پخش ققنوس
2.05K subscribers
32.5K photos
221 videos
52 files
16K links
معرفی کتاب پخش ققنوس
Download Telegram
نگاه ملاحت نیکی، نویسنده، به کناب « شهرزاد چاه»

این هفته رمان «شهرزاد چاه» اثر مژده ساجدین، نشر هیلا را دوباره تورق کردم و تکه هایی را که دوست داشتم بازخوانی کردم. خواندن این رمان می تواند بسیار دلپذیر و پرکشش باشد برای کسانی می خواهند فضاهای تازه و بکری را در رمان تجربه کنند و از خواندن داستان های رئال و مطابقت نعل به نعلی آنها با واقعیت و تاریخ ... خسته شده اند. در شهرزاد چاه سیلان در حدود وهم و جادو با بافتی از جزئیات زیبا و نثری مناسب و بومی، را تجربه کردم و لذت بردم. راوی های مختلف، متن را از تک صدایی خارج کرده اند، راویانی که زیستشان از حدود واقع نمایی تا سرزمین وهم و خیال و جادو نوسان می کند. دستمریزاد به ذهن زیبا و خلاق مژده ساجدین.
#شهرزاد_چاه
#مژده_ساجدین
#هیلا
@qoqnoosp
پخش ققنوس
#نشر_هیلا #مجموعه_داستان_ژانر_به_دبیری #محمد_حسن_شهسواری #مرداد_ديوانه #رمان_فارسي #رمان_ژانر_تريلر #چاپ_اول_1396 #گروه_انتشاراتي_ققنوس #پخش_ققنوس @qoqnoosp
آدم حیرت می‌کند چقدر زندگی واقعی کلیشه‌ای‌تر و سطحی‌تر از فیلم‌هاست. به نظر من داستان‌نویس‌ها و فیلمنامه‌نویس‌ها کلی ذوق و عمق به داستان‌هایشان می‌دهند، کلی بزکشان می‌کنند تا بتوان آن‌ها را نسبت به زندگی واقعی تحمل کرد. زندگی واقعی بی رحم‌تر و خالی‌تر از هر فیلم سطحی است. خیلی زود فهمیدم وقتی پول نداری برای بیشتر مردم اصلا وجود نداری. خیلی راحت فقط وجود نداری.
#مرداد_دیوانه
#محمدحسن_شهسواری
#هیلا
@qoqnoosp
آدمی همواره به معنا نیاز دارد و معنا چون گلی وحشی و خودرو بر لبه پرتگاهی سست ماندنش به لطف روزگار بسته است.
#کاج‌ها_وارونه‌اند
#سامان_نورایی
#هیلا
@qoqnoosp
اما چطور می‌شد مردم را شناخت وقتی اغلب اوقات آدم‌ها دوست دارند آن‌طور دیده شوند که می‌خواهند نه آن‌طور که واقعا هستند؟ باید در صفحات تاریخ به عقب برگشت و سرمنشا این نقصان را پیدا کرد که از کجا آدمیزاد تصمیم گرفت هر چیزی جز خودش باشد.
#کاج‌ها_وارونه‌اند
#سامان_نورایی
#هیلا
@qoqnoosp
پخش ققنوس
#کاج‌ها_وارونه‌اند #سامان_نورایی #هیلا @qoqnoosp
... دنبال راهی بود تا با خود کنار بیاید، اما این صرفا یک روی ماجرا بود. در رویی دیگر گرگی در درون خود می‌دید که صبورانه به انتظار طعمه‌اش نشسته بود. این حیوان درنده قسمتی از وجود انکارناپذیر خودش بود که رفته‌رفته از قلمرو سایه‌ها به بیرون می‌آمد و همین او را به وحشت می‌انداخت. قسمت بیگانه‌ای از وجودش که آرام آرام با آن خو می‌گرفت و شرارت‌هایش را می‌فهمید. بهتر بود این گرگ حتی بعد از شکار نیز خاموش بماند و پک و پوزه خونینش را از دیدگان جماعت قضاوت‌کننده پنهان کند.
آدم‌ها با حرص بیگانه نیستند و زشتی‌اش را می‌شناسند، اما هیچ‌کس تاب تحمل زشتی‌های دیگری را ندارد. در این میان شرافت مسئله بزرگی است. سخت به دست می‌آید و آسان از بین می‌رود. درست به همان آسانی که لباسی سپید لکه کوچکی از آلودگی را در چشم خلق بازمی‌تاباند و اسباب سرافکندگی صاحبش می‌شود.
باید ساکت بود. تا زشتی هست باید پرده‌ها را به رویش کشید...

#کاج‌ها_وارونه‌اند
#سامان_نورایی
#هیلا
@qoqnoosp