در آغوش تاریکی شب،
با تمام خستگی بدنم و
سنگینی دلم،
به آخرین لحظات این سال های پرماجرا نگاه میکنم.
دلم هنوز پر از دلتنگیها و احساساتی است که در طول این سالها نتوانستم به آنها رسیدگی کنم.
مانند یک رهگذر سرگردان در این فضای تاریک،
دلم به دنبال یک نقطهی روشن است.
گاهی فکر میکنم که آیا این دلتنگی و خستگی،پایانی خواهد داشت؟
اما با وجود تمامی سختیها،
تمام خستگى ها،
امید دارم که يك روز چشم باز كنم و
خبرى از دلتنگى نباشد!
كه يك روز چشم باز كنم و
تو را كنار خود ببينم!
كه يك روز چشم باز كنم و
به جاى آن كه برايت بنويسم صبحم را با دیدن روی تو دختر زیبایم آغاز کنم ،
عشق را از چشمانم بخوانى و دوباره تو را تنگ در آغوش بکشم شلر قشنگم
سیزدهمین تولد ۲۵ ساله شدنت مبارک شلر همیشه جوانم
دوم خرداد ۱۴۰۳
#شلر_فرهادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
با تمام خستگی بدنم و
سنگینی دلم،
به آخرین لحظات این سال های پرماجرا نگاه میکنم.
دلم هنوز پر از دلتنگیها و احساساتی است که در طول این سالها نتوانستم به آنها رسیدگی کنم.
مانند یک رهگذر سرگردان در این فضای تاریک،
دلم به دنبال یک نقطهی روشن است.
گاهی فکر میکنم که آیا این دلتنگی و خستگی،پایانی خواهد داشت؟
اما با وجود تمامی سختیها،
تمام خستگى ها،
امید دارم که يك روز چشم باز كنم و
خبرى از دلتنگى نباشد!
كه يك روز چشم باز كنم و
تو را كنار خود ببينم!
كه يك روز چشم باز كنم و
به جاى آن كه برايت بنويسم صبحم را با دیدن روی تو دختر زیبایم آغاز کنم ،
عشق را از چشمانم بخوانى و دوباره تو را تنگ در آغوش بکشم شلر قشنگم
سیزدهمین تولد ۲۵ ساله شدنت مبارک شلر همیشه جوانم
دوم خرداد ۱۴۰۳
#شلر_فرهادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم