گفتار فلسفی
فلسفه ی اقتصاد
محمدامین مروتی
گویی ریشه همه علوم امروزی به افلاطون و ارسطو برمی گردد، دونابغه جهان باستان.
افلاطون قائل به وجود کلیات مستقل از افراد بود. مثلاً علاوه بر تک تک انسان ها، مفهومی به نام انسانیت در "عالم مثل" یا مثال وجود دارد که منبع و سرچشمه ی انسان های منفرد است.
ارسطو از این نظریه عدول می کند و قائل به عالم مثل نیست ولی به نوعی دیگر از کلیات موسوم به "ذوات" معتقد بود. به این معنی که هر پدیده ای در این عالم، ذاتی دارد و اعراضی. ذات آن است که ماهیت شیء را تعریف می کند و بدون آن، شیء، خودش نیست. عرض آن است که به ذات ملحق و ملصق است اما بدون آن، شیء، کماکان خودش است. مثلاً ذات سیب، همان سیبیت است ولی عطر و رنگ عوارض سیب اند. سیب می تواند زرد یا قرمز باشد، ترش یا شیرین باشد و کماکان سیب بماند.
مهمترین معارض کل گرایی و باور به کلیات، "ویلیام اوکامی" در قرن چهارده میلادی بود که بنیانگذار "نومینالیسم" یا اسم گرایی شد. او منکر کلیات و معتقد به افراد بود. افراد وجود دارند نه کلیات. کلیات اسمند، ولی مسمایی مستقل از افراد ندارند. سیب عبارت است از رنگ و بو وطعم و سایر صفاتش و ذاتی ندارد. انسانیت منهای تک تک افراد، مبنا و مصداقی ندارد و قس علیهذا.
حالا این مقدمات چه ربطی به اقتصاد دارد؟
مدعای این یادداشت این است که تئوری ارزش ژرمینالیستی(مکتب اتریش) ریشه ای نومینالیستی و اوکامی دارد و تئوری ارزش مارکس ریشه ای ارسطویی.
در ژرمینالیسم، ارزش امری ذهنی و بهتر بگوییم بین الاذهانی است. ارزش کالا بستگی به این دارد که بین اذهان خریداران، چقدر خواستنی و مطلوب باشد. یعنی تابع تقاضای بازار است.
هایک می گوید به عکس علوم فیزیکی و تجربی، که قوانین ثابت و عام و قابل پیش بینی داریم، در اقتصاد، ارزش تابع توافقات ذهنی نامحسوسی است که روی کاغذ قابل محاسبه و پیش بینی نیست و نهایتاً در بازار و به عنوان برآیند تعاملات بین ذهنی، خود را بروز و ظهور می دهد.
هرچند جان لاک و امانوئل کانت مشرب لیبرال داشتند اما کماکان، به شکلی پنهان، متاثر از اموزه های افلاطون و ارسطو بودند.
لاک و کانت می کوشیدند مبنایی الهی یا اخلاقی برای مالکیت خصوصی بیابند و از حقوق طبیعی و خدایی انسان سخن می گفتند اما از نظر نومینالیسم، این حقوق مبتنی بر هزینه و فایده و قرارداد است. به عبارتی اقتصاد لیبرال با پیامدگرایی اخلاقی سازگارتر است تا اخلاق فضیلت ارسطو یا اخلاق وظیفه گرای کانت.
نزد مارکس هر کالایی ارزش درونی و ذاتی و به اصطلاح عینی دارد که معادل میزان کار انجام شده (کار اجتماعاً لازم) روی آن است. یعنی ارزش کالا امری ذاتی و مستقل از مطلوبیت و تقاضا است و قیمت عارض بر ارزش(ذات) می شود. قیمت عارضی است و نمی تواند معرف(تعریف کننده) ذات و ماهیت کالا باشد. اما ارزش معرف ذات و ماهیت کالاست.
26 آذر 1404
نیچه و شوپنهاور
محمدامین مروتی
نیچه نخست به شوپنهاور ارادت خاص داشت ولی کم کم راه این دو فیلسوف بزرگ از هم جداشد.
شوپنهاور با ترکیب اسپینوزا و بودیسم و رواقی گری، از نوعی عرفان سردرآورد و سرچشمه اخلاق را ترحم به دیگری دانست:
«عمل اخلاقی، تنها از آن جهت اخلاقی است که از ترحم سرچشمه گرفته باشد. ترحم این حقیقت را بر ما آشکار میسازد که ما خود، آن موجود رنجدیدهایم که در شکل دیگری میبینیم.» (جهان همچون اراده و تصور، کتاب چهارم)
شوپنهاور به دولت حداقلی اعتقاد داشت که محافظ امنیت و مالکیت باشد نه اینکه بخواهد انسان ها را سعادتمند نماید یا به بهشت ببرد:
«دولت چیزی جز سازوکاری برای محافظت از افراد در برابر یکدیگر، و کل جامعه در برابر دشمنان خارجی نیست... هدفش صرفاً تأمین امنیت جانی و حقوق مالکیت است، نه بیشتر.» (در باب فلسفهی دانشگاهی)
اما نیچه سودای حکومت ابرمرد به قیمت بی رحمی و نابودی ناتوانان را داشت:
«ترحم در تقابل با عواطف تونیک که روح را برمیافزایند و نیرو میبخشند، اثر افسردگی دارد... ترحم از فزونی رنج در دنیا میافزاید.» (ضد مسیح، بند ۷)
برگرفته از:
کانال تلگرامی liberty_moral
27 آذر 1404
محمدامین مروتی
نیچه نخست به شوپنهاور ارادت خاص داشت ولی کم کم راه این دو فیلسوف بزرگ از هم جداشد.
شوپنهاور با ترکیب اسپینوزا و بودیسم و رواقی گری، از نوعی عرفان سردرآورد و سرچشمه اخلاق را ترحم به دیگری دانست:
«عمل اخلاقی، تنها از آن جهت اخلاقی است که از ترحم سرچشمه گرفته باشد. ترحم این حقیقت را بر ما آشکار میسازد که ما خود، آن موجود رنجدیدهایم که در شکل دیگری میبینیم.» (جهان همچون اراده و تصور، کتاب چهارم)
شوپنهاور به دولت حداقلی اعتقاد داشت که محافظ امنیت و مالکیت باشد نه اینکه بخواهد انسان ها را سعادتمند نماید یا به بهشت ببرد:
«دولت چیزی جز سازوکاری برای محافظت از افراد در برابر یکدیگر، و کل جامعه در برابر دشمنان خارجی نیست... هدفش صرفاً تأمین امنیت جانی و حقوق مالکیت است، نه بیشتر.» (در باب فلسفهی دانشگاهی)
اما نیچه سودای حکومت ابرمرد به قیمت بی رحمی و نابودی ناتوانان را داشت:
«ترحم در تقابل با عواطف تونیک که روح را برمیافزایند و نیرو میبخشند، اثر افسردگی دارد... ترحم از فزونی رنج در دنیا میافزاید.» (ضد مسیح، بند ۷)
برگرفته از:
کانال تلگرامی liberty_moral
27 آذر 1404
👍1
نکته:
کانت می گوید جرئت دانستن داشته باش، می توان افزود عاشق دانستن باش.
👍1
Ⓜ️ جذابیت پنهان تئوری توطئه
🔻رد پای نظريه های توطئه را تقریبا هر کجا می توان یافت. از دنیای سیاست گرفته تا علم و فناوری با دیدگاه هایی روبرو هستیم که از وجود دست هایی پنهان و پشت پرده در جهان صحبت می کند.
🔻یافتن منشاء و همچنین چگونگی شکل گیری چنین باورهایی از مدت ها پیش موضوع پژوهش و تحقیق جامعه شناسان و فیلسوفان و روانشناسان اجتماعی بوده است.
1⃣ تئوری توطئه، صورت بندی ساده مسائل دشوار
✔️باورهای مبتنی بر تئوری های توطئه عموما ساده هستند و قابل فهم برای عموم. به ندرت پیچیدگی های فنی و تخصصی در آن ها یافت می شود و غالبا هم به شکلی اسرارآمیز اما ساده بیان می شوند. البته همین عامل، یعنی صورت بندی ساده این باورهاو جذابیت آن ها به واسطه ی اسرار آمیزبودن ، سرعت پخش آنها را در جامعه افزایش می دهد. زیرا عده بیشتری از مردم احساس می کنند از یک موضوع مهم و یک راز بزرگ سر درآورده اند.
✔️کافی است در نظر بگیریم که تاریخ و سیاست به واسطه پیچیدگی و در هم تنیدگی رخدادها بی نهایت پیچیده هستند. وقایعی در تاریخ اتفاق افتاده که هنوز با گذشت سالها بسیاری از جنبه های آن در هاله ای از ابهام باقی مانده است. ترور جان اف کندی، قتل جان لنون، حادثه یازده سپتامبر و سقوط شوروی هر کدام جوانب ناشناخته ای دارند که از قضا همین جنبه های ناشناخته به ساخت تئوری های توطئه دامن می زنند. در نبود سند و مدرک و شواهد تاریخی کافی، بازار داغ شایعه و تئوری های توطئه هم داغ می شود و تحلیل های عجیب و رازآلود نیز با استقبال عمومی روبرو می شوند.
✔️در این بین، برخی از تئوری های توطئه ، تفاسیر رازآلود و تاریخی از وقایع جهان ارائه می دهند. از رمز داوینچی سخن می گویند و از اعداد مقدس ماسونها. این گروه از هواداران تئوری توطئه تلاش می کنند حتی رخدادهایی مانند حادثه یازده سپتامبر را نیز با پیشگویی های نوسترآداموس و اسرار کابالیست ها توضیح دهند. از نفوذ معماری فراماسونری و نمادهایی چون ابليسک و هرم و پرگار و گونيا در سازه های شهری سخن می گویند و تلاش می کنند نشان دهند که تحولات سیاسی دنیا، یک توطئه از پیش تعیین شده است.
✔️فرد باورمند به تئوری توطئه، با پیدا کردن شکل هرم و چشم جهان بین، تصور می کند پاسخ پرسش های خود را یافته و اینک می داند پای یک توطئه پشت پرده در میان است.
✔️ایده ای که نه فهم آن مانند نظریه های علمی یا جامعه شناسی دشوار است و نه بررسی آن نیاز به تحلیل و سند و مدرک دارد. هر کسی با هر سطحی از سواد و دانش می تواند به دنبال این نمادها بگردد و از اینکه به همین سادگی توانسته اسرار بزرگ جهان را کشف کند احساس رضایت کند.
2⃣ انسان، موجودی نظریه پرداز
✔️اگر غربالی برای نظریه پردازی وجود نداشته باشد می توان هر پدیده ای را به هر علت دلبخواهی ربط داد و آسمان به ریسمان بافت.
✔️ مروجان تئوری توطئه که اطلاعی از ساز و کار زمین شناسی و فعالیت های گسل های زمین ندارند ، می توانند زلزله را به پروژه هارپ (برنامه پژوهشی یونوسفر فعال با فرکانس بالا) نسبت دهند و مثلا بگویند که هارپ یک سلاح مخوف تولید زلزله است که آمریکایی ها به کمک آن در مناطق مختلف جهان، گردباد و طوفان و زلزله ایجاد میکنند. چنین ایده ای اگرچه توسط هیچ گواه و سند و مدرک علمی پشتیبانی نمی شود (و به عبارت دیگر توسط علم مردود می شود) اما ممکن است به دلیل سادگی و رازآلود بودن، هواداران بسیاری هم پیدا کند.
3⃣ تولید تئوری های توطئه در عین حال راهی برای شانه خالی کردن از مسئولیت نیز به شمار می رود. حاکم باورمند به نظریه توطئه، همواره تلاش می کند شکست ها و ناکامی ها و مشکلات داخلی خود را به توطئه یک دشمن خارجی نسبت دهد. توهم توطئه، می تواند به عنوان ابزار روانی حکومت ها برای توجیه ناکارآمدی نیز استفاده شود.
✔️ محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۹۰ گفته بود که دشمن، ابرهایی را که به سمت ایران میآیند، تخلیه میکند و غربی ها با استفاده از تجهیزاتی خاص، به گونه ای عمل كرده اند كه ابرها تخلیه شده و ابرهای بارش زا به ایران نرسد. رئیس سازمان پدافند غیرعامل نیز از توطئه بیگانگان و اسرائیل در برف دزدی و غیربارور کردن ابرهای در حال ورود به ایران صحبت کرده بود.
✔️ این بدان معنا نیست که در دنیای سیاست و علم و اساسا در تاریخ، توطئه وجود ندارد. از قضا کاملا بالعکس سراسر تاریخ لبریز است از توطئه و دسیسه، اما "تئوری توطئه" بحث دیگری است.تئوری توطئه، نظریه پردازی بدون مدرک مبتنی برهمه مه ترسی پارانوئیدی (همه دشمن پنداری) است و عقاید غیرمستند ، غیرمنطقی و حتی بیمارگونه.
➕ عرفان کسرایی | پژوهشگر فلسفه
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
🔻رد پای نظريه های توطئه را تقریبا هر کجا می توان یافت. از دنیای سیاست گرفته تا علم و فناوری با دیدگاه هایی روبرو هستیم که از وجود دست هایی پنهان و پشت پرده در جهان صحبت می کند.
🔻یافتن منشاء و همچنین چگونگی شکل گیری چنین باورهایی از مدت ها پیش موضوع پژوهش و تحقیق جامعه شناسان و فیلسوفان و روانشناسان اجتماعی بوده است.
1⃣ تئوری توطئه، صورت بندی ساده مسائل دشوار
✔️باورهای مبتنی بر تئوری های توطئه عموما ساده هستند و قابل فهم برای عموم. به ندرت پیچیدگی های فنی و تخصصی در آن ها یافت می شود و غالبا هم به شکلی اسرارآمیز اما ساده بیان می شوند. البته همین عامل، یعنی صورت بندی ساده این باورهاو جذابیت آن ها به واسطه ی اسرار آمیزبودن ، سرعت پخش آنها را در جامعه افزایش می دهد. زیرا عده بیشتری از مردم احساس می کنند از یک موضوع مهم و یک راز بزرگ سر درآورده اند.
✔️کافی است در نظر بگیریم که تاریخ و سیاست به واسطه پیچیدگی و در هم تنیدگی رخدادها بی نهایت پیچیده هستند. وقایعی در تاریخ اتفاق افتاده که هنوز با گذشت سالها بسیاری از جنبه های آن در هاله ای از ابهام باقی مانده است. ترور جان اف کندی، قتل جان لنون، حادثه یازده سپتامبر و سقوط شوروی هر کدام جوانب ناشناخته ای دارند که از قضا همین جنبه های ناشناخته به ساخت تئوری های توطئه دامن می زنند. در نبود سند و مدرک و شواهد تاریخی کافی، بازار داغ شایعه و تئوری های توطئه هم داغ می شود و تحلیل های عجیب و رازآلود نیز با استقبال عمومی روبرو می شوند.
✔️در این بین، برخی از تئوری های توطئه ، تفاسیر رازآلود و تاریخی از وقایع جهان ارائه می دهند. از رمز داوینچی سخن می گویند و از اعداد مقدس ماسونها. این گروه از هواداران تئوری توطئه تلاش می کنند حتی رخدادهایی مانند حادثه یازده سپتامبر را نیز با پیشگویی های نوسترآداموس و اسرار کابالیست ها توضیح دهند. از نفوذ معماری فراماسونری و نمادهایی چون ابليسک و هرم و پرگار و گونيا در سازه های شهری سخن می گویند و تلاش می کنند نشان دهند که تحولات سیاسی دنیا، یک توطئه از پیش تعیین شده است.
✔️فرد باورمند به تئوری توطئه، با پیدا کردن شکل هرم و چشم جهان بین، تصور می کند پاسخ پرسش های خود را یافته و اینک می داند پای یک توطئه پشت پرده در میان است.
✔️ایده ای که نه فهم آن مانند نظریه های علمی یا جامعه شناسی دشوار است و نه بررسی آن نیاز به تحلیل و سند و مدرک دارد. هر کسی با هر سطحی از سواد و دانش می تواند به دنبال این نمادها بگردد و از اینکه به همین سادگی توانسته اسرار بزرگ جهان را کشف کند احساس رضایت کند.
2⃣ انسان، موجودی نظریه پرداز
✔️اگر غربالی برای نظریه پردازی وجود نداشته باشد می توان هر پدیده ای را به هر علت دلبخواهی ربط داد و آسمان به ریسمان بافت.
✔️ مروجان تئوری توطئه که اطلاعی از ساز و کار زمین شناسی و فعالیت های گسل های زمین ندارند ، می توانند زلزله را به پروژه هارپ (برنامه پژوهشی یونوسفر فعال با فرکانس بالا) نسبت دهند و مثلا بگویند که هارپ یک سلاح مخوف تولید زلزله است که آمریکایی ها به کمک آن در مناطق مختلف جهان، گردباد و طوفان و زلزله ایجاد میکنند. چنین ایده ای اگرچه توسط هیچ گواه و سند و مدرک علمی پشتیبانی نمی شود (و به عبارت دیگر توسط علم مردود می شود) اما ممکن است به دلیل سادگی و رازآلود بودن، هواداران بسیاری هم پیدا کند.
3⃣ تولید تئوری های توطئه در عین حال راهی برای شانه خالی کردن از مسئولیت نیز به شمار می رود. حاکم باورمند به نظریه توطئه، همواره تلاش می کند شکست ها و ناکامی ها و مشکلات داخلی خود را به توطئه یک دشمن خارجی نسبت دهد. توهم توطئه، می تواند به عنوان ابزار روانی حکومت ها برای توجیه ناکارآمدی نیز استفاده شود.
✔️ محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۹۰ گفته بود که دشمن، ابرهایی را که به سمت ایران میآیند، تخلیه میکند و غربی ها با استفاده از تجهیزاتی خاص، به گونه ای عمل كرده اند كه ابرها تخلیه شده و ابرهای بارش زا به ایران نرسد. رئیس سازمان پدافند غیرعامل نیز از توطئه بیگانگان و اسرائیل در برف دزدی و غیربارور کردن ابرهای در حال ورود به ایران صحبت کرده بود.
✔️ این بدان معنا نیست که در دنیای سیاست و علم و اساسا در تاریخ، توطئه وجود ندارد. از قضا کاملا بالعکس سراسر تاریخ لبریز است از توطئه و دسیسه، اما "تئوری توطئه" بحث دیگری است.تئوری توطئه، نظریه پردازی بدون مدرک مبتنی برهمه مه ترسی پارانوئیدی (همه دشمن پنداری) است و عقاید غیرمستند ، غیرمنطقی و حتی بیمارگونه.
➕ عرفان کسرایی | پژوهشگر فلسفه
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی