💢«انقلاب از همۀ مردم شروع شده است و برای همه مردم است و لذا هیچ گروهی یا حزبی حق ندارد برای خود حق بیشتری قائل شود و انقلاب را در انحصار خود درآورد.»
#آیت_الله_طالقانی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#آیت_الله_طالقانی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💯 #جان_برای_نان/غرق یک کولبر جوانرودی در رودخانه سیروان
▫️لحظە پیدا شدن پیکر شهید کولبر جوان #آیت_یوسفی اهل جوانرود به بە رودخانه سیروان افتاد و جانش را از دست داد.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
▫️لحظە پیدا شدن پیکر شهید کولبر جوان #آیت_یوسفی اهل جوانرود به بە رودخانه سیروان افتاد و جانش را از دست داد.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴 #احمد_زیدآبادی
🔸آیتالها صانعی؛ مرجعِ خوشعاقبت
عموم فقیهانی که در انقلاب سال 57 دخیل یا مدافع آن بودند، کم و بیش در یک دستگاه فکری میاندیشیدند. آنها همگی اجرای احکام فقهی در قالب سنتی آن را ضامن سعادت دنیا و آخرت مسلمانان و حتی غیر مسلمانان فرض میکردند و سر در سودای پیاده کردن دقیق شریعت را داشتند.
در این میان اما برخورد با مسائل جدید و پیچیدۀ اجتماعی و حکومتی که تا پیش از انقلاب مبتلابه فقیهان نبود و پاسخ سرراست و کارآمدی نیز در دستگاه فقاهت نداشت، در صفوف فقیهان تفرقه پدید آورد. از این رو، جمعی معدود با اصرار بر نگاه سنتی خود از نهادهای حاکم فاصله گرفتند. بسیاری دیگر با اصل شمردن حفظ قدرت، عملاً فقه را به صورت ابزاری در خدمت بقای حکومت درآوردند و با فاصله گرفتن از سنت فقهی، راه بنیادگرایی در پیش گرفتند و تعدادی انگشتشمار هم در صدد اجتهاد تازه برای تطبیق فقه با نیازهای روز جامعه بخصوص مبانی حقوق بشر برآمدند و با انتقاد صریح از وضع موجود، عملاً تحت انزوا و فشار قرار گرفتند.
زندهیاد آیتالله شیخ یوسف صانعی یکی از آن فقیهان انگشتشمار بود که در مسیر اجتهاد تازه قدم نهاد و ضمن نوآوریهای فراوان در این زمینه، به دفاع از حقوق شهروندان منتقد و مخالف برخاست.
در این روزگار سخت و آشفته، عدهای با تکیه بر برخی دیدگاههای نخستین این بزرگان، میکوشند تا کوششها و زحمات بعدی آنها را نادیده بگیرند و عدهای دیگر هم، دچار چنان پریشان فکریهایی شدهاند که اصولاً تلاش برای پیوند زدن حقوق انسان با میراث سنتی را بیهوده میپندارند و بر این گماناند که میتوان با گسست از پیشینۀ تاریخی، حقوق بشر و مبانی آن را یکشبه از خاستگاه جغرافیایی آن وارد جامعه کرد و مستقر ساخت!
کسانی که دستی در ژرف اندیشیهای تاریخی و فلسفی دارند اما میدانند که حقوق انسان اگر با فرهنگ و عقاید تاریخی یک ملت پیوند نخورد، نهادینه و ماندگار نخواهد شد و بنابر این، به قول دالایی لاما رهبر بودائیان تبت، لازم است هر ملتی با تکیه بر فرهنگ خاص خود به لزوم رعایت حقوق بشر دست یابد.
از این نگاه، تلاش فقیهان بلندپایه و مراجعی چون آیتالله منتظری و آیتالله صانعی، برای پیوند حقوق بشر با میراث فقهی بینهایت ارزشمند است و اثرات عمیق و درازمدتی در اعماق جامعۀ به جا خواهد گذاشت. به روشنی مشخص است که در آینده، بسیار بیش از امروز از این کوششها تجلیل به عمل خواهد آمد.
خداوند روح آیتالله صانعی را در حریم مهر و رحمت خود آرام و شاد گرداند و به خانواده و شاگردان و یارانش صبر و اجر دهد.
من چند باری با او دیدار و گفتگو داشتم که به مناسبتهای بعدی در بارهاش خواهم نوشت.
#آیت_الله_صانعی
#اجتهاد
#حقوق_بشر
#دالایی_لاما
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔸آیتالها صانعی؛ مرجعِ خوشعاقبت
عموم فقیهانی که در انقلاب سال 57 دخیل یا مدافع آن بودند، کم و بیش در یک دستگاه فکری میاندیشیدند. آنها همگی اجرای احکام فقهی در قالب سنتی آن را ضامن سعادت دنیا و آخرت مسلمانان و حتی غیر مسلمانان فرض میکردند و سر در سودای پیاده کردن دقیق شریعت را داشتند.
در این میان اما برخورد با مسائل جدید و پیچیدۀ اجتماعی و حکومتی که تا پیش از انقلاب مبتلابه فقیهان نبود و پاسخ سرراست و کارآمدی نیز در دستگاه فقاهت نداشت، در صفوف فقیهان تفرقه پدید آورد. از این رو، جمعی معدود با اصرار بر نگاه سنتی خود از نهادهای حاکم فاصله گرفتند. بسیاری دیگر با اصل شمردن حفظ قدرت، عملاً فقه را به صورت ابزاری در خدمت بقای حکومت درآوردند و با فاصله گرفتن از سنت فقهی، راه بنیادگرایی در پیش گرفتند و تعدادی انگشتشمار هم در صدد اجتهاد تازه برای تطبیق فقه با نیازهای روز جامعه بخصوص مبانی حقوق بشر برآمدند و با انتقاد صریح از وضع موجود، عملاً تحت انزوا و فشار قرار گرفتند.
زندهیاد آیتالله شیخ یوسف صانعی یکی از آن فقیهان انگشتشمار بود که در مسیر اجتهاد تازه قدم نهاد و ضمن نوآوریهای فراوان در این زمینه، به دفاع از حقوق شهروندان منتقد و مخالف برخاست.
در این روزگار سخت و آشفته، عدهای با تکیه بر برخی دیدگاههای نخستین این بزرگان، میکوشند تا کوششها و زحمات بعدی آنها را نادیده بگیرند و عدهای دیگر هم، دچار چنان پریشان فکریهایی شدهاند که اصولاً تلاش برای پیوند زدن حقوق انسان با میراث سنتی را بیهوده میپندارند و بر این گماناند که میتوان با گسست از پیشینۀ تاریخی، حقوق بشر و مبانی آن را یکشبه از خاستگاه جغرافیایی آن وارد جامعه کرد و مستقر ساخت!
کسانی که دستی در ژرف اندیشیهای تاریخی و فلسفی دارند اما میدانند که حقوق انسان اگر با فرهنگ و عقاید تاریخی یک ملت پیوند نخورد، نهادینه و ماندگار نخواهد شد و بنابر این، به قول دالایی لاما رهبر بودائیان تبت، لازم است هر ملتی با تکیه بر فرهنگ خاص خود به لزوم رعایت حقوق بشر دست یابد.
از این نگاه، تلاش فقیهان بلندپایه و مراجعی چون آیتالله منتظری و آیتالله صانعی، برای پیوند حقوق بشر با میراث فقهی بینهایت ارزشمند است و اثرات عمیق و درازمدتی در اعماق جامعۀ به جا خواهد گذاشت. به روشنی مشخص است که در آینده، بسیار بیش از امروز از این کوششها تجلیل به عمل خواهد آمد.
خداوند روح آیتالله صانعی را در حریم مهر و رحمت خود آرام و شاد گرداند و به خانواده و شاگردان و یارانش صبر و اجر دهد.
من چند باری با او دیدار و گفتگو داشتم که به مناسبتهای بعدی در بارهاش خواهم نوشت.
#آیت_الله_صانعی
#اجتهاد
#حقوق_بشر
#دالایی_لاما
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔼تبدیل استادانه دوست به دشمن!
✍🏻آذر منصوری:
🔺یادداشت مدیر مسئول کیهان با توجه به جایگاه حقوقی او در این روزنامه، در ارتباط با اظهارات #آیت_الله_سیستانی و واکنش های مقامات و مردم عراق به این اظهارات، بار دیگر نشان داد، عده ای چه استادانه و مکرر دوستان ایران را به دشمنان ایران تبدیل می کنند و آب هم از آب تکان نمی خورد.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍🏻آذر منصوری:
🔺یادداشت مدیر مسئول کیهان با توجه به جایگاه حقوقی او در این روزنامه، در ارتباط با اظهارات #آیت_الله_سیستانی و واکنش های مقامات و مردم عراق به این اظهارات، بار دیگر نشان داد، عده ای چه استادانه و مکرر دوستان ایران را به دشمنان ایران تبدیل می کنند و آب هم از آب تکان نمی خورد.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴 #احمد_زیدآبادی
ملاحظاتی پیرامون اعدام روحالله زم
گفته شده است که روحالله زم در پی برقراری تماسی، با این تصور که از طرف دفتر آیتالله سید علی سیستانی به منظور اعطای کمک مالی به فعالیتهای اوست، راهی عراق شد و بدین طریق در دام نیروهای امنیتی ایران گرفتار آمد.
من نمیدانم این روایت تا چه اندازه راست و دقیق است، اما حتی اگر درصد کمی از آن هم صحیح باشد، همین یک نکته به تنهایی نشاندهندۀ این واقعیت است که روحالله زم نه فقط هیچ نوع شناخت واقعی از مواضع آیتالله سیستانی نداشته بلکه از درک مناسبات قدرت در خاورمیانه نیز به کلی پرت و برکنار بوده است.
در واقع فردی با این ویژگی، بیشتر به یک کنشگر جنجالی و پر سر و صدا شباهت پیدا میکند تا به کسی که با پیوندهای امنیتی خود، بخواهد دولت یا نظامی را با خطر و تهدید واقعی روبرو سازد.
از این رو، فهرست بلندبالای اتهاماتی که علیه روحالله زم مطرح و بر اساس آنها به اعدام محکوم شد، بسیار تردیدبرانگیز است چرا که آدمی با سادهنگری و سطح درک و بینش سیاسی و امنیتی او، به طور طبیعی نمیتوانست کار پیچیده و پرمخاطرهای را که در کیفرخواست به او نسبت داده شده است، طراحی وسازماندهی کند.
با این حساب، حکم اعدام زم با نوع فعالیتهای او اصلاً تناسب نداشت.
از این گذشته، چنان شتابی در اجرای حکم اعدام زم صورت گرفت که به سختی میتوان منطقی متعارف برای آن کشف کرد. در واقع فاصلۀ بینِ اعلام تأیید حکم او در دیوان عالی کشور تا اجرای ناگهانی حکم به قدری کوتاه بود که ناظران را غافلگیر و شگفتزده کرد.
آیا این میزان شتاب برای پیشگیری از شکل گرفتن کمپینی مجازی در اعتراض به اجرای حکم او بود؟ اگر قرار به شکلگیری چنین کمپینی بود قاعدتاً باید پس از اعلام تأیید نهایی حکم او صورت میگرفت که نگرفت. بنابراین این مورد نمیتواند دلیل تعجیل در اجرای حکم او باشد.
آیا عجله در اعدام زم، به منظور جلوگیری از لابیهای پشت پردۀ احتمالی به قصد تقلیل مجازات او بود؟ با توجه به پیوندهای خانوادگی روحالله زم و طرح این موضوع از سوی برخی از تحلیل گران سیاسی که او شاید به همین دلیل مورد ترحم و شفقت قرار گیرد، نمیتوان این احتمال را به کلی نادیده گرفت.
و سرانجام آیا هدف از تسریع در اجرای حکم زم، نوعی اخطار به کسانی است که فعالیتهایی مشابه او انجام میدهند؟ احتمال این مورد بیشتر است گرچه "اعدام" معمولاً قدرت بازدارندگی اندکی دارد و بیشتر به جری شدن همفکران فرد اعدامی منجر میشود.
این در حالی است که پیش و پس از دستگیری روحالله زم از ارتباطات مخفیانۀ او با چهرههای شاخص و محافل مؤثر در درون نظام سخن میرفت و وعدۀ افشای آنها داده میشد! او اعدام شد در حالی که حتی یک چهرۀ سرشناسِ درونحکومتی به ارتباط با او متهم نشد! حالا پاسخگوی آن حجم از تبلیغات کیست؟ آیا اثر آن همه تبلیغات جز این است که عدهای شتاب در اعدام زم را به بیم از افشای آن نامها نسبت دهند؟ نامهایی که شاید اصلاً وجود خارجی هم نداشته باشند!
نیزه بازی اندرین کوههای تنگ
نیزه بازان را همی آرد به تنگ
#آیت_الله_سیستانی
#روح_الله_زم
#حکم_اعدام
#افشاگری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
ملاحظاتی پیرامون اعدام روحالله زم
گفته شده است که روحالله زم در پی برقراری تماسی، با این تصور که از طرف دفتر آیتالله سید علی سیستانی به منظور اعطای کمک مالی به فعالیتهای اوست، راهی عراق شد و بدین طریق در دام نیروهای امنیتی ایران گرفتار آمد.
من نمیدانم این روایت تا چه اندازه راست و دقیق است، اما حتی اگر درصد کمی از آن هم صحیح باشد، همین یک نکته به تنهایی نشاندهندۀ این واقعیت است که روحالله زم نه فقط هیچ نوع شناخت واقعی از مواضع آیتالله سیستانی نداشته بلکه از درک مناسبات قدرت در خاورمیانه نیز به کلی پرت و برکنار بوده است.
در واقع فردی با این ویژگی، بیشتر به یک کنشگر جنجالی و پر سر و صدا شباهت پیدا میکند تا به کسی که با پیوندهای امنیتی خود، بخواهد دولت یا نظامی را با خطر و تهدید واقعی روبرو سازد.
از این رو، فهرست بلندبالای اتهاماتی که علیه روحالله زم مطرح و بر اساس آنها به اعدام محکوم شد، بسیار تردیدبرانگیز است چرا که آدمی با سادهنگری و سطح درک و بینش سیاسی و امنیتی او، به طور طبیعی نمیتوانست کار پیچیده و پرمخاطرهای را که در کیفرخواست به او نسبت داده شده است، طراحی وسازماندهی کند.
با این حساب، حکم اعدام زم با نوع فعالیتهای او اصلاً تناسب نداشت.
از این گذشته، چنان شتابی در اجرای حکم اعدام زم صورت گرفت که به سختی میتوان منطقی متعارف برای آن کشف کرد. در واقع فاصلۀ بینِ اعلام تأیید حکم او در دیوان عالی کشور تا اجرای ناگهانی حکم به قدری کوتاه بود که ناظران را غافلگیر و شگفتزده کرد.
آیا این میزان شتاب برای پیشگیری از شکل گرفتن کمپینی مجازی در اعتراض به اجرای حکم او بود؟ اگر قرار به شکلگیری چنین کمپینی بود قاعدتاً باید پس از اعلام تأیید نهایی حکم او صورت میگرفت که نگرفت. بنابراین این مورد نمیتواند دلیل تعجیل در اجرای حکم او باشد.
آیا عجله در اعدام زم، به منظور جلوگیری از لابیهای پشت پردۀ احتمالی به قصد تقلیل مجازات او بود؟ با توجه به پیوندهای خانوادگی روحالله زم و طرح این موضوع از سوی برخی از تحلیل گران سیاسی که او شاید به همین دلیل مورد ترحم و شفقت قرار گیرد، نمیتوان این احتمال را به کلی نادیده گرفت.
و سرانجام آیا هدف از تسریع در اجرای حکم زم، نوعی اخطار به کسانی است که فعالیتهایی مشابه او انجام میدهند؟ احتمال این مورد بیشتر است گرچه "اعدام" معمولاً قدرت بازدارندگی اندکی دارد و بیشتر به جری شدن همفکران فرد اعدامی منجر میشود.
این در حالی است که پیش و پس از دستگیری روحالله زم از ارتباطات مخفیانۀ او با چهرههای شاخص و محافل مؤثر در درون نظام سخن میرفت و وعدۀ افشای آنها داده میشد! او اعدام شد در حالی که حتی یک چهرۀ سرشناسِ درونحکومتی به ارتباط با او متهم نشد! حالا پاسخگوی آن حجم از تبلیغات کیست؟ آیا اثر آن همه تبلیغات جز این است که عدهای شتاب در اعدام زم را به بیم از افشای آن نامها نسبت دهند؟ نامهایی که شاید اصلاً وجود خارجی هم نداشته باشند!
نیزه بازی اندرین کوههای تنگ
نیزه بازان را همی آرد به تنگ
#آیت_الله_سیستانی
#روح_الله_زم
#حکم_اعدام
#افشاگری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴 #احمد_زیدآبادی
مصباح یزدی چه گفت و چه کرد؟ (1)
شیخ محمد تقی مصباح یزدی چهره در نقاب خاک فرو کشید. او را میتوان مناقشه برانگیزترین و در عین حال صریحترین متکلمِ معاصر حوزۀ علمیۀ قم دانست. حرف او اما دقیقاً چه بود و چه کرد؟
پاسخ به این پرسش نیازمند اشارهای کوتاه به نظریۀ سیاسی آیتالله خمینی است. زندهیاد مهندس عزتالله سحابی نقل میکرد که هنگام اقامت آیتالله خمینی در پاریس، هر که از ضرورت ایجاد "حکومت اسلامی" پس از سقوط نظام شاهنشاهی در ایران سخن میگفت، آیتالله فوراً تذکر میداد که نگویید "حکومت اسلامی" بگویید "جمهوری اسلامی" چرا که "حکومت اسلامی" دارای ویژگیهایی است که جامعۀ ایران تاب تحمل آن را ندارد. مهندس سحابی خود نیز این تذکر را از آیتالله گرفته بود!
آیتالله خمینی در بارۀ این نظرش به طور علنی توضیح روشن و مبسوطی نداده است، اما منظور او قابل درک است. از نگاه آیتالله خمینی، فقیه جامع الشرایط در دوران غیبتِ امام دوازدهم شیعیان، جانشین و دارای تمام اختیارات سیاسی و دینی اوست. این اختیارات که از آن به "ولایت" یاد میکند، در حد همان احتیارات پیامبر اسلام است و جای چون و چرا هم ندارد. به عبارت روشنتر، ولایت فقیهِ مورد نظر آیتالله خمینی همان ولایت پیامبر و امامان دوازده گانۀ شیعی است که مشروعیت خود را از خدا گرفته و مردم مسلمان هم موظف به اطاعت از او هستند. از این نگاه، فقیهِ حاکم جانشین معصوم و "مفترضالاطاعه" است یعنی بر عموم مسلمانان واجب است که از دستورات سیاسی و دینی او در جهت اجرای مو به موی احکام شرع و استحکام قدرت حکومتش بیقید شرط اطاعت کنند و گرنه به عنوان باغی یا طاغی مجازات خواهند شد.
آیتالله خمینی اما دریافته بود که استقرار "حکومت اسلامی" مورد نظر او در دنیای امروز و بخصوص در جامعهای مانند ایران، امکانپذیر نیست، و بنابراین، صورت تعدیل یافتۀ آن را تحتِ عنوان "جمهوری اسلامی" مطرح کرد تا هم رأی و نظر عموم به صورتی هدایت شده، به صورت مبنای "مقبولیت" نظام به رسمیت شناخته شود و هم اجرای تمام و کمال احکام شرع با سطحی از انعطاف و نوآوری و حتی عدول از اجرای پارهای مجازاتهای شرعی عملی گردد.
نظریۀ آیتالله خمینی به دلیل بنیاد دوگانهاش، حتی در زمان حیاتش سبب دو تفسیر متفاوت در بین پیروان او شد و نیروهای وفادار به او به دو دستۀ چپ و راست تقسیم شدند. تا زمانی که آیتالله زنده بود، خود عمدتاً به نفع جناح چپ اما به صورتی کم و بیش متوازن، اختلافهای سیاسی بین دو طرف را فیصله میداد. پس از فوت آیتالله اما اختلاف بین دو جناح بالا گرفت و با پیروزی سید محمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد سال 76، منازعۀ دو جناح در قالب اصلاحطلب و محافظهکارجلوۀ تازهای به خود گرفت و صفآرایی سیاسی بی سابقهای را رقم زد.
اصلاح طلبان با تکیه بر بخشی از میراث آیت الله خمینی و بویژه بر مبنای دستاوردهای فکری روشنفکران دینی علیالخصوص دکتر عبدالکریم سروش، در صدد اصلاح حکمرانی در جمهوری اسلامی بر آمدند و مباحثی مانند دمکراسی، حقوق بشر، تساهل و تسامح و مدارای دینی و ضرورت همزیستی با جهان غرب را وارد ادبیات سیاسی خود کردند. این مباحث مورد استقبال عموم مردم قرار گرفت و موجب نگرانی شدید جناح محافظهکار شد.
#مصباح_یزدی
#آیت_الله_خمینی
#عبدالکریم_سروش
#عزت_الله_سحابی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
مصباح یزدی چه گفت و چه کرد؟ (1)
شیخ محمد تقی مصباح یزدی چهره در نقاب خاک فرو کشید. او را میتوان مناقشه برانگیزترین و در عین حال صریحترین متکلمِ معاصر حوزۀ علمیۀ قم دانست. حرف او اما دقیقاً چه بود و چه کرد؟
پاسخ به این پرسش نیازمند اشارهای کوتاه به نظریۀ سیاسی آیتالله خمینی است. زندهیاد مهندس عزتالله سحابی نقل میکرد که هنگام اقامت آیتالله خمینی در پاریس، هر که از ضرورت ایجاد "حکومت اسلامی" پس از سقوط نظام شاهنشاهی در ایران سخن میگفت، آیتالله فوراً تذکر میداد که نگویید "حکومت اسلامی" بگویید "جمهوری اسلامی" چرا که "حکومت اسلامی" دارای ویژگیهایی است که جامعۀ ایران تاب تحمل آن را ندارد. مهندس سحابی خود نیز این تذکر را از آیتالله گرفته بود!
آیتالله خمینی در بارۀ این نظرش به طور علنی توضیح روشن و مبسوطی نداده است، اما منظور او قابل درک است. از نگاه آیتالله خمینی، فقیه جامع الشرایط در دوران غیبتِ امام دوازدهم شیعیان، جانشین و دارای تمام اختیارات سیاسی و دینی اوست. این اختیارات که از آن به "ولایت" یاد میکند، در حد همان احتیارات پیامبر اسلام است و جای چون و چرا هم ندارد. به عبارت روشنتر، ولایت فقیهِ مورد نظر آیتالله خمینی همان ولایت پیامبر و امامان دوازده گانۀ شیعی است که مشروعیت خود را از خدا گرفته و مردم مسلمان هم موظف به اطاعت از او هستند. از این نگاه، فقیهِ حاکم جانشین معصوم و "مفترضالاطاعه" است یعنی بر عموم مسلمانان واجب است که از دستورات سیاسی و دینی او در جهت اجرای مو به موی احکام شرع و استحکام قدرت حکومتش بیقید شرط اطاعت کنند و گرنه به عنوان باغی یا طاغی مجازات خواهند شد.
آیتالله خمینی اما دریافته بود که استقرار "حکومت اسلامی" مورد نظر او در دنیای امروز و بخصوص در جامعهای مانند ایران، امکانپذیر نیست، و بنابراین، صورت تعدیل یافتۀ آن را تحتِ عنوان "جمهوری اسلامی" مطرح کرد تا هم رأی و نظر عموم به صورتی هدایت شده، به صورت مبنای "مقبولیت" نظام به رسمیت شناخته شود و هم اجرای تمام و کمال احکام شرع با سطحی از انعطاف و نوآوری و حتی عدول از اجرای پارهای مجازاتهای شرعی عملی گردد.
نظریۀ آیتالله خمینی به دلیل بنیاد دوگانهاش، حتی در زمان حیاتش سبب دو تفسیر متفاوت در بین پیروان او شد و نیروهای وفادار به او به دو دستۀ چپ و راست تقسیم شدند. تا زمانی که آیتالله زنده بود، خود عمدتاً به نفع جناح چپ اما به صورتی کم و بیش متوازن، اختلافهای سیاسی بین دو طرف را فیصله میداد. پس از فوت آیتالله اما اختلاف بین دو جناح بالا گرفت و با پیروزی سید محمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد سال 76، منازعۀ دو جناح در قالب اصلاحطلب و محافظهکارجلوۀ تازهای به خود گرفت و صفآرایی سیاسی بی سابقهای را رقم زد.
اصلاح طلبان با تکیه بر بخشی از میراث آیت الله خمینی و بویژه بر مبنای دستاوردهای فکری روشنفکران دینی علیالخصوص دکتر عبدالکریم سروش، در صدد اصلاح حکمرانی در جمهوری اسلامی بر آمدند و مباحثی مانند دمکراسی، حقوق بشر، تساهل و تسامح و مدارای دینی و ضرورت همزیستی با جهان غرب را وارد ادبیات سیاسی خود کردند. این مباحث مورد استقبال عموم مردم قرار گرفت و موجب نگرانی شدید جناح محافظهکار شد.
#مصباح_یزدی
#آیت_الله_خمینی
#عبدالکریم_سروش
#عزت_الله_سحابی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
"صدای ملّت"
‼️ محمود #احمدینژاد در دیدار با رابرت #موگابه، رئیسجمهور زیمباوه، اردیبهشت ۱۳۸۹ : 🔹استعمارگران به بهانه دموکراسی و حقوق بشر فشارهای شیطانی را بر زیمباوه و دولتهای مستقل و آزادیخواه اضافه کردهاند 🔹از آقای موگابه این شخص مبارز به خاطر ایستادگی و مقاومت…
🔴🔴🔴 #احمد_زیدآبادی
مصباح یزدی چه گفت و چه کرد؟ (2)
محافظهکاران که به دلیل فقر تئوریک یارای بحث آزاد با اصلاحطلبان را در خود ندیدند به ناچار به شیخ محمد تقی مصباح یزدی که از ورزیدگی کلامی بالاتری در بین همگنان خود برخوردار بود، متوسل شدند تا به لحاظ نظری بر تضاد بین نظریۀ آیتالله خمینی و برنامۀ اصلاحطلبان تأکید کند و با اعلام بطلان راه و روش اصلاحی آنان از نقطهنظرِ دینی، وفاداری قشر مذهبی جامعۀ ایران به جناح محافظه کار را استمرار بخشد.
بدین ترتیب، مصباح یزدی که در دوران حیات آیتالله خمینی به دور از دایرۀ اصلی قدرت و تا اندازهای در انزوا به سر میبرد، وارد میدان سیاست شد و با سخنرانی ای مستمر خود در نماز جمعۀ تهران، به ستیزی آشکار با مبانی فکر اصلاحطلبی برخاست.
جوهر اصلی و جان کلام مصباح در واقع این بود که نظریۀ واقعی آیتالله خمینی همان "حکومت اسلامی" با تمام مختصات آن بوده و آیتالله صرفاً بنا به اقتضائات روز و از روی مصلحت بحث جمهوری و رأی مردم را پیش کشیده است. او با صراحت، بحث مفترضالاطاعه بودن ولی فقیه، ضرورت اجرای تمام احکام جزایی مندرج در رسائل فقهی و مردود بودن عموم دستاوردهای فکری وسیاسی عصر مدرن را از لوازم دینداری به طور عموم و وفاداری به نظریۀ آیتاله خمینی به طور خصوص برشمرد و هرگونه مخالفت با این فکر و اندیشۀ خود را حرکتی الحادی و کفرآمیز و مقابلۀ خشونت آمیز با آن را در صورت ضرورت، مباح و مشروع دانست.
مصباح برای تئوریزه کردن نفی اصلاحطلبی پا را از این حدود نیز فراتر گذاشت و در حرکتی واکنشی، همۀ آنچه را که اصلاحطلبان حتی در "منطقهٌ الفراغ" نزاعهای سیاسی و به عنوان ضرورتی برای هر نوع زمامداری مطرح میکردند، مردود دانست و به عنوان امری ضد دینی مطرح کرد.
مصباح از این طریق کمک شایانی به محافظهکاران برای عقیم کردن حرکت اصلاحطلبی از هر راه ممکن کرد، اما ناخواسته میراثی برای آنان به جا گذاشت که عملاً هرگونه انعطاف فکری و سیاسی برای این جناح را بینهایت پرهزینه و شاید حتی ناممکن کرده است.
برداشت مصباح از دیانت اسلام، برداشتی کاملاً ایستا بود چنانکه گویی مجموعۀ احکام و معارف اسلامی در نقطۀ نخست خودش منجمد شده است و نه فقط نیازی به تطبیق با مقتضیات روز ندارد بلکه تنها در یک قالب، آن هم قالب فقهی و کلامی مورد نظر او قابل فهم و تشخیص است! از این رو، او به شیوۀ برخی اهل ظاهر، هر نوع نوآوری و به روزسازی فکر دینی را در شمار "بدعت" طبقه بندی میکرد و هیچ نوع تنوع و تکثر در فکر دینی را جایز نمیشمرد.
این نگاه جامد و قالبی، امروزه امکان هرگونه تحرک و نوآوری فکری و انعطاف و نرمش سیاسی و استراتژیک را از جناح محافظهکار یا به اصطلاح امروز اصولگرا، سلب کرده و در واقع آنان را گرفتار کرده است.
آیتالله خمینی هر نظری که داشت اما به فراست دریافته بود که حفظ و تداوم قدرت، مستلزم انعطاف و به حتی عدول در مواقع بحرانی و ضروری است. مصباح اما این ویژگی آیتالله خمینی را نادیده گرفت و نوعی تصلب و انجماد و انعطافناپذیری همیشگی را به او نسبت داد. مواجهۀ اصولگرایان با عواقب این طرزفکر که حامیانشان به آن خود گرفتهاند، آنها را روزی متقاعد خواهد کرد که مصباح یزدی گرچه آنها را در زمین زدن رقیبِ اصلاحطلب یاری رسانده اما نیزه را به اندازهای فرو برده که بدن فرد پشتی را هم دریده است!
#مصباح_یزدی
#آیت_الله_خمینی
#اصلاح_طلبان
#محافظه_کاران
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
مصباح یزدی چه گفت و چه کرد؟ (2)
محافظهکاران که به دلیل فقر تئوریک یارای بحث آزاد با اصلاحطلبان را در خود ندیدند به ناچار به شیخ محمد تقی مصباح یزدی که از ورزیدگی کلامی بالاتری در بین همگنان خود برخوردار بود، متوسل شدند تا به لحاظ نظری بر تضاد بین نظریۀ آیتالله خمینی و برنامۀ اصلاحطلبان تأکید کند و با اعلام بطلان راه و روش اصلاحی آنان از نقطهنظرِ دینی، وفاداری قشر مذهبی جامعۀ ایران به جناح محافظه کار را استمرار بخشد.
بدین ترتیب، مصباح یزدی که در دوران حیات آیتالله خمینی به دور از دایرۀ اصلی قدرت و تا اندازهای در انزوا به سر میبرد، وارد میدان سیاست شد و با سخنرانی ای مستمر خود در نماز جمعۀ تهران، به ستیزی آشکار با مبانی فکر اصلاحطلبی برخاست.
جوهر اصلی و جان کلام مصباح در واقع این بود که نظریۀ واقعی آیتالله خمینی همان "حکومت اسلامی" با تمام مختصات آن بوده و آیتالله صرفاً بنا به اقتضائات روز و از روی مصلحت بحث جمهوری و رأی مردم را پیش کشیده است. او با صراحت، بحث مفترضالاطاعه بودن ولی فقیه، ضرورت اجرای تمام احکام جزایی مندرج در رسائل فقهی و مردود بودن عموم دستاوردهای فکری وسیاسی عصر مدرن را از لوازم دینداری به طور عموم و وفاداری به نظریۀ آیتاله خمینی به طور خصوص برشمرد و هرگونه مخالفت با این فکر و اندیشۀ خود را حرکتی الحادی و کفرآمیز و مقابلۀ خشونت آمیز با آن را در صورت ضرورت، مباح و مشروع دانست.
مصباح برای تئوریزه کردن نفی اصلاحطلبی پا را از این حدود نیز فراتر گذاشت و در حرکتی واکنشی، همۀ آنچه را که اصلاحطلبان حتی در "منطقهٌ الفراغ" نزاعهای سیاسی و به عنوان ضرورتی برای هر نوع زمامداری مطرح میکردند، مردود دانست و به عنوان امری ضد دینی مطرح کرد.
مصباح از این طریق کمک شایانی به محافظهکاران برای عقیم کردن حرکت اصلاحطلبی از هر راه ممکن کرد، اما ناخواسته میراثی برای آنان به جا گذاشت که عملاً هرگونه انعطاف فکری و سیاسی برای این جناح را بینهایت پرهزینه و شاید حتی ناممکن کرده است.
برداشت مصباح از دیانت اسلام، برداشتی کاملاً ایستا بود چنانکه گویی مجموعۀ احکام و معارف اسلامی در نقطۀ نخست خودش منجمد شده است و نه فقط نیازی به تطبیق با مقتضیات روز ندارد بلکه تنها در یک قالب، آن هم قالب فقهی و کلامی مورد نظر او قابل فهم و تشخیص است! از این رو، او به شیوۀ برخی اهل ظاهر، هر نوع نوآوری و به روزسازی فکر دینی را در شمار "بدعت" طبقه بندی میکرد و هیچ نوع تنوع و تکثر در فکر دینی را جایز نمیشمرد.
این نگاه جامد و قالبی، امروزه امکان هرگونه تحرک و نوآوری فکری و انعطاف و نرمش سیاسی و استراتژیک را از جناح محافظهکار یا به اصطلاح امروز اصولگرا، سلب کرده و در واقع آنان را گرفتار کرده است.
آیتالله خمینی هر نظری که داشت اما به فراست دریافته بود که حفظ و تداوم قدرت، مستلزم انعطاف و به حتی عدول در مواقع بحرانی و ضروری است. مصباح اما این ویژگی آیتالله خمینی را نادیده گرفت و نوعی تصلب و انجماد و انعطافناپذیری همیشگی را به او نسبت داد. مواجهۀ اصولگرایان با عواقب این طرزفکر که حامیانشان به آن خود گرفتهاند، آنها را روزی متقاعد خواهد کرد که مصباح یزدی گرچه آنها را در زمین زدن رقیبِ اصلاحطلب یاری رسانده اما نیزه را به اندازهای فرو برده که بدن فرد پشتی را هم دریده است!
#مصباح_یزدی
#آیت_الله_خمینی
#اصلاح_طلبان
#محافظه_کاران
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴 #احمد_زیدآبادی
شرط بندی!
مرحوم سید احمد خمینی در جایی نقل کرده است که خدا در مورد بیماری آیتالله خمینی اعضای دفتر و تیم پزشکی او را دور زده است! آنها یکسره مراقب قلب آیتالله بودهاند اما ناگهان با بیماری سرطان بدخیم او روبرو شدهاند.
مرحوم هاشمی رفسنجانی هم وقتی که از مقام ریاست مجلس خبرگان کنار گذاشته شد، گفت که ریاست این مجلس مهم نیست و او به عنوان یک عضو عادی مجلس هم میتواند در موقعِ تعیین کننده، نقش خود را بازی کند!
نتیجه آنکه عزرائیل شرط بندی روی خود را خوش نمیدارد!
#مجلس_خبرگان
#آیت_الله_خمینی
#احمد_خمینی
#هاشمی_رفسنجانی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
شرط بندی!
مرحوم سید احمد خمینی در جایی نقل کرده است که خدا در مورد بیماری آیتالله خمینی اعضای دفتر و تیم پزشکی او را دور زده است! آنها یکسره مراقب قلب آیتالله بودهاند اما ناگهان با بیماری سرطان بدخیم او روبرو شدهاند.
مرحوم هاشمی رفسنجانی هم وقتی که از مقام ریاست مجلس خبرگان کنار گذاشته شد، گفت که ریاست این مجلس مهم نیست و او به عنوان یک عضو عادی مجلس هم میتواند در موقعِ تعیین کننده، نقش خود را بازی کند!
نتیجه آنکه عزرائیل شرط بندی روی خود را خوش نمیدارد!
#مجلس_خبرگان
#آیت_الله_خمینی
#احمد_خمینی
#هاشمی_رفسنجانی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴 #احمد_زیدآبادی
مستند ما و مستند شما!
"ما حق داریم هر نوع "مستند"ی را علیه هر کس به هر گونه که بخواهیم، بسازیم و پخش کنیم اما اگر شما بخواهید در پاسخ آن "مستند" مستند دیگری بسازید، تمام اسناد و مدارکتان را ضبط میکنیم!"
خب، این هم تعریف تازهای از "آزادی بیان" در کشور ماست که تن متفکران عصر روشنگری را در گور میلرزاند!
#فیلم_مستند
#آیت_الله_منتظری
#آزادی_بیان
#عصر_روشنگری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
مستند ما و مستند شما!
"ما حق داریم هر نوع "مستند"ی را علیه هر کس به هر گونه که بخواهیم، بسازیم و پخش کنیم اما اگر شما بخواهید در پاسخ آن "مستند" مستند دیگری بسازید، تمام اسناد و مدارکتان را ضبط میکنیم!"
خب، این هم تعریف تازهای از "آزادی بیان" در کشور ماست که تن متفکران عصر روشنگری را در گور میلرزاند!
#فیلم_مستند
#آیت_الله_منتظری
#آزادی_بیان
#عصر_روشنگری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
ما باید پیش از اینکه به دشمن توجه کنیم، خودمان را بسازیم... بیش از آنکه استعمار بر سر ما بزند، ما به سر همدیگر زدیم و خودمان را ذلیل کردیم.»
🌿 #آیت_الله_طالقانی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🌿 #آیت_الله_طالقانی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تغییر_تاریخ
وقتی همه آنچه به ما گفتند دروغ بود...
از زبان #آیت الله_طالقانی بشنوید...
سخنان تاریخی #آیت_الله_طالقانی نسبت به سهم خواهی از دولت دکتر محمد مصدق توسط فدائیان اسلام و کاشانی ودیگر گروه های مخالف که ریشه در جهل و اجنبی پرستی آنها داشت...
بشنوید که #ملت و #مملکت ما چه گوهر گرانبهایی را بر اثر نادانی یک مشت جاهل و یا جاسوس از دست داد و گرفتار دیو #استبداد شد...
#مصدق متعلق به عصر خود و در سطح شعور مردم زمانش نبود...
حتما فوروارد کنید...
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
وقتی همه آنچه به ما گفتند دروغ بود...
از زبان #آیت الله_طالقانی بشنوید...
سخنان تاریخی #آیت_الله_طالقانی نسبت به سهم خواهی از دولت دکتر محمد مصدق توسط فدائیان اسلام و کاشانی ودیگر گروه های مخالف که ریشه در جهل و اجنبی پرستی آنها داشت...
بشنوید که #ملت و #مملکت ما چه گوهر گرانبهایی را بر اثر نادانی یک مشت جاهل و یا جاسوس از دست داد و گرفتار دیو #استبداد شد...
#مصدق متعلق به عصر خود و در سطح شعور مردم زمانش نبود...
حتما فوروارد کنید...
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴آیتالله خمینی و رأی اکثریت
#احمد_زیدآبادی:
از میان تفاسیری که در مورد نگاه آیتالله خمینی به "نظام سیاسی مطلوب" صورت میگیرد، عنوان "جمهوری اسلامی" به معنای ترکیبی از رضات اکثریتِ مردم و اجرای قوانین شرع، بر دیگر تفسیرها غلبه یافته است.
کسانی که مدافع این تفسیر از نظام سیاسی مطلوب آیتالله خمینی هستند، همیشه یک پرسش ابتدایی را نادیده میگیرند. آن پرسش این است که اگر اکثریت مردم به هر دلیلی، مخالف اجرای قوانین شرع و یا حامی قرائتی غیرسیاسی از اسلام شدند، در آن صورت تکلیف "جمهوری اسلامی" مورد نظر آن مرحوم چه میشود؟
تا زمانی که پاسخ شفاف و مقنعی به این پرسش داده نشود، چالش در مورد جایگاهِ واقعی رأی مردم در نظام فکری و سیاسی آیتالله خمینی ادامه خواهد یافت.
#جمهوری_اسلامی
#رأی_اکثریت
#آیت_الله_خمینی
#نظام_سیاسی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
از میان تفاسیری که در مورد نگاه آیتالله خمینی به "نظام سیاسی مطلوب" صورت میگیرد، عنوان "جمهوری اسلامی" به معنای ترکیبی از رضات اکثریتِ مردم و اجرای قوانین شرع، بر دیگر تفسیرها غلبه یافته است.
کسانی که مدافع این تفسیر از نظام سیاسی مطلوب آیتالله خمینی هستند، همیشه یک پرسش ابتدایی را نادیده میگیرند. آن پرسش این است که اگر اکثریت مردم به هر دلیلی، مخالف اجرای قوانین شرع و یا حامی قرائتی غیرسیاسی از اسلام شدند، در آن صورت تکلیف "جمهوری اسلامی" مورد نظر آن مرحوم چه میشود؟
تا زمانی که پاسخ شفاف و مقنعی به این پرسش داده نشود، چالش در مورد جایگاهِ واقعی رأی مردم در نظام فکری و سیاسی آیتالله خمینی ادامه خواهد یافت.
#جمهوری_اسلامی
#رأی_اکثریت
#آیت_الله_خمینی
#نظام_سیاسی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat