This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برافراشته شدن پرچم اسرائیل در کنار پرچم باشکوه شیر و خورشید در تجمع سالگرد آبان در هامبورگ توسط میهنپرستان پادشاهیخواه ایران
-شنبه ۲۴ آبان
-شنبه ۲۴ آبان
❤500👍43🔥9🤬9👏7👌5🍾4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خبرنگار اسرائیلی حنانیا نفتالی:
وقتی در شبکههای اجتماعی فارسی میچرخم، یک نکته خیلی جالب در مورد شما میبینم.
قهرمانان ایران که جانشان را برای آزادی دادند، زن و مردی که توسط رژیم کشته شدند، میبینم که نه فقط مثل قهرمان با آنها رفتار میکنید، بلکه انگار هیچوقت از میان شما نرفتهاند.
و این واقعاً شگفتانگیز است، چون حقیقت همین است. جسمشان دیگر نیست، اما پیام و میراثشان باقی مانده. آنها از قبل هم قویتر شدهاند.
وقتی در شبکههای اجتماعی فارسی میچرخم، یک نکته خیلی جالب در مورد شما میبینم.
قهرمانان ایران که جانشان را برای آزادی دادند، زن و مردی که توسط رژیم کشته شدند، میبینم که نه فقط مثل قهرمان با آنها رفتار میکنید، بلکه انگار هیچوقت از میان شما نرفتهاند.
و این واقعاً شگفتانگیز است، چون حقیقت همین است. جسمشان دیگر نیست، اما پیام و میراثشان باقی مانده. آنها از قبل هم قویتر شدهاند.
😢523❤239👌22🕊8🔥5👍3💯1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«تهران؛ ستارخان، آبان۹۸»
حیرتانگیزترین فیلمِ آن روزها. در کمتر از ۴۰ ثانیه میتوانید شاهد حقیقت آبان باشید و همزمان چندین جنایت رو ببینید.
حالا شاید بتوان درک کرد این حرفِ جانشینِ فرمانده سپاه را که گفت: «۴۸ساعت جنگ کردیم.»
حیرتانگیزترین فیلمِ آن روزها. در کمتر از ۴۰ ثانیه میتوانید شاهد حقیقت آبان باشید و همزمان چندین جنایت رو ببینید.
حالا شاید بتوان درک کرد این حرفِ جانشینِ فرمانده سپاه را که گفت: «۴۸ساعت جنگ کردیم.»
❤322🔥47🤬42😢17💯8👍2🤯2
دونالد ترامپ اعلام کرد که حزب جمهوریخواه در حال تدوین قانونی برای اعمال تحریمهای شدید بر هر کشوری است که با روسیه مراوده تجاری داشته باشد. او افزود که ایران نیز ممکن است به این فهرست افزوده شود.
ترامپ در خصوص ایران گفت که مقامات این کشور درخواست رفع تحریمهای سنگین آمریکا را مطرح کردهاند و او آمادگی شنیدن این پیشنهاد را دارد.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی رویکرد کنونی واشنگتن را فاقد آمادگی برای مذاکرات برابر و عادلانه توصیف کرد.
ترامپ در خصوص ایران گفت که مقامات این کشور درخواست رفع تحریمهای سنگین آمریکا را مطرح کردهاند و او آمادگی شنیدن این پیشنهاد را دارد.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی رویکرد کنونی واشنگتن را فاقد آمادگی برای مذاکرات برابر و عادلانه توصیف کرد.
👍272👏27❤17🔥6🤬2🤷♀1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 حشمتالله فلاحتپیشه:
در ایران آقازادهها و مسئولین تقسیم کار کردن؛ پسر در خارج پولشویی، پدر در داخل نگران اصول انقلاب!
پدر در صداوسیما از اصول انقلاب دفاع میکند آنوقت پسرش در خارج عکس لخت و عریان خودش را میگذارد.
.
در ایران آقازادهها و مسئولین تقسیم کار کردن؛ پسر در خارج پولشویی، پدر در داخل نگران اصول انقلاب!
پدر در صداوسیما از اصول انقلاب دفاع میکند آنوقت پسرش در خارج عکس لخت و عریان خودش را میگذارد.
.
💯391👍81🤬34❤17🔥10🤷♀3🙏1
⚫️آمار ۱۵۰۰ نفر آبان ۹۸ خیلی کمتر از چیزی بود که تصورش میشد... رژيم ۴۸۱۱ نفر رو هدف گرفته بود.
🤬554😢68❤6👍6🔥6🤯2👏1🙏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👍255😢65🤬17❤6🔥2🎉1
راهپیمایی و تجمع اعتراضی بازنشستگان مخابرات تهران (سردار جنگل)
فریاد: سپاه پاسداران حق ما خورده!
بازنشستگان مخابرات تهران، منطقه سردار جنگل، امروز با برگزاری راهپیمایی و تجمع اعتراضی صدای خود را علیه ستمگری دو نهاد رهبری، سپاه و ستاد اجرایی فرمان امام مالکان شرکت مخابرات بلند کردند.
ستاد اجرایی و مالکان شرکت حق ما را خوردهاند و نهادهای رهبری بیعدالتی و استثمار بازنشستگان
@poshtpardeha
فریاد: سپاه پاسداران حق ما خورده!
بازنشستگان مخابرات تهران، منطقه سردار جنگل، امروز با برگزاری راهپیمایی و تجمع اعتراضی صدای خود را علیه ستمگری دو نهاد رهبری، سپاه و ستاد اجرایی فرمان امام مالکان شرکت مخابرات بلند کردند.
ستاد اجرایی و مالکان شرکت حق ما را خوردهاند و نهادهای رهبری بیعدالتی و استثمار بازنشستگان
@poshtpardeha
👍191❤11🔥5🤷♀4👌2🎉1
🍾147👏28👍7❤6🔥4🤷♀3🎉1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❤193👌8👍6🔥3🤯1
درود جناب شمیرانی گرامی
چندین منبع مختلف کنکاش کردم تا به تعداد تراکنش دستگاه های پوز درطول روز توسط هم میهنانمان برسم ،که نهایتا به تعداد اعلامی در عکس بالا رسیدم، خواستم به علی خامنهای حرامزاده بگویم کار اقتصاد بجایی رساندید که بهمین تعداد درروز مردم هنگام خرید و کارت کشیدن باصدای بلند یا زیرلب تمام اندام و الت های پرنده شون حواله میکنن نثار پدرومادر و جد و ابا وخود زنازاده اش و خجسته و هدی و بشرا و مجتبی
گرانی تا مغز استخوانمان فشار اورده ، هرچقدر درروز کار و تلاش میکنیم شب موقع خرید سوپرمارکت درراه مراجعه به منزل میفهمیم چقدر فقیر ترشده ایم حتی نسبت به شب قبل و مدام خرید بااحتیاط و مدام حذف و مدام کوچکترکردن سبد خانواده
به واقع کی جوابگوی اینهمه خجالت و شرمساری مرد و پدر خانواده ایرانی در برابر زن و بچه اش خواهد بود ، تورم افسار گسیخته مارو از جریان زندگی بازداشته و نسبت به تمام اخبارلمس کرده ،چراکه فقط مشغول گذران لحظه ای شده ایم،دراین بین فقط امید به بازگشت اعلیحضرت شاهنشاه رضاشاه دوم پهلوی سوم است که سرپا نگهمان داشته که بتوانیم باقی عمر رازیر سایه ایشان به خوشی بگذرانیم.
جاویدشاه
پاینده ایران
@poshtpardeha
چندین منبع مختلف کنکاش کردم تا به تعداد تراکنش دستگاه های پوز درطول روز توسط هم میهنانمان برسم ،که نهایتا به تعداد اعلامی در عکس بالا رسیدم، خواستم به علی خامنهای حرامزاده بگویم کار اقتصاد بجایی رساندید که بهمین تعداد درروز مردم هنگام خرید و کارت کشیدن باصدای بلند یا زیرلب تمام اندام و الت های پرنده شون حواله میکنن نثار پدرومادر و جد و ابا وخود زنازاده اش و خجسته و هدی و بشرا و مجتبی
گرانی تا مغز استخوانمان فشار اورده ، هرچقدر درروز کار و تلاش میکنیم شب موقع خرید سوپرمارکت درراه مراجعه به منزل میفهمیم چقدر فقیر ترشده ایم حتی نسبت به شب قبل و مدام خرید بااحتیاط و مدام حذف و مدام کوچکترکردن سبد خانواده
به واقع کی جوابگوی اینهمه خجالت و شرمساری مرد و پدر خانواده ایرانی در برابر زن و بچه اش خواهد بود ، تورم افسار گسیخته مارو از جریان زندگی بازداشته و نسبت به تمام اخبارلمس کرده ،چراکه فقط مشغول گذران لحظه ای شده ایم،دراین بین فقط امید به بازگشت اعلیحضرت شاهنشاه رضاشاه دوم پهلوی سوم است که سرپا نگهمان داشته که بتوانیم باقی عمر رازیر سایه ایشان به خوشی بگذرانیم.
جاویدشاه
پاینده ایران
@poshtpardeha
👍216❤17👌11🔥2😢2🙏1
به نام خدای رنگین کمان
بیست و پنجم آبان روزی است که ایذه قلبش شکست
در تقویم این سرزمین روزهایی هست که فقط یک تاریخ نیستند زخمی اند که زمان هم نمی تواند از عمقشان کم کند
بیست و پنجم آبان ایذه یکی از همان روزهاست شبی که صدای مردم به آسمان رفت اما زمین با خون بی گناهانی که بر آن افتادند تاریک تر شد
آن شب هفت نفر از فرزندان این خاک پر کشیدند از میانشان کودکی نه ساله که هنوز جهان را تازه می فهمید و آرزوهایش از قامت کوتاهش بزرگ تر بود
او و دیگر جان باختگان تنها نام هایی در یک فهرست نیستند لحظه هایی ناتمام اند زندگی هایی که باید ادامه می یافتند نفس هایی که هرگز نباید خاموش می شدند
ایذه آن شب فقط شاهد نبود سوخت گریست و در سکوت تلخش داستانی نوشت که نسل های بعد نیز باید آن را بشنوند داستان انسان هایی که تنها برای حق شنیده شدن ایستادند و بهایی سنگین پرداختند
بیست و پنجم آبان یادآور این حقیقت است که هر قطره خون بی گناه نه فراموش می شود و نه بی صدا می ماند
یادآور این است که پشت هر نام خانواده ای در سوگ است شهری در اندوه و مردمی که تلاش می کنند درد را به امید تبدیل کنند
امروز در سالگرد آن شب سیاه به احترام نام و یادشان می ایستیم
برای کودک نه ساله ای که رویاهایش نارس ماند
برای جوانانی که آینده شان بریده شد
و برای ایذه ای که هنوز جای آن زخم را بر سینه دارد
یادشان روشن راهشان ماندگار
بیست و پنجم آبان شبی بود که ایذه نفسش را با گریه برید
گاهی یک شهر در یک شب پیر می شود
گاهی یک تاریخ آن قدر سنگین است که بر شانه های یک ملت می نشیند
آن شب تاریکی پیش از غروب بر خیابان ها فرود آمد و صدای زندگی در میان هراس شکست
هفت چراغ خاموش شد هفت تپش از ریتم این سرزمین جدا شد و میان آنها کودکی نه ساله بود
کودکی که هنوز نمی دانست دنیا چقدر می تواند بی رحم باشد
کودکی که کف دست های کوچکش برای گرفتن آینده باز بود نه برای وداع
ایذه آن شب فقط عزادار نشد ترک برداشت
ترکی که هنوز سال ها بعد باران های جنوب هم نتوانسته اند بشویند
مردمش دویدند فریاد زدند گریستند و جهان برای لحظه ای کوتاه باید می ایستاد تا بفهمد چگونه ممکن است صدای حق خواهی با سکوتی سنگین و خاموشی پاسخ داده شود
بیست و پنجم آبان زخمی است که نه بسته می شود نه خاک می خورد و نه از یاد می رود
هر نام آن هفت نفر آینه ای است رو به روی ما تا فراموش نکنیم امید چقدر گران است و انسان چقدر بی دفاع
امروز در سالگرد آن شب چراغی در دل ها روشن می کنیم نه برای گریه بلکه برای اینکه بگوییم هیچ کودکی نباید چنین از جهان جدا شود هیچ شهری نباید چنین عزادار شود و هیچ حقیقتی نباید اینگونه تنها بماند
یادشان جاودانه غمشان بر دل و نام بیست و پنجم آبان ناله ای است که هنوز در بادهای ایذه می پیچد
شبی که ایذه فرو ریخت و ایران صدای شکستن قلبش را شنید
شب هایی در تاریخ هستند که نه فقط تاریک اند بلکه تاریکی را از نو تعریف می کنند
بیست و پنجم آبان یکی از همان شب هاست شبی که زمان ایستاد هوا سنگین تر از سوگ شد و خاک شاهد خاموش رنجی بود که هنوز زمین زیر پایش می لرزد
هفت جان بی اجازه زندگی خاموش شدند هفت ستاره که می توانستند تا آسمان بروند اما در میانه پرواز چیزی آنها را از آسمان کند
و میانشان کودکی نه ساله بود کودکی که نه دشمنی داشت و نه سلاحی جز قلب کوچکی که به زندگی امید داشت
او رفت و با رفتنش چیزی در ایذه مرد که هنوز زنده نشده است
ایذه تنها عزادار نشد شکست زیرا هیچ شهری مرگ کودک خود را تاب نمی آورد و همان شهر پیشین باقی نمی ماند
بیست و پنجم آبان فقط یک تاریخ نیست یک فریاد بریده است یک سوال بی پاسخ یک عدالت گمشده
نام آن هفت نفر بر شانه ماست سنگین بی صدا اما جاودانه
سال ها گذشته اما نه خون شان خشک شده و نه زخم شهر التیام یافته
باد که از کوه های ایذه پایین می آید صدای آن شب را با خود می آورد صدای دویدن ها گریه ها فروریختن ها و خاموش شدن کودکی که جهان بی او جای کوچک تری شد
یادشان نه خاک می شود و نه خاموش
بیست و پنجم آبان نه فقط سوگ که عهدی است عهدی برای زنده نگه داشتن نام و ادامه دادن راهشان
اما آبان زخمی بود که در طول سال ها تکرار شده بود و در آن شب به عمیق ترین شکل خود نمایان شد
کوکب بداغی پگاه_ معلم و فعال صنفی ایذه
@poshtpardeha
بیست و پنجم آبان روزی است که ایذه قلبش شکست
در تقویم این سرزمین روزهایی هست که فقط یک تاریخ نیستند زخمی اند که زمان هم نمی تواند از عمقشان کم کند
بیست و پنجم آبان ایذه یکی از همان روزهاست شبی که صدای مردم به آسمان رفت اما زمین با خون بی گناهانی که بر آن افتادند تاریک تر شد
آن شب هفت نفر از فرزندان این خاک پر کشیدند از میانشان کودکی نه ساله که هنوز جهان را تازه می فهمید و آرزوهایش از قامت کوتاهش بزرگ تر بود
او و دیگر جان باختگان تنها نام هایی در یک فهرست نیستند لحظه هایی ناتمام اند زندگی هایی که باید ادامه می یافتند نفس هایی که هرگز نباید خاموش می شدند
ایذه آن شب فقط شاهد نبود سوخت گریست و در سکوت تلخش داستانی نوشت که نسل های بعد نیز باید آن را بشنوند داستان انسان هایی که تنها برای حق شنیده شدن ایستادند و بهایی سنگین پرداختند
بیست و پنجم آبان یادآور این حقیقت است که هر قطره خون بی گناه نه فراموش می شود و نه بی صدا می ماند
یادآور این است که پشت هر نام خانواده ای در سوگ است شهری در اندوه و مردمی که تلاش می کنند درد را به امید تبدیل کنند
امروز در سالگرد آن شب سیاه به احترام نام و یادشان می ایستیم
برای کودک نه ساله ای که رویاهایش نارس ماند
برای جوانانی که آینده شان بریده شد
و برای ایذه ای که هنوز جای آن زخم را بر سینه دارد
یادشان روشن راهشان ماندگار
بیست و پنجم آبان شبی بود که ایذه نفسش را با گریه برید
گاهی یک شهر در یک شب پیر می شود
گاهی یک تاریخ آن قدر سنگین است که بر شانه های یک ملت می نشیند
آن شب تاریکی پیش از غروب بر خیابان ها فرود آمد و صدای زندگی در میان هراس شکست
هفت چراغ خاموش شد هفت تپش از ریتم این سرزمین جدا شد و میان آنها کودکی نه ساله بود
کودکی که هنوز نمی دانست دنیا چقدر می تواند بی رحم باشد
کودکی که کف دست های کوچکش برای گرفتن آینده باز بود نه برای وداع
ایذه آن شب فقط عزادار نشد ترک برداشت
ترکی که هنوز سال ها بعد باران های جنوب هم نتوانسته اند بشویند
مردمش دویدند فریاد زدند گریستند و جهان برای لحظه ای کوتاه باید می ایستاد تا بفهمد چگونه ممکن است صدای حق خواهی با سکوتی سنگین و خاموشی پاسخ داده شود
بیست و پنجم آبان زخمی است که نه بسته می شود نه خاک می خورد و نه از یاد می رود
هر نام آن هفت نفر آینه ای است رو به روی ما تا فراموش نکنیم امید چقدر گران است و انسان چقدر بی دفاع
امروز در سالگرد آن شب چراغی در دل ها روشن می کنیم نه برای گریه بلکه برای اینکه بگوییم هیچ کودکی نباید چنین از جهان جدا شود هیچ شهری نباید چنین عزادار شود و هیچ حقیقتی نباید اینگونه تنها بماند
یادشان جاودانه غمشان بر دل و نام بیست و پنجم آبان ناله ای است که هنوز در بادهای ایذه می پیچد
شبی که ایذه فرو ریخت و ایران صدای شکستن قلبش را شنید
شب هایی در تاریخ هستند که نه فقط تاریک اند بلکه تاریکی را از نو تعریف می کنند
بیست و پنجم آبان یکی از همان شب هاست شبی که زمان ایستاد هوا سنگین تر از سوگ شد و خاک شاهد خاموش رنجی بود که هنوز زمین زیر پایش می لرزد
هفت جان بی اجازه زندگی خاموش شدند هفت ستاره که می توانستند تا آسمان بروند اما در میانه پرواز چیزی آنها را از آسمان کند
و میانشان کودکی نه ساله بود کودکی که نه دشمنی داشت و نه سلاحی جز قلب کوچکی که به زندگی امید داشت
او رفت و با رفتنش چیزی در ایذه مرد که هنوز زنده نشده است
ایذه تنها عزادار نشد شکست زیرا هیچ شهری مرگ کودک خود را تاب نمی آورد و همان شهر پیشین باقی نمی ماند
بیست و پنجم آبان فقط یک تاریخ نیست یک فریاد بریده است یک سوال بی پاسخ یک عدالت گمشده
نام آن هفت نفر بر شانه ماست سنگین بی صدا اما جاودانه
سال ها گذشته اما نه خون شان خشک شده و نه زخم شهر التیام یافته
باد که از کوه های ایذه پایین می آید صدای آن شب را با خود می آورد صدای دویدن ها گریه ها فروریختن ها و خاموش شدن کودکی که جهان بی او جای کوچک تری شد
یادشان نه خاک می شود و نه خاموش
بیست و پنجم آبان نه فقط سوگ که عهدی است عهدی برای زنده نگه داشتن نام و ادامه دادن راهشان
اما آبان زخمی بود که در طول سال ها تکرار شده بود و در آن شب به عمیق ترین شکل خود نمایان شد
کوکب بداغی پگاه_ معلم و فعال صنفی ایذه
@poshtpardeha
❤248😢12👌12🔥4🤷♀2