خبرگر
2.2K subscribers
25.1K photos
19.1K videos
165 files
36.2K links
#خبرگرصدای_بیصدایان_وستمدیدگان_دادخواه
ارتباط با ادمینها(,عکس ها و ویدیوهای خود را برای انعکاس از این جا
با ما در میان بگذارید.)
@mansoor1999
Download Telegram
▫️ تلخیِ یک پایان: پشه‌ی حلب

نوشته‌ی: اکبر اکبری

9 اکتبر 2019

🔸 در غوغای جنگ داخلی سوریه که از دل یک قیام اصیل مردمی برخاست، یک بیماری تازه برای اولین بار در سوریه شایع شد. درست هم‌زمان با افول انقلاب و برآمدن ارتجاع و قدرت‌گرفتنِ ضدِ انقلاب. تلخی این ماجرا در آن است که هرچه انقلاب عقب می‌نشست، این بیماری مسری که از قِبَل انباشته‌شدن بیشتر مردگان جان می‌گرفت، دامنه‌دارتر و گسترده‌تر می‌شد… امروز از حلب، برای مردم سراسر سوریه تنها یک نام باقی مانده است: «پشه‌ی حلب»!... آیا «پشه‌ی حلب» نمی‌تواند واقعیت نمادین تلخ سوریه باشد؟ آیا همان تاریخ جنگ داخلی نیست؟ جنازه‌های انبوه؟ فارغ از این‌که عضو داعش یا سلطان مراد، سربازِ رژیم یا مزدور ایرانیِ جنگ باشید، پس از مرگ جنازه‌ی شما به یکسان مورد هجوم این حشره قرار می‌گیرد…

🔸 قرار است در روزها و ماه‌های آینده، ارتش ترکیه با تمام قوا آنچنان که خود مدعی شده‌است، از زمین و هوا، با حمایت گروه‌های مزدور جهادیِ تحت حمایت آنکارا، نیروهای ی.پ.گ را از شمال سوریه «پاکسازی» کند و حدود 2 میلیون پناهنده‌ی عرب سوری را در مناطق کردنشین اسکان دهد. آمریکا با تایید این حمله‌ی قریب‌الوقوع و با اعلام خروج نیروهای خود از روژاوا، اشغال این منطقه توسط ترکیه را تسهیل کرده است.

🔸 این‌که روژاوا یک سراب بود یا تحقق عینیِ (اما کوتاه‌مدت) یک بدیل، چندان تغییری در این واقعیت پدید نمی‌آورد که برای مدتی کوتاه، مردم کرد شمال سوریه به زبان خود امور زندگی خود را پیش می‌بردند. مردمی که رژیم اسد برای بیش از نیم قرن عامدانه با سیاستی نژادپرستانه آن‌ها را از حق زیستِ عادی محروم و به شهروندانی درجه دو بدل کرده بود، حالا بی محابا می‌توانستند از هویت خود به‌مثابه یک انسان شرمی نداشته باشند…
این‌که روژاوا سراب بود یا حقیقت غایی و جهان‌شمول، فرقی در ماهیت دیگر بدیل‌های فعال در جنگ سوریه، خصوصا با دست بالا گرفتن جبهه‌ی ارتجاعی جهادیون تحت حمایت ترکیه (و دیگر کشورهای منطقه) نخواهد کرد. در منطقه‌ای که داعش مردم را به صلیب می‌کشید، جبهه‌النصره و تحریرالشام حکم شرع را در خیابان اجرا می‌کردند، مردم کرد شمال سوریه در جهانی متفاوت از این جهنم‌ها زندگی می‌کردند…

🔸 تلخی وداع با روژاوا، تلخی وداع با خاک و تقدیسِ خاک نیست. وداع با خاطره‌ی سرزنده و خلل‌ناپذیر مردم است. مردمی که محصول مستقیم یک وضعیت تاریخی درخشان بودند و تلاش کردند تا رویایی را بزییند. سراب یا بهشتِ آرمانی بودنش دیگر موضوعیت ندارد. آن‌چه وداع را تلخ می‌کند، خاطره‌ی تکرار نشدنیِ جسارت و سینه‌های تردیدناپذیرِ «شهامتِ رویا داشتن» بود. زندگی را به مقاومت بدل کردن، جنگیدن و جنگیدن.
آن‌چه خاطره‌ی این رویایِ تلخ را سخت تحمل‌ناپذیر می‌سازد، وداع با خاطره‌ی جان‌هایی است که بی‌لحظه‌ای تردید، در راه عملی ساختنِ رویای مشترکِ جهانی بهتر، شگفت‌انگیز و الهام بخش بودند. چه معنایی را می‌توان به خاطره‌ی روح‌های زیبایی که هنوز زنده‌اند بخشید؟ چه می‌توان از شکست این خاطره آموخت؟ آیا این شکست بود؟ آیا ما در شکست هم پیروزیم؟ خوشا روزی که سرانجام زنجیرها پاره شوند، هرچند آن را به چشم خود نبینیم.

🔹 متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-13I

#روژاوا #مبارزه #سوریه



https://t.me/khabargar