😔به بهانه کوچ خسرو آواز ایران😔
امروز در جمعی صحبت از نخبگان بود. عزیزی که در دانشگاه شریف دکتری میخواند، از دانشجویان نخبه دانشگاه_شریف گفت.
اینکه دانشجویان کارشناسی شریف از چنان سطحی از هوش برخوردارند که معمولا در دو یا حتی سه رشته درس میخوانند و اکثرا برای تحصیل در مقطع دکتری به خارج میروند.
لحظه ای به ذهنم رفت که اگر در دستگاه حکمرانی نقشی داشتم حتما چند میلیارد دلار به دانشگاه های خارجی برجسته میدادم تا در قبال این پول،شعبه ای در ایران تاسیس کنند و بخش مهمی از این نخبگان را در کشور حفظ کنم.
اما از گفتن این پیشنهاد منصرف شدم،چون نه از چنین حکمرانی خبری هست، و نه دغدغه اش وجود دارد.
نتیجه این وضعیت اینست که تعداد زیادی از نخبگان ایرانی یا باید جلای وطن کنند یا در عسرت و سختی، زندگی در این شرایط را پذیرا گردند.شجریان راه دوم را انتخاب کرد.
خدایش بیامرزد🌼
@kazemizamharir
امروز در جمعی صحبت از نخبگان بود. عزیزی که در دانشگاه شریف دکتری میخواند، از دانشجویان نخبه دانشگاه_شریف گفت.
اینکه دانشجویان کارشناسی شریف از چنان سطحی از هوش برخوردارند که معمولا در دو یا حتی سه رشته درس میخوانند و اکثرا برای تحصیل در مقطع دکتری به خارج میروند.
لحظه ای به ذهنم رفت که اگر در دستگاه حکمرانی نقشی داشتم حتما چند میلیارد دلار به دانشگاه های خارجی برجسته میدادم تا در قبال این پول،شعبه ای در ایران تاسیس کنند و بخش مهمی از این نخبگان را در کشور حفظ کنم.
اما از گفتن این پیشنهاد منصرف شدم،چون نه از چنین حکمرانی خبری هست، و نه دغدغه اش وجود دارد.
نتیجه این وضعیت اینست که تعداد زیادی از نخبگان ایرانی یا باید جلای وطن کنند یا در عسرت و سختی، زندگی در این شرایط را پذیرا گردند.شجریان راه دوم را انتخاب کرد.
خدایش بیامرزد🌼
@kazemizamharir
part 2.pdf
449.9 KB
روش تحقیق در علوم اجتماعی
دکتر مهدی کاظمی زمهریر
دانشکده علوم سیاسی دانشگاه مفید
ترم تحصیلی 1_00_99
@kazemizamharir
دکتر مهدی کاظمی زمهریر
دانشکده علوم سیاسی دانشگاه مفید
ترم تحصیلی 1_00_99
@kazemizamharir
✔️تمایز تمدن (civilization) از تجدد (modernity)
هفته پیش فرصتی شد و یکی از میزگردها برنامه پرگار را با عنوان "در جستجوی تجدد در تاریخ ایران"مشاهده کردم. در این میزگرد، دکتر داریوش آشوری و دکترعباس میلانی، نظرات خود را درباره "امکان وجود جوانه های تجدد ایرانی" در عصر طلایی علم و فرهنگ ایرانی بیان کردند. عباس میلانی معتقد بود که میتوان از وجود تجدد ایرانی در گذشته سخن گفت.اما، داریوش آشوری تجدد یا مدرنیته را امری جدید و بی سابقه می دانست که قابل مقایسه با روندهای علمی و فرهنگی گذشته نیست.
به گمان من، دو نکته را در این زمینه باید در نظر داشت. اولا، میان تمدن و تجدد تمایز وجود دارد. ما همیشه صاحب شکلی از تمدن بوده ایم؛ در تجربه مدنی و فرهنگی ایرانیان میتوان از وجود تعداد زیادی فیلسوف،دانشمند و ادیب سخن گفت که این تجربه را غنا بخشیدند.اما،ماهیت درونی این تجربه قابل قیاس با تجربه غربی نیست. مدرنیته به مثابه درون مایه فکری و فرهنگی تمدن جدید از مختصاتی برخوردار است که در تمدن های پیشین موجود نبوده است. این نه ضرورتا به معنای نقص گذشته بلکه به معنای تمایز اساسی این دوران از دوران قدیم است. بنابراین،عباس میلانی در دفاع از تجدد ایرانی،دچار خلط مفهومی میان تمدن و تجدد شده است: ما تمدن داشتیم اما تجدد نه.
ثانیا، باید به این نکته نیز توجه کرد که آنچه در دوران جدید ذیل مفهوم تجدد در ایران تجربه شده است،امری جدید و تا حدی متمایز از تجربه مدرنیته در اروپاست. این تمایز نه مطلق بلکه نسبی است؛تجربه مدرن شدن در ایران در چارچوب منابع و ساختارهایی رخ داده که ایران را به مثابه یک کشور در سدههای اخیر برساخته است. بنابراین تجربه ایرانی مدرن شدن، به معنای اروپایی شدن تام نبوده و میتوان از مدرنیته ایرانی _ در دوران جدید ایران _سخن گفت.
✔️لینک برنامه پرگار: در جستجوی تجدد در تاریخ ایران
https://youtu.be/xtvt1AQ3WSc
@kazemizamharir
هفته پیش فرصتی شد و یکی از میزگردها برنامه پرگار را با عنوان "در جستجوی تجدد در تاریخ ایران"مشاهده کردم. در این میزگرد، دکتر داریوش آشوری و دکترعباس میلانی، نظرات خود را درباره "امکان وجود جوانه های تجدد ایرانی" در عصر طلایی علم و فرهنگ ایرانی بیان کردند. عباس میلانی معتقد بود که میتوان از وجود تجدد ایرانی در گذشته سخن گفت.اما، داریوش آشوری تجدد یا مدرنیته را امری جدید و بی سابقه می دانست که قابل مقایسه با روندهای علمی و فرهنگی گذشته نیست.
به گمان من، دو نکته را در این زمینه باید در نظر داشت. اولا، میان تمدن و تجدد تمایز وجود دارد. ما همیشه صاحب شکلی از تمدن بوده ایم؛ در تجربه مدنی و فرهنگی ایرانیان میتوان از وجود تعداد زیادی فیلسوف،دانشمند و ادیب سخن گفت که این تجربه را غنا بخشیدند.اما،ماهیت درونی این تجربه قابل قیاس با تجربه غربی نیست. مدرنیته به مثابه درون مایه فکری و فرهنگی تمدن جدید از مختصاتی برخوردار است که در تمدن های پیشین موجود نبوده است. این نه ضرورتا به معنای نقص گذشته بلکه به معنای تمایز اساسی این دوران از دوران قدیم است. بنابراین،عباس میلانی در دفاع از تجدد ایرانی،دچار خلط مفهومی میان تمدن و تجدد شده است: ما تمدن داشتیم اما تجدد نه.
ثانیا، باید به این نکته نیز توجه کرد که آنچه در دوران جدید ذیل مفهوم تجدد در ایران تجربه شده است،امری جدید و تا حدی متمایز از تجربه مدرنیته در اروپاست. این تمایز نه مطلق بلکه نسبی است؛تجربه مدرن شدن در ایران در چارچوب منابع و ساختارهایی رخ داده که ایران را به مثابه یک کشور در سدههای اخیر برساخته است. بنابراین تجربه ایرانی مدرن شدن، به معنای اروپایی شدن تام نبوده و میتوان از مدرنیته ایرانی _ در دوران جدید ایران _سخن گفت.
✔️لینک برنامه پرگار: در جستجوی تجدد در تاریخ ایران
https://youtu.be/xtvt1AQ3WSc
@kazemizamharir
YouTube
پرگار: در جستجوی تجدد در تاریخ ایران
حدود هزار سال پیش جوانه های تجدد ایرانی را در چهره هایی چون زکریای رازی، ابوریحان بیرونی و خیام و هم دوره هایشان نمی بینیم؟ ولی کجای دنیا با چند گل بهار آمده؟
برای دیدن منتخب برنامه های تلویزیون فارسی بی بی سی مشترک شويد: https://www.youtube.com/BBCPersian…
برای دیدن منتخب برنامه های تلویزیون فارسی بی بی سی مشترک شويد: https://www.youtube.com/BBCPersian…
Forwarded from سیاسیون ایران| siasiuniran@
خرافات به مثابه ایدئولوژی.pdf
2.1 MB
🔻خرافات به مثابه ایدئولوژی در سیاست ایرانیان
از مجلسی تا احمدی نژاد
نویسنده: علی رهنما
ترجمه: فـرهاد مهـدوی
پسورد فایل thelostchildhood381
#سیاسیون_ایران
🆘 @siasiuniran
🆘 @siasiuniran_News
🆘 @siasiuniran_Bot
🆘 @siasiuniran_gap
از مجلسی تا احمدی نژاد
نویسنده: علی رهنما
ترجمه: فـرهاد مهـدوی
پسورد فایل thelostchildhood381
#سیاسیون_ایران
🆘 @siasiuniran
🆘 @siasiuniran_News
🆘 @siasiuniran_Bot
🆘 @siasiuniran_gap
✔️ شریعت عقلانی: به یاد احمد قابل
هشت سال از درگذشت مرحوم احمد قابل گذشت.مرحوم احمد قابل را از دوران جوانی میشناختم. در دوره اصلاحات ،ایشان یکی از سخنرانانی بود که سالی حداقل دو یا سه مرتبه در جلسات دفاتر احزاب و انجمن های اصلاح طلب قم سخنرانی می کرد و فرصتی بود برای ما تا از ایشان بهره مند گردیم.
احمد قابل متفکری بود که سعی داشت سنت را از درون نوسازی کند. تابستان گذشته فرصت شد و آثارش، بویژه شریعت عقلانی را بخوانم. وی بیشتر تحت تاثیر اندیشه های امام خمینی، آیت الله مطهری، آیت الله منتظری ، شهیدصدر و صالحی نجف آبادی بود.
به گمانم ایشان با طرح ایده "منطقه الفراغ حکم عقل" در مقابل "منطقه الفراغ شرع" گام مهمی در عقلانی سازی زیست مومنانه برداشته و نوعی انقلاب کپرنیکی را در فقه پایه گذاری کرده اند .
از نظر ایشان،احکام شرعی امری استثنایی بوده در جائی که در موضوعاتی که عقل قادر به صدور حکم نبود، از طرف باری تعالی در عصر پیامبر صادر شده است. به تعبیر ایشان در کتاب شریعت عقلانی،عقل حجت اصلی و اولی، و شرع حجت ثانوی است؛ و تشریع تنها باید در منطقه الفراغ حکم عقل صورت گیرد.این دیدگاه متاثر از اصل کلامی "اصاله الاباحه العقلیه" است.
بنابراین اصل زیستن بر مبنای عقل مشترک بشری و عرف عقلا است و تنها در مواردی که حکم صریح شرعی وجود دارد، و یا امکان استخراج حکم عقلی وجود ندارد، باید به منصوص مراجعه کرد.
به گمانم این ایده در صورت بسط باعث تحولی در نگرش ما به شریعت و زندگی دینی میشود.
خدایش بیامرزد.
@kazemizamharir
هشت سال از درگذشت مرحوم احمد قابل گذشت.مرحوم احمد قابل را از دوران جوانی میشناختم. در دوره اصلاحات ،ایشان یکی از سخنرانانی بود که سالی حداقل دو یا سه مرتبه در جلسات دفاتر احزاب و انجمن های اصلاح طلب قم سخنرانی می کرد و فرصتی بود برای ما تا از ایشان بهره مند گردیم.
احمد قابل متفکری بود که سعی داشت سنت را از درون نوسازی کند. تابستان گذشته فرصت شد و آثارش، بویژه شریعت عقلانی را بخوانم. وی بیشتر تحت تاثیر اندیشه های امام خمینی، آیت الله مطهری، آیت الله منتظری ، شهیدصدر و صالحی نجف آبادی بود.
به گمانم ایشان با طرح ایده "منطقه الفراغ حکم عقل" در مقابل "منطقه الفراغ شرع" گام مهمی در عقلانی سازی زیست مومنانه برداشته و نوعی انقلاب کپرنیکی را در فقه پایه گذاری کرده اند .
از نظر ایشان،احکام شرعی امری استثنایی بوده در جائی که در موضوعاتی که عقل قادر به صدور حکم نبود، از طرف باری تعالی در عصر پیامبر صادر شده است. به تعبیر ایشان در کتاب شریعت عقلانی،عقل حجت اصلی و اولی، و شرع حجت ثانوی است؛ و تشریع تنها باید در منطقه الفراغ حکم عقل صورت گیرد.این دیدگاه متاثر از اصل کلامی "اصاله الاباحه العقلیه" است.
بنابراین اصل زیستن بر مبنای عقل مشترک بشری و عرف عقلا است و تنها در مواردی که حکم صریح شرعی وجود دارد، و یا امکان استخراج حکم عقلی وجود ندارد، باید به منصوص مراجعه کرد.
به گمانم این ایده در صورت بسط باعث تحولی در نگرش ما به شریعت و زندگی دینی میشود.
خدایش بیامرزد.
@kazemizamharir
✔ایده ایرانشهر
به گمان من، در تعبیری که جواد طباطبایی و تورج دریایی از ایرانشهر ارایه میکنند، شاهد ساخت روایتی "تخیلی " از هویت ملی هستیم، که ناواقع گرایانه و کلی گوئی است.
متاسفانه دکتر دریایی در این مصاحبه هیچ فکت تاریخی که نشان از وجود یک هویت سیاسی پایدار و مستمر تحت این عنوان در ایران باشد عرضه نکرده اند.
http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/157172/
@kazemizamharir
به گمان من، در تعبیری که جواد طباطبایی و تورج دریایی از ایرانشهر ارایه میکنند، شاهد ساخت روایتی "تخیلی " از هویت ملی هستیم، که ناواقع گرایانه و کلی گوئی است.
متاسفانه دکتر دریایی در این مصاحبه هیچ فکت تاریخی که نشان از وجود یک هویت سیاسی پایدار و مستمر تحت این عنوان در ایران باشد عرضه نکرده اند.
http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/157172/
@kazemizamharir
روزنامه اعتماد
ايرانشهر توهم و اغراق نيست
محسن آزموده
Social Sciences Research Methods.part3.pdf
578.1 KB
روش تحقیق در علوم اجتماعی
دکتر مهدی کاظمی زمهریر
دانشکده علوم سیاسی دانشگاه مفید
ترم تحصیلی 1_00_99
@kazemizamharir
دکتر مهدی کاظمی زمهریر
دانشکده علوم سیاسی دانشگاه مفید
ترم تحصیلی 1_00_99
@kazemizamharir
✔️ ماکیاولی و انتخابات آمریکا
ماکیاولی در کتاب "گفتارها" ضمن روایت تجربه حکمرانی در جمهوری روم، عناصر اساسی سازنده رژیم سیاسی خوب را برمی شمارد.ماکیاولی، گزارش خود را با این فرض شروع می کند که انسان ها بالفطره حسودند و میل به شرارت جزء طبیعت آنهاست. مهار این طبیعت شریر، تنها با اتکا به "نهادها"، "قانون" و "نظام اقامه دعوی" ممکن است.ماکیاولی می نویسد، تجربه روم نشان داده است که تنها با نهادها و قوانین خوب است که می توان آدم ها را به شهروندان مدنی تبدیل کرد. او تصور نمی کند که با تربیت و یا با تقویت ابعاد معنوی در وجود هر فرد، امکان ساخت شهروندان با فضیلت و مدنی ممکن باشد. مدنی شدن و اخلاقی شدن شهروندان محصول ساختارهایی است که امکان تجاوز به حقوق دیگران را ناممکن می سازد.
انسان خوب متمایز از شهروند خوب است و پدیدار شدن شهروند خوب محصول نظم شهر است؛ فضائل اجتماعی نه از طریق تربیت بلکه به واسطه نظم شهر بر پیکره شهروندان حک می شود. این بدان معناست که هر زمان که نهادها و قوانین دچار بحران شوند و نظام اقامه دعوی نتواند به شکایات شهروندان بیطرفانه رسیدگی کند، نظم مدنی فروخواهد پاشید و هرج و مرج جامعه را فرا خواهد گرفت.
این مختصر از برداشت ماکیاولی بهانه ای بود برای گفتن این نکته که مهم نیست در یک کشور همانند آمریکا قدمت دموکراسی به چند سده بازگردد. حتی در این کشور نیز وقتی قانون نامناسب باشد و یا نهادهای مجری قانون به وظایف خود به درستی عمل نکنند، راه برای تقلب و قانون شکنی گشوده خواهد شد. طبیعت بشر میل به قانون شکنی دارد و زمانی که عامل کنترل بیرونی از میان رود، او به این طبیعت بازخواهد گشت.
از منظر اندیشه سیاسی، این نکته از این رو مهم است که اصلاح فردی و رشد فضائل اخلاقی هیچ گاه نمی تواند، بدون وجود قوانین و نهادهای مناسب، به رشد فضائل مدنی و سعادت جمعی بیانجامد؛ هر جا نظم شهر از سازمان مناسب به دور باشد، شهروند خوب به انسان شریر بدل خواهد شد: چه در منهتن زندگی کند چه در موگادیشو.
@kazemizamharir
ماکیاولی در کتاب "گفتارها" ضمن روایت تجربه حکمرانی در جمهوری روم، عناصر اساسی سازنده رژیم سیاسی خوب را برمی شمارد.ماکیاولی، گزارش خود را با این فرض شروع می کند که انسان ها بالفطره حسودند و میل به شرارت جزء طبیعت آنهاست. مهار این طبیعت شریر، تنها با اتکا به "نهادها"، "قانون" و "نظام اقامه دعوی" ممکن است.ماکیاولی می نویسد، تجربه روم نشان داده است که تنها با نهادها و قوانین خوب است که می توان آدم ها را به شهروندان مدنی تبدیل کرد. او تصور نمی کند که با تربیت و یا با تقویت ابعاد معنوی در وجود هر فرد، امکان ساخت شهروندان با فضیلت و مدنی ممکن باشد. مدنی شدن و اخلاقی شدن شهروندان محصول ساختارهایی است که امکان تجاوز به حقوق دیگران را ناممکن می سازد.
انسان خوب متمایز از شهروند خوب است و پدیدار شدن شهروند خوب محصول نظم شهر است؛ فضائل اجتماعی نه از طریق تربیت بلکه به واسطه نظم شهر بر پیکره شهروندان حک می شود. این بدان معناست که هر زمان که نهادها و قوانین دچار بحران شوند و نظام اقامه دعوی نتواند به شکایات شهروندان بیطرفانه رسیدگی کند، نظم مدنی فروخواهد پاشید و هرج و مرج جامعه را فرا خواهد گرفت.
این مختصر از برداشت ماکیاولی بهانه ای بود برای گفتن این نکته که مهم نیست در یک کشور همانند آمریکا قدمت دموکراسی به چند سده بازگردد. حتی در این کشور نیز وقتی قانون نامناسب باشد و یا نهادهای مجری قانون به وظایف خود به درستی عمل نکنند، راه برای تقلب و قانون شکنی گشوده خواهد شد. طبیعت بشر میل به قانون شکنی دارد و زمانی که عامل کنترل بیرونی از میان رود، او به این طبیعت بازخواهد گشت.
از منظر اندیشه سیاسی، این نکته از این رو مهم است که اصلاح فردی و رشد فضائل اخلاقی هیچ گاه نمی تواند، بدون وجود قوانین و نهادهای مناسب، به رشد فضائل مدنی و سعادت جمعی بیانجامد؛ هر جا نظم شهر از سازمان مناسب به دور باشد، شهروند خوب به انسان شریر بدل خواهد شد: چه در منهتن زندگی کند چه در موگادیشو.
@kazemizamharir
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «✔️ بی قراری گفتمانی و ظهور منازعه های ایدئولوژیک 🔸مهدی کاظمی زمهریر 🔹1- منازعه های ایدئولوژیک فرارسیده است و نشانه آن نیز جدال میان ایده های مختلف برای تصرف پایگاه های علمی و طرد رقیبان از صحنه است. این جدالها همانند جدال های سیاسی خشن، بی رحمانه و فارغ…»
به یاد استاد فیرحی: در تقلای تداوم رابطه دین و سیاست
استادی بود که دانشجویان خود را مجذوب می کرد. رساله های افلاطون و ارسطو را می گشود و خوانش خود را از آنها عرضه می نمود. دانشجویان بر گردش حلقه زده بودند و مبهوت وی، نکته سنجی هایش را یاداشت می کردند. در انتهای دو ترم بهره مندی از استاد، از ما در مورد شیوه تدریسش پرسید. همه گرم تعریف و تمجید بودند و من – به نقد یا اعتراض – به او گفتم: شیوه تدریس شما پیامبرانه است. آثار بزرگان را می گشائید و چنان آنها را تفسیر می کنید که گوئی در همان لحظه این تفاسیر همچون وحی از عالم بالا نزول یافته است؛ به من لبخندی زد .
در سال های بعد همیشه او را به مثابه استاد و پژوهشگر بجد گرفته بودم. سال های حضورم در قم این ذهنیت را در من القاء کرده بود که در میان حوزویان دانشگاهی، وی از جدی ترین و بهترین آنها در حوزه اندیشه سیاسی اسلام است. گمان می کردم راه آینده از جائی آغاز خواهد شد که دیالوگ فیرحی با نواندیشان دینی و متفکران دانشگاهی همچون جواد طباطبایی به پایان می رسد.
آثار متاخر استاد فیرحی برای من حالتی دوگانه داشت. از یک سو، تقلای وی برای گشودن راهی دیگر را می ستودم و از سوی دیگر، در آنها نوعی روایت انحطاطی از اندیشه و تفکر را می یافتم. امروز که به پایان حیاتش می اندیشیدم این ویژگی بیشتر در ذهنم برجسته می شود. شاید بتوان گفت او بدیل سیدمحمد خاتمی در عرصه فکری بود. اگر سیدمحمد خاتمی در عرصه سیاسی از برهه ای به این فراست رسید که بسط ایده اصلاحات در نهایت به نفی وضع موجود می انجامد، داود فیرحی نیز به این آگاهی نظری رسیده بود که ایده های روشنفکرانه در نهایت به نفی دین در عرصه اجتماعی خواهد انجامید. از این رو، او به راهی در عالم نظر رفت که سید محمد خاتمی در عالم عمل؛ او تلاش کرد، با فروکاست ایده های متجددانه، آنها را در سطح و اندازه ای با ادبیات فقهی پیوند دهد که به نفی آن نیانجامد؛ اگر امکان حکمرانی مدرن تمام عیار در پیوند با فقه ممکن نیست، پس این تجدد است که باید به سطحی تقلیل یابد که به نفی مشارکت فقه در عرصه عمومی نیانجامد.
احساس می کنم، رفتن داود فیرحی تنها به معنای غیبت یک تن از بیشمار پژوهشگران اندیشه سیاسی نیست؛ با مرگ وی نواندیشان حوزوی یکی از مهم ترین شخصیت های فکری مولد خود را در برهه حساس تاریخی کنونی از دست دادند که بیش از هر زمان دیگری به وجودش نیاز داشتند. شخصیتی که امید داشت شاید بتوان در زمانه چرخش جدید تاریخی که در افق ما در حال نمایان شدن است، این چرخش را در پیوند میان حوزه و دانشگاه به سرانجام رساند.
@kazemizamharir
استادی بود که دانشجویان خود را مجذوب می کرد. رساله های افلاطون و ارسطو را می گشود و خوانش خود را از آنها عرضه می نمود. دانشجویان بر گردش حلقه زده بودند و مبهوت وی، نکته سنجی هایش را یاداشت می کردند. در انتهای دو ترم بهره مندی از استاد، از ما در مورد شیوه تدریسش پرسید. همه گرم تعریف و تمجید بودند و من – به نقد یا اعتراض – به او گفتم: شیوه تدریس شما پیامبرانه است. آثار بزرگان را می گشائید و چنان آنها را تفسیر می کنید که گوئی در همان لحظه این تفاسیر همچون وحی از عالم بالا نزول یافته است؛ به من لبخندی زد .
در سال های بعد همیشه او را به مثابه استاد و پژوهشگر بجد گرفته بودم. سال های حضورم در قم این ذهنیت را در من القاء کرده بود که در میان حوزویان دانشگاهی، وی از جدی ترین و بهترین آنها در حوزه اندیشه سیاسی اسلام است. گمان می کردم راه آینده از جائی آغاز خواهد شد که دیالوگ فیرحی با نواندیشان دینی و متفکران دانشگاهی همچون جواد طباطبایی به پایان می رسد.
آثار متاخر استاد فیرحی برای من حالتی دوگانه داشت. از یک سو، تقلای وی برای گشودن راهی دیگر را می ستودم و از سوی دیگر، در آنها نوعی روایت انحطاطی از اندیشه و تفکر را می یافتم. امروز که به پایان حیاتش می اندیشیدم این ویژگی بیشتر در ذهنم برجسته می شود. شاید بتوان گفت او بدیل سیدمحمد خاتمی در عرصه فکری بود. اگر سیدمحمد خاتمی در عرصه سیاسی از برهه ای به این فراست رسید که بسط ایده اصلاحات در نهایت به نفی وضع موجود می انجامد، داود فیرحی نیز به این آگاهی نظری رسیده بود که ایده های روشنفکرانه در نهایت به نفی دین در عرصه اجتماعی خواهد انجامید. از این رو، او به راهی در عالم نظر رفت که سید محمد خاتمی در عالم عمل؛ او تلاش کرد، با فروکاست ایده های متجددانه، آنها را در سطح و اندازه ای با ادبیات فقهی پیوند دهد که به نفی آن نیانجامد؛ اگر امکان حکمرانی مدرن تمام عیار در پیوند با فقه ممکن نیست، پس این تجدد است که باید به سطحی تقلیل یابد که به نفی مشارکت فقه در عرصه عمومی نیانجامد.
احساس می کنم، رفتن داود فیرحی تنها به معنای غیبت یک تن از بیشمار پژوهشگران اندیشه سیاسی نیست؛ با مرگ وی نواندیشان حوزوی یکی از مهم ترین شخصیت های فکری مولد خود را در برهه حساس تاریخی کنونی از دست دادند که بیش از هر زمان دیگری به وجودش نیاز داشتند. شخصیتی که امید داشت شاید بتوان در زمانه چرخش جدید تاریخی که در افق ما در حال نمایان شدن است، این چرخش را در پیوند میان حوزه و دانشگاه به سرانجام رساند.
@kazemizamharir
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «✔️ بی قراری گفتمانی و ظهور منازعه های ایدئولوژیک 🔸مهدی کاظمی زمهریر 🔹1- منازعه های ایدئولوژیک فرارسیده است و نشانه آن نیز جدال میان ایده های مختلف برای تصرف پایگاه های علمی و طرد رقیبان از صحنه است. این جدالها همانند جدال های سیاسی خشن، بی رحمانه و فارغ…»
Forwarded from تلویزیون باشگاه اندیشه
جلسات تاملاتی پیرامون تاریخ ایران، دکتر داود فیرحی
جلسه اول
جلسه دوم
جلسه سوم
جلسه چهارم
جلسه پنجم
جلسه ششم
جلسه هفتم
جلسه هشتم
جلسه نهم
جلسه دهم
جلسه اول
جلسه دوم
جلسه سوم
جلسه چهارم
جلسه پنجم
جلسه ششم
جلسه هفتم
جلسه هشتم
جلسه نهم
جلسه دهم
YouTube
جلسه اول تاملاتی پیرامون تاریخ ایران، دکتر داود فیرحی
درسگفتار «مطالعات فرهنگی اسلامی؛ تأمّلاتی پیرامون تاریخ ایران»(پاییز 98) از «داود فیرحی»
🆔 @SocioMedia
جلسه اول
🆔 @SocioMedia
جلسه اول
✔️ یاداشت های منتشره درباره اندیشه های دکتر داود فیرحی
1. روشنفکران دینی و فقه : نقدی بر دیدگاه دکتر فیرحی
https://t.me/kazemizamharir/778
2. بی قراری گفتمانی و ظهور منازعه های ایدئولوژیک
https://t.me/kazemizamharir/889
3. درباره ایده "دولت دو سر"
https://t.me/kazemizamharir/964
4. اندیشه هایی که آینده نیستند!
https://t.me/kazemizamharir/998
5. به یاد استاد فیرحی: در تقلای تداوم رابطه دین و سیاست
https://t.me/kazemizamharir/1126
@kazemizamharir
1. روشنفکران دینی و فقه : نقدی بر دیدگاه دکتر فیرحی
https://t.me/kazemizamharir/778
2. بی قراری گفتمانی و ظهور منازعه های ایدئولوژیک
https://t.me/kazemizamharir/889
3. درباره ایده "دولت دو سر"
https://t.me/kazemizamharir/964
4. اندیشه هایی که آینده نیستند!
https://t.me/kazemizamharir/998
5. به یاد استاد فیرحی: در تقلای تداوم رابطه دین و سیاست
https://t.me/kazemizamharir/1126
@kazemizamharir
Telegram
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر
✔️ روشنفکران دینی و فقه : نقدی بر دیدگاه دکتر فیرحی
🔸مهدی کاظمی زمهریر
🔹1- دکتر فیرحی در مصاحبه اخیر خود با ویژه نامه « صد و دوازدهمین سالگرد انقلاب مشروطه در ایران » منتشره توسط روزنامه فرهیختگان، به نقادی روشنفکران دینی به خاطر بی توجهی به فقه سیاسی…
🔸مهدی کاظمی زمهریر
🔹1- دکتر فیرحی در مصاحبه اخیر خود با ویژه نامه « صد و دوازدهمین سالگرد انقلاب مشروطه در ایران » منتشره توسط روزنامه فرهیختگان، به نقادی روشنفکران دینی به خاطر بی توجهی به فقه سیاسی…
electoral-systems-lessons.pdf
864.5 KB
سرفصل درس نظام های انتخاباتی
کارشناسی ارشد حقوق عمومی
دانشگاه مفید
ترم تحصیلی: 1-00-99
کارشناسی ارشد حقوق عمومی
دانشگاه مفید
ترم تحصیلی: 1-00-99
Forwarded from دوستداران محمد مجتهد شبستری
عبور از اعتبار شرعی دانش فقه*
محمد مجتهد شبستری
محقق ارجمند دکتر فیرحی نکات مهمی را در ۴ بخش با عنوان «چرا گذر از فقه شدنی نیست؟» یادآور شدهاند که مورد پذیرش اینجانب هم هست. اما آن مطالب به حل مسأله مورد بحث در یادداشت «چرا از فقه اجتماعی عبور میکنم؟» کمک نمیکند.
دانش فقه یک دانش عملی است که با سایر دانشها یک تفاوت اساسی دارد و آن این است که در سراسر تاریخ اسلام، صاحبان این دانش (فقیهان) آراء و فتواهای خود را به مثابه «احکام الهی» اعلام کردهاند و این کار برمبنای مجموعهای از دلایل و حجتهای کلامی صورت گرفته است. اگر فردی چون صاحب این قلم آن دلایل و حجتهای کلامی را در عصر حاضر غیرقابل دفاع و ناصالح برای احتجاج بیابد (چنانکه در کتاب نقد بنیادهای فقه و کلام نشان دادهام) نمیتواند دانش فقه را بیانکننده احکام الهی بداند و ناگزیر دو راه بیشتر پیش پای او متصوّر نیست. راه اول این است که از حجیّت دانش فقه بهمثابه بیان احکام الهی عبور کند و راه دوم این است که فقیهان مبناهای کلامی جدیدی برای حجیّت شرعی این دانش فراهم آورند که قانعکننده و قابل احتجاج باشد و او آنها را بپذیرد.
اینک که راه دوّم گشوده نیست صاحب این قلم راه اول را انتخاب کرده است.
بنابر توضیح فوق معنای عبور من از دانش فقه، خصوصاً در سیاسات و معاملات، عبور از این دانش بهمثابه بیان احکام الهی و عبور از لزوم التزام شرعی متدیّنان به این دانش است.
در جریان مشروطیّت و در انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران، همین اعتبار شرعی نظرها و فتواهای فقیهان بود که مسألهساز و یا تحولساز میشد و نه صرف دانشورزی فقهی فقیهان. دانش فقه بدون التزام شخص مجتهد و التزام متدیّنان به اعتبار شرعی آن دانش بیمعنا است و عبور از اعتبار شرعی فقه در واقع عبور از دانش فقه است.
* این نوشته بازنشر متنی که پیشتر در ۱۲ دی ۱۳۹۶ منتشر شده بود.
محمد مجتهد شبستری
محقق ارجمند دکتر فیرحی نکات مهمی را در ۴ بخش با عنوان «چرا گذر از فقه شدنی نیست؟» یادآور شدهاند که مورد پذیرش اینجانب هم هست. اما آن مطالب به حل مسأله مورد بحث در یادداشت «چرا از فقه اجتماعی عبور میکنم؟» کمک نمیکند.
دانش فقه یک دانش عملی است که با سایر دانشها یک تفاوت اساسی دارد و آن این است که در سراسر تاریخ اسلام، صاحبان این دانش (فقیهان) آراء و فتواهای خود را به مثابه «احکام الهی» اعلام کردهاند و این کار برمبنای مجموعهای از دلایل و حجتهای کلامی صورت گرفته است. اگر فردی چون صاحب این قلم آن دلایل و حجتهای کلامی را در عصر حاضر غیرقابل دفاع و ناصالح برای احتجاج بیابد (چنانکه در کتاب نقد بنیادهای فقه و کلام نشان دادهام) نمیتواند دانش فقه را بیانکننده احکام الهی بداند و ناگزیر دو راه بیشتر پیش پای او متصوّر نیست. راه اول این است که از حجیّت دانش فقه بهمثابه بیان احکام الهی عبور کند و راه دوم این است که فقیهان مبناهای کلامی جدیدی برای حجیّت شرعی این دانش فراهم آورند که قانعکننده و قابل احتجاج باشد و او آنها را بپذیرد.
اینک که راه دوّم گشوده نیست صاحب این قلم راه اول را انتخاب کرده است.
بنابر توضیح فوق معنای عبور من از دانش فقه، خصوصاً در سیاسات و معاملات، عبور از این دانش بهمثابه بیان احکام الهی و عبور از لزوم التزام شرعی متدیّنان به این دانش است.
در جریان مشروطیّت و در انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران، همین اعتبار شرعی نظرها و فتواهای فقیهان بود که مسألهساز و یا تحولساز میشد و نه صرف دانشورزی فقهی فقیهان. دانش فقه بدون التزام شخص مجتهد و التزام متدیّنان به اعتبار شرعی آن دانش بیمعنا است و عبور از اعتبار شرعی فقه در واقع عبور از دانش فقه است.
* این نوشته بازنشر متنی که پیشتر در ۱۲ دی ۱۳۹۶ منتشر شده بود.
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «✔️ هنر فلسفه ورزی 🔹1- فلسفه و فسلفیدن در اذهان عمومی سرشتی اسطوره ای دارد؛ کاری سخت و شاق، و در عین حال بیحاصل.از این رو، هر سخن مبهم و کم ارتباط با عالم واقع با برچسب فلسفه بافی طرد می شود.اما، برخلاف این تصور، فلسفیدن می تواند هم روشی برای اندیشیدن…»
به بهانه روز فلسفه؛ هنر فلسفه ورزی🌺👆
Forwarded from کانال نو اندیشی دینی کیان
Forwarded from کانال غیر رسمی(دانشآموختگان) علوم سياسى دانشگاه مفيد قم
انجمن علوم سیاسی دانشگاه مفید برگزار میکند:
کارگاه آنلاین آموزش مقاله نویسی بصورت رایگان
استاد: دکتر مهدی کاظمی زمهریر
زمان: پنجشنبه 6 آذر و جمعه 7 آذر از ساعت 16 تا 17
❇️ از طریق بستر مجازی اسکای روم.
لینک شرکت در کارگاه در موعد مقرر برای افراد ثبت نام شده ارسال میگردد.
✅ شرکت در این کارگاه برای تمامی علاقه مندان آزاد می باشد.
❌ اولویت با کسانی است که زودتر ثبت نام کرده باشند.
جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر از طریق راه های ارتباطی زیر با ما در تماس باشید:
شماره تماس یا واتساپ:
09120789032
آیدی تلگرام:
@mmahdavi_germi
#انجمن_علوم_سیاسی_دانشگاه_مفید
@mofidunipsa
کارگاه آنلاین آموزش مقاله نویسی بصورت رایگان
استاد: دکتر مهدی کاظمی زمهریر
زمان: پنجشنبه 6 آذر و جمعه 7 آذر از ساعت 16 تا 17
❇️ از طریق بستر مجازی اسکای روم.
لینک شرکت در کارگاه در موعد مقرر برای افراد ثبت نام شده ارسال میگردد.
✅ شرکت در این کارگاه برای تمامی علاقه مندان آزاد می باشد.
❌ اولویت با کسانی است که زودتر ثبت نام کرده باشند.
جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر از طریق راه های ارتباطی زیر با ما در تماس باشید:
شماره تماس یا واتساپ:
09120789032
آیدی تلگرام:
@mmahdavi_germi
#انجمن_علوم_سیاسی_دانشگاه_مفید
@mofidunipsa