متن زیر توسط #سوران_منصورنیا برادرِ دکتر #برهان_منصورنیا (از جانباختگان اعتراضات آبانماه ) خطاب به #حامد_اسماعیلییون ( که همسر و فرزند خود را در جریان ساقط شدن هواپیمای اوکراینی توسط #سپاه_پاسداران از دست داد) نوشته شده است.
حامدِ عزیز،
همدردِ زیباقلم و زیباقلبم،
باورم کن من نیز جرات لمس جسدِ بُرهانِ جانم را نداشتم.
جرات گرفتن انگشتان خُرد شدهاش، نوازشِ صورت و گوشِ بریده شدهاش، بوسیدنِ سرِ متلاشی شدهاش، دیدنِ گردن و بینی شکستهاش و لمسِ سینهی از هم دریدهشدهاش را نداشتم.
تنِ برادرم آن نبود که برای آخرینبار دیده بودم. آن نبود که ۲۴ساعت قبل در آغوش گرفته بودم.
باورم کن آن نبود.
ما کَفَنِ خونین تحویل خاک دادیم؛ سفیدی در کَفَناش اندک بود، خیلی اندک.
#برهان_منصورنیا
#همه_ما_برهان_هستیم
حامدِ عزیز،
همدردِ زیباقلم و زیباقلبم،
باورم کن من نیز جرات لمس جسدِ بُرهانِ جانم را نداشتم.
جرات گرفتن انگشتان خُرد شدهاش، نوازشِ صورت و گوشِ بریده شدهاش، بوسیدنِ سرِ متلاشی شدهاش، دیدنِ گردن و بینی شکستهاش و لمسِ سینهی از هم دریدهشدهاش را نداشتم.
تنِ برادرم آن نبود که برای آخرینبار دیده بودم. آن نبود که ۲۴ساعت قبل در آغوش گرفته بودم.
باورم کن آن نبود.
ما کَفَنِ خونین تحویل خاک دادیم؛ سفیدی در کَفَناش اندک بود، خیلی اندک.
#برهان_منصورنیا
#همه_ما_برهان_هستیم