.
دگراندیشان شوروی چگونه به سلطهی «اخبار جعلی» پایان دادند؟
میخائیل گورباچف در تابستان سال ۱۹۹۰، در برههای سرنوشتساز که کشورش از اصلاح به سمت فروپاشی در حال حرکت بود، در مصاحبهای با مجلهی تایم اعلام کرد: «من از دروغ بیزار ام.» این اظهار نظر تنها از آن رو که از دهان یکی از رهبران شوروی شنیده میشد حرفی انقلابی به حساب میآمد. در ظاهر، او صرفاً سیاست گلاسنوست خود را مطرح میکرد، یعنی گشودگی جدیدی که به همراه پِرِسترویکا (ایجاد تغییرات در ساختار اقتصاد فرمایشیِ اتحاد جماهیر شوروی به منظور جلوگیری از سقوط آزاد ژئوپولیتیک آن) آغاز شده بود. گورباچف بر سر این که راستگویی و آزادی ابراز عقیده (این که نشریات بتوانند انتقاد و تحقیق کنند، کتابهای تاریخ بدون حذف برخی نامها منتشر شوند، و حکومتی راستگو و مسئولیتپذیر بر سر کار باشد) ممکن است بتواند بنای فرسودهی حکومت کمونیستی را نجات دهد، دست به یک قمار زد.
شهروندان شوروی برای نسلهای متمادی آموخته بودند که «واقعیت» یک مفهوم نسبی است. آنها روزنامهها را به عنوان ستایشنامهی دولت میخواندند و نه بازتابدهندهی واقعیت. مردم هم احساس میکردند به دو نیم تقسیم شدهاند: خودهای خصوصی حقیقی که اغلب هیچ ارتباطی با چهره و اظهارات عمومی آنها نداشت. با در نظر گرفتن این که بخش اعظم جامعهی شوروی بر اساس این دوگانگی بنا شده بود، این امر که حقیقتگویی در دههی ۱۹۶۰ برای دگراندیشان هنوز از چنان جذابیتی برخوردار بوده جالب توجه و دلگرمکننده است.
آیا این جستوجوی حقیقت بر اساس گزارشهای دقیق و عینی، فروپاشی شوروی را تسریع کرد؟ پاسخ به این پرسش دشوار است زیرا عوامل متعدد دیگری، به طور خاص عوامل اقتصادی، نیز در فروپاشی کمونیسمِ روسی در اواخر دههی ۱۹۸۰ تأثیر داشتند. برخلاف چین، که آن هم در سال ۱۹۸۹ با چالش عمدهای مواجه بود، اتحاد جماهیر شوروی نمیتوانست امیدوار باشد که تنها با پرسترویکا بتواند دست به اصلاح خود بزند. همانطور که استفادهی گورباچف از کلمهی «گلاسنوست» نشان میدهد، شوروی به تغییر در جامعهی مدنی نیز نیاز داشت.
#شوروی #پروپاگاندا #دیکتاتوری #مغزشویی #اخبار_جعلی #جامعه_مدنی #۳بهمن۹۸ #23Jan2020
شما میتوانید فایلهای ویدیویی، صوتی و تصویری خود را از طریق سیگنال، واتساپ و تلگرام ارسال کنید.
0033 7 88 80 62 30
@irannc
دگراندیشان شوروی چگونه به سلطهی «اخبار جعلی» پایان دادند؟
میخائیل گورباچف در تابستان سال ۱۹۹۰، در برههای سرنوشتساز که کشورش از اصلاح به سمت فروپاشی در حال حرکت بود، در مصاحبهای با مجلهی تایم اعلام کرد: «من از دروغ بیزار ام.» این اظهار نظر تنها از آن رو که از دهان یکی از رهبران شوروی شنیده میشد حرفی انقلابی به حساب میآمد. در ظاهر، او صرفاً سیاست گلاسنوست خود را مطرح میکرد، یعنی گشودگی جدیدی که به همراه پِرِسترویکا (ایجاد تغییرات در ساختار اقتصاد فرمایشیِ اتحاد جماهیر شوروی به منظور جلوگیری از سقوط آزاد ژئوپولیتیک آن) آغاز شده بود. گورباچف بر سر این که راستگویی و آزادی ابراز عقیده (این که نشریات بتوانند انتقاد و تحقیق کنند، کتابهای تاریخ بدون حذف برخی نامها منتشر شوند، و حکومتی راستگو و مسئولیتپذیر بر سر کار باشد) ممکن است بتواند بنای فرسودهی حکومت کمونیستی را نجات دهد، دست به یک قمار زد.
شهروندان شوروی برای نسلهای متمادی آموخته بودند که «واقعیت» یک مفهوم نسبی است. آنها روزنامهها را به عنوان ستایشنامهی دولت میخواندند و نه بازتابدهندهی واقعیت. مردم هم احساس میکردند به دو نیم تقسیم شدهاند: خودهای خصوصی حقیقی که اغلب هیچ ارتباطی با چهره و اظهارات عمومی آنها نداشت. با در نظر گرفتن این که بخش اعظم جامعهی شوروی بر اساس این دوگانگی بنا شده بود، این امر که حقیقتگویی در دههی ۱۹۶۰ برای دگراندیشان هنوز از چنان جذابیتی برخوردار بوده جالب توجه و دلگرمکننده است.
آیا این جستوجوی حقیقت بر اساس گزارشهای دقیق و عینی، فروپاشی شوروی را تسریع کرد؟ پاسخ به این پرسش دشوار است زیرا عوامل متعدد دیگری، به طور خاص عوامل اقتصادی، نیز در فروپاشی کمونیسمِ روسی در اواخر دههی ۱۹۸۰ تأثیر داشتند. برخلاف چین، که آن هم در سال ۱۹۸۹ با چالش عمدهای مواجه بود، اتحاد جماهیر شوروی نمیتوانست امیدوار باشد که تنها با پرسترویکا بتواند دست به اصلاح خود بزند. همانطور که استفادهی گورباچف از کلمهی «گلاسنوست» نشان میدهد، شوروی به تغییر در جامعهی مدنی نیز نیاز داشت.
#شوروی #پروپاگاندا #دیکتاتوری #مغزشویی #اخبار_جعلی #جامعه_مدنی #۳بهمن۹۸ #23Jan2020
شما میتوانید فایلهای ویدیویی، صوتی و تصویری خود را از طریق سیگنال، واتساپ و تلگرام ارسال کنید.
0033 7 88 80 62 30
@irannc
Telegraph
دگراندیشان شوروی چگونه به سلطهی «اخبار جعلی» پایان دادند؟
اتحاد جماهیر شوروی، به عنوان یک رژیم تمامیتخواه و سرکوبگر، با آزادی بیان مخالف بود. با این حال، عدهای از دگراندیشان این کشور، به کمک شهروندان عادی و اعضای جامعهی مدنی، راههای مؤثری برای انتشار حقایق، افشای اخبار جعلی، و مبارزه با سانسور دولتی پیدا کردند.…
بازداشت و بازجویی مکرر از روزنامهنگار اکونومیست در تهران
https://t.me/Farsi_Iranwire/36263
«نیکولاس پلهام»، روزنامهنگار «اکونومیست» در بخش خاورمیانه در مطلبی که در تاریخ ۲۸ ژانویه به قلم او منتشرشده، افشا کرده است در آخرین سفرش به ایران از سوی ماموران اطلاعات سپاه پاسداران، بازداشت شده و برای «هفت» هفته بهاجبار در ایران نگه داشته شده و در طی این مدت از سوی ماموران مختلف سپاه مورد بازجویی قرار گرفته است.
نیکولاس پلهام، چندین ماه پس از بازگشتش به لندن در مطلب بلندی که در مجله «۱۸۴۳» در تاریخ ۲۸ ژانویه منتشر شده بهطور مفصل نحوه بازداشت و زندگی اجباریاش را در طی هفت هفته در ایران شرح داده است. پلهام در این مطلب نوشته مقامات ایرانی احتمالا فکر میکردهاند او جاسوس اسراییل است.
خبرنگار نشریه اکونومیست در ابتدای مطلبش درباره نحو بازداشت خود نوشته است: «داشتم هزینه هتلم را پرداخت میکردم که آنها آمدند. هفت نفر بودند، با لباسهای شخصی. کوتاهترین آنها با لحن رسمی از من پرسید؟ آقای پلهام؟ و دستنوشتهای را به فارسی جلوی رویم گرفت و گفت: «از سوی قاضی امضا شده است»، «ما اجازه بازداشت شما را برای ۴۸ ساعت داریم.» او مکثی کرد و پسازآن گفت «ممکن است کمتر باشد.» و بعد اضافه کرد «ما فقط میخواهیم که به چند سوال جواب دهی.»
او در بخش دیگری نوشته: ««برخلاف تصور کلی، تهران شهر چندان مذهبی نیست؛ کنسرتهای موسیقی و نمایشهای فوق العادهای در آن به اجرا در میآید و مشروبات الکی هم فراوان در آن یافت میشود.»
این گزارش را به صورت کامل اینجا بخوانید.
#اکونومیست #اطلاعات_سپاه #نیکولاس_پلهام #ایران #گزارشگر #۱۰بهمن۹۸ #30Jan2020
شما میتوانید فایلهای ویدیویی، صوتی و تصویری خود را از طریق سیگنال، واتساپ و تلگرام ارسال کنید.
0033 7 88 80 62 30
@irannc
https://t.me/Farsi_Iranwire/36263
«نیکولاس پلهام»، روزنامهنگار «اکونومیست» در بخش خاورمیانه در مطلبی که در تاریخ ۲۸ ژانویه به قلم او منتشرشده، افشا کرده است در آخرین سفرش به ایران از سوی ماموران اطلاعات سپاه پاسداران، بازداشت شده و برای «هفت» هفته بهاجبار در ایران نگه داشته شده و در طی این مدت از سوی ماموران مختلف سپاه مورد بازجویی قرار گرفته است.
نیکولاس پلهام، چندین ماه پس از بازگشتش به لندن در مطلب بلندی که در مجله «۱۸۴۳» در تاریخ ۲۸ ژانویه منتشر شده بهطور مفصل نحوه بازداشت و زندگی اجباریاش را در طی هفت هفته در ایران شرح داده است. پلهام در این مطلب نوشته مقامات ایرانی احتمالا فکر میکردهاند او جاسوس اسراییل است.
خبرنگار نشریه اکونومیست در ابتدای مطلبش درباره نحو بازداشت خود نوشته است: «داشتم هزینه هتلم را پرداخت میکردم که آنها آمدند. هفت نفر بودند، با لباسهای شخصی. کوتاهترین آنها با لحن رسمی از من پرسید؟ آقای پلهام؟ و دستنوشتهای را به فارسی جلوی رویم گرفت و گفت: «از سوی قاضی امضا شده است»، «ما اجازه بازداشت شما را برای ۴۸ ساعت داریم.» او مکثی کرد و پسازآن گفت «ممکن است کمتر باشد.» و بعد اضافه کرد «ما فقط میخواهیم که به چند سوال جواب دهی.»
او در بخش دیگری نوشته: ««برخلاف تصور کلی، تهران شهر چندان مذهبی نیست؛ کنسرتهای موسیقی و نمایشهای فوق العادهای در آن به اجرا در میآید و مشروبات الکی هم فراوان در آن یافت میشود.»
این گزارش را به صورت کامل اینجا بخوانید.
#اکونومیست #اطلاعات_سپاه #نیکولاس_پلهام #ایران #گزارشگر #۱۰بهمن۹۸ #30Jan2020
شما میتوانید فایلهای ویدیویی، صوتی و تصویری خود را از طریق سیگنال، واتساپ و تلگرام ارسال کنید.
0033 7 88 80 62 30
@irannc
Telegram
Iranwire
🔹بازداشت و بازجویی مکرر روزنامهنگار اکونومیست در تهران
#اخبار_ایران
@Farsi_Iranwire
#اخبار_ایران
@Farsi_Iranwire