"صدای ملّت"
7.96K subscribers
142K photos
69.2K videos
162 files
4.23K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
#یادداشت_روز


📝ابهام سیاست‌های واگذاری در بورس

✍🏻دکتر موسی غنی نژاد؛ اقتصاددان

💬 تقریبا تمام اهداف سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی -که هدف اصلی آن غیر‌دولتی کردن اقتصاد ایران به‌منظور بالا بردن کارآیی بنگاه‌های تولیدی، رشد شتابان اقتصادی و افزایش ثروت و رفاه مردم بود-، ناکام مانده و در عمل و به‌طور ناخواسته معضلات دیگری را هم ایجاد کرده است.

💬متولیان امر «خصوصی‌سازی» ظاهرا دوباره به فکر ادامه همان سیاست‌ها به‌صورتی دیگر افتاده‌اند. فروش اخیر ۱۰ درصد سهام «شستا» در بورس و مصاحبه رئیس سازمان خصوصی‌سازی درباره واگذاری سهام شرکت‌های دولتی در قالب صندوق‌های سرمایه‌گذاری وجه دیگری از قلب مفاهیمی چون «غیردولتی کردن اقتصاد» و «خصوصی‌سازی» را به نمایش گذاشته است.

💬واقعا هدف از این واگذاری‌ها چیست؟ در خوش‌بینانه‌ترین حالت که قدری ساده‌لوحانه هم به‌نظر می‌رسد، می‌توان گفت هدف از این واگذاری‌ها، علاوه‌بر مردمی کردن بخشی از مالکیت (سهام)، شفاف‌سازی و پاسخگو کردن مدیران بنگاه‌های وابسته به دولت و بنگاه‌های شبه‌دولتی (خصولتی) است. اما مردمی کردن بخشی از مالکیت (سهام) این بنگاه‌ها شوخی خنکی بیش نیست.

💬اما سناریوی بدبینانه که به‌نظر می‌رسد به حقیقت نزدیک‌تر باشد این است که دولت که در حال حاضر در شرایط دشوار اقتصادی و مضیقه نقدینگی است با این واگذاری‌ها می‌خواهد برای بخشی از این مشکل چاره‌جویی کند و شاید از آن بدتر با ایجاد «سپر انسانی» قصد حمایت از بنگاه‌هایی را دارد که از منابع یارانه‌ای دولتی(ملی) هنگفتی استفاده می‌کنند.

💬اگر دولت با کسری بودجه مواجه است و نیاز به نقدینگی در کوتاه‌مدت دارد، بهترین و کم‌هزینه‌ترین روش از لحاظ مصلحت ملی و غیر‌تورمی بودن، استقراض مستقیم از مردم است.

💬در نهایت باید اذعان کرد اگر واگذاری‌ها به شیوه حرفه‌ای و اصولی نباشد ضربه مهلک دیگری بر سرمایه اجتماعی است و نباید این‌گونه واگذاری‌ها را به پای آزادسازی اقتصادی گذاشت.


#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
#یادداشت_روز

💢موج سهمگین سوم کرونا

✍🏼دکتر مصطفی جلالی‌فخر

🔹از دیشبِ خیلی سخت، به صبحی خشمگین و غمگین رسیده‌ام. موج سوم کرونا، چنان سهمگین آغاز شده که می‌ترسم به سونامی بدل شود. بی‌تدبیری توامان مسئولین و مردم باعث همنشینی با احتمال فاجعه شده است.

🔷مطابق پیش‌بینی‌، سفرهای تعطیلات و تجمعات محرم و بازگشایی مدارس، در یک هم‌افزایی تلخ به چنین نتیجه‌ای منجر شدند.

🔹دیشب از در و دیوار بیمارستان، کرونا می‌بارید. اورژانس تنفسی شبیه مجالس ترحیم مشاهیر شده بود؛ و با فواصل کوتاهی، پر و خالی می‌شد. خیلی زود تمام‌ تخت‌ها اشغال شدند و از ساعت دو بامداد، دیگر ظرفیت پذیرش نداشتیم. بیماران بدحال زیاد شده‌اند و کرونا با اشکال متنوعی، شهرمان را شخم می‌زند. مسئول آزمایشگاه گفت موارد مثبت به شدت زیاد شده است و در طول شش ماه گذشته سابقه نداشته. دکتر طبرسی از احتمال مخوف روزی ششصد کشته سخن گفته است. کادر درمان بریده‌اند. نیروی مقتدری برای مهار کرونا وجود ندارد. عنوان «با اجرای پروتکل‌» به پاشنه‌ی آشیلی بدل شده که بیشتر شبیه مجوز معکوس است.

🔹پست‌فطرت‌هایی که کرونا را کم اهمیت جلوه داده‌اند، همچنان آزادند و بدون محدودیت و محاکمه، به یاوه‌گویی ادامه می‌دهند. مردم دچار واکنش انکار شده‌اند و حاضر به پذیرش احتمال کرونا نیستند و علائم خود را قاطعانه، سرماخوردگی و حساسیت و سینوزیت می‌پندارند. مثل بیمار دیشبی که با ایست قلبی تنفسی و لوله‌گذاری‌شده به بیمارستان آورده شد، با سی‌تی‌ ریه‌ایی که شبیه شیون بود، درست دو روز پس از یک سرماخوردگی ساده. این در حالی ست که ادارات، در حال لغو همین مراعات نیم‌بند هستند.

🔷مذهبیون افراطی که دین را در مقابل عقلانیت قرار داده‌اند، حرف از تجمعات خودجوش اربعین می‌زنند. سفرها همچنان برقرار است. مدارس پرشماری حاضر به آموزش مجازی نیستند و بچه‌ها را مجبور به حضور کرده‌اند. مغازه‌ها و پاساژها بدون هیچ نظارتی، تره هم برای پروتکل‌ها خرد نمی‌کنند. شهر شبیه کابوسی شده که میلیون‌ها آدم‌ را در دشتی مین‌گذاری شده رها کرده‌اند؛ و هر کسی می‌تواند قربانی بعدی باشد.

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
#یادداشت_روز

💢حجاب واجب شرعی است اما اجباری نیست.

✍️ حجت‌الاسلام سیدعباس قائم‎مقامی

🔹روحانیت باید بپذیرد که وقتی ادعا می‌کند لباسش لباس پیامبر است، یعنی معیارش را یک معیار کامل قرار داده و همین را به‌مثابه معیار نقد دست مردم می‌دهد. کسی که غنیمت می‌برد باید غرامت هم بپردازد. شما وقتی که این لباس را منتسب به انسان کامل می‌کنید، تلویحا این را به مخاطب‌تان گفته‌اید که معیار نقدتان هم باید کامل باشد و من را با آن کامل باید بسنجید.

🔹اگر روحانیت در حکومت وارد شود و تبدیل به سخنگوی قدرت گردد و از وجه آمریت با مردم سخن بگوید، بدون تردید اولین اتفاقی که می‌افتد، این است که بین موجودیت فعلی خودش با گذشته تاریخی‌اش انقطاع حاصل می‌شود. این همان خطری است که امروز روحانیت را تهدید می‌کند.

🔹قدرت هرگز مقدس نیست. قدرت باید تحت تدبیر و مهارشده باشد، می‌تواند تحت تاثیر امر مقدس قرار بگیرد اما هرگز نمی‌تواند خودش مقدس باشد.

🔹مشکل از برخی حواشی قدرت است. حواشی قدرت برای این که به خودشان اعتبار ببخشند، ناگزیر از این هستند که قدرت را تقدیس کنند تا شمول این تقدیس، آن‌ها را هم در بر بگیرد؛ و امان از این حواشی.

🔹این که گاهی از تریبون‌هایی «اخلاق حکومتی» یعنی اخلاق معطوف به قدرت و برآمده از سیاست، تئوریزه شود و تقدم سیاست بر اخلاق را به دین و آموزه‌های دینی نسبت دهند، قطعا یک انحراف است. این همان چیزی است که باید خیلی از آن ترسید و باید از آن فرار کرد و بسیار باید نگرانش بود.

🔹متاسفانه الان به‌طور عمده فضای غالب به‌صورت دوقطبی است و این گونه است که یا عده‌ای کاملا از حکومت دینی فارغ شده‌اند یعنی می‌گویند ما را اصلا با حکومت کاری نیست، یا این که توجیه‌گر هر آن چیزی شده‌اند که به حکومت و قدرت بازمی‌گردد. وقتی یک روحانی توجیه‌گر قدرت شد، دیگر بحث دین مطرح نیست و این همان چیزی است که از دل آن، تقدیس قدرت درمی‌آید.

🔹من به‌عنوان یک روحانی به شما می‌گویم که حجاب یک ضرورت شرعی است. ضرورت شرعی هم یک «دعوت» است؛ یعنی می‌گوید که تو اگر می‌خواهی دین‌دار باشی، لازمه این دینداری رعایت این حدود است. در اصل دینداری اجبار نیست، چطور در فرعش می‌تواند اجبار باشد؟! این تناقض را کجا باید برد؟!

🔹حجاب از نظر دینی ضروری است ولی اجباری نیست و حتی اگر کسی پیدا شود که روی برخی مبانی خاص اجتهادی، فتوایش چیز دیگری باشد٬ نهایت این است که از استنباط فقهی خود می‌تواند خبر بدهد ولی هرگز نمی‌تواند اجباری بودن را بر گردن دین بگذارد. آن وقت اگر توسط دستگاه‌های قانونگذار جنبه قانونی و الزامی پیدا کرد، کسی آن را نقد کند، قانون را نقد کرده، این دیگر نقد شریعت و نقد دین نیست.

🔹آیت‌الله بروجردی به استاد ما مرحوم آیت‌الله حق‌شناس گفته بود: «یادت باشد که هیچ تلاش نکن مردم را مومن بکنی، فقط کاری کن که از ایمانشان کم نشود! همین که در این لباس باشی و بتوانی حرمت و اقتضائات آن را حفظ کنی دین مردم هم حفظ می‌شود. همین قدر که از ما رفتار و کرداری سر نزند که از داشته‌های مردم کم شود، کافی است».

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
#یادداشت_روز

💢آیا پیروزی ترامپ و افزایش قیمت دلار موجب اصلاحات یا تغییر نظام ایران می‌شود؟

اسفندیار خدایی

🔹برخی فعالان سیاسی از کاهش ارزش ریال خوشحالند و گمان می‌کنند بالا رفتن قیمت دلار، حکومت را مجبور به اصلاحات اساسی در سیاست خارجی و شاید سیاست داخلی می‌کند. مخالفان نظام هم بالا رفتن قیمت دلار را حتی موجب سقوط نظام می‌دانند.

🔹این دو گروه، مشتاقانه از پیروزی ترامپ در انتخابات استقبال می‌کنند و پیش‌بینی می کنند که با پیروزی ترامپ، دلار پنجاه هزار تومانی، کار را یکسره می‌کند.

🔹شخص ترامپ نیز بارها ادعا کرده که با پیروزی او، حکومت ایران آنچنان تحت فشار قرار خواهد گرفت که در اولین روزهای پس از پیروزی او، مجبور به مذاکره و پذیرش شرایط آمریکا از جمله در قضیه هسته‌ای و موشکی و سیاستهای منطقه‌ای بخصوص در فلسطین و سوریه می‌شود.

🔹تجربه ده سال اخیر نشان داده است که این فرض از اساس، درست نیست. یعنی کاهش ارزش ریال، جمهوری اسلامی را مجبور به پذیرش اصلاحات اساسی در سیاست خارجی یا داخلی نمی‌کند و موجب سقوط نظام هم نمی‌شود. دلار حدود هزار تومانی دوره احمدی نژاد (سال 89)، اکنون درسال 99 (ظرف ده سال) به 32 هزار تومان افزایش یافته است، یعنی سی برابر شده است، ولی آیا منجر به تغییرات اساسی در سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی گردیده است؟

🔹اکنون اگر ارزش دلار دو برابر شود و مثلاً به هفتاد هزار تومان و یا حتی صد هزار تومان و بیشتر هم برسد، لزوماً هیچ اتفاق خاصی متصور نیست، مگر آنکه در ساختار قدرت سیاسی از بالا، و یا فرهنگ سیاسی از پایین، در کشور تغییرات عمیقی رخ دهد.

🔹در سیاست و حکومت، بحث قدرت مطرح است و با حرف و شعار و پیش‌بینی و آرزو، هیچ خواسته سیاسی محقق نمی‌شود. آنان که مدعی هستند بالا رفتن قیمت دلار و یا حاکمیت مجدد ترامپ موجب اصلاحات اساسی و یا سقوط نظام می شود باید پاسخ بدهند که چگونه به این نتیجه رسیده‌اند؟ بله، دولت ترامپ در دوره دوم، همچنان سیاست فشار حداکثری را ادامه خواهد داد، اما افزایش قیمت دلار چگونه منجر به اصلاحات و یا سقوط نظام خواهد شد؟ چه نیرویی از داخل یا خارج وجود دارد که چنان قدرتی داشته باشد که حکومت را مجبور به اصلاحات اساسی در سیاست داخلی و خارجی کند.

🔹در داخل کشور چنان نیروی سازمان‌یافته و قدرتمندی قطعاً وجود ندارد. لابد چشم‌ها به خارج کشور یعنی دولت ترامپ و متحدانش یعنی اسرائیل و عربستان دوخته میشود.

🔹امروزه دولت‌های خارجی حتی اگر با هم متحد باشند هم نمیتوانند حکومت یک کشور را تغییر دهند. حکومت سوریه یک مثال، ونزوئلا هم مثال دیگر. حتی اسرائیل، آمریکا و اروپا از پس حزب‌الله لبنان و یا حماس هم بر نمی‌آیند. بخصوص در زمینه تقابل با جمهوری اسلامی، چنان اتحادی دیده نمی‌شود و اتفاقاً با خروج آمریکا از برجام، این اتحاد شدنی نیست. بلکه این آمریکاست که از نظر منطق بین‌الملل، تنهاست و دولت خسته ترامپ در دور دوم، چنان توانی ندارد.

🔹به فرض حمله هوایی و نابودسازی زیرساخت‌های اقتصادی، ارتباطی و برخی اهداف نظامی و هسته‌ای، و لابد پذیرش تبعات قاعدتاً سنگین آن، دولت آمریکا با چه منطقی و با چه قدرتی به ایران حمله زمینی خواهد کرد؟ چنان جنگ پرهزینه، چه فایده ای برای آمریکا خواهد داشت؟ و آیا زمینه پذیرش در داخل ایران فراهم خواهد بود؟ یعنی آیا مردم ایران به دولت ترامپ و حامیان صهیونیستی و عربستانی او اعتماد خواهند کرد؟

🔹پیروزی ترامپ و بالا رفتن قیمت دلار قطعاً موجب فقیرتر شدن ما مردم مظلوم ایران می‌شود. اما تحریم‌ها و فشارها و تهدیدهای آمریکا برای ایجاد اصلاحات در سیاست داخلی و خارجی ایران کافی نیست.

🔹نارضایتی مردم و اعتراضات خیابانی در شرایطی که منطق حکومت جمهوری اسلامی قابل پذیرش تر از منطق دولت ترامپ و حامیان او در منطقه باشد تهدیدی متوجه بقای نظام ایجاد نخواهد کرد. تحقق اصلاحات در سیاست خارجی و داخلی ایران منوط به تحولاتی در سپهر سیاسی کشور و ساختار سیاسی حکومت است. چنان اصلاحاتی با سی برابر شدن قیمت دلار در ده سال گذشته محقق نشده است، با سه برابر شدن ارزش دلار هم محقق نخواهد شد و دل بستن به پیروزی ترامپ و افزایش قیمت دلار تا صد هزار تومان هم محقق نخواهد شد

🔹اتفاقاً پیروزی جو بایدن و بازگشت آمریکا به برجام، موجب ورود جمهوری اسلامی به جامعه بین‌الملل میشود و فشارهای داخلی و خارجی برای اصلاحات را مضاعف می‌گرداند و موجب رفتار عاقلانه‌تر و غیرایدئولوژیک‌تر حکومت می‌شود

🔹بهبود اوضاع اقتصادی کشور و رشد طبقه متوسط به عنوان موتور محرکه دموکراسی، موجب افزایش مشارکت مردم و رفتار خردمندانه‌تر مردم و حکومت می‌شود. اما مردمی که تحت فشار معیشت باشند، و همت آنها سیر کردن شکم و پرداخت اجاره خانه باشد کمتر بدنبال اصلاحات و مشارکت سیاسی خواهند بود و حکومت تحت فشار نیز رفتار غیرعقلانی‌تری خواهد داشت

@sedayeslahat
#یادداشت_روز

💢آیا سند نویسی میتواند مشکلات مردم را حل کند؟!

✍🏼دکتر علی بهادری جهرمی / حقوقدان و
عضو هیأت علمی دانشگاه

🔹پایان هفته گذشته شاهد انتشار خبر ابلاغ «سند امنیت قضایی» از سوی ریاست محترم قوه قضاییه بودیم. در کنار واکنشهای بسیار مثبتی که نسبت به انتشار این سند وجود داشت، برخی نیز این شبهه را مطرح کردند که آیا نیاز امروز دستگاه قضایی سند نویسی است یا اجرای قانون؟

🔹مسأله مهم و درستی که متأسفانه به پاشنه آشیل اقدامات حقوقی دولتها مبدل شده و هرازچندسالی شاهد رونمایی سندهایی تحت عنوان حقوق شهروندی، توسعه حقوقی و... هستیم. متونی که شاید اصلی ترین مصارف آن کتابخانه اتاقهای برخی مسئولین دولتی یا ایجاد امکان انجام چند خطابه در سخنرانی های ایشان باشد.

🔹اساساً هرگونه حق شهروندی و بشری بیش از آنکه نیازمند ابلاغ دولتی باشد، نیازمند اقدام دولتی است، گمشدهای که در برخی دولتها باید امید داشت با تفحص به واسطه تلسکوپ ذرههایی از تدبیرهای ابلاغ شدهای مبنی بر لزوم انجام برخی اقدامات خارج از میدان سیل مشکلات یافت!

🔹اما امروز سؤال آن است که آیا ابلاغ سند امنیت قضایی نیز نشان از تغییر رویکرد قوه قضاییه به سمت چنین مسیری است؟ و آیا باید نگران بود قوه قضاییهای که حرکت تحولی بزرگی را با سرعت قابل قبول و دقت مضاعف آغاز کرده است، به بیراههی درگیر شدن در مکاتبات و ابلاغیهها کشیده خواهد شد؟

🔹برای روشن شدن پاسخ این سؤال باید توجه جدی به تفاوتهای بنیادین مدیریت ایستاده و مدیریت نشسته (یا در برخی اوقات درازکشیده!!) داشت. باید میان مدیریت فعالیت و عملکرد با مدریت سخنرانی و حاشیهسازی تفاوتی جوهری قائل شد. بیشک ابلاغ منشور و سند و بیانیه در مدیریت نوع دوم چیزی جز حرفهای توخالی و جزوات کتابخانهای ایجاد نخواهد کرد که سوابق آن نیز با نیم نگاهی به تاریخ اجرایی کشور روشن است. در حالی که ابلاغ سند و منشور و امثال آن در مدیریت نوع اول که اساسی ترین وجههی بارز آن عملکرد و فعالیت است ضرورتی غیر قابل انکار به منظور رفع موانع حرکت یا تسهیل و تسریع تحول است.

🔹تحول در حوزه توسعه و صیانت از امنیت قضایی آحاد شهروندان در تک تک اقدامات، موضع گیریها و دستورات مدیریت جدید قوه قضاییه کاملاً مشهود بوده و هست و اقدامات عملی مدیریت تحولی قوه قضاییه نسبت به موضوعاتی همچون رفع انحصار از بازار وکلای دادگستری در پروندههای خاص، برخورد با ناقضان حقوق متهمین، اقدامات گسترده در اصلاح وضعیت زندانیان و اعطای مرخصیهای ضروری و بی سابقه به زندانیان، ارتباطات مردمی گسترده و افزایش چشمگیر پاسخگویی، شفافیت، نظارت پذیری و در عین حال عملکرد نظارتی تنها گوشههایی از اجرای سند امنیت قضایی است که پیش از ابلاغ به مرحله اجرا درآمده و نشان از آن دارد که این سند نه تنها برای اجرا ابلاغ شده است، که حتی پیش از ابلاغ نیز مستمرا در حال اجرایی شدن و توسعه کمی و کیفی در عرصه عمل داشته است.

🔹ابلاغ چنین سندی صرف نظر از عمل به تکلیفی قانونی برای رئیس محترم قوه قضاییه، رفع موانع موجود پیش روی تحقق این اقدامات عملی یا توسعه و تقویت و تسریع آنها، ایجاد وحدت رویه و نمودار ساختن بهتر مسیر حرکت در این حوزه را به دنبال خواهد داشت.

🔹از این روست که اگرچه اساساً بهرهبرداری بیش از حد از ابزارهای تقنینی و شبه تقنینی را آفتی در وضعیت حکمرانی کنونی کشور از منظر حقوقی میدانم و بر این باورم گستردگی حجم قوانین و مقررات، تکرار مکررات و گفتار و نوشتار زدگی جزو اساسی ترین آفتهای حقوقی در وضعیت حکمرانی موجود است، اما در حوزههایی که مدیریت عملکرد و فعالیت وجود دارد ابزار تقنین یا تنظیم گری به واسطه مقررات ابلاغی را ضرورتی غیر قابل کتمان میدانم که کم توجهی به آن ممکن است اقدامات تحولی و برنامه های عملیاتی را با آفتهای فراوان کندی سرعت، اشتباه در مسیر حرکت یا به فراموشی سپرده شدن در گذر زمان مواجه سازد.

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
#یادداشت_روز

💢فریاد نزنید، توضیح دهید

✍️جعفر شیرعلی‌نیا

🔹«آقای صدوقی یک نامه‌ای قبل از شهادتش به سپاه نوشته که این حفاظتی که شما گذاشته‌اید، این حفاظت نیست. این پاسدارهایی که برای حفاظت گذاشتید این‌ها درست و حسابی تیراندازی هم بلد نیستند تا چه رسد به مسائل دیگر!»

🔹آیت‌الله صدوقی، امام‌جمعه‌ی یزد، 11 تیر 1361 پس از برگزاری نمازجمعه ترور شد و حسن باقری، از فرماندهان ارشد سپاه، در سال‌های ابتدایی جنگ، در سخنرانی‌اش چند ماه قبل از شهادت، به این موضوع اشاره کرده است. باقری می گوید پس از ترور صدوقی «شورای فرماندهی سپاه یزد را گرفتند، به زندان انداختند.» اما می‌پرسد اما آیا می‌توان صدوقی دیگری درست کرد؟ چند ماه بعد از ترور صدوقی، آیت‌الله اشرفی اصفهانی، امام‌جمعه‌ی کرمانشاه، در 23 مهر 61، در جمعه‌ای دیگر، ترور شد و باقری در سخنرانی‌اش گفت: «برادر شمخانی، که قائم‌مقام سپاه بود، روز جمعه رفته و دیده که خود ایشان آمده درِ خانه را باز کرد است. یک امام جمعه‌ای که هم‌ردیف آقای صدوقی بوده، گفته که حاج آقا پس حفاظت چی شد؟ بچه‌ها کجا هستند؟‌ گفتند امروز جمعه است و حفاظت تعطیل کرده است!!»

🔹باقری در این سخنرانی به چند مطلب کلیدی درباره‌ی ریشه‌ی برخی از آشفتگی‌ها اشاره می‌کند؛ از جمله این‌که سپاه «درگیر یک سری مسائل شهری می‌شود و درگیر یک سری مسائلی می‌شود که وظیفه‌ی او نیست و بعد موقعی که می‌نشینیم با یک پاسدار صحبت می‌کنیم، می‌بینیم می‌خواهد نهضت‌های آزادی‌بخش داشته باشد، روابط عمومی داشته باشد، دفتر سیاسی داشته باشد، انتشارات داشته باشد، با ضدانقلاب مبارزه کند و در جریانات سیاسی تاثیر داشته باشد. می‌خواهد همه‌کاره باشد، ولی چقدر دارد مایه می‌گذارد؟ پس کو؟ ما که عهده‌دار مملکت نیستیم. مملکت برای خودش سکان‌دار دارد، امام زمان دارد، امام خمینی را دارد، مجلس را دارد، دولت را دارد، شورای عالی قضایی را دارد، شورای نگهبان را دارد، ما هم به عنوان یک بازوی اجرایی نظامی در کنار ارتش مطرح هستیم.»

🔹باقری به یک مطلب مهم دیگر توجه کرده است: این‌که بار اصلی به دوش مردمی است که در حال تحمل شرایط سخت اقتصادی کشور هستند؛ «صریحا بگویم: باور کنید کم‌ترین کسانی که در مسئله‌ی جنگ سهیم هستند آن‌هایی هستند که دارند در جنگ می‌جنگند. فشار سیاسی روی مسئولین مملکت است، فشار مالی روی مردم است، همه جا کوپنی است.»

🔹نکته‌ی مهم دیگری که باقری روی آن دست می‌گذارد، بحث استفاده از تجربیات جنگ است: «اگر فردا شوروی حمله کند به دره‌گز و شما در دره‌گز بخواهید جنگ تن به تن خرمشهر را بکنید، روز قیامت مسئول هستید و باید جواب بدهید. مسلمان و مومن نباید دو بار از یک سوراخ گزیده شود. ما مسئولیم مسئله‌ی خرمشهر فقط یک بار به وجود بیاید، بعد دیگر باید سازماندهی را یاد بگیریم.»

🔹دیروز، پس از گذشت بیش از 4 دهه از عمر جمهوری اسلامی، در جمعه‌ای دیگر دانشمندی از ایران عزیز را ترور کردند. شگفت‌انگیز این‌که نخست‌وزیر اسرائیل به صراحت خواسته بود نام فخری‌زاده به خاطر سپرده شود.

🔹من از دیروز از خود می‌پرسم نهاد امنیتی که حواسش هست منِ نویسنده حق ندارم وعده‌ی انتشار مطلبی بدهم که در آن می‌خواهم بحث تقاضای مصاحبه از آیت‌الله خامنه‌ای را مطرح کنم، در برابر اظهارنظر صریح نخست‌وزیر اسرائیل و شواهد دیگر، که همگی مسئولیت سنگین حفاظت از فخری‌زاده را هشدار می‌دهد، چه کارهایی کرده و چرا جواب نگرفته است؟ نمی‌شود در پسِ فریادهای بلندِ انتقام سخت، سوال‌های مهم را نادیده گرفت.

🔹سردار علایی، از فرماندهان ارشد سپاه در جنگ، دیروز نکات تکان‌دهنده‌ای را مطرح کرده و نوشته است: «ترور دکتر محسن فخری‌زاده توسط اسرائیل، بیانگر آن است که همچنان تشکیلات جاسوسی و عملیاتی اسرائیل در ایران فعال است. این هفتمین ترور دانشمندان هسته‌ای ایران است که همگی آن‌ها به شهادت رسیده‌اند. الان بیش از ده سال است که اسرائیل به طور مرتب در داخل ایران عملیات مختلف، از جمله ترور انسان‌های دانشمند را انجام می‌دهد. روش ترور رییس سازمان پژوهشی و نوآوریِ وزارت دفاع مشخص می‌سازد که ساختار عملیاتی اسرائیل در ایران بسیار مجهز و پیشرفته و متکی بر اطلاعات دقیق است.»

🔹سوال مهمی که علایی مطرح می‌کند و نباید در میان فریادها و وعده‌های انتقام نادیده گرفته شود، این است: «باید دید چه ضعفی در ساختار و سازوکارهای دستگاه‌های امنیتی ایران وجود دارد که علی‌رغم محتمل بودن ترور افرادی مانند شهید فخری‌زاده و پیش‌بینی محافظ برای آن‌ها، باز هم عملیات اسرائیل موفق می‌شود!!»
به قول شهید باقری: «مومن نباید دو بار از یک سوراخ گزیده شود.»

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat