Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر
438 subscribers
119 photos
39 videos
209 files
289 links
مدرس و پژوهشگر اندیشه سیاسی؛
هیات علمی سابق دپارتمان علوم سیاسی دانشگاه مفید؛

جایی برای گفتگو درباره: فلسفه سیاسی و روش شناسی؛ سنت روشنفکری و مدرنیته ایرانی.
لینک آکادمی 👇
https://kazemizamharir.ir/academy

اینستاگرام👇
@drkazemizamharir
کانال تلگرام👇
Download Telegram
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «✔️ هویت گرایی روسی: افقی رو به آینده یا تقلا برای خروج از انزوا 🔹1- امروز فرصتی شد، تا مصاحبه دکتر حقیقت با آلکساندر دوگین را مطالعه کنم. ادبیات دوگین همانند نمونه ایرانی آن- فردید- هویت گرایانه و غرب ستیزانه است؛ چنین تفکری را نه در افق اندیشه بلکه…»
✔️ انتخاب رشته کارشناسی ارشد

یکی از عزیزان از من در مورد نحوه انتخاب دانشگاه محل تحصیل در مقطع ارشد پرسیده اند. پیشنهاد من به این دوستان رعایت چند نکته مهم است.

🔹1- مکان تحصیل: اولین نکته مهم در انتخاب رشته، انتخاب شهر محل تحصیل است.علوم انسانی و اجتماعی در ایران چندان از پایگاه قوی برخوردار نیست و بجز در شهر تهران و قم، در سایر نقاط کشور تحصیل در این رشته ها چندان مطلوبیتی ندارد؛ هر میزان که شما از شهر تهران دورتر می شوید، کیفیت تحصیل در این رشته ها کاهش می یابد.همچنین، در شهر تهران و قم، امکان دسترسی به منابع علمی، حضور در اجتماعات تخصصی و ... فراهم تر می باشد.همچنین، شهر تهران و قم از پویایی های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بالایی برخوردارند که تجربه آنها عامل مهمی در رشد شخصیت و بینش یک محصل و پژوهشگر علوم اجتماعی و انسانی است.

🔹2- دولتی یا آزاد: بعد از مکان تحصیل، دولتی یا آزاد بودن دانشگاه از اهمیت برخوردار است. اگرچه این متغیر در مقابل متغیر مکان از اهمیت ثانوی برخوردار است. تحصیل در یکی از شعبات دانشگاه آزاد در تهران – از نظر من – به تحصیل در دانشگاههای دولتی دورافتاده ارجحیت دارد.

🔹3- داشتن گروه تخصص: یکی از نشانه های جدی بودن یک رشته در یک دانشگاه، وجود گروه تخصصی مرتبط با رشته است. در بعضی دانشگاه ها ، رشته مورد آموزش در قالب گروه کلی مانند "گروه علوم سیاسی" و مانند آن ارایه می شود.یکی از دلایل این رخداد، نبود هیات علمی کافی در چنین گروهها ودانشکدههایی است؛ نبود گروه تخصصی از ایجاد جریان علمی مستقل در رشته و رشد تخصصی اساتید میکاهد که خود به کیفیت برگزاری دوره لطمه وارد می کند.

🔹4- داشتن دوره دکتری: عزیزانی که قصد تحصیل در مقطع ارشد را دارند، باید به امکان تحصیل در مقطع دکتری نیز بیاندیشند. معمولا پذیرش در دوره دکتری دانشگاه محل تحصیل ارشد آسانتر است. لذا، داشتن مقطع دکتری دلیل مهمی برای انتخاب یک دانشگاه برای تحصیل است. علاوه بر اینکه، وجود دوره دکتری نشانه سرمایه گذاری بیشتر دانشگاه درآن رشته و احتمالا حضور اساتید با رنکینگ بالاتر علمی است.

🔹5- گروههای آموزشی ودانشکده های همجوار: وجود گروههای آموزشی با زمینه کلی مشترک شاخص مهم دیگر برای انتخاب رشته است. مثلا، وجود گروه علوم سیاسی، جامعه شناسی سیاسی در کنار رشته روابط بین الملل؛ در چنین وضعیتی امکان استفاده از منابع علمی و مشاوره اساتید این گروهها در کنار اساتید تخصصی رشته برای دانشجو فراهم تر هست. همچنین، وجود دانشکدههای قوی و مستقل در علوم انسانی و اجتماعی زمینه وسیعی از مطالعات بین رشته ای را برای دانشجو فراهم می سازد.

🔹6- جامع بودن و وجود تمام مقاطع: دانشگاه های جامع نسبت به دانشگاههای تخصصی مکان بهتری برای تحصیل هستند. همچنین، دانشگاههایی که در سه مقطع دانشجو می گیرند، از دانشگاههایی که فقط دانشجوی تحصیلات تکمیلی می گیرند، از پویایی علمی و اجتماعی بالاتری برخورداراند و منابع بیشتری در این دانشگاهها در دسترس دانشجو است. بطور مثال به این نکته می توان اشاره کرد که به علت کافی نبودن میزان واحدهای تدریس در دانشگاههای تخصصی – به علت نبود دانشجوی کارشناسی – ظرفیت جذب اعضای هیات علمی کمتر از دانشگاههای جامع است، این درحالیست که عضو هیات علمی از عناصر کلیدی برای حفظ و ارتقای کیفیت آموزشی و پژوهشی می باشد.

🔹7- رنکینگ جهانی و کشوری: در نهایت می توان داشتن رنکینگ کشوری و جهانی را معیاری برای انتخاب میان دو دانشگاه در نظر گرفت.گرچه، این رنکینگ در دانشگاههایی که علوم پایه و فنی دارند، چندان معیار مناسبی نیست، چون بخش مهمی از اعتبار این دانشگاهها از محل عملکرد دانشکده های غیرعلوم انسانی فراهم می گردد و رنکینگ بالا، نشانه کیفیت آموزش و پژوهش بالاتر در حوزه علوم انسانی و اجتماعی در این دانشگاه ها نیست.

@kazemizamharir
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «✔️ انتخاب رشته کارشناسی ارشد یکی از عزیزان از من در مورد نحوه انتخاب دانشگاه محل تحصیل در مقطع ارشد پرسیده اند. پیشنهاد من به این دوستان رعایت چند نکته مهم است. 🔹1- مکان تحصیل: اولین نکته مهم در انتخاب رشته، انتخاب شهر محل تحصیل است.علوم انسانی و اجتماعی…»
✔️ درباره ایده "دولت دو سر"

🔹1- مقاله تلگرامی " گاندو و مصائب دولت دوسر" استاد عزیزم دکتر فیرحی واکنش های مثبت و منتقدانه ای به همراه داشت. دکتر فیرحی در این مقاله بر وجه "نهادی" این دوگانگی توجه ویژه مبذول داشته است. اما به گمانم،این دوگانگی ریشه های جامعه شناختی و نظری دارد؛ اولا"، بازنمایی کننده وضعیت جامعه شناختی ماست.ثانیا"،حاکی از ناتوانی اندیشه فلسفی و سیاسی برای عرضه روایتی از نظم سیاسی است که امکان زیست دموکراتیک در جامعه با "تکثر نازدودنی" را فراهم سازد.
🔹2- آنچه به عنوان دوگانگی یا دولت دوسر خوانده می شود، امری جدید نیست، بلکه ریشه در عالم قدیم دارد. در جهان اسلام، حداقل از دوره اموی، به تدریج شاهد جدایش میان نظام حکمرانی و جامعه هستیم.این وضعیت باعث شده است که منطق درونی حکمرانی از منطق اجتماعی تبعیت نکند. در نتیجه، دوگانگی میان اجتماع و حکومت بطور نهادینه تا دوره معاصر استمرار یافت و نهادهای سیاسی و عمومی نیز متاثر از این جدایش دچار دوگانگی گردیدند.
🔹3- در دوران جدید پویایی های اجتماعی و تولید گفتمان های جدید، زمینه ظهور جنبش های سیاسی و اجتماعی را فراهم ساخت. سویه اصلی این جنبش ها، تلاش برای بازسازی نظم سیاسی بر بنیاد منطق اجتماعی بوده است.شرط تحقق این هدف در سطح فکری، خلق روایتی از نظم سیاسی است که مشروعیت نظم سیاسی را تنها بر بنیاد اجتماعی توجیه کند.انقلاب 1357، با هدف تحقق چنین غایتی پدیدار شد.اما، آنچه به عنوان روایت مطلوب از نظم سیاسی در ایران پس از انقلاب حاکم گردید و در سطح نظری بویژه توسط اساتید فقه سیاسی فرمول بندی شد ، نه تنها به این دوگانگی پایان نداد، بلکه این دوگانگی را به شکل پیچیده تری بازسازی کرد.
🔹4- با نگاهی به آثار متاخر دکتر فیرحی می توان به تلاش فوق پی برد. ایشان بدون عرضه نظریه روشنی درباره "دولت" ، به بازسازی دوگانگی نهادی موجود در سطح حزبی و حکمرانی با بهره گیری از دانش فقه پرداخته اند،که دستاورد آن، به رسمیت شناختن این دوگانگی و اصلاح روبنایی وضع جاری برای کاهش ابعاد غیرعقلانی آن است.
🔹5- بنابراین، برای خروج از وضعیت جاری، قبل از اصلاح نهادی، ما نیازمند اندیشیدن به بنیادهای نظم سیاسی و نظریه پردازی در حوزه "دولت" هستیم. تنها زمانی بحران جاری به پایان خواهد رسید، که تفکرفلسفی، فقهی و جامعه شناختی نقطه آغاز هرگونه نظریه پردازی را این اصل موضوعه قرار دهد که "قدرت بنیان اجتماعی دارد"؛ پذیرش "اصل حاکمیت مردم"، امکان تاسیس یک مبنای قاطع برای حل و فصل مسائل سیاسی ، و رفع دوگانگی نهادی را فراهم می سازد.

@kazemizamharir
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «✔️ درباره ایده "دولت دو سر" 🔹1- مقاله تلگرامی " گاندو و مصائب دولت دوسر" استاد عزیزم دکتر فیرحی واکنش های مثبت و منتقدانه ای به همراه داشت. دکتر فیرحی در این مقاله بر وجه "نهادی" این دوگانگی توجه ویژه مبذول داشته است. اما به گمانم،این دوگانگی ریشه…»
✔️ اسلام حبشی : چشم انداز سوم

🔹1- "اسلام حبشی" عنوانیست که فرید اسحاق(Farid Esack) به تجربه مسلمانان مهاجر در حبشه نهاده است. اسلام حبشی روایت گر تجربه زیسته شده مسلمانیست که در یک سرزمین غیراسلامی اما در صلح با غیر مسلمانان امکان زیستن آزادانه یافته اند. این تجربه در مقابل دو تجربه "مکی" و " مدنی " قرار دارد که در یکی مسلمانان سرکوب می شدند و در دیگری حاکم بودن ولی در جدال با کفار خارج مدینه.

🔹2- در صلح زیستن با دیگران آدابی دارد. مهم ترین ادب آن "گفتگو پذیری" و " پذیرش دیگری" است؛ اسلام حبشی بازنمایی کننده امکان عرضه روایتی از تجربه زیسته مسلمانان عصر نبوی می باشد که می تواند در دوره معاصر به کار ما آید.از نظر فرید اسحاق، روایت حبشی از زیست مسلمانی، به کار مهاجران مسلمانی می آید که در کشورهای غیراسلامی ولی "مُصالح" زندگی می کنند، که نه "دارالحرب " است و نه "دارالسلام".آنها با برگرفتن این تجربه می توانند الگویی از زیستن روادارانه با غیرمسلمان را – درعین عمل به عقاید دینی خود – تجربه کنند.

🔹3- امروزه وضعیت جوامع مسلمان با حبشه عصر پیامبر چندان تفاوتی ندارد.اگرچه مسلمانی به رسم چهره غالب در این کشورهاست، اما در عمل کثرت روایت ها از زندگی و شکاف میان آنها به حدی رسیده است که می توان مدعی شد، شکاف میان مسلمانان و مسیحیان در حبشه، کمتر از شکاف میان مسلمانان در عصر کنونی در باورها و سبک زندگیست. بنابراین، این وضعیت نشان دهنده ضرورت عمومیت بخشی این تجربه به روابط همه مسلمانان هم در کشورهای غیراسلامی و هم اسلامی است.

🔹4- فرید اسحاق بخشی از جریان "اعتزال نو" است، که کمتر در ایران شناخته شده است.نمایندگان برجسته این جریان یعنی نصر حامد ابوزید، محمد آرکون، حامد الجابری در ایران چهره های شناخته شده ای هستند و آثارشان به فارسی ترجمه شده است.به گمانم ایده اسلام حبشی چشم اندازهای جالبی را برای ما برای فهم غنای تجربه مسلمانان در گذشته عرضه می کند.

✔️لینکهای مفید: ظاهرا تنها معرفی جدی از ایشان به فارسی مقاله"فرید اسحاق و پارادایم حبشی" نوشته روح الله محمودی در وب سایت دین آنلایندر لینک زیر 👇👇 است که منبع آشنایی من با اندیشه های ایشان بود.

http://www.dinonline.com/doc/news/fa/4103/
https://en.wikipedia.org/wiki/Farid_Esack
https://hsf.org.za/publications/focus/issue-17-first-quarter-2000/profile-of-farid-esack

@kazemizamharir
✔️ افق های محدود مشروطه و ناکامی های عملی ایرانیان

🔹1- همانند همه "سالگردها"، سالگرد صدور فرمان مشروطیت منبع الهام نوشته های ستایش آمیز از این واقعه تاریخی است.اما، به گمانم برای فهمی معاصر و انتقادی از این واقعه، نیازمند نسبت سنجی میان اوضاع و احوال جاری ، و ایده های سازنده انقلاب مشروطه هستیم، زیرا که همیشه میان "ذهنیت تاریخی" و "تجارت تاریخی " نوعی تناسب برقرار است.

🔹2- با نگاهی به ایده های سازنده انقلاب مشروطه شاهد غلبه نوعی رویکرد "غیرادیکال" به بازسازی نظم سیاسی هستیم. این رویکرد، به جای تلاش برای تاسیس روایتی دموکراتیک از نظم علاقمند به بازسازی مفاهیم نو در چارچوبهای کهن و غیردموکراتیک است. دستاورد این رویکرد، حفاظت از هسته سخت اقتدار غیردموکراتیک و باورهای ذهنیست که جامعه ایرانی را در کنترل خود داشت.

🔹3- میرزا ملکم خان در رساله "دفتر تنظیمات" نمونه اتخاذ چنین رویکردی است. ملکم به جای نقد رادیکال "استبداد" و "جباریت" تنها خواهان انتظام بخشی به قدرت سیاسی استبدادی است. به تعبیر ملکم، « اوضاع سلطنت های معتدل به حالت ایران اصلا" مناسبتی ندارد. چیزی که برای ما لازم است، تحقیق اوضاع سلطنت های مطلق است. سلطنت های مطلق نیز بر دو قسم است است: یکی سلطنت مطلق منظم و دیگری سلطنت مطلق غیرمنظم». از نظر ملکم، گزینه مناسب برای ما "سلطنت مطلق منظم"است.

🔹4- میرزای نائینی نیز در کتاب "تنبیه الامة و تنزیه الملة" رویکردی مشابه را در زمینه "آزادی و مساوات" خلق می کند. با وجود رویکرد خلاقانه وی ، افقی که میرزا در زمینه آزادی و مساوات می آفریند، ناتوان از پذیرش اصل برابری همه شهروندان بدون در نظر گیری تبعیض های دینی، عقیدتی و جنسیتی است.نائینی "آزادی" را به "آزادی های سیاسی" محدود می کند و مساوات را نیز تنها در "اجرای" قوانین و نه "وضع " آن در نظر می گیرد.

🔹5- با تحلیل انتقادی ادبیات فکری و سیاسی امروز ایران، شاهد استمرار این نگرش ها هستیم. کنش گران اصلاح گر بیش از آنکه به تاسیس نظم دموکراتیک بر بنیاد حاکمیت ملی و خیر عمومی بیاندیشند، بیش از هرچیز گرفتار ایده "دولت منتظم" هستند. همچنین، نواندیشان دینی با وجود همه تلاشها هنوز نتوانسته اند اصل مساوات را در وضع قانون و تبعات آن را در حوزه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به کانون اصلی نظریه پردازی خود تبدیل کنند.استمرار روایت های سنتی از نظم حقوقی و سیاسی نشانه استمرار این محدودیت های ذهنی است.

🔹6- افق های محدود ذهنی برآمده در عصر مشروطه، چشم اندازهای محدود ایرانیان را در صده گذشته برساخته است.فراتر رفتن از این وضعیت تنها با نقادی افق های برآمده از عصر مشروطه، و تلاش برای فهم اقتدار سیاسی در پرتو ایده "مساوات" و " حاکمیت ملی" ممکن است.در غیراینصورت، شاهد استمرار بحران های جاری خواهیم بود و تحول در "کارگزاران حکومتی" و " نظم حقوقی" نخواهد توانست به تاسیس نظم سیاسی دموکراتیک در ایران بیانجامد.

✔️برای نگاهی به نظریه های سیاسی برآمده در عصر مشروطه نگاه کنید به مقاله « تفکر روشن فکران عصر قاجار و امکان گذار از نظریه حکومت به دولت» در لینک زیر 👇👇:
https://bit.ly/339kBI9

@kazemizamharir
عید سعید قربان مبارک باد. روزهای شادی را برای همه شما مومنان و بندگان خدا آرزومندم.
💥در مقاله زیر محدود بودن ایدههای سازنده مشروطه را بیشتر توضیح داده ام.👇👇
🔻تأثیر میرزای نائینی در زیست سیاسی ما🔻

مهدی کاظمی زمهریر

✔️نوشتن ستایش‌آمیز درباره میرزا محمدحسین نائینی (1315-1239) سهل است؛ خیل پژوهشگرانی که از وی ستایش می‌کنند، و درباره نوآوری‌های وی می‌نویسند، به حد کافی حجت و امکان برای نویسندگان فراهم می‌کند، که بی‌هیچ نگرانی درباره وی قلم‌فرسایی کنند. اما، من قصد دارم نوشته خود را با عنوان «بحران بی‌بنیادی» در اثر نائینی یعنی "تنبیه الامه و تنزیه المله" آغاز کنم.

📎 متن کامل این یادداشت در دین آنلاین:
http://dinonline.com/doc/note/fa/7867/

◀️ کانال دین آنلاین در تلگرام:
@dinonline
Forwarded from میرموسوی (علی میرموسوی)
"اگر عدالت باشد ایرانی نمی رود"
ماهنامه حق ملت در شماره اخیر خود به موضوع مهاجرت پرداخته و از دیدگاه های گوناگون جامعه شناختی، حقوقی، اخلاقی پدیده رو به گسترش مهاجرت در ایران را تحلیل کرده است.
بر اساس آخرین پیمایش که در سال۱۳۹۵ انجام شده است، ۳۰٪ از مردم تمایل دارند در کشوری دیگر جز ایران زندگی کنند. آنان به این پرسش که " اگر امکانات فراهم باشد، آیا حاضرید برای همیشه از ایران بروید؟" پاسخ مثبت داده اند. این آمار نسبت به پیمایش مشابه انجام شده در سال ۱۳۸۳، که۱۵٪ بوده، افزایش صد در صدی را نشان می دهد.
وجه نگران کننده این امار این است که شمار کسانی که حاضرند برای مهاجرت به آب و اتش بزنند و تعداد شان کم نیست، را شامل نمی شود. در این صورت شمار ایرانیان خواهان مهاجرت بسیار بیشتر خواهد شد. یکی از اقتصاددانان که مشاور وزیر مسکن و شهرسازی نیز هست، در سال ۹۶ از ۱.۵ میلیون ایرانی خبر داد که در صف مهاجرت به کانادا و استرالیا قرار دارند.
پدیده مهاجرت از ایران، موضوع جدیدی نیست، و دست کم از مشروطه به این سو همواره امواج گوناگونی از مهاجرت را تجربه کرده ایم. این مهاجران را دست کم به چهار گروه می توان تقسیم کرد: منتقدان حکومت، فروشندگان نیروی کار، سرمایه داران، و درنهایت کسانی که نسبت به آینده خود و فرزندان شان نگرانی داشته اند.
از جمله مطالب خواندنی در این شماره، سخنانی است که از مرحوم سید حسن مدرس درباره مهاجرت نقل شده است. او در نطقی کوتاه درمجلس، که درباره "لایحه تسهیل مهاجرت به ایران" ایراد کرده است، تحلیلی از این پدیده ارایه می کند، که همچنان خواندنی است.
این لایحه در واکنش به مهاجرت گسترده از ایران، و در راستای معکوس کردن این روند در تاریخ ۵ ابان ۱۳۰۵ در مجلس به بحث گذارده شد و نطق مدرس فصل الخطاب بحث میان مخالفین و موافقین آن بود.
مدرس در سخنان خود نخست به بیان این تجربه پرداخته است که در تمامی سفرهایی که به خارج از ایران داشته،آنچه زیاد دیده، ایرانی بوده است. بر عکس در سفرهای داخلی غیر ایرانی ندیده است. او در تبیینی ساده و کوتاه از این پدیده می گوید" برای این که از خرابه مردم می روند رو به آبادی، از آبادی به خرابه نمی آیند."
مدرس سپس در اشاره به روند رو به رشد مهاجرت از ایران در سال های پس از مشروطه می گوید" در این بیست سال قریب یک کروراز ایران رفته و متصل هم می روند". از نظر وی" هیچ کس خانه خودش را نمی خواهد رها کند، مگر فشار، فشار، فشار"
مدرس به جای لایحه ای که برای تشویق مهاجرت به ایران پیشنهاد شده بود، می گوید" ما باید ببینیم چه کنیم که ایرانی نرود یا چه کنیم که آن هایی که تشریف برده اند و از ما جدا شده اند، برگردند. "
مدرس در ادامه به ماجرایی که در زمان عمر عبدالعزیز رخ داده بود، اشاره کرد. او در پاسخ حارث که خرابی دیوار شهر را عامل مهاجرت از ان می دانست و در خواست بودجه کرده بود، گفت: "حصنها بالعدل" یعنی دیوار را با عدالت ایجاد کن.
مدرس از این ماجرا چنین نتیجه می گیرد"شما هم ترتیب عدالت را برای مردم درست کنید، کسی هجرت نمی کند، الان هم اگر عدالت نباشد، عددمان زیاد است، هر چه هم از بیرون بیاورید، این جا از بی نانی می میرند."
معادله ای که مدرس از ان سخن می گوید بسیار ساده و قابل فهم است و درستی آن جای هیچ تردیدی ندارد. برقراری عدالت مانع از مهاجرت و بی عدالتی عامل اصلی آن است. براین اساس میزان مهاجرت شاخصی عینی و روشن برای وضعیت عدالت در جامعه است.
#علی_میرموسوی
@alimirmoosavi
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر
✔️ نگاه مالکانه به قدرت و بحران امر عمومی 🔸مهدی کاظمی زمهریر 🔹1- دکتر کاشی عزیز در مقاله تلگرامی خود با عنوان « دور باطل یک زندگی بی حاصل»، ریشه بحران فساد سیاسی را در بحران حوزه عمومی می دانند. به گمان ایشان بحران فساد سیاسی، امری سیاسی است و نباید…
"نگاه مالکانه به قدرت و بحران امر عمومی " مطلبی بود که مدتی قبل نوشتم و با گمانم توضیح دهنده ریشه "مفاسد سیاسی " در ایران است.منازعه آیت الله یزدی و آملی لاریجانی را در این افق مورد توجه قرار دهید.
Forwarded from Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر (Mahdi kazemi zamharir)
✔️ " نهاد مرجعیت " و غایت دولت مدرن

🔸مهدی کاظمی زمهریر

🔹1- پس از حواشی سخنان آقای رحیم پور ازغدی درباره حوزه های علمیه و نهاد مرجعیت، با فاصله نه چندان زیادی، مجددا شاهد بحث انگیزشدن رابطه میان حوزه و نظام سیاسی هستیم.فهم دقیق این رخداد منوط به درک آن به مثابه مکانی برای پدیدار شدن جریانی تاریخی است که با ورود تجدد به ایران و شکل گیری دولت مدرن ظهور یافت.

🔹2- دولت مدرن نهادی انحصارگر است که خواهان انحصار «وضع قوانین و مقررات »، « قضاوت»، « کاربرد زور»، « نشرپول»، « نمایندگی ملت » و ... است. (دورماگن،ص 49) در روند تاسیس و بسط این انحصار بر اجتماع، ناچارا" کانون های قدرت محلی و مستقل از خود را حذف یا در پیکره¬اش جذب خواهند نمود، تا پیکره¬ای واحد با مرکزیت نهاد دولت پدیدار گردد. به تعبیر ملکم در رساله تنظیمات، جامعه مدرن مجموعه ای از کارخانه هاست که کارخانه دولت در مرکز آن قرار دارد و سایر کارخانه ها به آن متصل هستند.( حجت الله اصیل، ص 29)
🔹3- از دوره قاجار روند تدریجی حذف کانون های قدرت سنتی آغاز شد؛ در دوره پهلوی شاهد از بین رفتن ساختارهای ایلی و نظام ارباب – رعیتی هستیم. در این دوره منازعه میان دولت و نهاد مرجعیت به مثابه نهاد قدمایی، با غلبه نهاد مرجعیت بر نهاد دولت مدرن همراه گردید. اما، این پیروزی چندان دیری نپائید و پس از برهه ای کوتاه سرشت متعارض دولت مدرن و ادراکات سنتی از نظم در عصر جمهوری اسلامی مجددا" پدیدار شد؛ این¬بار، سخنگویان و حاملان غایات دولت جدید خود برآمده از حوزه بودند.

🔹4- همان گونه که سایر نهادهای شبه دینی همانند تصوف نمی توانند، قدرت نهادی مستقل از دولت خود را استمرار بخشند و منازعه های اخیر در حول این جریان ها نیز حاکی از همین مساله است، نهاد مرجعیت نیز نمی تواند پیکره فربه و پیچیده خود را که برآمده از پیوند دانش، اعتبار مذهبی و قدرت اجتماعی است، بطور کامل حفظ نماید.زیرا که چنین پیکره ای عملا" به خلق نوعی شبه دولت در برابر دولت مستقر کمک می کند و به دوگانگی در نظم اجتماعی می انجامد.آنچه از روندهای تاریخی قابل فهم است، می توان پیش بینی کرد که این نهاد ناچار است با فروکاستن از پیکره فربه خود، به نهادی با پایگاه دانشی در چارچوب حوزه های علمیه تبدیل شود و حضور اجتماعی و سیاسی خود را تابع قواعد شهروندی؛ و وظایف و تکالیف برآمده از این مفهوم نماید.

🔹5- برای عینیت بخشی به این تحلیل و نمایش سرشت تاریخی منازعه میان دولت مدرن و اقتدار مذهبی، بخشی از نامه سپهسالار صدراعظم عصر ناصری به میرزا یوسف خان مستشاروالدوله را در اینجا نقل می کنم که نمایش دهنده روح فرآیند تاریخی می باشد که این تحلیل برآن استوار است. سپهسالار درباره رابطه فقها و حکومت می نویسد: « ایشان را باید در کمال احترام و اکرام نگاه داشت، و جمیع اموراتی که تعلق به آنها دارد از قبیل نماز جماعت و موعظه، به قدری که ضرر به جهت دولت وارد نیاورد، و اجرای صیغه عقد و طلاق و حل مسائل شرعیه و مایتعلق بها را به ایشان واگذار نمود، به قدر ذره ای در امورات حکومتی آنها را مداخله نداد، و مشارالیهم را ابدا" واسطه فیمابین دولت و ملت مقرر نکرد. والا وسیله بی انتظامی ها می شود.چنانچه شده است.» ( محمد مددپور، 1372: 292)

🔹6- منابع:
1. ژان-ایو دورماگن، دانیل موشار، مبانی جامعه شناسی سیاسی، ترجمه عبدالحسین نیک گهر، نشرآگه.1394 ( چاپ دوم)
2. محمد مددپور، سیرتفکر معاصر( کتاب دوم)، تهران، انتشارات تربیت، 1372.
3. رساله های میرزا ملکم خان ناظم الدوله، گردآورند حجت الله اصیل، نشر نی.

@kazemizamharir
با توجه به دیدگاههای آیت الله یزدی در مورد مرجعیت آیت الله علوی بروجردی متن👆👆 را بخوانید.
Forwarded from Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر (Mahdi kazemi zamharir)
✔️ اهداف استراتژیک #آمریکا علیه #ایران

🔹1- امروز #ترامپ و دولت آمریکا " #سپاه_پاسداران_انقلاب_اسلامی #IRGC" را در لیست سازمان های #تروریستی قرار داد. سوالی که پیش می آید، اینست که این اقدامات ستیزه جویانه آمریکا علیه ایران در بستر کدام هدف استراتژیک پیگیری می شود؟ این اقدام در مجموعه اقدامات آمریکا علیه ایران چه جایگاهی دارد؟ و چشم انداز آینده منازعه میان ایران و آمریکا به کجا ختم خواهد شد؟

🔹2- اهداف استراتژیک آمریکا در دو سطح جهانی و منطقه ای در سه محور قابل خلاصه است: 1) مهار روسیه و چین 2)عادی سازی مناسبات اسرائیل با کشورهای منطقه 3) تبدیل دولت های منطقه به " دولت های ضعیف و شبه دموکراتیک".

🔹3- استراتژی کلان آمریکا در سطح جهانی مهار چین و روسیه است؛ تبدیل ایران به یک همکار منطقه ای آمریکا در مهار موفقیت آمیز روسیه و چین همانند دوران جنگ سرد بسیار موثر می باشد. ایران با توجه به داشتن مرز مشترک با 15 کشور منطقه می تواند سد مهمی در روند حرکت چین و روسیه به سمت غرب ایجاد نماید؛ ایران می تواند در صورت خروج از فضای تخاصم با آمریکا، با توسعه مناسبات خود با کشورهای آسیای میانه و قفقاز- که دارای پیوند تاریخی و فرهنگی با ایران هستند – به تضعیف اقدامات چین و روسیه در این مناطق کمک کند.هدفی که پس از فروپاشی شوروی و عضویت کشورهای آسیای میانه در سازمان اکو پیگیری شد، اما به علت اهداف ایدئولوژیک ایران با شکست مواجه گردید و شاهد بازگشت این کشورها به دامن روسیه و چین بودیم.

🔹4- در سطح منطقه نیز، هدف آمریکا تثبیت جایگاه اسرائیل است. برای رسیدن به این هدف نیازمند عادی سازی مناسبات اسرائیل با اعراب می باشد؛ این هدف با تبدیل ایران به دشمن مشترک اعراب و اسرائیل ، تاحدی ممکن شده است. در صورت موفقیت آمریکا در اجرای معامله قرن این هدف کامل خواهد شد.گام دوم،برای رسیدن به این هدف تضعیف دولت های ضداسرائیلی با ساخت متمرکز به دولت های "ضعیف و شبه دموکراتیک" می باشد.سرنوشت لیبی، سوریه و عراق گویای خوبی از این هدف است.این کشورها در گذشته به علت ساخت متمرکز از امکان بسیج منابع برای تهدید اسرائیل برخوردار بودند، اما در آینده با ظهور دولت های ضعیف و شبه دموکراتیک امکان پیگیری ستیزه جویی علیه اسرائیل از آنها سلب می گردد؛ امری که در مورد عراق به خوبی قابل مشاهده است.

🔹5- هدف استراتژیک آمریکا از مواجه با ایران، تعلیق ماهیت ایدئولوژیک نظام سیاسی، تبدیل دولت ایران به دولت ضعیف و غیرمتمرکز، گشودن امکان ارتباط متقابل و در نهایت تبدیل ایران به همکار منطقه ای است. برای رسیدن به این هدف هسته اصلی قدرت سیاسی در ایران ("#نهاد_رهبری" و "#سپاه") را مورد هدف قرار داده است - که از امکان تجمیع منابع و پیگیری اهداف ایدئولوژیک در فراسوی سرزمین ایران برخوردار هستند.

🔹6- با توجه به اهداف استراتژیک آمریکا، شاهد برنامه ریزی سه مرحله ای آمریکا علیه ایران هستیم. مرحله اول که با هدف منزوی کردن ایران، و با لغو برجام و بازگردان تحریم ها، در سطح منطقه و جهان اجراء شد؛ ترامپ و دستگاه سیاست خارجی آمریکا با همراهی اسرائیل واعراب تا حد زیادی در این امر موفق بوده اند؛ نهایی شدن این مرحله، با پیوستن اروپا به ائتلاف ضدایرانی، و منفعل شدن روسیه و چین در حمایت از ایران کامل خواهد شد که با توجه به شواهد در حال پیگیری است.مرحله دوم، که با تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، امروز آغاز شد، با هدف برخورد مستقیم با نیروها و پراکسی های منطقه ای مورد حمایت ایران آغاز شده است؛ در این مرحله شاهد تقویت بیشتر تحریم های اقتصادی خواهیم بود. سطح سوم، به گمانم در صورت عدم موفقیت کامل مرحله دوم اجراء خواهد شد که ترکیبی از چالش های سیاسی – امنیتی شدید ، به همراه برخورد احتمالی نظامی است. اقدامات آمریکا در سازمان دادن اپوزیسیون خارج از کشور بخشی از تلاش پنهان آمریکا برای آمادگی برای ورود به مرحله سوم می باشد که هنوز آغاز نشده است.

🔹7- گذار از مرحله دوم به مرحله سوم، به نوع واکنش متقابل ایران و آمریکا وابسته است. در صورتی که ایران در مواجه با آمریکا وارد چالش سخت شده و مقاومت جدی در مقابل تضعیف نیروهای مقاومت از خود بروز دهد، امکان گذار سریع به مرحله بعد وجود خواهد داشت. در غیراینصورت، احتمال ورود آمریکا به مرحله سوم تا زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اندک است.
✔️لینک استراتژی امریکا علیه ایران در سال2017، گویای ماهیت پایدار و خصمانه سیاست آمریکا علیه ایران است.
https://bit.ly/2IUdQUj

@kazemizamharir
💥ظاهرا ایران و آمریکا در گام دوم مواجهه خود برای مذاکره و کاهش تنشها به توافق رسیدند.👆👆
عاشوراوراهبردانقلاباول.aac
6.6 MB
تفاوت اساسی قیام امام حسین و صلح امام حسن

عدم امکان تقلیل روانشناسانه

🕑 زمان: هفت دقیقه

🆔@s_sadegh_haghighat
حسین (ع) و زندگی ، همه جا و همه (94.07.24)وقت
🏴 فایل صوتی| مصطفی ملکیان |حسین ابن علی همه جا و همه وقت، 7 درس از زندگی امام حسین ع | سال 1394
☑️@mostafamalekian
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🛑 دستگاه امام حسین (ع)

🕑 زمان: چهار دقیقه


@s_sadegh_haghighat