کانال محمد امین مروتی
1.73K subscribers
1.95K photos
1.64K videos
136 files
2.9K links
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنده‌یاد جلال ذوالفنون در حال اجرای تصنیف "اندک اندک"

این اثر از جمله آثار ماندگاری است که توسط شهرام ناظری در آلبوم "گل صدبرگ" آهنگسازی و اجرا شده است.در این آلبوم ذوالفنون به عنوان سرپرست گروه حضور دارد.

کانال موسیقی سنتی "کُرُن موزیک" @koronmusic
👏21
گفتار اجتماعی 2


سیاست در عصر هوش مصنوعی

محمدامین مروتی


اگر پیشرفت تکنولوژی موجب عدم نیاز به نیروی کار شود، عملاً فاتحه تئوری استثمار مارکس خوانده است و عصر سوسیالیسم نه تنها در عمل که در تئوری هم به پایان می رسد.
حالا گفته می شود تکنولوژی ممکن است عصر دموکراسی و نیاز به انتخابات را هم به پایان برساند. مثلاً اگر هوش مصنوعی بتواند بهترین راه حل ها را برای مسائل پیش پا نهد، اختلاف نظرات سیاسی به حداقل می رسد. اگر همه در سایه پیشرفت های اقتصادی به رفاه مورد نظرشان دست یابند، اختلاف کاندیدهای مختلف به حدی کم می شود که انتخاب بین ایشان منتفی گردد. البته این نوعی گمانه زنی است و تا رسیدن به عالم واقع فاصله دارد.

منبع:
اندیشه پویا شماره 99 (آذر 1404)

20 آذر 1404
1👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امان از دست هوش مصنوعی.......🤔🤔🤔
😁5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آغوش ؛ وسیع ترین
مکان کوچک دنیاست

" انسان ، پناه انسان است .
6
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ی سری خصلت ها از بدو تولد همراه ماست که در طول بزرگ شدن میتونه قوت بگیره یا تضعیف بشه .... .
3
گفتار عرفانی


شرح غزل شمارهٔ ۱۳۷۵ (تا قفلِ زندان بشکنم)
مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)

محمدامین مروتی


گویی غزل از زبان مولانا پس از آشنایی باشمس سروده شده که او را از زندان نفس آزاد کرده است:

باز آمدم چون عیدِ نو، تا قفلِ زندان بشکنم
وین چرخِ مردمْ‌خوار را چنگال و دندان بشکنم
می گوید برای آزادی زندانیان از چنگال روزگار و سرنوشت و نو کردن و متحول کردن زندگی شان برگشته ام.

هفت‌اخترِ بی‌آب را، کین خاکیان را می‌خورند
هم آب بر آتش زنم، هم بادهاشان بشکنم
ستارگان منظومه شمسی را که سرنوشت مردمان به چرخش ایشان وابسته است و طراوتی ندارند و تشنه ای را سیراب نمی کنند، خاموش می کنم و منزلت و غرورشان را می شکنم.

از شاهِ بی‌آغازْ من، پرّان شدم چون باز من
تا جغدِ طوطی‌خوار را در دِیرِ ویران بشکنم
مولانا می گوید خداوند ازل مرا چون باز پرواز داده تا جغد ویرانه ها(یعنی شیاطین) را بکشم چون طوطیان شکر شکن(یعنی انسان ها) را شکار می کند.

زآغاز عهدی کرده‌ام کاین جان فدایِ شه کنم
بشکسته بادا پشتِ جان، گر عهد و پیمان بشکنم
عهد کرده ام که جانم را فدای خدا کنم و اکر عهدم را بشکنم کمرم بشکند. (به قول عامه بزند به کمرم)

امروز همچون آصفم، شمشیر و فرمان در کفم
تا گردنِ گردن‌کشان در پیشِ سلطان بشکنم
مثل آصف وزیر سلیمانم که خدا به من اختیار داده تا پیروان شیاطین را تسلیم خود سازم.

روزی دو، باغِ طاغیان گر سبز بینی، غم مخور
چون اصل‌های بیخ‌شان از راهِ پنهان بشکنم
مولوی از زبان خداوند می گوید اگر می بینی ثروت و مکنت اهل سرکشی به راه است نگران مباش. ریشه شان را از جایی و طوری می زنم که خود گمان نبرند.

من نشکنم جز جور را یا ظالمِ بدغور را
گر ذرّه‌ای دارد نمک، گبرم اگر آن بشکنم
فقط ستمکاران مغرور را می شکنم. اگر ذره ای مزه حقیقت داشته باشند، کافرم اگر تعرضی با آنان بکنم.

هر جا یکی‌گویی بُوَد، چوگانِ وحدت وی برد
گویی که میدان نسپرد، در زخمِ چوگان بشکنم
در مقابل چوگان وحدت خداوندی یعنی در مقابل اراده الهی، سر ما باید گوی در میدان اراده او باشد یعنی مطیع او باشیم وگرنه باید در میدان زندگی، با ضربه چوگان یعنی اراده الهی شکسته و نابود گردد.

گشتم مقیمِ بزم او، چون لطفْ دیدم عزمِ او
گشتم حقیرِ راه او، تا ساقِ شیطان بشکنم
مولانا احتمالاً به شمس اشاره دارد و می گوید وقتی عزم ملاطفت آمیزش را دیدم، دیگر خود را ندیدم تا بتوانم پای شیطان و وسوسه او را بشکنم.

چون در کفِ سلطان شدم، یک حبّه بودم کان شدم
گر در ترازویم نهی، می‌دان که میزان بشکنم
چون قندی در دست او شدم تبدیل به معدنی از قند شدم به گونه ای که هیچ ترازوی نمی تواند وزن مرا بسنجد.

چون من خراب و مست را در خانهٔ خود ره دهی
پس تو ندانی این قدَر کاین بشکنم، آن بشکنم؟
من مست و بیخود را در خانه تان راه ندهید چون همه چیز را به هم می زنم و می شکنم. مولانا تهدید نمی کند بلکه سرمستی خود را بیان می کند.

گر پاسبان گوید که «هی!»، بر وی بریزم جامِ می
دربان اگر دستم کشد، من دستِ دربان بشکنم
در این حال اگر پاسبان بخواهد دستگیرم کند، مستش می کنم و اگر دربان مانع ورود من به خانه شاه شود، دستش را می شکنم.

چرخ ار نگردد گِرْدِ دل، از بیخ و اصلش برکنم
گردون اگر دونی کند، گردونِ گردان بشکنم
دنیا و افلاک باید باب دل و تابع دل من شوند و اگر سفله باشند، ویرانشان می کنم. مولانا قدرت و اعتماد به نفس عاشق را بیان می کند که از مدار چرخ و سرنوشت و چرخه گردون( به تعبیر هندوان، کارما) بیرون رفته و سرنوشت نمی تواند خلاف میلش رقم بخورد.

خوانِ کرم گسترده‌ای، مهمانِ خویشم برده‌ای
گوشم چرا مالی اگر من گوشهٔ نان بشکنم؟
به شمس یا خدا می گوید اگر مهمانم کرده ای چرا اگر بخواهم تکه ای نان بخورم گوشمالیم می دهی. منظور این است که معشوق هم ناز دارد و هم گوشمالت می دهد و البته این گوشمال هم برای عاشق لذتبخش است.

نی نی، منم سَرْخوان تو، سرخیلِ مهمانان ِتو
جامی دو بر مهمان کنم، تا شرمِ مهمان بشکنم
بعد می گوید عیب ندارد. گوشم را بمال. زیرا وظیفه من پذیرایی از مهمانان خجالتی توست نه اینکه خودم سر سفره بنشینم.

ای که میانِ جانِ من تلقینِ شعرم می‌کنی
گر تن زنم خامش کنم، ترسم که فرمان بشکنم
این اشعار از کجا می آید؟ گویی کسی از درون من این اشعار را تلقین می کند و می گوید بگو. اگر نگویم فرمان او را شکسته ام.

از شمسِ تبریزی اگر باده رسد، مستم کند،
من لااُبالی‌وار خود، اُستُونِ کیوان بشکنم
باده ای که شمس به من دهد چنان مستم می کند که رهایت آسمان را نمی کنم و ستون هایش را ویران می کنم. یعنی چنان مستم که جهان به کام من می چرخد و از من امر می برد.

13 آذر 1404
نکته:

در تعریف عشق گفته اند عشق یعنی کسی را بیشتر از خود دوست داشتن. این تعریف در مورد عشق های غریزی مصداق کاملی دارد. اما تعریف دیگر این است که عشق یعنی لذت بردن از توسعه و رشد دیگران و کمک کردن به این رشد. مثل علاقه به رشد و نمو یک گل. حسن این تعریف دومی، این است که تنها بر وجه احساسی عشق دلالت نمی کند بلکه به مسئولیت پذیری عاشق نیز دلالت می کند. بنابراین عشق هم در مقابل خودخواهی و هم در برابر بی تفاوتی قرار دارد.
6👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ انواع هوش


✔️هوش فقط IQ نیست!
ما حداقل ۷ نوع هوش داریم که کنار هم تصویر واقعی‌تری از عملکرد یه انسان می‌سازن:

1️⃣ آی‌کیو (intelligence quotient): تفکر منطقی، تحلیل و حل مسئله.

2️⃣ ای‌کیو (emotional quotient): درک و مدیریت احساسات خودت و دیگران.

3️⃣ اس‌کیو (social quotient): هوش اجتماعی و مهارت ارتباط مؤثر با آدم‌ها.

4️⃣ اِی‌کیو (adversity quotient): تاب‌آوری؛ دوام آوردن زیر فشار و سختی.

5️⃣ اِم‌کیو (moral quotient): قطب‌نمای اخلاقی؛ انتخاب درست حتی وقتی کسی نمی‌بینه.

6️⃣ پی‌کیو (physical quotient): ارتباط ذهن و بدن؛ ریکاوری، انرژی و تحمل فشار.

7️⃣ تی‌کیو (Technical quotient): توانایی فهم و تطبیق با فناوری‌های جدید.

باهوش بودن مطلق نیست، نسبیه.
اگه فکر می‌کنی باهوش نیستی، شاید داری با ضریب اشتباه خودتو می‌سنجی.


growth.officiall



🛄
@zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
🙏31
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هشدار، برای تزریق نوروبیون
👍1
‌خیاط من تنها کسی است که معقول رفتار می‌کند؛ او با هر بار دیدنم، مرا اندازه می‌گیرد. اما دیگران با همان اندازه‌های قدیم به سراغم می‌آیند و انتظار دارند من همان اندازه مانده باشم.

جورج برنارد شاو


@Radiorahpodcast 🎧
👏4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻علیرضا موسوی، منجم آماتور و عکاس آسمان شب، این تصاویر دیدنی از بارش شهابی بر فراز کوه سبلان در استان اردبیل را ثبت کرده است.
 
آقای موسوی در توضیحاتی با اشاره به اینکه این تایم‌لپس نتیجه ساعت‌ها عکس‌برداری در کوهستان سرد است می‌گوید توانسته اوج درخشش بارش شهابی جوزایی امسال را بر فراز سبلان به تصویر بکشد.

قله سبلان با ارتفاع ۴۸۱۱ متر، بلندترین نقطه شمال‌غرب کشور و سومین قله بلند ایران هست.
 
بارش شهابی جوزایی از برخورد با خرده اجرامی به وجود می‌آید که یک سیارک، و نه یک ستاره‌دنباله‌دار بر جای گذاشته است و به همین دلیل هم نور شدیدی دارند چون عناصر در برخورد با اتمسفر همان طوری می‌سوزند که سوختن مواد در آتش‌بازی اتفاق ‌می‌افتد.
 
این تایم‌لپس را ببینید.
 
iamalirezamousavi📸🎥
@BBCPersian
4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دی شیخ با چراغ همی گشت گِرد شهر
کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
گفت «آن که یافت می‌نشود، آنم آرزوست»

#مولانا
3👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پَرِ پرواز ندارم
امّا دلی دارم 
و حسرت دُرناها

#شاملو
👍31🕊1
گفتار فلسفی 1


لیبرالیسم، لیبرتاریانیسم و نئولیبرالیسم

محمدامین مروتی


تفاوت اصلی لیبرالیسم و لیبرتاریانیسم در میزان نقش دولت است.

در لیبرالیسم دولت تنظیم گر است نه سلطه‌گر.
خدمات عمومی مانند آموزش، بهداشت، بیمه اجتماعی را تامین می کند و از حقوق اقلیت‌ها دفاع می کند.
در عین حال موظف به دفاع از اقتصاد بازار و آزادی های فردی و گروهی است.

در لیبرتاریانیسم نقش دولت حداقلی (مینارشیسم) است و فقط عهده دار امنیت، پلیس، دادگستری و ارتش است.
از بازار آزاد در اقتصاد دفاع می کند و باور قوی به خودتنظیم‌گری بازار و عدم نیاز به دخالت دولت دارد.

لیبرالیسم ریشه در اندیشه های لاک، هیوم، میل و اسمیت(قرن 17 و 18) دارد. در قرن معاصر جان رالز و آمارتیا سن و کارل پوپر برایش نظریه پردازی کردند.

اما لیبرتاریانیسم واکنشی بود به رشد دولت‌های رفاهی و مداخله‌گر دردر نیمه دوم قرن بیستم.
ایده اصلی آن بازگشت به لیبرالیسم کلاسیک، کاهش نقش دولت بود.
اندیشمندان اصلی عبارتند از:
لودویک فون میزس، رابرت نوزیک، ماری راثبارد که حتی دولت حداقلی را قبول نداشت (آنارکو-کاپیتالیسم)، فریدریش هایک و میلتون فریدمن. هایک و فریدمن به خلاف نوزیک و میزس و روتبارد به حداقلی از دخالت دولت باور داشتند.

اما نئولیبرالیسم عمدتاً وجهه اقتصادی دارد نه فلسفی همان لیبرتاریانیسم است که روی اقتصاد تمرکز دارد نه فلسفه.
نئولیبرالیسم اصطلاحی است که چپ ها برای این رویکرد برساخته اند. خود طرفداران این طرز فکر، خود را لیبرالیسم خالص و بازگشت به لیبرالیسم اولیه می دانند که به ایده دولت رفاه آلوده نشده بود.
سیاستمدارانی چون ریگان (آمریکا) و تاچر (بریتانیا) نماد این دسته اند.
در واقع، نئولیبرالیسم دولت کوچک نمی‌خواهد؛ بلکه دولت کارآمد و بازارساز می‌خواهد و در برنامه اش علاوه بر خصوصی‌سازی گسترده؛ حذف بیمه اجتماعی و دولت رفاه، حذف حداقل دستمزد، حذف مالیات، حذف قوانین کار،کاهش مقررات، استقلال بانک مرکزی، کاهش هزینه‌های دولت و باور به پول خصوصی (ایده‌های راثبارد) وجود دارد.

تفاوت لیبرتارین ها با آنارشیست ها این است که لیبرتارینها مینارشیست ‌هستند و معتقدند یک دولت مرکزی حداقلی لازم است، حال آن که آنارشیست‌ها پیشنهاد می‌دهند دولت به کل حذف شود.

20 آذر 1404
گفتار فلسفی 2


از میزس تا فریدمن

محمدامین مروتی

کتاب "لیبرالیسم" میزس را "مانیفست لیبرالیسم" نامیده اند. میزس کتاب "لیبرالیسم" را یکصد سال پیش (1927) و در اوج رواج کمونیسم نوشت همینطور میزس در ۱۹۱۹، مقاله مشهورش با عنوان «محاسبه اقتصادی در جامعه سوسیالیستی» را دو سال پس از انقلاب اکتبر روسیه نوشت و در آن برای امتناع و به بن بست رسیدن اقتصاد دولتی دلایل مهمی آورد.
میزس به دولت حداقلی باور داشت ولی هایک به میزانی از دولت رفاه عقیده داشت. به نظر او دولت نقشی جز نگهبانی و داوری برای رقابت عادلانه و آزاد ندارد.
نظام سوسیالیستی برغم مدعایش نوعی برده داری مدرن است که در آن مردم حق ترجیح و انتخاب ندارند و حزب به جای شان ترجیح می دهد و انتخاب می کند.آزادی واقعی به معنای آزادیِ خطا کردن است. تفاوت میان بردگی و آزادی همین است.

نوزیک مثل میزس به دولت حداقلی معتقد است و می گوید دخالت دولت برای تامین اجتماعی، مستلزم دست کردن در جیب مردم و وضع مالیات بی اجازۀ آن هاست. از نظر نوزیک دولت خوب، دولت شبگرد است.
نوزیک با هر شکلی از مالیات ستانی اجباری نیز مخالف است و آن را نوعی دزدی و نیکوکاری اجباری می داند. نوزیک معتقد است که نیکوکاری نوعی تکلیف نیست، بلکه نوعی لطف و بخشش اختیاری است.

از نظر هایک بازار و زبان، نهادهای خودجوشی هستند که طی اعصار و توسط مجموعه انسان ها به وجود آمده اند. سنت، پدیده‌ ای میان غریزه و عقل است. تفکرات او در قبال اندیشه های جان میناردکینز ساخته شدند.
نظم خودجوش یعنی پیشرفت جامعه بر اساس قاعده "آزمون و خطا". هایک، "زبان" را نمونه ی اعلای یک نظم خودجوش می داند. زبان ابداع دانشمندان نیست و محصول زندگی دراز مدتِ اجتماعی است. قانون نیز چنین است.
هایک نیز "نظم خودانگیخته" را محصول تکامل عقلانیت هزاران ساله ای می داند که از گذشتگان به آیندگان به ارث می رسد (به تعبیری سنت عقلانی یا عرف). عقل گرایی فرگشتی در مقابل عقل گرایی برساخت گرایانه و صنع گرایانه (برنامه ریزی کلان) قرار دارد.
هایک گرایش به مفهوم عدالت اجتماعی( به مثابه توزیع) را توعی آتاویسم یا بازگشت به سنت قبیله ای نیاکان می داند که امور با کدخدا منشی و دستور رئیس قبیله حل و فصل می شد.
هایک با عدالت توزیعی و عدالت اجتماعی مخالف است و معتقد به عدالت اقتصادی است. یعنی کیک اقتصاد باید به قدری بزرگ شود که فقر باقی نماند. در واقع حذفِ فقر مهمتر از حذفِ تبعیض از راه توزیع و به قیمت فقر است. عدالت، معنای دیگری جز برابری در مقابل قانون ندارد.
هایک برخلاف میزس و نوزیک از دولت حداقلی هم دفاع نمی کند. زیرا دولت بخصوص باید قادر به اخذ مالیات با کمال قدرت باشد و اجازه فرار مالیاتی به قدرتمندان ندهد.

میلتون فریدمن از حامیان ارتش داوطلبانه بود و می‌گفت که خدمت وظیفه عمومی اجباری با یک جامعه آزاد ناسازگار است.
او می گفت اگر مدیریت یک بیابان شنزار را به بخش دولتی واگذار کنید، بعد از پنج سال با کمبود شن مواجه می‌شوید زیرا وقتی یک نفر پول فرد دیگری را خرج می‌کند تا برای فرد دیگری چیزی بخرد، نه به مقدار پولی که خرج می‌کند و نه به آن چیزی که برایش پول خرج کرده است توجهی نمی‌کند و این کاری است دولت می کند.

20 آذر 1404
👍1
نکته:

دولت رفاه، حدفاصل چپ افراطی و راست افراطی است.
👍2
تورم مسیری آرام ، اما موثر به منظور انتقال منابع مردم به حکومت‌ها بدون نیاز به افزایش مالیات است. (توماس_سول)
👍3👏1
«بی‌شعوری» در محیط کار


۱. بی‌شعوری ارتباطی
قطع کردن حرف دیگران
لحن تحقیرآمیز یا طعنه‌آمیز
گوش ندادن فعال و بی‌توجهی به نظر همکاران

۲. بی‌شعوری قدرت‌محور (رئیسی یا مدیریتی)
سوءاستفاده از مقام برای تحقیر یا تهدید
گرفتن اعتبار کار دیگران به نام خود
تصمیم‌گیری‌های خودسرانه بدون شفافیت
ایجاد ترس به‌جای اعتماد

۳. بی‌شعوری منفعل–تهاجمی
کنایه زدن به‌جای بیان مستقیم مشکل
تعلل عمدی در انجام کارها
همکاری ظاهری و تخریب پنهانی

۴. بی‌شعوری تیمی
زیرآب زدن همکاران
شایعه‌پراکنی
رقابت ناسالم
خوشحالی از شکست دیگران

۵. بی‌شعوری حرفه‌ای
نپذیرفتن مسئولیت اشتباهات
بی‌تعهدی به زمان، کیفیت یا قول‌ها
رعایت نکردن حد و مرزهای کاری

T.me/bishuoori
👍2👌2
خلاصه‌ای از کتاب «جان شیفته»ثر رومن رولان)


📗 معرفی کلی
«جان شیفته» رمانی طولانی و چهار/هفت‌جلدی از رومن رولان، نویسندهٔ فرانسوی برجسته و دارندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات است. این رمان را در فارسی معمولاً با همین عنوان می‌شناسند و داستان آن در اوایل قرن بیستم در فرانسه می‌گذرد.

شخصیت اصلی: آنتِ ریوی‌یر
داستان حول زندگی آنتِ ریوی‌یر، زنی آرمان‌گرا، مستقل و پرشور می‌چرخد که زندگی‌اش را در مواجهه با عشق، آزادی، ارزش‌های اجتماعی و چالش‌های داخلی تجربه می‌کند.

بخش‌های اصلی ماجرا

شروع زندگی و استقلال
آنت نامزد مردی ثروتمند می‌شود، اما قبل از ازدواج نسبت به رابطه‌شان تردید پیدا می‌کند و آن را لغو می‌کند.

مواجهه با زندگیِ واقعی
آنت بعداً زندگی مستقل با یک فرزند پسر به نام مارک را انتخاب می‌کند. با وجود مشکلات اجتماعی و اقتصادی، او خود را وقف تربیت و نجات روح خود می‌کند.

عشق، امید و جدایی‌ها
در مسیر زندگی، آنت با چند شخصیت دیگر روابط عاطفی پیچیده‌ای برقرار می‌کند، اما هیچ‌کدام نتوانند روح آرمان‌گرای او را محدود کنند.

جنگ جهانی
با شروع جنگ اول جهانی، آنت به‌جای اینکه در کنار جناحی بایستد، به همه‌ی انسان‌ها و دردهایشان هم‌دلی می‌کند.

رشد روحانی و مبارزهٔ اجتماعی
مارک، پسرش، در مسیر مبارزهٔ اجتماعی و مقاومت در برابر بی‌عدالتی بزرگ می‌شود، اما در راه این آرمان جان می‌دهد. درد این فقدان برای آنت تجربه‌ای عمیق و تحول‌آفرین می‌شود.

پایان و معنا
در پایان، آنت با درونی‌ترین باورهای خود دربارهٔ آزادی، عشق، حقیقت و معنای زندگی مواجه می‌شود و زندگی‌اش را وقف آن‌ها می‌کند تا پیامش از «روح شیفته» ادامه یابد.

پیام و موضوعات اصلی
آزادی فردی و استقلال زنانه — آنت به‌عنوان زنی از زمانه‌اش جلوتر است و می‌کوشد زندگی خود را خارج از هنجارهای جامعه بسازد.
اُمید، عشق و درد — رومان تجربه‌های انسانی عمیق را از عشق و رهایی تا دلسوزی و فقدان به تصویر می‌کشد.
آرمان‌های انسانی و اجتماعی — آنت و مارک نمادهایی از مبارزه برای عدالت، حقیقت و ارزش‌های انسانی‌اند.

سبک و اهمیت ادبی
این اثر نوعی «رمان‌ـ‌جریان» (roman‑fleuve) است؛ یعنی رمانی گسترده که روایت زندگی بلندمدت شخصیت‌ها را در برمی‌گیرد.

رولان در این کتاب به بررسی جهان درونی شخصیت‌ها و همچنین بازتاب اجتماعی و تاریخی فرانسهٔ آن دوره می‌پردازد.


🆔 @MolaviPoet
🆑 کانال مولوی وعرفان
🙏2