مَردی که بین زنده زنده سوختن و سقوط، سقوط کردن رو انتخاب کرد.

ولی متاسفانه چند روز پیش با نامزدش دعواش شد و از هم جدا شدن و عروسیش برای همیشه لغو شد :)))

خانم به علت ازدواج مجدد آقا بدون اجازه؛ درخواست طلاق داده بود.

قاضی ازش پرسید چرا ازدواج رو کتمان کردی و از همسرت رضایت نگرفتی؟!

آقا هم گفت: بخدا من چیزی رو کتمان نکردم. هر وقت میومدم خونه و ازم میپرسید کجا بودی تا حالا؟! میگفتم خونه اون یکی زنم بودم. اونم میخندید. منم فکر کردم خبر داره و راضیه :)))

این پسر طفل معصوم که می بینین، بنیامین ۱۵ ساله اهل یکی از روستاهای مازندرانه.

یه روز رفیق صمیمیش بهش میگه بیا بریم یه جایی کار فوری پیش اومده، اما بنیامین خبر نداشت رفیقش چه نقشه شومی براش کشیده!

رفیقِ بنیامین اونو پیش یه پیرمرد ۶۰ ساله که به «خفاش روستا» معروف بود میبره، رفیق بنیامین ۳۰ میلیون پول گرفته بود تا این پسر رو برای رابطه با اون پیرمرد جور کنه.

اون پیرمرد بعد از تعرض به بنیامین، با همدستی رفیقِ بنیامین اونو زنده به گور میکنن!

درحال حاضر هم تو ICU بستریه. دعا کنید براش 🙏