کانال تحلیلی حزب براندازان( موتا)
56.6K subscribers
24.5K photos
30K videos
577 files
17.3K links
🔹تماس با موتا:
@mouta1
🔹کمک مالی از طریق پی‌پال( paypal):
komakemali2023@gmail.com

🔹صفحه موتا در ویکی‌پدیا:
https://bit.ly/3YYltfx
🔹کانال تحلیلی حزب براندازان:
@iranarchismnews
🔹یوتوب حزب براندازان:
https://youtube.com/poetrycollege
Download Telegram
اتحاد اپوزیسیون!

....واکنون از مخاطبان گرامی می‌خواهم که به مصاحبه‌ام با یکی از رهبران یکی از گروه‌های معروف اپوزیسیون در مورد راه‌های اتحاد اپوزیسیون توجه فرمایند.
- رهبر محترمِ حزب "اتحاد برای نجات مردم ایران" ممنون از شما که در این برنامه شرکت....
+ ببخشید که مجبور شدم کلام شما را قطع کنم. من رهبر حزب "اتحاد برای نجات مردم ایران- جریان اصلی" هستم، چون همانطور که حتماً اطلاع دارید برخی از نیروهای فرصت‌طلب که در صفوف حزب ما نفوذ کرده بودند، 10 سال پیش انشعاب کردند و با سرقت نام حزب ما، در صدد سوءاستفاده از اعتبار آن برآمدند.
- بسیار عالی. پس من لازم است به عرض مخاطبان ارجمند برسانم که ایشان رهبر حزب "اتحاد برای نجات مردم ایران - جریان اصلی"....
+ ببخشید که بازهم کلام شما را قطع می‌کنم. من رهبر حزب "اتحاد برای نجات مردم ایران - جریان اصلی- شاخۀ سوسیالیست" هستم، چون همانطور که احیاناً در جریانید 9 سال پیش ما مجبور شدیم بخشی از نیروهای لیبرال‌صفت را از داخل حزب تصفیه کنیم و تصفیه‌شدگان هم با کمال ناجوانمردی نام حزب ما یعنی "اتحاد برای نجات ایران - جریان اصلی" را مصادره کردند و ما برای تأکید بر ماهیت سوسیالیستی حزب و رسواسازی سارقان، این واژه را به آخر نام حزب اضافه کردیم.
- بسیار خوب. در اینجا می‌خواستم نظر حزب "اتحاد برای نجات ایران - جریان اصلی - شاخۀ سوسیالیست" را در بارۀ راه‌های اتحاد اپوزیسیون بدانم.
+ پیش از آنکه به پرسش بسیار مهم شما پاسخ دهم باید تأکید کنم که من در این برنامه به عنوان رهبر حزب "اتحاد برای نجات مردم ایران - جریان اصلی- شاخۀ سوسیالیست - گرایش رادیکال" حضور دارم، چون همانطور که پیش از این هم رسماً اعلام شده بود 8 سال پیش تعدادی از افراد مشکوک با برداشت سطحی از سوسیالیسم راهِ مماشات را در پیش گرفته بودند که گرایش رادیکال در درون حزب مجبور شد راه خود را از آنان جدا کند.
-.بله! مخاطبان محترم من در این برنامه در خدمت...
+ لازم به تأکید است که من رهبر "حزب اتحاد برای نجات ایران - جریان اصلی - شاخۀ سوسیالیست - گرایش رادیکال - کنفرانس هفتم" هستم جون همانطور که مستحضرید 7 سال پیش....
- که اینطور! من در اینجا در خدمت رهبر...
+ محض اطلاع مخاطبان عزیز شما باید تأکید کنم که من رهبر حزب "اتحاد برای نجات مردم ایران - جریان اصلی - شاخۀ سوسیالیست - گرایش رادیکال - کنفرانس هفتم - پلنوم یازدهم" هستم چون 6 سال پیش.....
-.......
+......
- بسیار خوب! مخاطبان عزیر من در این برنامه در خدمت رهبر حزب "اتحاد برای نجات ایران - جریان اصلی- شاخۀ سوسیالیست - گرایش رادیکال - کنفرانس هفتم - پلنوم یازدهم - ......" اون پنج تای آخرش را یادم رفت ممکنه خودتان بفرمایید؟
+ بله! باید عرض کنم که من در این برنامه به عنوان رهبر حزب اتحاد برای.......حضور دارم.
- می‌خواستم نظرتان را در بارۀ راه‌های اتحاد اپوزیسیون بدانم.
+ بله، بله. پرسش بسیار بسیار مهمی را مطرح کردید. اتحاد اپوزیسیون در شرایط امروز جامعۀ ایران از نان شب هم واجب‌تر است. خب همینطور با اتحاد اتحاد گفتن که اتحاد حاصل نمی‌شود! با حرف زدن دیگر ما به جایی نمی‌رسیم. باید دست به عمل زد. مردم سخت منتظرند و لحظه شماری می‌کنند. ما در حزب "اتحاد برای نجات مردم ایران- جریان اصلی - شاخۀ سوسیالیست - گرایش رادیکال - کنفرانس هفتم - پلنوم یازدهم....." خودمان پیشتار بحث در این مورد بوده‌ایم. اصلاً اسم حزب ما خودش در این زمینه گویاست. منتهای مراتب برای اتحاد سابقۀ هر حزب باید در نظر گرفته شود. اینکه هر ننه‌قمری از راه برسد و بخواهد دست بالا را در اپوزیسیون پیدا کند، این از نظر ما پذیرفتنی نیست. همینطور با حرف نمی‌شود ادعای اپوزیسیون بودن کرد. بعد باید معلوم شود که هر کدام از ما چه برنامه‌ای برای آیندۀ کشور داریم. همینطور با حرف و شعار که نمی‌شود. ما الان در داخل حزب "اتحاد برای نجات مردم ایران - جریان اصلی - شاخۀ سوسیالیست - گرایش رادیکال - کنفراس هفتم - پلنوم یازدهم...." در حال تدوین برنامه‌ای برای آیندۀ ایران هستیم که به اتفاق نظر تمام کارشناسان امر بهترین برنامه‌ای است که تا حالا در حال تدوین از سوی گروه‌های اپوزیسیون بوده است....
- اگر ممکن است در بارۀ راه‌های سرنگونی هم نظرتان را بفرمایید.
+ به نظر من این پرسش انحرافی است، چون همۀ گروه‌های اپوزیسیون روی این مسئله اتفاق نظر دارند.
- یعنی چون اتفاق نظر دارند، دیگه مشکلی نیست و کار را باید تمام شده تلقی کرد؟
+ کار مدت‌هاست که تمام شده است! اگر شما شک دارید حتماً ریگی به کفش‌تان است. نکند شما هم از سوی حکومت مأمور به ایجاد شبهه در این زمینه هستید؟.......
#احمد_زیدآبادی
#اپوزیسیون
#طنز
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
آب یا سراب؟

چند گروه سیاسی با عنوان کلی "جمهوری‌خواهان" نسبت به "رهبرتراشی" برخی رسانه‌ها و شبکه‌های تلویزیونی خارج از کشور از رضا پهلوی هشدار داده‌اند.
از نظر این گروه‌ها چنین اقدامی به بازتولید استبداد در آیندۀ کشور منجر خواهد شد.
ظاهراً این گروه‌ها فایده و ضرورت و امکان انقلاب در ایران را قطعی فرض کرده و از همین جهت نسبت به انحراف احتمالی آن نگران شده‌اند.
واقعیت اما این است که تا این لحظه انقلاب در ایران نه مفید، نه ضروری و نه حتی ممکن است. جمهوری اسلامی به رغم همۀ بحران‌ها و گرفتاری‌های خود، هنوز ابزارها و امکانات و فرصت‌های قابل توجهی برای گذر از شرایط موجود دارد. فقط کافی است برجام را احیاء کند، راهِ سرمایه‌گذاری خارجی در اقتصاد کشور را بگشاید، برای حل معضلات منطقه‌ای وارد گفتگوهای چندجانبه شود، "سوپرانقلابی‌ها" را از نقاط مرکزی قدرت به حاشیه براند، پایگاه اجتماعی خود را به سمت نیروهای میانه‌روتر جامعه گسترش دهد و از فشارهای اجتماعی و فرهنگی علیه مردم عادی دست بردارد.
نظام سیاسی طبعاً برای انجام این امور موانعی جدی پیش رو دارد اما غلبه بر این موانع برایش غیرممکن نیست. بنابراین اگر نظام همین امروز ابتکاری را برای ورود به این مرحله در دستور کار خود قرار دهد، انقلاب عملاً منتفی و تمام نیروهای سرنگونی‌طلب به یکباره بی‌ربط و منزوی می‌شوند.
با این حال، به دلیل ترکیب پیچیده و مبهم و تو در تویِ نیروهای صاحب نفوذ در حاکمیت جمهوری اسلامی، نمی‌توان به انجام این امور مطمئن بود. بنابراین مادامی که جهت سیاست در داخل ایران تغییری معنادار پیدا نکند، بازار تبلیغاتی سرنگونی‌طلبان همچنان داغ خواهد ماند.
بر این مبنا، اگر به دلیل پاره‌ای رفتارهای واکنشی و عصبی و غیرعادی حکومت به تحولات داخلی و پیرامونی، شرایط ایران به بن‌بست برسد و از نظر طیف بزرگی از جامعه، نوعی انقلاب گریزناپذیر تصور شود، به احتمال بسیار، نیرویی مانند همین افراد نزدیک به رضا پهلوی از شانس بیشتری برای سردمداری آن برخوردار خواهند بود.
انقلاب اصولاً پدیده‌ای عقلایی نیست و عمدتاً بر هیجان و عواطف و احساسات و تخیلات و وعده‌های انتزاعی و پا در هوا استوار است. بدین دلیل معمولاً کسانی می‌توانند به انقلاب دامن زنند و سردمدار آن شوند که سنخیتی عمیق با این پدیده‌ها به علاوۀ نوعی روحیۀ تهاجمی و قاطع و خشمگین داشته باشند.
از این رو، افراد اصطلاحاً عاقل که اهل محاسبه و سنجش و احتیاط هستند، اگر هم به دلایلی از جمله کنترل تندروی‌های بی‌رویه و یا شراکت در قدرت و یا کمک به تکثر سیاسی، نقشی در انقلاب و بسیج توده‌ای به عهده گیرند، نقش آنها کاملاً حاشیه‌ای و نهایتاً در خدمت همان تندروها خواهد بود. این دسته از افراد به محض آنکه زبان به انتقاد از تندروها بگشایند، به عنوان موانع انقلاب و اهل مماشات و سازشکاری حذف و در بهترین حالت خانه‌نشین خواهند شد.
در موردِ شرایط خاص ایران اما انقلاب فقط در صورتی شانسی برای ظهور پیدا می‌کند که سازمانِ آن از حمایت برخی قدرت‌های مؤثر خارجی برخوردار باشد. منظور در اینجا حمایتِ دولت آمریکا، اسرائیل و برخی از کشورهای ثروتمند عرب در کنار بی‌تفاوتی و عدم مخالفت اروپا با این مسئله است. بدین جهت، فقط نیرویی می‌تواند مورد حمایت مالی و تبلیغاتی و رسانه‌ای این کشورها قرار گیرد که از همکاری با آنها شرمگین نباشد. بنابراین، نیروهای سردمدار انقلاب عمدتاً کسانی خواهند بود که این روزها بی‌پرده، حمایت این کشورها از دگرگونی سیاسی در ایران را ضروری می‌شمرند.
با همۀ این احوال، به گمان من کوشش برای انقلاب در ایران به احتمال بیشتر، به بی‌نظمی و بی‌ثباتی و هرج و مرج و چه بسا جنگ خونین داخلی طولانی مدت می‌انجامد تا سرنگونی حکومت. اما به فرض آنکه انقلابی صورت گیرد و به پیروزی هم برسد، نتیجۀ آن به احتمال بسیار زیاد، حکومتی اقتدارگرا با نظمی آهنین خواهد بود و با دمکراسی و تکثر سیاسی برای سالیان دراز سر آشتی نخواهد داشت.
این موضوع نه بدان علت است که عده‌ای از سرنگونی‌طلبان خواهان استقرار نظام پادشاهی مطلقه در ایران هستند، بلکه بدان دلیل که استقرار نظم بعد از فروپاشی احتمالی، جز از طریق به کارگیری مشت آهنین امکانپذیر نخواهد بود.
واقعیت این است که بسیاری از کسانی که رهبری انقلاب‌ها را به دست می‌گیرند، پیشاپیش لزوماً قصد اعمالِ دیکتاتوری ندارند، بلکه تا اندازۀ زیادی شرایط بی‌انضباطی و بی‌دولتی پس از انقلاب، آن را بر آنان تحمیل می‌کند. اینکه با چه مکانیسمی این اتفاق رخ می‌دهد، روز بعد به آن خواهم پرداخت.
#احمد_زیدآبادی
#جمهوری_خواهان
#رضا_پهلوی
#سرنگونی_طلبان
#دمکراسی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
مرا به خیر و شما را به سلامت!


آقایان مسئولان محترم جمهوری اسلامی
من به عنوان یک ایرانی که ستم فراوانی را در این نظام متحمل شده‌ام، برای مصالح ایران، از تمام جفاها گذشتم و برای بقای شما از طریق اصلاح امور به دست خودتان، از هرتلاش فکری فروگذار نکردم تا آنجا که خشم و اهانت و اتهامِ طیف بسیاری از ناراضیان حتی دوستان سابقم را در این مسیر به جان خریدم.
اکنون اما احساس من این است که دایۀ مهربانتر از مادر شده‌ام! ظاهراً خودتان به اندازۀ من علاقه‌ای به بقای خود و حفظ کشور ندارید و گام در راهی گذاشته‌اید که هزاران بار نسبت به عواقب آن هشدار داده‌ام.
دیگر جز پرحرفی و تکرار و رنج خوردن چه کاری از من برمی‌آید؟ گویا وقتی قرار است مصیبتی نازل شود، نازل می‌شود و با اندرز و موعظه و خواهش و تمنا و هشدار و اخطار و التماس و تضرع و ناله و گریه نمی‌توان مانع آن شد!
حال که ظاهراً تصمیم به پیروی از توصیه‌های همان افرادی گرفته‌اید که شرایط کشور را به اینجا رسانده و در همۀ زمینه‌ها بحران‌آفرینی کرده‌اند، من دیگر چرا این وسط خودم را سنگ روی یخ کنم و برایتان دل بسوزانم؟
تا روزی که در این مسیر پیش می‌روید، مرا به خیر و شما را به سلامت!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
عمامه‌پرانی!

این پدیده‌ای که به نام "عمامه‌پرانی" شهرت یافته و مورد خوشحالی برخی از مخالفان شده است، عمدتاً جانب روحانیونی را می‌گیرد که هیچ موقعیت حکومتی ندارند و چه بسا خود از منتقدان و حتی قربانیان سیاست‌های جاری باشند.
پیرمرد معممی که پای پیاده از کوچه و خیابان عبور می‌کند، دارای چه موقعیتی است که انداختن عمامه‌اش کسی را به وجد آورد؟
روحانیونی که دارای پست‌های عالی در نظام هستند، معمولاً به سادگی در انظار عمومی ظاهر نمی‌شوند و اگر هم بشوند، از محافظت و مراقبت لازم برخوردارند.
بنابراین، این اقدام فقط جانب افراد بی‌گناه و بی‌پناهی را می‌گیرد که تنها جرم‌شان پوشیدن عبا و قبا و عمامه است!
چندی پیش در سفرم به نجف‌آباد اصفهان، با پیرمرد روحانی بسیار موقر و مهذّب و مهربانی از منتقدان و زخم‌دیدگان وضع موجود هم‌سخن شدم که از تجربۀ رویارویی‌اش با معترضان در خیابان برایم گفت. او در مواجهه با جمعیت معترض دست‌هایش را به علامت تسلیم بالا برده گفته بود؛ به خدا من آخوند حکومتی نیستم! معترضان هم البته با او به احترام رفتار کرده بودند.
چرا روشنفکران منصف و مداراجو نسبت به این پدیده‌ها هشدار نمی‌دهند؟
#احمد_زیدآبادی
#عمامه_پرانی
#معترضان
#نجف_آباد
#روشنفکران
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
عمامه‌پرانی!

این پدیده‌ای که به نام "عمامه‌پرانی" شهرت یافته و مورد خوشحالی برخی از مخالفان شده است، عمدتاً جانب روحانیونی را می‌گیرد که هیچ موقعیت حکومتی ندارند و چه بسا خود از منتقدان و حتی قربانیان سیاست‌های جاری باشند.
پیرمرد معممی که پای پیاده از کوچه و خیابان عبور می‌کند، دارای چه موقعیتی است که انداختن عمامه‌اش کسی را به وجد آورد؟
روحانیونی که دارای پست‌های عالی در نظام هستند، معمولاً به سادگی در انظار عمومی ظاهر نمی‌شوند و اگر هم بشوند، از محافظت و مراقبت لازم برخوردارند.
بنابراین، این اقدام فقط جانب افراد بی‌گناه و بی‌پناهی را می‌گیرد که تنها جرم‌شان پوشیدن عبا و قبا و عمامه است!
چندی پیش در سفرم به نجف‌آباد اصفهان، با پیرمرد روحانی بسیار موقر و مهذّب و مهربانی از منتقدان و زخم‌دیدگان وضع موجود هم‌سخن شدم که از تجربۀ رویارویی‌اش با معترضان در خیابان برایم گفت. او در مواجهه با جمعیت معترض دست‌هایش را به علامت تسلیم بالا برده گفته بود؛ به خدا من آخوند حکومتی نیستم! معترضان هم البته با او به احترام رفتار کرده بودند.
چرا روشنفکران منصف و مداراجو نسبت به این پدیده‌ها هشدار نمی‌دهند؟
#احمد_زیدآبادی
#عمامه_پرانی
#معترضان
#نجف_آباد
#روشنفکران
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
لحظۀ خداحافظی!

بازتاب مطلبی که خطاب به حامد اسماعیلیون نوشتم، مرا نسبت به آیندۀ این کشور از هر جهت روشن کرد؛ گرچه پیش از آن هم، برایم کم و بیش روشن بود.
از فحاشی چارپاداری تا تهدید به قتل و تجاوزِ جنسی، بخشی از واکنش افرادی بود که در فضای مجازی و غیرمجازی به حمایت از آقای اسماعیلیون نثارم کردند.
من این سرزمین را سرزمین عطار و سنایی و مولوی و خیام و حافظ و سعدی می‌دانستم. هرگز فکر نمی‌کردم بخشی از مردم این سرزمین روزی به این نقطه برسند. حالا که رسیده‌اند، دیگر جای حضور من نیست. به هر حال، من هم از پوست و گوشت و خون و عصب ساخته شده‌ام. فشارها از همه سوست و من چنان تنها و غریب مانده‌ام که مرگ را بر هموطنی با چنین افرادی ترجیح می‌دهم.
این لحظه، لحظۀ خداحافظی من با سیاستی است که می‌خواهد با این شیوه و روش پیش برود. من این صحنه را ترک می‌کنم، چون هیچ رگی در وجودم با آن سنخیت ندارد و با سرتاسرش بیگانه‌ام.
از این به بعد، بر نوشتن کتاب‌هایم متمرکر می‌شوم و در این کانال نیز فقط در بارۀ تاریخ و امور انتزاعی می‌نویسم و کلامی از آنچه در این کشور می‌گذرد و خواهد گذشت، نخواهم نوشت. این تصمیم برگشت‌ناپذیر است.
اگر ممنوع‌الخروج نبودم و پاسپورت داشتم، برای مدتی به یاد دوران شکوفایی فرهنگ ایران، به سمرقند یا بخارا می‌رفتم و یا راهی عراق می‌شدم و به یادِ لحظه‌های غربت و مظلومیت علی در جوار مسجد کوفه ساکن می‌شدم.
با این همه، من عاشق وطنم هستم. برایش دعای خیر می‌کنم و این تنها کاری است که فعلاً از دستم برمی‌آید.
#احمد_زیدآبادی
#حامد_اسماعیلیون
#خدا_حافظی
#فرهنگ_ایران
#آینده_کشور
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii