This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🏅موفقیت، توانایی حرکت از یک شکست به شکست دیگرست، بدون از دست دادن انگیزه ...
#چرچیل
❇️ معروف ترین شکستهای دنیا. باور نکردنی...!
#بی_نظیره_این_کلیپ
@karnil
#چرچیل
❇️ معروف ترین شکستهای دنیا. باور نکردنی...!
#بی_نظیره_این_کلیپ
@karnil
🔺 باید آنقدر سمج باشید که سختیها در مقابل تلاش و ممارست شما کم بیاورند.
✔️ شک نکنید که هر لحظه که کم بیاورید شکست خوردهاید.فراموش نکنید که برای رسیدن به موفقیت باید با سختیها و دشواریها مبارزه کنید و سدها را از مقابل راهتان بردارید.
👈 باید مسیر را طی کنید و باید موفق شوید. این شما نیستید که کم میآورید، سختیها باید خسته شوند.
@karnil
✔️ شک نکنید که هر لحظه که کم بیاورید شکست خوردهاید.فراموش نکنید که برای رسیدن به موفقیت باید با سختیها و دشواریها مبارزه کنید و سدها را از مقابل راهتان بردارید.
👈 باید مسیر را طی کنید و باید موفق شوید. این شما نیستید که کم میآورید، سختیها باید خسته شوند.
@karnil
🔺 دو ویژگی تعیین کننده افراد موفق:
💠 افراد موفق هنگام مواجهه با موقعیتهای جدید و تغییرات بزرگ به خود میگویند: "میدونم این موقعیت ترسناکه اما انجامش میدم"
و شعارشان این است: "بترس ولی انجام بده" افراد موفق هنگام روبرو شدن با چالشهای بزرگ و موقعیتهای مبهم به جای اینکه بگویند: " اگر نشد چی؟ "
👈 به خود میگویند: " اگر شد چی؟" " اگر این بار موفق شدم چی؟"
" اگر جواب مثبت بود چی؟" این تغییر رویکرد و تغییر نگرش شما را از یک فرد منفی گرای ناخودآگاه به فردی مثبت اندیش تبدیل میکند.
❌ یادتان باشد وقتی میترسید احتمال گرفتن تصمیمهای اشتباه زیاد است.
#ترس_از_شکست
@karnil
💠 افراد موفق هنگام مواجهه با موقعیتهای جدید و تغییرات بزرگ به خود میگویند: "میدونم این موقعیت ترسناکه اما انجامش میدم"
و شعارشان این است: "بترس ولی انجام بده" افراد موفق هنگام روبرو شدن با چالشهای بزرگ و موقعیتهای مبهم به جای اینکه بگویند: " اگر نشد چی؟ "
👈 به خود میگویند: " اگر شد چی؟" " اگر این بار موفق شدم چی؟"
" اگر جواب مثبت بود چی؟" این تغییر رویکرد و تغییر نگرش شما را از یک فرد منفی گرای ناخودآگاه به فردی مثبت اندیش تبدیل میکند.
❌ یادتان باشد وقتی میترسید احتمال گرفتن تصمیمهای اشتباه زیاد است.
#ترس_از_شکست
@karnil
📢 آدمیان جاودان میشدند... اگر در مییافتند که از یک آغازند؛ و به یک پایان خواهند رفت... که در عبور از این یگانه راه... یکدگر را ببینند و ویران نکنند! که به هم عشق هدیه دهند! آنگاه زمین سپید میگشت... از رنگ صلح... و آبی آسمان درخششی بس عظیم مییافت... آه! آدمیان جاوید میشدند، اگر در مییافتند...!
#عشق_ورزیدن
@karnil
#عشق_ورزیدن
@karnil
⏳ زمان مناسب هيچگاه فرا نمي رسد!
👈 شما هميشه خيلي جوان، خيلي پير، خيلي گرفتار، خيلي خسته يا چيز ديگريد! اگر هميشه دنبال زمان مناسب بگرديد، هرگز به خواسته هايتان نخواهيد رسيد!
#اقدام_کنید
@karnil
👈 شما هميشه خيلي جوان، خيلي پير، خيلي گرفتار، خيلي خسته يا چيز ديگريد! اگر هميشه دنبال زمان مناسب بگرديد، هرگز به خواسته هايتان نخواهيد رسيد!
#اقدام_کنید
@karnil
🌱 طبیعت به ما چیزی یاد میدهد:
🔆 اکثر دانه ها هرگز رشد نمیکنند! پس اگر واقعا میخواهید چیزی اتفاق بیفتد، بهتر است بیش از یکبار تلاش کنید.
@karnil
🔆 اکثر دانه ها هرگز رشد نمیکنند! پس اگر واقعا میخواهید چیزی اتفاق بیفتد، بهتر است بیش از یکبار تلاش کنید.
@karnil
🔳 تنها چیزی که میتونه زندگی ما رو جذاب کنه اعتقاد به این هست که ما میتونیم روياهامون رو به واقعیت تبدیل کنیم.
🖋 پائولو کوئیلیو
@karnil
🖋 پائولو کوئیلیو
@karnil
#ارزش_زمان⚠️
🔸 برای اطلاع از ارزش #یک_سال، نظر دانشجویی را بپرسید که در امتحان پایان سال مردود شده است.
🔹 برای اطلاع از ارزش #یک_ماه، نظر مادری را بپرسید که کودک نارس به دنیا آورده است.
🔸 برای اطلاع از ارزش #یک_هفته، نظر سردبیر یک هفته نامه را بپرسید.
🔹 براي اطلاع از ارزش #یک_روز، نظر کارگر روزمزدی را بپرسید که شش فرزند دارد.
🔸 برای اطلاع از ارزش #یک_ساعت، نظر عاشقی در حال انتظار را بپرسید.
🔹 برای اطلاع از ارزش #یک_دقیقه، نظر کسی را بپرسید که دیر به قطار رسیده است.
🔸 برای اطلاع از ارزش #یک_ثانيه، نظر کسی را بپرسید که از حادثه ای جان سالم به در برده است.
🔹 برای اطلاع از ارزش #یک_هزارم_ثانيه، نظر برنده مدال نقره مسابقات المپیک را بپرسید.
@karnil
🔸 برای اطلاع از ارزش #یک_سال، نظر دانشجویی را بپرسید که در امتحان پایان سال مردود شده است.
🔹 برای اطلاع از ارزش #یک_ماه، نظر مادری را بپرسید که کودک نارس به دنیا آورده است.
🔸 برای اطلاع از ارزش #یک_هفته، نظر سردبیر یک هفته نامه را بپرسید.
🔹 براي اطلاع از ارزش #یک_روز، نظر کارگر روزمزدی را بپرسید که شش فرزند دارد.
🔸 برای اطلاع از ارزش #یک_ساعت، نظر عاشقی در حال انتظار را بپرسید.
🔹 برای اطلاع از ارزش #یک_دقیقه، نظر کسی را بپرسید که دیر به قطار رسیده است.
🔸 برای اطلاع از ارزش #یک_ثانيه، نظر کسی را بپرسید که از حادثه ای جان سالم به در برده است.
🔹 برای اطلاع از ارزش #یک_هزارم_ثانيه، نظر برنده مدال نقره مسابقات المپیک را بپرسید.
@karnil
🎇 اگر میخواهید دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنید، نگاهی به خود بیندازید و بعد تغییری که لازم است بدهید.
@karnil
@karnil
مثبت اندیشی و دوری از افکار منفی باورهای شما را به سمت مثبت بودن و سبز بودن هدایت می کند، و باورهای مثبت، زندگی شما را به سمت خوشبختی راهبری می کند.
#یک_کارنیلی_همیشه_مثبت_فکر_می_کند💚
@karnil
#یک_کارنیلی_همیشه_مثبت_فکر_می_کند💚
@karnil
✅ افکار منفی منجر به اتفاقات منفی، و اندیشه های مثبت شرایط و رخدادهای مثبت را به همراه می آورد. انسان با کنترل فکر میتواند کنترل سرنوشت خویش را به دست بگیرد. راز اقتدار و خوشبختی آدمي در همین نکته نهفته است.
@karnil
@karnil
✅ ام بی تی آی معتبرترین آزمون خودشناسی جهانه که باعث میشه جزئیات روانی شما با دقت زیادی روشن بشه، علاوه بر این با شخصیت و درون افراد اطرافمون (همسر،فرزند،دوست،همکار،مدیر) هم می تونیم آشنا بشیم و برای بهبود روابطمون با آنها تلاش کنیم.
🔆 این آزمون ۴بردار و ۸ قطب و۱۶ تیپ شخصیتی داره.
✔️ برونگرا e /درونگرا I : انرژی تو از کجا میگیری؟
✔️ حسی S/شمی N : منطقی و عینی هستی یا حس ششمت کار می کنه؟
✔️ فکری T /احساسی S : تصمیاتتو بر اساس ارزشهای شخصیت میگیری یا بر اساس ساختار فکرت؟
✔️ داوری کننده J/ملاحظه کننده P :جهت گیریت در زندگی به چه صورته؟
🎲 بر اساس این ۱۶ تیپ ما چهار سبک خلق و خو داریم
✔️ وظیفه جو SJ: مفید و خدمتگزار، کارشونم استاندارد انجام میدن.
✔️ عملگرا SP: محتاج آزادی عمل هستن.
✔️ جویای دانش NT: دنبال شناخت دنیا هستند، به قدرت ذهنشون اهمیت میدن.
✔️ آرمانگرا NF: دوست دارن خود و دیگران بشناسن
🎯 شما کدام تیپ شخصیتی هستید؟ و ویژگی اصلی شخصیت شما چیه🤔 کامنت بزارید.🌸
برای شرکت در آزمون به لینک زیر بروید:
karnil.com/mbti
🔆 این آزمون ۴بردار و ۸ قطب و۱۶ تیپ شخصیتی داره.
✔️ برونگرا e /درونگرا I : انرژی تو از کجا میگیری؟
✔️ حسی S/شمی N : منطقی و عینی هستی یا حس ششمت کار می کنه؟
✔️ فکری T /احساسی S : تصمیاتتو بر اساس ارزشهای شخصیت میگیری یا بر اساس ساختار فکرت؟
✔️ داوری کننده J/ملاحظه کننده P :جهت گیریت در زندگی به چه صورته؟
🎲 بر اساس این ۱۶ تیپ ما چهار سبک خلق و خو داریم
✔️ وظیفه جو SJ: مفید و خدمتگزار، کارشونم استاندارد انجام میدن.
✔️ عملگرا SP: محتاج آزادی عمل هستن.
✔️ جویای دانش NT: دنبال شناخت دنیا هستند، به قدرت ذهنشون اهمیت میدن.
✔️ آرمانگرا NF: دوست دارن خود و دیگران بشناسن
🎯 شما کدام تیپ شخصیتی هستید؟ و ویژگی اصلی شخصیت شما چیه🤔 کامنت بزارید.🌸
برای شرکت در آزمون به لینک زیر بروید:
karnil.com/mbti
عشق کافی نیست!
مردمان جهان در حال توسعه همیشه ازین متعجبند که چرا همواره «در حال» توسعهاند. چرا همان تجهیزات و تشکیلات صنعتی را که در کشورهای صنعتی و توسعهیافته هست وارد کشور میکنیم اما باز یک جای کار میلنگد؟ البته در همینکه توسعه را به شکوفایی صنعتی و مگاپروژههای عمرانی خلاصه میکنند دلیل کافی موجود هست برای چرایی درماندگیشان. اما حتی در همان حوزههای آبادانی هم دچار سوء تفاهمند.
یکی از افسانههایی که سرعت رشد این جوامع را گرفته مربوط به ذهنیتی است که درباره خود مفهوم کار دارند. این افسانه را میشود در یک جمله خلاصه کرد:
«کار را وقتی میشود خوب انجام داد که عاشق انجام دادنش باشی».
یعنی کسی میتواند کار را درست انجام دهد که عاشق کارش باشد، یا کسی که عاشق کارش است حتما و قطعا آن کار را درست انجام میدهد!
در عالم واقع، نه تنها چنین رابطهای وجود ندارد، بلکه اساسا نسبت احساسی یک فرد با یک کار خاص، تعیینکننده هیچ کیفیتی نیست.
💡آن چه که نهایتا موجب میشود که کار به درستی و با کیفیت انجام شود، «دیسیپلین کاری» است.
دیسیپلین کاری یک آهنگر ژاپنی را وادار میکرد که ساعت چهار صبح از خانه بیرون برود و در برفی که تا بالای زانویش آمده مسافتی طولانی و شیبدار را طی کند تا به کارگاه برسد و تا غروب همان روز در برابر حرارت نفسگیر کورهها کار کند، و چندین روز متوالی این مشقت را به جان تحمیل کند، تا مثلا یک شمشیر بسازد که قرار است که یک سامورایی که او را هیچوقت نخواهند شناخت از آن استفاده کند. و وقتی ازو پرسیده میشد چرا این شغل را داری نمیگفت عاشق این کارم. میگفت پدرم هم شمشیر میساخت! انسان حائز دیسیپلین، حتی بدون داشتن رابطه احساسی با کار، میتواند نه تنها کار را خوب، بلکه ایدهآل انجام دهد. و انسان فاقد دیسیپلین حتی با وجود رابطه احساسی (که البته قابل راستیآزمایی هم نیست)، به درستی انجامش نخواهد داد. باور عمومی به آن افسانه باعث شده افراد به این بهانه که شغلی که در حال حاضر دارند چیزی نیست که دوست داشته باشند انجام دهند، نه تنها هیچ سطحی از دیسیپلین را در خود پرورش نمیدهند، بلکه گاهی کار را به بدترین حالت ممکن انجام میدهند.
با پول نمیشود دیسیپلین را خرید، همانطور که نمیشود به کسی پول داد تا مودب باشد. انسان باادب میتواند از باادب بودنش پول بسازد، اما نمیشود به بیادب پول داد و امیدوار بود چیزی که هست را لو ندهد. دیسیپلین یک الگوی رفتاری است که بخشی از تربیت روزانه است و نسل به نسل منتقل میشود تا به یک انباشت فرهنگی تبدیل شود. و متأسفانه ما از نعمت آن محرومیم. در دورانی دور در همین سرزمین، این فرهنگ در حال شکلگیری بود، که محرک اصلی آن اصولگرایی مذهبی بود. پیشهور مسلمان خود را متعهد میدانست به ارائه کیفیت کاری، چون سفارشدهنده را نه فقط انسان متقاضی، بلکه خود خدا میدانست. بعبارتی خدا در جمع مشتریان بود و گویی به کیفیت نظارت داشت. اما از آنجایی که این تعهد گره خورده بود به تعلقات ایمانی، و این تعلقات کاملا شخصی و درونی بودند، در حوزه فردی باقی ماند و یک فرهنگ عمومی را ایجاد نکرد. در دوران مدرن که آن تعلقات رنگ باخته، همان تعهد فردی هم دیگر یافت مینشود. البته اینطور نیست که بدون آن تعلقات ممکن نباشد به سطح بالایی از دیسیپلین رسید، اما محرکش هرچه باشد در همان حوزه فردی باقی میماند. برای توسعه آن در حد یک فرهنگ عمومی، نیاز به چیزی داریم که میشود نامش را «بیچارگی تجاری» گذاشت. فعلا پمپاژ دلارهای نفتی، به ما اجازه داده به پلشتی در کار ادامه دهیم. این پدیده عجیب و خطرناکی است که در حال حاضر نه نیاز است رضایت خلق خدا را تأمین کنیم نه رضایت خدا را. زمانی که سرمای بازار جهانی به تن برهنهمان خورد و آن بیچارگی را با تمام وجود حس کردیم، متوجه خواهیم شد که فرهنگ موجود مثل یک عادت بد، باید ترک شود.
💡تحول در زندگی در کانال کارنیل
@karnil
مردمان جهان در حال توسعه همیشه ازین متعجبند که چرا همواره «در حال» توسعهاند. چرا همان تجهیزات و تشکیلات صنعتی را که در کشورهای صنعتی و توسعهیافته هست وارد کشور میکنیم اما باز یک جای کار میلنگد؟ البته در همینکه توسعه را به شکوفایی صنعتی و مگاپروژههای عمرانی خلاصه میکنند دلیل کافی موجود هست برای چرایی درماندگیشان. اما حتی در همان حوزههای آبادانی هم دچار سوء تفاهمند.
یکی از افسانههایی که سرعت رشد این جوامع را گرفته مربوط به ذهنیتی است که درباره خود مفهوم کار دارند. این افسانه را میشود در یک جمله خلاصه کرد:
«کار را وقتی میشود خوب انجام داد که عاشق انجام دادنش باشی».
یعنی کسی میتواند کار را درست انجام دهد که عاشق کارش باشد، یا کسی که عاشق کارش است حتما و قطعا آن کار را درست انجام میدهد!
در عالم واقع، نه تنها چنین رابطهای وجود ندارد، بلکه اساسا نسبت احساسی یک فرد با یک کار خاص، تعیینکننده هیچ کیفیتی نیست.
💡آن چه که نهایتا موجب میشود که کار به درستی و با کیفیت انجام شود، «دیسیپلین کاری» است.
دیسیپلین کاری یک آهنگر ژاپنی را وادار میکرد که ساعت چهار صبح از خانه بیرون برود و در برفی که تا بالای زانویش آمده مسافتی طولانی و شیبدار را طی کند تا به کارگاه برسد و تا غروب همان روز در برابر حرارت نفسگیر کورهها کار کند، و چندین روز متوالی این مشقت را به جان تحمیل کند، تا مثلا یک شمشیر بسازد که قرار است که یک سامورایی که او را هیچوقت نخواهند شناخت از آن استفاده کند. و وقتی ازو پرسیده میشد چرا این شغل را داری نمیگفت عاشق این کارم. میگفت پدرم هم شمشیر میساخت! انسان حائز دیسیپلین، حتی بدون داشتن رابطه احساسی با کار، میتواند نه تنها کار را خوب، بلکه ایدهآل انجام دهد. و انسان فاقد دیسیپلین حتی با وجود رابطه احساسی (که البته قابل راستیآزمایی هم نیست)، به درستی انجامش نخواهد داد. باور عمومی به آن افسانه باعث شده افراد به این بهانه که شغلی که در حال حاضر دارند چیزی نیست که دوست داشته باشند انجام دهند، نه تنها هیچ سطحی از دیسیپلین را در خود پرورش نمیدهند، بلکه گاهی کار را به بدترین حالت ممکن انجام میدهند.
با پول نمیشود دیسیپلین را خرید، همانطور که نمیشود به کسی پول داد تا مودب باشد. انسان باادب میتواند از باادب بودنش پول بسازد، اما نمیشود به بیادب پول داد و امیدوار بود چیزی که هست را لو ندهد. دیسیپلین یک الگوی رفتاری است که بخشی از تربیت روزانه است و نسل به نسل منتقل میشود تا به یک انباشت فرهنگی تبدیل شود. و متأسفانه ما از نعمت آن محرومیم. در دورانی دور در همین سرزمین، این فرهنگ در حال شکلگیری بود، که محرک اصلی آن اصولگرایی مذهبی بود. پیشهور مسلمان خود را متعهد میدانست به ارائه کیفیت کاری، چون سفارشدهنده را نه فقط انسان متقاضی، بلکه خود خدا میدانست. بعبارتی خدا در جمع مشتریان بود و گویی به کیفیت نظارت داشت. اما از آنجایی که این تعهد گره خورده بود به تعلقات ایمانی، و این تعلقات کاملا شخصی و درونی بودند، در حوزه فردی باقی ماند و یک فرهنگ عمومی را ایجاد نکرد. در دوران مدرن که آن تعلقات رنگ باخته، همان تعهد فردی هم دیگر یافت مینشود. البته اینطور نیست که بدون آن تعلقات ممکن نباشد به سطح بالایی از دیسیپلین رسید، اما محرکش هرچه باشد در همان حوزه فردی باقی میماند. برای توسعه آن در حد یک فرهنگ عمومی، نیاز به چیزی داریم که میشود نامش را «بیچارگی تجاری» گذاشت. فعلا پمپاژ دلارهای نفتی، به ما اجازه داده به پلشتی در کار ادامه دهیم. این پدیده عجیب و خطرناکی است که در حال حاضر نه نیاز است رضایت خلق خدا را تأمین کنیم نه رضایت خدا را. زمانی که سرمای بازار جهانی به تن برهنهمان خورد و آن بیچارگی را با تمام وجود حس کردیم، متوجه خواهیم شد که فرهنگ موجود مثل یک عادت بد، باید ترک شود.
💡تحول در زندگی در کانال کارنیل
@karnil