📝📝«آیندۀ ما و طالبان»!
✍️✍مهدی تدینی
⚛
♈️تصاویر و اخباری که از همسایۀ شرقی هر روز به چشم و گوش میرسد، دلها را به درد میآورد و نگرانیهای عمیقی در جان هر انساندوست و ایراندوستی جاری میکند. البته گویا این نگرانیها فقط برای بخشی از مردم است. بخشی بیتفاوتند و انگار خبر ندارند این درد که به جان همسایه افتاده، به سرنوشت ما هم مرتبط است. و البته عجیبتر سکوت رسانههای داخلی و بیتفاوتی آزاردهندۀ دولتمردان است. گویا این تغییر دولت هم فرصت داده تا قبلیها خود را مسئول ندانند و بعدیها عجلهای برای موضعگیری نداشته باشند. البته چشم امید من همچنان به موضعگیری علمای اعلام و حضرات روحانی است و چند هفته پیش موضعگیری آیتالله صافی گلپایگانی مایۀ دلخوشی بود که اگر اشتباه نکنم از سوی دیگران چندان دنبال نشد.
♈️در اینجا میخواهم فقط چند سؤال از دولتمردان و بزرگان کشور بپرسم، بلکه تأمل این بندۀ ناچیز را جدی بگیرند. طالبان از زمانی که شکل گرفت در دهۀ ۱۳۷۰ فقط به پیروزی با زور اسلحه میاندیشید و هیچ رخداد و مقاومتی، هیچ قدرت و تهاجمی آنها را از این هدف باز نداشت، به ویژه به این دلیل که هدفی جز برپای «امارت» مطلوب خود ندارند، و از آنجا که حاضر نیستند در این امارتسازی هیچ قرائت و آرمانی مگر خواست خود را مبنا قرار دهند، یگانه راه تحقق آن خشاب و مسلسل است. طالبان اگر اراده میکردند میتوانستند با شرکت در انتخابات به سادگی وارد قدرت سیاسی شوند و هر آنچه میخواستند به تصویب برسانند، اگر که همدلی مردم را داشتند. اما اساساً به چنین راهی اعتقاد ندارند. پرسشهای ما هم به عنوان همسایۀ حکومت آتی طالبان از همینجا آغاز میشود ...
♈️آیا نیرویی که در سیاست داخلی فقط اسلحه را میشناسد و هموطن خود را میخواهد به زور سرنیزه مطیع کند، در سیاست خارجی اهل مصالحه خواهد بود؟ (البته باید اشاره کنم که در مورد طالبان مفهوم «سیاست داخلی» و «هموطن» را با ملاحظه باید به کار برد، زیرا برای آنها میهن چندان معنایی ندارد.) ما به عنوان شهروند از پساپردۀ سیاست خبر نداریم، دیدهایم هیئتی از طالبان به تهران آمده و احترام فراوانی از دستگاه دیپلماسی ما دیده است. چون بیخبریم باید بر اساس شناخت و عقلمان تحلیل کنیم. آیا وعدههای نیرویی سیاسی که آرمان سیاسی مطلقی دارد، قابلاتکاست؟ به فرض هم که طالبان امروز به مای ایرانی و شیعه قولهایی دارد، اگر نیرویی سر آن داشت که راهش را با مصالحه و بدهبستان باز کند، دیگر چه نیازی داشت دهها سال شبانهروز کلاشنیکف بر دوش داشته باشد؟
♈️اگر از بد روزگار پیشرویهای طالبان به پیروزی نهایی رسد، محال است این نیرو سر سوزنی از آن «امارت اسلامی» مطلوب خود کوتاه بیاید. آیا چنین حاکمیتی دیر یا زود به همپیمان تندخوترین مخالفان ایران و ایرانی بدل نخواهد شد؟ به فرض هم که امروز ضدیت با آمریکا ما و طالبان را در یک سنگر نهاد، آیا فردا پس از پیروزی نهایی میتوانیم به حاکمیت طالبان به عنوان همسایهای قابلاعتماد نگاه کنیم؟ آیا دلارهای نفتی و پولهای هنگفتی از سوی همفکرانشان در دیگر کشورها به سوی آنها جاری نخواهد شد؟ آنگاه چگونه میتوانیم از جماعتی در امان باشیم که به زودی یاد اختلافاتشان با ما میافتند و ۸۰۰ کیلومتر مرز مشترک با ما دارند؟ آیا خریدن کل حاکمیت طالبان برای عربستان کار سختی است؟
♈️اما نکتۀ دوم: طالبان فقط از یک منظر تغییر کردهاند ... آنها یاد گرفتهاند تاکتیکورزی کنند. راهبرد همان است که بود، اما به قدرت رسانه پی برده و فهمیدهاند باید به بدهبستانهای تاکتیکی تن دهند. پس مراقبند با خشونت بیمحابا پیروزی خود را سخت نکنند. اما به سادهترین زبان: حالا گور بابای آمریکا، ما سی سال مسلسل به دوش بودن طالبان را باور کنیم یا تاکتیکهای موقتشان را؟
♈️درپاسخ به همۀ این نگرانیها برخی خوشخیالانه و با شکستباوری میگویند: طالبان به هرحال پیروزند، پس کاری نکنیم که عصبانی شوند و درپی انتقام از ما یا شیعیان افغانستان باشند. گرامیان! طالبان تنها زمانی از شما راضی خواهند شد که هم عقیدهشان شوید. طالبان از قدرت زیاد دشمنشان نمیترسند! اگرمیترسیدند با آمریکا گلاویز نمیشدند. تفاوت ما با طالبان تفاوت تاجر و دورهگرد است. دورهگرد چیزی برای از دست دادن ندارد، چون دنیایی ندارد، اما تاجر هزار مال واموال دارد که به زحمت اندوخته است. دورهگرد به سادگی میتواندآتشی به خرمن تاجر اندازد. طالبان به این دنیا کاری ندارند، میتوانند دهها سال دیگرهم بجنگند، خوشخیالی است اگرفکر کنیم باهمسایۀ دگراندیش خود دوستی خواهند کرد. جنگجویانی که دهها سال اسلحه را از دست زمین نگذاشتند،فردای پیروزی هم اسلحه را کنار نمیگذارند و دنبال دشمن جدیدی میگردند.
هنوز دیر نشده است ... کابل را دریابید ...
#افغانستان #طالبان #جنگ_افغانستان #آینده_ما
@sedayeslahat
✍️✍مهدی تدینی
⚛
♈️تصاویر و اخباری که از همسایۀ شرقی هر روز به چشم و گوش میرسد، دلها را به درد میآورد و نگرانیهای عمیقی در جان هر انساندوست و ایراندوستی جاری میکند. البته گویا این نگرانیها فقط برای بخشی از مردم است. بخشی بیتفاوتند و انگار خبر ندارند این درد که به جان همسایه افتاده، به سرنوشت ما هم مرتبط است. و البته عجیبتر سکوت رسانههای داخلی و بیتفاوتی آزاردهندۀ دولتمردان است. گویا این تغییر دولت هم فرصت داده تا قبلیها خود را مسئول ندانند و بعدیها عجلهای برای موضعگیری نداشته باشند. البته چشم امید من همچنان به موضعگیری علمای اعلام و حضرات روحانی است و چند هفته پیش موضعگیری آیتالله صافی گلپایگانی مایۀ دلخوشی بود که اگر اشتباه نکنم از سوی دیگران چندان دنبال نشد.
♈️در اینجا میخواهم فقط چند سؤال از دولتمردان و بزرگان کشور بپرسم، بلکه تأمل این بندۀ ناچیز را جدی بگیرند. طالبان از زمانی که شکل گرفت در دهۀ ۱۳۷۰ فقط به پیروزی با زور اسلحه میاندیشید و هیچ رخداد و مقاومتی، هیچ قدرت و تهاجمی آنها را از این هدف باز نداشت، به ویژه به این دلیل که هدفی جز برپای «امارت» مطلوب خود ندارند، و از آنجا که حاضر نیستند در این امارتسازی هیچ قرائت و آرمانی مگر خواست خود را مبنا قرار دهند، یگانه راه تحقق آن خشاب و مسلسل است. طالبان اگر اراده میکردند میتوانستند با شرکت در انتخابات به سادگی وارد قدرت سیاسی شوند و هر آنچه میخواستند به تصویب برسانند، اگر که همدلی مردم را داشتند. اما اساساً به چنین راهی اعتقاد ندارند. پرسشهای ما هم به عنوان همسایۀ حکومت آتی طالبان از همینجا آغاز میشود ...
♈️آیا نیرویی که در سیاست داخلی فقط اسلحه را میشناسد و هموطن خود را میخواهد به زور سرنیزه مطیع کند، در سیاست خارجی اهل مصالحه خواهد بود؟ (البته باید اشاره کنم که در مورد طالبان مفهوم «سیاست داخلی» و «هموطن» را با ملاحظه باید به کار برد، زیرا برای آنها میهن چندان معنایی ندارد.) ما به عنوان شهروند از پساپردۀ سیاست خبر نداریم، دیدهایم هیئتی از طالبان به تهران آمده و احترام فراوانی از دستگاه دیپلماسی ما دیده است. چون بیخبریم باید بر اساس شناخت و عقلمان تحلیل کنیم. آیا وعدههای نیرویی سیاسی که آرمان سیاسی مطلقی دارد، قابلاتکاست؟ به فرض هم که طالبان امروز به مای ایرانی و شیعه قولهایی دارد، اگر نیرویی سر آن داشت که راهش را با مصالحه و بدهبستان باز کند، دیگر چه نیازی داشت دهها سال شبانهروز کلاشنیکف بر دوش داشته باشد؟
♈️اگر از بد روزگار پیشرویهای طالبان به پیروزی نهایی رسد، محال است این نیرو سر سوزنی از آن «امارت اسلامی» مطلوب خود کوتاه بیاید. آیا چنین حاکمیتی دیر یا زود به همپیمان تندخوترین مخالفان ایران و ایرانی بدل نخواهد شد؟ به فرض هم که امروز ضدیت با آمریکا ما و طالبان را در یک سنگر نهاد، آیا فردا پس از پیروزی نهایی میتوانیم به حاکمیت طالبان به عنوان همسایهای قابلاعتماد نگاه کنیم؟ آیا دلارهای نفتی و پولهای هنگفتی از سوی همفکرانشان در دیگر کشورها به سوی آنها جاری نخواهد شد؟ آنگاه چگونه میتوانیم از جماعتی در امان باشیم که به زودی یاد اختلافاتشان با ما میافتند و ۸۰۰ کیلومتر مرز مشترک با ما دارند؟ آیا خریدن کل حاکمیت طالبان برای عربستان کار سختی است؟
♈️اما نکتۀ دوم: طالبان فقط از یک منظر تغییر کردهاند ... آنها یاد گرفتهاند تاکتیکورزی کنند. راهبرد همان است که بود، اما به قدرت رسانه پی برده و فهمیدهاند باید به بدهبستانهای تاکتیکی تن دهند. پس مراقبند با خشونت بیمحابا پیروزی خود را سخت نکنند. اما به سادهترین زبان: حالا گور بابای آمریکا، ما سی سال مسلسل به دوش بودن طالبان را باور کنیم یا تاکتیکهای موقتشان را؟
♈️درپاسخ به همۀ این نگرانیها برخی خوشخیالانه و با شکستباوری میگویند: طالبان به هرحال پیروزند، پس کاری نکنیم که عصبانی شوند و درپی انتقام از ما یا شیعیان افغانستان باشند. گرامیان! طالبان تنها زمانی از شما راضی خواهند شد که هم عقیدهشان شوید. طالبان از قدرت زیاد دشمنشان نمیترسند! اگرمیترسیدند با آمریکا گلاویز نمیشدند. تفاوت ما با طالبان تفاوت تاجر و دورهگرد است. دورهگرد چیزی برای از دست دادن ندارد، چون دنیایی ندارد، اما تاجر هزار مال واموال دارد که به زحمت اندوخته است. دورهگرد به سادگی میتواندآتشی به خرمن تاجر اندازد. طالبان به این دنیا کاری ندارند، میتوانند دهها سال دیگرهم بجنگند، خوشخیالی است اگرفکر کنیم باهمسایۀ دگراندیش خود دوستی خواهند کرد. جنگجویانی که دهها سال اسلحه را از دست زمین نگذاشتند،فردای پیروزی هم اسلحه را کنار نمیگذارند و دنبال دشمن جدیدی میگردند.
هنوز دیر نشده است ... کابل را دریابید ...
#افغانستان #طالبان #جنگ_افغانستان #آینده_ما
@sedayeslahat