📢 دروغ فضاحت بار احمدینژاد در مورد میرحسین موسوی / دروغ ممنوع
✍ داوود حشمتی /#یادداشت
محمود احمدینژاد که تا پیش از این سعی میکرد خودش را از وقایع 88 کنار بکشد بار دیگر به تنظیمات کارخانه خود بازگشته و در مصاحبه اخیر هم خس و خاشاک را بیان میکند و هم ادعایی را مطرح میکنند که دقیقا 180 درجه برعکس واقعیت است.
◀️ در فاصله سالهای بعد از ریاست جمهوری اش و خصوصا در سال 96 که سعی میکرد بار دیگر خود (یا بدیلش بقایی) را کاندیدای ریاست جمهوری کند، حرفهایش در مورد وقایع 88 یک ترجیع بند کلی داشت. هر کجا که از او سئوال میشد چرا فلان کار، جنایت و سرکوب انجام شده میگفت: «مگر آنجا دست دولت بود؟» او نه مسئولیت وزارت اطلاعاتش را میپذیرفت و نه مسئولیت برخوردهای با مردم در کف خیابان را. حتی مسئولیت نیروی انتظامی که زیرمجموعه وزارت کشور محبوبش صادق محصولی فعالیت کرده و خروجی آن کهریزک بود، را هم نپذیرفته، میگفت: «مگر نیروی انتظامی دست دولت بود؟» حالا او بازگشته و ردای گذشته را دوباره پوشیده است. اساسا هم مصاحبه را با وقایع 88 آغاز میکند. در مورد اینکه چرا او بار دیگر وارد چنین فازی شده دو تحلیل روشن وجود دارد که بعدها باید به تفصیل در مورد آن نوشت. اما اجمالا به این دو نکته میشود اشاره کرد.
1⃣ درگذشت استاد شجریان به عنوان نماد هنری تقابل با دستگاه دروغ احمدینژاد و توجهات مردم به استاد شجریان این روزها آنها را به شدت بهم ریخته است و متوجه پتانسل موجود در این جنبش شدند. از همین رو حملات از سوی آنها و «سفارش دهندگان» با دستپاچگی آغاز شد. (بررسی فیلم نشان میدهد که حتی در تدوین نیز عجله شده و برایشان سرعت انتشار از هرچیزی مهمتر بوده است)
2⃣ مدل سیاست ورزی تکراری احمدینژاد این است که اولا تلاش میکند خود را به جریانهای غالب بچسباند دوما هویت خود را در ضدیت با دیگری تعریف کند. او در دوره ای که میخواست مشایی را به یک گفتمان تبدیل کند، هویت سازی ایجابی را با گفتمان بهار دنبال کرد، که شکست سنگینی خورد. همان زمان بود که ناامید از جریان راست برای پیوند با اصلاحات تلاش کرد و مشایی به سیدمحمد خاتمی نامهای نوشت که به درستی پاسخی دریافت نکرد. حالا اما احمدی نژادیسیم به تنظیم کارخانه و به راهی که در سیاست بلد بود بازگشته است. او نیاز به یک «مخالف» دارد تا خود را در مخالفت با «آنها» تعریف کند. هاشمی از دنیا رفته و برادران لاریجانی نیز قدرت سابق را ندارند. جرات مخالفت با سیستم را هم دیگر از دست داده. لذا با توجه به بند اول، او بار دیگر ناچار شده تا با حمله به اصلاحات خود را تعریف کند. آنها همچنین تصور میکنند با این مدل میتوانند گذشته را برای نظام جبران کنند و وقایع «خانه نشینی» و «پشت بلندگو» را جبران کرده باشند.
🔹دروغ احمدینژاد درباره میرحسین موسوی
◀️ احمدینژاد در مورد انتخابات 88 دو نکته بسیار مهم میگوید. اول اینکه فاش میکند نگاه همه این بود که او انتخابات را باخته است. او میگوید: «آنها به من میگفتند تمام شده، تو دیگر باختهای، بیا و حرف نزن!» این جمله ای است که درون اتاقش نیز نزدیکانش به او می گویند. اما مهمتر از آن جمله ای است که در مورد تجدید انتخابات بیان کرده است: «گفتند انتخابات تجدید شود، بدون حضور احمدینژاد که این دیگر اوج فضاحت است!»
🔹چه کسی این حرف را زده است؟ گوینده این حرف کیست؟ این بحث کاملا روشن و با سابقه مشخص است و احمدینژاد تعمدا آن را 180 درجه برعکس کرده است.
◀️ دی ماه سال 97 کلیپی در مورد وقایع 88 از سخنان رهبری منتشر شد که برای اولین بار میرحسین موسوی از حصر به آن واکنش نشان داد و خواستار انتشار «متن کامل گفتگوی میان خود و رهبری» در روز 30 تیر سال 1388 شده بود.
در ادامه این بحث اردشیر امیرارجمند مشاور ارشد میرحسین موسوی توضیح داد که مهندس موسوی در آن دیدار خواستار ابطال انتخابات شده بود و تاکید کرده بود: «اگر هم مساله من هستم دیگر در انتخابات شرکت نخواهم کرد.»
این دقیقا خلاف جمله ای است که احمدینژاد گفته است. نجابت میرحسین موسوی این بود که حاضر شده بود حتی بار دیگر در انتخابات شرکت نکند. اما احمدینژاد آن را به دروغ 180 درجه تغییر داده و آن را «فضاحت» جدیدی به نام خود ثبت می کند.
◀️ از خرداد 88 بیش از 11 سال میگذرد و آنها که آن سال مدرسه نرفته بودند امسال قرار است به دانشگاه بروند. بسیاری شاید به یاد نیاورند. در آن روزها یک شعار و پلاکارد بیش از همه میان مردم دست به دست و دهان به دهان میگشت. پلاکاردی که روی آن نوشته شده بود: «دروغ ممنوع» گویی قرار است این شعار در مورد احمدینژاد هرگز از یاد نرود.
_
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍ داوود حشمتی /#یادداشت
محمود احمدینژاد که تا پیش از این سعی میکرد خودش را از وقایع 88 کنار بکشد بار دیگر به تنظیمات کارخانه خود بازگشته و در مصاحبه اخیر هم خس و خاشاک را بیان میکند و هم ادعایی را مطرح میکنند که دقیقا 180 درجه برعکس واقعیت است.
◀️ در فاصله سالهای بعد از ریاست جمهوری اش و خصوصا در سال 96 که سعی میکرد بار دیگر خود (یا بدیلش بقایی) را کاندیدای ریاست جمهوری کند، حرفهایش در مورد وقایع 88 یک ترجیع بند کلی داشت. هر کجا که از او سئوال میشد چرا فلان کار، جنایت و سرکوب انجام شده میگفت: «مگر آنجا دست دولت بود؟» او نه مسئولیت وزارت اطلاعاتش را میپذیرفت و نه مسئولیت برخوردهای با مردم در کف خیابان را. حتی مسئولیت نیروی انتظامی که زیرمجموعه وزارت کشور محبوبش صادق محصولی فعالیت کرده و خروجی آن کهریزک بود، را هم نپذیرفته، میگفت: «مگر نیروی انتظامی دست دولت بود؟» حالا او بازگشته و ردای گذشته را دوباره پوشیده است. اساسا هم مصاحبه را با وقایع 88 آغاز میکند. در مورد اینکه چرا او بار دیگر وارد چنین فازی شده دو تحلیل روشن وجود دارد که بعدها باید به تفصیل در مورد آن نوشت. اما اجمالا به این دو نکته میشود اشاره کرد.
1⃣ درگذشت استاد شجریان به عنوان نماد هنری تقابل با دستگاه دروغ احمدینژاد و توجهات مردم به استاد شجریان این روزها آنها را به شدت بهم ریخته است و متوجه پتانسل موجود در این جنبش شدند. از همین رو حملات از سوی آنها و «سفارش دهندگان» با دستپاچگی آغاز شد. (بررسی فیلم نشان میدهد که حتی در تدوین نیز عجله شده و برایشان سرعت انتشار از هرچیزی مهمتر بوده است)
2⃣ مدل سیاست ورزی تکراری احمدینژاد این است که اولا تلاش میکند خود را به جریانهای غالب بچسباند دوما هویت خود را در ضدیت با دیگری تعریف کند. او در دوره ای که میخواست مشایی را به یک گفتمان تبدیل کند، هویت سازی ایجابی را با گفتمان بهار دنبال کرد، که شکست سنگینی خورد. همان زمان بود که ناامید از جریان راست برای پیوند با اصلاحات تلاش کرد و مشایی به سیدمحمد خاتمی نامهای نوشت که به درستی پاسخی دریافت نکرد. حالا اما احمدی نژادیسیم به تنظیم کارخانه و به راهی که در سیاست بلد بود بازگشته است. او نیاز به یک «مخالف» دارد تا خود را در مخالفت با «آنها» تعریف کند. هاشمی از دنیا رفته و برادران لاریجانی نیز قدرت سابق را ندارند. جرات مخالفت با سیستم را هم دیگر از دست داده. لذا با توجه به بند اول، او بار دیگر ناچار شده تا با حمله به اصلاحات خود را تعریف کند. آنها همچنین تصور میکنند با این مدل میتوانند گذشته را برای نظام جبران کنند و وقایع «خانه نشینی» و «پشت بلندگو» را جبران کرده باشند.
🔹دروغ احمدینژاد درباره میرحسین موسوی
◀️ احمدینژاد در مورد انتخابات 88 دو نکته بسیار مهم میگوید. اول اینکه فاش میکند نگاه همه این بود که او انتخابات را باخته است. او میگوید: «آنها به من میگفتند تمام شده، تو دیگر باختهای، بیا و حرف نزن!» این جمله ای است که درون اتاقش نیز نزدیکانش به او می گویند. اما مهمتر از آن جمله ای است که در مورد تجدید انتخابات بیان کرده است: «گفتند انتخابات تجدید شود، بدون حضور احمدینژاد که این دیگر اوج فضاحت است!»
🔹چه کسی این حرف را زده است؟ گوینده این حرف کیست؟ این بحث کاملا روشن و با سابقه مشخص است و احمدینژاد تعمدا آن را 180 درجه برعکس کرده است.
◀️ دی ماه سال 97 کلیپی در مورد وقایع 88 از سخنان رهبری منتشر شد که برای اولین بار میرحسین موسوی از حصر به آن واکنش نشان داد و خواستار انتشار «متن کامل گفتگوی میان خود و رهبری» در روز 30 تیر سال 1388 شده بود.
در ادامه این بحث اردشیر امیرارجمند مشاور ارشد میرحسین موسوی توضیح داد که مهندس موسوی در آن دیدار خواستار ابطال انتخابات شده بود و تاکید کرده بود: «اگر هم مساله من هستم دیگر در انتخابات شرکت نخواهم کرد.»
این دقیقا خلاف جمله ای است که احمدینژاد گفته است. نجابت میرحسین موسوی این بود که حاضر شده بود حتی بار دیگر در انتخابات شرکت نکند. اما احمدینژاد آن را به دروغ 180 درجه تغییر داده و آن را «فضاحت» جدیدی به نام خود ثبت می کند.
◀️ از خرداد 88 بیش از 11 سال میگذرد و آنها که آن سال مدرسه نرفته بودند امسال قرار است به دانشگاه بروند. بسیاری شاید به یاد نیاورند. در آن روزها یک شعار و پلاکارد بیش از همه میان مردم دست به دست و دهان به دهان میگشت. پلاکاردی که روی آن نوشته شده بود: «دروغ ممنوع» گویی قرار است این شعار در مورد احمدینژاد هرگز از یاد نرود.
_
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#یادداشت_روز
💢آیا پیروزی ترامپ و افزایش قیمت دلار موجب اصلاحات یا تغییر نظام ایران میشود؟
✍ اسفندیار خدایی
🔹برخی فعالان سیاسی از کاهش ارزش ریال خوشحالند و گمان میکنند بالا رفتن قیمت دلار، حکومت را مجبور به اصلاحات اساسی در سیاست خارجی و شاید سیاست داخلی میکند. مخالفان نظام هم بالا رفتن قیمت دلار را حتی موجب سقوط نظام میدانند.
🔹این دو گروه، مشتاقانه از پیروزی ترامپ در انتخابات استقبال میکنند و پیشبینی می کنند که با پیروزی ترامپ، دلار پنجاه هزار تومانی، کار را یکسره میکند.
🔹شخص ترامپ نیز بارها ادعا کرده که با پیروزی او، حکومت ایران آنچنان تحت فشار قرار خواهد گرفت که در اولین روزهای پس از پیروزی او، مجبور به مذاکره و پذیرش شرایط آمریکا از جمله در قضیه هستهای و موشکی و سیاستهای منطقهای بخصوص در فلسطین و سوریه میشود.
🔹تجربه ده سال اخیر نشان داده است که این فرض از اساس، درست نیست. یعنی کاهش ارزش ریال، جمهوری اسلامی را مجبور به پذیرش اصلاحات اساسی در سیاست خارجی یا داخلی نمیکند و موجب سقوط نظام هم نمیشود. دلار حدود هزار تومانی دوره احمدی نژاد (سال 89)، اکنون درسال 99 (ظرف ده سال) به 32 هزار تومان افزایش یافته است، یعنی سی برابر شده است، ولی آیا منجر به تغییرات اساسی در سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی گردیده است؟
🔹اکنون اگر ارزش دلار دو برابر شود و مثلاً به هفتاد هزار تومان و یا حتی صد هزار تومان و بیشتر هم برسد، لزوماً هیچ اتفاق خاصی متصور نیست، مگر آنکه در ساختار قدرت سیاسی از بالا، و یا فرهنگ سیاسی از پایین، در کشور تغییرات عمیقی رخ دهد.
🔹در سیاست و حکومت، بحث قدرت مطرح است و با حرف و شعار و پیشبینی و آرزو، هیچ خواسته سیاسی محقق نمیشود. آنان که مدعی هستند بالا رفتن قیمت دلار و یا حاکمیت مجدد ترامپ موجب اصلاحات اساسی و یا سقوط نظام می شود باید پاسخ بدهند که چگونه به این نتیجه رسیدهاند؟ بله، دولت ترامپ در دوره دوم، همچنان سیاست فشار حداکثری را ادامه خواهد داد، اما افزایش قیمت دلار چگونه منجر به اصلاحات و یا سقوط نظام خواهد شد؟ چه نیرویی از داخل یا خارج وجود دارد که چنان قدرتی داشته باشد که حکومت را مجبور به اصلاحات اساسی در سیاست داخلی و خارجی کند.
🔹در داخل کشور چنان نیروی سازمانیافته و قدرتمندی قطعاً وجود ندارد. لابد چشمها به خارج کشور یعنی دولت ترامپ و متحدانش یعنی اسرائیل و عربستان دوخته میشود.
🔹امروزه دولتهای خارجی حتی اگر با هم متحد باشند هم نمیتوانند حکومت یک کشور را تغییر دهند. حکومت سوریه یک مثال، ونزوئلا هم مثال دیگر. حتی اسرائیل، آمریکا و اروپا از پس حزبالله لبنان و یا حماس هم بر نمیآیند. بخصوص در زمینه تقابل با جمهوری اسلامی، چنان اتحادی دیده نمیشود و اتفاقاً با خروج آمریکا از برجام، این اتحاد شدنی نیست. بلکه این آمریکاست که از نظر منطق بینالملل، تنهاست و دولت خسته ترامپ در دور دوم، چنان توانی ندارد.
🔹به فرض حمله هوایی و نابودسازی زیرساختهای اقتصادی، ارتباطی و برخی اهداف نظامی و هستهای، و لابد پذیرش تبعات قاعدتاً سنگین آن، دولت آمریکا با چه منطقی و با چه قدرتی به ایران حمله زمینی خواهد کرد؟ چنان جنگ پرهزینه، چه فایده ای برای آمریکا خواهد داشت؟ و آیا زمینه پذیرش در داخل ایران فراهم خواهد بود؟ یعنی آیا مردم ایران به دولت ترامپ و حامیان صهیونیستی و عربستانی او اعتماد خواهند کرد؟
🔹پیروزی ترامپ و بالا رفتن قیمت دلار قطعاً موجب فقیرتر شدن ما مردم مظلوم ایران میشود. اما تحریمها و فشارها و تهدیدهای آمریکا برای ایجاد اصلاحات در سیاست داخلی و خارجی ایران کافی نیست.
🔹نارضایتی مردم و اعتراضات خیابانی در شرایطی که منطق حکومت جمهوری اسلامی قابل پذیرش تر از منطق دولت ترامپ و حامیان او در منطقه باشد تهدیدی متوجه بقای نظام ایجاد نخواهد کرد. تحقق اصلاحات در سیاست خارجی و داخلی ایران منوط به تحولاتی در سپهر سیاسی کشور و ساختار سیاسی حکومت است. چنان اصلاحاتی با سی برابر شدن قیمت دلار در ده سال گذشته محقق نشده است، با سه برابر شدن ارزش دلار هم محقق نخواهد شد و دل بستن به پیروزی ترامپ و افزایش قیمت دلار تا صد هزار تومان هم محقق نخواهد شد
🔹اتفاقاً پیروزی جو بایدن و بازگشت آمریکا به برجام، موجب ورود جمهوری اسلامی به جامعه بینالملل میشود و فشارهای داخلی و خارجی برای اصلاحات را مضاعف میگرداند و موجب رفتار عاقلانهتر و غیرایدئولوژیکتر حکومت میشود
🔹بهبود اوضاع اقتصادی کشور و رشد طبقه متوسط به عنوان موتور محرکه دموکراسی، موجب افزایش مشارکت مردم و رفتار خردمندانهتر مردم و حکومت میشود. اما مردمی که تحت فشار معیشت باشند، و همت آنها سیر کردن شکم و پرداخت اجاره خانه باشد کمتر بدنبال اصلاحات و مشارکت سیاسی خواهند بود و حکومت تحت فشار نیز رفتار غیرعقلانیتری خواهد داشت
@sedayeslahat
💢آیا پیروزی ترامپ و افزایش قیمت دلار موجب اصلاحات یا تغییر نظام ایران میشود؟
✍ اسفندیار خدایی
🔹برخی فعالان سیاسی از کاهش ارزش ریال خوشحالند و گمان میکنند بالا رفتن قیمت دلار، حکومت را مجبور به اصلاحات اساسی در سیاست خارجی و شاید سیاست داخلی میکند. مخالفان نظام هم بالا رفتن قیمت دلار را حتی موجب سقوط نظام میدانند.
🔹این دو گروه، مشتاقانه از پیروزی ترامپ در انتخابات استقبال میکنند و پیشبینی می کنند که با پیروزی ترامپ، دلار پنجاه هزار تومانی، کار را یکسره میکند.
🔹شخص ترامپ نیز بارها ادعا کرده که با پیروزی او، حکومت ایران آنچنان تحت فشار قرار خواهد گرفت که در اولین روزهای پس از پیروزی او، مجبور به مذاکره و پذیرش شرایط آمریکا از جمله در قضیه هستهای و موشکی و سیاستهای منطقهای بخصوص در فلسطین و سوریه میشود.
🔹تجربه ده سال اخیر نشان داده است که این فرض از اساس، درست نیست. یعنی کاهش ارزش ریال، جمهوری اسلامی را مجبور به پذیرش اصلاحات اساسی در سیاست خارجی یا داخلی نمیکند و موجب سقوط نظام هم نمیشود. دلار حدود هزار تومانی دوره احمدی نژاد (سال 89)، اکنون درسال 99 (ظرف ده سال) به 32 هزار تومان افزایش یافته است، یعنی سی برابر شده است، ولی آیا منجر به تغییرات اساسی در سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی گردیده است؟
🔹اکنون اگر ارزش دلار دو برابر شود و مثلاً به هفتاد هزار تومان و یا حتی صد هزار تومان و بیشتر هم برسد، لزوماً هیچ اتفاق خاصی متصور نیست، مگر آنکه در ساختار قدرت سیاسی از بالا، و یا فرهنگ سیاسی از پایین، در کشور تغییرات عمیقی رخ دهد.
🔹در سیاست و حکومت، بحث قدرت مطرح است و با حرف و شعار و پیشبینی و آرزو، هیچ خواسته سیاسی محقق نمیشود. آنان که مدعی هستند بالا رفتن قیمت دلار و یا حاکمیت مجدد ترامپ موجب اصلاحات اساسی و یا سقوط نظام می شود باید پاسخ بدهند که چگونه به این نتیجه رسیدهاند؟ بله، دولت ترامپ در دوره دوم، همچنان سیاست فشار حداکثری را ادامه خواهد داد، اما افزایش قیمت دلار چگونه منجر به اصلاحات و یا سقوط نظام خواهد شد؟ چه نیرویی از داخل یا خارج وجود دارد که چنان قدرتی داشته باشد که حکومت را مجبور به اصلاحات اساسی در سیاست داخلی و خارجی کند.
🔹در داخل کشور چنان نیروی سازمانیافته و قدرتمندی قطعاً وجود ندارد. لابد چشمها به خارج کشور یعنی دولت ترامپ و متحدانش یعنی اسرائیل و عربستان دوخته میشود.
🔹امروزه دولتهای خارجی حتی اگر با هم متحد باشند هم نمیتوانند حکومت یک کشور را تغییر دهند. حکومت سوریه یک مثال، ونزوئلا هم مثال دیگر. حتی اسرائیل، آمریکا و اروپا از پس حزبالله لبنان و یا حماس هم بر نمیآیند. بخصوص در زمینه تقابل با جمهوری اسلامی، چنان اتحادی دیده نمیشود و اتفاقاً با خروج آمریکا از برجام، این اتحاد شدنی نیست. بلکه این آمریکاست که از نظر منطق بینالملل، تنهاست و دولت خسته ترامپ در دور دوم، چنان توانی ندارد.
🔹به فرض حمله هوایی و نابودسازی زیرساختهای اقتصادی، ارتباطی و برخی اهداف نظامی و هستهای، و لابد پذیرش تبعات قاعدتاً سنگین آن، دولت آمریکا با چه منطقی و با چه قدرتی به ایران حمله زمینی خواهد کرد؟ چنان جنگ پرهزینه، چه فایده ای برای آمریکا خواهد داشت؟ و آیا زمینه پذیرش در داخل ایران فراهم خواهد بود؟ یعنی آیا مردم ایران به دولت ترامپ و حامیان صهیونیستی و عربستانی او اعتماد خواهند کرد؟
🔹پیروزی ترامپ و بالا رفتن قیمت دلار قطعاً موجب فقیرتر شدن ما مردم مظلوم ایران میشود. اما تحریمها و فشارها و تهدیدهای آمریکا برای ایجاد اصلاحات در سیاست داخلی و خارجی ایران کافی نیست.
🔹نارضایتی مردم و اعتراضات خیابانی در شرایطی که منطق حکومت جمهوری اسلامی قابل پذیرش تر از منطق دولت ترامپ و حامیان او در منطقه باشد تهدیدی متوجه بقای نظام ایجاد نخواهد کرد. تحقق اصلاحات در سیاست خارجی و داخلی ایران منوط به تحولاتی در سپهر سیاسی کشور و ساختار سیاسی حکومت است. چنان اصلاحاتی با سی برابر شدن قیمت دلار در ده سال گذشته محقق نشده است، با سه برابر شدن ارزش دلار هم محقق نخواهد شد و دل بستن به پیروزی ترامپ و افزایش قیمت دلار تا صد هزار تومان هم محقق نخواهد شد
🔹اتفاقاً پیروزی جو بایدن و بازگشت آمریکا به برجام، موجب ورود جمهوری اسلامی به جامعه بینالملل میشود و فشارهای داخلی و خارجی برای اصلاحات را مضاعف میگرداند و موجب رفتار عاقلانهتر و غیرایدئولوژیکتر حکومت میشود
🔹بهبود اوضاع اقتصادی کشور و رشد طبقه متوسط به عنوان موتور محرکه دموکراسی، موجب افزایش مشارکت مردم و رفتار خردمندانهتر مردم و حکومت میشود. اما مردمی که تحت فشار معیشت باشند، و همت آنها سیر کردن شکم و پرداخت اجاره خانه باشد کمتر بدنبال اصلاحات و مشارکت سیاسی خواهند بود و حکومت تحت فشار نیز رفتار غیرعقلانیتری خواهد داشت
@sedayeslahat