Iranncorg شورای ملی ایران
10.3K subscribers
34.7K photos
24.4K videos
204 files
10.4K links
شورای ملی ايران يك نهاد سياسی است كه برای برگزارى انتخابات آزاد و استقرار دموكراسى تلاش مى‌كند.
Irannc.org
facebook.com/Iranncorg/
twitter.com/Iranncorg
instagram.com/iranncorg
تماس با ادمین کانال
@iranncmedia
Download Telegram
امیر امیرقلی به ۲۱ سال زندان محکوم شد
#امیر_امیرقلی، #زندانی_سیاسی، از سوی قاضی شعبه پانزده دادگاه انقلاب تهران به اشد مجازات محکوم شد.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، امیر امیر قلی، زندانی سیاسی، که پانزدهمین ماه حبس خود را دربند هشت #زندان_اوین پشت سر می‌گذارد، به اتهامات انتسابی «توهین به مقدسات»، «توهین به رهبری»، «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی»، «اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات» و «تبلیغ علیه نظام» به ۲۱ سال زندان محکوم شد.

امیر امیرقلی، فعال حقوق کودک، به دلیل حمایت از مردم «کوبانی» در تاریخ ۱۰ آذرماه سال گذشته بازداشت و در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی محاکمه شد.
این زندانی سیاسی پیش‌تر در سال ۸۷ به دلیل فعالیت‌های دانشجویی بازداشت و از دانشگاه اخراج شد.
@irannc
“آرش هر روز هر مقابل چشمانم، چون شمع آب می شود”؛ دلنوشته ای از امیر امیرقلی
#امیر_امیرقلی، زندانی سیاسی محبوس در بند هشت #زندان_اوین، در دلنوشته ای از وضعیت وخیم #آرش_صادقی که در شصت و هفتمین روز از اعتصاب غذا به سر می برد، ابراز نگرانی کرده است.

متن این نامه که برای انتشار در اختیار تارنگار حقوق بشر در ایران قرار گرفته است، در پی می آید:

یکم: شهریور ۹۳؛ آرش صادقی و #گلرخ_ابراهیمی_ایرایی بازداشت شدند.

آبان ۹۳؛ گلرخ را در دفتر امیر سالار داودی دیدم. خیلی سخت نبود که بفهمی تک تک سلول های بدنش نگران آرش است.

آذر ۹۳:

بازجو : آرش کیه ؟

زندانی : پسر دایی ام.

بازجو : گلرخ کیه ؟

زندانی : دوست دخترش.

بازجو: چرا با هم رفتید کرج ؟

زندانی : رفتیم جاده چالوس

بازجو: خودتی

اسفند ۹۳: حس غریبی است که از دیدن رفیقت در زندان خوشحال شوی. وقتی آرش را در حیاط بند ۸ زندان اوین دیدم و در آغوشش کشیدم.

مهر ۹۴:حکم ۱۵ سال حبس + ۴ سال تعلیقی از قبل برای آرش و ۶ سال برای گلرخ

بهمن ۹۵: حکم دادگاه بدوی تائید شد، ۱۹ سال آرش و ۶ سال گلرخ

خرداد ۹۵: آرش دستگیر شد.

آبان ۹۵: دستگیری گلرخ، و آرش آغاز اعتصاب غذا

دی ۹۵: تابستان ۹۲ بود که یک سوال در دنیای مجازی تکرار شد. آرش کجاست ؟ عده ایی پاسخ دادند ” آنتالیا” .

از آنتالیا که آزاد شد چهره اش شبیه به بیمارانی بود که به سوء تغذیه حاد دچار هستند. چهره آن روزهایش را بخاطر دارید؟ چهره امروز او صدها بار شکسته تر و تکیده تر از تصویر سال ۹۲ است.

دوم:

وه، چه شیرین است، رنج بردن، پا فشردن، در ره یک آرزو مردانه مردن، جان سپردن.

این شعر را این روزها در نگاه مصمم و امیدوار آرش صادقی به راحتی می توان خواند.

مرگ تدریجی تک تک اعضای بدن آرش کابوسی است که این روزها رهایم نمی کند. هر روز تکیده تر از روز قبل می شود. وزن و فشار اعداد بی معنی است برای کسانی که این روزها نگران سلامتی آرش هستند.

بیش از دو ماه از اعتصاب غذای آرش صادقی می گذرد و ذهن من این روزها در پارادوکسی عجیب گیر کرده است . مغزم به مخابراتی متروکه تبدیل شده، در روستایی دور افتاده در نا کجا آبادی که سال ها است از سکنه خالی است. این روزها آرش را هم می فهمم و هم نمی فهمم.

سوم:

دوست مشترکی که اهل کشور توگو است، در باره آرش می گویید ” در فرهنگ من، مرد باید برای عشقش بمیرد ” و من می اتدیشم که او باید برای گلرخ زنده بماند.

گرچه می دانم مرگ در هر حالتی تلخ است، اما باور دارم که مرگ مقدر آن لحظه منجمد نیست که به آن باور داری، خایف و لرزان، لیک مرگ دیگری هم هست، دردناک اما شگفت و سرکش و مغرور، مرگ مردان، مرگ در میدان.

آرش باید زنده بماند که عشق را سروری کند، سر سبزتر از جنگل، پر طبل تر از مرگ، بخاطر بهاری که خنده می زند، ارغوانی که می شکفد و یاس پیری که پشت پنجره گل می دهد. به خاطر نوزاد دشمن که آرش نه عدوش، که انکارش بود. به خاطر هر چیز کوچک، هر چیز پاک، برای گلرخ، برای فردایی که آزاد و رها هستیم.

چهارم:

حال این روزهای من ، سر گیجه تهوع آوری است در میان هست و نیست. در بودن و نبودن. در میان سرگشتگی و حیرانی، در بیابانی برهوت در ظلمت نیمه شب، در فهمیدن و نفهمیدن آرش عزیزتر از جانم.

هر روز، هر ساعت، هر لحظه که می گذرد، این کابوس روحم را می آزارد که داریم به لحظه ایی که آن شماطه مقدر به صدا درآید نزدیک می شویم.

پنجم:

هیچگاه به خودم جرات نداده ام و نمی دهم که از آرش بخواهم که اعتصاب غذایش را بشکند، که می دانم خواسته اش به قدری منطقی است، که در چهارچوب قوانین این حکومت هم قانونی است.

آرش هر روز هر مقابل چشمانم، چون شمع آب می شود و من نمی دانم که چه می توانم بکنم . این ندانستن ، این جهل بلای جانم شده است.

این سطور را نمی نویسم از بابت این که از خودم رفع مسئولیت کرده باشم، می نویسم که با صدایی بلند و رسا فریاد بزنم که ناتوانم. در پاسخ به این پرسش که برای آرش چه باید کرد؟

این نامه را می نویسم که سندی مکتوب باشد برای امروز و فردایم که شاهدی باشد بر بی غیرتی و بی شرفی من، که مرگ تدریجی آزادی خواهی بزرگ چون آرش صادقی را به تماشا نشسته ام و هیچ نکرده ام.

امیر (علی) امیرقلی

اوین – #دانشگاه_انقلابیون – بند ۸

هشتم، دی ۱۳۹۵

@irannc
#امیر_امیرقلی به زندان اهواز منتقل شد

بیش از یک ماه است که از بازداشت امیر امیرقلی، زندانی سیاسی سابق می‌گذرد.
این عضو تحریریه #نشریه_گام که پس از اتمام قرار بازداشت یک‌ماهه‌ی خود می‌بایست از بازداشتگاه اوین آزاد می‌شد، با وجود موافقت در تهران، علیرغم پیگیری‌های مداوم خانواده و نزدیکانش، با دستور جدید اداره اطلاعات شهر شوش، به زندان اهواز منتقل شد.
@irannc
اسماعیل بخشی، سپیده قلیان و امیر امیرقلی به زندان اوین منتقل شدند

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه نوشت: بر اساس خبرهای دریافتی روز گذشته یکشنبه ۸ اردیبهشت، #سپیده_قلیان از #زندان_سپیدار #اهواز و #اسماعیل_بخشی و #امیر_امیرقلی از #زندان_شیبان اهواز به #زندان‌_اوین انتقال داده شده‌اند.

انتقال این فعالان کارگری و مدنی جهت برگزاری جلسه متهمان در شعبه‌ی ۷ بازپرسی اوین است.

بنابر مخالفت بازپرسی شعبه، این جلسه بدون حضور وکلای خانم سپیده قلیان و آقای اسماعیل بخشی برگزار می‌شود.

ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:

▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
کیفرخواست پرونده اسماعیل بخشی، امیر امیرقلی، ساناز اله یاری و امیرحسین محمدی فر، از متهمان پرونده اعتراضات کارگران هفت تپه روز چهارشنبه ۲۲ خردادماه، به صورت جداگانه و با حضور در شعبه ۲۸دادگاه انقلاب تهران به آنان ابلاغ شد.

پرونده این فعالان کارگری به همراه ۳ تن دیگر از فعالان متهم در این پرونده به نام‌های سپیده قلیان، عسل محمدی و علی نجاتی پس از جلسه آخرین دفاع، اواخر ماه گذشته به دادگاه انقلاب تهران ارسال شده است. علیرغم صدور قرار وثیقه برای متهمین بازداشتی، سرپرست دادسرای اوین با آزادی موقت آنان مخالفت کرده بود.

در کیفرخواست صادره که در این جلسه دادگاه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه به متهمان ابلاغ شده است؛ عناوین اتهامی مطروحه “عضویت در یکی از گروه‌های مخالف نظام”، “اجتماع و تبانی”، “تبلیغ علیه نظام” و “نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی” بوده است.

#انتخابات_آزاد #نافرمانی_مدنی #هفت_تپه #کارگران #اسماعیل_بخشی #امیر_امیرقلی #ساناز_اله‌یاری #امیرحسین_محمدی‌فر
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange

ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:

▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
بیست و ششم تیرماه: جمعی از دوستان و خانواده های بازداشت‌شدگان اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه، با در دست داشتن عکس هایی از امیر امیرقلی، ساناز اله یاری، امیر حسین محمدی فرد، سپیده قلیان و اسماعیل بخشی در مقابل زندان اوین تجمع کردند.

#نیشکر_هفت_تپه #حقوق_کارگر #کارگران #اسماعیل_بخشی #سپیده_قلیان #امیر_امیرقلی #ساناز_الهیاری #امیرحسین_محمدی_فرد
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange

ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:

▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc