◾️شیرآهنکوهزنا که تو بودی...
✍ احسان محمدی
◾️انصاف نیست که آدم تا زنده است این همه رنج ببیند. #دایا_صاحب دید. روزگار لج میکند با آدمهای صبور. جام بلا بیشترش میدهد.
◾️ هم سوگوار پاپا الیاس شد، هم داغ دخترش خاله نورکه را دید که #خمپاره در آخرین سال جنگ او را از همه ما ربود، هم #مین دامادش علیمراد را از او گرفت، هم #سکته داماد جوانترش جهانگیر را از کف او دزدید و نوهها تنها شدند. کمی که دنیا آرام گرفت، مین ابوذر را هم گرفت و سکته علیمحمد ورزشکار را. دو نوه جوانش را به خاک سپرد. و لابهلای این سوگها، هشت سال جنگ را تحمل کرد و قوم و خویش از دست داد. رنجهای گفتنی، دردهای نگفتنی.
بوی اشک میداد دایا.
◾️خودش آرام گریه میکرد. مثل مادر #حسنک زنی بود سخت جگرآور. هر مصیبی که می دید «جزعی نمیکرد چنان که زنان کنند، بلکه میگریست به درد، چنان که حاضران از درد وی خون گریستند».شمرده حرف میزد. میگفت: روله! کارِ روزگاره. بنده چکار میتونه بکنه جز تحمل؟ آدم که نمیتونه با خدا کُشتی بگیره!
◾️انصاف نیست آدم این همه رنج ببیند اما روزگار این قصهها را نمیفهمد. غارتگر است. مثل گرگ میافتد به جان آدمها. چنگ میزند به خاطرات. حتی به حافظه دایا هم رحم نکرد. انگار آن همه عزیز از او گرفته بود کافیاش نبود. سالهای آخر فراموشی گرفت. چیزهایی یادش میآمد و نمیآمد.
◾️دیشب دایا صاحب آراماش گرفت. زنی که آفریده شده بود که خردمند، صبور، ساکت، شکرگزار و رنجور باشد. در روزگاری که جدال بر سر برتری زن و مرد آتشین است مادربزرگم عاقله زنی بود که مردها هم به حرفش گوش میدادند.
◾️دایا که مدرسه هم نرفته بود، قصهاش را برای ما تعریف کرد. شمرده شمرده. همراه متل و ضربالمثل.
یکییکی غم بچهها و نوهها و نتیجهها را خورد، گاهی هم که روزگار دست از آزار دادنش برمیداشت، لبخند آرامی میزد و بعد مقنعه عربیاش را شرمگین جلوی دهانش میگرفت. انگار میترسید روزگار ببیند که خندیده و مصیبت دیگری برایش بفرستد!
◾️روحت در آرامش دایا. شیرآهنکوه زنا که تو بودی.
هزار افسوس که کرونا کاری کرد که حتی نمیتوانیم برای خاکسپاریات کنار هم باشیم. نصف شب مادرم رفته توی قبر، سنگریزهها را جمع کرده، از جگر فریاد کشیده که «مادرها هر وقت بمیرند زود است».
◾️احتمالاً اگر میپرسیدم چرا روزگار این همه با تو سر جنگ داشت، با همان صدای آرامت میگفتی: روله! کارِ روزگاره. بنده چکار میتونه بکنه جز تحمل؟ آدم که نمیتونه با خدا کُشتی بگیره!
🙏 خدا مراقب شما و عزیزانتان باشد.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍ احسان محمدی
◾️انصاف نیست که آدم تا زنده است این همه رنج ببیند. #دایا_صاحب دید. روزگار لج میکند با آدمهای صبور. جام بلا بیشترش میدهد.
◾️ هم سوگوار پاپا الیاس شد، هم داغ دخترش خاله نورکه را دید که #خمپاره در آخرین سال جنگ او را از همه ما ربود، هم #مین دامادش علیمراد را از او گرفت، هم #سکته داماد جوانترش جهانگیر را از کف او دزدید و نوهها تنها شدند. کمی که دنیا آرام گرفت، مین ابوذر را هم گرفت و سکته علیمحمد ورزشکار را. دو نوه جوانش را به خاک سپرد. و لابهلای این سوگها، هشت سال جنگ را تحمل کرد و قوم و خویش از دست داد. رنجهای گفتنی، دردهای نگفتنی.
بوی اشک میداد دایا.
◾️خودش آرام گریه میکرد. مثل مادر #حسنک زنی بود سخت جگرآور. هر مصیبی که می دید «جزعی نمیکرد چنان که زنان کنند، بلکه میگریست به درد، چنان که حاضران از درد وی خون گریستند».شمرده حرف میزد. میگفت: روله! کارِ روزگاره. بنده چکار میتونه بکنه جز تحمل؟ آدم که نمیتونه با خدا کُشتی بگیره!
◾️انصاف نیست آدم این همه رنج ببیند اما روزگار این قصهها را نمیفهمد. غارتگر است. مثل گرگ میافتد به جان آدمها. چنگ میزند به خاطرات. حتی به حافظه دایا هم رحم نکرد. انگار آن همه عزیز از او گرفته بود کافیاش نبود. سالهای آخر فراموشی گرفت. چیزهایی یادش میآمد و نمیآمد.
◾️دیشب دایا صاحب آراماش گرفت. زنی که آفریده شده بود که خردمند، صبور، ساکت، شکرگزار و رنجور باشد. در روزگاری که جدال بر سر برتری زن و مرد آتشین است مادربزرگم عاقله زنی بود که مردها هم به حرفش گوش میدادند.
◾️دایا که مدرسه هم نرفته بود، قصهاش را برای ما تعریف کرد. شمرده شمرده. همراه متل و ضربالمثل.
یکییکی غم بچهها و نوهها و نتیجهها را خورد، گاهی هم که روزگار دست از آزار دادنش برمیداشت، لبخند آرامی میزد و بعد مقنعه عربیاش را شرمگین جلوی دهانش میگرفت. انگار میترسید روزگار ببیند که خندیده و مصیبت دیگری برایش بفرستد!
◾️روحت در آرامش دایا. شیرآهنکوه زنا که تو بودی.
هزار افسوس که کرونا کاری کرد که حتی نمیتوانیم برای خاکسپاریات کنار هم باشیم. نصف شب مادرم رفته توی قبر، سنگریزهها را جمع کرده، از جگر فریاد کشیده که «مادرها هر وقت بمیرند زود است».
◾️احتمالاً اگر میپرسیدم چرا روزگار این همه با تو سر جنگ داشت، با همان صدای آرامت میگفتی: روله! کارِ روزگاره. بنده چکار میتونه بکنه جز تحمل؟ آدم که نمیتونه با خدا کُشتی بگیره!
🙏 خدا مراقب شما و عزیزانتان باشد.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✅ #زندگی_امن_در_کنار_میدان_مین
✍ #اجلال_قوامی:
زندگی امن در کنار میدان مین عنوان کتابی است از عیسا بازیار نویسنده و تلاش گر حقوق بشر. این کتاب در دو بخش توصیه های ایمنی برای حفاظت از کودکان و بزرگسالان از خطر مین و بخش دوم راهنمای حقوقی برای قربانیان مین است. این کتاب توسط نشر مهری در لندن چاپ و به زودی روانهی کتاب فروشی های معتبر می شود. تعداد محدودی از این کتاب در منطقهی هورامان توزیع شده است.
پنج استان: کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه، ایلام و خوزستان آلوده به مین های باقی مانده از دوران جنگ است. فقدان آموزش نسبت به خطرات مین موجب افزایش آمار قربانیان به ویژه کودکان شده است. با گذشت سه دهه از پایان جنگ تاکنون اقدام جدی و موثری برای جمع آوری مین ها و ایمن سازی مناطق آلوده صورت نگرفته است و ترس از مین همواره در میان مردم این مناطق وجود دارد.
#مین
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍ #اجلال_قوامی:
زندگی امن در کنار میدان مین عنوان کتابی است از عیسا بازیار نویسنده و تلاش گر حقوق بشر. این کتاب در دو بخش توصیه های ایمنی برای حفاظت از کودکان و بزرگسالان از خطر مین و بخش دوم راهنمای حقوقی برای قربانیان مین است. این کتاب توسط نشر مهری در لندن چاپ و به زودی روانهی کتاب فروشی های معتبر می شود. تعداد محدودی از این کتاب در منطقهی هورامان توزیع شده است.
پنج استان: کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه، ایلام و خوزستان آلوده به مین های باقی مانده از دوران جنگ است. فقدان آموزش نسبت به خطرات مین موجب افزایش آمار قربانیان به ویژه کودکان شده است. با گذشت سه دهه از پایان جنگ تاکنون اقدام جدی و موثری برای جمع آوری مین ها و ایمن سازی مناطق آلوده صورت نگرفته است و ترس از مین همواره در میان مردم این مناطق وجود دارد.
#مین
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat