Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر
434 subscribers
119 photos
39 videos
209 files
289 links
مدرس و پژوهشگر اندیشه سیاسی؛
هیات علمی سابق دپارتمان علوم سیاسی دانشگاه مفید؛

جایی برای گفتگو درباره: فلسفه سیاسی و روش شناسی؛ سنت روشنفکری و مدرنیته ایرانی.
لینک آکادمی 👇
https://kazemizamharir.ir/academy

اینستاگرام👇
@drkazemizamharir
کانال تلگرام👇
Download Telegram
Forwarded from حقوق عمومی
در گزارش جدیدی که مؤسسه «پروژه عدالت در جهان» در روز پنج‌شنبه، ۹ اسفندماه، منتشر کرده، درباره وضعیت شاخص‌های حاکمیت قانون در دیگر کشورها نیز ابراز نگرانی شده است.
بنابر این گزارش، بررسی شاخص‌های به دست‌آمده نشان می‌دهد که در سال گذشته شمار کشورهایی که حاکمیت قانون در آنها تنزل یافته برای دومین سال پیاپی از کشورهایی که این شاخص‌ها در آنها بهبود یافته پیشی گرفته و جهت حرکت منحنی به سوی «تضعیف قانون در جهان» در حرکت است.
این گزارش سالانه همچنین می‌گوید که در بین شاخص‌های هشت‌گانه، شاخص «تحدید قدرت دولت» در کشورهای بیشتری تنزل کرده و بالاترین شاخص نگرانی‌آور است.
نام ایران در بین ۱۲۶ کشور مورد بررسی در رده ۱۰۲ قرار گرفت؛ در جدول شاخص‌های جزئی این گزارش نیز جمهوری اسلامی ایران در قعر جدول مربوط به شاخص «حقوق اساسی» قرار گرفته است.
از ۱۲۶ کشوری که مورد برررسی این نهاد بین‌المللی قرار گرفته، رتبه ایران در شاخص‌های هشت‌گانه به شرح زیر اعلام شده است:

شاخص حقوق اساسی: ۱۲۶

شاخص دولتِ باز: ۱۲۱

شاخص تحدید قدرت دولت: ۱۰۹

شاخص اجرای مقررات: ۷۹

شاخص حقوق کیفری: ۷۵

شاخص نبودِ فساد: ۷۰

شاخص حقوق مدنی: ۵۸

شاخص نظم و امنیت: ۵۴


منبع: http://data.worldjusticeproject.org/#/groups/IRN
وضعیت ایران از حیث شاخص های حاکمیت قانون فوق العاده بحرانیست؛ باید فکری کرد. اینهم اطلاعات کاملی در اینباره به نقل از موسسه پروژه عدالت در جهان . لینک گزارش در زیر:
http://data.worldjusticeproject.org/pdf/rule-of-law-index-IRN.pdf
✔️ "زنان" و روشنفکران دینی

🔸مهدی کاظمی زمهریر

🔹1- 8 مارس روز جهانی "زن" است و می توان این سوال را طرح کرد که روشنفکران دینی در رفع تبعیض های جنسیتی چه نقشی بازی کرده اند؟با نگاهی به کارنامه روشنفکران برجسته دینی در پس از انقلاب از سروش تا ملکیان، و روشنفکران جوانتر¬ مانند آرش نراقی و ابوالقاسم فنایی می توان دید که آنها مسائل زنان را به صورت موضوعی مستقل مورد بررسی نظری قرار نداده اند. از حیث معرفتی می توان دو دلیل برای این بی توجهی احصاء کرد.
🔹2- اولا" روشنفکران بعد از انقلاب تحت تاثیر لیبرالیسم از بازشناسی زن و مرد به مثابه دو هویت متفاوت بازمانده اند؛ از نظر ایشان، دفاع از "حق" و "حقوق بشر" بطور کلی مکفی برای دفاع از حقوق زنان است. این نگاه باعث شده است که آنها از توجه ویژه به مسائل خاص زنان، فرآیندهای استثمار جنسی زنان و موانع جامعه شناختی و اقتصادی مشارکت آنها در حوزه عمومی بازبمانند.
🔹3- ثانیا"، روایت آنها از امردینی نیز شدیدا" تحت تاثیر عرفان قرار دارد که برداشتی بدون صورت از امردینی عرضه می کند.در این روایت ، فهم زنان به مثابه هستی متمایز جایگاهی ندارد. درعین حال این سنت بطور ضمنی مردسالارانه بوده، زنان در خلق آن از حیث تاریخی جایگاهی نداشته اند. لذا، در فرآیند بازسازی و استمرار آن نیز از وجدان عمومی علاقمندان به این سنت طرد شده اند.بنابراین، درعمل سنت عرفانی پیوند خورده با روشنفکری دینی به صورت غیرمستقیم فرادستی مردانه را در تفکر روشنفکران دینی بازتولید کرده و اهمیت توجه به زنان را به حجاب برده است.
🔹3- ضعف نظریه پردازی در حوزه زنان ، تنها با استقلال زنان ایرانی از جریان های فکری مردانه و خلق روایت نظری مستقل از جایگاه زن در اجتماع معاصر قابل رفع است.بدون چنین اسقلال نظری، امکانی برای گذار از مرزبندی های سیاسی و هویتی مردانه، و خلق یک جنبش فراگیر زنانه وجود نخواهد داشت.

✔️بعضی مقاله های مفید درباره جایگاه زن در اندیشه نواندیشان دینی در لینک های زیر:
https://bit.ly/2Tljaoy
https://bit.ly/2tWMTF8
https://bit.ly/2SOF6TN
https://kadivar.com/1040
http://library.sbu.ac.ir/sites/default/files/islandora_book_pdf/5e8c72b8d5380aafdc611b41763afedd.pdf
http://booyebaran.ir/?p=16573
http://www.asre-nou.net/php/view_print_version.php?objnr=25085
https://bit.ly/2TxJivP
https://bit.ly/2VIM3rI

@kazemizamharir
http://www.kazemizamharir.ir
20190309(1).pdf
2.9 MB
بخشی از خلاصه کتاب ها مرتبط با مباحث روشی کلاس که خارج از مباحث کتاب دکتر فیرحی است.
کتاب_چکیده_مقالات_همایش_بین_المللی.pdf
2.1 MB
کتاب مجموعه مقالات همایش بین المللی رالز ؛ با نگاهی به عدالت، توسعه، صلح و دموکراسی _ انجمن علوم سیاسی ایران
@ips_a
✔️ جنگ زنان، جنگ مردان نیز هست.


🔹1- جنگ زنان در ایران ، جنگ مردان نیز هست.اگر زنان برای ارجمندی خود می جنگند، مردان نیز نیازمند این جنگ هستند.ناارجمندی شهروندان، احساس تحقیر و فرودستی آنها در ایران معاصر امری همگانیست و مبارزه با آن وظیفه همه ماست.
🔹2- جنگ ما، جنگ زنان و مردان ایرانی، تلاش برای تحقق این آرزوست که ارزش ما به عنوان یک انسان به رسمیت شناخت شود؛ پیکاریست برای پذیرش توسط دیگری به عنوان برترین ارزش؛ تلاشیست برای خروج از حیات طبیعی و گله وار، مناسبات بندگی و اربابی، به حیاتی انسانی ؛ حیاتی که ریشه در این آگاهی دارد که ما موجوداتی شایسته احترام و برابر هستیم.
🔹3- موفقیت در این پیکار، با خودآگاهی تک تک ما به « شایستگی خویشتن» ممکن است.تنها با داشتن چنین آرزویی و مبارزه برای تحقق آن است که امکان انسان شدن ما و کسب ارزشی برابر با دیگران فراهم می شود.این پیکار ناچارا"، تلاشی برای زدودن همه مناسباتی است که شهروندان را به گروههای فرادست و فرودست تقسیم می کند؛ مبارزه ایست برای خلاصی از هر روایت اجتماعی و سیاسی که بر مبنای بی ارج بودن شهروندان و اعتبار اقلیتی خرد استوار است.چنین تلاشی ناچارا" نیازمند بخطر انداختن پیکره طبیعی خود و پذیرش مشقت این مبارزه است.این راهیست که مردان و زنان این سرزمین بایستی با هم طی نمایند.

✔️ بعد ازالتحریر: قصد داشتم نوشته ای درباره زنان به مناسبت روز جهانی زن و پرسش های بی پایان در این حوزه بنویسم.اما در تقلای نوشتن این ایده تحت تاثیر کتاب " خدایگان و بنده" بر ذهنم نقش بست که ما در زندگی اجتماعی ناچارا در یک صف ایستاده ایم؛ کتاب خدایگان و بنده، بخشی از کتاب « پدیده شناسی روح » هگل می باشد که توسط حمید عنایت به فارسی ترجمه و توسط انتشارات خوارزمی منتشر شده است.خواندن این اثر را به همه توصیه می کنم.

@kazemizamharir
http://www.kazemizamharir.ir
✔️ ما، دیگری و خشونت علیه مسلمانان

🔹1- امروز خبر کشتار دهشتناک مسلمانان در نیوزیلند همه را در شوک فرو برد؛ قاعدتا" واکنش احساسی ساده ترین شیوه برخورد با این ماجراست؛ تبدیل کردن مسلمانان به قربانی و محکوم کردن غرب به عنوان عاملان این کشتار؛ این همان کاریست که رسانه های رسمی و ایدئولوژیک به سرعت آن را در دستور کار خود قرار می دهند؛ نمونه کلاسیک این نحوه واکنش را می توان در پیام توئیتری ظریف یافت؛« مصونیت در دموکراسی های غربی برای ارتقای تحجر باعث می شود که آدم کش های اسرائیلی وارد مسجدی در فلسطین شوند تا به مسلمانان توهین کنند و تروریست هایی در نیوزیلند از قتل عام 49 مسلمان پخش زنده داشته باشند. ریاکاری غرب در دفاع از بی اعتبار کردن مسلمانان در قالب آزادی بیان باید پایان یابد».

🔹2- تحلیل گفتمانی پیام ظریف، شیوه ساخت گفتمان های ضد اسلامی را به خوبی نشان میدهد.اولا"، در پیام ظریف مسلمانان به عنوان کنش گر غائب هستند. آنها همچون پیکره اهورایی ترسیم شده اند که فعل کشتن بر پیکره آنها جاری می شود.ثانیا"، در برابر این پیکره اهورایی، یک پیکره اهریمنی به نام "غرب" وجود دارد که یکپارچه، کنش گر و اسلام ستیز است.ثالثا"، غرب با بهره گیری از همه امکاناتش – که از قضا اکثر مسلمانان طالب آنند یعنی دموکراسی و آزادی بیان – در حال خلق جریان اسلام هراسی است. به گمانم این تصویر سازی کاذب، عامل ظهور غرب ستیزی و اسلام هراسی بطور همزمان در چند دهه اخیر می باشد.

🔹3- این تصویر کاذب ابتداء توسط اخوان المسلین و مرشدش سید قطب برساخته شد، سپس در ایران توسط اسلام گرایان ترویج گردید و هویت اندیشانی مانند فردید نیز نمونه فلسفی آن را برساختند. در پس از انقلاب نیز، این تصویر کاذب از "ما و دیگری" مبنای درک انقلابی از کنش سیاسی شد و در سطح کشور، منطقه و جهان – با مساعدت همکاران سنی خود – ترویج گردید.اما مبلغان این رویکرد دوگانه ساز از این واقعیت آگاه نیستند، یا قصدی برای پذیرش آن ندارند که دیگرچیزی به نام " ما و دیگری" یا "غرب و شرق" وجود ندارد. یا به تعبیر دیگر، چنان فضا-مکان درهم تنیده شده است که در صورت وجود نیز کاربست این ادبیات هویت گرا، دیگرستیز و بسته، همان میزان که دشمنانشان را متاثر می کند، به خودشان نیز ضربه می زند.

🔹4- هر جامعه ای پیکره زنده است و زمانی که احساس کند هویت و هستی اش به خطر افتاده و یا در حال تسخیر شدن است، در مقابل خطر واکنش نشان خواهد داد. اگر ما در ادبیات سیاسی و ایدئولوژیک خود غرب را همچون شیطان و جاهلیتی تصویر کردیم که در پس فردای تاریخ باید زوال یابد؛ یا در رویاهای شیرین فتح غرب، تاسیس جمهوری های اسلامی در اروپا تا 2050، برگزاری مراسم نیمه شعبان در مهدیه باکینگهام لندن، مراسم شب های قدر در مسجد ورسای پاریس و ... فرورفتیم، نباید انتظار داشته باشیم جامعه مسیحی در غرب همچون پیکره مرده در برابر این روایت های مهاجم از آینده سکوت کند؛ اگر ما جهاد مقدس و شهادت طلبی را آرمان خود قرار دادیم، دیگران نیز از این زرادخانه دینی و ایدئولوژیک برای ساخت هویت و مفاهیم ستیزه جو علیه ما بهره خواهند گرفت. بی دلیل نیست که حتی شیوه کشتن مسلمانان در نیوزیلند یادآور خلاقیت های داعش در کشتن قربانیانش است؛ بهره گیری از تکنولوژی، نمایش صریح خشونت و تولید وحشت؛ حتی شیوه تزئین سلاح ( خطوط و رنگ آن)، همه نشان از جهانی دارد که در آن هر عملی به زودی توسط دیگری نسخه برداری، بومی و بکاربسته می شود.دیگر ما نمی توانیم، در دنیای خود نامسئولانه سخن ورزی کنیم؛ ایدئولوژی ها و هویت های بسته ، و مرزگذاریهای شدید گفتمانی میان خود و دیگری ترسیم کنیم، ولی انتظار داشته باشیم، دیگران گشوده و با مدارا با ما برخورد کنند.

🔹5- در این جهان فشرده هر فعل و سخنی همچون بومرنگ؛ همچون انعکاس صدا در کوهستان، به سمت ما باز خواهد گشت. پیش از اینکه دیگران را نصیحت کنیم و خود را همچون پیکره قدسی بازنمایی نماییم، بهتر است کاربرد این ادبیات دیگرستیز را متوقف کنیم. این اولین گام برای توقف خشونت در خاورمیانه و سطح جهان است.
@kazemizamharir
http://www.kazemizamharir.ir
🔁 منابع و لینک های مفید:
🔸1- ظریف در واکنش دیگری خواهان تشکیل جلسه فوری کشورهای اسلامی شدند؛ که خود نوعی واکنش هویت گرایانه به این حادثه ا ست و به ایجاد مرزبندی اسلام/ غرب کمک کرده، به سخت کردن مرزبندی هویتی می انجامد.
https://bit.ly/2HlLUXT
🔸2- مقایسه واکنش ظریف و دیگر رهبران جهان به حادثه نیوزیلند و حادثه مشابه یعنی کشتار128 نفر در پاریس توسط داعش در سال 2015 ؛
https://bit.ly/2Jq0lMe
https://bit.ly/2TL2vKA
🔸3- چند لینک از پیش بینی تبدیل اروپا به جهانی اسلامی و صحبت های حسن عباسی و ...
https://bit.ly/2u6YrpD
https://bit.ly/2Ob8HGE
https://bit.ly/2FgDQpi
https://bit.ly/2HAVeqb
✔️ نوروز، هویت مداری و رفع خشونت

🔹1- از کودکی می آموزیم که فرهنگ ما دارای ریشه های قدیمی و حامل بالاترین تجارب معنوی است؛ باورهای دینی ما خاتم همه باورها و تنها صراط مستقیم است؛ زبان فارسی شیرین ترین زبان عالم است و ... . چنین حجم عظیم گزاره های غیرقابل تحقیق و قطبی ساز به بخش اصلی از خِرد ما تبدیل می شود و ما را از کنشگری گشوده به تجربه های جدید به هویت مداری متعصب تبدیل می نماید.در این میان، آنچه غایب است دیگریست.
🔹2- دیگری یا غائب است یا با عناوین منحط، منحرف، دشمن و ... طرد می گردد؛ نظام آموزش رسمی و غیررسمی ما با وجود آکنده بودن به ادبیات دینی، حداقل امکان را برای تجربه و شناخت باورها و عقاید مذاهب اسلامی و ادیان دیگرفراهم نمی سازد. در حالی که کشوری چند فرهنگی هستیم نه زبان و نه تنوعات عقیدتی و فرهنگی موجود در فرآیندهای آموزشی کمتر در دسترس شهروندان قرار می گیرد. گوئی که تنها ماموریت این نظام آموزشی ساخت شهروند هویت مدار و متعصب است که خود را در چارچوب ایران/اسلام/شیعه/ فارسی زبان بازنمایی کند. چنین هویت مداری، منبع اصلی خلق خشونت و طرد دیگری در جهان کنونی ماست.اما، واقعیت غیراز آنیست که نظام آموزشی ما ترویج می کند.نه ادیان دیگر تحریف شده هستند، و نه اخلاقیات و فرهنگ آنها کم ارزش.
🔹3- وقتی به تجربه شخصی خود مراجعه می کنم، خواندن متون مقدسی ادیان ابراهیمی برای من بخشی از لحظات وجدآور زندگیم بوده است. خواندن متون اخلاقی و عرفانی شرقی نه تنها باعث نشد، که آنها را منحرف بنامم، بلکه به علل ظهور مدنیت رو به رشد در شرق و تاثیر آن بر فرهنگ غربی آگاهتر شدم.زیرا که بدون وجود این منابع قوی اخلاقی و معنوی، ساخت جامعه خشونت پرهیز در این جوامع به سادگی ممکن نبود.
🔹4- ایده نوروز، ایده نوشدن مجدد است. این نوشدگی نیازمند آمادگی برای پیراستن خود از مردگی و پوشیدن جامعه نو است.در حیات انسانی، این پیراستن و پوشیدن تنها با گشودگی به هویت های دیگر و گفتگوی انتقادی با خود ممکن است. تنها زمانی می توان این دو مشی را در زندگی به کار بست که روح و وجدان خود را در بستر تجربه دیگری قرار دهیم؛ گام اول تجربه دیگر، "تعلیق" باورهای خود و تلاش برای ادراک حیات فردی از منظر باورهای دیگران است.به جای مذمت دیگران به دلیل بی توجهی به فرهنگ و عقاید خود، از خود شروع کرده و سعی کنیم دیگری را به آشنای نزدیک تبدیل نماییم.

✔️ بعد از تحریر:
خوشبختانه این هویت مداری با ظهور ماهواره، اینترنت و رسانه های مجازی تا حدی شکسته شده است.تجربه شخصی من در استفاده از شبکه هایی مانند اینستاگرام حاکی از مفید بودن آن برای همه شهروندان برای شناخت سایر فرهنگ ها و بهره مندی از از منابع اخلاقی، فکری و دینی آنها در ساخت زندگی خود است.بی دلیل نیست که حامیان چنان هویت مداری سختی، دشمنان اصلی این فضای گشوده به دیگری هستند.

@kazemizamharir
✔️ سیل و بحران #حکمرانی_سنتی

🔹1- دیدن صحنه های دلخراش #سیل_گلستان و #شیراز جز تقویت نگاه بدبینانه به #حکمرانی ریشه گرفته از " #سنت " پیامد دیگری ندارد.پاسخ چنین #حکمرانی به بحران، قربانی کردن کارگزاران خود برای فرونشاندن خشم مردم است؛اما، اگر در گلستان استاندار واجد پیکره مطلوب برای کاربست این حربه است، اما در شیراز و سایر مناطق چه می توان کرد؟ چه کسانی به عنوان مقصر باید قربانی شوند تا خشم مردم فروکاسته شود: وزیر کشور یا بالاتر. اگر هم بتوان با قربانی کردن این افراد اعتراض ها را کنترل کرد، در بحران های آتی چه کسانی باقی خواهند ماند، تا بتوان آنها را در لحظه حساس به عنوان خاطی مورد خطاب و عتاب قرار داده، مسوول حادثه خواند.

🔹2- #ماکیاولی به خوبی در کتاب شهریار (ص90) در توصیف تکنیک های حکمرانی "چزاره بورجا" امیر ولایت رومانیا، وصفی دقیق از این شیوه فرونشاندن اعتراض ها عرضه کرده است.چگونه او با قربانی کردن وزیرش، خشم مردم را فروکاست؛ او وانمود کرد که « آن سنگدلی ها نه از وی که از طبع بدخوی وزیر سرزده است. و این زمینه ای شد برای آنکه مردم بامدادی در "چسنا" سربریده ی "رمیرو" را در کنار جسداش ببینند، با کُنده و کارد خونینی در کنارش.ناهنجاری این منظره مردم را چندی آرام و رام کرد».

🔹3- اما، تکنیکی که ماکیاولی آن را در حدود 1513م توصیف می کند، راهکاری برای فرونشاندن بحران های حکمرانی در هزاره سوم نیست؛ بحران حکمرانی در ایران که نمود کوچک و آشکار آن را در صحنه های دلخراش سیل می بینیم، ریشه در در بیگانگی عقلانیت حکمرانی و سازمان های حکومتی از عقلانیت مدرن و زیست معاصر دارد؛ حکومتگری که به جای اتکاء به دانش و عقلانیت محاسبه گر برای رفع بلایای طبیعی، متوسل به حوزه های علمیه می گردد.این بیگانگی باعث گسیخته شدن فرآیندهای حکمرانی از پیکره اجتماعی است، که هر روز بیشتر از گذشته خواهان قواعد و الگوهای نوین حکومتگریست.

🔹4- #حکومتگری_سنتی با تاکید بر سنت، عملا از زمان "حال" بیگانه است و بخش مهمی از انرژی و توان آن صرف مقاومت در برابر امر جدید و تحمیل الگوهای مندرس و گذشته نگرانه حکمرانی بر پیکره اجتماعی می گردد. این در حالی است که پیکره اجتماعی به مثابه پدیداری زنده هر روز دچار تحولی تازه است و آئینی جدید در حکمرانی طلب می کند. این وضعیت باعث شده است که حکومت از همسخنی با جامعه و توجه به مصالح آن بازماند و مصالح حکومت کنندگان با مصالح جامعه در ستیزش و تعارض قرار گیرد.(توجه کنید به داستان جنگ، انرژی هسته ای، تحریم ها، FATF و دهها مورد دیگر که خسارت های آن برای جامعه قابل مقایسه با سیل گلستان و شیراز نیست.)

🔹5- حکمرانی در جامعه مدرن از لایه های مختلفی برخوردار است؛ درونی ترین لایه آن عقلانیت سازنده حکمرانی و نوع نگرش حکومتگران بر فعل حکومت کردن است. لایه های بعدی آن قواعد/الگوها/نهادها/کارگزاران می باشد.جامعه مدرن، پیچیده، خطر خیز و مملو از بحران های ادواری و پیش بینی نشده است و نمی توان با قربانی کردن کارگزاران که در پایین ترین بخش هرم حکمرانی قرار دارند، به مواجه با آنها پرداخت. راهکار مواجه با این بحران ها، گذار از نگرش سنتی به حکمرانی و استقرار آن بر بنیاد جامعه مدرن و عقلانیت جدید است.

🔸منبع ارجاع به ماکیاولی، کتاب شهریار، ترجمه داریوش آشوری، انتشارات آگاه است.

@kazemizamharir
Forwarded from اتچ بات
✔️سیل، دستگاه حکمرانی و سامان اجتماعی

🔹1- بعضی دوستان برای من پیام فرستادن که ربط دادن یک حادثه به "حکمرانی سنتی" امری بیمعناست؛ سیل حادثه ای طبیعی است که در همه جا رخ می دهد؛ ایران هم کشوری در میان کشورها.من با این نظر موافق هستم که سیل یک حادثه طبیعی است و در همه کشورها امکان وقوع دارد.اما، به گمانم، این سیل،همان سیل نیست.شباهت میان سیلاب در ایران و یک کشور توسعه یافته شباهت ظاهری است؛ آنچه مدنظر ماست نه خود حوادث طبیعی بلکه نحوه مواجهه با آن است. در کشورها با دستگاه حکمرانی سازمان یافته، شاهد پیش بینی حادثه، شروع اقدامات پیشگیرانه قبل از حادثه، مدیریت بهینه حادثه و واکنش سریع پس از رخداد هستیم. آنچه در ایران وجود ندارد همین زنجیره رفتار بهینه است. ثانیا"، اگر شما به مجموعه گسترده ای از حوادث در سال های اخیر نگاه کنیم همه آنها با وجود تفاوت ظاهری، حاکی از وجود یک بحران دایمی دارد: ناتوانی و عدم تمرکز دستگاه حکمرانی برای مدیریت و حل و فصل آنها. در واقع، این عدم تمرکز بر بحران های جامعه وعدم ارایه چشم انداز روشن برای حل و فصل آنها همه نشان از بیگانگی حکومت کنندگان از مسائل جامعه دارد.از این روست وقتی نهادهای حکومتی از چشم اندازهای آینده سخن می گویند، روایت آنها از ایران و مسائل آن یا باعث "افسردگی و ناامیدی" غالب اعضای جامعه بویژه نخبگان می شود یا منبعی برای تولید "جوک و طنز".

🔹2- هرچه فکر کردم هیچ متنی مانند رساله تنظیمات ملکم که در عهد ناصری نگاشته شده است، به خوبی نتوانسته به توصیف بحران حکمرانی در ایران بپردازد. به تعبیر ملکم، « در فرنگ میان این کارخانجات انسانی یک کارخانه یی دارند که در مرکز دولت واقع شده است و محرک جمیع سایر کارخانجات می باشد. این دستگاه بزرگ را «دستگاه دیوان » می نامند.... نظم و آسایش و آبادی و بزرگی و جمیع ترقیات یوروپ، از حسن ترتیب این دستگاه است ».

🔹3- در زیر متن کامل رساله را تقدیم می کنم، انشاءالله از مطالعه آن لذت برده و از مشاهده استمرار معضلات جامعه ایران تا دوره معاصر دچار افسردگی نگردید.

🔹 لینک مقاله "سیل و بحران حکمرانی سنتی" در زیر:
https://t.me/kazemizamharir/900

🔹 نمونه نوشته هایی که اینگونه موضع گیری در حوادث را نمی پسندد، نوشته دکتر کاشی در لینک زیر است؛ اما، به گمانم در حوادث ایران عده ای گوشتشان می سوزد و عده ای دیگر روانشان؛ و این جایگاه به تناوب میانشان جابجا می شود، بدون هیچ تغییری.شکل قربانی بودن هر لحظه تفاوت می کند.
https://t.me/javadkashi/535

@kazemizamharir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✔️ اهداف استراتژیک #آمریکا علیه #ایران

🔹1- امروز #ترامپ و دولت آمریکا " #سپاه_پاسداران_انقلاب_اسلامی #IRGC" را در لیست سازمان های #تروریستی قرار داد. سوالی که پیش می آید، اینست که این اقدامات ستیزه جویانه آمریکا علیه ایران در بستر کدام هدف استراتژیک پیگیری می شود؟ این اقدام در مجموعه اقدامات آمریکا علیه ایران چه جایگاهی دارد؟ و چشم انداز آینده منازعه میان ایران و آمریکا به کجا ختم خواهد شد؟

🔹2- اهداف استراتژیک آمریکا در دو سطح جهانی و منطقه ای در سه محور قابل خلاصه است: 1) مهار روسیه و چین 2)عادی سازی مناسبات اسرائیل با کشورهای منطقه 3) تبدیل دولت های منطقه به " دولت های ضعیف و شبه دموکراتیک".

🔹3- استراتژی کلان آمریکا در سطح جهانی مهار چین و روسیه است؛ تبدیل ایران به یک همکار منطقه ای آمریکا در مهار موفقیت آمیز روسیه و چین همانند دوران جنگ سرد بسیار موثر می باشد. ایران با توجه به داشتن مرز مشترک با 15 کشور منطقه می تواند سد مهمی در روند حرکت چین و روسیه به سمت غرب ایجاد نماید؛ ایران می تواند در صورت خروج از فضای تخاصم با آمریکا، با توسعه مناسبات خود با کشورهای آسیای میانه و قفقاز- که دارای پیوند تاریخی و فرهنگی با ایران هستند – به تضعیف اقدامات چین و روسیه در این مناطق کمک کند.هدفی که پس از فروپاشی شوروی و عضویت کشورهای آسیای میانه در سازمان اکو پیگیری شد، اما به علت اهداف ایدئولوژیک ایران با شکست مواجه گردید و شاهد بازگشت این کشورها به دامن روسیه و چین بودیم.

🔹4- در سطح منطقه نیز، هدف آمریکا تثبیت جایگاه اسرائیل است. برای رسیدن به این هدف نیازمند عادی سازی مناسبات اسرائیل با اعراب می باشد؛ این هدف با تبدیل ایران به دشمن مشترک اعراب و اسرائیل ، تاحدی ممکن شده است. در صورت موفقیت آمریکا در اجرای معامله قرن این هدف کامل خواهد شد.گام دوم،برای رسیدن به این هدف تضعیف دولت های ضداسرائیلی با ساخت متمرکز به دولت های "ضعیف و شبه دموکراتیک" می باشد.سرنوشت لیبی، سوریه و عراق گویای خوبی از این هدف است.این کشورها در گذشته به علت ساخت متمرکز از امکان بسیج منابع برای تهدید اسرائیل برخوردار بودند، اما در آینده با ظهور دولت های ضعیف و شبه دموکراتیک امکان پیگیری ستیزه جویی علیه اسرائیل از آنها سلب می گردد؛ امری که در مورد عراق به خوبی قابل مشاهده است.

🔹5- هدف استراتژیک آمریکا از مواجه با ایران، تعلیق ماهیت ایدئولوژیک نظام سیاسی، تبدیل دولت ایران به دولت ضعیف و غیرمتمرکز، گشودن امکان ارتباط متقابل و در نهایت تبدیل ایران به همکار منطقه ای است. برای رسیدن به این هدف هسته اصلی قدرت سیاسی در ایران ("#نهاد_رهبری" و "#سپاه") را مورد هدف قرار داده است - که از امکان تجمیع منابع و پیگیری اهداف ایدئولوژیک در فراسوی سرزمین ایران برخوردار هستند.

🔹6- با توجه به اهداف استراتژیک آمریکا، شاهد برنامه ریزی سه مرحله ای آمریکا علیه ایران هستیم. مرحله اول که با هدف منزوی کردن ایران، و با لغو برجام و بازگردان تحریم ها، در سطح منطقه و جهان اجراء شد؛ ترامپ و دستگاه سیاست خارجی آمریکا با همراهی اسرائیل واعراب تا حد زیادی در این امر موفق بوده اند؛ نهایی شدن این مرحله، با پیوستن اروپا به ائتلاف ضدایرانی، و منفعل شدن روسیه و چین در حمایت از ایران کامل خواهد شد که با توجه به شواهد در حال پیگیری است.مرحله دوم، که با تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، امروز آغاز شد، با هدف برخورد مستقیم با نیروها و پراکسی های منطقه ای مورد حمایت ایران آغاز شده است؛ در این مرحله شاهد تقویت بیشتر تحریم های اقتصادی خواهیم بود. سطح سوم، به گمانم در صورت عدم موفقیت کامل مرحله دوم اجراء خواهد شد که ترکیبی از چالش های سیاسی – امنیتی شدید ، به همراه برخورد احتمالی نظامی است. اقدامات آمریکا در سازمان دادن اپوزیسیون خارج از کشور بخشی از تلاش پنهان آمریکا برای آمادگی برای ورود به مرحله سوم می باشد که هنوز آغاز نشده است.

🔹7- گذار از مرحله دوم به مرحله سوم، به نوع واکنش متقابل ایران و آمریکا وابسته است. در صورتی که ایران در مواجه با آمریکا وارد چالش سخت شده و مقاومت جدی در مقابل تضعیف نیروهای مقاومت از خود بروز دهد، امکان گذار سریع به مرحله بعد وجود خواهد داشت. در غیراینصورت، احتمال ورود آمریکا به مرحله سوم تا زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اندک است.
✔️لینک استراتژی امریکا علیه ایران در سال2017، گویای ماهیت پایدار و خصمانه سیاست آمریکا علیه ایران است.
https://bit.ly/2IUdQUj

@kazemizamharir
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «✔️ ما، دیگری و خشونت علیه مسلمانان 🔹1- امروز خبر کشتار دهشتناک مسلمانان در نیوزیلند همه را در شوک فرو برد؛ قاعدتا" واکنش احساسی ساده ترین شیوه برخورد با این ماجراست؛ تبدیل کردن مسلمانان به قربانی و محکوم کردن غرب به عنوان عاملان این کشتار؛ این همان…»
پارادوکس گفتگوی ملی

🔹1- موضوع این نوشته بررسی امکان گفتگوی ملی برای خروج از بحران ها و انسدادهای سیاسی در جوامع تقسیم شده- دارای شکاف های عمیق سنتی/ مدرن یا فقیر/ غنی - است؛ صاحبنظران در مواجه با بی ثباتی و انسداد سیاسی، کنش گران را به گفتگوی متقابل در مورد مسائل حیاتی جامعه دعوت می کنند. اما، گفتگو کردن در مورد موضوعات حیاتی جامعه در جوامع دستخوش بحران نه تنها به سادگی ممکن نیست، بلکه "فروبستگی گفتگو" خود بخشی از شرایطی است که ما آن را انسداد سیاسی می نامیم.

🔹2- در جوامع دستخوش بحران، گفتگوی سیاسی دچار انسداد می گردد، زیرا، گفتگو فرآیندی "معرفتی و شناختی" ، باهدف آگاهی از سرشت کردارهای سیاسی و دلایل مطلوبیت آنها نیست، بلکه همچون سلاحی نیرومند برای تسخیر مواضع سیاسی رقیب است. این وضعیت ستیزش آمیز، در جوامع تقسیم شده که هدف از رقابت سیاسی نه تغییرات در برنامه های عملی حکومت بلکه تلاش برای جابجایی در سرشت نظام حکمرانی و تغییر در ماهیت ارزش های بنیادین حاکم بر دستگاه حکومت است، شدتی غیرمعقول می یابد.

🔹3- در جوامع تقسیم شده، طبقات مسلط، از ورود به گفتگو در سطح ملی اجتناب می کنند، زیرا که چنین فضایی را با سلطه انحصاری خود بر دستگاه حکمرانی در تضاد می بینند؛ این وضعیت زمانی بدتر می شود که نخبگان حاکم نه از طبقات اجتماعی دارای اکثریت بلکه نماینده طبقات رو به زوال یا اقلیت جامعه باشند.در چنین حالتی، طبقات اجتماعی با اکثریت رو به رشد از گفتگو استقبال می کنند، و آن را راهکاری برای به کرسی نشاندن بدون جنگ خواسته های خود می بینند، اما، نخبگان حاکم، گفتگو را همچون فرآیندی برای زوال کنترل انحصاری خود بر نهادها و منابع قدرت سیاسی می فهمند.

🔹4- واکنش طبیعی چنین نخبگانی، بستن راه اثرگذاری وجدان جمعی بر حکومت و برنامه های آن، از طریق انسداد مجاری اثرگذاری جامعه بر سیستم سیاسی است؛ درست در همین زمان است که نخبگان وابسته به گروه های رو به رشد اجتماعی، پرچم گفتگوی ملی را برمی افرازند.

🔹5- اینجاست که پارادوکسیکال بودن ایده گفتگوی ملی آشکار می شود؛ طرفداران ضرورت گفتگوی ملی، این ایده را ترویج می کنند، تا شاهد گذار غیرخشونت آمیز به سمت حکمرانی دموکراتیک تر باشیم. در حالی که فروبستگی مجاری سیاست رسمی بر روی منتقدان دقیقا" با هدف کنترل تاثیر جامعه و نخبگان اجتماعی بر سیستم سیاسی طراحی و اجراء می شود.

🔹6- وجود علاقه به گفتگو در حوزه عمومی درباره مسائل اساسی جامعه، نه با خصوصیات "اخلاقی"، "روانشناختی" یا " فرهنگی" جامعه، بلکه با توازن قدرت میان طبقات مختلف در پیوند است.بنابراین، اگر گفتگو سرشتی قدرت بنیان دارد، تنها زمانی امکان شکل گیری گفتگو در جامعه وجود دارد، که توازن قدرت سیاسی واجتماعی در درون جامعه به نحوی جابجا گردد، که طبقات مسلط از توانایی استمرار کنترل انحصاری خود بر نهادها و منابع قدرت محروم گردند.تنها در چنین شرایطی است که امکان ورود به گفتگوی ثمربخش در حوزه عمومی میان طبقات حاکم و گروههای اجتماعی وجود خواهد داشت.

@kazemizamharir
Audio
🔺بررسی و نقد الاهیات دکتر عبدالکریم سروش
🔹ابوالقاسم فنائی
🔹 میرسعید موسوی کریمی
🔹وحید سهرابی‌فر
🔹اردیبهشت 98 دانشگاه مفید
@namehayehawzavi
🔥🖌محتوای جلسه نقد و بررسی الاهیات دکتر سروش👆👆 هم امکان شناخت ایدههای دکتر سروش را فراهم میسازد و هم شنیدن نقدها به ما چشم اندازی از پیچیدگی نظریه پردازی در علوم اجتماعی را عرضه می نماید.
Forwarded from داود فیرحی
سیره سیاسی پیامبر 7.98.m4a
73 MB
🔸درسگفتار "سیره سیاسی" پیامبر اعظم(ص)
جلسه هفتم؛
برخی نکات مهم در قرارداد مدینه:"حرم، پناهندگی،صلح و داوری"

دوشنبه 2 اردیبهشت 98
🔹@Feirahi
✔️جزوات روش شناسی و روش تحقیق

یکی از پرسش ها ومسائلی که دانشجویان در همه مقاطع با آن مواجه هستند، جایگاه روش و روش شناسی در تحقیق است. در جزوات زیر در سه حوزه روش تحقیق، روش شناسی و مقاله نویسی سعی کرده ام، اندکی در روشن شدن این موضوعات گامی بردارم.
از اینکه شما عزیزان از این منابع بهره ببرید خوشحال می شوم و منتظر نظرات و پرسش های شما برای بهبود آنها هستم.

🔹 1- جزوه روش شناسی
https://bit.ly/2V8DTgh
🔹 2- جزوه روش تحقیق
https://bit.ly/2IWpjlC
🔹 3- جزوه نگارش «مقاله علمی»
https://bit.ly/2Vb8Tfv
🔹 4- جزوه نگارش «مقاله کوتاه»
https://bit.ly/2ZQQinN
🔹 5- راهنمای تدوین « طرح تحقیق پایان نامه»
https://bit.ly/2Jb9dDZ

@kazemizamharir
http://www.kazemizamharir.ir
✔️ یکجانبه گرایی شناختی در روابط بین الملل

🔹1- در لحظه ای که قرار داریم، جدی ترین بحران جامعه ما، تنظیم نوع رابطه خود با کشورهای منطقه و جهان غرب است. آیا ممکن است این بحران نه مولود عوامل عینی بلکه ریشه گرفته از ذهنیت ما از جهان معاصر باشد؟ سه باور حاکم بر ذهنیت سیاستمداران ما باعث ناتوانی آنها در تعامل با بازیگران بین المللی گردیده است: باور به وجود یک نظم آرمانی جهانی؛ باور به ظالمانه بودن نظم کنونی ؛ باور به امکان تاسیس نظم عادلانه به صورت دفعی و انقلابی.

🔹2- ایده وجود یک نظم آرمانی عادلانه در ترکیب با دعاوی آخرالزمانی، به نگرش ما به نظم بین الملل ماهیتی رومانتیک و غیر واقعی بخشیده و به تولید دیدگاهی شدیدا" انتقادی و غیرتاریخی به نظام بین الملل در ذهنیت جمعی ایرانیان انجامیده است.اما، باور سوم، در ناتوانی ما در فهم سرشت تاریخی نظم بین الملل، و خوش بینی زیاد به توانایی خود برای تحقق یک نظم آرمانی ریشه دارد.این باورها، به پیچیدگی سازمان دادن تعداد کثیری از بازیگران دولتی و غیردولتی در سطح بین الملل بی توجه است و بر تاسیس نظم مطلوب خود تاکید دارد و آن را با تعابیر انقلابی یا رادیکال بودن توجیه می کند.

🔹5- با نگاهی به نحوه سازمان دادن نظم داخلی کشورها، گزاف بودن این باورها روشن می شود. با وجود آنکه اجتماع درونی یک ملت از حیث تنوع قومی و فرهنگی، قابل قیاس با تنوعات بیشمار در سطح جهانی نیست.اما، دولت ها در خاورمیانه ناتوان از تاسیس نظم عادلانه در سطح کشورهای خود هستند. به تجربه کشورمان در تنظیم قواعد اساسی نظم سیاسی توجه کنید؛ چگونه این قواعد در مجلس و سایر نهادها مورد بازسازی مکرر قرار گرفته اما نتایج همیشه کمتر راضی کننده بوده است.چگونه در حالی که در سازمان دادن دفعی و یکباره نظم داخلی خود ناتوان هستیم، مدعی امکان انقلاب در نظام بین المللی و ایجاد نظم بهنجار در روابط میان کشورها می باشیم.

🔹3- آنچه در نگرش سیاستمداران ما مفقود است، فقدان نگرش "تاریخی" و "بین الاذهانی" به نظم چه در سطح داخلی و چه در سطح بین المللی است.نظم موجود در روابط بین الملل اگرچه ناقص و در لحظات خاص تاریخی ناتوان از تحقق صلح می باشد، اما در کاهش خشونت در میان کشورها تا حد زیادی موفق بوده است. نظام بین المللی کنونی نه در یک لحظه تاریخی خاص بلکه محصول حداقل دو سده تجربه تعامل و منازعه میان بازیگران کلیدی در سطح جهانی است؛ هر میزان که به دوره معاصر نزدیکتر می شویم، تعداد این بازیگران و پیچیدگی روابط آنها افزونتر می گردد.همین ویژگی، باعث اهمیت "بیناذهنیت" در فرآیند ساخت و مدیریت نظم جهانی گردیده است.ایجاد این نظم و فرآیند اعمال آن نیازمند تعاملات متقابل و خلق افق های مشترک میان کشورهاست. از این رو،قدرت های بزرگ نیز در پیشبرد اهداف خود- حتی با ماهیت یکجانبه گرایانه- ناچار از لحاظ کردن بخش مهمی از حساسیت ها و منافع سایر بازیگران منطقه ای و جهانی هستند، درغیر اینصورت در پیشبرد برنامه های خود شکست می خورند.

🔹4- بازیگرانی که بطور پیشینی با مجموعه ای از باورهای جزمی در مورد سرشت نظم مطلوب وارد عرصه بازیگری جهانی می شوند، در انجام این تعاملات و خلق افق های مشترک ناتوان می گردند. بنابراین، راهکار خروج از بحران کنونی، تعلیق این "باورهای غیرواقعی" و "تقلیل های شناختی" ؛ گفتگو با سایر بازیگران و در نظر گرفتن حساسیت و پنداره های آنها از نظم مطلوب در روایت خود از نظم بین المللی است. گام اول در توقف "یکجانبه گرایی" در مناسبات جهانی، متوقف کردن "یکجانبه گرایی شناختی" درباره روابط بین الملل است.

@kazemizamharir
ISLAM IRAN STATE.pdf
1.2 MB
پاورپوینت کلاس « تاریخ تحول دولت در اسلام»؛
ترم 2-9798؛
دانشگاه علامه طباطبایی؛
دانشکده حقوق و علوم سیاسی؛
استاد: مهدی کاظمی زمهریر