پخش ققنوس
2.07K subscribers
31.5K photos
219 videos
52 files
15.1K links
معرفی کتاب پخش ققنوس
Download Telegram
« چرا می‌خوای بری؟ اون بیرون دنیا افتضاحه. قتل و ترور. هیشکی تو خیابون امنیت نداره. دیگه حتی نمی‌دونی باید به کی اعتماد کنی. می‌دونی آدم بدا کیان؟»
دلم می‌خواهد بروم. نمی‌خواهم گوش کنم.
« البته که نمی‌دونی. چون دیگه نمی‌تونی آدم خوبا رو از بدا تشخیص بدی. این روزا دیگه هیشکی نمی‌تونه. هیشکی. دیگه حریم شخصی هم معنا نداره. دفعه بعدی که یه تلفن دیدی گوش کن. خوب گوش کن. شاید یه صدای تیلیک شنیدی. اگه شنیدی یعنی یه نفر داره گوش می‌ده. حتی اگه نشنیدی هم احتمالا یه نفر داره گوش می‌ده.»
به چرخ‌های دوچرخه‌ام لگدی می‌زنم.
« به هیچ کس اعتماد نکن، فرمانده. اگه یه غریبه بهت نزدیک شد شناسنامه‌شو ببین. ولی دیگه حتی به شناسنامه‌ها هم نمی‌شه اعتماد کرد. این روزا می‌تونن تقلبی هر چیزی رو بسازن. پاسپورت، گواهینامه. هر چی. اگه می‌خوای بری برو، ولی مواظب باش. مواظب باش.»
از متن کتاب

#من_پنیرم
#رابرت_کورمیه
#رویا_زنده‌بودی
#آفرینگان

@qoqnoosp
خبرهای بد زود پخش می‌شوند، نیازی هم به لغت و واژه ندارند. حتی آن‌هایی هم که اریک اوون کوچولو را نمی‌شناختند می‌دانستند او مرده. سرایدار مدرسه او را لای ملافه پیچید. بدن خرد و خمیرش را همان‌طوری توی حیاط مدرسه رها کردند. کسی اجازه نداشت این نقطه عطف تاریخی را از دست بدهد یعنی روزی را که بی‌رحمی محض نژادی که انسانیت سرش نمی‌شود توانست انسانی را به ماه بفرستد.
دلم می‌خواست در آن سکوت از ته دل فریاد بزنم : چرا بین شما هیچ گرگی نیست که از ما محافظت کند؟ آموزگار. لطفا به این کلمه دقت کنید: آموزگار. قرار است آموزش بدهید، نه این‌که دانش‌آموزهایتان را آن‌قدر بزنید تا مغزشان از دهانشان درآید.

از متن کتاب
#ماه_کرمو
#سالی_گاردنر
#نسترن_ظهیری
#آفرینگان

@qoqnoosp