حمایت #پوران_ناظمی از خانواده استوار و شریف شهید #مصطفی_کریم_بیگی: همه ما حامی خانواده کریمبیگی هستیم
پوران ناظمی، فعال سیاسی و از امضاکنندگان «#بیانیه۱۴» مبتنی بر استعفای خامنهای خائن، با انتشار یک متن ضمن محکوم کردن بازداشت خواهر یکی از کشتهشدگان اعتراضات ۸۸، حمایت و همبستگی خود را با این خانواده دادخواه اعلام کرد.
پوران ناظمی در نوشتار خود با بیان اینکه جرم دادخواهان، لرزاندن پایههای قدرت اهریمنی جمهوری اسلامی است، بازداشت مریم کریمبیگی را محکوم کرد و مقاومت شهناز اکملی مادر زندهیاد مصطفی کریمبیگی را در مبارزه با ظلمهای جمهوری اسلامی ستود.
متن کامل نوشتار پوران ناظمی به این شرح است:
نمیدانم این نامردمان که خود را بزرگتر مردم میدانند در خانواده خود چگونه هستند؟
وقتی نگاه آنها به قامت پسرشان میافتد، آیا دل دردمند و پرحسرت شهناز را به یاد میآورند؟
وقتی لبخند زندگی را در رخسار دخترشان میبینند، چگونه آرزوی پایداری خوشی و خوشبختی برای آنها میکنند، وقتی پاکترین و شجاعترین دختران این سرزمین را چنین از زندگی خسته میکنند؟
از ابتدا میدانستم کینه شما! ازمریم و شهناز تنها محبت و معرفتی است که نثار زخمخوردگان از تیغ شما میکنند.
شما از مریم کینه دارید، زیرا با وجود جوانی، هر کجا شما شکستید، او بند زد. هر چه شما زخم زدید، او پیوند زد.
شما قدرت ندارید در مقابل بزرگواری شهناز اکملی سر بلند کنید. شما پسرش را کشتید، ولی او هیچگاه خواهان کشتن و مقابله به مثل نشد.
مریم مجرم است در مملکتی که با قانون بیاخلاقی و ناجوانمردی و تفنگ و کشتن حکومت میکنید. لرزاندن پایههای قدرت اهریمنی شما جرم است.
ما در کنار مریم و شهناز هستیم. ما همگی مجرم هستیم. چقدر دلم میخواهد هر لحظه به شهناز تلفن بزنم یا کنار او باشم اما!
#شهناز_اکملی مادر است. دلتنگ تنها فرزندش است. شاید جسم او ضعیف شود، اما نمیتوانید روحیه و قدرت او را بشکنید. وقتی در آخرین گفتگوی تلفنی به مریم گفت: مادرت هستم، لحظه به لحظه نگران و دلواپس، اما کمرم نشکست، مثل کوه کنار تو ایستادهام.
#تجمع_بازنشستگان #تأمین_اجتماعی
@irannc
پوران ناظمی، فعال سیاسی و از امضاکنندگان «#بیانیه۱۴» مبتنی بر استعفای خامنهای خائن، با انتشار یک متن ضمن محکوم کردن بازداشت خواهر یکی از کشتهشدگان اعتراضات ۸۸، حمایت و همبستگی خود را با این خانواده دادخواه اعلام کرد.
پوران ناظمی در نوشتار خود با بیان اینکه جرم دادخواهان، لرزاندن پایههای قدرت اهریمنی جمهوری اسلامی است، بازداشت مریم کریمبیگی را محکوم کرد و مقاومت شهناز اکملی مادر زندهیاد مصطفی کریمبیگی را در مبارزه با ظلمهای جمهوری اسلامی ستود.
متن کامل نوشتار پوران ناظمی به این شرح است:
نمیدانم این نامردمان که خود را بزرگتر مردم میدانند در خانواده خود چگونه هستند؟
وقتی نگاه آنها به قامت پسرشان میافتد، آیا دل دردمند و پرحسرت شهناز را به یاد میآورند؟
وقتی لبخند زندگی را در رخسار دخترشان میبینند، چگونه آرزوی پایداری خوشی و خوشبختی برای آنها میکنند، وقتی پاکترین و شجاعترین دختران این سرزمین را چنین از زندگی خسته میکنند؟
از ابتدا میدانستم کینه شما! ازمریم و شهناز تنها محبت و معرفتی است که نثار زخمخوردگان از تیغ شما میکنند.
شما از مریم کینه دارید، زیرا با وجود جوانی، هر کجا شما شکستید، او بند زد. هر چه شما زخم زدید، او پیوند زد.
شما قدرت ندارید در مقابل بزرگواری شهناز اکملی سر بلند کنید. شما پسرش را کشتید، ولی او هیچگاه خواهان کشتن و مقابله به مثل نشد.
مریم مجرم است در مملکتی که با قانون بیاخلاقی و ناجوانمردی و تفنگ و کشتن حکومت میکنید. لرزاندن پایههای قدرت اهریمنی شما جرم است.
ما در کنار مریم و شهناز هستیم. ما همگی مجرم هستیم. چقدر دلم میخواهد هر لحظه به شهناز تلفن بزنم یا کنار او باشم اما!
#شهناز_اکملی مادر است. دلتنگ تنها فرزندش است. شاید جسم او ضعیف شود، اما نمیتوانید روحیه و قدرت او را بشکنید. وقتی در آخرین گفتگوی تلفنی به مریم گفت: مادرت هستم، لحظه به لحظه نگران و دلواپس، اما کمرم نشکست، مثل کوه کنار تو ایستادهام.
#تجمع_بازنشستگان #تأمین_اجتماعی
@irannc
مصطفای من،
امروز عاشوراست و من زنی هستم که در چنین روزی تو، پسر بلند بالایم، غرق خون شدی۔ زنی که دوبار در سال قلبم اتش میگیرد۔ یکبار ششم دی و یکبار عاشورا۔
میدانم که تو اگاهتر از هر کسی و میدانی مدتهاست خواب از چشمانم ربوده شده۔ تازه عادت کرده بودم که زندگیم منحصر به قاب عکس تو و دیدار هر روزه مریم است۔ وقتی چشمهای براق تو را در قاب عکس روی دیوار تماشا میکردم، اشکهایم جاری میشد و دستهای مریم سدی میبست بر رودخانه اشکهای شور من۔
من اکنون اما در دلم خنجری نشسته با حکم ناجوانمردانه ای که برای دخترم صادر کرده اند۔ ایا سهم من از زندگی این است؟
یا اینکه منهم باید در سیزدهمین عاشورای بدون تو، از زمین و اسمان بپرسم که کیست مرا یاری دهد؟
من ، زنی که زندگیم پر از اندوه خون ، و دادخواهی است۔ زنی که بدون مصطفا و دور از مریمش، این نیست که اکنون میبینند۔ زنی که در سیزده عاشورای گذشته نوحه نخوانده، بلکه فریاد زده و از بیداد گفته است۔
بله مادر مصطفا بودن راه و رسم مصطفا را میطلبد۔
#مصطفی_کریم_بیگی
#مریم_کریم_بیگی
#دادخواهی
#اعتراضات_سراسری #نافرمانی_مدنی #اینترنت_ایران #لیست_نمیشودها
@irannc
امروز عاشوراست و من زنی هستم که در چنین روزی تو، پسر بلند بالایم، غرق خون شدی۔ زنی که دوبار در سال قلبم اتش میگیرد۔ یکبار ششم دی و یکبار عاشورا۔
میدانم که تو اگاهتر از هر کسی و میدانی مدتهاست خواب از چشمانم ربوده شده۔ تازه عادت کرده بودم که زندگیم منحصر به قاب عکس تو و دیدار هر روزه مریم است۔ وقتی چشمهای براق تو را در قاب عکس روی دیوار تماشا میکردم، اشکهایم جاری میشد و دستهای مریم سدی میبست بر رودخانه اشکهای شور من۔
من اکنون اما در دلم خنجری نشسته با حکم ناجوانمردانه ای که برای دخترم صادر کرده اند۔ ایا سهم من از زندگی این است؟
یا اینکه منهم باید در سیزدهمین عاشورای بدون تو، از زمین و اسمان بپرسم که کیست مرا یاری دهد؟
من ، زنی که زندگیم پر از اندوه خون ، و دادخواهی است۔ زنی که بدون مصطفا و دور از مریمش، این نیست که اکنون میبینند۔ زنی که در سیزده عاشورای گذشته نوحه نخوانده، بلکه فریاد زده و از بیداد گفته است۔
بله مادر مصطفا بودن راه و رسم مصطفا را میطلبد۔
#مصطفی_کریم_بیگی
#مریم_کریم_بیگی
#دادخواهی
#اعتراضات_سراسری #نافرمانی_مدنی #اینترنت_ایران #لیست_نمیشودها
@irannc