🔴🔴🔴تحولات کج و معوج و بیاصولی بازیگران آن!
#احمد_زیدآبادی:
مایک پنس معاون سابق رئیس جمهور آمریکا، در دیدار از کمپ "سازمان مجاهدین خلق" از مقابل عکسهای بزرگِ محمد حنیفنژاد، سعید محسن و اصغر بدیعزادگان عبور کرد و نگاهی هم به چهرههای این سه شخصیت فقیدِ بنیانگذار سازمان انداخت.
بعید است مایک پنس نداند که این چهرهها عمدتاً به قصد "مبارزه با امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا" سازمانِ چریکی مسلحانهای را تأسیس کردند که در ادامۀ کار خود چند تن از مستشاران آمریکایی در ایران را ترور کرد و برای سرنگونی دولت متحد واشینگتن در ایران، تمام توان خود را به کار گرفت.
برای مایک پنس اما گذشته چه اهمیتی دارد؟ هیچ! او به حال و آینده مینگرد و اگر چنانچه در انگیزۀ بازدید او از کمپ سازمان مجاهدین، چیزی بیش از صِرفِ دریافت پول نیز در میان باشد، در بهترین حالت، این سازمان را به عنوان اهرم فشاری علیه جمهوری اسلامی، مناسب کار همکارانش در جناح تندرو حزب جمهوریخواه میبیند.
سازمان مجاهدین اما به گذشتۀ خود چگونه مینگرد؟ ظاهراً به آن افتخار میکند و از "نقش پیشتازی" همیشگی آن به خود میبالد. از همین رو، بنیانگذاران سازمان را سخت میستاید و عکسهای آنان را در کمپ خود به نمایش گذاشته است تا مبادا از چشم بازدیدکنندگان دور بمانند.
گیریم چرخش روزگار ماهیت مسائل را تغییر دهد و اولویتها را سر و ته کند، با این حال چه نسبتی میتوان بین مرحوم حنیف و مرحوم سعید و مرحوم اصغر با مایک پنس و مایک پمپئو و جان بولتون برقرار کرد که سازمان اینطور از بازدید آنان از کمپ خود به وجد و نشاط میآید چنانکه گویی "فتحی نمایان" کرده است! پنس و پمپئو از چهرههای مترقی و یا حتی میانه و متمایل به میانۀ آمریکا نیز به شمار نمیآیند. آنها سران افراطیترین جناحهای محافظهکار و پروتستانیسم انجیلی در آمریکایند و جان بولتون هم در دیدگاههای سیاسی افراطی خود دستِ کمی از آنها ندارد.
از طرفی، سازمان مجاهدین در طول حیات خونین و پر فراز و نشیب خود، همواره خود را مدافع "آرمان فلسطین" معرفی کرده است. با تمامِ تغییر مواضعی که این سازمان پشت سر گذاشته، هنوز هم خود را حامی مواضع سازمان آزادیبخش فلسطین و الفتح نشان میدهد و ظاهراً خواهان تشکیل کشوری مستقل برای فلسطینیها در کرانۀ باختری رود اردن با پایتختی بیتالمقدس شرقی است. اما به رغم این ادعا، سازمان به استقبال آن دسته از مقامهای سابق آمریکایی میرود که در حمایت از شهرکهای یهودینشین در کرانۀ باختری بینهایت صریح و گستاخاند و از نگاه ساف و الفتح به عنوان ضدفلسطینیترین نیروهای سیاسی در جامعۀ آمریکا قلمداد میشوند.
کار سازمان البته از این حرفها گذشته است و منظور من هم از این نوشتار نقد آنان نیست، بلکه یادآوری تحولات کج و معوجی برای نسل جوان ایران است تا بدانند که بر بازیگران این تحولات، به طرزی رسوا، هیچ اصولی جز قدرتخواهی حاکم نیست.
در این میان، اگر به فرض در ایران تحولی انقلابی رخ دهد؛ قاعدتاً پای سازمان هم به ایران گشوده میشود و آنگاه این سازمان با این میزان از پرانسیپ سیاسی و به عنوان متحدِ مسیحیان انجیلی حامی سرسخت اسرائیل، قرار است چه مشکلی از انبوه مشکلات این جامعه حل کند؟ این پرسش را از آن دسته "جمهوریخواهان" میکنم که بدون هرگونه تشکیلاتِ جدّی مختص خود، سازِ انقلابِ دوباره در ایران را کوک کردهاند و بعضاً طرح هر پرسشی در بارۀ مخاطرات این مسیر را، به عنوان مانعتراشی در راه انقلاب و بعضاً مستوجب سزنش معرفی میکنند!
با این همه، به گمان من دولتهای غربی تا سرحد ممکن از وقوع انقلاب در ایران حمایت نخواهند کرد و اگر هم برخی جناحهای محافظهکار آنها در آمریکا پس از کسب احتمالی دوبارۀ قدرت به این فکر بیفتند، نگاهشان برای تحول نه به این نوع گروهها بلکه به جاهای دیگری است. برای همین است که جان بولتون پس از بارها حضور در اجتماعات پر زرق و برق سازمان مجاهدین و معرفی مکرر آنها به عنوان "آلترناتیو دمکرات" جمهوری اسلامی، نهایتاً هنگامی که با پرسشِ چگونگی تغییر در ایران روبرو شد، نه فقط نامی از سازمان به میان نیاورد، بلکه با صراحت اعلام کرد شاید برخی از سپاهیان روزی علیه جمهوری اسلامی طغیان کنند و آن را تغییر دهند!
#مایک_پنس
#کمپ_مجاهدین
#محمد_حنیف_نژاد
#جان_بولتون
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
مایک پنس معاون سابق رئیس جمهور آمریکا، در دیدار از کمپ "سازمان مجاهدین خلق" از مقابل عکسهای بزرگِ محمد حنیفنژاد، سعید محسن و اصغر بدیعزادگان عبور کرد و نگاهی هم به چهرههای این سه شخصیت فقیدِ بنیانگذار سازمان انداخت.
بعید است مایک پنس نداند که این چهرهها عمدتاً به قصد "مبارزه با امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا" سازمانِ چریکی مسلحانهای را تأسیس کردند که در ادامۀ کار خود چند تن از مستشاران آمریکایی در ایران را ترور کرد و برای سرنگونی دولت متحد واشینگتن در ایران، تمام توان خود را به کار گرفت.
برای مایک پنس اما گذشته چه اهمیتی دارد؟ هیچ! او به حال و آینده مینگرد و اگر چنانچه در انگیزۀ بازدید او از کمپ سازمان مجاهدین، چیزی بیش از صِرفِ دریافت پول نیز در میان باشد، در بهترین حالت، این سازمان را به عنوان اهرم فشاری علیه جمهوری اسلامی، مناسب کار همکارانش در جناح تندرو حزب جمهوریخواه میبیند.
سازمان مجاهدین اما به گذشتۀ خود چگونه مینگرد؟ ظاهراً به آن افتخار میکند و از "نقش پیشتازی" همیشگی آن به خود میبالد. از همین رو، بنیانگذاران سازمان را سخت میستاید و عکسهای آنان را در کمپ خود به نمایش گذاشته است تا مبادا از چشم بازدیدکنندگان دور بمانند.
گیریم چرخش روزگار ماهیت مسائل را تغییر دهد و اولویتها را سر و ته کند، با این حال چه نسبتی میتوان بین مرحوم حنیف و مرحوم سعید و مرحوم اصغر با مایک پنس و مایک پمپئو و جان بولتون برقرار کرد که سازمان اینطور از بازدید آنان از کمپ خود به وجد و نشاط میآید چنانکه گویی "فتحی نمایان" کرده است! پنس و پمپئو از چهرههای مترقی و یا حتی میانه و متمایل به میانۀ آمریکا نیز به شمار نمیآیند. آنها سران افراطیترین جناحهای محافظهکار و پروتستانیسم انجیلی در آمریکایند و جان بولتون هم در دیدگاههای سیاسی افراطی خود دستِ کمی از آنها ندارد.
از طرفی، سازمان مجاهدین در طول حیات خونین و پر فراز و نشیب خود، همواره خود را مدافع "آرمان فلسطین" معرفی کرده است. با تمامِ تغییر مواضعی که این سازمان پشت سر گذاشته، هنوز هم خود را حامی مواضع سازمان آزادیبخش فلسطین و الفتح نشان میدهد و ظاهراً خواهان تشکیل کشوری مستقل برای فلسطینیها در کرانۀ باختری رود اردن با پایتختی بیتالمقدس شرقی است. اما به رغم این ادعا، سازمان به استقبال آن دسته از مقامهای سابق آمریکایی میرود که در حمایت از شهرکهای یهودینشین در کرانۀ باختری بینهایت صریح و گستاخاند و از نگاه ساف و الفتح به عنوان ضدفلسطینیترین نیروهای سیاسی در جامعۀ آمریکا قلمداد میشوند.
کار سازمان البته از این حرفها گذشته است و منظور من هم از این نوشتار نقد آنان نیست، بلکه یادآوری تحولات کج و معوجی برای نسل جوان ایران است تا بدانند که بر بازیگران این تحولات، به طرزی رسوا، هیچ اصولی جز قدرتخواهی حاکم نیست.
در این میان، اگر به فرض در ایران تحولی انقلابی رخ دهد؛ قاعدتاً پای سازمان هم به ایران گشوده میشود و آنگاه این سازمان با این میزان از پرانسیپ سیاسی و به عنوان متحدِ مسیحیان انجیلی حامی سرسخت اسرائیل، قرار است چه مشکلی از انبوه مشکلات این جامعه حل کند؟ این پرسش را از آن دسته "جمهوریخواهان" میکنم که بدون هرگونه تشکیلاتِ جدّی مختص خود، سازِ انقلابِ دوباره در ایران را کوک کردهاند و بعضاً طرح هر پرسشی در بارۀ مخاطرات این مسیر را، به عنوان مانعتراشی در راه انقلاب و بعضاً مستوجب سزنش معرفی میکنند!
با این همه، به گمان من دولتهای غربی تا سرحد ممکن از وقوع انقلاب در ایران حمایت نخواهند کرد و اگر هم برخی جناحهای محافظهکار آنها در آمریکا پس از کسب احتمالی دوبارۀ قدرت به این فکر بیفتند، نگاهشان برای تحول نه به این نوع گروهها بلکه به جاهای دیگری است. برای همین است که جان بولتون پس از بارها حضور در اجتماعات پر زرق و برق سازمان مجاهدین و معرفی مکرر آنها به عنوان "آلترناتیو دمکرات" جمهوری اسلامی، نهایتاً هنگامی که با پرسشِ چگونگی تغییر در ایران روبرو شد، نه فقط نامی از سازمان به میان نیاورد، بلکه با صراحت اعلام کرد شاید برخی از سپاهیان روزی علیه جمهوری اسلامی طغیان کنند و آن را تغییر دهند!
#مایک_پنس
#کمپ_مجاهدین
#محمد_حنیف_نژاد
#جان_بولتون
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat