🔴《☆نامه سهیلا حجاب فعال حقوق بشر و وکیل بازداشتی دادگستری》
🔶صفحه اول:
🔹" 7 اسفند ماه گرامی داشت مقام #وکیل که خود نیز، دانش آموخته ی علم حقوق بوده و نفر 19 آزمون کانون وکلای دادگستری برای اخذ پروانه وکالت می باشم، این روز را مناسب دیدم تا در اعتراض به ادامه ی بازداشت غیر قانونی ام که قریب ده ماه ادامه پیدا کرده است و پنجمین جلسه ی دادرسی به ریاست قاضی مقیسه برگزار گردیده به افشای حقایق غم انگیز دوران بازداشتم در سلول انفرادی که درد به درد می آورد بپردازم
قبل از شروع به نگارش به پاس احترام به وکلای در بند تصمیم دارم روز وکیل را به دو تن از بانوان موثر در تاریخ معاصر ایران{#استاد گیتی پور فاضل} اولین فمنیست در تاریخ بعد از انقلاب در طول پنج دهه فعالیت مستمر و {#نسرین ستوده} استاد معلم و مسلط به حقوق شادباش بگویم و برخود می بالم که افتخار شاگردی بزرگوارانی را داشته و دارم که فریاد دادخواهی شان فراسوی زمان و مکان در گوش جهانیان طنین انداز شد .
چه بی باکانه در مقابل عرض اندام های پوشالین ستم ایستادگی کرده اند و هیبت حاکمان ستمگر را به چالش کشیده اند .
آنچه مرا وادار به نگارش کرده دادرسی عادلانه ایست که تا به امروز من و سایر #زندانیان سیاسی از ان محروم بوده ایم ،من نیز انحاء شکنجه شدم از برخورد فیزیکی بازجو تا شکنجه های شدید روحی که از آن تحت عنوان شکنجه ی سپید یاد می شود و به مراتب صدها برابر وحشتناک تر از شکنجه های جسمی است
،در خلاء کامل ،کتاب، روزنامه، ساعت، تلوزیون و هم بندی، دریک سلول که طول و عرض آن به قدر جسم توست و گذر زمان در شبانه روز متوقف است بدون تماس و یا ملاقات با خانواده بازجویی های سخت و طولانی و جان فرسا توام با تهدید و ارعاب و وحشت ،تاریکی در روز و روشنایی در شب برای اختلال در خواب و آرامش .
●به خاطر دارم شبی که تا 4 نیمه شب چگونه تحت بازجویی های سخت و شدید قرار گرفتم به گونه ای که دچار بیماری جسمی شدم و با حال نزار و خراب مرا نزد پزشک با چشم بند ،دست بند ،پابند بردند که حتی پزشک معالج خود را ندیدم .
به دستور نیروهای اطلاعات و بازپرس پرونده یکایک افراد خانواده را بازداشت #غیرقانونی نمودند و منازلشان در ساعتهای نامتعارف مورد تفتیش قرار گرفت
■هرگز از خاطر نمی برم در یکی از همین تفتیش های غیر قانونی برای اعمال فشار بیشتر بر خانواده و فشار روحی مضاعف بر من مرا با همان تدابیر امنیتی که در سطور بالا به آن اشاره نمودم به منزل خواهرم بردند و زمانی که برادرم تلاش داشت بعد از 2 ماه بی خبری از وضعیت من و حضور من در سلول انفرادی در خانه های امن اطلاعات سپاه ببیند جلوی دیدگان همسر و فرزند 4 ماهه اش او را با تهدید به شلیک و گذاشتن سلاح بر پیشانی اش داخل در ماشین کردند تا مبادا برادرم به سمت من حرکت کند و او را در آغوش بگیرم
■رنجی که آن ساعت بر من وارد آمد با هیچ قلمی قابل وصف نیست.
باز پرس پرونده بنا به در خواست بازجو دستور غیر قانونی مبنی بر نگهداری طولانی مدت اینجانب در سلول انفرادی به مدت 6 ماه تا یکسال صادر نمود که با پیگیری های خانواده این زمان تحلیل یافت .در تمام ساعاتی که مورد بازجویی قرار گرفتم و بازجوهایی که روز به روز عوض می شدند و هر کدام مرا به اتهام مفسد فی الارض تهدید به اعدام میکردند و مدام خانواده ام را تحت فشارهای شدید اطلاعاتی مورد آزار روحی قرار دادند که تمام تلاششان این است که حکم اعدام مرا #قاضی مقیسه تایید کند .
من در بدترین و شدیدترین شکنجه های روحی و جان فرسا مورد بازجویی قرار گرفتم
و کاملا غیر قانونی جهت فشار بر اینجانب مادرم را چند شبانه روز در اداره ی اطلاعات نگه داشتند ،برای خواهرم پرونده سازی کردند و به خاطر همین رفتارهای غیر انسانی و غیر اخلاقی زندگی خواهر و برادرم در حال متلاشی شدن است .
در تمام مدت بازداشت ده ماهه ام فقط یک بار موفق به ملاقات با مادرم شده ام ،بیشتر مواقع یادر ممنوعیت بوده ام یا محرومیت .
♦️اگر بخواهم به سایر قابلیت ها و توانمندی هایم اشاره داشته باشم 《#رتبه ی سوم در آزمون کارشناسی ارشد در رشته ی حقوق تجارت بین الملل》 و 《#رتبه 19 آزمون کانون وکلای دادگستری از میان پنجاه هزار شرکت کننده》 را به دست آوردم .مدیر موسسات خیریه بوده و در راستای آزادی زندانیان به کودکان کار و زنان بد سرپرست فعالیت های متمرکز داشته باشم.
[ادامه در صفحه بعد👇 ]
🔶صفحه اول:
🔹" 7 اسفند ماه گرامی داشت مقام #وکیل که خود نیز، دانش آموخته ی علم حقوق بوده و نفر 19 آزمون کانون وکلای دادگستری برای اخذ پروانه وکالت می باشم، این روز را مناسب دیدم تا در اعتراض به ادامه ی بازداشت غیر قانونی ام که قریب ده ماه ادامه پیدا کرده است و پنجمین جلسه ی دادرسی به ریاست قاضی مقیسه برگزار گردیده به افشای حقایق غم انگیز دوران بازداشتم در سلول انفرادی که درد به درد می آورد بپردازم
قبل از شروع به نگارش به پاس احترام به وکلای در بند تصمیم دارم روز وکیل را به دو تن از بانوان موثر در تاریخ معاصر ایران{#استاد گیتی پور فاضل} اولین فمنیست در تاریخ بعد از انقلاب در طول پنج دهه فعالیت مستمر و {#نسرین ستوده} استاد معلم و مسلط به حقوق شادباش بگویم و برخود می بالم که افتخار شاگردی بزرگوارانی را داشته و دارم که فریاد دادخواهی شان فراسوی زمان و مکان در گوش جهانیان طنین انداز شد .
چه بی باکانه در مقابل عرض اندام های پوشالین ستم ایستادگی کرده اند و هیبت حاکمان ستمگر را به چالش کشیده اند .
آنچه مرا وادار به نگارش کرده دادرسی عادلانه ایست که تا به امروز من و سایر #زندانیان سیاسی از ان محروم بوده ایم ،من نیز انحاء شکنجه شدم از برخورد فیزیکی بازجو تا شکنجه های شدید روحی که از آن تحت عنوان شکنجه ی سپید یاد می شود و به مراتب صدها برابر وحشتناک تر از شکنجه های جسمی است
،در خلاء کامل ،کتاب، روزنامه، ساعت، تلوزیون و هم بندی، دریک سلول که طول و عرض آن به قدر جسم توست و گذر زمان در شبانه روز متوقف است بدون تماس و یا ملاقات با خانواده بازجویی های سخت و طولانی و جان فرسا توام با تهدید و ارعاب و وحشت ،تاریکی در روز و روشنایی در شب برای اختلال در خواب و آرامش .
●به خاطر دارم شبی که تا 4 نیمه شب چگونه تحت بازجویی های سخت و شدید قرار گرفتم به گونه ای که دچار بیماری جسمی شدم و با حال نزار و خراب مرا نزد پزشک با چشم بند ،دست بند ،پابند بردند که حتی پزشک معالج خود را ندیدم .
به دستور نیروهای اطلاعات و بازپرس پرونده یکایک افراد خانواده را بازداشت #غیرقانونی نمودند و منازلشان در ساعتهای نامتعارف مورد تفتیش قرار گرفت
■هرگز از خاطر نمی برم در یکی از همین تفتیش های غیر قانونی برای اعمال فشار بیشتر بر خانواده و فشار روحی مضاعف بر من مرا با همان تدابیر امنیتی که در سطور بالا به آن اشاره نمودم به منزل خواهرم بردند و زمانی که برادرم تلاش داشت بعد از 2 ماه بی خبری از وضعیت من و حضور من در سلول انفرادی در خانه های امن اطلاعات سپاه ببیند جلوی دیدگان همسر و فرزند 4 ماهه اش او را با تهدید به شلیک و گذاشتن سلاح بر پیشانی اش داخل در ماشین کردند تا مبادا برادرم به سمت من حرکت کند و او را در آغوش بگیرم
■رنجی که آن ساعت بر من وارد آمد با هیچ قلمی قابل وصف نیست.
باز پرس پرونده بنا به در خواست بازجو دستور غیر قانونی مبنی بر نگهداری طولانی مدت اینجانب در سلول انفرادی به مدت 6 ماه تا یکسال صادر نمود که با پیگیری های خانواده این زمان تحلیل یافت .در تمام ساعاتی که مورد بازجویی قرار گرفتم و بازجوهایی که روز به روز عوض می شدند و هر کدام مرا به اتهام مفسد فی الارض تهدید به اعدام میکردند و مدام خانواده ام را تحت فشارهای شدید اطلاعاتی مورد آزار روحی قرار دادند که تمام تلاششان این است که حکم اعدام مرا #قاضی مقیسه تایید کند .
من در بدترین و شدیدترین شکنجه های روحی و جان فرسا مورد بازجویی قرار گرفتم
و کاملا غیر قانونی جهت فشار بر اینجانب مادرم را چند شبانه روز در اداره ی اطلاعات نگه داشتند ،برای خواهرم پرونده سازی کردند و به خاطر همین رفتارهای غیر انسانی و غیر اخلاقی زندگی خواهر و برادرم در حال متلاشی شدن است .
در تمام مدت بازداشت ده ماهه ام فقط یک بار موفق به ملاقات با مادرم شده ام ،بیشتر مواقع یادر ممنوعیت بوده ام یا محرومیت .
♦️اگر بخواهم به سایر قابلیت ها و توانمندی هایم اشاره داشته باشم 《#رتبه ی سوم در آزمون کارشناسی ارشد در رشته ی حقوق تجارت بین الملل》 و 《#رتبه 19 آزمون کانون وکلای دادگستری از میان پنجاه هزار شرکت کننده》 را به دست آوردم .مدیر موسسات خیریه بوده و در راستای آزادی زندانیان به کودکان کار و زنان بد سرپرست فعالیت های متمرکز داشته باشم.
[ادامه در صفحه بعد👇 ]
Forwarded from پشت پرده ها
🔴《☆نامه سهیلا حجاب فعال حقوق بشر و وکیل بازداشتی دادگستری》
🔶صفحه اول:
🔹" 7 اسفند ماه گرامی داشت مقام #وکیل که خود نیز، دانش آموخته ی علم حقوق بوده و نفر 19 آزمون کانون وکلای دادگستری برای اخذ پروانه وکالت می باشم، این روز را مناسب دیدم تا در اعتراض به ادامه ی بازداشت غیر قانونی ام که قریب ده ماه ادامه پیدا کرده است و پنجمین جلسه ی دادرسی به ریاست قاضی مقیسه برگزار گردیده به افشای حقایق غم انگیز دوران بازداشتم در سلول انفرادی که درد به درد می آورد بپردازم
قبل از شروع به نگارش به پاس احترام به وکلای در بند تصمیم دارم روز وکیل را به دو تن از بانوان موثر در تاریخ معاصر ایران{#استاد گیتی پور فاضل} اولین فمنیست در تاریخ بعد از انقلاب در طول پنج دهه فعالیت مستمر و {#نسرین ستوده} استاد معلم و مسلط به حقوق شادباش بگویم و برخود می بالم که افتخار شاگردی بزرگوارانی را داشته و دارم که فریاد دادخواهی شان فراسوی زمان و مکان در گوش جهانیان طنین انداز شد .
چه بی باکانه در مقابل عرض اندام های پوشالین ستم ایستادگی کرده اند و هیبت حاکمان ستمگر را به چالش کشیده اند .
آنچه مرا وادار به نگارش کرده دادرسی عادلانه ایست که تا به امروز من و سایر #زندانیان سیاسی از ان محروم بوده ایم ،من نیز انحاء شکنجه شدم از برخورد فیزیکی بازجو تا شکنجه های شدید روحی که از آن تحت عنوان شکنجه ی سپید یاد می شود و به مراتب صدها برابر وحشتناک تر از شکنجه های جسمی است
،در خلاء کامل ،کتاب، روزنامه، ساعت، تلوزیون و هم بندی، دریک سلول که طول و عرض آن به قدر جسم توست و گذر زمان در شبانه روز متوقف است بدون تماس و یا ملاقات با خانواده بازجویی های سخت و طولانی و جان فرسا توام با تهدید و ارعاب و وحشت ،تاریکی در روز و روشنایی در شب برای اختلال در خواب و آرامش .
●به خاطر دارم شبی که تا 4 نیمه شب چگونه تحت بازجویی های سخت و شدید قرار گرفتم به گونه ای که دچار بیماری جسمی شدم و با حال نزار و خراب مرا نزد پزشک با چشم بند ،دست بند ،پابند بردند که حتی پزشک معالج خود را ندیدم .
به دستور نیروهای اطلاعات و بازپرس پرونده یکایک افراد خانواده را بازداشت #غیرقانونی نمودند و منازلشان در ساعتهای نامتعارف مورد تفتیش قرار گرفت
■هرگز از خاطر نمی برم در یکی از همین تفتیش های غیر قانونی برای اعمال فشار بیشتر بر خانواده و فشار روحی مضاعف بر من مرا با همان تدابیر امنیتی که در سطور بالا به آن اشاره نمودم به منزل خواهرم بردند و زمانی که برادرم تلاش داشت بعد از 2 ماه بی خبری از وضعیت من و حضور من در سلول انفرادی در خانه های امن اطلاعات سپاه ببیند جلوی دیدگان همسر و فرزند 4 ماهه اش او را با تهدید به شلیک و گذاشتن سلاح بر پیشانی اش داخل در ماشین کردند تا مبادا برادرم به سمت من حرکت کند و او را در آغوش بگیرم
■رنجی که آن ساعت بر من وارد آمد با هیچ قلمی قابل وصف نیست.
باز پرس پرونده بنا به در خواست بازجو دستور غیر قانونی مبنی بر نگهداری طولانی مدت اینجانب در سلول انفرادی به مدت 6 ماه تا یکسال صادر نمود که با پیگیری های خانواده این زمان تحلیل یافت .در تمام ساعاتی که مورد بازجویی قرار گرفتم و بازجوهایی که روز به روز عوض می شدند و هر کدام مرا به اتهام مفسد فی الارض تهدید به اعدام میکردند و مدام خانواده ام را تحت فشارهای شدید اطلاعاتی مورد آزار روحی قرار دادند که تمام تلاششان این است که حکم اعدام مرا #قاضی مقیسه تایید کند .
من در بدترین و شدیدترین شکنجه های روحی و جان فرسا مورد بازجویی قرار گرفتم
و کاملا غیر قانونی جهت فشار بر اینجانب مادرم را چند شبانه روز در اداره ی اطلاعات نگه داشتند ،برای خواهرم پرونده سازی کردند و به خاطر همین رفتارهای غیر انسانی و غیر اخلاقی زندگی خواهر و برادرم در حال متلاشی شدن است .
در تمام مدت بازداشت ده ماهه ام فقط یک بار موفق به ملاقات با مادرم شده ام ،بیشتر مواقع یادر ممنوعیت بوده ام یا محرومیت .
♦️اگر بخواهم به سایر قابلیت ها و توانمندی هایم اشاره داشته باشم 《#رتبه ی سوم در آزمون کارشناسی ارشد در رشته ی حقوق تجارت بین الملل》 و 《#رتبه 19 آزمون کانون وکلای دادگستری از میان پنجاه هزار شرکت کننده》 را به دست آوردم .مدیر موسسات خیریه بوده و در راستای آزادی زندانیان به کودکان کار و زنان بد سرپرست فعالیت های متمرکز داشته باشم.
[ادامه در صفحه بعد👇 ]
🔶صفحه اول:
🔹" 7 اسفند ماه گرامی داشت مقام #وکیل که خود نیز، دانش آموخته ی علم حقوق بوده و نفر 19 آزمون کانون وکلای دادگستری برای اخذ پروانه وکالت می باشم، این روز را مناسب دیدم تا در اعتراض به ادامه ی بازداشت غیر قانونی ام که قریب ده ماه ادامه پیدا کرده است و پنجمین جلسه ی دادرسی به ریاست قاضی مقیسه برگزار گردیده به افشای حقایق غم انگیز دوران بازداشتم در سلول انفرادی که درد به درد می آورد بپردازم
قبل از شروع به نگارش به پاس احترام به وکلای در بند تصمیم دارم روز وکیل را به دو تن از بانوان موثر در تاریخ معاصر ایران{#استاد گیتی پور فاضل} اولین فمنیست در تاریخ بعد از انقلاب در طول پنج دهه فعالیت مستمر و {#نسرین ستوده} استاد معلم و مسلط به حقوق شادباش بگویم و برخود می بالم که افتخار شاگردی بزرگوارانی را داشته و دارم که فریاد دادخواهی شان فراسوی زمان و مکان در گوش جهانیان طنین انداز شد .
چه بی باکانه در مقابل عرض اندام های پوشالین ستم ایستادگی کرده اند و هیبت حاکمان ستمگر را به چالش کشیده اند .
آنچه مرا وادار به نگارش کرده دادرسی عادلانه ایست که تا به امروز من و سایر #زندانیان سیاسی از ان محروم بوده ایم ،من نیز انحاء شکنجه شدم از برخورد فیزیکی بازجو تا شکنجه های شدید روحی که از آن تحت عنوان شکنجه ی سپید یاد می شود و به مراتب صدها برابر وحشتناک تر از شکنجه های جسمی است
،در خلاء کامل ،کتاب، روزنامه، ساعت، تلوزیون و هم بندی، دریک سلول که طول و عرض آن به قدر جسم توست و گذر زمان در شبانه روز متوقف است بدون تماس و یا ملاقات با خانواده بازجویی های سخت و طولانی و جان فرسا توام با تهدید و ارعاب و وحشت ،تاریکی در روز و روشنایی در شب برای اختلال در خواب و آرامش .
●به خاطر دارم شبی که تا 4 نیمه شب چگونه تحت بازجویی های سخت و شدید قرار گرفتم به گونه ای که دچار بیماری جسمی شدم و با حال نزار و خراب مرا نزد پزشک با چشم بند ،دست بند ،پابند بردند که حتی پزشک معالج خود را ندیدم .
به دستور نیروهای اطلاعات و بازپرس پرونده یکایک افراد خانواده را بازداشت #غیرقانونی نمودند و منازلشان در ساعتهای نامتعارف مورد تفتیش قرار گرفت
■هرگز از خاطر نمی برم در یکی از همین تفتیش های غیر قانونی برای اعمال فشار بیشتر بر خانواده و فشار روحی مضاعف بر من مرا با همان تدابیر امنیتی که در سطور بالا به آن اشاره نمودم به منزل خواهرم بردند و زمانی که برادرم تلاش داشت بعد از 2 ماه بی خبری از وضعیت من و حضور من در سلول انفرادی در خانه های امن اطلاعات سپاه ببیند جلوی دیدگان همسر و فرزند 4 ماهه اش او را با تهدید به شلیک و گذاشتن سلاح بر پیشانی اش داخل در ماشین کردند تا مبادا برادرم به سمت من حرکت کند و او را در آغوش بگیرم
■رنجی که آن ساعت بر من وارد آمد با هیچ قلمی قابل وصف نیست.
باز پرس پرونده بنا به در خواست بازجو دستور غیر قانونی مبنی بر نگهداری طولانی مدت اینجانب در سلول انفرادی به مدت 6 ماه تا یکسال صادر نمود که با پیگیری های خانواده این زمان تحلیل یافت .در تمام ساعاتی که مورد بازجویی قرار گرفتم و بازجوهایی که روز به روز عوض می شدند و هر کدام مرا به اتهام مفسد فی الارض تهدید به اعدام میکردند و مدام خانواده ام را تحت فشارهای شدید اطلاعاتی مورد آزار روحی قرار دادند که تمام تلاششان این است که حکم اعدام مرا #قاضی مقیسه تایید کند .
من در بدترین و شدیدترین شکنجه های روحی و جان فرسا مورد بازجویی قرار گرفتم
و کاملا غیر قانونی جهت فشار بر اینجانب مادرم را چند شبانه روز در اداره ی اطلاعات نگه داشتند ،برای خواهرم پرونده سازی کردند و به خاطر همین رفتارهای غیر انسانی و غیر اخلاقی زندگی خواهر و برادرم در حال متلاشی شدن است .
در تمام مدت بازداشت ده ماهه ام فقط یک بار موفق به ملاقات با مادرم شده ام ،بیشتر مواقع یادر ممنوعیت بوده ام یا محرومیت .
♦️اگر بخواهم به سایر قابلیت ها و توانمندی هایم اشاره داشته باشم 《#رتبه ی سوم در آزمون کارشناسی ارشد در رشته ی حقوق تجارت بین الملل》 و 《#رتبه 19 آزمون کانون وکلای دادگستری از میان پنجاه هزار شرکت کننده》 را به دست آوردم .مدیر موسسات خیریه بوده و در راستای آزادی زندانیان به کودکان کار و زنان بد سرپرست فعالیت های متمرکز داشته باشم.
[ادامه در صفحه بعد👇 ]
Forwarded from پشت پرده ها
🔴《☆نامه سهیلا حجاب فعال حقوق بشر و وکیل بازداشتی دادگستری》
🔶صفحه اول:
🔹" 7 اسفند ماه گرامی داشت مقام #وکیل که خود نیز، دانش آموخته ی علم حقوق بوده و نفر 19 آزمون کانون وکلای دادگستری برای اخذ پروانه وکالت می باشم، این روز را مناسب دیدم تا در اعتراض به ادامه ی بازداشت غیر قانونی ام که قریب ده ماه ادامه پیدا کرده است و پنجمین جلسه ی دادرسی به ریاست قاضی مقیسه برگزار گردیده به افشای حقایق غم انگیز دوران بازداشتم در سلول انفرادی که درد به درد می آورد بپردازم
قبل از شروع به نگارش به پاس احترام به وکلای در بند تصمیم دارم روز وکیل را به دو تن از بانوان موثر در تاریخ معاصر ایران{#استاد گیتی پور فاضل} اولین فمنیست در تاریخ بعد از انقلاب در طول پنج دهه فعالیت مستمر و {#نسرین ستوده} استاد معلم و مسلط به حقوق شادباش بگویم و برخود می بالم که افتخار شاگردی بزرگوارانی را داشته و دارم که فریاد دادخواهی شان فراسوی زمان و مکان در گوش جهانیان طنین انداز شد .
چه بی باکانه در مقابل عرض اندام های پوشالین ستم ایستادگی کرده اند و هیبت حاکمان ستمگر را به چالش کشیده اند .
آنچه مرا وادار به نگارش کرده دادرسی عادلانه ایست که تا به امروز من و سایر #زندانیان سیاسی از ان محروم بوده ایم ،من نیز انحاء شکنجه شدم از برخورد فیزیکی بازجو تا شکنجه های شدید روحی که از آن تحت عنوان شکنجه ی سپید یاد می شود و به مراتب صدها برابر وحشتناک تر از شکنجه های جسمی است
،در خلاء کامل ،کتاب، روزنامه، ساعت، تلوزیون و هم بندی، دریک سلول که طول و عرض آن به قدر جسم توست و گذر زمان در شبانه روز متوقف است بدون تماس و یا ملاقات با خانواده بازجویی های سخت و طولانی و جان فرسا توام با تهدید و ارعاب و وحشت ،تاریکی در روز و روشنایی در شب برای اختلال در خواب و آرامش .
●به خاطر دارم شبی که تا 4 نیمه شب چگونه تحت بازجویی های سخت و شدید قرار گرفتم به گونه ای که دچار بیماری جسمی شدم و با حال نزار و خراب مرا نزد پزشک با چشم بند ،دست بند ،پابند بردند که حتی پزشک معالج خود را ندیدم .
به دستور نیروهای اطلاعات و بازپرس پرونده یکایک افراد خانواده را بازداشت #غیرقانونی نمودند و منازلشان در ساعتهای نامتعارف مورد تفتیش قرار گرفت
■هرگز از خاطر نمی برم در یکی از همین تفتیش های غیر قانونی برای اعمال فشار بیشتر بر خانواده و فشار روحی مضاعف بر من مرا با همان تدابیر امنیتی که در سطور بالا به آن اشاره نمودم به منزل خواهرم بردند و زمانی که برادرم تلاش داشت بعد از 2 ماه بی خبری از وضعیت من و حضور من در سلول انفرادی در خانه های امن اطلاعات سپاه ببیند جلوی دیدگان همسر و فرزند 4 ماهه اش او را با تهدید به شلیک و گذاشتن سلاح بر پیشانی اش داخل در ماشین کردند تا مبادا برادرم به سمت من حرکت کند و او را در آغوش بگیرم
■رنجی که آن ساعت بر من وارد آمد با هیچ قلمی قابل وصف نیست.
باز پرس پرونده بنا به در خواست بازجو دستور غیر قانونی مبنی بر نگهداری طولانی مدت اینجانب در سلول انفرادی به مدت 6 ماه تا یکسال صادر نمود که با پیگیری های خانواده این زمان تحلیل یافت .در تمام ساعاتی که مورد بازجویی قرار گرفتم و بازجوهایی که روز به روز عوض می شدند و هر کدام مرا به اتهام مفسد فی الارض تهدید به اعدام میکردند و مدام خانواده ام را تحت فشارهای شدید اطلاعاتی مورد آزار روحی قرار دادند که تمام تلاششان این است که حکم اعدام مرا #قاضی مقیسه تایید کند .
من در بدترین و شدیدترین شکنجه های روحی و جان فرسا مورد بازجویی قرار گرفتم
و کاملا غیر قانونی جهت فشار بر اینجانب مادرم را چند شبانه روز در اداره ی اطلاعات نگه داشتند ،برای خواهرم پرونده سازی کردند و به خاطر همین رفتارهای غیر انسانی و غیر اخلاقی زندگی خواهر و برادرم در حال متلاشی شدن است .
در تمام مدت بازداشت ده ماهه ام فقط یک بار موفق به ملاقات با مادرم شده ام ،بیشتر مواقع یادر ممنوعیت بوده ام یا محرومیت .
♦️اگر بخواهم به سایر قابلیت ها و توانمندی هایم اشاره داشته باشم 《#رتبه ی سوم در آزمون کارشناسی ارشد در رشته ی حقوق تجارت بین الملل》 و 《#رتبه 19 آزمون کانون وکلای دادگستری از میان پنجاه هزار شرکت کننده》 را به دست آوردم .مدیر موسسات خیریه بوده و در راستای آزادی زندانیان به کودکان کار و زنان بد سرپرست فعالیت های متمرکز داشته باشم.
[ادامه در صفحه بعد👇 ]
🔶صفحه اول:
🔹" 7 اسفند ماه گرامی داشت مقام #وکیل که خود نیز، دانش آموخته ی علم حقوق بوده و نفر 19 آزمون کانون وکلای دادگستری برای اخذ پروانه وکالت می باشم، این روز را مناسب دیدم تا در اعتراض به ادامه ی بازداشت غیر قانونی ام که قریب ده ماه ادامه پیدا کرده است و پنجمین جلسه ی دادرسی به ریاست قاضی مقیسه برگزار گردیده به افشای حقایق غم انگیز دوران بازداشتم در سلول انفرادی که درد به درد می آورد بپردازم
قبل از شروع به نگارش به پاس احترام به وکلای در بند تصمیم دارم روز وکیل را به دو تن از بانوان موثر در تاریخ معاصر ایران{#استاد گیتی پور فاضل} اولین فمنیست در تاریخ بعد از انقلاب در طول پنج دهه فعالیت مستمر و {#نسرین ستوده} استاد معلم و مسلط به حقوق شادباش بگویم و برخود می بالم که افتخار شاگردی بزرگوارانی را داشته و دارم که فریاد دادخواهی شان فراسوی زمان و مکان در گوش جهانیان طنین انداز شد .
چه بی باکانه در مقابل عرض اندام های پوشالین ستم ایستادگی کرده اند و هیبت حاکمان ستمگر را به چالش کشیده اند .
آنچه مرا وادار به نگارش کرده دادرسی عادلانه ایست که تا به امروز من و سایر #زندانیان سیاسی از ان محروم بوده ایم ،من نیز انحاء شکنجه شدم از برخورد فیزیکی بازجو تا شکنجه های شدید روحی که از آن تحت عنوان شکنجه ی سپید یاد می شود و به مراتب صدها برابر وحشتناک تر از شکنجه های جسمی است
،در خلاء کامل ،کتاب، روزنامه، ساعت، تلوزیون و هم بندی، دریک سلول که طول و عرض آن به قدر جسم توست و گذر زمان در شبانه روز متوقف است بدون تماس و یا ملاقات با خانواده بازجویی های سخت و طولانی و جان فرسا توام با تهدید و ارعاب و وحشت ،تاریکی در روز و روشنایی در شب برای اختلال در خواب و آرامش .
●به خاطر دارم شبی که تا 4 نیمه شب چگونه تحت بازجویی های سخت و شدید قرار گرفتم به گونه ای که دچار بیماری جسمی شدم و با حال نزار و خراب مرا نزد پزشک با چشم بند ،دست بند ،پابند بردند که حتی پزشک معالج خود را ندیدم .
به دستور نیروهای اطلاعات و بازپرس پرونده یکایک افراد خانواده را بازداشت #غیرقانونی نمودند و منازلشان در ساعتهای نامتعارف مورد تفتیش قرار گرفت
■هرگز از خاطر نمی برم در یکی از همین تفتیش های غیر قانونی برای اعمال فشار بیشتر بر خانواده و فشار روحی مضاعف بر من مرا با همان تدابیر امنیتی که در سطور بالا به آن اشاره نمودم به منزل خواهرم بردند و زمانی که برادرم تلاش داشت بعد از 2 ماه بی خبری از وضعیت من و حضور من در سلول انفرادی در خانه های امن اطلاعات سپاه ببیند جلوی دیدگان همسر و فرزند 4 ماهه اش او را با تهدید به شلیک و گذاشتن سلاح بر پیشانی اش داخل در ماشین کردند تا مبادا برادرم به سمت من حرکت کند و او را در آغوش بگیرم
■رنجی که آن ساعت بر من وارد آمد با هیچ قلمی قابل وصف نیست.
باز پرس پرونده بنا به در خواست بازجو دستور غیر قانونی مبنی بر نگهداری طولانی مدت اینجانب در سلول انفرادی به مدت 6 ماه تا یکسال صادر نمود که با پیگیری های خانواده این زمان تحلیل یافت .در تمام ساعاتی که مورد بازجویی قرار گرفتم و بازجوهایی که روز به روز عوض می شدند و هر کدام مرا به اتهام مفسد فی الارض تهدید به اعدام میکردند و مدام خانواده ام را تحت فشارهای شدید اطلاعاتی مورد آزار روحی قرار دادند که تمام تلاششان این است که حکم اعدام مرا #قاضی مقیسه تایید کند .
من در بدترین و شدیدترین شکنجه های روحی و جان فرسا مورد بازجویی قرار گرفتم
و کاملا غیر قانونی جهت فشار بر اینجانب مادرم را چند شبانه روز در اداره ی اطلاعات نگه داشتند ،برای خواهرم پرونده سازی کردند و به خاطر همین رفتارهای غیر انسانی و غیر اخلاقی زندگی خواهر و برادرم در حال متلاشی شدن است .
در تمام مدت بازداشت ده ماهه ام فقط یک بار موفق به ملاقات با مادرم شده ام ،بیشتر مواقع یادر ممنوعیت بوده ام یا محرومیت .
♦️اگر بخواهم به سایر قابلیت ها و توانمندی هایم اشاره داشته باشم 《#رتبه ی سوم در آزمون کارشناسی ارشد در رشته ی حقوق تجارت بین الملل》 و 《#رتبه 19 آزمون کانون وکلای دادگستری از میان پنجاه هزار شرکت کننده》 را به دست آوردم .مدیر موسسات خیریه بوده و در راستای آزادی زندانیان به کودکان کار و زنان بد سرپرست فعالیت های متمرکز داشته باشم.
[ادامه در صفحه بعد👇 ]