🔴🔴🔴چند نکته دربارهی فریب جدید عطاالله مهاجرانی، قصهساز حاج آخوند، تحریفگر تاریخ و خائن به ایران، هاشمی و خاتمی!/ هی مرد متکبر ! به ایران بازگرد!
«لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً» این خطبهای از امیرالمومنین است که آیتالله طالقانی، معنای انقلاب را نیز از آن استنباط کرده است. اما آیا عطاالله مهاجرانی چنین متحول و «کن فیکون» شده؟! از نظر من خیر!
اما تغییر و تحول در اندیشه افراد، بد است؟ نه! تغییر از ذات و خصلت آدمیست و نشانه از زنده بودن، به شرطی که به راست و حقیقت باشد، نه مکر و دغل و بازیگری برای نیل به اهداف کودکانهی خود!
برخی گویند مهاجرانی تغییر کرده. هرگز قبول ندارم! ۷۶، ۸۸ و تا همین اواخر، بازی میکرده و اینک نیز! هر دوره بر اساس انتفاع شخصی!
آن ایام، مرتکب رفتاری به صلاح منافعش بود و حال، چنین اظهاراتی به سود مصالح شخصیاش! ولاغیر!
او پس از توییت جنجالی خود در حمایت از تشکیل دولت نظامی، در رشته توییت جدیدی نوشت: «به نظرم اندك اندك جمع مستان مى رسند! و شاهد موج سوم اصلاح طلبان راديكال هستيم:
موج اول: مطبوعات راديكال بود كه فرمان هدايت آن در وزارت ارشاد نبود، مرحوم احمد بورقانى هم با من هماهنگ نبود، به همين دليل وقتى اختيار وزير را كه در اعطاى مجوز به ايشان داده بودم، پس گرفتم، استعفاء داد.
موج اول اصلاح طلبان راديكال با طرح اصلاح قانون مطبوعات در مجلس به اوج خود رسيد. من با طرح مخالف بودم مى دانستم به سرانجام نمى رسد. نرسيد. موج دوم: تخريب عميق و گسترده آيت الله هاشمى رفسنجانى بود. گفتند هاشمى مرده سياسى ست. موج سوم: تخريب سپاه و طرح دولت نظامى است.اختلاف نظر من با مرحوم بورقانى، اختلاف ديدگاه اصلاح طلب معتدل با اصلاح طلب راديكال بود.اعتقاد داشتم حركت اصلاحات با تعادل و طمأنينه به نتيجه مى رسد. مرحوم بورقانى تمام حرف را در جلسه توديع به صراحت بيان كرد؛ " دوران مديريتم را مثل عمر يك چريك ٣ تا ٦ ماه محاسبه كرده بودم. "»
در مورد ایشان، ذکر نکاتی ضروری به نظر میرسد:
۱. جناب مهاجرانی! سال ۸۸ در نامه مملو از ناسزا به رهبری نوشتید «ماه عسل وزارت ارشادم وقتی تمام شد که .... روزنامهها را تعطیل کنم و من کنارهگیری را ترجیح دادم»
آنموقع، جهش باد میگفت آن اقدامات کار شما بوده و حالا میگوید کار #مرحوم_بورقانی!
۲. حتما متن نامه او در سال ۸۸ را بخوانید و ادعاهای حال و آن ایامش را قیاس کنید! حتما خواهید گفت شرم بر مکر و خدعه! دروغ و حیلت پشت یکدیگر! به دروغ میگوید که مخالف طرح قانون مطبوعات بوده! اما آنقدر مستأصل و پریشان حال است که نمیداند مدارک در این روزگار، به سادگی قابل دریافت است؟!
گویی هنوز در عهد بوق سیر میکند و تصور میکند، ایران و تکنولوژی، همان ایامیست که ترک وطن گفت! و این شفافیت، تنها در لندن یافت میشود! ممکن است آنچنان که میانگارد، شفافیت در ایران کمرنگ باشد، اما لااقل در مورد حضرت ایشان، شفافیت و زلالی و بل تلالو و تشعشع از سلوک مشعشع جنابشان، بعضاً چشمها را تیره و تار میکند!
۳. مرحوم بورقانی اینک در قید حیات نیست! قصهساز «حاجآخوند» با تخیل مثالزدنیاش که درصدد نشان دادن نمایی معنوی از خویش است، ذلیلانه و در فرومایگی تمام، نقل قول و سکناتی را به او منتسب میکند که انتهای وقاحت است و جسارت! بورقانی اما نیست که در برابر این موجود حقیر، دفاع کند!
اما «مطبوعات رادیکال» که ریشه در اندیشهی مهاجرانی ۷۶ داشت، حالا به مرحوم بورقانی منتسب میشود تا مهاجرانی، این موجود ظاهراً زنده، حیات نیمبند و زبون و بیمقدار خود را تداوم بخشد!
۵. از «تخریب هاشمی» هم گفته است؛ عجیب تاریخ مضحکیست. جناب مهاجرانی بیش از حد ممکن روی فراموشکاری ایرانیان حساب باز کرده است.
من اما مستنداً عرض میکنم، وقتی #هاشمی_رفسنجانی را در سال۷۷هتک حرمت میکردند، #عطاالله_مهاجرانی بشکن میزد و بساط ترقص و ترنم! و آشکارا، نه تنها خفقان گرفته بود که در حاشیه، مشوق توهینکنندگان به هاشمی بود. حالا شدی مخالف توهین کنندگان به هاشمی در دورهی اصلاحات؟!
شما نبودی که اکبر گنجی را خوراک محتوایی دادی و پشت او، سینه ستبر کردی تا فحشنامهاش در وصف هاشمی منتشر شود؟!
البته که چه خوب که چنین کردی! هم کینهای از جنس بدریه و حنینیهی خود را به هاشمی نشان دادی و تخلیهی روانی شدی و هم آنکه، هاشمی را در تاریخ سرافراز کردی! هاشمی معتقد بود، هر نقدی از او، ولو تند ، چه بهتر که منتشر شود...اگرچه مهاجرانی از این حسن خلق هاشمی، سوءاستفاده کرد تا خشم و غضبی که از او داشت، کمرنگ شود!
حالا اما شما در تذبذب و تزویر محض، در دفاع از هاشمی برخواستهای؟! دهان را مهر و موم کن که خنده و تهوع، توأمان آید خلق را !
ادامه در پست بعدی:
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
«لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً» این خطبهای از امیرالمومنین است که آیتالله طالقانی، معنای انقلاب را نیز از آن استنباط کرده است. اما آیا عطاالله مهاجرانی چنین متحول و «کن فیکون» شده؟! از نظر من خیر!
اما تغییر و تحول در اندیشه افراد، بد است؟ نه! تغییر از ذات و خصلت آدمیست و نشانه از زنده بودن، به شرطی که به راست و حقیقت باشد، نه مکر و دغل و بازیگری برای نیل به اهداف کودکانهی خود!
برخی گویند مهاجرانی تغییر کرده. هرگز قبول ندارم! ۷۶، ۸۸ و تا همین اواخر، بازی میکرده و اینک نیز! هر دوره بر اساس انتفاع شخصی!
آن ایام، مرتکب رفتاری به صلاح منافعش بود و حال، چنین اظهاراتی به سود مصالح شخصیاش! ولاغیر!
او پس از توییت جنجالی خود در حمایت از تشکیل دولت نظامی، در رشته توییت جدیدی نوشت: «به نظرم اندك اندك جمع مستان مى رسند! و شاهد موج سوم اصلاح طلبان راديكال هستيم:
موج اول: مطبوعات راديكال بود كه فرمان هدايت آن در وزارت ارشاد نبود، مرحوم احمد بورقانى هم با من هماهنگ نبود، به همين دليل وقتى اختيار وزير را كه در اعطاى مجوز به ايشان داده بودم، پس گرفتم، استعفاء داد.
موج اول اصلاح طلبان راديكال با طرح اصلاح قانون مطبوعات در مجلس به اوج خود رسيد. من با طرح مخالف بودم مى دانستم به سرانجام نمى رسد. نرسيد. موج دوم: تخريب عميق و گسترده آيت الله هاشمى رفسنجانى بود. گفتند هاشمى مرده سياسى ست. موج سوم: تخريب سپاه و طرح دولت نظامى است.اختلاف نظر من با مرحوم بورقانى، اختلاف ديدگاه اصلاح طلب معتدل با اصلاح طلب راديكال بود.اعتقاد داشتم حركت اصلاحات با تعادل و طمأنينه به نتيجه مى رسد. مرحوم بورقانى تمام حرف را در جلسه توديع به صراحت بيان كرد؛ " دوران مديريتم را مثل عمر يك چريك ٣ تا ٦ ماه محاسبه كرده بودم. "»
در مورد ایشان، ذکر نکاتی ضروری به نظر میرسد:
۱. جناب مهاجرانی! سال ۸۸ در نامه مملو از ناسزا به رهبری نوشتید «ماه عسل وزارت ارشادم وقتی تمام شد که .... روزنامهها را تعطیل کنم و من کنارهگیری را ترجیح دادم»
آنموقع، جهش باد میگفت آن اقدامات کار شما بوده و حالا میگوید کار #مرحوم_بورقانی!
۲. حتما متن نامه او در سال ۸۸ را بخوانید و ادعاهای حال و آن ایامش را قیاس کنید! حتما خواهید گفت شرم بر مکر و خدعه! دروغ و حیلت پشت یکدیگر! به دروغ میگوید که مخالف طرح قانون مطبوعات بوده! اما آنقدر مستأصل و پریشان حال است که نمیداند مدارک در این روزگار، به سادگی قابل دریافت است؟!
گویی هنوز در عهد بوق سیر میکند و تصور میکند، ایران و تکنولوژی، همان ایامیست که ترک وطن گفت! و این شفافیت، تنها در لندن یافت میشود! ممکن است آنچنان که میانگارد، شفافیت در ایران کمرنگ باشد، اما لااقل در مورد حضرت ایشان، شفافیت و زلالی و بل تلالو و تشعشع از سلوک مشعشع جنابشان، بعضاً چشمها را تیره و تار میکند!
۳. مرحوم بورقانی اینک در قید حیات نیست! قصهساز «حاجآخوند» با تخیل مثالزدنیاش که درصدد نشان دادن نمایی معنوی از خویش است، ذلیلانه و در فرومایگی تمام، نقل قول و سکناتی را به او منتسب میکند که انتهای وقاحت است و جسارت! بورقانی اما نیست که در برابر این موجود حقیر، دفاع کند!
اما «مطبوعات رادیکال» که ریشه در اندیشهی مهاجرانی ۷۶ داشت، حالا به مرحوم بورقانی منتسب میشود تا مهاجرانی، این موجود ظاهراً زنده، حیات نیمبند و زبون و بیمقدار خود را تداوم بخشد!
۵. از «تخریب هاشمی» هم گفته است؛ عجیب تاریخ مضحکیست. جناب مهاجرانی بیش از حد ممکن روی فراموشکاری ایرانیان حساب باز کرده است.
من اما مستنداً عرض میکنم، وقتی #هاشمی_رفسنجانی را در سال۷۷هتک حرمت میکردند، #عطاالله_مهاجرانی بشکن میزد و بساط ترقص و ترنم! و آشکارا، نه تنها خفقان گرفته بود که در حاشیه، مشوق توهینکنندگان به هاشمی بود. حالا شدی مخالف توهین کنندگان به هاشمی در دورهی اصلاحات؟!
شما نبودی که اکبر گنجی را خوراک محتوایی دادی و پشت او، سینه ستبر کردی تا فحشنامهاش در وصف هاشمی منتشر شود؟!
البته که چه خوب که چنین کردی! هم کینهای از جنس بدریه و حنینیهی خود را به هاشمی نشان دادی و تخلیهی روانی شدی و هم آنکه، هاشمی را در تاریخ سرافراز کردی! هاشمی معتقد بود، هر نقدی از او، ولو تند ، چه بهتر که منتشر شود...اگرچه مهاجرانی از این حسن خلق هاشمی، سوءاستفاده کرد تا خشم و غضبی که از او داشت، کمرنگ شود!
حالا اما شما در تذبذب و تزویر محض، در دفاع از هاشمی برخواستهای؟! دهان را مهر و موم کن که خنده و تهوع، توأمان آید خلق را !
ادامه در پست بعدی:
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat