.
مردمی که میروند و نگاه میکنند
نمیدانند در پشت این قامت استوار و چهره پوشیده کیست؟
هیچکس کنجکاو نشد ...
شاید می پنداشتند عاشقی بر گذرگاه معشوق گل می پاشد
یا مردی چشم انتظار رسیدن مسافرش گلریزان کرده ...
شاید عروس میآورند ...
.
هیچکس کنجکاو نشد و نایستاد
تا شکستن قامت و
ریزش اشک
تا فریاد عذاب پدری را بشنود که این قسمت از خیابان شلوغ را مطهر میداند.
خاکش را توتیای چشم میکند .
.
این بزرگ مرد پدر پژمان قلی پور است
پژمان!!!؟؟؟همان نوجوان ۱۸ساله ای که تیر عدو قلب نازکش را شکافت...
و خون مطهرش اینجا بر زمین ریخت
پدرش گلها را پرپر میکند تا بیادش بماند چگونه جگرگوشه اش را بیگناه اینجا بر زمین وخون افکندند..
بهتر که کسی نایستاد .. شنیدن صدای گریه مردانه سخت است
دیدن لرزیدن قامت استوار پدرانه اش سخت است
قامتی که استوار بود
تا تکیه گاه امنی برای پژمانش باشد و اکنون زمینی را گلریزان میکند که مکان اوج گرفتن پژمانش است
لعنت به شما
لعنت به شما چگونه توانستید؟؟ خطر یک نوجوان ۱۸ساله برایتان چقدر بود؟
دیدن این دلهای شکسته دلتان را نمیسوزاند؟
اما بزودی زندگیتان را چرا/ پوران ناظمی

#آبان_خونین #پژمان_قلی‌پور #دادخواهی
@irannc