Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر
434 subscribers
119 photos
39 videos
209 files
289 links
مدرس و پژوهشگر اندیشه سیاسی؛
هیات علمی سابق دپارتمان علوم سیاسی دانشگاه مفید؛

جایی برای گفتگو درباره: فلسفه سیاسی و روش شناسی؛ سنت روشنفکری و مدرنیته ایرانی.
لینک آکادمی 👇
https://kazemizamharir.ir/academy

اینستاگرام👇
@drkazemizamharir
کانال تلگرام👇
Download Telegram
Forwarded from Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر (Mahdi kazemi zamharir)
✔️ نگاه مالکانه به قدرت و بحران امر عمومی

🔸مهدی کاظمی زمهریر

🔹1- دکتر کاشی عزیز در مقاله تلگرامی خود با عنوان « دور باطل یک زندگی بی حاصل»، ریشه بحران فساد سیاسی را در بحران حوزه عمومی می دانند. به گمان ایشان بحران فساد سیاسی، امری سیاسی است و نباید آن را به مساله حاکمان تقلیل داد. علت این فساد نامناسب بودن فرمی است که ما را در سطح ملی انسجام بخشیده است. زمانی که حکومت خود را متولی حفظ امری عمومی می بیند، فرم بایسته حکمرانی پدیدار می شود. در این معنا، امر عمومی از قداست برخوردار است و هرکس به سادگی جرات نزدیک شدن به آن را ندارد.این در حالی است که در یکصد و اندی سال اخیر، حریم عمومی از قداست برخوردار نبوده است. در نتیجه، می توان گفت که «ما یکصد سال است در یک واحد ملی زندگی می‌کنیم و چیزی که اساساً به آن نمی‌اندیشیم مساله حریم عمومی است».

🔹2- سوال اینست که چرا "حریم عمومی" چنین آسیب پذیر است؟ به گمانم، با وجود تلاش های زیاد برای نوسازی درک نخبگان از قدرت و سیاست، هنوز نگرش نخبگان در ایران به قدرت مالکانه است. این نگرش مالکانه به قدرت نافی خصلت عمومی آن می باشد. این درک مالکانه به قدرت که از عصرمشروطه تاکنون مورد نقادی روشنفکران و فقیهان نواندیش مانند نائینی قرار گرفته است، هنوز توسط فرهنگ سیاسی و بطور ویژه نظام های دانش سنتی بازتولید می گردد. با توجه به اینکه نظام هنجارها و قواعد رسمی حاکم بر جامعه ایران از منابع سنتی و محافظه کارانه استخراج شده است. لذا، این ادراک مالکانه به قدرت به طور مستقیم یا غیرمستقیم در ساخت هنجارها و قوانین بکار رفته است. در نتیجه، با وجود این درک مالکانه از قدرت، الزامات لازم برای شکل گیری سیاست به مثابه امر عمومی که مقدمه توجه به سازمان قدرت و منابع در اختیارش به مثابه دارایی های مشترک اعضای جامعه فراهم نشده است.

🔹3- علاوه بر درک مالکانه از قدرت که اساسا" با خصلت عمومی نهادهای سیاسی و سازمان قدرت درتعارض است، تاسیس نهادهای مدرن بر بنیاد روایتی محافظه کارانه از نظم سیاسی باعث شده که این نهادها نتوانند کارکردهای اساسی خود را به انجام رسانند. بطور مثال، زمانی که مرزهای میان "قانون" و "اراده شخصی" مشخص نیست، چگونه می توان تخطی افراد به حریم عمومی را به خوبی تشخیص و یا مانع آن گردید. این وضعیت، محصول ناروشنی "زبان هنجاری" است که برای ساخت قواعد بکاررفته است؛ این زبان سیاسی آشفته و گرفتار در عوالم دنیای قدیم، عملا" امکان تاسیس فهمی نو از سیاست، حکمرانی و الزامات آن را به ما نمی دهد.

🔹4- بنظرم، جای "قدسی" کردن حریم عمومی به عنوان ابزاری برای ممانعت از تعرض به آن، می بایست احساس مالکیت مشترک بر قدرت و حق برابر همه شهروندان برای مشارکت و بهره مندی از منابع عمومی را در جامعه پرورد.

@kazemizamharir
http://www.kazemizamharir.ir
✔️ جهان ناآرام ما و غیبت متفکران سیاسی

🔹1- "اعتدال بورزید" توصیه ای اخلاقا" زیبا اما از منظر تفکر سیاسی فاقد ارزش است؛ جهان ناآرام ما نه با توصیه های اخلاقی بلکه با اندیشیدن به ریشه های بحران و گشودن افق های جدید ادراکی از آن آرام می گیرد؛ بحرانی که ما و جهان خاورمیانه ای را در برگرفته است نه با توصیه های اخلاقی بلکه با فهم پیچیدگی های ذهنی و عینی زیستن "ما در کنار هم" سامان می یابد.

🔹2- امروز غائب ترین طبقه در منطقه خاورمیانه، صاحبان فکر هستند. مردم عصیان گرایانه در عرصه حاضرند و سیاستمداران، نظامیان و دیوانسالاران گرفتار مواجه با آنها.آنچه در این میان محلی از اعراب ندارد، پرسش از ریشه های بحران و نقش متفکران در فهم، بازنمایی و عرضه راه حل برای آنهاست؛تفکر میانجی گری که بتواند پیچیدگی حکمرانی در چنین جامعه ای را روشن کند و با خلق زبانی مشترک امکان مفاهمه میان همه کنش گران را فراهم سازد.

🔹3- ساخت چنین منظره جدیدی از نظم سیاسی و اجتماعی، خود نیازمند خروج از "دایره اعتدال" و طرح پرسش به شیوه رادیکال از عوامل بحران آفرینیست.اما، این کار بسی سخت و پرهزینه است و نیازمند خروج از دایره امن زیست روزمره که بسیاری از نخبگان فکری به آن خو کرده اند. بنابراین، آنها به جای ورود به این عرصه، امیدوارند که با پرهزینه شدن چالش های سیاسی و بی سرانجامی آن، به جای حل و فصل بحران، طرفین منازعه به زیستن در کنار هم رضایت دهند.زیستنی که نه از سر رضاء بلکه اضطرار است، تا شاید گذر زمان خود چاره ای بر بحران جدایش آنها فراهم سازد. امیدی که اخلاقا" زیباست، اما تحولات دهه گذشته در این منطقه چندان به تحققش نوید نمی دهد.

@kazemizamharir
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «✔️ جهان ناآرام ما و غیبت متفکران سیاسی 🔹1- "اعتدال بورزید" توصیه ای اخلاقا" زیبا اما از منظر تفکر سیاسی فاقد ارزش است؛ جهان ناآرام ما نه با توصیه های اخلاقی بلکه با اندیشیدن به ریشه های بحران و گشودن افق های جدید ادراکی از آن آرام می گیرد؛ بحرانی که…»
✔️ نکاتی در مورد امتحان "تاریخ تحول دولت در اسلام"

🔹1- حدود امتحان، شامل "بخش دوم " کتاب "تاریخ اندیشه سیاسی در اسلام" نوشته "پاتریشیا کرون" است.برای کاهش فشار و استرس از دانشجویان، از فصول "ششم (معتزله)" و "یازدهم (اصحاب حدیث)" سوال طرح نخواهد شد و جزء امتحان نمی باشد.اما، برای فهمیدن سایر فصول خواندن این دو فصل ضروری است.

🔹2- سوال های امتحانی کلی و مفهومی می باشد و برای پاسخ دهی به آنها نیاز به حفظ کردن اطلاعاتی مانند "تاریخ رخدادها" یا " اسامی اشخاص " نیست.هر تیتر فرعی در ذیل هر فصل می تواند یک سوال امتحانی باشد.

🔹3- علاوه بر سوال های اصلی سه سوال اختیاری نیز طرح خواهد شد که دانشجویان عزیز می توانند به جای سوال های اصلی به آنها پاسخ دهند.

🔹4- همانطور که در آخرین جلسه کلاسی گفته شد، یک سوال باز نیز ارایه خواهد شد تا دانشجویان برداشت های خود را درباره ماهیت دولت در اسلام بیان کنند؛ سوال عبارت است از: « از نظر شما «دولت اسلامی» از چه طبیعت و سرشتی برخوردار است؟»

@kazemizamharir
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «✔️ اهداف استراتژیک #آمریکا علیه #ایران 🔹1- امروز #ترامپ و دولت آمریکا " #سپاه_پاسداران_انقلاب_اسلامی #IRGC" را در لیست سازمان های #تروریستی قرار داد. سوالی که پیش می آید، اینست که این اقدامات ستیزه جویانه آمریکا علیه ایران در بستر کدام هدف استراتژیک…»
💥💥ایران و آمریکا؛برخورد سخت در گام دوم و در مرز ورود به گام سوم
شهادت مظلومانه سردار سلیمانی، تسلیت باد. خداوند ایران عزیز و جهان اسلام را از خطرات و شرارت‌ها صیانت نماید. آمین

@kazemizamharir
Forwarded from Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر (Mahdi kazemi zamharir)
✔️ اهداف استراتژیک #آمریکا علیه #ایران

🔹1- امروز #ترامپ و دولت آمریکا " #سپاه_پاسداران_انقلاب_اسلامی #IRGC" را در لیست سازمان های #تروریستی قرار داد. سوالی که پیش می آید، اینست که این اقدامات ستیزه جویانه آمریکا علیه ایران در بستر کدام هدف استراتژیک پیگیری می شود؟ این اقدام در مجموعه اقدامات آمریکا علیه ایران چه جایگاهی دارد؟ و چشم انداز آینده منازعه میان ایران و آمریکا به کجا ختم خواهد شد؟

🔹2- اهداف استراتژیک آمریکا در دو سطح جهانی و منطقه ای در سه محور قابل خلاصه است: 1) مهار روسیه و چین 2)عادی سازی مناسبات اسرائیل با کشورهای منطقه 3) تبدیل دولت های منطقه به " دولت های ضعیف و شبه دموکراتیک".

🔹3- استراتژی کلان آمریکا در سطح جهانی مهار چین و روسیه است؛ تبدیل ایران به یک همکار منطقه ای آمریکا در مهار موفقیت آمیز روسیه و چین همانند دوران جنگ سرد بسیار موثر می باشد. ایران با توجه به داشتن مرز مشترک با 15 کشور منطقه می تواند سد مهمی در روند حرکت چین و روسیه به سمت غرب ایجاد نماید؛ ایران می تواند در صورت خروج از فضای تخاصم با آمریکا، با توسعه مناسبات خود با کشورهای آسیای میانه و قفقاز- که دارای پیوند تاریخی و فرهنگی با ایران هستند – به تضعیف اقدامات چین و روسیه در این مناطق کمک کند.هدفی که پس از فروپاشی شوروی و عضویت کشورهای آسیای میانه در سازمان اکو پیگیری شد، اما به علت اهداف ایدئولوژیک ایران با شکست مواجه گردید و شاهد بازگشت این کشورها به دامن روسیه و چین بودیم.

🔹4- در سطح منطقه نیز، هدف آمریکا تثبیت جایگاه اسرائیل است. برای رسیدن به این هدف نیازمند عادی سازی مناسبات اسرائیل با اعراب می باشد؛ این هدف با تبدیل ایران به دشمن مشترک اعراب و اسرائیل ، تاحدی ممکن شده است. در صورت موفقیت آمریکا در اجرای معامله قرن این هدف کامل خواهد شد.گام دوم،برای رسیدن به این هدف تضعیف دولت های ضداسرائیلی با ساخت متمرکز به دولت های "ضعیف و شبه دموکراتیک" می باشد.سرنوشت لیبی، سوریه و عراق گویای خوبی از این هدف است.این کشورها در گذشته به علت ساخت متمرکز از امکان بسیج منابع برای تهدید اسرائیل برخوردار بودند، اما در آینده با ظهور دولت های ضعیف و شبه دموکراتیک امکان پیگیری ستیزه جویی علیه اسرائیل از آنها سلب می گردد؛ امری که در مورد عراق به خوبی قابل مشاهده است.

🔹5- هدف استراتژیک آمریکا از مواجه با ایران، تعلیق ماهیت ایدئولوژیک نظام سیاسی، تبدیل دولت ایران به دولت ضعیف و غیرمتمرکز، گشودن امکان ارتباط متقابل و در نهایت تبدیل ایران به همکار منطقه ای است. برای رسیدن به این هدف هسته اصلی قدرت سیاسی در ایران ("#نهاد_رهبری" و "#سپاه") را مورد هدف قرار داده است - که از امکان تجمیع منابع و پیگیری اهداف ایدئولوژیک در فراسوی سرزمین ایران برخوردار هستند.

🔹6- با توجه به اهداف استراتژیک آمریکا، شاهد برنامه ریزی سه مرحله ای آمریکا علیه ایران هستیم. مرحله اول که با هدف منزوی کردن ایران، و با لغو برجام و بازگردان تحریم ها، در سطح منطقه و جهان اجراء شد؛ ترامپ و دستگاه سیاست خارجی آمریکا با همراهی اسرائیل واعراب تا حد زیادی در این امر موفق بوده اند؛ نهایی شدن این مرحله، با پیوستن اروپا به ائتلاف ضدایرانی، و منفعل شدن روسیه و چین در حمایت از ایران کامل خواهد شد که با توجه به شواهد در حال پیگیری است.مرحله دوم، که با تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، امروز آغاز شد، با هدف برخورد مستقیم با نیروها و پراکسی های منطقه ای مورد حمایت ایران آغاز شده است؛ در این مرحله شاهد تقویت بیشتر تحریم های اقتصادی خواهیم بود. سطح سوم، به گمانم در صورت عدم موفقیت کامل مرحله دوم اجراء خواهد شد که ترکیبی از چالش های سیاسی – امنیتی شدید ، به همراه برخورد احتمالی نظامی است. اقدامات آمریکا در سازمان دادن اپوزیسیون خارج از کشور بخشی از تلاش پنهان آمریکا برای آمادگی برای ورود به مرحله سوم می باشد که هنوز آغاز نشده است.

🔹7- گذار از مرحله دوم به مرحله سوم، به نوع واکنش متقابل ایران و آمریکا وابسته است. در صورتی که ایران در مواجه با آمریکا وارد چالش سخت شده و مقاومت جدی در مقابل تضعیف نیروهای مقاومت از خود بروز دهد، امکان گذار سریع به مرحله بعد وجود خواهد داشت. در غیراینصورت، احتمال ورود آمریکا به مرحله سوم تا زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اندک است.
✔️لینک استراتژی امریکا علیه ایران در سال2017، گویای ماهیت پایدار و خصمانه سیاست آمریکا علیه ایران است.
https://bit.ly/2IUdQUj

@kazemizamharir
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «✔️ جهان ناآرام ما و غیبت متفکران سیاسی 🔹1- "اعتدال بورزید" توصیه ای اخلاقا" زیبا اما از منظر تفکر سیاسی فاقد ارزش است؛ جهان ناآرام ما نه با توصیه های اخلاقی بلکه با اندیشیدن به ریشه های بحران و گشودن افق های جدید ادراکی از آن آرام می گیرد؛ بحرانی که…»
✔️ معضلات طبابت سیاسی

🔹1- امروز در حال خرید میوه، یکی از همسایگان مرا "دکتر" صدا زد؛ فروشنده به گمان اینکه من "پزشک بدن" هستم، از تخصصم پرسید: دانپزشک هستی یا ... . احتمالا خوشحال از اینکه در همسایگی خود کسی را دارد که شاید در روزهای بیماری به کمکش بیاید؛ گفتم، دکتر هستم اما نه دکتر بدن بلکه دکتر سیاست و کار ما درمان معضلات سیاسی است. پاسخ داد، از جنگ می ترسد و دعا کرد که جنگ نشود.

🔹2- در جامعه ما همانند همه جوامع به علت حب نفس، پزشکی ارج و قرب ویژه دارد.اما، کمتر کسی به اهمیت طبابت سیاسی واقف است؛ در حالی که پزشکان جانها را نجات می دهند، متخصصان سیاست می توانند با ایده ها و راهکارهای خود مانع ظهور فجایع و جنگ ها؛ یا سوء کاربرد قدرت سیاسی گردند که در بسیاری از مواقع عامل خسارت های مادی و معنوی بسیاری برای ملت هاست.اما، برخلاف بازشناسی اهمیت شغل پزشکی در ذهنیت عمومی (از پیر تا جوان؛ زن تا مرد؛ مستبد تا دموکرات؛ و ...)، اهمیت طبابت سیاسی چندان در ذهنیت جمعی ما نهادینه نشده است.

🔹3- علاوه بر کم ارجی طبیبان سیاست در منظر عمومی و در میان حاکمان؛ این متخصصان در انجام وظیفه خود با مشکلاتی مواجه اند که کمتر پزشک متخصصی در گیر آن است. در حالی که بیماران داوطلبانه و مشتاقانه خود را به آستانه مطب پزشکان می رسانند، اما سیاستمداران و حکمرانان، هیچ اشتیاقی برای رجوع به متخصصان سیاسی برای دریافت مشاوره و راهکار برای رفع بحران های سازمان حکومت ندارند.

🔹4- اگر شما حتی کودک باشید، معنای دندان درد را خواهید فهمید و در برابر این درد نه تنها مماشات نمی کنید، بلکه سریعا به فکر چاره می افتید.اما، سیاست مداران در بسیاری مواقع نه تنها بیماری را انکار می کنند، بلکه حتی آن را با لفاظی های سیاسی و ایدئولوژیک حُسن حکمرانی خود برای همگان ترسیم می کنند.

🔹5- برخلاف پزشکی که بازاری گشوده دارد و متخصصان با کیفیت و تنوع بسیار در آن فعالیت می کنند، بازار مشاوره سیاسی محدود،کنترل شده و غیرتخصصی شده است، و عملا" امکان حضور همه صاحبان تخصص و رای در آن وجود ندارد.هیچ بیماری برای رفع درد دندان به پزشک داخلی مراجعه نمی کند و ما با دقت فراوان بر هر درد جزئی متخصص خاص آن را می جویم ولی ظاهرا رفع معضلات و بحران های سیاسی نیازی به تخصص ندارد و از آشپز و خیاط تا مداح و مهندس خود را واقف به پیچیدگی امور سیاسی و ذی حق در عرضه نسخه درمان می بینند.

🔹6- اما، مهمترین تفاوت نحوه رابطه مشاوره گیرندگان سیاسی و طبیبان سیاست است. بیماران اگر نسخه پزشک را نپسندند، پس از پرداخت حق الزحمه به پزشک دیگر مراجعه می کنند.این بیماران افاقه نکردن نسخه پزشک را نه به حساب خیانت دکتر می گذارند و نه جهل آن.حتی ممکن است بار دیگر به او مراجعه کنند و اینبار از تخصص وی سود برند.اما، مشاوره گیران از طبیبان سیاست، به جای آنکه در جستجو درمان باشند، متقاضی شنیدن آرزوهای خود از زبان آنها هستند و اگر نسخه این طبیبان را نپسندند، نه تنها حق الزحمه خود را پرداخت نمی کنند، بلکه این طبیبان سیاسی را به خاطر مشاوره ناخوشایندشان با آماج انواع "اتهامات" مواجه می کنند؛ حتی ممکن است، آنها را از شغل و پیشه خود محروم کنند و بعضا" گرفتار زندان و جلای وطن.

🔹7- در چنین اوضاعیست که این متخصصان یا ناچارند در لحظات بحران و دردهای عمومی سکوت پیشه کنند یا دل به دریا زده برخلاف احساسات عمومی و علائق حکومتگران زبان به سخن بگشایند.در عمل، طبیبان سیاست هم همانند سایر مردمانند: دارای حب نفس و دل نگران زیست فردی خود.آنها همان راهی را خواهند رفت که عموم انجام می دهند: سکوت کردن و نظاره رویدادها؛این سکوت همان چیزی است که افلاطون در جمهور به "غربت" فیلسوف سیاسی در جامعه از آن یاد می کند؛ و در جامعه ای که فیلسوفان سیاسی و متخصصان غریب باشند، نظم عمومی سامان نمی یابد.

@kazemizamharir
111.pdf
24.6 KB
درباره امتحان کارشناسی روش تحقیق الف

باسلام به همه دوستان عزیز؛
1. لیست عملکرد کلاسی دانشجویان کلاس روش تحقیق الف در فایل پی دی اف بالا است. لطفا دوستانی که کارهای خود را تکمیل نکرده اند و در این لیست نیست، نسخه نهایی کارهای خود را آماده و تا روز امتحان برای من بیاورند.
2. 4 تمرین عملی جمعا 8 نمره دارد.باقی نمره از امتحان کتبی پایان ترم از کتاب "روش تحقیق درعلوم اجتماعی " ترجمه آقای نیک گهر است. محدوده امتحان شامل مقدمه و4 فصل اول کتاب است.
3. ضمنا"، در جلسه امتحان یک کار عملی نیز خواهیم داشت، که عبارت است از تهیه یک "طرح تحقیق مختصر" شامل: عنوان تحقیق، طرح مساله تحقیق، پرسش تحقیق، فرضیه. چند موضوع توسط استاد برای دانشجویان جهت انتخاب پیشنهاد خواهد شد.(این کار مشابه تمرینهایی است که در کلاس انجام داده ایم.)

@kazemizamharir
Forwarded from اتچ بات
🔥درباره امتحان کارشناسی ارشد نظام های انتخاباتی

باسلام به همه دوستان عزیز؛
1. منابع امتحان: کتاب "دانشنامه نظام های انتخاباتی" بجز فصل اول و بخش های حذف شده ؛ کتاب "جمهوری خواهی" تا صفحه 45؛ مقاله خانم شجاعیان و مقاله آقای طباطبایی؛
2. امتحان تشریحی خواهد بود.
@kazemizamharir
Forwarded from جواد طباطبايي
🖇آل‌احمد و فراکسیون تورک مجلس دهم

📋 اينكه در مخالفت با نص صريح قانون اساسی مشروطه (اصل سی‌ام از متمم قانون اساسی) و جمهوری اسلامی (اصل هشتاد و چهارم) در مجلس دهم، گروهی از نمایندگان اقدام به ایجاد فراکسیون «تورک» کردند از تبعات سخنان بی‌ربط کسانی مانند آل‌احمد است. نمایندگی، برابر مُرّ قانون اساسی یا ملّی است یا نمایندگی نیست! برابر هر دو قانون اساسی، از زمانی که نماینده‌ای از «ملّت تورک» یا «کورد» سخن بگوید، نمایندگی او از درجه اعتبار ساقط است. 🖊

🔸 ملت، دولت و حکومت قانون،. انتشارت مینوی خرد. اسفند۱۳۹۸. صفحه آخر

💡كانال اختصاصي نشر آثار و آراء جواد طباطبايي
@javadtabatabai
سه نکته درباره نظر دکتر طباطبایی درباره "فراکسیون ترک"

1_ به گمانم این مدعای دکتر طباطبایی از منظر فلسفه سیاسی و جامعه شناسی سیاسی فاقد اعتبار است زیرا که در هر دو حوزه درباره مفهوم دولت_ملت؛و نمایندگی سیاسی روایت های مختلفی وجود دارد که ضرورتا با رویکرد طباطبایی سازگار نیست.

2_ فیلسوف سیاسی پدیده‌ها را از منظری فلسفی مورد دقت نظر قرار میدهد و نمی تواند با ارجاع به متون حقوقی که خود گرفتار آشفتگی زبانی و نظری هستند و خود موضوع تحلیل انتقادی فلسفی می باشند، حکمی در مورد موضوعی چنین حساس صادر کند و مدعی حل مسئله شود.

3_ اساسا نظر طباطبایی بیشتر سیاسی و ریشه در ناسیونالیسم ایران گرایانه و افراطی   وی دارد؛ و گرنه اصول زیادی در قانون اساسی است که با این مفهوم ملی ناسازگار است. مثل شیعه بودن رئیس جمهور و الزام وی به پاسداری از مذهب؛ یا تفکیک نمایندگی  اقلیت ها و ...که در تقابل با نگاه ملی به نهادهای سیاسی و شهروندی ملی است. مثالها زیادند و متاسفانه دکتر طباطبایی برای پیش برد دیدگاه سیاسی خود به بخشی از متن حقوقی ارجاع داده و مابقی را رها کرده است.

@kazemizamharir
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «سه نکته درباره نظر دکتر طباطبایی درباره "فراکسیون ترک" 1_ به گمانم این مدعای دکتر طباطبایی از منظر فلسفه سیاسی و جامعه شناسی سیاسی فاقد اعتبار است زیرا که در هر دو حوزه درباره مفهوم دولت_ملت؛و نمایندگی سیاسی روایت های مختلفی وجود دارد که ضرورتا با رویکرد…»
Forwarded from Mahdi kazemi zamharir
✔️ در باب فلسفه و فلسفیدن حوزویان؛


🔹1- جمعی از اساتید محترم حوزه در نامه ای به ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی، خواهان گنجاندن «پاسخ های "علمی و فلسفی" » در منابع درسی دانشکده های فلسفه غرب شده اند، تا به زعم خود ، «تهاجم بخشی از متون فلسفه غرب» به «وحی» و «خدا» گرفته شود؛ و نظریه هایی در این مراکز « بدون هیچ پاسخی تدریس» نشود که «قطعا" باطل" است» و «استاد و دانشجو» را دچار سردرگمی می کند؛ وقتی این متن را می خواندم، در حیرت فرو رفتم که آیا نسبتی میان فلسفه، فیلسوف، فلسفه ورزی، و این نامه وجود دارد؟

🔹2- فلسفه یعنی آزادی؛و فلسفیدن از آزاد ترین و در عین حال آرامش بخش ترین فعالیت هایی است که بشر آن را ابداع کرده است. آرامش برآمده از فلسفیدن نه محصول رسیدن به جزم ها و یقین های سترگ، بلکه آگاهی از این نکته است که در برابر بیکرانگی حقیقت، هستی و آگاهی ما ذره ای بیش نیست؛ و تنها باید همچون نور در فضای لایتناهی غرق شد: بی هیچ ایستایی و قراری؛ آگاهی فلسفی همانقدر که سازنده است، واژگون ساز است و فیلسوف می داند که با توجه به بیکرانگی حقیقت و محدودیتهای وی ، هیچ پاسخ «قطعا" نهائی» به پرسش های بنیادین فلسفه وجود ندارد.بخاطر این احساس کرانمندی و اشراق بیکرانگیست که فیلسوفان همیشه گرفتار سه چیز هستند: حیرت، پرسش و گشودگی به امکان های مختلف؛ و از درون این سه ویژگیست که آزادی هم زایش می یابد و هم ممکن می شود.

🔹3- حال چه نسبتی میان این گشودگی به آزادی و امکان؛ و تحمیل گری و تعبدورزی درباب پرسش های اساسی هستی وجود دارد؟ وقتی به متن نامه مراجعه می کنیم، احساس می شود که نویسندگان بیش از آنکه به مسائل فلسفی، فیلسوفانه بنگرند، نگاهی متلکمانه و فقیهانه به آنها دارند.از آن روست که به سهولت از ضرورت الحاق "پاسخ های علمی و فلسفی " یا به تعبیردیگر "استفتائات علمی و فلسفی" به منابع درسی سخن می گویند. به گمانم، علت بزرگ شکست فلسفه خوانان حوزوی در پاسخ گویی به پرسش های جدید، ریشه در همین نگاه غیرفلسفی آنها به این موضوعات دارد.

🔹4- برخلاف علوم اجتماعی، سنت فلسفی بخشی از دانش سنتی و مقبول حوزویان است و حوزه از پشتوانه تاریخی و منابع کافی برای ورود و بسط این دانش برخوردار است.اما، ایشان به علت وابستگی مزمن به کاربست ابزارهای حکومتی برای ترویج ایده های خود از دیدن این ظرفیت و بکاربستن آن ناتوان هستند.

🔹5- اما نکته مهم تر اینست که با فرض تحقق این پیشنهاد آیا مشکل حل می شود؟ با اندکی تعمق در روندهای فکری، علمی و تکنولوژیکی، می توان به این نکته متفتن شد که رشد خداناباوری و تضعیف جایگاه ادیان سنتی، نه یک رخداد محلی، بلکه بخشی از یک روند بزرگ جهانی است؛ و پاسخ به آن با افزوده شدن چند جزوه و کتاب به منابع درسی حل و فصل نمی شود. مدعیان مقابله و عرضه نهج بدیل، بایستی بتوانند ایدههای خود را در نسبت با روندهای جهانی عرضه کنند. بنابراین، برای موفقیت در سطح محلی بایستی، وارد گفتگو و مفاهمه با متفکران و فیلسوفان جهانی شوند. رسیدن به این موفقیت نیازمند آنست که این عزیزان، «مشکل را اساسی تر ببینند».

🔹6- اما، در انتها شاید لازم است که متذکر شوم، این فرض که مساله صرفا" « عدم آگاهی » فیلسوفان دانشگاهی به «میراث فلسفه سنتی» است، خطاست؛ معضل، «عدم اتقان و کفایت» پاسخ هاست. از این روست که متفکری همانند مصطفی ملکیان که شناخت وی از فلسفه اسلامی و غربی مورد تایید همگانیست، در یکی از مقالات[2] خود درباره میزان حجیت عقائد الهیاتی می گوید که: « مهم ترین و کلانترین عقائد ما، در باب "ازکجا آمده ایم؟"، "به کجا خواهیم رفت؟"، "برای چه آمده ایم؟"،...، هیچیک حاصل یک استدلال خدشه ناپذیر و قاطع نیست».(راهی به رهایی،ص 125) و « جز ریاضیات، منطق، بخشهایی از علوم تجربی، بخشهای اندک از علوم تجربی انسانی، و بخشهایی اندک از علوم تاریخی با باروها و گزاره های آفاقی بالفعل سروکار نداریم».(همان، ص 126)

✔️ پانوشت:
1. خبر نگارش نامه در لینک زیر؛ منبع خبرگزاری حوزه:
https://bit.ly/3bm3Ugz

2. مقاله "مبانی نظری مدارا"، در کتاب: راهی به رهایی:جستارهایی در باب عقلانیت و معنویت، مصطفی ملکیان،تهران، موسسه نگاه معاصر، 1380.

@kazemizamharir
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «✔️ سیل و بحران #حکمرانی_سنتی 🔹1- دیدن صحنه های دلخراش #سیل_گلستان و #شیراز جز تقویت نگاه بدبینانه به #حکمرانی ریشه گرفته از " #سنت " پیامد دیگری ندارد.پاسخ چنین #حکمرانی به بحران، قربانی کردن کارگزاران خود برای فرونشاندن خشم مردم است؛اما، اگر در گلستان…»
✔️ کرونای ایدئولوژی : تلفیق ناسیونالیسم و مذهب

🔹1- دهشت از کرونا چنان ما و جهان را دربرگرفته، که گوئی هیولایی نادر پدیدار شده است؛ ملت ها، دولت ها و سازمانهای جهانی در تکاپو برای مهار آن هستند.اما، وقتی به آمار مرگ و میر کرونا نظر می کنیم، این حقیقت عیان می گردد که اشکال دیگری از کژکاری در سیستم های فکری، سیاسی و اجتماعی، مخاطراتی بیش از کرونا دارد.

🔹2- در میانمار، کرونای ایدئولوژی در یک ماه باعث مرگ 6700 نفر مسلمان گردید.[1] اندکی به سمت خاورمیانه نزدیک تر شویم، در هند ، همین هفته، مواجه هندوها و مسلمانان، 46 نفر را به کام مرگ کشید.[2] در افغانستان در همسایگی ما فقط در سال 2018، 3804 نفر توسط گروههای تروریستی مانند طالبان و داعش کشته شده اند.[3] در سوریه طبق گزارش سازمان ملل تلفات جنگ داخلی به بیش از 400 هزار نفر رسیده است.[4] این آمار به غیر از 6 میلیون پناهنده سوری است که در اثر جنگ به کشورهای همجوار فرار کرده اند.[5] در یمن از سال 2015، بیش از 100 هزار نفر در اثر جنگ کشته شده اند.[6]

🔹3- آمارهای بالا بخشی از مرگ و میر انسانهای بی گناهیست که گرفتار "کرونای ایدئولوژی" شده اند.ماهیت سازنده این پدیده ترکیبی از "ناسیونالیسم گذشته گرا" و "فرقه گرایی مذهبی" است.در خاورمیانه ناسیونالیسم "نوعثمانی گری"، "عرب گرایی" و "ایران گرایی" ، در پیوند با فرقه گرایی مذهبی-سیاسی، زمینه ستیزه جویی در منطقه را فراهم ساخته اند. در پس این پدیدار ایدئولوژیک، شاهد نوعی اراده معطوف به قدرت هستیم که توسط نخبگان حاکم بر این کشورها حمایت می گردد؛ هدف حراست از نظام های اقتدارگرا در برابر تغییرات مسالمت آمیز سیاسی و اجتماعیست که با بهار عربی آغاز شد. در واقع، برخلاف ویروس کرونا که هم در سطح دولت ها و هم در سطح ملت ها شاهد رویکردی مشترک برای مباره با آن هستیم، در کرونای ایدئولوژی، هم دولت ها و هم جریان های اجتماعی از آن برای کسب یا بسط قدرت سیاسی استفاده می کنند. در این میان، بهره گیری دولت های فرامنطقه ای از این پدیده برای توسعه نفوذ فراملی، به تشدید این مجادلات کمک کرده اند.

🔹4- تبعات رشد این رویکرد ایدئولوژیک، توسعه منازعات در خاورمیانه و شکل گیری مداخلات فراملی دولت هاست. در این میان، نه نخبگان و نه مردم عادی چندان دلنگران هزینه های آن نیستند.دیدن جوانانی که در پس اندیشه های خام ناسیونالیستی از توسعه نفوذ کشورشان در فراسوی مرزها شادانند، تا جنگ سالارانی که رهبری این توسعه طلبی را برعهده دارند، دیگر چندان شگفت انگیز نیست.رهبران و مردم این کشورها، مداخلات خود در سایر کشورها را با تعابیر دینی و ایدئولوژیک توجیه می کنند، اما، رفتارهای مشابه توسط سایر دولت ها یا فرقه های مذهبی را نقد کرده، خواهان رعایت حقوق شهروندی می گردند.

🔹5- گذار از این وضعیت جزء با تغییر در افکار و تحول در زیست عملی ما موثر نیست.همانگونه که ، برای زدودن کرونا هر روز باید دست ها را شست، به گمانم، ما نیازمند بازاندیشی اساسی در افکار و الگوهای حکمرانی در این منطقه هستیم: بدون هیچ استثنائی. قرنطینه کردن افکار ستیزه جو و پذیرش مسئوولیت مشترک شرط دیگر موفقیت در کنترل این روند کشتار انسانی است. همانگونه که خطر کرونا برای ما امری ملموس و عینیست، می بایست جنگ و تاثیرات مخرب آن را نیز همانند کرونا دید.اگرچه جنگ در بعضی لحظات از ما دور است و ما می توانیم، فارغ از خطرات آن از منافع و پیروزی هایش سود بریم، اما باید دانست که تاثیرات مخرب بلندمدت جنگ دامن همه ملت های منطقه را خواهد گرفت: چه پیروز باشیم، چه شکست خورده.


🔹6- منابع
1. https://www.bbc.com/persian/world-42337262
2. https://www.bbc.com/persian/world-51706040
3. https://www.bbc.com/persian/afghanistan-47347873
4. https://bit.ly/3aEncg4
5. https://bit.ly/2wHp4pK
6. https://bit.ly/2IusOgP


@kazemizamharir
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «✔️ کرونای ایدئولوژی : تلفیق ناسیونالیسم و مذهب 🔹1- دهشت از کرونا چنان ما و جهان را دربرگرفته، که گوئی هیولایی نادر پدیدار شده است؛ ملت ها، دولت ها و سازمانهای جهانی در تکاپو برای مهار آن هستند.اما، وقتی به آمار مرگ و میر کرونا نظر می کنیم، این حقیقت عیان…»