Iranncorg شورای ملی ایران
10.4K subscribers
35.7K photos
24.9K videos
204 files
10.5K links
شورای ملی ايران يك نهاد سياسی است كه برای برگزارى انتخابات آزاد و استقرار دموكراسى تلاش مى‌كند.
Irannc.org
facebook.com/Iranncorg/
twitter.com/Iranncorg
instagram.com/iranncorg
تماس با ادمین کانال
@iranncmedia
Download Telegram
عاطفه رنگریز: «بدن خود را سلاحی می‌کنم در برابر این همه بی‌ عدالتی که بر ما گذشت»

عاطفه رنگریز جامعه‌شناس و پژوهشگر و مدافع حقوق کارگران که در تجمع روز جهانی کارگر بازداشت شد در نامه‌ای از زندان قرچک ورامین نوشت:

«از درس‌های دانشکده‌ جنگ زندگی: هر آنچه مرا نکشد، قوی‌ترم می‌سازد.
در تجمع روز جهانی کارگر در تاریخ یازده اردیبهشت نود و هشت بازداشت شدم و پس از ۴ روز با وجود صدور قرار کفالت ۳۰ میلیونی از آزادی من جلوگیری شد و پس از ۲۸ روز بازجویی و چندین بار انتقال از زندان قرچک به اوین با پرونده‌سازی کاملاً مشهود روبرو شدم با آنکه بارها و بارها در پاسخ‌های خود گفته بودم که فعالیت‌های من کاملاً قانونی بوده و درکی از سوالات شما ندارم.
در ادامه این‌ روند ناعادلانه قرار وثیقه من به ۵۰ و ۷۰ میلیون تومان افزایش یافت و این بار نیز دادسرا از قبول قرار کفالت سرباز زد و باز خانواده به دیوارهای ناعادلانه برخورد کرد؛ آن‌ها در بیرون سرگردان شدند و من نیز در داخل زندان.
این ‌سرگردانی همچنان ادامه یافت تا آن که دادگاه بدوی‌ام در تاریخ ۱۴ مرداد ماه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب برگزار شد. دادگاهی که امکان دفاع و پاسخ‌گویی به آن نبود و رنگ و بوی فرمایشی داشت. قاضی مقیسه مبلغ قرار وثیقه را به دو میلیارد تومان افزایش داد. با این وجود، خانواده با این در و آن در زدن بالاخره توانستند این وثیقه سنگین را فراهم کنند اما بار دیگر طی روندی کاملاً غیر قانونی با قبول وثیقه مخالفت شد و در نهایت حکم یازده سال و نیم زندان به وکیل من ابلاغ شد. حکمی که نه بر اساس ادله موجود در پرونده که بیشتر به اتهامات ردیف شده بازجویان بازمی‌گشت.
این جانب بارها به روند غیر قانونی پرونده‌ام از جمله عدم قبول وثیقه، عدم اجرای اصل تفکیک جرائم، صدور احکام ناعادلانه به طرق مختلف اعتراض کرده‌ام و این خلاصه‌ای است از روند غیرقانونی وضعیت من در این ۵ ماه و ۱۳ روز و سردواندن خانواده در بیرون و من در داخل زندان.
بازی‌دادنی که گران می‌آید، زیرا گویی عدالتی در کار نیست و پرسش اینکه چگونه دستان من در این بند بی عدالتی می‌تواند خودش را آزاد کند، کماکان پابرجاست. این بندها دستان مرا به دستان بسیاری گره می‌زند، دستان خواهرانم که جز برای حق‌طلبی گره نشده‌بود و شدیدترین ستم‌ها هم نتوانسته گره آن‌ها را باز کند، دستان دلسوزترین جان‌های این سرزمین بلاخیز که برای آموزش بهتر، برای کودکیِ ربوده شده، برای حداقل‌های زندگی شایسته بلند شدند و داس بی‌عدالتی هم نتوانسته از رویش آن‌ها جلوگیری کند، دستان خشکیده‌ی زندانیانی که قربانی چرخ دنده‌های بی‌رحم انواع تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌های اجتماعی شده‌اند.
ازاین‌رو بدن خود را سلاحی می‌کنم در برابر این همه بی‌عدالتی که بر ما گذشت و می‌گذرد و اعتصاب غذای خود را در اعتراض به عدم پذیرش غیرقانونی وثیقه‌ای که تاکنون پنج بار با در بسته و دیوارها روبرو شد و همچنین صدور احکام ناعادلانه و نگهداری غیرقانونی در زندان قرچک اعلام می‌کنم. نیک آگاهم که جان من برای آنان‌ که به بازی‌اش گرفته‌اند ارزش محافظت ندارد، و این رنج را برای شکستن این دیوار سکوت که قتل خاموش جامعه‌ی مدنی و صدای حق طلبی ما است، تحمل می‌کنم.
از این رو، نوشته‌ام را با دو کلمه تمام می‌کنم که پژواک آن در سرتاسر تاریخ ما فرودستان پیچیده است:

“یا مرگ یا آزادی”
عاطفه رنگریز/ زندان قرچک/ ۲۴ مهر ۹۸»

#اعتصاب_غذا #عاطفه_رنگریز #تجمع_روزکارگر #زندان_قرچک_ورامین
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange

ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:

▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
عاطفه رنگریز پژوهشگر و از بازداشت‌شدگان تجمع روز جهانی کارگر، پس از پذیرش قرار وثیقه توسط مقامات قضائی اعتصاب غذای خود را شکست.

#اعتصاب_غذا #عاطفه_رنگریز #تجمع_روزکارگر #حقوق_کارگر
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange

ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:

▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
عاطفه رنگریز از بازداشت‌شدگان تجمع روز جهانی کارگر دقایقی پیش به قید وثیقه از زندان قرچک آزاد شد.

#تجمع_روزکارگر #عاطفه_رنگریز #زندان_قرچک
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange

ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:

▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
عاطفه رنگریز از بازداشت‌شدگان تجمع روز جهانی کارگر که چندی پیش به قید وثیقه از زندان قرچک آزاد شد، نوشته:

«شش ماه در زندان گذشت، محصور در دیوارهای سیمانی و تنفس در فضای مسمومِ بی‌عدالتی و شنیدنِ صدای زنانی که هرگز نشنیده بودم، و پس از آزادی به قید وثیقه بخشی از خود را نزد آنها جا گذاشتم.

سرخوشی حاصل از به آغوش کشیدنِ خویشاوندان و رفقایم با خبر مرگِ دو عزیز، دیری نپایید و عرقِ سردی بر تنم نشست. و در این اوضاع و احوال با از دست دادن کار و خانه و کاشانه، و اشک‌ها و دلواپسی‌های مادرم تصور آزادی از آنچه که در ذهنم نقش بسته بود متفاوت شد.

و بعد اعتراضات آبان از راه رسید و پاییز خونین تمام رویای بهارِ آزادی مرا فرو ریخت. با بار سنگین وثیقه‌ی دوستی که به من اعتماد کرده بود، زندگی من در لبه‌ی مرگ و آزادی می‌لغزید: صدایِ اعتراضاتی که با کشتار و دستگیری همراه شد؛ فریاد مطالبه معیشت و زندگی شایسته که انگار صدای خودم بود، پاسخش گلوله شد و زخم و دستبند و تهدید.

در این میان، رسانه‌های رسمی می‌گفتند «اعتراض حق همه است و مردم می‌توانند معترض باشند.» در پسِ این جمله با خود فکر می‌کردم که آیا تجمع کاملاً مسالمت‌آمیز روز کارگر در مقابل مجلس حق مردم نبوده است؟ کدام اعتراض از نظر آنها برحق است؟ چگونه می‌تواند اعتراض حقِ ما باشد که نمیریم، زندانی نشویم و... سپس در میانه‌ی بوی خون و مرگ در خیابان و آزادی موقت از زندان مشغول کارهای ابتدایی برای زندگی بودم که خبر صادر شدن احکام پرونده هفت تپه و بازداشتیان روز کارگر به گوشم رسید: پنج سال برای هر ۱۱ نفر.

احکامی که معنایی فراتر از پنج سال زندانی ما یازده تن دارد؛ این حکم یعنی هرگونه اعتراضی، خشونت علیه دولت و تعرض به آن تلقی می‌شود و پاسخ‌اش از سوی دولت مرگ است. این حکم یعنی ساکت کردن هر صدایی که بخواهد از زیست خود بگوید و خواستارِ تغییرش باشد. این حکم یعنی با نامِ مردم، مردم را به صلابه می‌کشند و هدف گلوله قرار می‌دهند. این حکم یعنی تایید مرگ صدها تن در خیابان آن هم با خیالی آسوده. این حکم یعنی قوه قضاییه، مجریه و مقننه هم.دست هستند تا دست بر گلوگاه ما بگذارند و ماشه را بکشند. این حکم یعنی خفه می‌کنیم و می‌توانیم.

از اینرو تصمیم گرفتم سکوت نکنم و تا نفس در سینه دارم بگویم، بنویسم و دست‌هایم را مشت کنم. زیرا پیشتر آبان ماه تکلیف را مشخص کرده بود که کسی که موضع نگیرد و سکوت کند هم‌دست است با کسانی که ماشه را می‌کشند و تق! پس اگر نظاره‌گر باشی #پویا_بختیاری، #رضا_نیسی، #محسن_محمدپور، #نیکیتا_اسفندانی و... را تو کشته‌ای و خودت را نیز هم، تق! پس اگر سکوت کنی دستت به خون صدها جوان در خیابان آغشته است، تق! پس اگر سکوت کنی جامعه‌ی مدنی و تغییر را کشته‌ای، تق! پس اگر خفه‌خون بگیری تو زندگی را کشته‌ای، تق!

نه، من سکوت نخواهم کرد، خواه در دیوارهای تنگ زندان، و خواه در این زندان بزرگتر که نامش را «آزادی» گذاشته اند. من در برابر هر تق که به گوشم می‌رسد موظفم که دستِ خود را به نشانه‌ی زنده بودن تکانی دهم و کاری کنم. در برابر هر تقِ مرگ نغمه‌ی آزادی سر خواهم داد و سر خَم نخواهم کرد در برابر صدایِ تیزِ بلندگو که به کرات می‌گوید: مرگ! خوب می‌دانم تاریخ به ما بدهکار است و ما سهم‌مان را از تاریخ نگرفته‌ایم، به درازای تاریخِ کارگر و زن بودن سهم خود را می‌خواهم و سهم تمام ستم‌دیدگان این سرزمین بلاخیز را.»

#تجمع_روزکارگر #عاطفه_رنگریز #زندان_قرچک #اعتراضات_سراسری #نه_به_جمهوری_اسلامی #وعده_ما_پنجم_دی #آبان۹۸ #آبان_خونین #IranProtests

https://ibb.co/CHjp1gh
شما می‌توانید فایل‌های ویدیویی، صوتی و تصویری خود را از طریق سیگنال، واتساپ و تلگرام ارسال کنید.
0033 7 88 80 62 30

@irannc
#عاطفه_رنگریز،‌ فعال #حقوق_زنان و زندانی سیاسی سابق، خبر داد که پرونده جدیدی در دادگاه انقلاب دامغان برای او تشکیل شده است.

•خانم رنگریز روز شنبه دوم تیرماه در یک استوری در شبکهٔ اجتماعی اینستاگرام با انتشار ابلاغیه‌ای خبر داد که به «تشکیل گروه به قصد بر هم زدن امنیت کشور» و«تبلیغ علیه نظام و انتشار اکاذیب در فضای مجازی» متهم شده است.

•این #فعال_مدنی با «خنده‌دار» خواندن این پرونده نوشت این اتهامات در حالی علیه او مطرح شده که به دلیل «تنش‌های روانی و جسمی» بازداشت و زندان نتوانسته زندگی معمولی داشته باشد، «چه برسد به کوچک‌ترین فعالیتی». ‌

•این فعال حقوق زنان همچنین اعلام کرد رأی نهایی پرونده قبلی او توسط دادگاه تجدید نظر استان سمنان صادر شده است.

عاطفه رنگریز شهریور ۱۴۰۲ چند روز مانده به سالگرد کشته شدن مهسا (ژینا) امینی در بازداشت گشت ارشاد، به دست نیروهای امنیتی بازداشت و به اداره اطلاعات شهر سمنان منتقل شد.

•خانم رنگریز پس از ۴۰ روز بازداشت در حالی که از عارضه قلبی رنج می‌برد، با قرار وثیقه و به صورت موقت آزاد شد.
#راوی_بات
#womenwatch
#هم‌آوا
#عاطفه_رنگریز از لحظه‌ی ورود به زندان شاهرود، دست به #اعتصاب_غذا زده است.

•وی روز شنبه ۹ تیرماه پس از مراجعه به شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب دامغان، بازداشت و به زندان شاهرود منتقل شد.

•او با اتهام جدید «تشکیل گروه به قصد برهم زدن امنیت ملی» روبه‌رو شد. این درحالی است که در پی بازداشت سال گذشته، در دادگاه بدوی دامغان به پرداخت جریمه‌ی نقدی محکوم شده بود».

💬روایت های شما از خشونتی که بر شما یا یکی از نزدیکان شما روا شده است را میتوانید به ربات تلگرامی ما به آدرس @Ravi_Hamava_Bot ارسال کنید.

#هم‌آوا
#womenwatch