نکته:
رستاخیز نه (تنها) در زندگیِ بعدی، بلکه در روز بعد وجود دارد. (جیدو کریشنامورتی)
اگر جای ترازوی عدالت بودم، فقط خجالت "می کشیدم". (محبوبه_رحیمی_صفایی)
گفتار اجتماعی 1
جوهر انترناسیونالیسم
محمدامین مروتی
به نظر راجر اسکروتن، اگر جوهر انترناسیونالیسم همان سخنان کانت در مورد صلح پایدار بر اساس توافقات دولت/ملت ها باشد، پذیرفتنی است ولی انترناسیونالیسمی که مبنایی دموکراتیک نداشته باشد و شامل دولت های غیر ملی باشد، راه به جایی نمی برد. از جمله انترناسیونالیسم کشورهای بلوک شرق که منافع ملی را فدای منافع برادر بزرگ می کرد و اشغال چهل ساله اروپای شرقی را توجیه می کرد. حقیقت انترناسیونالیسم از دید کانت حل و فصل منازعات از طریق قرارداد و تعهد است به جای توسل به زور. ایده جامعه ملل و سازمان ملل نیز مبتنی بر اندیشه های کانت است که تا کنون خدمات بسیاری در حل و فصل صلح آمیز منازعات داشته است.
به نظر اسکروتن وضع قانون به تنهایی نمی تواند منازعات و جنگها را کنترل کند، الا اینکه دموکراتیک بودن جوامع این مهار و کنترل را تضمین کند. به همین دلیل است که کشورهای تمامیت خواه خود را ملتزم به رعایت قوانین بین المللی نمی کنند و هر جا که زورشان برسد، آتش جنگ را برمی افروزند و کشورهای همجوار را تهدید می کنند. در حالی که مشکلات مرزی در میان کشورهای دموکراتیک و همجوار معمولاً از طریق گفتگو حل می شود.
اسکروتن تحریم را به جنگ با کشورهای یاغی ترجیح می دهد. هر چند بار تحریم را مردم عادی باید به دوش بکشند ولی به تضعیف حکومت جابر هم می انجامد.
اما اسکروتن فراتر از این منتقد اتحادیه اروپا و انترناسیونالیسم مبتنی بر آن هم هست که به وضع قوانینی می پردازد که چه بسا مقبول طبع ملت ها نباشد. من جمله مهاجرت های گسترده که به تضعیف این دموکراسی ها می انجامد. اسکروتن پیش بینی می کند که اتحادیه اروپا زیر فشار این مهاجرت ها متلاشی می شود که جنبش خروج از اتحادیه اروپا در انگلستان (برگزیت)، می تواند اولین نمود آن باشد. اسکروتن نوعی تمرکزگرایی و فدرالیسم در اتحادیه اروپا- مانند آنچه در آمریکا جریان دارد- را معقول تر می داند.
اسکروتن می گوید محافظه کاری پیش از هر چیزی بر ملی گرایی متکی است و جهان وطنی گری در صورتی موجه است که این ملی گرایی را مخدوش نکند و منافع ملت ها را در برداشته باشد.
همانگونه که طبیعتاً منافع خانوادگی برای ما اولویت دارد و پس از آن منافع همسایگان نزدیک و سپس همسایگان دورتر. به همین ترتیب برقراری سازش و صلح باید نخست دغدغه ای باشد که شامل حال نزدیک ترین ها باشد. در روابط بین الملل هم رابطه با همسایگان مهمتر از رابطه با کشورهای دورتر است.
منبع:
چگونه محافظه کار باشیم؟ راجر اسکروتن، مرتضی افشاری، نگاه معاصر
27 تیر 1404
❤1
گفتار اجتماعی 2
جوهر محیط زیست گرایی
محمدامین مروتی
راجر اسکروتن معتقد است پیوندی منطقی و طبیعی بین حفظ محیط زیست و محافظه کاری وجود دارد و آن این است که انگیزه های لازم برای حفظ محیط در میان مردمان عادی زمانی به وجود می آید که حس تعلق به محیطی که در آن می زیند، داشته باشند و این حس در دولت/ملت های برآمده از جامعه مدنی، امکان پذیر تر است تا قوانینی که از بالا و بدون توجه به انگیزه های مردمی وضع می شوند. قوانینی غیرالزام آور. در واقع احترام به محیط زیست هم احترامی است که از پایین و ابتدا در عرف جامعه شکل می گیرد و سپس امکان تبدیل شدن به قانونی کارآمد و قابل اجرا را پیدا می کند.
اسکروتن از دو انحراف در ایده محیط زیست گرایی منطقی سخن می گوید. یک انحراف راست که اقتصادمحور است و به کلی منکر تاثیر فعالیت های اقتصادی کربن محور بر تخریب محیط است و دومی انحراف چپ که پیش از آن که دلسوز محیط زیست باشد، دغدغه اش دوقطبی سازی جنگ نور و ظلمت و پرپاگاندای سیاسی در جهت تخطئه ی سرمایه داری است. در حالی که بیشترین بی توجهی به موضوع محیط زیست اتفاقاً از ناحیه کشورهایی مثل چین و سپس هند جاری و ساری است.
شعارهایی مثل شهر ما، خانه ما یا زمین پاک و آسمان آبی، مبتنی بر توجه دادن و انگیزه دادن به مردم اند که شهر را باید مثل خانه محاظت و تمیز کرد و این زمانی میسر می شود که حس تعلق به شهر و به جهان به اندازه حس تعلق به خانه و خانواده به وجود بیاید. زمانی که ما شهرمان و طبیعت مان را می آلاییم در واقع به شکلی خودخواهانه، هزینه این کارمان را بر دوش دیگران می نهیم، در حالی که چنین حقی نداریم. پی بردن به این حقیقت، مستلزم نوعی فرهنگ و اخلاق عرفی است که می باید از پایین و از کودکی آموزش داده و ساخته شود.
شعار جهانی فکر کن و محلی عمل کن، حاوی نوعی واقع بینی است که ارتباط حس تعلق و حفظ متعلَّق را درک کرده است.
اسکروتن می گوید سازمان تجارت جهانی و بانک جهانی با تضعیف حاکمیت های ملی و محلی، نمی توانند به حفظ محیط کمک کنند. "ما باید وطن را جایگزین اقتصاد کنیم"، تا این حس تعلق به وجود آید و گرنه مردمان عادی که عامل حفظ و عدم حفظ محیط اند، در این کار درگیر نمی شوند.
از طرفی مسئله مهمتر جایگزین ساختن سوخت ارزان و انرژی پاک است که نه توسط سیاست گذاری بلکه از راه های علمی قابل حل است. تا وقتی ارزانترین منبع سوخت کربن باشد باید انتظار خم شدن پشت کره زمین زیر سنگینی بار آلودگی های محیط زیستی و شکاف در لایه ازن را داشته باشیم.
در واقع اسکروتن حل منطقی آلودگی محیط زیست را پیش از هرچیز، مسئله ای علمی و در عین حال آموزشی و مدنی می داند.
منبع:
چگونه محافظه کار باشیم؟ راجر اسکروتن، مرتضی افشاری، نگاه معاصر
26 تیر 1404
نکته:
بسا چیزها را هرگز نمیخواهم بدانم. خردمندی بر دانش نیز حد میگذارد. (نیچه)
بزرگداشت استاد ناتل خانلری
دکتر پارسی نژاد
در باره دکتر پرویز ناتل خانلری
بحثی دربارهی کتاب چپ و راست: اهمیت روانشناختی تمایزهای سیاسی |…
بحثی دربارهی کتاب چپ و راست: اهمیت روانشناختی تمایزهای سیاسی
همیشه تمایزات چپگرایی و راستگرایی را از منظر معرفت شناسی و حقیقت ارزیابی می کنند. دکتر آذرخش مکری با بازخوانی و معرفی کتاب زاویه ای مهم و متفاوت بر این موضوع می گشاید و نشان می دهد که تمایزات چپ و راست بیش از هر چیز در خلق و خو، تیپ های شخصیتی و روانشناسی آدمیان ریشه دارد.
شنیدن چندباره این فایل صوتی را به علاقمندان به این موضوع توصیه می کنم.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ چگونه درست عذرخواهی کنیم!؟
➕پژوهشهای علمی نشان میدهند که یک عذرخواهی مؤثر میتواند اعتماد را بازسازی کند، احساسات منفی را کاهش دهد و رابطه را ترمیم کند. در ادامه، پنج گام اساسی یک عذرخواهی اثربخش آمده است:
✔️۱.پذیرش مسئولیت
نقش خود را در خطا بپذیرید و از توجیه یا مقصر دانستن دیگران بپرهیزید. مثال: «من اشتباه کردم که دیر خبر دادم، و میپذیرم که باعث ناراحتیات شدم.»
✔️۲.بیان صادقانه پشیمانی
پشیمانی باید واقعی، شفاف و بدون حالت دفاعی باشد.مثال:«متأسفم که با حرفم ناراحتت کردم.»
✔️۳.توضیح بدون توجیهگری
رویداد را توضیح دهید،اما از سرزنش دیگران یا دفاعیات طولانی خودداری کنید.مثال:«بهخاطر استرس کار نتونستم به قولم عمل کنم، اما این دلیل کافی نیست.»
✔️۴.جبران و اقدام اصلاحی
برای جبران اشتباه یا اصلاح رفتار، پیشنهاد مشخصی بدهید.مثال:«اگر کاری هست که بتونه جبران کنه، حتما انجامش میدم.»
✔️۵.تعهد به تغییر در آینده
نشان دهید که از خطا درس گرفتهاید و برای پیشگیری از تکرار آن تلاش خواهید کرد.مثال: «تلاش میکنم برنامههام رو بهتر تنظیم کنم تا دیگه این اتفاق نیفته.»
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
➕پژوهشهای علمی نشان میدهند که یک عذرخواهی مؤثر میتواند اعتماد را بازسازی کند، احساسات منفی را کاهش دهد و رابطه را ترمیم کند. در ادامه، پنج گام اساسی یک عذرخواهی اثربخش آمده است:
✔️۱.پذیرش مسئولیت
نقش خود را در خطا بپذیرید و از توجیه یا مقصر دانستن دیگران بپرهیزید. مثال: «من اشتباه کردم که دیر خبر دادم، و میپذیرم که باعث ناراحتیات شدم.»
✔️۲.بیان صادقانه پشیمانی
پشیمانی باید واقعی، شفاف و بدون حالت دفاعی باشد.مثال:«متأسفم که با حرفم ناراحتت کردم.»
✔️۳.توضیح بدون توجیهگری
رویداد را توضیح دهید،اما از سرزنش دیگران یا دفاعیات طولانی خودداری کنید.مثال:«بهخاطر استرس کار نتونستم به قولم عمل کنم، اما این دلیل کافی نیست.»
✔️۴.جبران و اقدام اصلاحی
برای جبران اشتباه یا اصلاح رفتار، پیشنهاد مشخصی بدهید.مثال:«اگر کاری هست که بتونه جبران کنه، حتما انجامش میدم.»
✔️۵.تعهد به تغییر در آینده
نشان دهید که از خطا درس گرفتهاید و برای پیشگیری از تکرار آن تلاش خواهید کرد.مثال: «تلاش میکنم برنامههام رو بهتر تنظیم کنم تا دیگه این اتفاق نیفته.»
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نگاهی به آثار آنتون چخوف
▪️مرغ دریایی، سه خواهر، باغ آلبالو و دایی وانیا. با همین چهار تا نمایشنامه نام چخوف بیشتر از یک قرن است که بر سر سالنها تئاتر سراسر دنیا میدرخشد. اما، این نمایشنامهها چه ویژگیهای دارند که چخوف را اینطور محبوب و ماندگار کردهاند؟
@NazariyehAdabi
📌 تفاوت اجمالی مغز/ذهن/نفس (روان)/روح
۱. مغز (Brain): قسمتی از ساختار بدنی است که مدیریت مرکزی و اصلی بدن را بر عهده دارد. مطالعهی آن در حیطهی علوم زیستی است.
۲. ذهن (mind): سطوح مختلف آگاهی است که بهواسطهی برخی فعل و انفعالات مغز شکل میگیرد. مطالعهی آن عمدتاً در حیطهی علوم شناختی، فلسفه و علوم زیستی است.
۳. نفس (soul): پارهای از هستیِ انسانی است که آگاهی انسان میتواند بیواسطه به آن آگاه شود. ساحتهای شناختی (باورها، یقینها، دانشها، شکها و...)، عاطفی–احساسی‒هیجانی٭ (ترس، امیدها، خوشبینی، دلواپسی و...) و ساحت ارادی (خواستن، نخواستن و...) متعلق به نفساند. مطالعهی آن عمدتاً در حیطهی روانشناسی است. [بهاشتباه به آن روان گفته میشود.]
۴. روح (Sprit): مغز، ذهن و نفس تفاوتها را در انسانها ایجاد میکنند و موجب تمایزِ انسانها میشوند. روح عنصر مشترک و پیونددهندهی انسانهاست. مطالعهی آن در حیطهی شاخههایی از علوم فرهنگی است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
٭ تفاوت احساس، عاطفه و هیجان: احساس، دریافتهای غیرشناختی و غیرارادی نفس است. برخی احساسها ابژهی خاصی دارند مثل ترس یا اضطراب. ترس، اضطراب یا امید، معطوف به چیزی هستند: از چیزی میترسیم، از چیزی مضطربیم یا به چیزی امیدواریم. این احساسهای معطوف به چیزها را عاطفه مینامیم. اما پارهای از احساسها ابژهی خاصی ندارند مثل دلهره و خوشبینی. دلهره و خوشبینی ابژهی خاصی نداند و صرفاً توصیفکننده یک وضعیت احساسیاند. در بین عواطف نیز برخیشان آثار بدنی دارند مثل ترس، شرم و برخیشان آثار بدنی ندارند مثل امید و ناامیدی. عواطفی که آثار بدنی دارند، هیجان نامیده میشوند.
💠 اَزدانامه | محمدمهدی حاتمی
@azdanameh
۱. مغز (Brain): قسمتی از ساختار بدنی است که مدیریت مرکزی و اصلی بدن را بر عهده دارد. مطالعهی آن در حیطهی علوم زیستی است.
۲. ذهن (mind): سطوح مختلف آگاهی است که بهواسطهی برخی فعل و انفعالات مغز شکل میگیرد. مطالعهی آن عمدتاً در حیطهی علوم شناختی، فلسفه و علوم زیستی است.
۳. نفس (soul): پارهای از هستیِ انسانی است که آگاهی انسان میتواند بیواسطه به آن آگاه شود. ساحتهای شناختی (باورها، یقینها، دانشها، شکها و...)، عاطفی–احساسی‒هیجانی٭ (ترس، امیدها، خوشبینی، دلواپسی و...) و ساحت ارادی (خواستن، نخواستن و...) متعلق به نفساند. مطالعهی آن عمدتاً در حیطهی روانشناسی است. [بهاشتباه به آن روان گفته میشود.]
۴. روح (Sprit): مغز، ذهن و نفس تفاوتها را در انسانها ایجاد میکنند و موجب تمایزِ انسانها میشوند. روح عنصر مشترک و پیونددهندهی انسانهاست. مطالعهی آن در حیطهی شاخههایی از علوم فرهنگی است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
٭ تفاوت احساس، عاطفه و هیجان: احساس، دریافتهای غیرشناختی و غیرارادی نفس است. برخی احساسها ابژهی خاصی دارند مثل ترس یا اضطراب. ترس، اضطراب یا امید، معطوف به چیزی هستند: از چیزی میترسیم، از چیزی مضطربیم یا به چیزی امیدواریم. این احساسهای معطوف به چیزها را عاطفه مینامیم. اما پارهای از احساسها ابژهی خاصی ندارند مثل دلهره و خوشبینی. دلهره و خوشبینی ابژهی خاصی نداند و صرفاً توصیفکننده یک وضعیت احساسیاند. در بین عواطف نیز برخیشان آثار بدنی دارند مثل ترس، شرم و برخیشان آثار بدنی ندارند مثل امید و ناامیدی. عواطفی که آثار بدنی دارند، هیجان نامیده میشوند.
💠 اَزدانامه | محمدمهدی حاتمی
@azdanameh
❤1
هر فسادی که در عالم افتاد ،
ازین افتاد که یکی ، یکی را معتقد شد به تقلید ،
یا منکر شد به تقلید.
شمس تبریزی
ازین افتاد که یکی ، یکی را معتقد شد به تقلید ،
یا منکر شد به تقلید.
شمس تبریزی
گفتار عرفانی
قدرت و فساد
محمدامین مروتی
مولانا در دفتر سوم می گوید قدرت انسان را فاسد می کند و هر کسی ظرفیت داشتن آن را ندارد. برای انسان متقی، بی قدرتی بهتر است. به همین دلیل پیامبر فرمود فقر مایه فخر من است و کوتاهی دست، موجب تقوی می شود و قدرت و ثروت، صبوری را از بین می برد:
۳۲۸۱ نیست قُدرت هر کسی را سازوار عَجْز بهتر مایه پَرهیزگار
۳۲۸۲ فَقر ازین رو فَخْر آمد جاودان که به تَقْوی مانْد، دستِ نارَسان
۳۲۸۳ زان غِنا و زان غَنی مَردود شُد که زِ قُدرت، صَبرها بِدْرود شُد
نفس همیشه ناراضی است و فقدان ثروت و قدرت، انسان را از بلای نفسِ ناراضی و ناشاد در امان نگه می دارد:
۳۲۸۴ آدمی را عَجْز و فَقر آمد اَمان از بَلایِ نَفْسِ پُر حِرص و غَمان
غم، حاصل زیاده خواهی کسانی است که اسیر شیطان نفس اند:
۳۲۸۵ آن غَم آمد ز آرزوهایِ فُضول که بِدان خو کرده است آن صَیْدِ غول
25 تیر 1403
❤3👍1
نکته:
قدرت به قیمتی گران به دست می آید: قدرت احمق میکند. (فریدریش_نیچه/ غروب_بتها)
گفتار فلسفی
دسترسی به حقیقت
محمدامین مروتی
نیچه می گوید حقیقت مثل یک زن بدکاره است که خود را بر یک جوان ساده دل روستایی عرضه می کند و می گوید فقط از آن اوست و فقط او را دوست دارد در حالی که به تک تک مشتریانش همین را می گوید و مشتریان، همان فلاسفه اند که گمان می کنند مالک حقیقت فقط آنان اند.
معنی سخن نیچه این است که همگان به از پندار و ظن خود، صاحب حقیقت اند.
در مقابل شوپنهاورمعتقد بود که حقیقت نه تنها فاحشه نیست، بلکه زیباروی مستوره ای است که حتی اگر مردی، همه چیزش را فدای او کند، باز هم نمی تواند از دست یافتن به او اطمینانِ خاطر داشته باشد.
ظاهر سخن شوپنهاور، علیه سخن نیچه است ولی هر دو به یک نتیجه می رسند. حقیقت چهره از همه می پوشاند.
مولانا هم می گوید:
"حقیقت آیینهای بود که از آسمان به زمین افتاد و شکست، هرکس تکه ای از آن برداشت خود را در آن دید، گمان کرد حقیقت نزد اوست، حال آنکه حقیقت نزد همگان پخش بود!" (فیه ما فیه، مولانا)
این همان مضمون قصه فیل در خانه تاریک هم هست.
این جمله به ما می گوید، حقیقت مطلقی که در آسمان بود، وقتی به زمین می رسد، تکه تکه می شود و هر کس بر اساس ظرفیت ادراکی اش، تکه ای از آن را در قلبش در می یابد. هر کس فقط خودش را در این تکه ها می بیند بی آن که بتواند تصویر جامع و بزرگتر را ببیند. تکه ها یک اندازه نیستند، هر کس بر مبنای اندازه تکه ای که به دست اورده، از حقیقت بهره مند می شود ولی گمان می کند فقط خودش صاحب حقیقت است و تکه ای از حقیقت را که یافته، همه حقیقت تلقی می کند. این استعاره به ما می گوید که هر چه تکه های حقیقت من و تو و او، در کنار هم بنشینند، به بزرگتر شدن تصویر حقیقت کمک می کند. حقیقت مطلق زمانی عاید می شود که همه ادراکات و همه اذهان و همه قلوب، در کنار هم قرار گیرند که البته ممکن است هرگز حاصل نشود.
و بالاخره مصطفی ملکیان می گوید ما فقط می توانیم طالب حقیقت باشیم نه صاحب آن.
10 تیر 1404
❤1
نکته:
زمانی که مردم نادان برای اثبات خدایانشان یکدیگر را تکه پاره می کردند من با چهار سیم و یک تکه چوب اصوات خدا را روی کاغذ می نگاشتم. (آنتونیو_ویوالدیlآهنگساز ایتالیایی)
زنی که شروع کرده به خرید آب هویچ بازاری و هر روز سفارش میدهد غذای بیرون بیاورند، زنی که کنسرو و ترشی و شوری و سالاد آماده میگیرد و سبزی و پیاز سرخ شده و ...، دست به خودکشی زده! دارد انتقام چیزی را میگیرد و مگر انتقام خود را از بین بردن نیست؟! زنها اول زنبودگیشان را کنار میگذارند وقتی از زنده بودنشان دل خوشی ندارند.
زنی که سال به سال، لباس تازه نمیخرد، ریشههای مویش را رنگ نمیگذارد، رژ نمیزند، وقتی به خانه میروید، ذوق نمیکند، مویش را دم اسبی میبندد و تندتند جارو میکشد هم! از شما نمیپرسد کجایی؟ امروز چه کارها کردی؟ سبزی تازه و تربچه روی سفره شام نمیگذارد، او هم زندگی نمیکند! خیلی وقت است برای مرگ نامه نوشته و منتظر است که نباشد. اگرچه هنوز عطر قرمه سبزی اش تا حیاط میآید...
و شما، شما قاتلید...
ما همدیگر را پیر میکنیم و حواسمان بهم نیست. عادت میکنیم و این اصلا حال خوبی نیست. زنی که دیده نشود توسط آنکه باید دیده شود، شروع میکند به دورشدن از زندگی و زنانگیهایش. شما حواستان نیست. زنها میجنگند تا حد جان! اندوهشان را قایم میکنند. رویاهایشان را زیر طعم غذایی که میپزند، جا میدهند و ترانه میخوانند و میرقصند. اما ...
اما خدا نکند زنی، دست به مردگی بزنند. خدا نکند.
#محبوبه_احمدی
➖➖➖➖🍀
#زن_بودن
✅ @jamemodern
زنی که سال به سال، لباس تازه نمیخرد، ریشههای مویش را رنگ نمیگذارد، رژ نمیزند، وقتی به خانه میروید، ذوق نمیکند، مویش را دم اسبی میبندد و تندتند جارو میکشد هم! از شما نمیپرسد کجایی؟ امروز چه کارها کردی؟ سبزی تازه و تربچه روی سفره شام نمیگذارد، او هم زندگی نمیکند! خیلی وقت است برای مرگ نامه نوشته و منتظر است که نباشد. اگرچه هنوز عطر قرمه سبزی اش تا حیاط میآید...
و شما، شما قاتلید...
ما همدیگر را پیر میکنیم و حواسمان بهم نیست. عادت میکنیم و این اصلا حال خوبی نیست. زنی که دیده نشود توسط آنکه باید دیده شود، شروع میکند به دورشدن از زندگی و زنانگیهایش. شما حواستان نیست. زنها میجنگند تا حد جان! اندوهشان را قایم میکنند. رویاهایشان را زیر طعم غذایی که میپزند، جا میدهند و ترانه میخوانند و میرقصند. اما ...
اما خدا نکند زنی، دست به مردگی بزنند. خدا نکند.
#محبوبه_احمدی
➖➖➖➖🍀
#زن_بودن
✅ @jamemodern
❤5