣﺎﻱ ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ 50 ﺩﺭﺟﻪ ﺳﺎﻧﺘﻲ ﮔﺮﺍﺩﻩ
ﮔﻔﺖ : ﻫﻤﻪ ﻟﺒﺎﺳﺎﻣﻮ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﺭﻡ
انیشتین : ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﺁﺩﻡ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﻫﺴﺖ .
ﮔﻔﺖ : شده کون بدم اون پنجره تخمی رو باز نمیکنم کسکش !!
🆔 @IR_lashy
ﺁﻣﺪ : ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ ﺷﻤﺎ ﺗﻮﻱ ﻗﻄﺎﺭﻱ ﻭ ﻗﻄﺎﺭ ﺑﺎﺳﺮﻋﺖ 80 ﻛﻴﻠﻮ ﻣﺘﺮﺩﺭﺣﺎﻝ ﺣﺮﻛﺘﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﮔﺮﻣﻪ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﻲ؟
ﺷﺎﮔﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﻣﻴﻜﻨﻢ
انیشتین ﮔﻔﺖ:
ﺧﻮﺏ ﺣﺎﻻ ﺑﺎ ﺑﺎﺯﻛﺮﺩﻥ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﺮﺍﻡ ﺣﺴﺎﺏ ﻛﻦ ﭼﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺯ ﺳﺮﻋﺖ
ﻗﻄﺎﺭ ﻛﻢ ﻣﻴﺸﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﻓﺸﺎﺭﻫﻮﺍﻱ ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ ﺑﺎ ﻫﻮﺍﻱ ﺧﺎﺭﺝ ﻗﻄﺎﺭ ﺭﺍ ﻫﻢﺣﺴﺎﺏ ﻣﻴﻜﻨﻲ ﻓﺮﺩﺍﻣﻴﺎﺭﻱ
ﺷﺎﮔﺮﺩﻩ ﮔﻔﺖ ﻋﺠﺐ گهی خوردم پنجره رو باز کردم ...
ﻧﻔﺮﺑﻌﺪﻱ ﺭﺍ ﺻﺪﺍﻛﺮﺩ
انیشتین ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﺗﻮﻱ ﻗﻄﺎﺭﻱ ﻫﺴﺘﻲ ﺑﺎﺳﺮﻋﺖ 75 ﻛﻴﻠﻮﻣﺘﺮ ﺩﺭﺳﺎﻋﺖ ﺣﺮﻛﺖ
ﻣﻴﻜﻨﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﮔﺮﻣﻪ ﺗﻮ ﭼﻜﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﻲ ؟
ﺷﺎﮔﺮﺩﻩ ﮔﻔﺖ ﭘﻠﻴﻮﺭﻣﻮ ﺩﺭﻣﻴﺎﺭﻡ !
انیشتین : ﺩﻣﺎﻱ ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ 50 ﺩﺭﺟﻪ ﺳﺎﻧﺘﻲ ﮔﺮﺍﺩﻩ
ﮔﻔﺖ : ﻫﻤﻪ ﻟﺒﺎﺳﺎﻣﻮ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﺭﻡ
انیشتین : ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﺁﺩﻡ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﻫﺴﺖ .
ﮔﻔﺖ : شده کون بدم اون پنجره تخمی رو باز نمیکنم کسکش !!
🆔 @IR_lashy
🤣14👍3
معرفی میکنم کُسِ گاو هستن که ما پولمونو میزنیم بهش، ولی گویا تو ویتنام به عنوان یه غذا استفاده میشه.
🆔 @ir_lashy
🆔 @ir_lashy
👎6🖕4
🖕5👍2
فقيرى از حکیمی پرسيد: یا حکیم مرا بگو خمس چیست؟
حکیم که بوی پول مفت به مشامش رسیده بود چشمانش برقی زد و گفت: خمس یعنی که باید يك پنجم از آنچه دارى به من دهى!
فقير حکیم را بر زمين بزد و سخت بگايید!!
حکیم که از درد کون به خود میپیچید بگفتا: اى کصپدر اين چه بود که با من کردی؟
فقیر گفت: تمام دارايى من از دنیا همین کیر بود كه خمسش را به تو فرو كردم....یا حکیم حال بگو زكات چيست؟
حکیم گفت: برو مادرجنده تو معافى!!
🆔 @ir_lashy
حکیم که بوی پول مفت به مشامش رسیده بود چشمانش برقی زد و گفت: خمس یعنی که باید يك پنجم از آنچه دارى به من دهى!
فقير حکیم را بر زمين بزد و سخت بگايید!!
حکیم که از درد کون به خود میپیچید بگفتا: اى کصپدر اين چه بود که با من کردی؟
فقیر گفت: تمام دارايى من از دنیا همین کیر بود كه خمسش را به تو فرو كردم....یا حکیم حال بگو زكات چيست؟
حکیم گفت: برو مادرجنده تو معافى!!
🆔 @ir_lashy