خاطرات اسدالله علم
647 subscribers
1.21K photos
2 links
Khaterat.Asadollah.Alam
Download Telegram
صبح شرفیاب شدم. از ساعت ۸ باران پیگیر و محکمی در شمیران می بارید که واقعاً جای شادمانی بود. با آن که قبل از من والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی شرفیاب شده بودند (برحسب وقتی که خودم تعیین کرده بودم و معمولاً ایشان شاهنشاه را بی جهت عصبانی می کنند، ولی امروز معلوم بود چنین نشده یا بارندگی آن قدر خوب بود که باعث خوشحالی شده بود. فرمودند: معلوم است می بایست این باران بیاید با آن که هواشناسی پیش بینی هوای صاف کرده بود!) چون از پریشب در کردستان عراق برف سنگینی آمده و چند تا از توپهای دورزن ما در محاصرۀ برف قرار گرفته، لابد باید این هوا به جا می رسید. بعد فرمودند: آن قدر از سربازهای عراقی کشته شده اند که از حساب خارج است. عرض کردم از رو که نمی روند. فرمودند: خواهند رفت. فرمودند: الان بارزانی ها هم که نزدیک بود فرار کنند دارند شجاع می شوند و جان گرفتند ولی سربازهای ما مثل شیر می جنگند. عرض کردم: جای شکرگزاری است که این روحیه را دارند.

جلد 4 & صفحۀ 362
#جمعه & 1353/10/13

#خاطرات_علم #خاطرات_اسدالله_علم
#خاطرات_روزانه_اسدالله_علم #گفتگوی_من_با_شاه #خاطرات_علم #امیراسدالله_علم #امیر_اسدالله_علم #روزنوشت #یادداشتهای_روزانه #خاطرات_اسدالله_علم #وزیر_دربار #یادداشتهای_علم #پهلوی #محمدرضا_شاه_پهلوی #تاریخ_پهلوی #محمدرضاشاه_پهلوی #تاریخ_معاصر_ایران #تونل_زمان #تاریخ_معاصر_ایران #تقویم_تاریخ #تاریخ_شفاهی #یادداشتهای_علم #امروز_در_تاریخ #اسدالله_علم #شاه #خاطرات #خاطرات #محمد_رضا_پهلوی #سفر_در_زمان #دیدبان_تاریخ #دهه_پنجاه
#باران #شمیران #اشرف_پهلوی #سازمان_هواشناسی #مصطفی_بارزانی #ملامصطفی_بارزانی #کردستان #اکراد #عراق #ارتش #کردستان_عراق
#سیزدهم_دی #سیزدهم_دی_ماه
امروز نطقی از علیاحضرت شهبانو به جرائد داده شده بود که در کمیسیون اصلاحات اجتماعی ایراد فرموده بودند. ساعت ۱٫۴۵ بعد از ظهر که یک ربع قبل از پخش اخبار است از ادارۀ اطلاعات به من تلفن کردند و نطق را برایم خواندند، بسیار نامناسب بود، چون در حقیقت انتقاد از کارهای اعلیحضرت است... چون شاهنشاه و شهبانو هر دو به اسکی رفته بودند دسترسی فوری نداشتم. گفتم: در رادیو بگویید، ولی جرائد فردا بگذارند. یک ساعت بعد به من تلفن شد که صبح از دفتر علیاحضرت به جرائد و رادیو داده شده است. دیگر کاری نمی شد کرد، مطمئن هستم فردا گرفتاری داریم.

جلد 2 & صفحۀ 170
#دوشنبه & 1349/10/14

#خاطرات_علم #خاطرات_اسدالله_علم
#خاطرات_روزانه_اسدالله_علم #گفتگوی_من_با_شاه #خاطرات_علم #امیراسدالله_علم #امیر_اسدالله_علم #روزنوشت #یادداشتهای_روزانه #خاطرات_اسدالله_علم #وزیر_دربار #یادداشتهای_علم #پهلوی #محمدرضا_شاه_پهلوی #تاریخ_پهلوی #محمدرضاشاه_پهلوی #تاریخ_معاصر_ایران #تونل_زمان #سفر_در_زمان #دیدبان_تاریخ #دهه_چهل #شهبانو #علیاحضرت #فرح_پهلوی #انتقاد #رادیو #اطلاعات #جراید #مطبوعات #اعلیحضرت #اصلاحات
#چهاردهم_دی
صبح شرفیاب شدم. مدتی باز هم راجع به {امنیت} security شاهنشاه در این سفر{به اردن} صحبت کردم. دیگر هیچ مطابق سلیقۀ معظّم له نبود اما چاره ای نداشتم، من باید وظیفه ام را عمل کنم و به خصوص در این سفر فوق العاده ناراحت هستم. نمی دانم چرا عرض کردم لااقل هیچ یک از عرایض ما را گوش نمی کنید زودتر برگردید، علیا حضرت بمانند. دیگر هیچ نفرمودند {و بحث را عوض کردند}... یعنی خفه شو، حرف نزن! روزنامه فایننشال تایمز مقاله ای نوشته و سیستم دو حزبی ما را مسخره کرده بود ناچار بودم به نظر مبارک برسانم. خواندند، بیشتر عصبانی شدند. قدری وضع دانشگاهها را عرض کردم و عرض کردم این که سازمان امنیت به عرض می رساند در این شلوغیها دست خود ما در کار است که منحرفین را بشناسیم خیلی نباید اعتماد داشت. معلوم نیست در خود سازمان ایادی خارجی نباشند. خیلی خیلی بیشتر عصبانی شدند. من امروز خیلی بدبخت و بیچاره بودم و روز بسیار بدی بود، چون میل ندارم این مرد را که واقعاً همه چیز ما بسته به حیات و زندگی اوست و همه جور ارزش هم دارد ناراحت کنم که مبادا خدای نکرده صدمه به زندگی و سلامتی او بخورد ولی گاهی چاره نیست باید عرایضم را بکنم. الملک عقیم، و این چرخ بیدادگر هم در گردش است. باز به کار دانشگاه برگشتم، نام، خصوصی {هوشنگ}نهاوندی، رئیس دانشگاه را دادم. ملاحظه فرمودند. فرمودند: به نهاوندی بگو خودم دستور دادم که افراد حزبی بیایند به دانشگاه و هر کس هم فضولی کرد بزنند(با عصبانیت زیاد)، وای که چه روز بدی بود. فردا هم تشریف می برند، من ناچار باید عرایضم را عرض کنم.

جلد 4 & صفحۀ 367
#یکشنبه & 1353/10/15

#خاطرات_علم #خاطرات_اسدالله_علم
#خاطرات_روزانه_اسدالله_علم #گفتگوی_من_با_شاه #خاطرات_علم #امیراسدالله_علم #امیر_اسدالله_علم #روزنوشت #یادداشتهای_روزانه #خاطرات_اسدالله_علم #وزیر_دربار #یادداشتهای_علم #پهلوی #محمدرضا_شاه_پهلوی #تاریخ_پهلوی #محمدرضاشاه_پهلوی #تاریخ_معاصر_ایران #تونل_زمان #تاریخ_معاصر_ایران #تقویم_تاریخ #تاریخ_شفاهی #یادداشتهای_علم #امروز_در_تاریخ #اسدالله_علم #شاه #خاطرات #خاطرات #محمد_رضا_پهلوی #سفر_در_زمان #دیدبان_تاریخ #دهه_پنجاه
#دانشگاه #هوشنگ_نهاوندی #امنیت #سفر #اردن #شهبانو #فضولی #ساواک #حزبی #اعتراض #اغتشاش #دانشجو #عصبانی #حرف
#پانزدهم_دی #پانزدهم_دی_ماه
امروز بعد از تعطیل ۲۱ روزه از اروپا و آمریکا برگشتم. قبلاً دفترچۀ یادداشت قبلی را در بانک یونیونِ سویس به امانت گذاشتم و به دخترم رودی توصیه کردم که قبل از پنجاه سال دیگر، یعنی به طور قطع بعد از درگذشت من آن را چاپ نکند. هم چنین قبل از درگذشت ارباب عزیزم که امیدوارم خداوند مرا قبل از او از دنیا ببرد، چون زندگی بدون او برای من مفهومی ندارد. دیگر این که اگر خدای نکرده رژیم تغییر کرد که نخواهد کرد، آن وقت دخترم می تواند اگر زنده بماند این یادداشتها را منتشر کند.

جلد 7 & صفحۀ 186
#شنبه & 1346/10/16

#خاطرات_علم #خاطرات_اسدالله_علم
#خاطرات_روزانه_اسدالله_علم #گفتگوی_من_با_شاه #خاطرات_علم #امیراسدالله_علم #امیر_اسدالله_علم #روزنوشت #یادداشتهای_روزانه #خاطرات_اسدالله_علم #وزیر_دربار #یادداشتهای_علم #پهلوی #محمدرضا_شاه_پهلوی #تاریخ_پهلوی #محمدرضاشاه_پهلوی #تاریخ_معاصر_ایران #تونل_زمان #تاریخ_معاصر_ایران #طنین_تاریخ #تقویم_تاریخ #تاریخ_شفاهی #یادداشتهای_علم #امروز_در_تاریخ #اسدالله_علم #شاه #خاطرات #خاطرات #محمد_رضا_پهلوی #سفر_در_زمان #دیدبان_تاریخ #دهه_چهل
#دفترچه #یادداشت #بانک #سوییس #سوئیس
#شانزدهم_دی
امروز روز هفدهم دی ماه و مصادف با روزیست که در سال ۱۳۱۴ شاهنشاه فقید، ملکۀ پهلوی و شاهدختها را با خودشان بدون حجاب به دانشسرای مقدماتی بردند و به این صورت رفع حجاب عمومی را اعلام کردند. در تیر ماه همان سال لباس متّحد الشّكل اعلام شد. این کار در مشهد با مخالفت متعصّبین و قشریها رو به رو شد و در مسجد گوهرشاد اجتماع کردند و آخوندی به نام بهلول آنها را تحریک میکرد. بالأخره قوای نظامی به مسجد داخل شد و مردم را متفرق کرد. عده ای در حدود صد و هشتاد نفر کشته شدند. بعداً چون شاهنشاه فقید خیال کردند مرحوم {محمد ولی} اسدی (مصباح السلطنه)، نایب التّوليه که وقتی هم پیشکار مرحوم پدرم در بیرجند بود، در این کار دست داشته، او را محاکمۀ نظامی و تیرباران کردند. این مقدمه به قدری سریع و شدید بود که دیگر رفع حجاب با
هیچ گونه مخالفتی رو به رو نشد.

جلد 7 & صفحۀ 441 و 442
#سه_شنبه & 1347/10/17

#خاطرات_علم #خاطرات_اسدالله_علم
#خاطرات_روزانه_اسدالله_علم #گفتگوی_من_با_شاه #خاطرات_علم #امیراسدالله_علم #امیر_اسدالله_علم #روزنوشت #یادداشتهای_روزانه #خاطرات_اسدالله_علم #وزیر_دربار #یادداشتهای_علم #پهلوی #محمدرضا_شاه_پهلوی #تاریخ_پهلوی #محمدرضاشاه_پهلوی #تاریخ_معاصر_ایران #تونل_زمان #تاریخ_معاصر_ایران #طنین_تاریخ #تقویم_تاریخ #تاریخ_شفاهی #یادداشتهای_علم #امروز_در_تاریخ #اسدالله_علم #شاه #خاطرات #خاطرات #محمد_رضا_پهلوی #سفر_در_زمان #دیدبان_تاریخ #دهه_چهل
#بهلول #کشف_حجاب #حجاب #مسجد #گوهرشاد #مسجد_گوهرشاد #محمد_ولی_اسدی #قیام #حرم #مشهد #امام_رضا #رضاشاه #رضاخان
#هفدهم_دی #هفدهم_دی_ماه
صبح شرفیاب شدم.... راجع به موشک ریپیر که معاملۀ آن در گرو معاملۀ نفت است، عرض کردم: می خواهند بدون آن که تعهداتی برای ما ایجاد کنند، بیایند. فرموده بودند پیامی در خصوص کار بحرین بدهم، آن را هم به عرض رساندم. ماشاء الله شاهنشاه چه قدر دقیق است، می خواهد {اول} کار جزایر ابوموسی و تنب به طور قطع تمام شود آن وقت کار بحرین{را}تمام{کنند}. خدا عمرش بدهد فکر می کنم وطن پرست ترین فرد این کشور است.

جلد 1 & صفحۀ 354
#پنجشنبه & 1348/10/18

#خاطرات_علم #خاطرات_اسدالله_علم
#خاطرات_روزانه_اسدالله_علم #گفتگوی_من_با_شاه #خاطرات_علم #امیراسدالله_علم #امیر_اسدالله_علم #روزنوشت #یادداشتهای_روزانه #خاطرات_اسدالله_علم #وزیر_دربار #یادداشتهای_علم #پهلوی #محمدرضا_شاه_پهلوی #تاریخ_پهلوی #محمدرضاشاه_پهلوی #تاریخ_معاصر_ایران #تونل_زمان #تاریخ_معاصر_ایران #طنین_تاریخ #تقویم_تاریخ #تاریخ_شفاهی #یادداشتهای_علم #امروز_در_تاریخ #اسدالله_علم #شاه #خاطرات #خاطرات #محمد_رضا_پهلوی #سفر_در_زمان #دیدبان_تاریخ #دهه_چهل
#تنب #ابوموسی #نفت #خلیج_فارس #تنب #ابوموسی #جزایر #بحرین
#هجدهم_دی #هجدهم_دی_ماه
هنگام برگشتن از مهمانی تنها در اتومبیل بودم. موزیک خوبی از رادیو گوش می کردم. به مسائل دور و درازی می اندیشیدم از جمله این که صداقت و صمیمیت نسبت به هر کس و هر چیز اثرات خودش را می گذارد، مخصوصاً نسبت به مردم ایران، من به اندازه ای لذت می برم که مردم مرا همان طور که هستم می شناسند که حد ندارد. این مردمی که اغلب خیال می کنند فهم ندارند واقعاً دقیق دقیق هستند. هر خدمتی به آنها بکنند، اگر خدا جبران نکند، خود آنها می کنند. دلیل من هم همین مذاکرات امشب بود. همه می دانستند و می دانند که من مثل مصدق عوام فریب نیستم. از تماس با خارجی هیچ واهمه و ترسی ندارم زیرا میدانم که هرگز به کشور و شاه و مردم کشورم خیانت نمی کنم. حرفهایم را می زنم و سجاده هم به آب نمی کشم و هرگز نکشیده ام، ولی خدا را شاهد می گیرم که حتی در مخیّله ام خطور نکرده است که ممکن است به این مردم ولو هرگز هیچ کس، هیچ چیز نفهمد، خیانت کرد. من مردم وطنم را دوست دارم. هیچ تظاهری هم هرگز نمی کنم و عجیب است که آنها هم دوستم دارند، از چشم محصّل و تاکسی ران و شوفر اتوبوس، دکّاندار و رهگذر خیابان این مطلب را می فهمم و می خوانم و لذت می برم و تمام این دوستیها را در راه عظمت پادشاهم به کار می برم. همه هم می دانند که من جزء لاینفک شاهم. چه عیب دارد؟
دوستی و راستی بهترین و پر ارزشترین نعمات خداست. به قول سعدی:
تو پاک باش و مدار ای برادر از کس باک
زنند جامۀ ناپاک گازران بر سنگ

جلد 7 & صفحۀ 190
#سه_شنبه & 1346/10/19

#خاطرات_علم #خاطرات_اسدالله_علم
#خاطرات_روزانه_اسدالله_علم #گفتگوی_من_با_شاه #خاطرات_علم #امیراسدالله_علم #امیر_اسدالله_علم #روزنوشت #یادداشتهای_روزانه #خاطرات_اسدالله_علم #وزیر_دربار #یادداشتهای_علم #پهلوی #محمدرضا_شاه_پهلوی #تاریخ_پهلوی #محمدرضاشاه_پهلوی #تاریخ_معاصر_ایران #تونل_زمان #تاریخ_معاصر_ایران #طنین_تاریخ #تقویم_تاریخ #تاریخ_شفاهی #یادداشتهای_علم #امروز_در_تاریخ #اسدالله_علم #شاه #خاطرات #خاطرات #محمد_رضا_پهلوی #سفر_در_زمان #دیدبان_تاریخ #دهه_چهل #صداقت #پاکی #دوستی #راستی #خدمت #خیانت #وطن #مصدق #مردم #عوام #تظاهر #عوام_فریبی #سعدی

#نوزدهم_دی #نوزدهم_دی_ماه
صبح شرفیاب شدم. شاهنشاه مشغول توشیح فرامین نظامی بودند. فرمودند: تو تعریف کن، من امضا می کنم. سؤال فرمودند: در مشهد چه کردی؟ جزئیات را عرض کردم، از ساختن بازار و فلکه اطراف حرم مطهر و فروش زمین و چغندر کاری که نیم ساعت طول کشید. به خصوص در خصوص چغندرکاری عرض کردم: با ضوابط امروز موضوع در خراسان منتفی خواهد شد، چه از لحاظ بدی بذر چه از لحاظ سختگیری به کشاورزان و غیره و غیره. خیلی ناراحت شدند، فرمودند: فوری با دولت این مطلب را حل کن.

جلد 5 & صفحۀ 385
#شنبه & 1354/10/20

#خاطرات_علم #خاطرات_اسدالله_علم
#خاطرات_روزانه_اسدالله_علم #گفتگوی_من_با_شاه #خاطرات_علم #امیراسدالله_علم #امیر_اسدالله_علم #روزنوشت #یادداشتهای_روزانه #خاطرات_اسدالله_علم #وزیر_دربار #یادداشتهای_علم #پهلوی #محمدرضا_شاه_پهلوی #تاریخ_پهلوی #محمدرضاشاه_پهلوی #تاریخ_معاصر_ایران #تونل_زمان #تاریخ_معاصر_ایران #طنین_تاریخ #تقویم_تاریخ #تاریخ_شفاهی #یادداشتهای_علم #امروز_در_تاریخ #اسدالله_علم #شاه #خاطرات #خاطرات #محمد_رضا_پهلوی #سفر #دهه_پنجاه
#مشهد #حرم #امام_رضا #چغندرکاری #کشاورزی #بازار #بازار_رضا #بازاررضا #فلکه #توشیح
#بیستم_دی
نامۀ تملق آمیزی که از شاپور اردشیر جی که شاید شرح حال او را سابق نوشته باشم رسیده بود تقدیم کردم. عرض کردم: قرارداد شرکت انگلیسی کاستین، در چاه بهار، برای ساختمانهای عادی غارت است که ما با آنها منعقد می کنیم، یعنی آنها ما را غارت می کنند. به دقت گوش دادند ولی چیزی نفرمودند، اما البته بعداً عکس العمل خواهند فرمود. من فکر می کردم فوری به من بفرمایند جلوی آن را بگیر ولی شاید مصلحت دیگری در بین بود که از طریق دولت امر خواهند فرمود. فرق معامله در حدود ۶۰۰ ملیون دلار است. شاید چون انگلیسیها واسطۀ عمل اضافه استخراج نفت شده اند و شاهنشاه فکر می فرمایند که در این جا کمک بکنند، می خواهند این لقمه را به آنها بخورانند. باری به نظر من شاه بدون حکمت و منطق عملی نمی کند. من به این مسئله اعتقاد و ایمان عمیق دارم. عریضه شاپور هم حکایت از همراهی انگلیسیها می کند و هم تملّق گویی آنها.

جلد 5 & صفحۀ 386
#یکشنبه & 1354/10/21

#خاطرات_علم #خاطرات_اسدالله_علم
#خاطرات_روزانه_اسدالله_علم #گفتگوی_من_با_شاه #خاطرات_علم #امیراسدالله_علم #امیر_اسدالله_علم #روزنوشت #دهه_پنجاه #اردشیر_ریپورتر
#بیست_و_یکم_دی
سرلشگر هاشمی نژاد، فرمانده گارد خواسته بود اجازه بگیرم با خانم خودش به مکه برود. به عرض رساندم، ضمناً عرض کردم به او گفته ام خانم را به مکه بفرست خودت هم فعلاً در این دنیا به بهشت بروا شاهنشاه خیلی خندیدند. فرمودند: اینها نمی گویند ماها خیلی فاسق هستیم؟ عرض کردم این بزرگها که خیر، زیرا می دانند شما واقعاً و قلباً مرد خدا هستید:
عبادت به جز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست
ولی سربازهای کوچک که تحت تأثیر تعلیمات قشری اسلامی هستند، فوق العاده ممکن است خطرناک واقع شوند به این جهت در شبهای به اصطلاح عزاداری باید خیلی احتیاط کرد. من یک شب تاسوعا در شیراز با آن که کاری نمی کردم فقط با دوستم بودم، نوکرهایم به من شام ندادند!

جلد 2 & صفحۀ 177
#سه_شنبه & 1349/10/22

#خاطرات_علم #خاطرات_اسدالله_علم
#خاطرات_روزانه_اسدالله_علم #گفتگوی_من_با_شاه #خاطرات_علم #امیراسدالله_علم #امیر_اسدالله_علم #روزنوشت #امروز_در_تاریخ #اسدالله_علم #شاه #خاطرات #خاطرات #محمد_رضا_پهلوی #سفر_در_زمان #دیدبان_تاریخ #دهه_چهل
#هاشمی_نژاد #مکه #حج #عزاداری #تاسوعا #شیراز #شام #فاسق
#بیست_و_دوم_دی
بعد رئیس کارخانجات موشک سازی اسرائیل با من ملاقات کرد. این شخص یهودی است. در آمریکا ماهی ۲۵,۰۰۰ دلار حقوق داشته است، حالا به اسرائیل آمده با ماهی ۵۰۰ دلار کار می کند. واقعاً این از خودگذشتگیها وحشت آور است. به من می گفت: تا دو سال دیگر مدرنترین هواپیما را در داخل اسرائیل خواهیم ساخت. حالا هم موشکهای ما بهترین موشکهای دنیاست (برای برد کوتاه). من تمام مدت حالت گریه داشتم از اینکه "من در چه خیالم و فلک در چه خیال" واقعاً درس وطن پرستی این است. به ما پیشنهاد تأسیس کارخانۀ مشترک موشک سازی می کند که فردا به عرض خواهم رساند.

جلد 1 & صفحۀ 360
#سه_شنبه & 1348/10/23

#خاطرات_علم #خاطرات_اسدالله_علم
#خاطرات_روزانه_اسدالله_علم #گفتگوی_من_با_شاه #خاطرات_علم #امیراسدالله_علم #امیر_اسدالله_علم #روزنوشت #یادداشتهای_روزانه #خاطرات_اسدالله_علم #وزیر_دربار #یادداشتهای_علم #پهلوی #محمدرضا_شاه_پهلوی #تاریخ_پهلوی #محمدرضاشاه_پهلوی #تاریخ_معاصر_ایران #تونل_زمان #خاطرات #خاطرات #محمد_رضا_پهلوی #سفر_در_زمان #دیدبان_تاریخ #دهه_چهل
#موشک #موشک_سازی #اسرائیل #آمریکا #وطن_پرستی #کارخانه #یهودی #حقوق #دستمزد
#بیست_و_سوم_دی
از رویدادهای مهم جهان یکی مصاحبۀ شاهنشاه در هند در خصوص بحرین است. اول دفعه است که شاهنشاه راجع به بحرین صحبت می فرمایند. خلاصه اش این که ما نمی خواهیم در موضوع بحرین زور به کار ببریم. باید ببینیم خود مردم صلاح خود را چه تشخیص می دهند. منظور شاهنشاه این است که آن جا رفراندوم بشود یک عده مردم خوش بین خیال می کنند ما در زیر پرده آن جا ترتیباتی داده ایم که در رفراندوم اگر جزیره هم به ما بر نگردد لااقل امتیازاتی خواهیم گرفت، ولی این طور نیست اما به هر صورت شاهنشاه با کمال هوش و درایت و پختگی و سنجیدگی این فرمایش را فرمودند. تعبیرات مختلف بعضی روزنامه های جهان را این جا می گذارم اما من باز هم عرض خواهم کرد که اگر در بحرین و همۀ سواحل خلیج فارس حقوق اقلیت ایرانی پا بر جا بشود، به نظرم مهمتر است. تا این که از شرّ بحرین به خیال خودمان آسوده شویم.

جلد 7 & صفحۀ 442 و 443
#سه_شنبه & 1347/10/24

#خاطرات_علم #خاطرات_اسدالله_علم
#خاطرات_روزانه_اسدالله_علم #گفتگوی_من_با_شاه #خاطرات_علم #امیراسدالله_علم #امیر_اسدالله_علم #روزنوشت #یادداشتهای_روزانه #خاطرات_اسدالله_علم #هند #بحرین #رفراندوم #خلیج_فارس
#بیست_و_سوم_دی
پنجشنبه ۲۵ به کرمان آمدیم. معادن ذغال کرمان به ظرفیت دویست ملیون تن ذغال کک شو مورد بازدید قرار گرفت. واقعاً قابل توجه است. در منطقه کرمان فقط همین معادن، هفت هزار نفر را از مهندس و کارگر به کار واداشته است. این علاوه بر معادن سنگ آهن بافق میباشد. در صنعت ذوب آهن، ذغال کک شو عامل بسیار مهمی است و شاهنشاه همه جا پیدا کردن این ذغال را تشویق میفرمایند. گویا منطقۀ البرز با ظرفیت یک ملیارد و دویست ملیون تن، بزرگترین منطقه باشد. باری شاهنشاه خیلی خوشحال اند. خدا به او عمر بدهد. تمام صحبت سر شام و ناهار صحبت آبادی و عظمت کشور است. در خراسان چه بکنیم، در تبریز چه بکنیم، در اهواز چه بکنیم. مثلاً فرمودند: معادن خراسان باید کاملاً استخراج بشود. به علاوه در خراسان باید یک کارخانۀ تراکتورسازی بگذاریم. در اهواز یک ذوب آهن تبدیل مستقیم (باگاز)، در تبریز کارخانۀ ماشین سازی مادر حالا باید منشعب شود و هر انشعاب به بزرگی همین دستگاه مادر بشود. کارخانۀ ساخت تراکتور {مسی} فرگوسن باید در اراک تأسیس شود. {کارخانۀ مسی هریس] Massy Harris در کجا و قس عليهذا. من به حدی لذت میبردم که اگر خوشگل ترین دختر دنیا را همراه داشتم ممکن نبود این اندازه کیف بکنم. تمام وجود این مرد بزرگ، ایران است. خود او ایران است و این یک سعادت غیر قابل تصور برای ماست که بعدها مردم خواهند فهمید. من برای حفظ این شخص، یعنی سلامت او، هر چه بکنم کم کرده ام، یعنی اگر یک ساعت بر عمر او افزوده شود برای کشور ارزش غیر قابل تصور دارد. به این جهت باید زندگی و غذا و خوش گذرانی او که در حد اعلای اعتدال است کاملاً رعایت گردد و این فقط با من است.


جلد 5 & صفحۀ 398 و 399
#پنجشنبه & 1354/10/25

#خاطرات_علم #خاطرات_اسدالله_علم
#خاطرات_روزانه_اسدالله_علم #گفتگوی_من_با_شاه #خاطرات_علم #امیراسدالله_علم #امیر_اسدالله_علم #روزنوشت #یادداشتهای_روزانه #خاطرات_اسدالله_علم #وزیر_دربار #یادداشتهای_علم #پهلوی #محمدرضا_شاه_پهلوی #تاریخ_پهلوی #محمدرضاشاه_پهلوی #تاریخ_معاصر_ایران #تونل_زمان #تاریخ_معاصر_ایران #طنین_تاریخ #تقویم_تاریخ #تاریخ_شفاهی #یادداشتهای_علم #امروز_در_تاریخ #اسدالله_علم #شاه #خاطرات #خاطرات #محمد_رضا_پهلوی #سفر_در_زمان #دیدبان_تاریخ #دهه_پنجاه
#معدن #معادن #اراک #کرمان #خراسان #کارخانه #تراکتورسازی #گاز #اهواز #ذوب_آهن #هریس #ماشین_سازی #زغال #ذغال #تبریز #اشتغال #صنعت
#بیست_و_پنجم_دی #بیست_و_پنجم_دی_ماه
امروز صبح به کارهای جاری رسیدم. باز نمایندۀ آیت الله محمد رضا گلپایگانی آمده بود. همان مزخرفات همیشه را تکرار می کرد که پلیس زن یعنی چه؟(۱۹۷) سپاه دانش زن یعنی چه؟ به عرض برسانید این کارها خوب نیست. گفتم آقا شیخ، این حرفها گذشته، در تمام ممالک اسلامی سپاهی زن هم هست. این مهملات دیگر خریدار ندارد. اینها چه ربطی به اسلام دارد؟ بگو ببینم خودت چه کار داری؟ یکی دو کار خصوصی داشت، انجام دادم راضی شد.


پ.ن (197): دو هفته قبل از این تاریخ، سیصد تن پلیس زن در شهربانی کشور مشغول به کار شدند.


جلد 7 & صفحۀ 197
#سه_شنبه & 1346/10/26

#خاطرات_علم #خاطرات_اسدالله_علم
#خاطرات_روزانه_اسدالله_علم #گفتگوی_من_با_شاه #خاطرات_علم #امیراسدالله_علم #امیر_اسدالله_علم #روزنوشت #یادداشتهای_روزانه #خاطرات_اسدالله_علم #وزیر_دربار #یادداشتهای_علم #تاریخ_امروزین_ایران #پهلوی #محمدرضا_شاه_پهلوی #خاطرات #خاطرات #محمد_رضا_پهلوی #آیت_الله_گلپایگانی #سفر_در_زمان #دیدبان_تاریخ #دهه_چهل
#گلپایگانی #مرجعیت #آیت_الله #نماینده #زن #زنان #سپاه_دانش #پلیس #شهربانی #اسلام #مهمل #مزخرف #شیخ #آخوند
#بیست_و_ششم_دی
پیشوای بزرگ من
امیر هوشنگ دیشب به غلام تلفن کرد و ضمن تقدیم عرض غلامی و پابوسی میگفت این فیلم اهانت آمیز به ایران در پاریس را در عمارتی به معرض نمایش گذاشته اند که متعلق به مارسل داسو، رئیس شرکت هواپیمایی میراژ میباشد. دو شب قبل پسر او مهمان من بود. با او دعوا کردم که شما نباید اجازه می دادید که در عمارت شما چنین اهانتهایی به ایران بشود. او متعذّر شد که من عمارت را اجاره داده ام دیگر نمی توانم تضمین بکنم که مستأجر چه رفتاری در داخل آن خواهد داشت. گفت به هر حال صحبت ما به تندی کشید و فردا تلفن کرد که پدرم میگوید شما اگر چنین چیزی به خود من بنویسید و اعتراض کنید من به این دستاویز میتوانم در دادگستری مستأجر صاحب (فیلم) را وادار کنم که آن قسمت اهانت آمیز به ایران را حذف کند. اجازه می خواست که چنین کاری بکند یا نه؟ به نظر غلام که هیچ عیبی نمی رسد، بسته به امر مطاع مبارک خواهد بود. امروز صبح هنوز از کیش خبری ندارم گویا همه خوابند! اگر بعد خبری رسید به عرض خاکپای همایونی میرسد چند تکه اسباب فرستاده شد از لحاظ هديه. بعد غلام فکر کرد شاید لازم نباشد، گفت ندهند. بسته به امر مطاع مبارک خواهد بود. خانم عباس مسعودی استدعای سناتوری داردا مرگ دو سناتور، احوالپرسی کنندگان از غلام را به بیش از دو برابر افزایش داده است. یا در حرم مطهر حضرت سیدالشهدا یا در حرم مطهر امام رضا، یا حضرت معصومه همیشه غلام پیش نظر آنها بوده ام با تمام قلب پابوس است.
غلام خانه زاد - علم

جلد 6 & صفحۀ 393
#دوشنبه & 1355/10/27

#خاطرات_علم #خاطرات_اسدالله_علم
#خاطرات_روزانه_اسدالله_علم #گفتگوی_من_با_شاه #خاطرات_علم #امیراسدالله_علم #امیر_اسدالله_علم #روزنوشت #یادداشتهای_روزانه #خاطرات_اسدالله_علم #وزیر_دربار #یادداشتهای_علم #تاریخ_امروزین_ایران #پهلوی #محمدرضا_شاه_پهلوی #تاریخ_پهلوی #محمدرضاشاه_پهلوی #تاریخ_معاصر_ایران #تونل_زمان #تاریخ_معاصر_ایران #طنین_تاریخ #تقویم_تاریخ #تاریخ_شفاهی #یادداشتهای_علم #امروز_در_تاریخ #اسدالله_علم #شاه #خاطرات #خاطرات #محمد_رضا_پهلوی #سفر_در_زمان #دیدبان_تاریخ #دهه_پنجاه
#امیرهوشنگ_دولو #نامه #فرانسه #سناتور #عباس_مسعودی #پابوس #غلام #فیلم #بیست_و_هفتم_دی #بیست_و_هفتم_دی_ماه