⚫️ گزارش و تحلیل #اختصاصی کلمه؛ وقتی قالیباف سران سپاه را به افشای فسادهایشان تهدید می کند.
در جریان مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ "حسن روحانی" به جرم "پاسدار قالیباف" در قاچاق سازمانیافته مواد مخدر اشاره کرد، پروندهای که در شورای عالی امنیت ملی مطرح بوده، اما جلوی به جریان افتادنش گرفته شده است.
در جریان همان انتخابات سال۹۶، محمدباقر قالیباف لیست اموال خود و نزدیکاناش را اعلام کرد که در آن چنین عنوان کرده بود که دارایی پسرش اسحاق تنها یک میلیون تومان است که در حسابش موجود است.
اما همین فرزند "پاسدار قالیباف" واردات انحصاری کشور در برخی کالاها را در اختیار داشت و اسنادی از انجام معاملات املاک لوکس توسط او در سیدنی استرالیا، انتشار یافت.
پاسدار قالیباف، پس از تصاحب کرسی ریاست مجلس یازدهم با انتصاب نزدیکانش به سمتهای مختلف حوزه اداری مجلس نشان داده است، قوه مقننه را دقیقا با همان سبک و سیاق فسادانگیز شهرداری تهران مدیریت میکند.
غلامرضا تاجگردون از اعضای سابق مجلس یازدهم، پس از اخراجش توسط سایر اعضای مجلس، علیه قالیباف دست به روشنگری زد، او به صراحت اعلام کرد که از قالیباف پرونده دارد. تاجگردون گفت، آنها دنبال معایب من بودند درحالیکه این روزها همه مسئولین عیب دارند، شاید من شیشه کثیف باشم اما دستمال آنها هم تمیز نیست.
اخیراً مصطفی میرسلیم، عضو مجلس یازدهم، گفت که محمدباقر قالیباف در اسفندماه ۹۵ زمان ریاستش بر شهرداری تهران ۶۵ میلیارد تومان به رئیس کمیسیون عمران مجلس دهم رشوه داده است تا از تحقیق و تفحص مجلس درخصوص فساد در شهرداری تهران جلوگیری کند. میرسلیم همچنین تصریح کرد که اسناد این رشوه را به قوۀ قضائیه فرستاده است.
این درحالی است که پس از انتشار خبر فرار "سردار پاسدار عیسی شریفی" از کشور و بازگشت او، تا دستگیری و شایعه حکم اعدام او و سپس تکذیب آن، همچنان سرنوشت ماجرای ۳ سالهی پرونده عیسی شریفی، معاون سابق قالیباف شهردار پیشین تهران، توسط "رئیسی" رئیس قوه قضائیه پنهان نگه داشته شده است.
"رئیسی" دستور داده است تا قوه قضاییه از اعلام اتهام و حکم نهائیِ این فرمانده سابق سپاه پاسداران و مدیر کلیدی شهرداری تهران خودداری کند.
اما رسیدگی به اسناد ارائه شده میرسلیم درباره رشوه ۶۵ میلیاردی قالیباف نه تنها توسط "رئیسی" بلکه در هیات نظارت بر رفتار نمایندگان نیز رد شد. دفتر "میرسلیم" نیز بلافاصله در بیانیهای، تهديد به شكايت از هیات نظارت بر رفتار نمایندگان نمود.
دفتر میرسلیم در این بیانیه مینویسد، هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان میداند، موضوع اعترافات نایبرئیس وقت کمیسیون عمران دربارۀ دریافت ۶۵ میلیارد تومان رشوه، بخشی از پرونده عیسی شریفی و هولدینگ یاس است که در دوران شهرداری آقای قالیباف تأسیس شده است، لذا باید از قوه قضائیه استعلام کنند.
دفتر میرسلیم در ادامهی این بیانیه تهدید کرد، امیدواریم هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان برای حفظ آبروی خود، بیانیهی خود را اصلاح کند و الا میرسلیم ناگزیر میشود از عملکرد آن هیأت به کمیسیون اصل نود شکایت کنند. دفتر میرسلیم در این بیانیه ادعا میکند، میرسلیم برای روشن شدن مساله ۶۵ میلیارد رشوه، قطعا تا پای جان ایستادهاست!
به دنبال دستگیری یکی از نمایندگان و انتشار اسناد مربوط به رشوه 65 میلیاردی "پاسدار قالیباف" برای ملغی کردن تحقیق و تفحص مجلس از شهرداری تهران در دوره قالیباف، رسانه متعلق به جریان قالیباف در تهدیدی ضمنی عنوان نمود که پرونده عیسی شریفی متعلق به یک نهاد دیگر است!
رسانهی جریان قالیباف می نویسد: سوال مهم درباره "پرونده یاس" این است که چرا اسم این پرونده که متهم ردیف اول آن فرد دیگری است و اموال مورد سوءاستفاده شده مربوط به نهاد دیگری است را، پرونده قائم مقام شهردار قالیباف نام گذاری کردهاند؟
هرچند رسانهی جریان قالیباف اسمی از این نهاد نبرد، اما طبیعتا به دلیل اینکه عیسی شریفی از سرداران سپاه بوده، باید پرسید آیا سایت قالیباف مدعی است که فساد اقتصادی در سپاه رخ داده و او این نهاد را به فساد متهم میکند؟
"امتداد" مینویسد: ظاهرا اوضاع این پرونده آنقدر وخیم شده که قالیباف به تیم رسانهای اش دستور داده تا برای مقابله به مثل، گوشهای از پرده را بالا بزنند و بدون نام بردن از آن "نهاد" و نام "متهم ردیف اول" تهدید ضمنی کرده باشند، تا سرداران سپاه بدانند، اگر ماجرا ادامه پیدا کند پای آنها نیز به وسط کشیده میشود!
رسانهها به نقل از منابع مطلع نوشتند، با انتشار خبر رشوه ۶۵ میلیاردیِ قالیباف، میرسلیم شدیداً تحت فشار دفتر رهبری و سپاه قرار گرفته است و با توجه به کهولت سنی که دارد بعید نیست به خاطر این پرونده جانش را با یک سکته قلبی ناگهانی بر سر نظام بگذارد.
@kalemehtv
در جریان مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ "حسن روحانی" به جرم "پاسدار قالیباف" در قاچاق سازمانیافته مواد مخدر اشاره کرد، پروندهای که در شورای عالی امنیت ملی مطرح بوده، اما جلوی به جریان افتادنش گرفته شده است.
در جریان همان انتخابات سال۹۶، محمدباقر قالیباف لیست اموال خود و نزدیکاناش را اعلام کرد که در آن چنین عنوان کرده بود که دارایی پسرش اسحاق تنها یک میلیون تومان است که در حسابش موجود است.
اما همین فرزند "پاسدار قالیباف" واردات انحصاری کشور در برخی کالاها را در اختیار داشت و اسنادی از انجام معاملات املاک لوکس توسط او در سیدنی استرالیا، انتشار یافت.
پاسدار قالیباف، پس از تصاحب کرسی ریاست مجلس یازدهم با انتصاب نزدیکانش به سمتهای مختلف حوزه اداری مجلس نشان داده است، قوه مقننه را دقیقا با همان سبک و سیاق فسادانگیز شهرداری تهران مدیریت میکند.
غلامرضا تاجگردون از اعضای سابق مجلس یازدهم، پس از اخراجش توسط سایر اعضای مجلس، علیه قالیباف دست به روشنگری زد، او به صراحت اعلام کرد که از قالیباف پرونده دارد. تاجگردون گفت، آنها دنبال معایب من بودند درحالیکه این روزها همه مسئولین عیب دارند، شاید من شیشه کثیف باشم اما دستمال آنها هم تمیز نیست.
اخیراً مصطفی میرسلیم، عضو مجلس یازدهم، گفت که محمدباقر قالیباف در اسفندماه ۹۵ زمان ریاستش بر شهرداری تهران ۶۵ میلیارد تومان به رئیس کمیسیون عمران مجلس دهم رشوه داده است تا از تحقیق و تفحص مجلس درخصوص فساد در شهرداری تهران جلوگیری کند. میرسلیم همچنین تصریح کرد که اسناد این رشوه را به قوۀ قضائیه فرستاده است.
این درحالی است که پس از انتشار خبر فرار "سردار پاسدار عیسی شریفی" از کشور و بازگشت او، تا دستگیری و شایعه حکم اعدام او و سپس تکذیب آن، همچنان سرنوشت ماجرای ۳ سالهی پرونده عیسی شریفی، معاون سابق قالیباف شهردار پیشین تهران، توسط "رئیسی" رئیس قوه قضائیه پنهان نگه داشته شده است.
"رئیسی" دستور داده است تا قوه قضاییه از اعلام اتهام و حکم نهائیِ این فرمانده سابق سپاه پاسداران و مدیر کلیدی شهرداری تهران خودداری کند.
اما رسیدگی به اسناد ارائه شده میرسلیم درباره رشوه ۶۵ میلیاردی قالیباف نه تنها توسط "رئیسی" بلکه در هیات نظارت بر رفتار نمایندگان نیز رد شد. دفتر "میرسلیم" نیز بلافاصله در بیانیهای، تهديد به شكايت از هیات نظارت بر رفتار نمایندگان نمود.
دفتر میرسلیم در این بیانیه مینویسد، هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان میداند، موضوع اعترافات نایبرئیس وقت کمیسیون عمران دربارۀ دریافت ۶۵ میلیارد تومان رشوه، بخشی از پرونده عیسی شریفی و هولدینگ یاس است که در دوران شهرداری آقای قالیباف تأسیس شده است، لذا باید از قوه قضائیه استعلام کنند.
دفتر میرسلیم در ادامهی این بیانیه تهدید کرد، امیدواریم هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان برای حفظ آبروی خود، بیانیهی خود را اصلاح کند و الا میرسلیم ناگزیر میشود از عملکرد آن هیأت به کمیسیون اصل نود شکایت کنند. دفتر میرسلیم در این بیانیه ادعا میکند، میرسلیم برای روشن شدن مساله ۶۵ میلیارد رشوه، قطعا تا پای جان ایستادهاست!
به دنبال دستگیری یکی از نمایندگان و انتشار اسناد مربوط به رشوه 65 میلیاردی "پاسدار قالیباف" برای ملغی کردن تحقیق و تفحص مجلس از شهرداری تهران در دوره قالیباف، رسانه متعلق به جریان قالیباف در تهدیدی ضمنی عنوان نمود که پرونده عیسی شریفی متعلق به یک نهاد دیگر است!
رسانهی جریان قالیباف می نویسد: سوال مهم درباره "پرونده یاس" این است که چرا اسم این پرونده که متهم ردیف اول آن فرد دیگری است و اموال مورد سوءاستفاده شده مربوط به نهاد دیگری است را، پرونده قائم مقام شهردار قالیباف نام گذاری کردهاند؟
هرچند رسانهی جریان قالیباف اسمی از این نهاد نبرد، اما طبیعتا به دلیل اینکه عیسی شریفی از سرداران سپاه بوده، باید پرسید آیا سایت قالیباف مدعی است که فساد اقتصادی در سپاه رخ داده و او این نهاد را به فساد متهم میکند؟
"امتداد" مینویسد: ظاهرا اوضاع این پرونده آنقدر وخیم شده که قالیباف به تیم رسانهای اش دستور داده تا برای مقابله به مثل، گوشهای از پرده را بالا بزنند و بدون نام بردن از آن "نهاد" و نام "متهم ردیف اول" تهدید ضمنی کرده باشند، تا سرداران سپاه بدانند، اگر ماجرا ادامه پیدا کند پای آنها نیز به وسط کشیده میشود!
رسانهها به نقل از منابع مطلع نوشتند، با انتشار خبر رشوه ۶۵ میلیاردیِ قالیباف، میرسلیم شدیداً تحت فشار دفتر رهبری و سپاه قرار گرفته است و با توجه به کهولت سنی که دارد بعید نیست به خاطر این پرونده جانش را با یک سکته قلبی ناگهانی بر سر نظام بگذارد.
@kalemehtv
⚫️ گزارش و تحلیل #اختصاصی کلمه؛ آیا "ماشه" شلیک تمامکننده به رژیم آخوندی کشیده شد؟!
پس از دستور "دونالد ترامپ" جهت فعال کردن مکانیسم ماشه(اسنپ بک)، رسانههای حکومتی می گویند: فعال کردن مکانیسم ماشه بهانهای برای براندازی رژیم است.
برای نخستین بار در تاریخ، مکانیزم ماشه یا بازگرداندن خودکار تحریم های فراگیر علیه یک کشور در مورد رژیم ایران فعال شد.
پس از عدم موفقیت آمریکا در خصوص به تصویب رساندن قطعنامه پیشنهادی خود در مورد تمدید تحریم تسلیحاتی رژیم ایران، این کشور "مکانیزم ماشه" را فعال کرد.
در این رابطه مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا، شکایت این کشور به عدم پای بندی رژیم ایران به برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ به هدف فعال سازی "مکانیزم" ماشه به رئیس شورای امنیت در ماه جاری تحویل داد.
به موجب مکانیزم ماشه که مفاد آن در برجام قید شده، در صورت شکایت یک کشور طرف توافق از بابت نقض تعهدات برجامیِ رژیم ایران، بازگرداندن تمامی تحریمهای سازمان ملل علیه رژیم ایران، امکان پذیر است.
پس از شکایت آمریکا از جمهوری اسلامی ایران در شورای امنیت، این نهاد ۳۰ روز فرصت دارد تا قطعنامهای را جهت تمدید لغو تحریمهای رژیم ایران تصویب کند و در غیر اینصورت تحریمها به شکل خودکار بازمیگردند.
نکته اینجاست که در صورت تصویب هر قطعنامهای برای لغو تحریمهای جمهوری اسلامی، آمریکا به تنهایی میتواند آن را وتو کند، به این صورت بازگشت تمام تحریمهای سازمان ملل علیه رژیم ایران قطعی به نظر میرسد.
به گفته "پرزیدنت ترامپ" برداشتن تحریمها علیه رژیم ایران در سال ۲۰۱۵ ، دهها میلیارد دلار را در اختیار این رژیم قرار داد تا از آن برای ایجاد هرج و مرج، خونریزی و وحشت پراکنی در خاورمیانه و تمامی جهان استفاده کند.
"پمپئو" در پاسخ به این پرسش فاکس نیوز که آیا آمریکا در صورت عدم پایبندی چین و روسیه به بازگرداندن تحریم های سازمان ملل علیه رژیم ایران، این دو کشور را هدف تحریم خود قرار خواهد داد گفت "بدون شک چنین است."
وزیر خارجه آمریکا افزود: ما عملا این کار را قبلا انجام دادیم و هر کشوری که تحریم های آمریکا را نقض کند، دراین خصوص مسئولیت دارد.همین رویه را در مورد تحریم های فراگیرتر شورای امنیت نیزپیاده خواهیم کرد.
@kalemehtv
پس از دستور "دونالد ترامپ" جهت فعال کردن مکانیسم ماشه(اسنپ بک)، رسانههای حکومتی می گویند: فعال کردن مکانیسم ماشه بهانهای برای براندازی رژیم است.
برای نخستین بار در تاریخ، مکانیزم ماشه یا بازگرداندن خودکار تحریم های فراگیر علیه یک کشور در مورد رژیم ایران فعال شد.
پس از عدم موفقیت آمریکا در خصوص به تصویب رساندن قطعنامه پیشنهادی خود در مورد تمدید تحریم تسلیحاتی رژیم ایران، این کشور "مکانیزم ماشه" را فعال کرد.
در این رابطه مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا، شکایت این کشور به عدم پای بندی رژیم ایران به برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ به هدف فعال سازی "مکانیزم" ماشه به رئیس شورای امنیت در ماه جاری تحویل داد.
به موجب مکانیزم ماشه که مفاد آن در برجام قید شده، در صورت شکایت یک کشور طرف توافق از بابت نقض تعهدات برجامیِ رژیم ایران، بازگرداندن تمامی تحریمهای سازمان ملل علیه رژیم ایران، امکان پذیر است.
پس از شکایت آمریکا از جمهوری اسلامی ایران در شورای امنیت، این نهاد ۳۰ روز فرصت دارد تا قطعنامهای را جهت تمدید لغو تحریمهای رژیم ایران تصویب کند و در غیر اینصورت تحریمها به شکل خودکار بازمیگردند.
نکته اینجاست که در صورت تصویب هر قطعنامهای برای لغو تحریمهای جمهوری اسلامی، آمریکا به تنهایی میتواند آن را وتو کند، به این صورت بازگشت تمام تحریمهای سازمان ملل علیه رژیم ایران قطعی به نظر میرسد.
به گفته "پرزیدنت ترامپ" برداشتن تحریمها علیه رژیم ایران در سال ۲۰۱۵ ، دهها میلیارد دلار را در اختیار این رژیم قرار داد تا از آن برای ایجاد هرج و مرج، خونریزی و وحشت پراکنی در خاورمیانه و تمامی جهان استفاده کند.
"پمپئو" در پاسخ به این پرسش فاکس نیوز که آیا آمریکا در صورت عدم پایبندی چین و روسیه به بازگرداندن تحریم های سازمان ملل علیه رژیم ایران، این دو کشور را هدف تحریم خود قرار خواهد داد گفت "بدون شک چنین است."
وزیر خارجه آمریکا افزود: ما عملا این کار را قبلا انجام دادیم و هر کشوری که تحریم های آمریکا را نقض کند، دراین خصوص مسئولیت دارد.همین رویه را در مورد تحریم های فراگیرتر شورای امنیت نیزپیاده خواهیم کرد.
@kalemehtv
⚫️گزارش و تحلیل #اختصاصی کلمه؛ فروش زنان ایرانی، تجارت کثیف دستگاههای امنیتی رژیم ایران
بر اساس گزارش مراکز بینالمللی، ایران یکی از مراکز اصلی ترانزیت و یکی از کشورهای مبدأ و نیز مقصد قاچاق جنسی زنان، کودکان، مردان و نیز کار اجباری است.
انجمن دفاع از قربانیان خشونت، در سال ۸۲ گزارشی ارائه داد و نوشت: ماهانه ۴۵ دختر ۱۶ تا ۲۶ ساله ایرانی فقط در کراچی توسط افراد ثروتمند خریداری می شوند.
در مردادماه سال ۱۳۸۳ عضو شورای مرکزی انصار حزب الله گفت: افرادی که به مقامات بالای نظام منتسب هستند باندهای قاچاق زنان ايرانی به خارج از کشور را رهبری می کنند.
"حجت الاسلام مجتبی کشانی" در جلسه هفتگی انصار حزب الله گفت: آقايان نيروی انتظامی، قوه قضاييه و وزارت اطلاعات بايد بدانند که البته من اطمينان دارم میدانند، باندهای فساد به گردن کلفت هایی در نظام جمهوری اسلامی منتسب هستند و من حاضرم اين مساله را برای هرکسی که بخواهد ثابت کنم و سند ارائه دهم.
کشانی تصريح کرد: باندهای هماهنگ شده فساد که مسلح هستند، از طرف افراد حقيقی و حقوقی در نظام پشتيبانی می شوند چون پول سرشاری برای همه اينها دارد. اما پس از این روشنگری دیگر کسی هرگز خبری درباره سرنوشت "کشانی" نشنید!
فصلنامه مراپ (جنبش علیه نژاد پرستی و برای دوستی) در اولین ماههای ریاستجمهوری احمدینژاد گزارشی را منتشر کرد که در قسمتی از آن نوشته بود: در ایران، وضعیت کودکان فاجعهبار است، زندگی بسیاری از کودکان در حکومت دیکتاتوری مذهبی بیش از هر چیز به کابوس شباهت دارد.
"فصلنامه مراپ" در ادامه مینویسد: حدود ۵۰ دختر ایرانی بین ۱۶ تا ۲۵ ساله همه روزه در کراچی(پاکستان) به فروش میرسند. در این مقاله همچنین تأکید شده که سردمداران رژیم در این قاچاق انسان دست دارند.
رئیس دفتر پلیس بین الملل (اینترپل) در ایران در پائیز سال ۲۰۰۶ گفته بود امروزه قاچاق دختران و زنان جوان به کشورهای همسایه یکی از سودآورترین کارهای ایران است که با اطلاع و شرکت آخوندهای حاکم انجام می شود.
او افزود: مقامات رژیم جمهوری اسلامی خود در خرید، فروش و آزار جنسی علیه زنان و دختران زنان نقش دارند. وی همچنین گفت که، به دنبال زلزله بـم در سال ۲۰۰۳، دختران یتیم دزدیده شده و به یک بازار شناخته شده در تهران برده شده و در آنجا به تاجران ایرانی و خارجی فروخته شدند.
در اردیبهشت ۸۸، سایت هم میهن از حراج و فروش دختران ایرانی در هندوستان با درآمد شبی دومیلیون تومان پرده برداشت.
العربیه روز ۱۳ دسامبر ۲۰۱۰، یکى از اسناد افشا شده توسط سایت ویکیلیکس را منتشر نمود که حاکی از استفاده جمهوری اسلامی از زنان صیغه ای براى تاثیرگذارى و اعمال نفوذ بر شیوخ قبایل و عشایرعراقی است.
در این سند از زبان یکى از شیوخ عراق نقل شده است که به یک کارمند سفارت امریکا در بغداد گفته است: دولت ایران بخاطر تقویت نفوذش در عراق، در هر دیدار کوتاهى که از ایران داشته ایم، زنانى را به صیغه موقت ما درآورده است.
این شیخ عشیره مى افزاید: بعد از نخستین دیدارم از ایران دریافتم که همه شیوخى که از این کشور دیدن کرده اند، از ازدواج موقت بهره مند شده اند!
آذرماه سال ۱۳۹۲ رییس پلیس مهاجرت و گذرنامه نیروی انتظامی درباره پدیده قاچاق دختران ایرانی به کشورهای عربی اعتراف کرد و گفت، این موضوع را نفی نمیکنیم، اما عدد آن قابل توجه نیست!
در بخشی از گزارش سالانه ۲۰۱۷ وزارت خارجه ایالات متحده درباره قاچاق انسان در جهان، آمده است:
حکومت ایران قوانین ضد قاچاق انسان را اعمال نکرد، حکومت ایران به کنوانسیون سازمان ملل متحد در باره جرائم سازمان یافته فراملیتی نپیوسته است و ایران عضو پروتوکل "جلوگیری، نابودی و مجازات قاچاق انسان"(TIP) سازمان ملل متحد نیست.
در ادامهی این گزارش آمده: گروههای سازمان یافته از زنان، پسران و دختران ایرانی برای قاچاق جنسی در ایران، کشورهای همسایه و اروپا استفاده می کنند. دختران ایرانی بین سنهای ۱۳ و ۱۷ برای فروش در خارج از ایران مورد هدف هستند، دختران جوانتر مجبور به ارائه خدمات خانگی می شوند تا زمانی که قاچاقچیشان آنها را در سن مناسب برای قاچاق جنسی بداند.
در اردیبهشتماه ۱۳۹۹ باشگاه خبرنگاران جوان، وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی، با انتشار خبر دستگیری فردی به نام "شهروز سخنوری" معروف به "الکس" به اتهام سرکردگی باند قاچاق و فروش دختران ایرانی در مالزی، از وجود حامیان بانفوذ داخلی او خبر داد.
این سایت خبری نوشت: الکس برای آن که بتواند در ایران امنیت نیروهای خود را تأمین کند، چند حامی با نفوذ در میان مسئولان برای خود داشت. یکی از این حامیان با نام مستعار "دُکی"(مخفف دکتر) از مسئولان با نفوذ کشور بود که در چند مورد دختران باند الکس را از بازداشت نیروی انتظامی آزاد کرده بود.
بر اساس گزارش مراکز بینالمللی، ایران یکی از مراکز اصلی ترانزیت و یکی از کشورهای مبدأ و نیز مقصد قاچاق جنسی زنان، کودکان، مردان و نیز کار اجباری است.
انجمن دفاع از قربانیان خشونت، در سال ۸۲ گزارشی ارائه داد و نوشت: ماهانه ۴۵ دختر ۱۶ تا ۲۶ ساله ایرانی فقط در کراچی توسط افراد ثروتمند خریداری می شوند.
در مردادماه سال ۱۳۸۳ عضو شورای مرکزی انصار حزب الله گفت: افرادی که به مقامات بالای نظام منتسب هستند باندهای قاچاق زنان ايرانی به خارج از کشور را رهبری می کنند.
"حجت الاسلام مجتبی کشانی" در جلسه هفتگی انصار حزب الله گفت: آقايان نيروی انتظامی، قوه قضاييه و وزارت اطلاعات بايد بدانند که البته من اطمينان دارم میدانند، باندهای فساد به گردن کلفت هایی در نظام جمهوری اسلامی منتسب هستند و من حاضرم اين مساله را برای هرکسی که بخواهد ثابت کنم و سند ارائه دهم.
کشانی تصريح کرد: باندهای هماهنگ شده فساد که مسلح هستند، از طرف افراد حقيقی و حقوقی در نظام پشتيبانی می شوند چون پول سرشاری برای همه اينها دارد. اما پس از این روشنگری دیگر کسی هرگز خبری درباره سرنوشت "کشانی" نشنید!
فصلنامه مراپ (جنبش علیه نژاد پرستی و برای دوستی) در اولین ماههای ریاستجمهوری احمدینژاد گزارشی را منتشر کرد که در قسمتی از آن نوشته بود: در ایران، وضعیت کودکان فاجعهبار است، زندگی بسیاری از کودکان در حکومت دیکتاتوری مذهبی بیش از هر چیز به کابوس شباهت دارد.
"فصلنامه مراپ" در ادامه مینویسد: حدود ۵۰ دختر ایرانی بین ۱۶ تا ۲۵ ساله همه روزه در کراچی(پاکستان) به فروش میرسند. در این مقاله همچنین تأکید شده که سردمداران رژیم در این قاچاق انسان دست دارند.
رئیس دفتر پلیس بین الملل (اینترپل) در ایران در پائیز سال ۲۰۰۶ گفته بود امروزه قاچاق دختران و زنان جوان به کشورهای همسایه یکی از سودآورترین کارهای ایران است که با اطلاع و شرکت آخوندهای حاکم انجام می شود.
او افزود: مقامات رژیم جمهوری اسلامی خود در خرید، فروش و آزار جنسی علیه زنان و دختران زنان نقش دارند. وی همچنین گفت که، به دنبال زلزله بـم در سال ۲۰۰۳، دختران یتیم دزدیده شده و به یک بازار شناخته شده در تهران برده شده و در آنجا به تاجران ایرانی و خارجی فروخته شدند.
در اردیبهشت ۸۸، سایت هم میهن از حراج و فروش دختران ایرانی در هندوستان با درآمد شبی دومیلیون تومان پرده برداشت.
العربیه روز ۱۳ دسامبر ۲۰۱۰، یکى از اسناد افشا شده توسط سایت ویکیلیکس را منتشر نمود که حاکی از استفاده جمهوری اسلامی از زنان صیغه ای براى تاثیرگذارى و اعمال نفوذ بر شیوخ قبایل و عشایرعراقی است.
در این سند از زبان یکى از شیوخ عراق نقل شده است که به یک کارمند سفارت امریکا در بغداد گفته است: دولت ایران بخاطر تقویت نفوذش در عراق، در هر دیدار کوتاهى که از ایران داشته ایم، زنانى را به صیغه موقت ما درآورده است.
این شیخ عشیره مى افزاید: بعد از نخستین دیدارم از ایران دریافتم که همه شیوخى که از این کشور دیدن کرده اند، از ازدواج موقت بهره مند شده اند!
آذرماه سال ۱۳۹۲ رییس پلیس مهاجرت و گذرنامه نیروی انتظامی درباره پدیده قاچاق دختران ایرانی به کشورهای عربی اعتراف کرد و گفت، این موضوع را نفی نمیکنیم، اما عدد آن قابل توجه نیست!
در بخشی از گزارش سالانه ۲۰۱۷ وزارت خارجه ایالات متحده درباره قاچاق انسان در جهان، آمده است:
حکومت ایران قوانین ضد قاچاق انسان را اعمال نکرد، حکومت ایران به کنوانسیون سازمان ملل متحد در باره جرائم سازمان یافته فراملیتی نپیوسته است و ایران عضو پروتوکل "جلوگیری، نابودی و مجازات قاچاق انسان"(TIP) سازمان ملل متحد نیست.
در ادامهی این گزارش آمده: گروههای سازمان یافته از زنان، پسران و دختران ایرانی برای قاچاق جنسی در ایران، کشورهای همسایه و اروپا استفاده می کنند. دختران ایرانی بین سنهای ۱۳ و ۱۷ برای فروش در خارج از ایران مورد هدف هستند، دختران جوانتر مجبور به ارائه خدمات خانگی می شوند تا زمانی که قاچاقچیشان آنها را در سن مناسب برای قاچاق جنسی بداند.
در اردیبهشتماه ۱۳۹۹ باشگاه خبرنگاران جوان، وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی، با انتشار خبر دستگیری فردی به نام "شهروز سخنوری" معروف به "الکس" به اتهام سرکردگی باند قاچاق و فروش دختران ایرانی در مالزی، از وجود حامیان بانفوذ داخلی او خبر داد.
این سایت خبری نوشت: الکس برای آن که بتواند در ایران امنیت نیروهای خود را تأمین کند، چند حامی با نفوذ در میان مسئولان برای خود داشت. یکی از این حامیان با نام مستعار "دُکی"(مخفف دکتر) از مسئولان با نفوذ کشور بود که در چند مورد دختران باند الکس را از بازداشت نیروی انتظامی آزاد کرده بود.
🔴گزارش و تحلیل #اختصاصی کلمه؛ آیا پرزیدنت ترامپ با فعال کردن مکانیزم ماشه، "برجام ۲" را کلید زده است؟
"حسن روحانی" پیشاپیش تهدید کرده بود، که افزایش محرومیت رژیم ایران از بازار تسلیحات برای دنیا پیامدهایی در بر خواهد داشت!
وزیر دفاع جمهوریاسلامی نیز، بر نقش پررنگ این رژیم در بازار اسلحه بعد از پایان تحریم تسلیحات تاکید کرد. وی گفت، با پایان تحریم تسلیحاتی این رژیم، بر اساس قطعنامه مکمل برجام، جمهوریاسلامی میتواند در بازارهای سلاح جهانی (به گفته او)حضور پررنگتری داشته باشد.
"حاتمی" شنبه ۱۵شهریور به روزنامه ایران گفتهاست که تحریمهای تسلیحاتی، بیشتر مانع صادرات سلاحهای ساخت ایران است، تا واردات سلاح.
در سویِ مقابل، طرفهای اروپایی عنوان کردند که بهدنبال میانجیگری برای یافتن راهکارهای مرضیالطرفین هستند.
در صورت تحقق راهکارِ طرفهای اروپایی، عملا در بحث هستهای سیاست "چماق و هویج" در مقابل رژیم ستیزهجوی جمهوری اسلامی، عملکرد مثبتی داشته و احیای گفتگوهای بلوک ۵+۱ با رژیم جمهوری اسلامی و به نوبه خود "برجام ۲" را رقم زده و از جمهوری اسلامیِ ستیزهجو، یک شیر بی یال و دم خواهد ساخت!
طرفهای اروپایی برجام که در مذاکرات اتمی با رژیم جمهوری اسلامی نقش هویج(پلیس خوب) را بازی می کنند، عنوان میکنند که هدف اعلام شده، جلوگیری از افزایش سطح تنشها با جمهوریاسلامی است، بخصوص اینکه اگر مکانیزم ماشه فعال شود جمهوریاسلامی ممکن است سطح فعالیتهای غیرمجاز اتمی خود را ارتقاء بخشد.
اما ایالات متحده آمریکا که نقش چماق(پلیس بد) را در بحث اتمیِ جمهوریاسلامی دارد معتقد است، رژیم ایران سابقه ۴۱ساله دروغگویی دارد و اگر دستش از لحاظ اقتصادی باز باشد، با امکانات مالی بیشتر، به صورت پنهان به غنی سازی ادامه می دهد.
در این میان، روسیه و چین که از عدم تمدید تحریم تسلیحاتی رژیم ایران منفعت میبرند به دنبال عدم تحقق یافتن "برجام۲" هستند، که البته آنها نیز به دلیل تحریمها و همینطور خالی شدن جیب جمهوری اسلامی، حداکثر در ازای دریافت نفت و گاز میتوانند سلاح به این رژیم بفروشند.
"مایکل کلارک" از موسسه رویال یونایتد سرویس میگوید، در صورت باز شدنِ دست جمهوری اسلامی، رژیم ایران به جای خرید انبوهی از جنگ افزارها تلاش خواهد کرد که سلاح های پیشرفته خریداری کند.
وی میگوید که رژیم ایران در ضمن برای دریافت سیستمهای هشدار سریع در زمینه شناسایی حملات هوایی علیه این رژیم تلاش خواهد کرد و هواپیماهای اواکس خواهد خرید و ارتباطات ماهواره ای و شناسایی و همچنین ظرفیت فضای مجازی خود را تقویت خواهد کرد.
"هنری بوید" از کارشناسان مرکز بین المللی مطالعات کاربردی نیز در این باره می گوید: با توجه به اینکه طرف مقابل رژیم ایران یعنی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، ایالات متحده آمریکا و اسرائیل ممکن است رژیم ایران را هدف حملات هوایی قرار دهند، لذا این رژیم تلاش خواهد کرد تا سامانههای دفاع هوایی خود را تقویت نماید.
این احتمال وجود دارد که رژیم ایران سامانه دفاع موشکی پیشرفته اس- 400 را از روسیه خریداری کند. سیستمی که پیشتر ترکیه با وجود جنجالی که درباره آن ایجاد شد، آن را خریداری کرد.
درصورت خرید این سامانه از سوی جمهوری اسلامی، مقابله هوایی آمریکا و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس با رژیم ایران برایشان مخاطره آمیز خواهد شد. اگر خرید این سامانه برای رژیم ایران بیش از حد گران باشد در آن صورت ممکن است رژیم ایران به خرید موشکهای دور برد افدی 2000 فانگ دون از چین مبادرت ورزد.
رژیم جمهوری اسلامی در ضمن ممکن است از روسیه جنگنده پیشرفته سوخو-30 و از چین جنگنده جی–10 فایر برد یا جنگنده بمبافکن جی–اف17 که محصول مشترک چین و پاکستان است بخرد.
رژیم ایران هم اکنون زیر دریایی های ساخت روسیه در اختیار دارد، اما این احتمال وجود دارد که از چین زیردریایی یوان که بیصدا ترین زیر دریایی دیزلی–برقی است خریداری کند.
مساله اینجاست که اگر رژیم ایران بتواند موشک های ضد شناورهای جنگی و باری وای جی–18 از چین یا سامانه های موشکی سیزلر از روسیه که عملکرد دریا به خشکی نیز دارند خریداری کند، دریانوردی در آبهای منطقه و خصوصاً تنگه فوقِ استراتژیک هرمز برای تمام کشورهای جهان در معرض تهدید قرار خواهد گرفت.
@kalemehtv
"حسن روحانی" پیشاپیش تهدید کرده بود، که افزایش محرومیت رژیم ایران از بازار تسلیحات برای دنیا پیامدهایی در بر خواهد داشت!
وزیر دفاع جمهوریاسلامی نیز، بر نقش پررنگ این رژیم در بازار اسلحه بعد از پایان تحریم تسلیحات تاکید کرد. وی گفت، با پایان تحریم تسلیحاتی این رژیم، بر اساس قطعنامه مکمل برجام، جمهوریاسلامی میتواند در بازارهای سلاح جهانی (به گفته او)حضور پررنگتری داشته باشد.
"حاتمی" شنبه ۱۵شهریور به روزنامه ایران گفتهاست که تحریمهای تسلیحاتی، بیشتر مانع صادرات سلاحهای ساخت ایران است، تا واردات سلاح.
در سویِ مقابل، طرفهای اروپایی عنوان کردند که بهدنبال میانجیگری برای یافتن راهکارهای مرضیالطرفین هستند.
در صورت تحقق راهکارِ طرفهای اروپایی، عملا در بحث هستهای سیاست "چماق و هویج" در مقابل رژیم ستیزهجوی جمهوری اسلامی، عملکرد مثبتی داشته و احیای گفتگوهای بلوک ۵+۱ با رژیم جمهوری اسلامی و به نوبه خود "برجام ۲" را رقم زده و از جمهوری اسلامیِ ستیزهجو، یک شیر بی یال و دم خواهد ساخت!
طرفهای اروپایی برجام که در مذاکرات اتمی با رژیم جمهوری اسلامی نقش هویج(پلیس خوب) را بازی می کنند، عنوان میکنند که هدف اعلام شده، جلوگیری از افزایش سطح تنشها با جمهوریاسلامی است، بخصوص اینکه اگر مکانیزم ماشه فعال شود جمهوریاسلامی ممکن است سطح فعالیتهای غیرمجاز اتمی خود را ارتقاء بخشد.
اما ایالات متحده آمریکا که نقش چماق(پلیس بد) را در بحث اتمیِ جمهوریاسلامی دارد معتقد است، رژیم ایران سابقه ۴۱ساله دروغگویی دارد و اگر دستش از لحاظ اقتصادی باز باشد، با امکانات مالی بیشتر، به صورت پنهان به غنی سازی ادامه می دهد.
در این میان، روسیه و چین که از عدم تمدید تحریم تسلیحاتی رژیم ایران منفعت میبرند به دنبال عدم تحقق یافتن "برجام۲" هستند، که البته آنها نیز به دلیل تحریمها و همینطور خالی شدن جیب جمهوری اسلامی، حداکثر در ازای دریافت نفت و گاز میتوانند سلاح به این رژیم بفروشند.
"مایکل کلارک" از موسسه رویال یونایتد سرویس میگوید، در صورت باز شدنِ دست جمهوری اسلامی، رژیم ایران به جای خرید انبوهی از جنگ افزارها تلاش خواهد کرد که سلاح های پیشرفته خریداری کند.
وی میگوید که رژیم ایران در ضمن برای دریافت سیستمهای هشدار سریع در زمینه شناسایی حملات هوایی علیه این رژیم تلاش خواهد کرد و هواپیماهای اواکس خواهد خرید و ارتباطات ماهواره ای و شناسایی و همچنین ظرفیت فضای مجازی خود را تقویت خواهد کرد.
"هنری بوید" از کارشناسان مرکز بین المللی مطالعات کاربردی نیز در این باره می گوید: با توجه به اینکه طرف مقابل رژیم ایران یعنی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، ایالات متحده آمریکا و اسرائیل ممکن است رژیم ایران را هدف حملات هوایی قرار دهند، لذا این رژیم تلاش خواهد کرد تا سامانههای دفاع هوایی خود را تقویت نماید.
این احتمال وجود دارد که رژیم ایران سامانه دفاع موشکی پیشرفته اس- 400 را از روسیه خریداری کند. سیستمی که پیشتر ترکیه با وجود جنجالی که درباره آن ایجاد شد، آن را خریداری کرد.
درصورت خرید این سامانه از سوی جمهوری اسلامی، مقابله هوایی آمریکا و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس با رژیم ایران برایشان مخاطره آمیز خواهد شد. اگر خرید این سامانه برای رژیم ایران بیش از حد گران باشد در آن صورت ممکن است رژیم ایران به خرید موشکهای دور برد افدی 2000 فانگ دون از چین مبادرت ورزد.
رژیم جمهوری اسلامی در ضمن ممکن است از روسیه جنگنده پیشرفته سوخو-30 و از چین جنگنده جی–10 فایر برد یا جنگنده بمبافکن جی–اف17 که محصول مشترک چین و پاکستان است بخرد.
رژیم ایران هم اکنون زیر دریایی های ساخت روسیه در اختیار دارد، اما این احتمال وجود دارد که از چین زیردریایی یوان که بیصدا ترین زیر دریایی دیزلی–برقی است خریداری کند.
مساله اینجاست که اگر رژیم ایران بتواند موشک های ضد شناورهای جنگی و باری وای جی–18 از چین یا سامانه های موشکی سیزلر از روسیه که عملکرد دریا به خشکی نیز دارند خریداری کند، دریانوردی در آبهای منطقه و خصوصاً تنگه فوقِ استراتژیک هرمز برای تمام کشورهای جهان در معرض تهدید قرار خواهد گرفت.
@kalemehtv
⚫️گزارش و تحلیل #اختصاصی کلمه؛ بررسی روابط ایران و اروپا در پرتو توافق هسته ای(برجام)
روابط ایران و اروپا پیوسته برای طرفین از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. ایران از لحاظ داشتن منابع انرژی، موقعیت استراتژیک، جمعیت و در نتیجه بازار مصرف گسترده برای کشورهای اروپایی اهمیت زیادی دارد؛ در مقابل رابطه اروپا، هر کشور بطور جداگانه و مجموعه ی اتحادیه اروپا برای ایران اهمیت حیاتی دارد.
اتحادیه اروپا از لحاظ اقتصادی یکی از بالاترین ارقام تولید ناخالص ملی را داشته و با فاصله اندکی با ایالات متحده دارای دومین بزرگترین اقتصاد جهان است، داشتن دو حق وتو در شورای امنیت و در دسترس داشتن تکنولوژی پیشرفته در زمینه های گوناگون صنعتی، کشاورزی، نظامی، ارتباطات و غیره، کشورهای این مجموعه را به عنوان جایگزینی مناسب مطرح می کند که روابط حسنه با آنها می تواند در پیشرفت اقتصادی، مواضع سیاسی و اعتبار بین المللی ایران تأثیر بسزایی داشته باشد.
روابط ایران و اروپا بعد از انقلاب 57 دچار فراز و نشیب های متعددی شده، و جدااز رابطه ایران با آمریکا، حمایت ایران از تروریسم بین المللی و اقدامات تروریستی ایران در خاک کشورهای اروپایی، وضعیت حقوق بشر در ایران و همچنین تهدیدات و دخالت های ایران در کشورهای خاورمیانه تأثیر پذیرفته است.
اما در سالهای اخیر، پرونده ی هسته ای ایران، به بزرگترین چالش در روابط ایران و اروپا تبدیل شده است، چون یک ایران اتمی می تواند منافع اروپا در منطقه خاورمیانه را تحت الشعاع خود قرار دهد. البته نگرش اروپایی ها به مسئله هسته ای ایران از آمریکا متفاوت است، نشریه مطالعات بین الملل ایران این روابط ایران و اروپا را بدینگونه تحلیل و تفسیر می کند:
"روابط طرفین شدیدا متاثر از فضای سنگین و بی اعتمادی است. به دنبال دیپلماسی چندوجهی و همه¬جانبه ایران، اروپا و آمریکا واکنش شدیدی علیه اقدامات ایران نشان دادند. اتحادیه اروپا به همراه آمریکا تفسیر متفاوتی از مقررات پیمان عدم گسترش سلاح هسته ای داشته و از ایران می خواهند غنی سازی 20 درصدی را متوقف کند."
رویکرد متفاوت اروپایی ها در برخورد با ایران نسبت به آمریکا متفاوت بوده و در نهایت به امضای توافق قدرت های بزرگ و ایران منجر شد؛ دموکرات ها به رهبری باراک اوباما با داشتن رویکردی نزدیک به اروپایی ها با توافق هسته ای با ایران موافقت نمودند. اروپایی ها امید داشتند با امضای توافق هسته ای رفتار ایران را تغییر دهند و از سوی دیگر بتوانند به بازار اقتصادی ایران دست یابند، اما با به قدرت رسیدن جمهوری خواهان به رهبری ترامپ در آمریکا و سپس خروج آمریکا از توافق هسته ای، روند روابط ایران و اروپا دچار مشکل جدی گردید؛ که رویکرد متفاوت اروپا در قبال پرونده ی هسته ای ایران را نشان داد.
روزنامه شرق در مقاله ی در مورد این موضوع چنین عنوان کرد:
"در مسئله برجام اروپا با خروج یکجانبه آمریکا موافق نبود و به آن کار از لحاظ حقوقی و حرمت به امضای تعهدآور آمریکا اعتراض داشت؛ اما وضع تحریمهای جدید را به دلایل خارج از توافق برجام، موضوعی جداگانه و مربوط به روابط دوجانبه سیاسی ایران و آمریکا میدانست. با این حال هرچند اروپا رسما خود را به برجام پایبند میدانست، در اجرای عملی تحریمها نیز از همان آغاز از آمریکا تبعیت میکرد، ضمن آنکه میکوشید اگر در رابطه سیاسی مورد نظر آنان تغییری در رفتار ایران حاصل شود، دریچهای برای ادامه یا تجدید روابط ایران و اروپا گشوده بماند."
کشورهای اروپایی برای تشویق ایران به پایبندی به مفاد توافق هسته ای، اعلام نمودند در جهت کاهش تأثیرات تحریم های آمریکا اقدام خواهند نمود. مهمترین اقدام کشورهای اروپایی برای حفظ توافق هسته ای، راه اندازی سیستم مالی موسم به اینستکس بود که از سوی کشورهای انگلستان، فرانسه و آلمان برای مبادلات غیر دلاری با ایران ایجاد شد. طبق گزارش بخش فارسی شبکه یورنیوز این سازوکار برای شرکت های اروپایی این امکان را فراهم می کرد تا با ایران معامله کنند بدون آنکه در معرض خطر قانون تحریم های آمریکا قرار گیرند.
اما این گام آنگونه که انتظار می رفت پیش نرفت و با موانع جدی روبرو شد، شبکه دویچه وله آلمان در مورد موانع فعال سازی سازوکار اینستکس چنین نوشت: اقدام کشورهای اروپایی برای معرفی و توضیح اینستکس در حالی صورت میگیرد که رهبران جمهوری اسلامی ارزیابی چندان خوشبینانهای از آغاز به کار آن نداشتهاند.
علاوه بر دامنه و میزان تاثیرگذاری محدود اینستکس بر تحریمهای آمریکا، تاکید بر ضرورت پیوستن ایران به FATF به عنوان پیش شرطی برای موفقیت ساز و کار "ابزار مالی برای حمایت از مبادلات تجاری" بر میزان نارضایتی و بدبینی مقامات جمهوری اسلامی افزوده است.
روابط ایران و اروپا پیوسته برای طرفین از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. ایران از لحاظ داشتن منابع انرژی، موقعیت استراتژیک، جمعیت و در نتیجه بازار مصرف گسترده برای کشورهای اروپایی اهمیت زیادی دارد؛ در مقابل رابطه اروپا، هر کشور بطور جداگانه و مجموعه ی اتحادیه اروپا برای ایران اهمیت حیاتی دارد.
اتحادیه اروپا از لحاظ اقتصادی یکی از بالاترین ارقام تولید ناخالص ملی را داشته و با فاصله اندکی با ایالات متحده دارای دومین بزرگترین اقتصاد جهان است، داشتن دو حق وتو در شورای امنیت و در دسترس داشتن تکنولوژی پیشرفته در زمینه های گوناگون صنعتی، کشاورزی، نظامی، ارتباطات و غیره، کشورهای این مجموعه را به عنوان جایگزینی مناسب مطرح می کند که روابط حسنه با آنها می تواند در پیشرفت اقتصادی، مواضع سیاسی و اعتبار بین المللی ایران تأثیر بسزایی داشته باشد.
روابط ایران و اروپا بعد از انقلاب 57 دچار فراز و نشیب های متعددی شده، و جدااز رابطه ایران با آمریکا، حمایت ایران از تروریسم بین المللی و اقدامات تروریستی ایران در خاک کشورهای اروپایی، وضعیت حقوق بشر در ایران و همچنین تهدیدات و دخالت های ایران در کشورهای خاورمیانه تأثیر پذیرفته است.
اما در سالهای اخیر، پرونده ی هسته ای ایران، به بزرگترین چالش در روابط ایران و اروپا تبدیل شده است، چون یک ایران اتمی می تواند منافع اروپا در منطقه خاورمیانه را تحت الشعاع خود قرار دهد. البته نگرش اروپایی ها به مسئله هسته ای ایران از آمریکا متفاوت است، نشریه مطالعات بین الملل ایران این روابط ایران و اروپا را بدینگونه تحلیل و تفسیر می کند:
"روابط طرفین شدیدا متاثر از فضای سنگین و بی اعتمادی است. به دنبال دیپلماسی چندوجهی و همه¬جانبه ایران، اروپا و آمریکا واکنش شدیدی علیه اقدامات ایران نشان دادند. اتحادیه اروپا به همراه آمریکا تفسیر متفاوتی از مقررات پیمان عدم گسترش سلاح هسته ای داشته و از ایران می خواهند غنی سازی 20 درصدی را متوقف کند."
رویکرد متفاوت اروپایی ها در برخورد با ایران نسبت به آمریکا متفاوت بوده و در نهایت به امضای توافق قدرت های بزرگ و ایران منجر شد؛ دموکرات ها به رهبری باراک اوباما با داشتن رویکردی نزدیک به اروپایی ها با توافق هسته ای با ایران موافقت نمودند. اروپایی ها امید داشتند با امضای توافق هسته ای رفتار ایران را تغییر دهند و از سوی دیگر بتوانند به بازار اقتصادی ایران دست یابند، اما با به قدرت رسیدن جمهوری خواهان به رهبری ترامپ در آمریکا و سپس خروج آمریکا از توافق هسته ای، روند روابط ایران و اروپا دچار مشکل جدی گردید؛ که رویکرد متفاوت اروپا در قبال پرونده ی هسته ای ایران را نشان داد.
روزنامه شرق در مقاله ی در مورد این موضوع چنین عنوان کرد:
"در مسئله برجام اروپا با خروج یکجانبه آمریکا موافق نبود و به آن کار از لحاظ حقوقی و حرمت به امضای تعهدآور آمریکا اعتراض داشت؛ اما وضع تحریمهای جدید را به دلایل خارج از توافق برجام، موضوعی جداگانه و مربوط به روابط دوجانبه سیاسی ایران و آمریکا میدانست. با این حال هرچند اروپا رسما خود را به برجام پایبند میدانست، در اجرای عملی تحریمها نیز از همان آغاز از آمریکا تبعیت میکرد، ضمن آنکه میکوشید اگر در رابطه سیاسی مورد نظر آنان تغییری در رفتار ایران حاصل شود، دریچهای برای ادامه یا تجدید روابط ایران و اروپا گشوده بماند."
کشورهای اروپایی برای تشویق ایران به پایبندی به مفاد توافق هسته ای، اعلام نمودند در جهت کاهش تأثیرات تحریم های آمریکا اقدام خواهند نمود. مهمترین اقدام کشورهای اروپایی برای حفظ توافق هسته ای، راه اندازی سیستم مالی موسم به اینستکس بود که از سوی کشورهای انگلستان، فرانسه و آلمان برای مبادلات غیر دلاری با ایران ایجاد شد. طبق گزارش بخش فارسی شبکه یورنیوز این سازوکار برای شرکت های اروپایی این امکان را فراهم می کرد تا با ایران معامله کنند بدون آنکه در معرض خطر قانون تحریم های آمریکا قرار گیرند.
اما این گام آنگونه که انتظار می رفت پیش نرفت و با موانع جدی روبرو شد، شبکه دویچه وله آلمان در مورد موانع فعال سازی سازوکار اینستکس چنین نوشت: اقدام کشورهای اروپایی برای معرفی و توضیح اینستکس در حالی صورت میگیرد که رهبران جمهوری اسلامی ارزیابی چندان خوشبینانهای از آغاز به کار آن نداشتهاند.
علاوه بر دامنه و میزان تاثیرگذاری محدود اینستکس بر تحریمهای آمریکا، تاکید بر ضرورت پیوستن ایران به FATF به عنوان پیش شرطی برای موفقیت ساز و کار "ابزار مالی برای حمایت از مبادلات تجاری" بر میزان نارضایتی و بدبینی مقامات جمهوری اسلامی افزوده است.
⚫️گزارش و تحلیل #اختصاصی کلمه؛ نقش پرستوها در نهادهای اطلاعاتی ایران
@kalemehtv
در دنیای جاسوسی شیوه های مختلفی برای به دام انداختن، وادار نمودن به همکاری و یا سکوت، ترور اخلاقی و غیره علیه مخالفان، مسئولان و یا حتی اشخاص عادی صاحب نفوذ از لحاظ اجتماعی، سیاسی از سوی سازمان های امنیتی و اطلاعاتی بکار می رود.
در جمهوری اسلامی نیز طی 4 دهه ی گذشته روش های مختلفی برای رویارويی با مخالفان اتخاذ شده که مشهورترین آنها "پرستوها" هستند؛ این اصطلاح به زنانی اطلاق می شود که از سوی نهادهای امنیتی بر سر راه فعالان سیاسی مخالف و یا کلا اشخاص مورد نظر قرار داده می شوند تا از طریق برقراری روابط عاطفی و جنسی آنها را به دام انداخته و مدارک و شواهدی جمع آوری کند که بعدها بتوان از آنها علیه او استفاده کرد به نحوی که وادار شود علیرغم میل خود و صرفا جهت جلوگیری از آبروریزی اخلاقی اقداماتی را انجام دهد.
پرستو واژهای که پیش از این در ادبیات سیاسی ایران سابقه داشته، این روزها وارد رسانهها نیز شده است. واژه پرستو درباره زنانی به کار میرود که نهادهای امنیتی بر سر راه مقامات، چهره های سیاسی، منتقدان و مخالفان حکومت و حتی دیپلمات های خارجی قرار می دهند تا برای آنان پرونده سازی کنند.
در ایران، بحث پرستو بعد از ماجرای پرونده ی قتل همسر محمد علی نجفی، شهردار سابق تهران، به طور جدی مطرح شد، وی ادعا نمود که همسرش با نهاد های امنیتی رابطه داشت، اما وزارت اطلاعات این موضوع را انکار کرد. این موضوع سبب شد تا برخی مقامات عالی رتبه ایران در این زمینه اظهار نظر کنند و در برخی موارد از تجربیات خود در برخورد با این پدیده سخن بگویند.
در پی مطرح شدن ماجرای پرونده ی قتل همسر محمد علی نجفی و رابطه وی با وزارت اطلاعات؛ مهدی کواکبیان نماینده ی تهران در مجلس شورای اسلامی در توییتر خود چنین نوشت:
"همه سیاستمداران باید مراقب رفتار خویش باشند واگر گفته شود مخالفان شهردار اسبق تهران (بخاطر افشاگری علیه قالیباف )از تله اخلاقی استفاده کرده اند. هرچند چنین ادعایی را در کمیسیون امنیت ملی مجلس پیگیری میکنم اما اگر آشیانه ای وجود نداشته باشد به کار گیری هر پرستویی بی فایده خواهد بود."
پیشتر نیز محمد سرفراز خطاب به حداد عادل نوشته بود: "یک پرستونما بنام م-ا سراغ من آمده بود ولی سر آنها به سنگ خورد." وی در این توییت از حسین طائب رئیس اطلاعات سپاه نیز انتقاد کرده است.
اما علی مطهری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان مطالبی در اینستاگرام، در مورد استفاده از پرستو یا تله عاطفی-جنسی بنحوی سخن به میان آورده که گویا آن پدیده ای رایج در جمهوری اسلامی است، وی در این رابطه تصریح نمود:
"از اخبار رسیده و خصوصا سخنان خود آقای نجفی معلوم شد که افرادی در کشور پرستوهایی دارند که گاهی برگرد سیاسیونی که منتقد یا مخالف به شمار میروند به پرواز درمیآورند و آنگاه فیلم و عکس تهیه میکنند برای بستن دهان او و حذف وی از صحنه سیاست، غافل از این که اگر این روشها در دنیا مرسوم و رایج است و مجاز شمرده میشود، برای یک مسلمان مجاز نیست بلکه حرام است."
این گفته ها در حالیست که برخی کارشناسان آگاه معتقدند "پرستوها در ایران خودشان قربانی سازمانهای اطلاعاتی هستند و از روی اجبار وارد بازی میشوند."
نهادهای امنیتی و رسمی دولت ایران در قبال این اظهارات واکنشی از خود نشان ندادند تنها علی یونسی وزیر اطلاعات دوره خاتمی و مشاوره امور اقلیت ها و قومیت های رئیس جمهور فعلی حسن روحانی در مصاحبه ای که روزنامه ی اعتماد آن را منتشر کرد در اشاره ای به موضوع پرستوها عنوان نمود:
"تا جایی که من خبر دارم، قبل و بعد از زمان من در وزارت اطلاعات استفاده از این حربه نامشروع و غیراخلاقی در وزارت اطلاعات (پرستو) ممنوع بود؛ یعنی هیچ سیستم اطلاعاتی در کشور نیست که افرادی را به عنوان پرستو در قالب کارمند یا مأمور در خدمت داشته باشد. جاهای دیگر هم تا جایی که من خبر دارم، چنین نیروهایی در خدمت ندارند. البته احتیاجی هم به این چنین حربهها نیست چون اگر بخواهند کسی را کنترل کنند و از او نقطه ضعف پیدا کنند، میتوانند روی مسائل سیاسی یا مالی دست بگذارند و آن را پررنگ کنند."
علیرغم نفی نمودن وجود و استفاده از پرستوها از سوی وزیر سابق اطلاعات ایران، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد، این پدیده در فرای مرزهای ایران نیز مورد بهره برداری رژیم جمهوری اسلامی قرار گرفته است.
@kalemehtv
در دنیای جاسوسی شیوه های مختلفی برای به دام انداختن، وادار نمودن به همکاری و یا سکوت، ترور اخلاقی و غیره علیه مخالفان، مسئولان و یا حتی اشخاص عادی صاحب نفوذ از لحاظ اجتماعی، سیاسی از سوی سازمان های امنیتی و اطلاعاتی بکار می رود.
در جمهوری اسلامی نیز طی 4 دهه ی گذشته روش های مختلفی برای رویارويی با مخالفان اتخاذ شده که مشهورترین آنها "پرستوها" هستند؛ این اصطلاح به زنانی اطلاق می شود که از سوی نهادهای امنیتی بر سر راه فعالان سیاسی مخالف و یا کلا اشخاص مورد نظر قرار داده می شوند تا از طریق برقراری روابط عاطفی و جنسی آنها را به دام انداخته و مدارک و شواهدی جمع آوری کند که بعدها بتوان از آنها علیه او استفاده کرد به نحوی که وادار شود علیرغم میل خود و صرفا جهت جلوگیری از آبروریزی اخلاقی اقداماتی را انجام دهد.
پرستو واژهای که پیش از این در ادبیات سیاسی ایران سابقه داشته، این روزها وارد رسانهها نیز شده است. واژه پرستو درباره زنانی به کار میرود که نهادهای امنیتی بر سر راه مقامات، چهره های سیاسی، منتقدان و مخالفان حکومت و حتی دیپلمات های خارجی قرار می دهند تا برای آنان پرونده سازی کنند.
در ایران، بحث پرستو بعد از ماجرای پرونده ی قتل همسر محمد علی نجفی، شهردار سابق تهران، به طور جدی مطرح شد، وی ادعا نمود که همسرش با نهاد های امنیتی رابطه داشت، اما وزارت اطلاعات این موضوع را انکار کرد. این موضوع سبب شد تا برخی مقامات عالی رتبه ایران در این زمینه اظهار نظر کنند و در برخی موارد از تجربیات خود در برخورد با این پدیده سخن بگویند.
در پی مطرح شدن ماجرای پرونده ی قتل همسر محمد علی نجفی و رابطه وی با وزارت اطلاعات؛ مهدی کواکبیان نماینده ی تهران در مجلس شورای اسلامی در توییتر خود چنین نوشت:
"همه سیاستمداران باید مراقب رفتار خویش باشند واگر گفته شود مخالفان شهردار اسبق تهران (بخاطر افشاگری علیه قالیباف )از تله اخلاقی استفاده کرده اند. هرچند چنین ادعایی را در کمیسیون امنیت ملی مجلس پیگیری میکنم اما اگر آشیانه ای وجود نداشته باشد به کار گیری هر پرستویی بی فایده خواهد بود."
پیشتر نیز محمد سرفراز خطاب به حداد عادل نوشته بود: "یک پرستونما بنام م-ا سراغ من آمده بود ولی سر آنها به سنگ خورد." وی در این توییت از حسین طائب رئیس اطلاعات سپاه نیز انتقاد کرده است.
اما علی مطهری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان مطالبی در اینستاگرام، در مورد استفاده از پرستو یا تله عاطفی-جنسی بنحوی سخن به میان آورده که گویا آن پدیده ای رایج در جمهوری اسلامی است، وی در این رابطه تصریح نمود:
"از اخبار رسیده و خصوصا سخنان خود آقای نجفی معلوم شد که افرادی در کشور پرستوهایی دارند که گاهی برگرد سیاسیونی که منتقد یا مخالف به شمار میروند به پرواز درمیآورند و آنگاه فیلم و عکس تهیه میکنند برای بستن دهان او و حذف وی از صحنه سیاست، غافل از این که اگر این روشها در دنیا مرسوم و رایج است و مجاز شمرده میشود، برای یک مسلمان مجاز نیست بلکه حرام است."
این گفته ها در حالیست که برخی کارشناسان آگاه معتقدند "پرستوها در ایران خودشان قربانی سازمانهای اطلاعاتی هستند و از روی اجبار وارد بازی میشوند."
نهادهای امنیتی و رسمی دولت ایران در قبال این اظهارات واکنشی از خود نشان ندادند تنها علی یونسی وزیر اطلاعات دوره خاتمی و مشاوره امور اقلیت ها و قومیت های رئیس جمهور فعلی حسن روحانی در مصاحبه ای که روزنامه ی اعتماد آن را منتشر کرد در اشاره ای به موضوع پرستوها عنوان نمود:
"تا جایی که من خبر دارم، قبل و بعد از زمان من در وزارت اطلاعات استفاده از این حربه نامشروع و غیراخلاقی در وزارت اطلاعات (پرستو) ممنوع بود؛ یعنی هیچ سیستم اطلاعاتی در کشور نیست که افرادی را به عنوان پرستو در قالب کارمند یا مأمور در خدمت داشته باشد. جاهای دیگر هم تا جایی که من خبر دارم، چنین نیروهایی در خدمت ندارند. البته احتیاجی هم به این چنین حربهها نیست چون اگر بخواهند کسی را کنترل کنند و از او نقطه ضعف پیدا کنند، میتوانند روی مسائل سیاسی یا مالی دست بگذارند و آن را پررنگ کنند."
علیرغم نفی نمودن وجود و استفاده از پرستوها از سوی وزیر سابق اطلاعات ایران، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد، این پدیده در فرای مرزهای ایران نیز مورد بهره برداری رژیم جمهوری اسلامی قرار گرفته است.
⚫️گزارش و تحلیل #اختصاصی کلمه؛ بررسی سوابق و عملکرد مصطفی الکاظمی، نخست وزیر عراق
@kalemehtv
با سقوط رژیم بعثی عراق در سال 2003 و روی کار آمدن دولت های جدید در این کشور، پیوسته نخست وزیرانی بر سر کار آمدند که عمدتا از احزاب و نیروهای پرورش یافته از سوی رژیم ایران بودند.
رژیم ایران در طول سالهای جنگ ایران و عراق و بعد از آن، پذیرای گروههای سیاسی شیعه عراق گردید و امکانات فراوانی در اختیار آنها قرار داد.
مجلس اعلای اسلامی عراق و حزب الدعوه عمده ترین گروههای سیاسی بودند که در ایران حضور داشتند و با سقوط دولت عراق برای به دست گرفتن قدرت وارد این کشور شدند.
نخست وزیرانی که در دوره ی بعد از سال 2003 بر سرکار آمدند، اکثر آنها به نوعی از سیاست های رژیم ایران پیروی می کردند و خود را تابع آن می دانستند. بنابراین، کشور عراق به منطقه نفوذ ایران تبدیل شد، و سیاست های کلان آن نه در راستای تحقق منافع ملی بلکه در جهت همسویی با سیاست های جاه طلبانه ی ایران در منطقه بود؛ نوری المالکی و حیدر العبادی از حزب الدعوه و عادل عبدالمهدی از مجلس اعلای اسلامی عراق از آن جمله کسانی بودند که همگی سابقه اقامت در ایران را داشتند و از لحاظ فکری و سیاسی نیز از رژیم ایران تبعیت می کردند.
این امر باعث گسترش فقر و بیکاری، پدید آمدن فساد دولتی و قدرت گرفتن گروههای موازی دولت شد که شعله ور شدن آتش خشم ملت عراق را در سال 2019 سبب گردید؛ تظاهرات گسترده ای در سرتاسر عراق به دلیل فقر، بیکاری، فساد، عدم شفافیت، دخالت ایران، گرانی و.. برگزار شد که مدتها طول کشید و سبب گردید عادل عبدالمهدی نخست وزیر عضو مجلس اعلای اسلامی عراق از منصب خود استعفا دهد.
برای مدتی عراق بدون دولت بود، عدنان الزرفی وابسته به حزب الدعوه برای پست نخست وزیری کاندید شد ولی بعد از مدتی منصرف شد.
در می سال 2020 ، الکاظمی به نخست وزیری عراق رسید، وی با تمامی کسانی که عهده دار این منصب بودند از لحاظ سوابق سیاسی، تصدی مسئولیت ها و عدم وابستگی به احزاب سیاسی شیعه، متفاوت بود.
مصطفی الکاظمی در بغداد متولد شد و تحصیلات خود در آنجا در رشته حقوق به پایان رساند سپس بعد از خروج از عراق در سال 1985 به صف مخالفان صدام حسین پیوست، اما از عضویت در هیچ یک از احزاب سیاسی موجود خودداری کرد.
بعد از سقوط صدام، وی به عراق بازگشت و برای چندین سال در روزنامه نگاری و مستند سازی فعالیت نمود و در نهایت در سال 2016 پست ریاست سازمان اطلاعات ملی عراق به او واگذار شد.
وبسایت خبری-مطالعاتی المانیتور، در صفحه ای که الکاظمی در آن مطلب می نویسد، وی را چنین معرفی می کند " نویسنده عراقی که در دفاع از دموکراسی و حقوق بشر تخصص دارد. او تجربه گسترده ای در زمینه مستند سازی شهادت های زنده و بایگانی مستندهای مرتبط با اقدامات سرکوبگرانه دارد. تالیفات وی: مسئله عراق ، نگرانی های اسلامی ، علی ابن ابیطالب ، امام و انسان که مهمترین آنها "نگرانی های انسان دوستانه" است که در سال 2000 توسط اتحادیه اروپا به عنوان بهترین کتاب نوشته شده توسط یک پناهنده سیاسی انتخاب شد."
در دوران تصدی پست ریاست سازمان اطلاعات ملی عراق، الکاظمی توانست به خوبی فعالیت ها این سازمان را بهبود بخشد و در نبرد با داعش نقش محوری ایفا نمود. وبسایت بی بی سی فارسی در گزارش خود در مورد الکاظمی چنین نوشته است:
"در سال ۲۰۱۶ با ظهور داعش، او رئیس سازمان اطلاعات ملی عراق شد. یک پست ناموزون با شغل روزنامه نگاری و فعال حقوق بشری در خاورمیانه. طرفدارنش میگویند او توانست سازمان اطلاعات عراق را از وابستگی به احزاب سیاسی دور کند و آن را علیه داعش سازماندهی کند. او در جنگ داعش روابط نزدیکی با سازمان های اطلاعاتی اروپا و آمریکا داشت و دوستان زیادی پیدا کرد."
گویا الکاظمی قبل از رسیدن به نخست وزیری، در طی تصدی پست وزارت اطلاعات ملی عراق موفق شده بود روابط خوبی را با سازمان های اطلاعاتی غربی برقرار کند که می توانست در دوران نخست وزیری نیز مورد استفاده قرار گیرد.
روزنامه ی فرا منطقه ای الشرق الاوسط در گزارشی در این مورد چنین نوشت:
"الکاظمی،نخست وزیر عراق دارای شخصیت قوی است و می خواهد عراق به طور مستقل اداره شود و شاید بدین دلیل است که از سوی یک گروه ستیزه جوی وابسته به ایران به دست داشتن در قتل قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در بغداد متهم شده است."
وبسایت شبکه آمریکایی عربی زبان الحره نوشت: "ابوعلی العسکری از مسئولان امنیتی گروه ستیزه جوی کتائب حزب الله، الکاظمی را به همکاری با آمریکايی ها جهت قتل قاسم سلیمانی متهم نمود."
@kalemehtv
با سقوط رژیم بعثی عراق در سال 2003 و روی کار آمدن دولت های جدید در این کشور، پیوسته نخست وزیرانی بر سر کار آمدند که عمدتا از احزاب و نیروهای پرورش یافته از سوی رژیم ایران بودند.
رژیم ایران در طول سالهای جنگ ایران و عراق و بعد از آن، پذیرای گروههای سیاسی شیعه عراق گردید و امکانات فراوانی در اختیار آنها قرار داد.
مجلس اعلای اسلامی عراق و حزب الدعوه عمده ترین گروههای سیاسی بودند که در ایران حضور داشتند و با سقوط دولت عراق برای به دست گرفتن قدرت وارد این کشور شدند.
نخست وزیرانی که در دوره ی بعد از سال 2003 بر سرکار آمدند، اکثر آنها به نوعی از سیاست های رژیم ایران پیروی می کردند و خود را تابع آن می دانستند. بنابراین، کشور عراق به منطقه نفوذ ایران تبدیل شد، و سیاست های کلان آن نه در راستای تحقق منافع ملی بلکه در جهت همسویی با سیاست های جاه طلبانه ی ایران در منطقه بود؛ نوری المالکی و حیدر العبادی از حزب الدعوه و عادل عبدالمهدی از مجلس اعلای اسلامی عراق از آن جمله کسانی بودند که همگی سابقه اقامت در ایران را داشتند و از لحاظ فکری و سیاسی نیز از رژیم ایران تبعیت می کردند.
این امر باعث گسترش فقر و بیکاری، پدید آمدن فساد دولتی و قدرت گرفتن گروههای موازی دولت شد که شعله ور شدن آتش خشم ملت عراق را در سال 2019 سبب گردید؛ تظاهرات گسترده ای در سرتاسر عراق به دلیل فقر، بیکاری، فساد، عدم شفافیت، دخالت ایران، گرانی و.. برگزار شد که مدتها طول کشید و سبب گردید عادل عبدالمهدی نخست وزیر عضو مجلس اعلای اسلامی عراق از منصب خود استعفا دهد.
برای مدتی عراق بدون دولت بود، عدنان الزرفی وابسته به حزب الدعوه برای پست نخست وزیری کاندید شد ولی بعد از مدتی منصرف شد.
در می سال 2020 ، الکاظمی به نخست وزیری عراق رسید، وی با تمامی کسانی که عهده دار این منصب بودند از لحاظ سوابق سیاسی، تصدی مسئولیت ها و عدم وابستگی به احزاب سیاسی شیعه، متفاوت بود.
مصطفی الکاظمی در بغداد متولد شد و تحصیلات خود در آنجا در رشته حقوق به پایان رساند سپس بعد از خروج از عراق در سال 1985 به صف مخالفان صدام حسین پیوست، اما از عضویت در هیچ یک از احزاب سیاسی موجود خودداری کرد.
بعد از سقوط صدام، وی به عراق بازگشت و برای چندین سال در روزنامه نگاری و مستند سازی فعالیت نمود و در نهایت در سال 2016 پست ریاست سازمان اطلاعات ملی عراق به او واگذار شد.
وبسایت خبری-مطالعاتی المانیتور، در صفحه ای که الکاظمی در آن مطلب می نویسد، وی را چنین معرفی می کند " نویسنده عراقی که در دفاع از دموکراسی و حقوق بشر تخصص دارد. او تجربه گسترده ای در زمینه مستند سازی شهادت های زنده و بایگانی مستندهای مرتبط با اقدامات سرکوبگرانه دارد. تالیفات وی: مسئله عراق ، نگرانی های اسلامی ، علی ابن ابیطالب ، امام و انسان که مهمترین آنها "نگرانی های انسان دوستانه" است که در سال 2000 توسط اتحادیه اروپا به عنوان بهترین کتاب نوشته شده توسط یک پناهنده سیاسی انتخاب شد."
در دوران تصدی پست ریاست سازمان اطلاعات ملی عراق، الکاظمی توانست به خوبی فعالیت ها این سازمان را بهبود بخشد و در نبرد با داعش نقش محوری ایفا نمود. وبسایت بی بی سی فارسی در گزارش خود در مورد الکاظمی چنین نوشته است:
"در سال ۲۰۱۶ با ظهور داعش، او رئیس سازمان اطلاعات ملی عراق شد. یک پست ناموزون با شغل روزنامه نگاری و فعال حقوق بشری در خاورمیانه. طرفدارنش میگویند او توانست سازمان اطلاعات عراق را از وابستگی به احزاب سیاسی دور کند و آن را علیه داعش سازماندهی کند. او در جنگ داعش روابط نزدیکی با سازمان های اطلاعاتی اروپا و آمریکا داشت و دوستان زیادی پیدا کرد."
گویا الکاظمی قبل از رسیدن به نخست وزیری، در طی تصدی پست وزارت اطلاعات ملی عراق موفق شده بود روابط خوبی را با سازمان های اطلاعاتی غربی برقرار کند که می توانست در دوران نخست وزیری نیز مورد استفاده قرار گیرد.
روزنامه ی فرا منطقه ای الشرق الاوسط در گزارشی در این مورد چنین نوشت:
"الکاظمی،نخست وزیر عراق دارای شخصیت قوی است و می خواهد عراق به طور مستقل اداره شود و شاید بدین دلیل است که از سوی یک گروه ستیزه جوی وابسته به ایران به دست داشتن در قتل قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در بغداد متهم شده است."
وبسایت شبکه آمریکایی عربی زبان الحره نوشت: "ابوعلی العسکری از مسئولان امنیتی گروه ستیزه جوی کتائب حزب الله، الکاظمی را به همکاری با آمریکايی ها جهت قتل قاسم سلیمانی متهم نمود."
⚫️گزارش و تحلیل #اختصاصی کلمه؛ علل خروج میلیاردها دلار سرمایه از ایران
از همان روزهای اول پیروزی انقلاب 57 و به قدرت رسیدن خمینی و طرفدارانش، این رژیم بدون در نظر گرفتن منافع ملی ایران، سیاستی را در منطقه و جهان در پیش گرفت که باعث شد اثرات آن اقتصاد نسبتاً خوب قبل از انقلاب ایران را به اقتصادی بیمار و ضعیف تبدیل کند.
سران جمهوری اسلامی بدون در نظر گرفتن عواقب عملکرد خود و تنها برای پیشبرد اهداف ایدئولوژیک خیالی خود، دشمنی و ناسازگاری با قدرت های جهانی و دخالت و توسعه طلبی در کشور های همجوار را سرلوحه ی کار خود قرار دادند.
یکی از تبعات مهم چنین سیاست هایى؛ خروج سرمایه از کشور بود؛ یعنی مبالغ هنگفتی را که می بایستی در داخل کشور باقی می ماند و در کار آفرینی، تولید کالا و خدمات، ایجاد فرصت های شغلی و در نتیجه بالا رفتن درآمد سرانه ایرانی به کار می رفت؛ به کشورهایی همچون ایالات متحده، كانادا، انگلستان و کشورهای همسایه منتقل گردید.
اقتصاددانان علل اصلی فرار سرمایه را ناامنی، سیاست های غلط داخلی و خارجی، نرخ رشد اقتصادی، بی ثابتی نرخ ارز، اشکالات قانونی، فساد اداری و مالی، بلایای طبیعی و غیره ذکر کرده اند.
در طول 4 دهه حکمرانی رژیم جمهوری اسلامی، آمریکا و کشورهای غربی تحریم های متعددی را علیه ایران اعمال نمودند. این تحریم ها عمدتا به دلیل سرپیچی جمهوری اسلامی از قوانین بین المللی، انجام اعمال تروریستی، حمایت از تروریسم، توسعه برنامه ی هسته ای و موشکی، دخالت در امور کشورهای خاورمیانه و تهدید آنها صورت گرفته است که باعث شده ناامنی و بی ثباتی نرخ ارز به پدیده ای روزمره در ایران تبدیل شود.
رژیم جمهوری اسلامی در آبانماه 1358، با زیر پا نهادن تمامی قوانین دیپلماتیک بین المللی، سفارت آمریکا در تهران را اشغال و دیپلمات های این کشور را به گروگان گرفت.
این اقدام باعث شد تا دولت وقت آمریکا به رهبری جیمی کارتر تحریم های را علیه جمهوری اسلامی وضع کند. سایت تحلیلی خبر آنلاین در این باره چنین می نویسد:
"تحریمهای آمریکا علیه ایران تنها چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد. در آبان 1358 (نوامبر 1979) اولین تحریم ایران با امضای جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا (1981-1977) اجرایی شد. دولت آمریکا بر اساس این مصوبه واردات نفت خود از ایران را ممنوع اعلام کرد. هنوز 10 روز از ابلاغ این تحریم نگذشته بود که دستورالعمل اجرایی دیگری به شمارهی 12170 ابلاغ گردید و آمریکا بر اساس آن، همهی سپردهها و داراییهای دولت و بانک مرکزی ایران در آمریکا را مسدود کرد."
در واکنش به این تحریم ها، ارزش برابری ریال به سرعت کاهش چشمگیری پیدا کرد و به 140 ریال برای هر دلار رسید؛ در حالیکه سال قبل نصف این رقم بود.
با ادامه بحران گروگان ها، و اصرار ایران بر عدم آزادی آنها، ایالات متحده تحریم های جدید را علیه ایران وضع نمود که وضعیت اقتصاد ایران را دشوارتر نمود، سایت تحلیلی خبر آنلاین در ادامه گزارش خود چنین می نویسد:
"در آوریل 1980 کارتر مصوبهی دیگری را به شمارهی 12205 امضا کرد که صادرات آمریکا به ایران و همچنین هرگونه نقل و انتقال مالی بین آمریکا و ایران را ممنوع میدانست. در ادامه و چندی پیش از این که کارتر کاخ ریاست جمهوری آمریکا را ترک کند، مصوبهی 12211 دولت آمریکا در مورد نوع جدیدی از تحریمها علیه ایران ابلاغ شد. بر اساس این مصوبه هرگونه واردات آمریکا از ایران (نفت و غیر نفت) متوقف گردید. همچنین مسافرت اتباع آمریکا به ایران ممنوع شد."
با آغاز جنگ ایران و عراق، که به دلیل توسعه طلبی جمهوری اسلامی و تلاش برای صدور انقلاب به عراق صورت گرفت؛ امنیت، ثبات و استقرار کشور به هم خورد و اقتصاد ایران در وضعیت بغرنجی قرار گرفت.
سایت شبکه یورو در مورد تأثیر حوادث آن دوره بر نرخ برابری ریال در مقابل دلار چنین عنوان می کند:
"کاهش نرخ برابری ریال در سال ۱۳۵۸ و در پی اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان موسوم به «پیرو خط امام» ادامه یافت. همزمان با آغاز گروگانگیری ۴۴۴ روزه دیپلماتهای آمریکایی، به دستور رئیس جمهوری وقت ایالات متحده آمریکا، ابتدا ایران مشمول تحریم تسلیحاتی این کشور شد. وقوع بحران دیپلماتیک میان ایران و آمریکا نرخ دلار آزاد را به ۱۴۰ ریال رساند."
"سال ۱۳۵۹ سالی دشوار برای اقتصاد ایران بود، از یک سو، آمریکا هرگونه تبادل اقتصادی با ایران را قطع کرد و به همین دلیل فروش بخشی از نفت ایران که پیشتر مشتری ثابتی همچون آمریکا داشت، با مشکل مواجه شد. از سوی دیگر در شهریور همین سال ارتش عراق به ایران حمله کرد و جنگ ۸ ساله دو کشور آغاز شد. به همین دلیل، قیمت هر دلار آمریکا در سال ۱۳۵۹ به ۲۰۰ ریال رسید."
از همان روزهای اول پیروزی انقلاب 57 و به قدرت رسیدن خمینی و طرفدارانش، این رژیم بدون در نظر گرفتن منافع ملی ایران، سیاستی را در منطقه و جهان در پیش گرفت که باعث شد اثرات آن اقتصاد نسبتاً خوب قبل از انقلاب ایران را به اقتصادی بیمار و ضعیف تبدیل کند.
سران جمهوری اسلامی بدون در نظر گرفتن عواقب عملکرد خود و تنها برای پیشبرد اهداف ایدئولوژیک خیالی خود، دشمنی و ناسازگاری با قدرت های جهانی و دخالت و توسعه طلبی در کشور های همجوار را سرلوحه ی کار خود قرار دادند.
یکی از تبعات مهم چنین سیاست هایى؛ خروج سرمایه از کشور بود؛ یعنی مبالغ هنگفتی را که می بایستی در داخل کشور باقی می ماند و در کار آفرینی، تولید کالا و خدمات، ایجاد فرصت های شغلی و در نتیجه بالا رفتن درآمد سرانه ایرانی به کار می رفت؛ به کشورهایی همچون ایالات متحده، كانادا، انگلستان و کشورهای همسایه منتقل گردید.
اقتصاددانان علل اصلی فرار سرمایه را ناامنی، سیاست های غلط داخلی و خارجی، نرخ رشد اقتصادی، بی ثابتی نرخ ارز، اشکالات قانونی، فساد اداری و مالی، بلایای طبیعی و غیره ذکر کرده اند.
در طول 4 دهه حکمرانی رژیم جمهوری اسلامی، آمریکا و کشورهای غربی تحریم های متعددی را علیه ایران اعمال نمودند. این تحریم ها عمدتا به دلیل سرپیچی جمهوری اسلامی از قوانین بین المللی، انجام اعمال تروریستی، حمایت از تروریسم، توسعه برنامه ی هسته ای و موشکی، دخالت در امور کشورهای خاورمیانه و تهدید آنها صورت گرفته است که باعث شده ناامنی و بی ثباتی نرخ ارز به پدیده ای روزمره در ایران تبدیل شود.
رژیم جمهوری اسلامی در آبانماه 1358، با زیر پا نهادن تمامی قوانین دیپلماتیک بین المللی، سفارت آمریکا در تهران را اشغال و دیپلمات های این کشور را به گروگان گرفت.
این اقدام باعث شد تا دولت وقت آمریکا به رهبری جیمی کارتر تحریم های را علیه جمهوری اسلامی وضع کند. سایت تحلیلی خبر آنلاین در این باره چنین می نویسد:
"تحریمهای آمریکا علیه ایران تنها چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد. در آبان 1358 (نوامبر 1979) اولین تحریم ایران با امضای جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا (1981-1977) اجرایی شد. دولت آمریکا بر اساس این مصوبه واردات نفت خود از ایران را ممنوع اعلام کرد. هنوز 10 روز از ابلاغ این تحریم نگذشته بود که دستورالعمل اجرایی دیگری به شمارهی 12170 ابلاغ گردید و آمریکا بر اساس آن، همهی سپردهها و داراییهای دولت و بانک مرکزی ایران در آمریکا را مسدود کرد."
در واکنش به این تحریم ها، ارزش برابری ریال به سرعت کاهش چشمگیری پیدا کرد و به 140 ریال برای هر دلار رسید؛ در حالیکه سال قبل نصف این رقم بود.
با ادامه بحران گروگان ها، و اصرار ایران بر عدم آزادی آنها، ایالات متحده تحریم های جدید را علیه ایران وضع نمود که وضعیت اقتصاد ایران را دشوارتر نمود، سایت تحلیلی خبر آنلاین در ادامه گزارش خود چنین می نویسد:
"در آوریل 1980 کارتر مصوبهی دیگری را به شمارهی 12205 امضا کرد که صادرات آمریکا به ایران و همچنین هرگونه نقل و انتقال مالی بین آمریکا و ایران را ممنوع میدانست. در ادامه و چندی پیش از این که کارتر کاخ ریاست جمهوری آمریکا را ترک کند، مصوبهی 12211 دولت آمریکا در مورد نوع جدیدی از تحریمها علیه ایران ابلاغ شد. بر اساس این مصوبه هرگونه واردات آمریکا از ایران (نفت و غیر نفت) متوقف گردید. همچنین مسافرت اتباع آمریکا به ایران ممنوع شد."
با آغاز جنگ ایران و عراق، که به دلیل توسعه طلبی جمهوری اسلامی و تلاش برای صدور انقلاب به عراق صورت گرفت؛ امنیت، ثبات و استقرار کشور به هم خورد و اقتصاد ایران در وضعیت بغرنجی قرار گرفت.
سایت شبکه یورو در مورد تأثیر حوادث آن دوره بر نرخ برابری ریال در مقابل دلار چنین عنوان می کند:
"کاهش نرخ برابری ریال در سال ۱۳۵۸ و در پی اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان موسوم به «پیرو خط امام» ادامه یافت. همزمان با آغاز گروگانگیری ۴۴۴ روزه دیپلماتهای آمریکایی، به دستور رئیس جمهوری وقت ایالات متحده آمریکا، ابتدا ایران مشمول تحریم تسلیحاتی این کشور شد. وقوع بحران دیپلماتیک میان ایران و آمریکا نرخ دلار آزاد را به ۱۴۰ ریال رساند."
"سال ۱۳۵۹ سالی دشوار برای اقتصاد ایران بود، از یک سو، آمریکا هرگونه تبادل اقتصادی با ایران را قطع کرد و به همین دلیل فروش بخشی از نفت ایران که پیشتر مشتری ثابتی همچون آمریکا داشت، با مشکل مواجه شد. از سوی دیگر در شهریور همین سال ارتش عراق به ایران حمله کرد و جنگ ۸ ساله دو کشور آغاز شد. به همین دلیل، قیمت هر دلار آمریکا در سال ۱۳۵۹ به ۲۰۰ ریال رسید."
🔴گزارش و تحلیل #اختصاصی کلمه؛ بدشگونیِ انتخابات پیشروی ریاستجمهوری آمریکا برایِ جمهوری اسلامی!
@kalemehtv
"مایکل مور " مستندساز طرفداران رژیم جمهوری اسلامی، که یکی از حامیان جدی نامزدی "برنی سندرز" دموکرات بود، اخیراً هشدار داده است که "دونالد ترامپ" در حال تکرار پیروزی ۲۰۱۶ است.
وی گفته است: متأسفم که مجبورم چنین واقعیتی را که در انتخابات پیش رو درحال وقوع است را اعلام کنم، تکرار نتیجه انتخابات ۲۰۱۶ محتمل است.
"مور" که یکی از معدود تحلیلگران سیاسی بود که پیروزی "دونالد ترامپ" بر "هیلاری کلینتون" را در سال ۲۰۱۶ پیش بینی کرد، گفت که "دونالد ترامپ" در ایالاتِ کلیدی، در مقایسه با نامزد حزب دموکرات ، "جو بایدن" هواداران بیشتری دارد و ما باید بسیار تلاش کنیم تا شرایط را عوض کنیم.
اما نظرسنجی جدید "رویترز" در اینخصوص که چهارشنبه ۱۹ شهریور منتشر شد، نتایجی متفاوت داشت، این نظرسنجی نشان داد که "جو بایدن" دموکرات از رئیس جمهور "دونالد ترامپ" ۱۲ درصد جلوتر است.
۵۲ درصد از رای دهندگان آمریکایی عنوان داشتند که قصد دارند در انتخابات آتی به "بایدن" رای دهند، در حالی که ۴۰ درصد از "ترامپ" حمایت می کنند. سه درصد نیز گفتهاند که به نامزد دیگری رأی می دهند و ۵ درصد گفتند، با اینکه کمتر از دو ماه به انتخابات ریاست جمهوری مانده، بلاتکلیف مانده اند.
این نظرسنجی نشان داد، حتی اگر رای دهندگان بلاتکلیف باقیمانده، تماماً حمایت خود را به "ترامپ" معطوف کنند، او همچنان از "بایدن" عقبتر است.
اما مجموع آراء مردم آمریکا به تنهایی تعیین کنندهی نهاییِ این انتخابات نیست، کاندیدای پیروز همیشه آن کسی نیست که بیشترین رای را در مجموع سطح آمریکا کسب میکند، درست اتفاقی که در سال ۲۰۱۶ برای "هیلاری کلینتون" افتاد. چهار سال پیش، "هیلاری کلینتون" دموکرات، آرای کلی بیشتری از ترامپ کسب کرد، اما رقیب جمهوری خواهِ او نهایتا پیروزِ انتخابات بود.
در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، نامزدها بر سر "آرای الکترال" رقابت میکنند. هر ایالت به نسبت جمعیتش تعداد مشخصی رای در "کالج الکترال" دارد که در مجموع شامل ۵۳۸ رای میشود. لذا نامزد پیروز کسی است، که حداقل ۲۷۰ رای کسب کند.
معنی این فرایند این است که مردم آمریکا وقتی به نامزد مورد علاقه خود رای میدهند در رقابتی ایالتی شرکت میکنند و نه رقابتی سراسری.
اما، درخصوص انتخابات آتیِ ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا، تا جایی که به ایران مربوط میشود، در صورت پیروزی "ترامپ" مواضع و نوع رفتار او درمقابل جمهوری اسلامی روشن است.
اما درصورتیکه دمکراتها بر سر کار بیایند، برخلاف تصوراتِ حامیان جمهوری اسلامی، آنها بدون وادار کردن رژیم ایران به کنار گذاشتن هرج و مرجطلبیهایش در منطقه، همچنین بدون توقف کامل توسعهطلبیهای هستهای و موشکی رژیم و حتی بدونِ رفع مشکلات حقوق بشری در ایران، تحریمها را لغو نخواهند نمود.
چراکه دموکراتها پیشرفتهای به دست آمده توسط "پرزیدنت ترامپ" را به راحتی از دست نخواهند داد. آنها آماده امتیازگیری هستند و بهانههای گوناگونی برای شانه خالی کردن از زیر بار لغو تحریمها دارند.
دموکراتها میتوانند بگویند، فلان قانون تحریمی را کنگره تصویب کرده است و نمیتوان لغو کرد و یا اینکه فعلا به زمان نیاز داریم تا بتوانیم دولت خود را مستقر کنیم و سیاستهای خود را پیگیری نماییم و بدین صورت روز به روز رژیم ایران زیر فشار تحریمها ضعیفتر و مردم ایران ناراضیتر خواهند شد.
در شرایطی که با افزایش ضعف روزافزون جمهوری اسلامی نفسهای این رژیم به شماره افتاده است، هرچه زمان بگذرد قدرت چانهزنیِ این رژیم در مقابل ایالات متحده آمریکا و در مذاکراتِ احتمالی پیشرو کمتر و جمهوری اسلامی برای بقاءِ خود، به امتیاز دهی بیشتری ناچار خواهد شد.
از سویی، اکنون بهانهی چین و روسیه در شورای امنیت برای مخالفت با ایالات متحده در اجرای "مکانیسم ماشه" این است که آمریکا از برجام خارج شده و حق اجرای این مکانیسم را ندارد، اما درصورتیکه دمکراتها سر کار بیایند و آمریکا به میز مذاکره باز گردد و آنگاه تصمیم بگیرند تا "مکانیسم ماشه" را اجرا کنند، دیگر هیچ بهانهای برای هیچ طرفی باقی نمی ماند جز همکاری با آمریکا در شورای امنیت!
آنچه پیشبینی میشود، در صورتِ پیروزی هر یک از دو حزب "جمهوریخواه" و یا "دموکرات" در انتخابات پیش رویِ ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا، روزهای بسیار سیاهتر از آنچه اکنون هست، برای رژیم ایران محتمل است!
@kalemehtv
"مایکل مور " مستندساز طرفداران رژیم جمهوری اسلامی، که یکی از حامیان جدی نامزدی "برنی سندرز" دموکرات بود، اخیراً هشدار داده است که "دونالد ترامپ" در حال تکرار پیروزی ۲۰۱۶ است.
وی گفته است: متأسفم که مجبورم چنین واقعیتی را که در انتخابات پیش رو درحال وقوع است را اعلام کنم، تکرار نتیجه انتخابات ۲۰۱۶ محتمل است.
"مور" که یکی از معدود تحلیلگران سیاسی بود که پیروزی "دونالد ترامپ" بر "هیلاری کلینتون" را در سال ۲۰۱۶ پیش بینی کرد، گفت که "دونالد ترامپ" در ایالاتِ کلیدی، در مقایسه با نامزد حزب دموکرات ، "جو بایدن" هواداران بیشتری دارد و ما باید بسیار تلاش کنیم تا شرایط را عوض کنیم.
اما نظرسنجی جدید "رویترز" در اینخصوص که چهارشنبه ۱۹ شهریور منتشر شد، نتایجی متفاوت داشت، این نظرسنجی نشان داد که "جو بایدن" دموکرات از رئیس جمهور "دونالد ترامپ" ۱۲ درصد جلوتر است.
۵۲ درصد از رای دهندگان آمریکایی عنوان داشتند که قصد دارند در انتخابات آتی به "بایدن" رای دهند، در حالی که ۴۰ درصد از "ترامپ" حمایت می کنند. سه درصد نیز گفتهاند که به نامزد دیگری رأی می دهند و ۵ درصد گفتند، با اینکه کمتر از دو ماه به انتخابات ریاست جمهوری مانده، بلاتکلیف مانده اند.
این نظرسنجی نشان داد، حتی اگر رای دهندگان بلاتکلیف باقیمانده، تماماً حمایت خود را به "ترامپ" معطوف کنند، او همچنان از "بایدن" عقبتر است.
اما مجموع آراء مردم آمریکا به تنهایی تعیین کنندهی نهاییِ این انتخابات نیست، کاندیدای پیروز همیشه آن کسی نیست که بیشترین رای را در مجموع سطح آمریکا کسب میکند، درست اتفاقی که در سال ۲۰۱۶ برای "هیلاری کلینتون" افتاد. چهار سال پیش، "هیلاری کلینتون" دموکرات، آرای کلی بیشتری از ترامپ کسب کرد، اما رقیب جمهوری خواهِ او نهایتا پیروزِ انتخابات بود.
در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، نامزدها بر سر "آرای الکترال" رقابت میکنند. هر ایالت به نسبت جمعیتش تعداد مشخصی رای در "کالج الکترال" دارد که در مجموع شامل ۵۳۸ رای میشود. لذا نامزد پیروز کسی است، که حداقل ۲۷۰ رای کسب کند.
معنی این فرایند این است که مردم آمریکا وقتی به نامزد مورد علاقه خود رای میدهند در رقابتی ایالتی شرکت میکنند و نه رقابتی سراسری.
اما، درخصوص انتخابات آتیِ ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا، تا جایی که به ایران مربوط میشود، در صورت پیروزی "ترامپ" مواضع و نوع رفتار او درمقابل جمهوری اسلامی روشن است.
اما درصورتیکه دمکراتها بر سر کار بیایند، برخلاف تصوراتِ حامیان جمهوری اسلامی، آنها بدون وادار کردن رژیم ایران به کنار گذاشتن هرج و مرجطلبیهایش در منطقه، همچنین بدون توقف کامل توسعهطلبیهای هستهای و موشکی رژیم و حتی بدونِ رفع مشکلات حقوق بشری در ایران، تحریمها را لغو نخواهند نمود.
چراکه دموکراتها پیشرفتهای به دست آمده توسط "پرزیدنت ترامپ" را به راحتی از دست نخواهند داد. آنها آماده امتیازگیری هستند و بهانههای گوناگونی برای شانه خالی کردن از زیر بار لغو تحریمها دارند.
دموکراتها میتوانند بگویند، فلان قانون تحریمی را کنگره تصویب کرده است و نمیتوان لغو کرد و یا اینکه فعلا به زمان نیاز داریم تا بتوانیم دولت خود را مستقر کنیم و سیاستهای خود را پیگیری نماییم و بدین صورت روز به روز رژیم ایران زیر فشار تحریمها ضعیفتر و مردم ایران ناراضیتر خواهند شد.
در شرایطی که با افزایش ضعف روزافزون جمهوری اسلامی نفسهای این رژیم به شماره افتاده است، هرچه زمان بگذرد قدرت چانهزنیِ این رژیم در مقابل ایالات متحده آمریکا و در مذاکراتِ احتمالی پیشرو کمتر و جمهوری اسلامی برای بقاءِ خود، به امتیاز دهی بیشتری ناچار خواهد شد.
از سویی، اکنون بهانهی چین و روسیه در شورای امنیت برای مخالفت با ایالات متحده در اجرای "مکانیسم ماشه" این است که آمریکا از برجام خارج شده و حق اجرای این مکانیسم را ندارد، اما درصورتیکه دمکراتها سر کار بیایند و آمریکا به میز مذاکره باز گردد و آنگاه تصمیم بگیرند تا "مکانیسم ماشه" را اجرا کنند، دیگر هیچ بهانهای برای هیچ طرفی باقی نمی ماند جز همکاری با آمریکا در شورای امنیت!
آنچه پیشبینی میشود، در صورتِ پیروزی هر یک از دو حزب "جمهوریخواه" و یا "دموکرات" در انتخابات پیش رویِ ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا، روزهای بسیار سیاهتر از آنچه اکنون هست، برای رژیم ایران محتمل است!
⚫️گزارش و تحلیل #اختصاصی کلمه؛ وضعیت معترضان آبان۹۶ و دی۹۸ در زندانها
اعتراضهای سراسری مردمی دیماه ۱۳۹۶ و آبانماه ۱۳۹۸ در ایران، مجموعه اعتراضات رهبرینشدهٔ مردم علیه فقر، فساد و ظلم جاری در رژیم جمهوری اسلامی بود.
این اعتراضات با شعارهای معیشتی آغاز و دامنهٔ همگانی آن فراتر از مشکلات اقتصادی رفت و مخالفت با کلیت نظام جمهوری اسلامی بهویژه علیه ولایت فقیه را دربرگرفت.
مقامات قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی، معترضان را اغتشاشگران هدایت شده از سوی سرویسهای خارجی نامیدهاند و بسیاری از معترضین را برای جلوگیری از اعتراضات بیشتر به شلاق، حبسهای سنگین و اعدام محکوم کرده و میکنند.
عمده اتهامهای معترضین عبارتند از: توهین به ماموران، تمرد از دستور آنها، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، توهین به رهبری، تخریب اموال دولتی و اختلال در نظم عمومی.
وضعیت زندانیانِ اعتراضات مردمی دیماه۹۶ و آبانماه۹۸ که به اعتراف مسئولین نظام مجموعاً حدود ۱۵هزار نفر میباشند، بسیار اسفبار گزارش میشود. نهادهای صنفی و حقوق بشری و مجامع بینالمللی به دفعات نسبت به وضعیت بازداشت شدگان ابراز نگرانی کردهاند.
۹ ماه پس از اعتراضات آبانماه۹۸، بی بی سی فارسی اعلام کرد که دهها تن از معترضان با صدور احکام قطعی قضایی فقط در زندان فشافویه دوران محکومیت خود را می گذارند.
در فهرست افشا شدهی بی بی سی فارسی، این معترضان به یک تا ۹ سال حبس قطعی محکوم شدهاند. علاوه بر حبس، برای معترضان حکم شلاق از ۵۰ تا ۷۴ ضربه هم صادر شده است، چندین نفر هم حکم تبعید گرفتهاند.
"قاسم شعله سعدی" حقوقدان و زندانی سیاسی سابق، در مصاحبه با رادیو فردا درباره زندان فشافویه گفت، آب مصرفی زندانیان در سطلهای بزرگ زباله که کثیف هم بود ذخیره میشد و دیوارها در این زندان مملو از ساس بود، فضا برای زندانیان کم بود و برخی در راهروها میخوابیدند.
دستگاه قضائی جمهوری اسلامی به تازگی برای امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی سه تن از بازداشت شدگان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ حکم اعدام صادر کرده بود که کارزار کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی با هشتگ #نهبهاعدام جهانی شد و اجرای حکم را به تعویق انداخت.
اما بلافاصله احکام قضائی، ۵ نفر از بازداشتشدگان اعتراضات دی ۱۳۹۶ در اصفهان به نامهای مهدی صالحی، محمد بسطامی، مجید نظری کندری، هادی کیانی و عباس محمدی که در بهمن ۱۳۹۸، هرکدام به ۲ بار اعدام و ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده بودند قطعی شد. به گزارش "رادیو فردا" در ۹ مرداد ۱۳۹۹، تماس این ۵ نفر با خانوادههایشان قطع شده و این موضوع باعث نگرانی خانوادههای آنها شدهاست.
همچنین، "مصطفی صالحی" از دیگر بازداشتشدگان اعتراضات دی ۱۳۹۶ در کهریزسنگ اصفهان، در صبح ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ اعدام شد. "صالحی" به قتل یکی از نیروهای بسیج متهم شده بود. اتهام او در حالی است که جزئیات مشخصی بهجز اتهام اولیه ارائه نشدهاست. حتی مشخص نیست چه کسی وکالت او را برعهده داشت.
از سویی دیگر، "هرانا" از قول یکی از نزدیکان خانواده "امیرحسین مرادی" از دستگیرشدگان اعتراضات آبان ۹۸ نوشته است: امیرحسین به ما گفته است که در بازپرسیها، امین ناصری(از مسئولین دادسرای اوین) برای اعترافگیری با شوکر وی را مورد شکنجه قرار داده است.
"امیرحسین" همچنین گفته که ایستادن یکی از بازپرسان پلیس امنیت بر روی قفسه سینهام باعث ضربه دیدن دندههایم شد. امیرحسین گفته که در پلیس امنیت گیشا، برای اخذ اقرار مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتم.
این منبع به خبرگزاری حقوقبشری "هرانا" به نقل از "امیرحسین" گفت: همینطور پس از انتقال به اوین هم ۱۳ بار توسط ماموران وزارت اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفتم، آنها با وعده تحت درمان قرار گرفتنم برای بیماریام مرا مجبور به نوشتن اعترافات اجباری کردند.
"هرانا" مینویسد، سعید تمجیدی و محمد رجبی برای اخذ اقرار، توسط ماموران پلیس امنیت گیشا تحت ضرب و شتم شدید قرار گرفتهاند. این خبرگزاری حقوق بشری نوشت: آقایان رجبی و تمجیدی به نزدیکان خود گفتهاند، اتهامات مطروحه ناروا بوده و تحت شکنجه از ما اقرار اخذ شده است، ماموران طی بازجویی با لگد و باتوم ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
بسیاری از افرادی که در تظاهرات آبان۹۸ دستگیر و سپس آزاد شدند، عنوان میکنند که برای اعتراف به ارتباط با شبکههای خارج از کشور تحت فشار شدید بودهاند.
با وجود اینکه دستگاه قضائی جمهوری اسلامی هر هفته نشست خبری دارد، اما تا به امروز از اطلاعرسانی روشن در خصوص پرونده بازداشتیهای اعتراضهای دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ اجتناب کرده است.
@kalemehtv
اعتراضهای سراسری مردمی دیماه ۱۳۹۶ و آبانماه ۱۳۹۸ در ایران، مجموعه اعتراضات رهبرینشدهٔ مردم علیه فقر، فساد و ظلم جاری در رژیم جمهوری اسلامی بود.
این اعتراضات با شعارهای معیشتی آغاز و دامنهٔ همگانی آن فراتر از مشکلات اقتصادی رفت و مخالفت با کلیت نظام جمهوری اسلامی بهویژه علیه ولایت فقیه را دربرگرفت.
مقامات قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی، معترضان را اغتشاشگران هدایت شده از سوی سرویسهای خارجی نامیدهاند و بسیاری از معترضین را برای جلوگیری از اعتراضات بیشتر به شلاق، حبسهای سنگین و اعدام محکوم کرده و میکنند.
عمده اتهامهای معترضین عبارتند از: توهین به ماموران، تمرد از دستور آنها، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، توهین به رهبری، تخریب اموال دولتی و اختلال در نظم عمومی.
وضعیت زندانیانِ اعتراضات مردمی دیماه۹۶ و آبانماه۹۸ که به اعتراف مسئولین نظام مجموعاً حدود ۱۵هزار نفر میباشند، بسیار اسفبار گزارش میشود. نهادهای صنفی و حقوق بشری و مجامع بینالمللی به دفعات نسبت به وضعیت بازداشت شدگان ابراز نگرانی کردهاند.
۹ ماه پس از اعتراضات آبانماه۹۸، بی بی سی فارسی اعلام کرد که دهها تن از معترضان با صدور احکام قطعی قضایی فقط در زندان فشافویه دوران محکومیت خود را می گذارند.
در فهرست افشا شدهی بی بی سی فارسی، این معترضان به یک تا ۹ سال حبس قطعی محکوم شدهاند. علاوه بر حبس، برای معترضان حکم شلاق از ۵۰ تا ۷۴ ضربه هم صادر شده است، چندین نفر هم حکم تبعید گرفتهاند.
"قاسم شعله سعدی" حقوقدان و زندانی سیاسی سابق، در مصاحبه با رادیو فردا درباره زندان فشافویه گفت، آب مصرفی زندانیان در سطلهای بزرگ زباله که کثیف هم بود ذخیره میشد و دیوارها در این زندان مملو از ساس بود، فضا برای زندانیان کم بود و برخی در راهروها میخوابیدند.
دستگاه قضائی جمهوری اسلامی به تازگی برای امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی سه تن از بازداشت شدگان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ حکم اعدام صادر کرده بود که کارزار کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی با هشتگ #نهبهاعدام جهانی شد و اجرای حکم را به تعویق انداخت.
اما بلافاصله احکام قضائی، ۵ نفر از بازداشتشدگان اعتراضات دی ۱۳۹۶ در اصفهان به نامهای مهدی صالحی، محمد بسطامی، مجید نظری کندری، هادی کیانی و عباس محمدی که در بهمن ۱۳۹۸، هرکدام به ۲ بار اعدام و ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده بودند قطعی شد. به گزارش "رادیو فردا" در ۹ مرداد ۱۳۹۹، تماس این ۵ نفر با خانوادههایشان قطع شده و این موضوع باعث نگرانی خانوادههای آنها شدهاست.
همچنین، "مصطفی صالحی" از دیگر بازداشتشدگان اعتراضات دی ۱۳۹۶ در کهریزسنگ اصفهان، در صبح ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ اعدام شد. "صالحی" به قتل یکی از نیروهای بسیج متهم شده بود. اتهام او در حالی است که جزئیات مشخصی بهجز اتهام اولیه ارائه نشدهاست. حتی مشخص نیست چه کسی وکالت او را برعهده داشت.
از سویی دیگر، "هرانا" از قول یکی از نزدیکان خانواده "امیرحسین مرادی" از دستگیرشدگان اعتراضات آبان ۹۸ نوشته است: امیرحسین به ما گفته است که در بازپرسیها، امین ناصری(از مسئولین دادسرای اوین) برای اعترافگیری با شوکر وی را مورد شکنجه قرار داده است.
"امیرحسین" همچنین گفته که ایستادن یکی از بازپرسان پلیس امنیت بر روی قفسه سینهام باعث ضربه دیدن دندههایم شد. امیرحسین گفته که در پلیس امنیت گیشا، برای اخذ اقرار مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتم.
این منبع به خبرگزاری حقوقبشری "هرانا" به نقل از "امیرحسین" گفت: همینطور پس از انتقال به اوین هم ۱۳ بار توسط ماموران وزارت اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفتم، آنها با وعده تحت درمان قرار گرفتنم برای بیماریام مرا مجبور به نوشتن اعترافات اجباری کردند.
"هرانا" مینویسد، سعید تمجیدی و محمد رجبی برای اخذ اقرار، توسط ماموران پلیس امنیت گیشا تحت ضرب و شتم شدید قرار گرفتهاند. این خبرگزاری حقوق بشری نوشت: آقایان رجبی و تمجیدی به نزدیکان خود گفتهاند، اتهامات مطروحه ناروا بوده و تحت شکنجه از ما اقرار اخذ شده است، ماموران طی بازجویی با لگد و باتوم ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
بسیاری از افرادی که در تظاهرات آبان۹۸ دستگیر و سپس آزاد شدند، عنوان میکنند که برای اعتراف به ارتباط با شبکههای خارج از کشور تحت فشار شدید بودهاند.
با وجود اینکه دستگاه قضائی جمهوری اسلامی هر هفته نشست خبری دارد، اما تا به امروز از اطلاعرسانی روشن در خصوص پرونده بازداشتیهای اعتراضهای دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ اجتناب کرده است.
@kalemehtv
⚫️ گزارش و تحلیل #اختصاصی کلمه؛ مقایسه توان نظامی ایران و کشورهای قدرتمند خاورمیانه
از گذشته های دور نیروی نظامی به عنوان عاملی مهم در اداره و استقرار کشورها و ممالک مختلف بشمار می رفت؛ که پاسداری از مرزها و حفاظت امنیت داخل کشور را بعهده داشت. در دنیای مدرن امروزی، علیرغم تکامل فهم و شعور بشر، و وجود سازوکارهای همانند سازمان ملل برای برقراری صلح؛ هنوز ارتش ها از اهمیت بالای برخودار هستند و سالانه کشورهای مختلف هزینه های هنگفتی را صرف تجدید، توسعه و نگهداری نیروهای نظامی خود می کنند.
از لحاظ کاربردی، نیروی نظامی دو نقش عمده را ایفا می کنند؛ بالقوه و بالفعل. منظور از کاربرد بالفعل نیروی نظامی، استفاده عملی آن در میدان نبرد است اما کاربرد بالقوه آن، میزان تأثیر و قدرتی است که نیروی نظامی می تواند در صحنه ی سیاسی و توازن قوا از خود بروز دهد.
در این میان به نظر می رسد که تأثیر بالقوه نیروی نظامی به مراتب بیشتر از تأثیرات بالفعل آن در میدان نبرد است، زیرا در صورت بروز جنگی؛ معمولا نتایج آن در مدت معینی مشخص شده و همه چیز علیه طرف شکست خورده خاتمه پیدا می کند. اما همان نیروی نظامی می تواند تأثیرات بالقوه ی دراز مدتی در یک جنگ سرد منطقه ای داشته باشد.
در طی یکصد سال گذشته، منطقه خاورمیانه به دلیل وجود منابع انرژی، استراتژیک بودن و اختلافات مرزی و ایدئولوژیک و غیره؛ شاهد وقوع 10 جنگ بزرگ بوده که به طور میانگین هر 10 سال یک جنگ است، و لذا احتمال شعله ور شدن آتش جنگ در این منطقه همیشه وجود دارد.
در دهه های گذشته، ایالات متحده به عنوان تنها قدرت برتر جهانی، تلاش کرده تا پیوسته این منطقه را مطابق منافع خود آرام نگه داشته و از آن محافظت نماید. تا قبل از سقوط رژیم عراق؛ این کشور؛ سیاست مهار دوگانه را در قبال ایران در پیش گرفته بود، یعنی ایران و عراق هر کدام دیگری را مهار می نمودند و مانع توسعه طلبی و گسترش نفوذ آن در منطقه می شد.
اما با سقوط نظام عراق در سال 2003، این معادله به نفع ایران به هم خورد، و رژیم ایران فرصتی باور نکردنی برای نفوذ در کشورهای همجوار پیدا كرد که واکنش کشور سعودی و دیگر کشورهای عربی و جهان را در پی داشت.
با توجه به وجود احتمال وقوع جنگ در آینده ای نزدیک و یا دور، بررسی توان نظامی دو طرف در منطقه خاورمیانه می تواند روشن کننده ی نتیجه چنین جنگی باشد، ولی نباید فراموش کرد که اکنون در منطقه ی خاورمیانه 3 قدرت دیگر یعنی اسرائیل، مصر و ترکیه وجود دارند که بررسی توان نظامی آنها و مقایسه آن با توان نظامی ایران میتواند حائز اهمیت باشد.
در مقایسه دو کشور سعودی و ایران، از لحاظ جمعیت ایران با جمعیتی بیش از 80 ملیون نفر بر جمعیت 33 ملیون نفری سعودی برتری قابل ملاحظه دارد اما میزان رفاه و رضایت شهروندان سعودی به مراتب بیشتر از ایران بوده؛ طبق برآورد صندوق بین المللی پول درآمد سرانه یک سعودی 56 هزار دلار است در حالیکه هر ایرانی تنها 17 هزار دلار درآمد سرانه دارد؛ که این می تواند بر روحیه مردم و نیروهای نظامی تأثیر بسیار زیادی داشته باشد و از بروز نا آرامی ها و اعتراضات مردمی در حین جنگها جلوگیری بعمل آورد.
تعداد پرسنل نیروی نظامی مشغول به خدمت ایران کمی بیش از نیم ملیون نفر است، اما کشور سعودی تنها 230 هزار نظامی مشغول به خدمت دارد؛ البته ارتش سعودی به صورت حرفه ای اداره می شود و سربازان آن از میان داوطلبان استخدام می شوند؛ در این کشور سیستم سربازی نظام وظیفه وجود ندارد. در مقابل ایران هزاران جوان را وادار به ادای خدمت نظام وظیفه میکند و تمامی سربازان آن مجبور به ادای خدمت هستند و حقوقی دریافت نمی کنند؛ این امر نشان می دهد که سرباز سعودی از لحاظ توانائی جنگی، رفاه، آموزش و مهارت ها بر سرباز ایرانی برتری دارد.
طبق آمارهای ارائه شده از سوی سایت "گلوبال فایر" نیروی هوایی کشور سعودی دارای 879 جنگنده مدرن اف-15 ، تایفون و تورنادو است ولی ایران از دوران شاه تعدادی جنگنده ی اف-14، اف-4 و5 در اختیار دارد که به دلیل تحریم های آمریکا با مشکلاتی همچون تعمیر و نگهداری و تامین قطعات یدکی مواجه است و تنها جنگنده ی نسبتا مدرن نیروی هوایی ایران میگ-29 می باشد که ایران تنها 40 فروند آن را از روسیه خریداری کرده است.
از گذشته های دور نیروی نظامی به عنوان عاملی مهم در اداره و استقرار کشورها و ممالک مختلف بشمار می رفت؛ که پاسداری از مرزها و حفاظت امنیت داخل کشور را بعهده داشت. در دنیای مدرن امروزی، علیرغم تکامل فهم و شعور بشر، و وجود سازوکارهای همانند سازمان ملل برای برقراری صلح؛ هنوز ارتش ها از اهمیت بالای برخودار هستند و سالانه کشورهای مختلف هزینه های هنگفتی را صرف تجدید، توسعه و نگهداری نیروهای نظامی خود می کنند.
از لحاظ کاربردی، نیروی نظامی دو نقش عمده را ایفا می کنند؛ بالقوه و بالفعل. منظور از کاربرد بالفعل نیروی نظامی، استفاده عملی آن در میدان نبرد است اما کاربرد بالقوه آن، میزان تأثیر و قدرتی است که نیروی نظامی می تواند در صحنه ی سیاسی و توازن قوا از خود بروز دهد.
در این میان به نظر می رسد که تأثیر بالقوه نیروی نظامی به مراتب بیشتر از تأثیرات بالفعل آن در میدان نبرد است، زیرا در صورت بروز جنگی؛ معمولا نتایج آن در مدت معینی مشخص شده و همه چیز علیه طرف شکست خورده خاتمه پیدا می کند. اما همان نیروی نظامی می تواند تأثیرات بالقوه ی دراز مدتی در یک جنگ سرد منطقه ای داشته باشد.
در طی یکصد سال گذشته، منطقه خاورمیانه به دلیل وجود منابع انرژی، استراتژیک بودن و اختلافات مرزی و ایدئولوژیک و غیره؛ شاهد وقوع 10 جنگ بزرگ بوده که به طور میانگین هر 10 سال یک جنگ است، و لذا احتمال شعله ور شدن آتش جنگ در این منطقه همیشه وجود دارد.
در دهه های گذشته، ایالات متحده به عنوان تنها قدرت برتر جهانی، تلاش کرده تا پیوسته این منطقه را مطابق منافع خود آرام نگه داشته و از آن محافظت نماید. تا قبل از سقوط رژیم عراق؛ این کشور؛ سیاست مهار دوگانه را در قبال ایران در پیش گرفته بود، یعنی ایران و عراق هر کدام دیگری را مهار می نمودند و مانع توسعه طلبی و گسترش نفوذ آن در منطقه می شد.
اما با سقوط نظام عراق در سال 2003، این معادله به نفع ایران به هم خورد، و رژیم ایران فرصتی باور نکردنی برای نفوذ در کشورهای همجوار پیدا كرد که واکنش کشور سعودی و دیگر کشورهای عربی و جهان را در پی داشت.
با توجه به وجود احتمال وقوع جنگ در آینده ای نزدیک و یا دور، بررسی توان نظامی دو طرف در منطقه خاورمیانه می تواند روشن کننده ی نتیجه چنین جنگی باشد، ولی نباید فراموش کرد که اکنون در منطقه ی خاورمیانه 3 قدرت دیگر یعنی اسرائیل، مصر و ترکیه وجود دارند که بررسی توان نظامی آنها و مقایسه آن با توان نظامی ایران میتواند حائز اهمیت باشد.
در مقایسه دو کشور سعودی و ایران، از لحاظ جمعیت ایران با جمعیتی بیش از 80 ملیون نفر بر جمعیت 33 ملیون نفری سعودی برتری قابل ملاحظه دارد اما میزان رفاه و رضایت شهروندان سعودی به مراتب بیشتر از ایران بوده؛ طبق برآورد صندوق بین المللی پول درآمد سرانه یک سعودی 56 هزار دلار است در حالیکه هر ایرانی تنها 17 هزار دلار درآمد سرانه دارد؛ که این می تواند بر روحیه مردم و نیروهای نظامی تأثیر بسیار زیادی داشته باشد و از بروز نا آرامی ها و اعتراضات مردمی در حین جنگها جلوگیری بعمل آورد.
تعداد پرسنل نیروی نظامی مشغول به خدمت ایران کمی بیش از نیم ملیون نفر است، اما کشور سعودی تنها 230 هزار نظامی مشغول به خدمت دارد؛ البته ارتش سعودی به صورت حرفه ای اداره می شود و سربازان آن از میان داوطلبان استخدام می شوند؛ در این کشور سیستم سربازی نظام وظیفه وجود ندارد. در مقابل ایران هزاران جوان را وادار به ادای خدمت نظام وظیفه میکند و تمامی سربازان آن مجبور به ادای خدمت هستند و حقوقی دریافت نمی کنند؛ این امر نشان می دهد که سرباز سعودی از لحاظ توانائی جنگی، رفاه، آموزش و مهارت ها بر سرباز ایرانی برتری دارد.
طبق آمارهای ارائه شده از سوی سایت "گلوبال فایر" نیروی هوایی کشور سعودی دارای 879 جنگنده مدرن اف-15 ، تایفون و تورنادو است ولی ایران از دوران شاه تعدادی جنگنده ی اف-14، اف-4 و5 در اختیار دارد که به دلیل تحریم های آمریکا با مشکلاتی همچون تعمیر و نگهداری و تامین قطعات یدکی مواجه است و تنها جنگنده ی نسبتا مدرن نیروی هوایی ایران میگ-29 می باشد که ایران تنها 40 فروند آن را از روسیه خریداری کرده است.
kalemehtv شبکه جهانی کلمه
Photo
⚫️ گزارش و تحلیل #اختصاصی کلمه؛ قصد آمریکا برای فروش 50 فروند جنگنده فوق پیشرفته اف-35 به امارات متحده عربی/ قابلیتها و امتیازات این جنگندههای فوق پیشرفته چیست؟
📌 به گزارش شبکه جهانی کلمه، الیوت انگل ، نماینده مجلس نمایندگان آمریکا، پنجشنبه اظهار داشت، که کاخ سفید قصد خود را برای فروش هواپیماهای جنگنده فوق پیشرفته اف-35 به امارات متحده عربی را به کنگره آمریکا ابلاغ کرده است.
همزمان رویترز نیز این خبر را به نقل از چند منبع دیگر بازتاب داده است.
آنگونه که رویترز می گوید: کاخ سفید قصد دارد 50 فروند از این مدل هواپیما را به امارات بفروشد.
به گفته رویترز، واشنگتن و ابوظبی امیدوارند که قبل از دوم دسامبر، که روز ملی امارات متحده عربی است، توافق مزبور را نهایی و اعلام کنند.
کمیته روابط خارجی سنا و مجلس نمایندگان قرار است پیش از اتمام رسمی توافق نامه آن را بررسی کند.
از سوی دیگر، اسرائیل هفته گذشته اعلام کرد، پس از آنكه امارات متحده عربی به سومین كشور عربی عادی کننده روابط با اسرائیل تبدیل شد، با فروش هواپیماهای جنگنده ی اف-35 از سوی آمریکا به این کشور مخالفتی نخواهد کرد.
این بیانیه ی دولت اسرائیل، چشم پوشی این کشور از سیاست مخالفت کردن با فروش جنگنده های پیشرفته به هم پیمانان منطقه ای آمریکا از جمله مصر و اردن که سالها به آن پایبند بود، تلقی شده است.
📌اما قابلیت های هواپیماهای جنگنده فوق پیشرفته اف-35 چیست و چه کمکی در زمینه نظامی به امارات خواهد کرد؟
رسانه های معتبر و کارشناسان نظامی درباره قابلیت این جنگنده ها گفته اند: اف 35 به عنوان پیشرفتهترین و گرانترین جنگنده نسل پنجمی ساخت بشر و پیچیدهترین و قدرتمندترین جنگنده تاریخ از موقعیت بسیار ممتازی برای عبور از سامانههای دفاعی دنیا برخوردار است.
مغز این جنگنده با استفاده از ۵ سنسور مجزا شامل جنگ الکترونیک، رادار، ارتباطات، مسیریابی و شناسایی، سیستم هدفگیری الکترو-اپتیک و سیستم دیده وری توزیع شده کار می کند و درون این سیستمها بیش از ۸ میلیون خط کدنویسی پیچیده وجود دارد. به اعتقاد کارشناسان این تعداد از کدهای هر جنگندهای در ایالات متحده یا دیگر کشورهای جهان بیشتر است.
این هواپیما دارای یک برنامۀ رایانهای پیشرفته و متشکل از بیش از ۸ میلیون کد است؛ یعنی دستکم ۴ برابر بیشتر از نزدیکترین رقیب این هواپیما یعنی اف-۲۲.
این برنامۀ رایانهای پیشرفته، به کمک دانش هوش مصنوعی و ترکیب اطلاعات حسگرها، تصویری واضح و یکپارچه را مقابل دیدگان خلبان به نمایش میگذارد.
این هواپیما بیشترین تعداد حسگرها را در مقایسه با دیگر جنگندهها دارد و به همین دلیل توانایی کشف هواپیماها، موشکها و دیگر تجهیزات جنگی توسط آن، بسیار بیشتر از دیگر جنگندهها است.
از دیگر ویژگی های آن این است که این هواپیماها رادارگریز و تک سرنشین هستند و هدف اصلی از طراحی آنها انجام ماموریتهای تهاجمی و حمله است؛ اگرچه که دارای قابلیتهای لازم برای انجام ماموریتهای شناسایی و دفاع هوایی نیز هستند.
به گفته کارخانۀ سازنده این هواپیما، جنگنده اف-۳۵ در مقایسه با دیگر هواپیماهای جنگی نیاز به پشتیبانی لجستیکی کمی دارد با این وجود در یک نبرد هوایی، چهار برابر موثرتر از یک جنگنده معمولی و در یک نبرد زمینی، هشت برابر موثرتر از دیگر جنگندهها و در ماموریتهای شناسایی و دفاع هوایی، سه برابر موثرتر از جنگندههای معمولی است.
گفته می شود که قابلیت پنهان کاری (Stealth) و رادارگریزی آن نیز بطور قابل توجهی بالاست.
درباره مزیت دیگر این نوع هواپیما ها گفته می شود که سیستم «یکپارچۀ ساختار بال و بدنه» در جنگنده اف-۳۵ باعث شده است که علاوه بر تقویت توان رادارگریزی آن، حمل تسلیحات بیشتر در زیر بالها نیز ممکن شود.
هواپیمای اف-۳۵ توانایی حمل انواع سلاحهای جنگی، از هوا به هوا گرفته تا موشکهای کروز، هدایت لیزری، هدایت ماهوارهای، ضد کشتی و سلاح هستهای را دارد و از زمرۀ منعطفترین جنگندههای ساخته شده در جهان محسوب میشود که علاوه بر تسلیحات ساخت آمریکا، قابلیت حمل و استفاده از سلاحهای دیگر کشورهای جهان را نیز دارد.
از مزیت های دیگر این هواپیما این است که اتاقک خلبان اف-۳۵ شامل یک صفحه نمایش ِ عریضِ تماملمسی سراسرنما به اندازه ۲۰*۸ اینچ با تفکیکپذیری ۱۰۲۴ * ۲۵۶۰ پیکسل است. سامانه شناسایی گفتار موجود در اتاقک خلبان توسط کمپانی استرالیایی Adacel ساخته شده و طوری برنامهریزی شده که به خلبان امکان کار کردن با هواپیما را به صورت ویژهای میدهد. اف-۳۵ اولین هواپیمای عملیاتی آمریکا است که از این سامانه استفاده میکند، گرچه این سامانه در هارییر ۲ نیز مورد استفاده قرار گرفته بود و در دیگر جنگندهها به صورت آزمایشی استفاده شده بود که میتوان اف ۱۶ ویستا را در این میان نام برد
📌 به گزارش شبکه جهانی کلمه، الیوت انگل ، نماینده مجلس نمایندگان آمریکا، پنجشنبه اظهار داشت، که کاخ سفید قصد خود را برای فروش هواپیماهای جنگنده فوق پیشرفته اف-35 به امارات متحده عربی را به کنگره آمریکا ابلاغ کرده است.
همزمان رویترز نیز این خبر را به نقل از چند منبع دیگر بازتاب داده است.
آنگونه که رویترز می گوید: کاخ سفید قصد دارد 50 فروند از این مدل هواپیما را به امارات بفروشد.
به گفته رویترز، واشنگتن و ابوظبی امیدوارند که قبل از دوم دسامبر، که روز ملی امارات متحده عربی است، توافق مزبور را نهایی و اعلام کنند.
کمیته روابط خارجی سنا و مجلس نمایندگان قرار است پیش از اتمام رسمی توافق نامه آن را بررسی کند.
از سوی دیگر، اسرائیل هفته گذشته اعلام کرد، پس از آنكه امارات متحده عربی به سومین كشور عربی عادی کننده روابط با اسرائیل تبدیل شد، با فروش هواپیماهای جنگنده ی اف-35 از سوی آمریکا به این کشور مخالفتی نخواهد کرد.
این بیانیه ی دولت اسرائیل، چشم پوشی این کشور از سیاست مخالفت کردن با فروش جنگنده های پیشرفته به هم پیمانان منطقه ای آمریکا از جمله مصر و اردن که سالها به آن پایبند بود، تلقی شده است.
📌اما قابلیت های هواپیماهای جنگنده فوق پیشرفته اف-35 چیست و چه کمکی در زمینه نظامی به امارات خواهد کرد؟
رسانه های معتبر و کارشناسان نظامی درباره قابلیت این جنگنده ها گفته اند: اف 35 به عنوان پیشرفتهترین و گرانترین جنگنده نسل پنجمی ساخت بشر و پیچیدهترین و قدرتمندترین جنگنده تاریخ از موقعیت بسیار ممتازی برای عبور از سامانههای دفاعی دنیا برخوردار است.
مغز این جنگنده با استفاده از ۵ سنسور مجزا شامل جنگ الکترونیک، رادار، ارتباطات، مسیریابی و شناسایی، سیستم هدفگیری الکترو-اپتیک و سیستم دیده وری توزیع شده کار می کند و درون این سیستمها بیش از ۸ میلیون خط کدنویسی پیچیده وجود دارد. به اعتقاد کارشناسان این تعداد از کدهای هر جنگندهای در ایالات متحده یا دیگر کشورهای جهان بیشتر است.
این هواپیما دارای یک برنامۀ رایانهای پیشرفته و متشکل از بیش از ۸ میلیون کد است؛ یعنی دستکم ۴ برابر بیشتر از نزدیکترین رقیب این هواپیما یعنی اف-۲۲.
این برنامۀ رایانهای پیشرفته، به کمک دانش هوش مصنوعی و ترکیب اطلاعات حسگرها، تصویری واضح و یکپارچه را مقابل دیدگان خلبان به نمایش میگذارد.
این هواپیما بیشترین تعداد حسگرها را در مقایسه با دیگر جنگندهها دارد و به همین دلیل توانایی کشف هواپیماها، موشکها و دیگر تجهیزات جنگی توسط آن، بسیار بیشتر از دیگر جنگندهها است.
از دیگر ویژگی های آن این است که این هواپیماها رادارگریز و تک سرنشین هستند و هدف اصلی از طراحی آنها انجام ماموریتهای تهاجمی و حمله است؛ اگرچه که دارای قابلیتهای لازم برای انجام ماموریتهای شناسایی و دفاع هوایی نیز هستند.
به گفته کارخانۀ سازنده این هواپیما، جنگنده اف-۳۵ در مقایسه با دیگر هواپیماهای جنگی نیاز به پشتیبانی لجستیکی کمی دارد با این وجود در یک نبرد هوایی، چهار برابر موثرتر از یک جنگنده معمولی و در یک نبرد زمینی، هشت برابر موثرتر از دیگر جنگندهها و در ماموریتهای شناسایی و دفاع هوایی، سه برابر موثرتر از جنگندههای معمولی است.
گفته می شود که قابلیت پنهان کاری (Stealth) و رادارگریزی آن نیز بطور قابل توجهی بالاست.
درباره مزیت دیگر این نوع هواپیما ها گفته می شود که سیستم «یکپارچۀ ساختار بال و بدنه» در جنگنده اف-۳۵ باعث شده است که علاوه بر تقویت توان رادارگریزی آن، حمل تسلیحات بیشتر در زیر بالها نیز ممکن شود.
هواپیمای اف-۳۵ توانایی حمل انواع سلاحهای جنگی، از هوا به هوا گرفته تا موشکهای کروز، هدایت لیزری، هدایت ماهوارهای، ضد کشتی و سلاح هستهای را دارد و از زمرۀ منعطفترین جنگندههای ساخته شده در جهان محسوب میشود که علاوه بر تسلیحات ساخت آمریکا، قابلیت حمل و استفاده از سلاحهای دیگر کشورهای جهان را نیز دارد.
از مزیت های دیگر این هواپیما این است که اتاقک خلبان اف-۳۵ شامل یک صفحه نمایش ِ عریضِ تماملمسی سراسرنما به اندازه ۲۰*۸ اینچ با تفکیکپذیری ۱۰۲۴ * ۲۵۶۰ پیکسل است. سامانه شناسایی گفتار موجود در اتاقک خلبان توسط کمپانی استرالیایی Adacel ساخته شده و طوری برنامهریزی شده که به خلبان امکان کار کردن با هواپیما را به صورت ویژهای میدهد. اف-۳۵ اولین هواپیمای عملیاتی آمریکا است که از این سامانه استفاده میکند، گرچه این سامانه در هارییر ۲ نیز مورد استفاده قرار گرفته بود و در دیگر جنگندهها به صورت آزمایشی استفاده شده بود که میتوان اف ۱۶ ویستا را در این میان نام برد
kalemehtv شبکه جهانی کلمه
Photo
🔴 گزارش و #تحلیل #اختصاصی کلمه/ سوءاستفاده رژیم ایران از مهاجرین هزاره افغان
مهاجرین شیعهی هزاره افغانستان ساکن ایران، با به بازی گرفته شدن اعتقاداتشان و البته حمایتهای مالی و اعطای تابعیت ایرانی، تحت لوای لشکر فاطمیون، به ضلع سوم مثلث حشدالشعبی و حزبالله در کمک به توسعه طلبی آشکار رژیم ایران تبدیل شدهاند.
اکثر اعضای لشکر فاطمیون کسانی هستند که در دوران مهاجرت والدین فقیرشان به ایران، در این کشور بهدنیا آمدهاند و در حوزههای علمیه قم و مشهد درس خواندهاند. بیش از ۲/۵میلیون افغانستانی در ایران زندگی میکنند و یکسوم آنها، که غالبا شیعه هستند بهعنوان پناهنده پذیرفته شدهاند.
سپاه پاسداران بیشاز ۳۰هزار نفر از شیعیان هزاره افغانستانی را با آموزش نظامی، پرداخت حقوق ماهانه و اعطای تابعیت ایرانی به آنها و خانوادههایشان و همچنین واگذاری زمین و پرداخت وامهای بدون بهره مسکن و امتیازات اجتماعی به فرزاندانشان، در گردانهای لشکر فاطمیون بسیج کرده است.
لشکر فاطمیون، در استراتژی جنگهای نامتقارن رژیم ایران در خاورمیانه، نقش یک نیروی شبهنظامی فدایی را برای اهداف فرقهای رژیم ایران، ایفا میکنند، امروز در سوریه ، فردا در یمن و... یک طرف جنگ و درگیری خواهند بود.
جمهوری اسلامی در طی حدود ۱۰سال جنگ تمامعيار رژیم دیکتاتور بشار اسد با مردم سوریه، افزون بر اعزام نیروهای خود، لشکر «فاطمیون» هزاره افغانستان و تیپ «زینبیون»، متشکل از شیعیان هند و پاکستان را نیز، برای سرکوب مردم سوریه سازماندهی کرده است، سرکوبی که حدود یکمیلیون نفر کشته و بیش از ۱۰میلیون نفر آواره داشته است.
به گفته فرماندهان لشکر فاطمیون، طی این سالها دستکم ۳ هزار نفر از این ستیزهجویان کشته شدهاند. به گزارش «افق افغان» آمار کشتههای این گروه شبهنظامی بسیار بیشتر از آمار رسمیاست که این گروه اعلام کرده است.
ناظران و فعالان حقوق بشر همواره از اقدام جمهوری اسلامی برای بهرهکشی از وضعیت بد اقامت و معیشتی پناهجویان افغان در ایران برای جذب آنان به شرکت در درگیریهای منطقه از جمله سوریه انتقاد کردهاند.
سالهاست اعضای لشکر فاطمیون در مناطق مختلف خاک سوریه مستقر شدهاند و در پشتیبانی از دیکتاتوری بشار اسد با مردم دموکراسیخواه سوریه نبرد میکنند.
این گروه افراطی بارها با تشکر از آنچه «رهبری و درایت آیتالله خامنهای» خواندهاست، پیامهای تهدیدآمیز در لفافهای نیز برای کشورهای دیگر ارسال کرده است.
دولت افغانستان طی سنوات گذشته به دفعات از جمهوری اسلامی درخواست انحلال گروه فاطمیون را نمودهاست. دولت افغانستان معتقد است، سوءاستفاده از شهروندان افغانستان برای جنگ نیابتی، نهتنها با قوانین بینالمللی سازگاری ندارد، بلکه برای کشور افغانستان نیز تبعات خسارتباری دارد.
#اختصاصی
@kalemehtv
مهاجرین شیعهی هزاره افغانستان ساکن ایران، با به بازی گرفته شدن اعتقاداتشان و البته حمایتهای مالی و اعطای تابعیت ایرانی، تحت لوای لشکر فاطمیون، به ضلع سوم مثلث حشدالشعبی و حزبالله در کمک به توسعه طلبی آشکار رژیم ایران تبدیل شدهاند.
اکثر اعضای لشکر فاطمیون کسانی هستند که در دوران مهاجرت والدین فقیرشان به ایران، در این کشور بهدنیا آمدهاند و در حوزههای علمیه قم و مشهد درس خواندهاند. بیش از ۲/۵میلیون افغانستانی در ایران زندگی میکنند و یکسوم آنها، که غالبا شیعه هستند بهعنوان پناهنده پذیرفته شدهاند.
سپاه پاسداران بیشاز ۳۰هزار نفر از شیعیان هزاره افغانستانی را با آموزش نظامی، پرداخت حقوق ماهانه و اعطای تابعیت ایرانی به آنها و خانوادههایشان و همچنین واگذاری زمین و پرداخت وامهای بدون بهره مسکن و امتیازات اجتماعی به فرزاندانشان، در گردانهای لشکر فاطمیون بسیج کرده است.
لشکر فاطمیون، در استراتژی جنگهای نامتقارن رژیم ایران در خاورمیانه، نقش یک نیروی شبهنظامی فدایی را برای اهداف فرقهای رژیم ایران، ایفا میکنند، امروز در سوریه ، فردا در یمن و... یک طرف جنگ و درگیری خواهند بود.
جمهوری اسلامی در طی حدود ۱۰سال جنگ تمامعيار رژیم دیکتاتور بشار اسد با مردم سوریه، افزون بر اعزام نیروهای خود، لشکر «فاطمیون» هزاره افغانستان و تیپ «زینبیون»، متشکل از شیعیان هند و پاکستان را نیز، برای سرکوب مردم سوریه سازماندهی کرده است، سرکوبی که حدود یکمیلیون نفر کشته و بیش از ۱۰میلیون نفر آواره داشته است.
به گفته فرماندهان لشکر فاطمیون، طی این سالها دستکم ۳ هزار نفر از این ستیزهجویان کشته شدهاند. به گزارش «افق افغان» آمار کشتههای این گروه شبهنظامی بسیار بیشتر از آمار رسمیاست که این گروه اعلام کرده است.
ناظران و فعالان حقوق بشر همواره از اقدام جمهوری اسلامی برای بهرهکشی از وضعیت بد اقامت و معیشتی پناهجویان افغان در ایران برای جذب آنان به شرکت در درگیریهای منطقه از جمله سوریه انتقاد کردهاند.
سالهاست اعضای لشکر فاطمیون در مناطق مختلف خاک سوریه مستقر شدهاند و در پشتیبانی از دیکتاتوری بشار اسد با مردم دموکراسیخواه سوریه نبرد میکنند.
این گروه افراطی بارها با تشکر از آنچه «رهبری و درایت آیتالله خامنهای» خواندهاست، پیامهای تهدیدآمیز در لفافهای نیز برای کشورهای دیگر ارسال کرده است.
دولت افغانستان طی سنوات گذشته به دفعات از جمهوری اسلامی درخواست انحلال گروه فاطمیون را نمودهاست. دولت افغانستان معتقد است، سوءاستفاده از شهروندان افغانستان برای جنگ نیابتی، نهتنها با قوانین بینالمللی سازگاری ندارد، بلکه برای کشور افغانستان نیز تبعات خسارتباری دارد.
#اختصاصی
@kalemehtv
kalemehtv شبکه جهانی کلمه
Photo
🔴 گزارش و #تحلیل #اختصاصی کلمه/ دستان رژیم ایران حتی از زمان جنگ خالیتر است!
📌مقامات دولت آمریکا تحریمهای اعمال شده علیه رژیم ایران را سختترین و فلجکنندهترین تحریمها در طول تاریخ تمدن بشریت نامیدهاند.
📌بنا بر آمار ارائه شده توسط شرکت اطلاعات انرژی و ردیابی نفتکشها "کپلر" ، فروش نفت ایران پس از خروج آمریکا از توافق هستهای برجام، تا میزان ۴۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یافتهاست که این رقم از حجم فروش نفت ایران در دوران جنگ ایران و عراق هم پایینتر است.
📌با یک حساب سرانگشتی میتوان پیبرد که با درآمد کمتر از زمان جنگ با عراق و درحالیکه اکنون جمعیت کشور حدود ۳برابر آن زمان است و سطح توقعات مردم نیز بسیار بالاتر رفته است، چه بلایی بر سر معیشت مردم و سطح رفاه اجتماعی آمده است.
📌در دوران جنگ با عراق، فروش روزانه نفت ایران به زیر ۵۰۰هزاربشکه نمیرسید، درحالیکه در مقاطعی از سال ۲۰۱۹ میلادی، فروش نفت ایران، زیر ۱۰۰ هزار بشکه در روز را نیز تجربه کردهاست. درحالیکه فروش نفت ایران پس از توافق برجام و رفع تحریمهای دولت دوم احمدینژاد، به میزانی حدود ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در روز رسیده بود.
📌از دیگر سو "نارندرا مودی" نخستوزیر هند به عنوان عمدهترین خریدار نفت ایران، پس از عدم تمدید معافیت خرید نفت ایران توسط آمریکا، دستور توقف خرید نفت از ایران را صادر کرد که این اقدام پیشبینی نشده هند چنان معادلات حکومت آیتاللهها را برهم زد که حتی خطابههای آتشین ضدهندی نمایندگان رهبر جمهوری اسلامی در استانها را نیز به دنبالداشت.
📌مطابق با برآوردهای برخی کارشناسان اقتصادی، کسری بودجه دولت در سال ۱۳۹۹ حداقل ۲۰۰ هزار میلیارد تومان تخمین زده شده که بهنظر میرسد این موضوع علت اصلی استقراض ۱۰ هزار میلیارد تومانی دولت از بانک مرکزی بر اثر کاهش شدید صادرات نفت ایران است، معنی عبارت "استقراض دولت از بانک مرکزی" در واقع چاپ پول بدون پشتوانه است که مسبب اصلی تورم میباشد.
📌در ۲۳ آبان ۱۳۹۸ حسن روحانی به کسری بودجهٔ ۳۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت برای سال۱۳۹۹ اعتراف کرد و گفت:
📌بالاترین درآمد مالیاتی که برای سال ۱۳۹۹ پیشبینی شده، ۱۵۰ هزار میلیارد تومان است، اما برای اداره کشور به ۴۵۰ هزار میلیارد تومان نیاز است و حال باید پرسید ۳۰۰ هزار میلیارد تومان باقیمانده برای مخارج سال۱۳۹۹ کشور را باید از کجا آورد؟!
#اختصاصى
@kalemehtv
📌مقامات دولت آمریکا تحریمهای اعمال شده علیه رژیم ایران را سختترین و فلجکنندهترین تحریمها در طول تاریخ تمدن بشریت نامیدهاند.
📌بنا بر آمار ارائه شده توسط شرکت اطلاعات انرژی و ردیابی نفتکشها "کپلر" ، فروش نفت ایران پس از خروج آمریکا از توافق هستهای برجام، تا میزان ۴۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یافتهاست که این رقم از حجم فروش نفت ایران در دوران جنگ ایران و عراق هم پایینتر است.
📌با یک حساب سرانگشتی میتوان پیبرد که با درآمد کمتر از زمان جنگ با عراق و درحالیکه اکنون جمعیت کشور حدود ۳برابر آن زمان است و سطح توقعات مردم نیز بسیار بالاتر رفته است، چه بلایی بر سر معیشت مردم و سطح رفاه اجتماعی آمده است.
📌در دوران جنگ با عراق، فروش روزانه نفت ایران به زیر ۵۰۰هزاربشکه نمیرسید، درحالیکه در مقاطعی از سال ۲۰۱۹ میلادی، فروش نفت ایران، زیر ۱۰۰ هزار بشکه در روز را نیز تجربه کردهاست. درحالیکه فروش نفت ایران پس از توافق برجام و رفع تحریمهای دولت دوم احمدینژاد، به میزانی حدود ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در روز رسیده بود.
📌از دیگر سو "نارندرا مودی" نخستوزیر هند به عنوان عمدهترین خریدار نفت ایران، پس از عدم تمدید معافیت خرید نفت ایران توسط آمریکا، دستور توقف خرید نفت از ایران را صادر کرد که این اقدام پیشبینی نشده هند چنان معادلات حکومت آیتاللهها را برهم زد که حتی خطابههای آتشین ضدهندی نمایندگان رهبر جمهوری اسلامی در استانها را نیز به دنبالداشت.
📌مطابق با برآوردهای برخی کارشناسان اقتصادی، کسری بودجه دولت در سال ۱۳۹۹ حداقل ۲۰۰ هزار میلیارد تومان تخمین زده شده که بهنظر میرسد این موضوع علت اصلی استقراض ۱۰ هزار میلیارد تومانی دولت از بانک مرکزی بر اثر کاهش شدید صادرات نفت ایران است، معنی عبارت "استقراض دولت از بانک مرکزی" در واقع چاپ پول بدون پشتوانه است که مسبب اصلی تورم میباشد.
📌در ۲۳ آبان ۱۳۹۸ حسن روحانی به کسری بودجهٔ ۳۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت برای سال۱۳۹۹ اعتراف کرد و گفت:
📌بالاترین درآمد مالیاتی که برای سال ۱۳۹۹ پیشبینی شده، ۱۵۰ هزار میلیارد تومان است، اما برای اداره کشور به ۴۵۰ هزار میلیارد تومان نیاز است و حال باید پرسید ۳۰۰ هزار میلیارد تومان باقیمانده برای مخارج سال۱۳۹۹ کشور را باید از کجا آورد؟!
#اختصاصى
@kalemehtv
kalemehtv شبکه جهانی کلمه
Photo
🔴 گزارش #اختصاصی کلمه/ فقر و افزایش کلیهفروشی
جمهوری اسلامی آمار دقیقی از فروش کلیه منتشر نمیکند اما طبق آمارهای جهانی، در سالیان گذشته کلیه فروشی در ایران افزایش داشتهاست این فاجعه به حدی رسید که در آذر ۹۷، وزارت بهداشت، هرگونه آگهی و تبلیغ دربارهٔ فروش کلیه در اینترنت را ممنوع کرد.
بر اساس آمارهای جهانی، کشور ایران یکی پیشروترین کشورها در زمینه فروش عضو است و به گفته رئیس مرکز مدیریت پیوند و درمان بیماریهای وزارت بهداشت، پیوند کلیه به بیش از ۵۰ هزار مورد رسیده و رئیس قطب اورولوژی ایران هم گفت ایران طی ۳۳ سال گذشته ۴۵ هزار پیوند کلیه داشتهاست و هر سال ۲ هزار و ۵۰۰ پیوند کلیه صورت میگیرد و ایران در زمینه تعداد پیوند کلیه بسیار جلوتر از کشورهای جهان مانند آمریکا است.
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در مورد خط فقر، اهدا کنندگان کلیه بیشتر برای تأمین هزینههای زندگی اقدام به کلیه فروشی میکنند.
یک پزشک فوق تخصص بیماریهای کلیه و فشار خون در زنجان گفت بیشتر کلیه فروشان را مردانی تشکیل میدهند که بخاطر مشکلات اقتصادی اقدام به این عمل میکنند که اغلب به دلایلی نظیر بدهی، دیهی تصادف و برای نجات از افتادن به زندان این کار را انتخاب میکنند.
در این میان شمار مراجعه کنندگانی که با انگیزه خیرخواهانه خواستار اهدا یا فروش کلیه خود باشند بسیار ناچیز است و بیشتر آنان نیز از طبقه متوسط و پایین هستند.
یک آگهی فروش کلیه در معدن مس چهارگنبد در استان کرمان با واکنش فضای مجازی شد که در پارچه ای به همراه شماره تلفن، نوشته شده بود، به دلیل فقر مالی تعدادی از کارکنان مجتمع مس چهارگنبد کلیه خود را به فروش میرسانند.
رئیس شورای اسلامی کارگران مس چهارگنبد اظهار کرد زندگی کارگران به جایی رسیده که نان شب ندارند در نتیجه تصمیم گرفتند شماره موبایل بدهند و کلیههایشان را بفروشند.
او گفت وضعیت کارگران معدن چهارگنبد به قدری بد است که کارگران مستاجرند، بدهکاری دارند، وقتی حقوق میگرفتند نمیتوانستند زندگیشان را بچرخانند و ماهها است بیپول هستند.
به دلیل فقر روزافزون مردم، متاسفانه ایندست موارد روز به روز در سطح کشور بیشتر میشود و در چندسال اخیر، این دایره از فروش کلیه، به فروش کبد، فروش قرنیه چشم و حتی فروش قلب نیز گسترده شده است.
#اختصاصى
@kalemehtv
جمهوری اسلامی آمار دقیقی از فروش کلیه منتشر نمیکند اما طبق آمارهای جهانی، در سالیان گذشته کلیه فروشی در ایران افزایش داشتهاست این فاجعه به حدی رسید که در آذر ۹۷، وزارت بهداشت، هرگونه آگهی و تبلیغ دربارهٔ فروش کلیه در اینترنت را ممنوع کرد.
بر اساس آمارهای جهانی، کشور ایران یکی پیشروترین کشورها در زمینه فروش عضو است و به گفته رئیس مرکز مدیریت پیوند و درمان بیماریهای وزارت بهداشت، پیوند کلیه به بیش از ۵۰ هزار مورد رسیده و رئیس قطب اورولوژی ایران هم گفت ایران طی ۳۳ سال گذشته ۴۵ هزار پیوند کلیه داشتهاست و هر سال ۲ هزار و ۵۰۰ پیوند کلیه صورت میگیرد و ایران در زمینه تعداد پیوند کلیه بسیار جلوتر از کشورهای جهان مانند آمریکا است.
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در مورد خط فقر، اهدا کنندگان کلیه بیشتر برای تأمین هزینههای زندگی اقدام به کلیه فروشی میکنند.
یک پزشک فوق تخصص بیماریهای کلیه و فشار خون در زنجان گفت بیشتر کلیه فروشان را مردانی تشکیل میدهند که بخاطر مشکلات اقتصادی اقدام به این عمل میکنند که اغلب به دلایلی نظیر بدهی، دیهی تصادف و برای نجات از افتادن به زندان این کار را انتخاب میکنند.
در این میان شمار مراجعه کنندگانی که با انگیزه خیرخواهانه خواستار اهدا یا فروش کلیه خود باشند بسیار ناچیز است و بیشتر آنان نیز از طبقه متوسط و پایین هستند.
یک آگهی فروش کلیه در معدن مس چهارگنبد در استان کرمان با واکنش فضای مجازی شد که در پارچه ای به همراه شماره تلفن، نوشته شده بود، به دلیل فقر مالی تعدادی از کارکنان مجتمع مس چهارگنبد کلیه خود را به فروش میرسانند.
رئیس شورای اسلامی کارگران مس چهارگنبد اظهار کرد زندگی کارگران به جایی رسیده که نان شب ندارند در نتیجه تصمیم گرفتند شماره موبایل بدهند و کلیههایشان را بفروشند.
او گفت وضعیت کارگران معدن چهارگنبد به قدری بد است که کارگران مستاجرند، بدهکاری دارند، وقتی حقوق میگرفتند نمیتوانستند زندگیشان را بچرخانند و ماهها است بیپول هستند.
به دلیل فقر روزافزون مردم، متاسفانه ایندست موارد روز به روز در سطح کشور بیشتر میشود و در چندسال اخیر، این دایره از فروش کلیه، به فروش کبد، فروش قرنیه چشم و حتی فروش قلب نیز گسترده شده است.
#اختصاصى
@kalemehtv
#اختصاصی_کلمه
🔴 دو شهروند اهل سنت هرمزگان با قید وثیقه آزاد شدند
شبکه جهانی کلمه / مسعود کرک و خالد راحتی دو شهروند اهل سنت شهر هنگویه بستک هرمزگان، که روز سه شنبه ۴ بهمن بازداشت شده بودند، پس از ۱۴ روز بازداشت در اطلاعات بستک، روز سه شنبه ۱۸ بهمن با قید وثیقه آزاد شدند.
بیشتر بخوانید
https://www.kalemeh.tv/1401/11/50530/
🔴 دو شهروند اهل سنت هرمزگان با قید وثیقه آزاد شدند
شبکه جهانی کلمه / مسعود کرک و خالد راحتی دو شهروند اهل سنت شهر هنگویه بستک هرمزگان، که روز سه شنبه ۴ بهمن بازداشت شده بودند، پس از ۱۴ روز بازداشت در اطلاعات بستک، روز سه شنبه ۱۸ بهمن با قید وثیقه آزاد شدند.
بیشتر بخوانید
https://www.kalemeh.tv/1401/11/50530/
#اختصاصی_کلمه
👈شبکه جهانی کلمه | احمد آذرکمند شهروند اهل سنت هنگویه از توابع بستک استان هرمزگان، در 15 آذرماه 1401، توسط اداراه اطلاعات شهر بستک بازداشت و در 30 آذر از بازداشت آزاد شده است.
یک منبع مطلع در این مورد به شبکه کلمه گفت: نیروهای سرکوبگر، موتورسیکلت این شهروند به شدت با خودرو زدند و پس از آن موتورسیکلت او را آتش زدند.
این منبع افزود: پس از شکنجه های زیاد، چند تا از مهره های کمر این شهروند با چکش در اداره اطلاعات این شهر شکسته شده و اکنون فلج روی تخت افتاده و قدرت تکلم را نیز از دست داده است.
این منبع در ادامه گفت: آقای آذرکمند کارگر، متاهل و دارای سه فرزند دختر است و 70 درصد بدنش دچار معلولیت است.
🌐 Twitter | Instagram | Youtube | Web | Telegram
👈شبکه جهانی کلمه | احمد آذرکمند شهروند اهل سنت هنگویه از توابع بستک استان هرمزگان، در 15 آذرماه 1401، توسط اداراه اطلاعات شهر بستک بازداشت و در 30 آذر از بازداشت آزاد شده است.
یک منبع مطلع در این مورد به شبکه کلمه گفت: نیروهای سرکوبگر، موتورسیکلت این شهروند به شدت با خودرو زدند و پس از آن موتورسیکلت او را آتش زدند.
این منبع افزود: پس از شکنجه های زیاد، چند تا از مهره های کمر این شهروند با چکش در اداره اطلاعات این شهر شکسته شده و اکنون فلج روی تخت افتاده و قدرت تکلم را نیز از دست داده است.
این منبع در ادامه گفت: آقای آذرکمند کارگر، متاهل و دارای سه فرزند دختر است و 70 درصد بدنش دچار معلولیت است.
🌐 Twitter | Instagram | Youtube | Web | Telegram
🔴حربه جدید نظام آخوندی برای جلوگیری از ریزش نیروهای نظامی
#اختصاصی_کلمه
به گزارش شبکه جهانی کلمه و بنا بر گزارشهای دریافتی از سوی برخی از مأموران و پرسنل نظامی حکومتی در ایران به این شبکه، بسیاری از افسران و نیروهای نظامی در ایران به اکراه در خدمت مانده و از ماندن زیر پرچم نظام احساس سرخوردگی دارند.
بنا بر این گزارش فرماندهان ارشد نظام و مسئولان اطلاعاتی با ساختن شایعات و سخنان دروغین و بیاساس تلاش میکنند تا از ریزش نیروهای خود جلوگیری کرده و آنها را به سرکوب هرچه بیشتر مردم تشویق کنند.
در یکی از این موارد آنها به افراد خود القاء کردهاند که علت باپرجا ماندن اعتراضات در مناطق اهل سنت حمایت عربستان سعودی است.
نظام با استفاده از این حربهی دروغین میخواهد مردم دیگر شهرهای کشور را از همراهی با مردم بلوچستان و کردستان دلسرد کند.
🌐 Twitter | Instagram | Youtube | Web | Telegram
#اختصاصی_کلمه
به گزارش شبکه جهانی کلمه و بنا بر گزارشهای دریافتی از سوی برخی از مأموران و پرسنل نظامی حکومتی در ایران به این شبکه، بسیاری از افسران و نیروهای نظامی در ایران به اکراه در خدمت مانده و از ماندن زیر پرچم نظام احساس سرخوردگی دارند.
بنا بر این گزارش فرماندهان ارشد نظام و مسئولان اطلاعاتی با ساختن شایعات و سخنان دروغین و بیاساس تلاش میکنند تا از ریزش نیروهای خود جلوگیری کرده و آنها را به سرکوب هرچه بیشتر مردم تشویق کنند.
در یکی از این موارد آنها به افراد خود القاء کردهاند که علت باپرجا ماندن اعتراضات در مناطق اهل سنت حمایت عربستان سعودی است.
نظام با استفاده از این حربهی دروغین میخواهد مردم دیگر شهرهای کشور را از همراهی با مردم بلوچستان و کردستان دلسرد کند.
🌐 Twitter | Instagram | Youtube | Web | Telegram
#اختصاصی_کلمه
👈 به گزارش شبکه جهانی کلمه به نقل از منابع آگاه نزدیک به مولانا عبدالحمید، مقامات امنیتی در پاسخ به درخواست برای آزادسازی علمای اهل سنت از جمله مفتی رخشانی و مولوی مرادزهی گفتهاند که این علما نزد ما گروگان بوده و تا زمانی که مولانا عبدالحمید سکوت نکند آنها را آزاد نمیکنیم.
به گفته این منبع آگاه، مسئولان امنیتی گفتهاند که در صورت تداوم انتقادات از سوی مولوی عبدالحمید ما بقیه علمای اهل سنت بلوچستان را دستگیر میکنیم و برای همه جا داریم.
🌐 Twitter | Instagram | Youtube | Web | Telegram
👈 به گزارش شبکه جهانی کلمه به نقل از منابع آگاه نزدیک به مولانا عبدالحمید، مقامات امنیتی در پاسخ به درخواست برای آزادسازی علمای اهل سنت از جمله مفتی رخشانی و مولوی مرادزهی گفتهاند که این علما نزد ما گروگان بوده و تا زمانی که مولانا عبدالحمید سکوت نکند آنها را آزاد نمیکنیم.
به گفته این منبع آگاه، مسئولان امنیتی گفتهاند که در صورت تداوم انتقادات از سوی مولوی عبدالحمید ما بقیه علمای اهل سنت بلوچستان را دستگیر میکنیم و برای همه جا داریم.
🌐 Twitter | Instagram | Youtube | Web | Telegram