🔴🔴🔴با این فابریکها چه کنیم؟
#احمد_زیدآبادی؛
همۀ عوارض رد صلاحیتها یک طرف و مدعی شدن برخی اصلاحطلبان اصطلاحاً "فابریک" هم طرف دیگر!
آنها همچنان اصرار دارند که رأیشان بالاست و با یک اشارۀ انگشت میشد باز هم خلقالله را به نفع کاندیدای اصلاحطلب از نوعِ آقای جهانگیری به پای صندوقهای رأی آورد، اما شورای نگهبان نگذاشت!
با چه زبانی دیگر میشود این افراد را متقاعد کرد که اصولگرایان پایگاه رأی سنتی خود را که همان رأی ناطق نوری در سال 76 است حفظ کردهاند، اما حمایت از اصطلاحطلبان دچار ریزش بیسابقهای در جامعه شده است.
نظرسنجیها را هم که نشانگرِ گرایش موقت و زودگذر مردم میدانند و تأکید میکنند که حسن روحانی هم در سال 92 ابتدا رأیش حدود دو - سه درصد بود اما با حرکت عصای آنها ناگهان تا سطحِ پیروزی صعود کرد!
حالا پیرمردهای شورای نگهبان با این شاهکارشان، خودشان بیایند پاسخ اینها را بدهند، من که حوصلۀ کلکل با آنان را از دست دادهام!
#شورای_نگهبان
#اصلاح_طلبان_فابریک
#رد_صلاحیت
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی؛
همۀ عوارض رد صلاحیتها یک طرف و مدعی شدن برخی اصلاحطلبان اصطلاحاً "فابریک" هم طرف دیگر!
آنها همچنان اصرار دارند که رأیشان بالاست و با یک اشارۀ انگشت میشد باز هم خلقالله را به نفع کاندیدای اصلاحطلب از نوعِ آقای جهانگیری به پای صندوقهای رأی آورد، اما شورای نگهبان نگذاشت!
با چه زبانی دیگر میشود این افراد را متقاعد کرد که اصولگرایان پایگاه رأی سنتی خود را که همان رأی ناطق نوری در سال 76 است حفظ کردهاند، اما حمایت از اصطلاحطلبان دچار ریزش بیسابقهای در جامعه شده است.
نظرسنجیها را هم که نشانگرِ گرایش موقت و زودگذر مردم میدانند و تأکید میکنند که حسن روحانی هم در سال 92 ابتدا رأیش حدود دو - سه درصد بود اما با حرکت عصای آنها ناگهان تا سطحِ پیروزی صعود کرد!
حالا پیرمردهای شورای نگهبان با این شاهکارشان، خودشان بیایند پاسخ اینها را بدهند، من که حوصلۀ کلکل با آنان را از دست دادهام!
#شورای_نگهبان
#اصلاح_طلبان_فابریک
#رد_صلاحیت
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
همین فرد تندرویی که مسئول ستاد هنرمندان #رئیسی شده شرف داره به اون به اصطلاح #اصلاح_طلب کاسبی که با لابی، صبحها روابط عمومی فلان شرکت دولتی است، عصرها مشاور فلان مدیر سیاسی و شبها مبارز دموکراسی و مروج گفتگو در فضای مجازی است.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
📢📣 پیام آیةالله محمودامجد خطاب به میرحسین موسوی و مردم قدرشناس ایران:
بسماللهالرحمنالرحیم
جناب مهندس میرحسین موسوی
سلام خدا و همه اولیاء و بندگان صالح خدا بر شما .
بنده در کل حوزههای امروز و در میان مدعیان پیروی مکتب امام صادق «ع»، از حیث صداقت و استقامت در راه خدا، برای شما شبیه و نظیری سراغ ندارم و شما مایه افتخار هر مؤمن و هر آزادهای هستید.
جنابعالی به حق، مظلومید ولی هرگز نه در مقابل خنّاسان و نه در مقابل طاغوت و فشارها و تهدیدها و ارعابهایی که دیگران را زمین زده، مغلوب نشده و نخواهید شد.انشاءالله
چرا که الذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا
و ما صدق این وعده خداوند تعالی را در سلوک شما مشاهده میکنیم.
تذکّر مبارک شما به آیه شریفه:
و لاتَرکَنوا اِلَی الذّین ظَلَموا فتَمَسَّکُمُ النّار
در آن پیام متواضعانه و تاریخی نیز از ثمرات همان هدایت الهی است .
و بحمدالله دیدیم که عمل خالصانه و سخن صدق، چگونه منشاء برکات عظیم شد و بر دلها اثر کرد و آثار آن در آینده بیشتر نیز عیان خواهد شد.
اینجانب خاضعانه از شما و از مردم ستمدیدهای که پیام شما را به جان شنیدند و همراهی کردند، تشکر میکنم☘
✔️و از آقای #رئیسی که به هر صورت، عهدهدار امانت ریاست جمهوری در کشور شدند، میخواهم
#پیام_مردم را به گوش وجدان و عقل بشنوند و در جهت #جبران گذشته و پر کردن شکاف بین مردم و حکومت و احیای حرمتِ جان و آبروی انسانها و الغای مجازات #اعدام و #اصلاح_قانون_اساسی قدم بردارند بلکه این تلاشها موجب تجدید حیات این جمهوری شود و در این صورت است که منصب ریاست جمهوری بر ایشان مبارک خواهد بود.
در این راه دعاگو هستم.
خیرخواه همه
محمود امجد
۳۰ خرداد ۱۴۰۰
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
📢📣 پیام آیةالله محمودامجد خطاب به میرحسین موسوی و مردم قدرشناس ایران:
بسماللهالرحمنالرحیم
جناب مهندس میرحسین موسوی
سلام خدا و همه اولیاء و بندگان صالح خدا بر شما .
بنده در کل حوزههای امروز و در میان مدعیان پیروی مکتب امام صادق «ع»، از حیث صداقت و استقامت در راه خدا، برای شما شبیه و نظیری سراغ ندارم و شما مایه افتخار هر مؤمن و هر آزادهای هستید.
جنابعالی به حق، مظلومید ولی هرگز نه در مقابل خنّاسان و نه در مقابل طاغوت و فشارها و تهدیدها و ارعابهایی که دیگران را زمین زده، مغلوب نشده و نخواهید شد.انشاءالله
چرا که الذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا
و ما صدق این وعده خداوند تعالی را در سلوک شما مشاهده میکنیم.
تذکّر مبارک شما به آیه شریفه:
و لاتَرکَنوا اِلَی الذّین ظَلَموا فتَمَسَّکُمُ النّار
در آن پیام متواضعانه و تاریخی نیز از ثمرات همان هدایت الهی است .
و بحمدالله دیدیم که عمل خالصانه و سخن صدق، چگونه منشاء برکات عظیم شد و بر دلها اثر کرد و آثار آن در آینده بیشتر نیز عیان خواهد شد.
اینجانب خاضعانه از شما و از مردم ستمدیدهای که پیام شما را به جان شنیدند و همراهی کردند، تشکر میکنم☘
✔️و از آقای #رئیسی که به هر صورت، عهدهدار امانت ریاست جمهوری در کشور شدند، میخواهم
#پیام_مردم را به گوش وجدان و عقل بشنوند و در جهت #جبران گذشته و پر کردن شکاف بین مردم و حکومت و احیای حرمتِ جان و آبروی انسانها و الغای مجازات #اعدام و #اصلاح_قانون_اساسی قدم بردارند بلکه این تلاشها موجب تجدید حیات این جمهوری شود و در این صورت است که منصب ریاست جمهوری بر ایشان مبارک خواهد بود.
در این راه دعاگو هستم.
خیرخواه همه
محمود امجد
۳۰ خرداد ۱۴۰۰
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴نیروی چهارمی باید
#احمد_زیدآبادی
نیروهای سیاسی در ایران به سه جریان عمده تقسیم میشوند: اصولگرایان، اصلاحطلبان و براندازان.
اصولگرایان به رغم تنوعشان، عمدتاً خود را تافتۀ جدا بافتهای فرض میکنند که گویی خداوند آنها را صرفاً برای حکومت و حکومت را به عنوان حق ویژه و منحصر به فرد آنان خلق کرده است! از همین رو، قدرت سیاسی را در حد امری قدسی ارتقاء دادهاند و برای حفظ انحصاری و پیشگیری از ورود دیگر اقشار سیاسی جامعه به ساحت آن، چیزی به نام حقوق مساوی برآمده از مفهوم ملت - دولت مدرن را به رسمیت نمیشناسند. آنهاد بدین وسیله خود را به صورت کاستی بسته و مدافع علنی تبعیض سیاسی در آوردهاند بی آنکه مجال بحث آزاد در این زمینه را به منتقدان خود بدهند.
روشن است که از این جریان نمیتوان نسخهای شفابخش برای بهبود جراحتهای جامعه انتظار داشت هر چند که نشانههای ضعیفی از تمایل برخی افراد جوانتر آنان به خروج از پیلههای فکری انزواجویانه از دیگر قشرهای جامعه به چشم میخورد و شاید ضرورت حکمرانی در شرایط ضیق اقتصادی نیز به بخشی از آنان تکانی دهد.
در این میان اصلاحطلبان عموماً شعارهای برابریجویانهتری در حوزۀ سیاسی میدهند اما کارنامۀ 25 ساله آنان نیز نشان میدهد که ذوق کسب پارهای از قدرت سیاسی نزد بسیاری از آنان قویتر از انگیزۀ بهبودخواهی وضعیت جامعه بوده است. آنها انرژی جامعه برای اصلاح امور کشور را به کانال شراکت خویش در قدرت هدایت کردند و با هدر دادن آن، در نهایت چشماندازی جز یأس و نومیدی از خود به جا نگذاشتند.
از این رو، نگاه آنان به دستگاه دولت به عنوان مهمترین و بلکه تنها منبع قدرت، در عمل تفاوت چشمگیری با نگاه اصولگرایان پیدا نکرده است به طوری که افکار عمومی، نه تمام بلکه اکثریتی از آنان را آلوده به رفتارهای فرصتطلبانه و جویای انتفاع از منابع تولید رانت میداند و از آنان سلب اعتماد کرده است.
هر چند که همۀ اصلاحطلبان را نمیتوان و نباید به یک چوب راند و در میان آنها همچنان چهرههای صادق و برجسته و معتبری وجود دارد، اما تحت این عنوان دیگر نمیتوان به بازسازی آنها امید بست و انتظار راه حلی برای کشور از آنان داشت.
براندازان اما تنوع و تفرقی بیش از اندازه دارند و جز عنوانشان به سختی میتوان حلقۀ وصلی بین اجزاء آنها یافت. عدهای از آنان مثل سازمان مجاهدین خلق از تمام ویژگیهای یک فرقۀ توتالیتر برخوردارند. عدهای دیگر از آنان چنان در باستانگرایی دگم و ستیزهجویانهای مستغرق شدهاند که گویی هیچ دغدغهای جز تخفیف و نفی و نابودی فرهنگ و میراثهای معنوی و اخلاقی و ملی تاریخ هزار و چهارصد سالۀ اخیر ایران ندارند. عدهای نیز سازمانهای افراطی چپگراییاند که بیشتر در اوهام خود به سر میبرند و پنداری هرگز ارتباطی با واقعیت پیدا نکردهاند. اینان طبعاً همگی بخش بزرگی از مشکل به حساب میآیند تا هرگونه راه حل! در عین حال، نیروهای معقولِ و معتدل اعم از چپ و لیبرال با سابقۀ حمایت از اصلاحات هم در بین حامیان این عنوان کم نیست. اما این نیروها نیز متأسفانه بدون داشتن هر نوع نظریه و سازمان و تشکیلات و امکانات و بیتوجه به شرایط شکنندۀ ملی، ظاهراً از روی خشم، بحث لزوم "گذار انقلابی" در ایران را به میان آوردهاند و از این طریق بدبختانه به افزایش گرد و غباری دامن میزنند که براندازان سنتیِ تندخو در فضای سیاسی و رسانهای به پا کردهاند، به طوری که امکان هر نوع بحث جدی و منطقی و عمیق در بارۀ وضعیت کشور از صاحبنظران سلب شده و بازار بدگویی و بدزبانی و بیاعتبارسازی به مثابۀ "جنگ همه علیه همه" داغی بیسابقهای پیدا کرده است.
این سه جریان، پنداری در توافقی نانوشته اصرار دارند که افراد سیاسی و یا علاقمندان امور اجتماعی در چارچوب یکی از آنها خود را تعریف کنند حال آنکه خیل عظیمی از کنشگران سیاسی و اجتماعی در حصار تنگ و ناموزون آنها نمیگنجند و از سترونی فکری و قدرتخواهی آنان حتی بسیاری از هواداران خودشان نیز به ستوه آمدهاند.
درست به همین دلیل، جریان چهارمی باید!
این جریان چهارم لازم است اصول فکری و نظام مفهومی و رویکرد عملی خود را تبیین و به خودش تشخص دهد. چون خود را جزو این جریان چهارم میدانم در تبیین موارد فوق خواهم کوشید.
پس منتظر یادداشتهای آتی من در این زمینه بمانید.
#نیروی_چهارم
#اصولگرایان
#اصلاح_طلبان
#براندازان
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی
نیروهای سیاسی در ایران به سه جریان عمده تقسیم میشوند: اصولگرایان، اصلاحطلبان و براندازان.
اصولگرایان به رغم تنوعشان، عمدتاً خود را تافتۀ جدا بافتهای فرض میکنند که گویی خداوند آنها را صرفاً برای حکومت و حکومت را به عنوان حق ویژه و منحصر به فرد آنان خلق کرده است! از همین رو، قدرت سیاسی را در حد امری قدسی ارتقاء دادهاند و برای حفظ انحصاری و پیشگیری از ورود دیگر اقشار سیاسی جامعه به ساحت آن، چیزی به نام حقوق مساوی برآمده از مفهوم ملت - دولت مدرن را به رسمیت نمیشناسند. آنهاد بدین وسیله خود را به صورت کاستی بسته و مدافع علنی تبعیض سیاسی در آوردهاند بی آنکه مجال بحث آزاد در این زمینه را به منتقدان خود بدهند.
روشن است که از این جریان نمیتوان نسخهای شفابخش برای بهبود جراحتهای جامعه انتظار داشت هر چند که نشانههای ضعیفی از تمایل برخی افراد جوانتر آنان به خروج از پیلههای فکری انزواجویانه از دیگر قشرهای جامعه به چشم میخورد و شاید ضرورت حکمرانی در شرایط ضیق اقتصادی نیز به بخشی از آنان تکانی دهد.
در این میان اصلاحطلبان عموماً شعارهای برابریجویانهتری در حوزۀ سیاسی میدهند اما کارنامۀ 25 ساله آنان نیز نشان میدهد که ذوق کسب پارهای از قدرت سیاسی نزد بسیاری از آنان قویتر از انگیزۀ بهبودخواهی وضعیت جامعه بوده است. آنها انرژی جامعه برای اصلاح امور کشور را به کانال شراکت خویش در قدرت هدایت کردند و با هدر دادن آن، در نهایت چشماندازی جز یأس و نومیدی از خود به جا نگذاشتند.
از این رو، نگاه آنان به دستگاه دولت به عنوان مهمترین و بلکه تنها منبع قدرت، در عمل تفاوت چشمگیری با نگاه اصولگرایان پیدا نکرده است به طوری که افکار عمومی، نه تمام بلکه اکثریتی از آنان را آلوده به رفتارهای فرصتطلبانه و جویای انتفاع از منابع تولید رانت میداند و از آنان سلب اعتماد کرده است.
هر چند که همۀ اصلاحطلبان را نمیتوان و نباید به یک چوب راند و در میان آنها همچنان چهرههای صادق و برجسته و معتبری وجود دارد، اما تحت این عنوان دیگر نمیتوان به بازسازی آنها امید بست و انتظار راه حلی برای کشور از آنان داشت.
براندازان اما تنوع و تفرقی بیش از اندازه دارند و جز عنوانشان به سختی میتوان حلقۀ وصلی بین اجزاء آنها یافت. عدهای از آنان مثل سازمان مجاهدین خلق از تمام ویژگیهای یک فرقۀ توتالیتر برخوردارند. عدهای دیگر از آنان چنان در باستانگرایی دگم و ستیزهجویانهای مستغرق شدهاند که گویی هیچ دغدغهای جز تخفیف و نفی و نابودی فرهنگ و میراثهای معنوی و اخلاقی و ملی تاریخ هزار و چهارصد سالۀ اخیر ایران ندارند. عدهای نیز سازمانهای افراطی چپگراییاند که بیشتر در اوهام خود به سر میبرند و پنداری هرگز ارتباطی با واقعیت پیدا نکردهاند. اینان طبعاً همگی بخش بزرگی از مشکل به حساب میآیند تا هرگونه راه حل! در عین حال، نیروهای معقولِ و معتدل اعم از چپ و لیبرال با سابقۀ حمایت از اصلاحات هم در بین حامیان این عنوان کم نیست. اما این نیروها نیز متأسفانه بدون داشتن هر نوع نظریه و سازمان و تشکیلات و امکانات و بیتوجه به شرایط شکنندۀ ملی، ظاهراً از روی خشم، بحث لزوم "گذار انقلابی" در ایران را به میان آوردهاند و از این طریق بدبختانه به افزایش گرد و غباری دامن میزنند که براندازان سنتیِ تندخو در فضای سیاسی و رسانهای به پا کردهاند، به طوری که امکان هر نوع بحث جدی و منطقی و عمیق در بارۀ وضعیت کشور از صاحبنظران سلب شده و بازار بدگویی و بدزبانی و بیاعتبارسازی به مثابۀ "جنگ همه علیه همه" داغی بیسابقهای پیدا کرده است.
این سه جریان، پنداری در توافقی نانوشته اصرار دارند که افراد سیاسی و یا علاقمندان امور اجتماعی در چارچوب یکی از آنها خود را تعریف کنند حال آنکه خیل عظیمی از کنشگران سیاسی و اجتماعی در حصار تنگ و ناموزون آنها نمیگنجند و از سترونی فکری و قدرتخواهی آنان حتی بسیاری از هواداران خودشان نیز به ستوه آمدهاند.
درست به همین دلیل، جریان چهارمی باید!
این جریان چهارم لازم است اصول فکری و نظام مفهومی و رویکرد عملی خود را تبیین و به خودش تشخص دهد. چون خود را جزو این جریان چهارم میدانم در تبیین موارد فوق خواهم کوشید.
پس منتظر یادداشتهای آتی من در این زمینه بمانید.
#نیروی_چهارم
#اصولگرایان
#اصلاح_طلبان
#براندازان
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴هموطنان! خطر در همین چند قدمی ماست
#احمد_زیدآبادی:
هموطنان! آنچه این روزها باید از آن سخت ترسید و از وحشت آن تا مغز استخوان لرزید، باتلاقی است که در چند قدمی کشور ما دهان گشوده تا همۀ هستی ما را در خود فرو برد. اگر خدای نخواسته در این باتلاق فرو رویم، کشور سالهای سال، دستخوش نوعی هرج و مرج خونبار خواهد شد. شرایطی که آدمی را به یاد شعر سرشار از اندوه و درماندگی کمالالدین اصفهانی پس از حملۀ مغول به اصفهان و قتلعام مردم آن شهر به سال 633 هجری میاندازد:
کــو دیـده که تا بـر وطـن خـود گریـد
بر حال دل و واقعۀ بد گرید
دي بر سر مردهاي دو صـد شـیون بـود
امــروز یکــی نیســت کــه برصــد گرید!
باور بفرمایید این همه نگرانی، از سر هوی و هوس نیست. از جنس اتهامات مزخرفی چون "سازش با رژیم" نیست. از روی خیالبافی و وهم نیست. کافی است کمی تاریخ خوانده باشید و با ماهیت قدرت اندکی آشنا باشید و از شرایط آنومیک و پیامدهای پدیدۀ رکود- تورم در اقتصاد بیخبر نباشید و بعد بدون غرضی که حجاب را از دل به دیده آورد، نگاهی به دور و برتان بیاندازید تا متوجه شوید که خطر در همین چند قدمی کمین کرده و منتظر بلعیدن ماست.
متهم ردیف اول این وضعیت، بدون تردید مجموعۀ جناح اصولگراست که منافع خود را بر منفعت عمومی ترجیح داد و راه اصلاح امور در کشور را سد کرد. اکنون اما زمان مناسبی برای رجعت به گذشته و بازتولید کهنه دعواهای ویرانگر نیست بخصوص اینکه از طنز روزگار، بار این بحران بیسابقه بر دوش همین جناح افتاده و از قضای روزگار، حل این بحران نیز به دست همین جناح امکانپذیر است!
اینک قوای سه گانه به کنترل اصولگرایان در آمده است و آنها اگر صورت مسئله را به درستی درک و ارادهای برای حل آن پیدا کنند، قدرت و امکانات لازم را برای برونرفت از این شرایط در اختیار دارند. در واقع هیچ مانعِ بیرونی در برابر آنها برای حرکت در جهت صحیح قرار ندارد و تنها مانعی که پیش روی آنهاست، طیفی سرسخت و خو گرفته به تبعیض سیاسی و رایگان خوری و مفت زیستی و بیبنیادگویی از درون خود آنهاست.
برای این مقصود اما اصولگرایان نیازمند یک انقلاب مفهومی در بنیانهای فکری خود هستند و به ناچار باید در روابط خود با همۀ اقشار اجتماعی و محیط پیرامون تجدیدنظر اساسی کنند. برای حفظ جامعه از خطر هرج و مرج، این یک ضرورت تاریخی است اما ضرورت با اراده نیز پیوند دارد.
تا کنون نشانههای ضعیفی از فهم ابعاد هولناک صورت مسئله در بدنۀ برخی گرایشهای اصولگرایی بخصوص نیروهای فکورتر و جوانتر این جناح ظهور کرده است، اما اینکه این گرایشها بتوانند ابتکار عمل را به دست گیرند، به همراهی و هماهنگی سران سه قوه با آنها بستگی دارد.
عنصر زمان در این میان اما بسیار حیاتی است. بخش عظیمی از جامعه در تحمل بار طاقت فرسای زندگی بیتاب شده است و اگر اصولگرایان دیر بجنبند، فرصت از دست خواهد رفت.
خلاصه آنکه سرنوشت کشور تا حدود زیادی به نوع عملکرد اصولگرایان گره خورده است. اگر آنان با تجدید نظر در نگاه خود، مسیر حل مشکلات را در پیش گیرند، به رغم سوابق مخرب، تاریخ امتیاز نجات ایران را به حساب آنها خواهد نوشت، اما اگر به هر دلیلی بر سیاستهای نخنما و ناکارآمدِ مورد انزجار عمومیِ خود بچسبند، مسئولِ مستقیم همۀ مصائب ناشی از آن برای کشور شناخته خواهند شد.
گرچه وظیفۀ اصلی حل بحران به دوش اصولگرایان است، اما دیگر نیروهای سیاسی و اقشار اجتماعی نیز در این زمینه وظایف و مسئولیتهای بزرگی به عهده دارند که اگر در شناخت آنها قصور ورزند و در جهت درست حرکت نکنند، به سهم خود در شمار متهمانِ ویرانی کشور قرار خواهند گرفت.
در این میان، نوع نقش آفرینی اصلاحطلبان بخصوص مؤثر است. آنها هرچند که نفوذ سابق خود را از دست دادهاند، اما هنوز نیروی مؤثری در جهتگیریهای اجتماعی کشور به شمار میروند. اصلاحطلبان هم اما به اندازۀ اصولگرایان نیازمند تجدید نظر اساسی در نگاه خود هستند. آنها گرچه گمان میکنند که نیروی پیشروی جامعه بودهاند، اما اغلب آنها سالهاست که دچار سترونی فکر و انجماد تحلیلی شدهاند به گونهای که خود را در دایرۀ بستهای گرفتار کرده و امکان هر نوع ابتکار عمل را از خود گرفتهاند. در این مورد فردا توضیح داده میشود.
#کمال_الدین_اصفهانی
#اصولگرایان
#اصلاح_طلبان
#بحران_کشور
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
هموطنان! آنچه این روزها باید از آن سخت ترسید و از وحشت آن تا مغز استخوان لرزید، باتلاقی است که در چند قدمی کشور ما دهان گشوده تا همۀ هستی ما را در خود فرو برد. اگر خدای نخواسته در این باتلاق فرو رویم، کشور سالهای سال، دستخوش نوعی هرج و مرج خونبار خواهد شد. شرایطی که آدمی را به یاد شعر سرشار از اندوه و درماندگی کمالالدین اصفهانی پس از حملۀ مغول به اصفهان و قتلعام مردم آن شهر به سال 633 هجری میاندازد:
کــو دیـده که تا بـر وطـن خـود گریـد
بر حال دل و واقعۀ بد گرید
دي بر سر مردهاي دو صـد شـیون بـود
امــروز یکــی نیســت کــه برصــد گرید!
باور بفرمایید این همه نگرانی، از سر هوی و هوس نیست. از جنس اتهامات مزخرفی چون "سازش با رژیم" نیست. از روی خیالبافی و وهم نیست. کافی است کمی تاریخ خوانده باشید و با ماهیت قدرت اندکی آشنا باشید و از شرایط آنومیک و پیامدهای پدیدۀ رکود- تورم در اقتصاد بیخبر نباشید و بعد بدون غرضی که حجاب را از دل به دیده آورد، نگاهی به دور و برتان بیاندازید تا متوجه شوید که خطر در همین چند قدمی کمین کرده و منتظر بلعیدن ماست.
متهم ردیف اول این وضعیت، بدون تردید مجموعۀ جناح اصولگراست که منافع خود را بر منفعت عمومی ترجیح داد و راه اصلاح امور در کشور را سد کرد. اکنون اما زمان مناسبی برای رجعت به گذشته و بازتولید کهنه دعواهای ویرانگر نیست بخصوص اینکه از طنز روزگار، بار این بحران بیسابقه بر دوش همین جناح افتاده و از قضای روزگار، حل این بحران نیز به دست همین جناح امکانپذیر است!
اینک قوای سه گانه به کنترل اصولگرایان در آمده است و آنها اگر صورت مسئله را به درستی درک و ارادهای برای حل آن پیدا کنند، قدرت و امکانات لازم را برای برونرفت از این شرایط در اختیار دارند. در واقع هیچ مانعِ بیرونی در برابر آنها برای حرکت در جهت صحیح قرار ندارد و تنها مانعی که پیش روی آنهاست، طیفی سرسخت و خو گرفته به تبعیض سیاسی و رایگان خوری و مفت زیستی و بیبنیادگویی از درون خود آنهاست.
برای این مقصود اما اصولگرایان نیازمند یک انقلاب مفهومی در بنیانهای فکری خود هستند و به ناچار باید در روابط خود با همۀ اقشار اجتماعی و محیط پیرامون تجدیدنظر اساسی کنند. برای حفظ جامعه از خطر هرج و مرج، این یک ضرورت تاریخی است اما ضرورت با اراده نیز پیوند دارد.
تا کنون نشانههای ضعیفی از فهم ابعاد هولناک صورت مسئله در بدنۀ برخی گرایشهای اصولگرایی بخصوص نیروهای فکورتر و جوانتر این جناح ظهور کرده است، اما اینکه این گرایشها بتوانند ابتکار عمل را به دست گیرند، به همراهی و هماهنگی سران سه قوه با آنها بستگی دارد.
عنصر زمان در این میان اما بسیار حیاتی است. بخش عظیمی از جامعه در تحمل بار طاقت فرسای زندگی بیتاب شده است و اگر اصولگرایان دیر بجنبند، فرصت از دست خواهد رفت.
خلاصه آنکه سرنوشت کشور تا حدود زیادی به نوع عملکرد اصولگرایان گره خورده است. اگر آنان با تجدید نظر در نگاه خود، مسیر حل مشکلات را در پیش گیرند، به رغم سوابق مخرب، تاریخ امتیاز نجات ایران را به حساب آنها خواهد نوشت، اما اگر به هر دلیلی بر سیاستهای نخنما و ناکارآمدِ مورد انزجار عمومیِ خود بچسبند، مسئولِ مستقیم همۀ مصائب ناشی از آن برای کشور شناخته خواهند شد.
گرچه وظیفۀ اصلی حل بحران به دوش اصولگرایان است، اما دیگر نیروهای سیاسی و اقشار اجتماعی نیز در این زمینه وظایف و مسئولیتهای بزرگی به عهده دارند که اگر در شناخت آنها قصور ورزند و در جهت درست حرکت نکنند، به سهم خود در شمار متهمانِ ویرانی کشور قرار خواهند گرفت.
در این میان، نوع نقش آفرینی اصلاحطلبان بخصوص مؤثر است. آنها هرچند که نفوذ سابق خود را از دست دادهاند، اما هنوز نیروی مؤثری در جهتگیریهای اجتماعی کشور به شمار میروند. اصلاحطلبان هم اما به اندازۀ اصولگرایان نیازمند تجدید نظر اساسی در نگاه خود هستند. آنها گرچه گمان میکنند که نیروی پیشروی جامعه بودهاند، اما اغلب آنها سالهاست که دچار سترونی فکر و انجماد تحلیلی شدهاند به گونهای که خود را در دایرۀ بستهای گرفتار کرده و امکان هر نوع ابتکار عمل را از خود گرفتهاند. در این مورد فردا توضیح داده میشود.
#کمال_الدین_اصفهانی
#اصولگرایان
#اصلاح_طلبان
#بحران_کشور
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴پاسخی و توضیحی ضرور
#احمد_زیدآبادی
دوست گرامی دکتر حمیدرضا جلایی پور به دو نکته از حرفهایم در کلابهاوس خانۀ آزادی ایراد وارده کرده است.
نخست اینکه به قول ایشان گفتهام: "اصلاحطلبان جانبداری سیاسی دارند و اوضاع و عملکرد آقای رئیسی را تاریک و تند تصویر میکنند."
دوم اینکه، "اصلاحطلبان زیاد خشنود نیستند که برجام بوسیله آقای رئیسی به جایی برسد! زیرا این موضوع باعث میشود که تندروها درآمد ارزی پیدا کنند و این خوب نیست."
دکتر جلاییپور سپس هر دوی این گزارهها را رد کرده و در بارۀ گزارۀ نخست گفته است: "اکثر اصلاحطلبان از روز بعد از پیروزی جناب رئیسی در انتخابات اولاً اظهار امیدواری کردند که ایشان در پیگیری امور روزمره مردم موفق شوند و این آرزوی هر ایرانی است که هر چه زودتر معیشت بحرانی مردم سامان یابد."
در بارۀ گزارۀ دوم هم نوشتهاند: "من برخلاف نظر جناب زید هیچ اصلاحطلبی را نمیشناسم که مخالف اجرای برجام از سوی دولت رئیسی باشند و در مقابل از روز اول پس از پیروزی رئیسی، اصلاحطلبان صریحاً و مستمراً مشوق رئیسی در اجرای برجام بوده و هستند."
راستش تک تک کلماتی را که در کلابهاوس به زبان آوردهام الان در ذهن ندارم. من معمولاً در اظهارنظر نسبت به گروهها و گرایشهای سیاسی از قیدهای محدودکننده استفاده میکنم تا داوری مطلق نکرده باشم. قاعدتاً در هنگام سخن گفتن بخصوص اگر هیجان و خشم هم قاطی آن شود، دیگر نمیتوان مانند موقع نوشتن تک تک واژهها را سبک و سنگین و حلاجی کرد و بعد بر زبان آورد. از این رو، ضریب دقت در انتخاب واژهها در سخنرانی نسبت به نگارش به طور طبیعی کم میشود.
به هر حال من همۀ اصلاحطلبان را در موضوع مورد بحث به یکسان داوری نمیکنم. حرفم در این مورد همان است که دیروز نوشتم:
"منتقدان جمهوری اسلامی اما به لحاظ نظری عموماً خواهان موفقیت مذاکرات و احیای برجام هستند، گرچه در مقام عمل، برخیشان از اینکه کارِ مثبت و مردمپسندی توسط رقبایشان به سرانجام رسد، احساس خوبی پیدا نمیکنند و به انحاء مختلف در جهت تخفیف و بیاهمیت نشان دادن آن میکوشند."
با این حال برای روشنتر شدن بحث، لازم است دو نکته را اضافه کنم. اول اینکه از نگاه من، اگر بنا به اصلاح واقعی و پایدار و ماندگار در نظام سیاسی باشد به طوری دیالکتیکی و پارادوکسیکال این اصلاح فقط از طریق اصولگرایان و یا طیفی از آنها در نظام جمهوری اسلامی امکانپذیر است. متأسفانه همین نکتۀ بغرنج و توضیحناپذیر مانع تفاهم من با دیگران بخصوص دوستان اصلاحطلب میشود. آنان اغلب انجام اصلاحات را به دست خود میپسندند و این بدبختانه در شرایط کنونی کشور نه فقط شدنی نیست بلکه نتیجۀ عکس میدهد و پافشاری بر آن حتی راه اصلاح را به کلی مسدود میکند.
نکتۀ دوم هم اینکه اگر قرار به دستیابی "تندروها" به منابع مالی به قیمت سرکوب فضای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعه باشد، من خودم بیتعارف نخستین مخالف آنم. این شاید در ابتدا گشایشی کوتاهمدت در معیشت مردم ایجاد کند، اما پس از آن جامعه را با چالشهای هولناکتری روبرو خواهد کرد. حمایت من از اجرای برجام به دست اصولگرایان عمدتاً به دلیل نوع فهمم از پیامدهای ضروری و گشایشگرِ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی این اقدام است. بدون این پیامدها برجام که جای خود هزاران توافقِ هم به نظر من "یَک تا غاز" نمیارزد!
#حمید_رضا_جلایی_پور
#کلاب_هاوس
#برجام
#اصلاح_طلبان
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی
دوست گرامی دکتر حمیدرضا جلایی پور به دو نکته از حرفهایم در کلابهاوس خانۀ آزادی ایراد وارده کرده است.
نخست اینکه به قول ایشان گفتهام: "اصلاحطلبان جانبداری سیاسی دارند و اوضاع و عملکرد آقای رئیسی را تاریک و تند تصویر میکنند."
دوم اینکه، "اصلاحطلبان زیاد خشنود نیستند که برجام بوسیله آقای رئیسی به جایی برسد! زیرا این موضوع باعث میشود که تندروها درآمد ارزی پیدا کنند و این خوب نیست."
دکتر جلاییپور سپس هر دوی این گزارهها را رد کرده و در بارۀ گزارۀ نخست گفته است: "اکثر اصلاحطلبان از روز بعد از پیروزی جناب رئیسی در انتخابات اولاً اظهار امیدواری کردند که ایشان در پیگیری امور روزمره مردم موفق شوند و این آرزوی هر ایرانی است که هر چه زودتر معیشت بحرانی مردم سامان یابد."
در بارۀ گزارۀ دوم هم نوشتهاند: "من برخلاف نظر جناب زید هیچ اصلاحطلبی را نمیشناسم که مخالف اجرای برجام از سوی دولت رئیسی باشند و در مقابل از روز اول پس از پیروزی رئیسی، اصلاحطلبان صریحاً و مستمراً مشوق رئیسی در اجرای برجام بوده و هستند."
راستش تک تک کلماتی را که در کلابهاوس به زبان آوردهام الان در ذهن ندارم. من معمولاً در اظهارنظر نسبت به گروهها و گرایشهای سیاسی از قیدهای محدودکننده استفاده میکنم تا داوری مطلق نکرده باشم. قاعدتاً در هنگام سخن گفتن بخصوص اگر هیجان و خشم هم قاطی آن شود، دیگر نمیتوان مانند موقع نوشتن تک تک واژهها را سبک و سنگین و حلاجی کرد و بعد بر زبان آورد. از این رو، ضریب دقت در انتخاب واژهها در سخنرانی نسبت به نگارش به طور طبیعی کم میشود.
به هر حال من همۀ اصلاحطلبان را در موضوع مورد بحث به یکسان داوری نمیکنم. حرفم در این مورد همان است که دیروز نوشتم:
"منتقدان جمهوری اسلامی اما به لحاظ نظری عموماً خواهان موفقیت مذاکرات و احیای برجام هستند، گرچه در مقام عمل، برخیشان از اینکه کارِ مثبت و مردمپسندی توسط رقبایشان به سرانجام رسد، احساس خوبی پیدا نمیکنند و به انحاء مختلف در جهت تخفیف و بیاهمیت نشان دادن آن میکوشند."
با این حال برای روشنتر شدن بحث، لازم است دو نکته را اضافه کنم. اول اینکه از نگاه من، اگر بنا به اصلاح واقعی و پایدار و ماندگار در نظام سیاسی باشد به طوری دیالکتیکی و پارادوکسیکال این اصلاح فقط از طریق اصولگرایان و یا طیفی از آنها در نظام جمهوری اسلامی امکانپذیر است. متأسفانه همین نکتۀ بغرنج و توضیحناپذیر مانع تفاهم من با دیگران بخصوص دوستان اصلاحطلب میشود. آنان اغلب انجام اصلاحات را به دست خود میپسندند و این بدبختانه در شرایط کنونی کشور نه فقط شدنی نیست بلکه نتیجۀ عکس میدهد و پافشاری بر آن حتی راه اصلاح را به کلی مسدود میکند.
نکتۀ دوم هم اینکه اگر قرار به دستیابی "تندروها" به منابع مالی به قیمت سرکوب فضای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعه باشد، من خودم بیتعارف نخستین مخالف آنم. این شاید در ابتدا گشایشی کوتاهمدت در معیشت مردم ایجاد کند، اما پس از آن جامعه را با چالشهای هولناکتری روبرو خواهد کرد. حمایت من از اجرای برجام به دست اصولگرایان عمدتاً به دلیل نوع فهمم از پیامدهای ضروری و گشایشگرِ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی این اقدام است. بدون این پیامدها برجام که جای خود هزاران توافقِ هم به نظر من "یَک تا غاز" نمیارزد!
#حمید_رضا_جلایی_پور
#کلاب_هاوس
#برجام
#اصلاح_طلبان
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴استقبال سرد #پوتین از #رییسی که نماینده #اصولگرایان متمایل به شرق است را ببینید. بگذارید کنار این که دولت بایدن و غرب با تعلل در بازگشت به برجام میخ به تابوت میانه روها و #اصلاح_طلبان متمایل به غرب کوبید. نمادی از وضعمان در جهان. چپ و راستمان برای جهان بی اهمیت است. مردم که هیچ..
✍علیرضا خوشبخت
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍علیرضا خوشبخت
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴باندهای مافیایی
#احمد_زیدآبادی:
مناسبات قدرت در ایران بیش از هر کشور دیگری در جهان پیچیده و نامرئی شده است. میزان اقتدار و تأثیرگذاری هر یک از نیروهای مؤثر و حتی نهادهای حاکم، اصلاً روشن و مشخص نیست.
وقتی شخص رئیس دولت و نمایندگان مجلس نیز از دستهای پشتِ پرده و باندهای مافیایی در برخی قلمروهای مهم کشور سخن میگویند، معنایی جز گسیختگی مناسبات تعریف شدۀ قدرت در کشور و ناشناخته بودن نیروهای اثرگذار بر سرنوشت جامعه ندارد.
این وضعیت در درجۀ نخست، علامتِ بحران نظری ماهیت دولت در دوران پس از انقلاب و تجلی آن در وضعیت عینی بروکراتیک کشور است و در درجۀ بعد از چیرگی منافعِ محافل و باندهای پنهان و اسرارآمیز بر منافع عمومی حکایت دارد.
به منظور جمع و جور کردن این سطح بیسابقه از آشفتگی و از همپاشی قدرت، لازم است علاوه بر اصلاح قانون اساسی بر مبنای تعریف منسجم و مشخصی از ماهیت دولت، در عمل نیز اقتدارِ سلسله مراتب بروکراتیک رسمی، به شیوهای دمکراتیک بازسازی شود.
با وضع کنونی، تصمیمگیری استراژیک در هر زمینهای، بینهایت مشکل شده و ادارۀ کشور به روندی کاملاً فرسایشی دچار گشته است. انتهای این مسیر چیزی از کشور باقی نمیگذارد.
#باندهای_مافیایی
#اصلاح_قانون_اساسی
#بحران_تصمیم_گیری
#ماهیت_دولت
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
مناسبات قدرت در ایران بیش از هر کشور دیگری در جهان پیچیده و نامرئی شده است. میزان اقتدار و تأثیرگذاری هر یک از نیروهای مؤثر و حتی نهادهای حاکم، اصلاً روشن و مشخص نیست.
وقتی شخص رئیس دولت و نمایندگان مجلس نیز از دستهای پشتِ پرده و باندهای مافیایی در برخی قلمروهای مهم کشور سخن میگویند، معنایی جز گسیختگی مناسبات تعریف شدۀ قدرت در کشور و ناشناخته بودن نیروهای اثرگذار بر سرنوشت جامعه ندارد.
این وضعیت در درجۀ نخست، علامتِ بحران نظری ماهیت دولت در دوران پس از انقلاب و تجلی آن در وضعیت عینی بروکراتیک کشور است و در درجۀ بعد از چیرگی منافعِ محافل و باندهای پنهان و اسرارآمیز بر منافع عمومی حکایت دارد.
به منظور جمع و جور کردن این سطح بیسابقه از آشفتگی و از همپاشی قدرت، لازم است علاوه بر اصلاح قانون اساسی بر مبنای تعریف منسجم و مشخصی از ماهیت دولت، در عمل نیز اقتدارِ سلسله مراتب بروکراتیک رسمی، به شیوهای دمکراتیک بازسازی شود.
با وضع کنونی، تصمیمگیری استراژیک در هر زمینهای، بینهایت مشکل شده و ادارۀ کشور به روندی کاملاً فرسایشی دچار گشته است. انتهای این مسیر چیزی از کشور باقی نمیگذارد.
#باندهای_مافیایی
#اصلاح_قانون_اساسی
#بحران_تصمیم_گیری
#ماهیت_دولت
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
"صدای ملّت"
#فوری ✅ عدم ارائه مجوز سخنرانی به یادگار آیتالله هاشمی رفسنجانی در دانشگاه آزاد ارومیه 🔸مجوز سخنرانی یاسر هاشمی صادر نشد! به "صدای اصلاحات"بپیوندید👇👇👇 @sedayeslahat
✅می دانید چرا اصلاح طلبی زمین خورد؟
🔷هروقت فکر کردید چرا #اصلاح_طلبی زمین خورد،به رفتارهای همین یک ماهه اخیرآقایان دقت کنید:حسن خمینی،محمود دعایی و محمد قوچانی.کلمات به کار رفته ورفتار متملقانه ایشان حرف به مثابه بادهوا نیست.سمبلی است ازگرایشی که حقانیت راسربزنگاه ذبح میکند.البته یک سوی دیگر هم تاج زاده ایستاده است.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔷هروقت فکر کردید چرا #اصلاح_طلبی زمین خورد،به رفتارهای همین یک ماهه اخیرآقایان دقت کنید:حسن خمینی،محمود دعایی و محمد قوچانی.کلمات به کار رفته ورفتار متملقانه ایشان حرف به مثابه بادهوا نیست.سمبلی است ازگرایشی که حقانیت راسربزنگاه ذبح میکند.البته یک سوی دیگر هم تاج زاده ایستاده است.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✅اصلاح طلبان و اصولگرایان دلسوز ایران نیستند
🖋علی سعدوندی_کارشناس اقتصادی
🔷حذف #ارز۴۲۰۰ و افزایش چند برابری قیمت ماکارونی نشان داد:
(۱) در این چند دهه ارز حاصل از فروش ثروت به جای سرمایه گذاری در #زیرساخت ها صرف مصرف اقلامی نظیر #ماکارونی شده است.
(۲) دغل بازان ظاهرالصلاح به جای آنکه به فکر آینده کشور و اشتغال جوانان مظلوم باشند نگران #ماکارونی هستند.
🔷ائتلاف یاسر و اسحاق نشان می دهد که تندروهای #اصولگرا و #اصلاح_طلب وقتی پای عوام فریبی و حفظ قدرت در میان است کوچکترین دلسوزی برای آینده ایران عزیز ندارند.
🔷جالب است که هر دو نفر هم از مواهب زندگی دون مادی تا خرتلاق (خرتناق) بهره مند هستند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🖋علی سعدوندی_کارشناس اقتصادی
🔷حذف #ارز۴۲۰۰ و افزایش چند برابری قیمت ماکارونی نشان داد:
(۱) در این چند دهه ارز حاصل از فروش ثروت به جای سرمایه گذاری در #زیرساخت ها صرف مصرف اقلامی نظیر #ماکارونی شده است.
(۲) دغل بازان ظاهرالصلاح به جای آنکه به فکر آینده کشور و اشتغال جوانان مظلوم باشند نگران #ماکارونی هستند.
🔷ائتلاف یاسر و اسحاق نشان می دهد که تندروهای #اصولگرا و #اصلاح_طلب وقتی پای عوام فریبی و حفظ قدرت در میان است کوچکترین دلسوزی برای آینده ایران عزیز ندارند.
🔷جالب است که هر دو نفر هم از مواهب زندگی دون مادی تا خرتلاق (خرتناق) بهره مند هستند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴اصلاح ساختار؛ از هاشمی تا رئیسی
#احمد_زیدآبادی:
وقتی که مرحوم هاشمی رفسنجانی زمام ریاست جمهوری را در سال 68 به دست گرفت؛ نصف بودجۀ سالانۀ کشور کسری داشت.
مرحوم هاشمی برای مقابله با کسری بودجه، سیاست اصلاح ساختار اقتصادی کشور یعنی آزادسازی قیمتها را در پیش گرفت.
در آن زمان برخی چهرههای منتقد سیاسی با اصل این سیاست مخالفتی نداشتند اما به مرحوم هاشمی گوشزد کردند که اجرای سیاست اصلاح ساختار در همۀ کشورها امری به شدت نامحبوب است و به احتمال زیاد اعتراضهای اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
موفقیت سیاست اصلاح ساختار در گروی محیطی آرام و بدون تشنج است و برای این منظور ابتدا باید تمهیدات سیاسی و اجتماعی گستردهای به اجرا گذاشت؛ در غیر این صورت، یا باید آن سیاستها را به زور سرنیزه پیش برد و یا از اجرای آنها عقبنشینی کرد.
یکی از مهمترین تمهیداتِ اجرای سیاست اصلاح ساختار اقتصادی، به اجماع رسیدن بخش بزرگی از کارشناسانِ مشهور و حمایت اکثریت گروههای سیاسی و صنفی از اجرای برنامه است و این نیز صرفاً از راه مشارکت دادن آنان در روند تصمیمگیری و جلب اعتمادشان نسبت به مقاصد و نیات حکومت امکانپذیر است. فقط در این صورت است که آنها برای متقاعد کردنِ مردم به تحملِ سختیها به منظور دست یافتن به هدفی والاتر، از اعبتار و آبروی خود هزینه خواهند کرد.
مرحوم هاشمی اما ظاهراً چنین میپنداشت که آنچه نزد او عقلایی و به سود منافع بلندمدت کشور است، برای عموم نیروهای سیاسی و تودۀ مردم هم همینطور است! از این رو او تلاش سازماندهیشدهای در جهت جلب مشارکت و حمایت سایر نیروها بخصوص رقبای خود در جناح چپ آن روز به عمل نیاورد و حتی به حذف آنان از صحنۀ سیاست رسمی کشور نیز کمک کرد.
برنامۀ هاشمی اما به گران شدن برخی از اقلام خوراکی، افزایش تورم و کاهش قدرت خرید ریال منجر شد و شورشهایی را در محلههای محرومتر شهرهای بزرگ ازجمله در اسلامشهر تهران و محلۀ طلاب مشهد پدید آورد. اینکه شورشها با چه ابزاری سرکوب و با چه میزان تلفات همراه شد، هنوز محل ابهام است چرا که در آن دوران، انحصار اطلاعرسانی در دست حکومت بود و بخصوص وزیر اطلاعات وقت نیز در مقابله با هر سطح از اعتراض، با چیزی به اسم رحم و شفقت و تحمل و مدارا، کمترین میانهای نداشت!
شورشها، بنیادگرایانِ برآمده از راست سنتیِ متحد دولت هاشمی در داخل حکومت را علیه او برانگیخت و از آن سو، نیروهای منتقد هم دلیلی برای حمایت از برنامۀ اصلاح ساختار او ندیدند. در آن وسط مرحوم هاشمی عملاً تنها ماند و تحت فشارهای همهجانبه راهی جز عدول از سیاست اصلاح ساختار و به بازگشت به سازوکارهای کنترلی و تعزیراتی پیش روی خود ندید؛ حرکتی که دست وزیر اطلاعات وقت را هم برای دخالت در بازار باز گذاشت و بسیاری از صاحبان کسب و کارهایی مانند صرافی، گذارشان به ناکجاآباد افتاد!
با گذشت زمان اما اصلاح ساختار اقتصادی کشور به امری گریزناپذیر تبدیل شده است. هر دولتی که اکنون بر سر کار باشد، راهی جز این ندارد زیرا در غیر این صورت، با وضعیت کنونی در چند سال آینده، کل اقتصاد کشور به نقطۀ انهدام خواهد رسید و آشوب و قحطی ناشی از آن دامن کشور را خواهد گرفت.
اینک دولت آقای رئیسی خود را برای انجام این مقصود مصمم نشان میدهد؛ اما آن هم مانند دولت هاشمی تمهیدات لازم را برای موفقیت این اقدام نیاندیشیده است.
صرفنظر از آنکه آقای رئیسی خود شخصاً چگونه به قدرت رسیده است، نیات واقعی دولت او از اجرای سیاست اصلاح ساختار مورد بدگمانی نیروهای ذینفوذ اجتماعی است و افزون بر آن، اعضای کابینهاش نیر از داخلِ چنان دایرۀ تنگِ سیاسی و ایدئولوژیکی انتخاب شدهاند که نه توانایی و صلاحیت و لیاقت اکثر آنان مورد تأیید جامعۀ کارشناسان کشور است و نه اقشار وسیعی از جامعه را نمایندگی میکنند.
در کنار این معضل، دولت به رغم ارسال برخی نشانههای پراکنده، هنوز درگیر تشنج در روابط خارجی است و با بلاتکلیف ماندن مذاکرات احیای برجام، تحریمهای گسترده نیز همچنان بر بندۀ اقتصاد کشور به شدت فشار وارد میکند.
با چنین وضعی بسیار بعید است که برنامۀ اصلاح ساختار اقتصادی دولت رئیسی، سرنوشتی بهتر از برنامۀ هاشمی پیدا کند. این در حالی است که در دوران مرحوم هاشمی امکان به تأخیر انداختن اصلاح ساختار وجود داشت، اکنون اما چشمانداز هرگونه تأخیری فاجعهآمیز است.
واقعیت این است که اگر آقای رئیسی خواهان موفقیت این برنامه است، باید دو اقدام فوری انجام دهد. نخست احیای برجام و دوم تغییر شاکلۀ کابینه از صورت "هیئتی از اجزاء اصولگرایی" به ترکیبی از چهرههای سرآمد و مورد اعتماد.
جز این، یا او مجبور به عدول از اجرای اصلاح ساختار میشود و یا باید آن را به زور سرنیزه بر مردم تحمیل کند. هر دوی این راهها نیز به فاجعه ختم میشود.
#هاشمی_رفسنجانی
#ابراهیم_رئیسی
#اصلاح_ساختار
#شورش_اجتماعی
@sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
وقتی که مرحوم هاشمی رفسنجانی زمام ریاست جمهوری را در سال 68 به دست گرفت؛ نصف بودجۀ سالانۀ کشور کسری داشت.
مرحوم هاشمی برای مقابله با کسری بودجه، سیاست اصلاح ساختار اقتصادی کشور یعنی آزادسازی قیمتها را در پیش گرفت.
در آن زمان برخی چهرههای منتقد سیاسی با اصل این سیاست مخالفتی نداشتند اما به مرحوم هاشمی گوشزد کردند که اجرای سیاست اصلاح ساختار در همۀ کشورها امری به شدت نامحبوب است و به احتمال زیاد اعتراضهای اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
موفقیت سیاست اصلاح ساختار در گروی محیطی آرام و بدون تشنج است و برای این منظور ابتدا باید تمهیدات سیاسی و اجتماعی گستردهای به اجرا گذاشت؛ در غیر این صورت، یا باید آن سیاستها را به زور سرنیزه پیش برد و یا از اجرای آنها عقبنشینی کرد.
یکی از مهمترین تمهیداتِ اجرای سیاست اصلاح ساختار اقتصادی، به اجماع رسیدن بخش بزرگی از کارشناسانِ مشهور و حمایت اکثریت گروههای سیاسی و صنفی از اجرای برنامه است و این نیز صرفاً از راه مشارکت دادن آنان در روند تصمیمگیری و جلب اعتمادشان نسبت به مقاصد و نیات حکومت امکانپذیر است. فقط در این صورت است که آنها برای متقاعد کردنِ مردم به تحملِ سختیها به منظور دست یافتن به هدفی والاتر، از اعبتار و آبروی خود هزینه خواهند کرد.
مرحوم هاشمی اما ظاهراً چنین میپنداشت که آنچه نزد او عقلایی و به سود منافع بلندمدت کشور است، برای عموم نیروهای سیاسی و تودۀ مردم هم همینطور است! از این رو او تلاش سازماندهیشدهای در جهت جلب مشارکت و حمایت سایر نیروها بخصوص رقبای خود در جناح چپ آن روز به عمل نیاورد و حتی به حذف آنان از صحنۀ سیاست رسمی کشور نیز کمک کرد.
برنامۀ هاشمی اما به گران شدن برخی از اقلام خوراکی، افزایش تورم و کاهش قدرت خرید ریال منجر شد و شورشهایی را در محلههای محرومتر شهرهای بزرگ ازجمله در اسلامشهر تهران و محلۀ طلاب مشهد پدید آورد. اینکه شورشها با چه ابزاری سرکوب و با چه میزان تلفات همراه شد، هنوز محل ابهام است چرا که در آن دوران، انحصار اطلاعرسانی در دست حکومت بود و بخصوص وزیر اطلاعات وقت نیز در مقابله با هر سطح از اعتراض، با چیزی به اسم رحم و شفقت و تحمل و مدارا، کمترین میانهای نداشت!
شورشها، بنیادگرایانِ برآمده از راست سنتیِ متحد دولت هاشمی در داخل حکومت را علیه او برانگیخت و از آن سو، نیروهای منتقد هم دلیلی برای حمایت از برنامۀ اصلاح ساختار او ندیدند. در آن وسط مرحوم هاشمی عملاً تنها ماند و تحت فشارهای همهجانبه راهی جز عدول از سیاست اصلاح ساختار و به بازگشت به سازوکارهای کنترلی و تعزیراتی پیش روی خود ندید؛ حرکتی که دست وزیر اطلاعات وقت را هم برای دخالت در بازار باز گذاشت و بسیاری از صاحبان کسب و کارهایی مانند صرافی، گذارشان به ناکجاآباد افتاد!
با گذشت زمان اما اصلاح ساختار اقتصادی کشور به امری گریزناپذیر تبدیل شده است. هر دولتی که اکنون بر سر کار باشد، راهی جز این ندارد زیرا در غیر این صورت، با وضعیت کنونی در چند سال آینده، کل اقتصاد کشور به نقطۀ انهدام خواهد رسید و آشوب و قحطی ناشی از آن دامن کشور را خواهد گرفت.
اینک دولت آقای رئیسی خود را برای انجام این مقصود مصمم نشان میدهد؛ اما آن هم مانند دولت هاشمی تمهیدات لازم را برای موفقیت این اقدام نیاندیشیده است.
صرفنظر از آنکه آقای رئیسی خود شخصاً چگونه به قدرت رسیده است، نیات واقعی دولت او از اجرای سیاست اصلاح ساختار مورد بدگمانی نیروهای ذینفوذ اجتماعی است و افزون بر آن، اعضای کابینهاش نیر از داخلِ چنان دایرۀ تنگِ سیاسی و ایدئولوژیکی انتخاب شدهاند که نه توانایی و صلاحیت و لیاقت اکثر آنان مورد تأیید جامعۀ کارشناسان کشور است و نه اقشار وسیعی از جامعه را نمایندگی میکنند.
در کنار این معضل، دولت به رغم ارسال برخی نشانههای پراکنده، هنوز درگیر تشنج در روابط خارجی است و با بلاتکلیف ماندن مذاکرات احیای برجام، تحریمهای گسترده نیز همچنان بر بندۀ اقتصاد کشور به شدت فشار وارد میکند.
با چنین وضعی بسیار بعید است که برنامۀ اصلاح ساختار اقتصادی دولت رئیسی، سرنوشتی بهتر از برنامۀ هاشمی پیدا کند. این در حالی است که در دوران مرحوم هاشمی امکان به تأخیر انداختن اصلاح ساختار وجود داشت، اکنون اما چشمانداز هرگونه تأخیری فاجعهآمیز است.
واقعیت این است که اگر آقای رئیسی خواهان موفقیت این برنامه است، باید دو اقدام فوری انجام دهد. نخست احیای برجام و دوم تغییر شاکلۀ کابینه از صورت "هیئتی از اجزاء اصولگرایی" به ترکیبی از چهرههای سرآمد و مورد اعتماد.
جز این، یا او مجبور به عدول از اجرای اصلاح ساختار میشود و یا باید آن را به زور سرنیزه بر مردم تحمیل کند. هر دوی این راهها نیز به فاجعه ختم میشود.
#هاشمی_رفسنجانی
#ابراهیم_رئیسی
#اصلاح_ساختار
#شورش_اجتماعی
@sedayeslahat
🔴🔴🔴پیام و پیامد بازداشت مصطفی تاجزاده
#احمد_زیدآبادی؛
مسئولان جمهوری اسلامی خود را از هر سو تحت فشار و هجوم میبینند. این موضوع به نظرم آنها را از کوره به در برده و از روی عصبانیت تصمیم میگیرند. بازداشت دوست عزیز مصطفی تاجزاده و دو تن از کارگردانان سینمای کشور، به نظرم تصمیمی از روی عصبانیت است و متأسفانه در مورد پیامدهای آن در این شرایط دشوار کشور یا اصلاً فکر نشده و یا به دلیل همان عصبانیت، درست فکر نشده است.
جمهوری اسلامی در طول حیات خود همواره خود را در حال منازعه با "استکبار جهانی و صهیونیسم بینالملل و عوامل آنها" در تمام حوزهها و به تناوب در دو جبهۀ امنیتی و دیپلماتیک معرفی کرده و از همین رو، انتظارش بخصوص از نیروهای دخیل در تأسیس نظام این است که در این منازعه در برابر "جبهه دشمن" از آن حمایت کنند.
بر همین اساس، مسئولان نظام در برابر هرگونه انتقاد و اعتراض علنی علیه سیاستهای خود بالاخص از جانب این نیروها، بیتابی آشکاری نشان میدهند و آن را به مسائلی از قبیلِ "عدم درک شرایط حساس کشور"، "بیبصیرتی در فهم پیچیدگی اوضاع"، "قدرتطلبی شخصی"، "تأثیرپذیری از نفوذ و افکار بیگانه"..... نسبت میدهند.
ظاهراً تمام اعتراضها به انتخابات سال 88 نیز در همین چارچوبها تأویل و تفسیر شد و به شدتعملی بیسابقه در برابر آن انجامید.
این شدتعمل اما نتیجۀ عکس به بار آورد. هرچند که اصلاحطلبان در آن ماجرا تقریباً تمام امکانات سیاسی و تشکیلاتی خود را از دست دادند، نیروهای انسانی آنها در زندانها دچار فرسایش شدند و رهبران آنها تحتِ حصر و یا محدودیت قرار گرفتند، اما جناح مسلط هم در افکار عمومی ضربهای اساسی خورد و به دلیل به کارگیری خشونت علیه معترضان، اعتبارش حتی در بین قشر مذهبی جامعه نیز به سختی آسیب دید.
این موضوع بویژه کینه و نقاری را بین دو جناح دامن زد که عوارضش پس از گذشت بیش از یک دهه، به رغم برخی از تلاشهای حاشیهای برای رفع آن، همچنان پابرجاست. این کینه و نقار بدون تردید در تضعیف پایههای قدرت سیاسی نظام اثرگذار بوده و زمینه را برای عبور طیف بزرگی از نیروها از آن فراهم کرده است.
در شرایط حاضر نیز جمهوری اسلامی خود را در "نقطهعطف" پیکارِ توأمانِ امنیتی و دیپلماتیکش با "جهان استکبار" میبیند و بیتوجه به شرایط بغرنج اقتصادی و اجتماعی کشور و ذهنیت تحول یافتۀ جامعه، از اصلاحطلبان انتظار حمایت بخصوص در این دو مورد دارد. هر چند که مجموعۀ اصلاحطلبان در حال حاضر سکوت پیشه کرده و یا بعضاً با روشی انتقادی و ناصحانه نظرات خود را مطرح میکنند، اما حکومت ظاهراً به این حد هم راضی نیست و خواهان خاموشی تک صداهایی مانند نقدهای عریان و صریح آقای تاجزاده در جبهۀ اصلاحطلبان است.
تاجزاده در نقدهای خود از مرز اصلاحطلبی عبور نکرده اما لحن کلامش از آن فراتر رفته است. به نظرم همین لحن کلام، سبب آزردگی و عصبانیت جناح مقابل شده تا حدی که جز به بازداشت او رضایت ندادهاند. شاید تصور محافلِ دخیل در بازداشت آقای تاجزاده این بوده است که آزادیعملش میتواند سبب ترغیب دیگر اصلاحطلبان به تکرار شیوۀ نقادی بیپروای او شود و به زعم خود، با بازداشتش در صدد ارسال پیامی اخطارآمیز به دیگر اصلاحطلبان برآمدهاند.
اگر منظور از بازداشت تاجزاده ارسال این پیام باشد، به نظرم اشتباه محاسبهای بنیادی صورت گرفته است. واقعیت این است که مصطفی به دلیل نوع نقادی خود در بین سران اصلاحات تک افتاده بود و در عین حال خودش نیز از نقد دیگر اصلاحطلبان در امان نبود. بازداشت او اما نه فقط هرگونه نقد وی از سوی دوستانش را بیربط و اصطلاحاً به امری "ناجوانمردانه" تبدیل میکند بلکه با دامن زدن به آتش خشم و عصبانیت آنها، راه را برای تکرار شیوۀ نقادی او در بین دیگر اصلاحطلبان میگشاید و این نیز به نوبۀ خود میتواند آنها را یکی پس از دیگری به صورت هدفی برای بازداشت در آورد.
در یک فرض توطئه نگرانه، شاید منظور بعضی از نیروهای دخیل در بازداشت مصطفی همین باشد. ظاهراً گروه و دستهای در جناح اصولگرا به دلایلی کاملاً پیچیده و متناقض، علاقۀ ویژهای به معرفی اصلاحطلبان به عنوان دشمنِ اصلی و مؤثر نظام دارند و سعی وافری در هل دادن آنها به این سمت از خود نشان میدهند.
به هر حال، با بازداشت تاجزاده دیگر هیچکدام از منتقدان سیاسی، حاشیۀ امنی برای خود احساس نخواهند کرد و این موضوع در درجۀ نخست، نظام را در برابر فشارهای موجود آسیبپذیرتر خواهد کرد.
#مصطفی_تاجزاده
#بازداشت
#اصلاح_طلبان
#حاشیه_امن
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی؛
مسئولان جمهوری اسلامی خود را از هر سو تحت فشار و هجوم میبینند. این موضوع به نظرم آنها را از کوره به در برده و از روی عصبانیت تصمیم میگیرند. بازداشت دوست عزیز مصطفی تاجزاده و دو تن از کارگردانان سینمای کشور، به نظرم تصمیمی از روی عصبانیت است و متأسفانه در مورد پیامدهای آن در این شرایط دشوار کشور یا اصلاً فکر نشده و یا به دلیل همان عصبانیت، درست فکر نشده است.
جمهوری اسلامی در طول حیات خود همواره خود را در حال منازعه با "استکبار جهانی و صهیونیسم بینالملل و عوامل آنها" در تمام حوزهها و به تناوب در دو جبهۀ امنیتی و دیپلماتیک معرفی کرده و از همین رو، انتظارش بخصوص از نیروهای دخیل در تأسیس نظام این است که در این منازعه در برابر "جبهه دشمن" از آن حمایت کنند.
بر همین اساس، مسئولان نظام در برابر هرگونه انتقاد و اعتراض علنی علیه سیاستهای خود بالاخص از جانب این نیروها، بیتابی آشکاری نشان میدهند و آن را به مسائلی از قبیلِ "عدم درک شرایط حساس کشور"، "بیبصیرتی در فهم پیچیدگی اوضاع"، "قدرتطلبی شخصی"، "تأثیرپذیری از نفوذ و افکار بیگانه"..... نسبت میدهند.
ظاهراً تمام اعتراضها به انتخابات سال 88 نیز در همین چارچوبها تأویل و تفسیر شد و به شدتعملی بیسابقه در برابر آن انجامید.
این شدتعمل اما نتیجۀ عکس به بار آورد. هرچند که اصلاحطلبان در آن ماجرا تقریباً تمام امکانات سیاسی و تشکیلاتی خود را از دست دادند، نیروهای انسانی آنها در زندانها دچار فرسایش شدند و رهبران آنها تحتِ حصر و یا محدودیت قرار گرفتند، اما جناح مسلط هم در افکار عمومی ضربهای اساسی خورد و به دلیل به کارگیری خشونت علیه معترضان، اعتبارش حتی در بین قشر مذهبی جامعه نیز به سختی آسیب دید.
این موضوع بویژه کینه و نقاری را بین دو جناح دامن زد که عوارضش پس از گذشت بیش از یک دهه، به رغم برخی از تلاشهای حاشیهای برای رفع آن، همچنان پابرجاست. این کینه و نقار بدون تردید در تضعیف پایههای قدرت سیاسی نظام اثرگذار بوده و زمینه را برای عبور طیف بزرگی از نیروها از آن فراهم کرده است.
در شرایط حاضر نیز جمهوری اسلامی خود را در "نقطهعطف" پیکارِ توأمانِ امنیتی و دیپلماتیکش با "جهان استکبار" میبیند و بیتوجه به شرایط بغرنج اقتصادی و اجتماعی کشور و ذهنیت تحول یافتۀ جامعه، از اصلاحطلبان انتظار حمایت بخصوص در این دو مورد دارد. هر چند که مجموعۀ اصلاحطلبان در حال حاضر سکوت پیشه کرده و یا بعضاً با روشی انتقادی و ناصحانه نظرات خود را مطرح میکنند، اما حکومت ظاهراً به این حد هم راضی نیست و خواهان خاموشی تک صداهایی مانند نقدهای عریان و صریح آقای تاجزاده در جبهۀ اصلاحطلبان است.
تاجزاده در نقدهای خود از مرز اصلاحطلبی عبور نکرده اما لحن کلامش از آن فراتر رفته است. به نظرم همین لحن کلام، سبب آزردگی و عصبانیت جناح مقابل شده تا حدی که جز به بازداشت او رضایت ندادهاند. شاید تصور محافلِ دخیل در بازداشت آقای تاجزاده این بوده است که آزادیعملش میتواند سبب ترغیب دیگر اصلاحطلبان به تکرار شیوۀ نقادی بیپروای او شود و به زعم خود، با بازداشتش در صدد ارسال پیامی اخطارآمیز به دیگر اصلاحطلبان برآمدهاند.
اگر منظور از بازداشت تاجزاده ارسال این پیام باشد، به نظرم اشتباه محاسبهای بنیادی صورت گرفته است. واقعیت این است که مصطفی به دلیل نوع نقادی خود در بین سران اصلاحات تک افتاده بود و در عین حال خودش نیز از نقد دیگر اصلاحطلبان در امان نبود. بازداشت او اما نه فقط هرگونه نقد وی از سوی دوستانش را بیربط و اصطلاحاً به امری "ناجوانمردانه" تبدیل میکند بلکه با دامن زدن به آتش خشم و عصبانیت آنها، راه را برای تکرار شیوۀ نقادی او در بین دیگر اصلاحطلبان میگشاید و این نیز به نوبۀ خود میتواند آنها را یکی پس از دیگری به صورت هدفی برای بازداشت در آورد.
در یک فرض توطئه نگرانه، شاید منظور بعضی از نیروهای دخیل در بازداشت مصطفی همین باشد. ظاهراً گروه و دستهای در جناح اصولگرا به دلایلی کاملاً پیچیده و متناقض، علاقۀ ویژهای به معرفی اصلاحطلبان به عنوان دشمنِ اصلی و مؤثر نظام دارند و سعی وافری در هل دادن آنها به این سمت از خود نشان میدهند.
به هر حال، با بازداشت تاجزاده دیگر هیچکدام از منتقدان سیاسی، حاشیۀ امنی برای خود احساس نخواهند کرد و این موضوع در درجۀ نخست، نظام را در برابر فشارهای موجود آسیبپذیرتر خواهد کرد.
#مصطفی_تاجزاده
#بازداشت
#اصلاح_طلبان
#حاشیه_امن
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴جنگ تبلیغاتی علیه خویش!
#احمد_زیدآبادی؛
به نظرم جمهوری اسلامی "جنگ تبلیغاتی" را در برابر مخالفانش باخته است. دلیل عمدۀ این باخت، نشانۀ هنر و توانایی و اتقاننظرِ مخالفان آن نیست؛ بلکه خودش علیه خودش وارد جنگ تبلیغاتی شده است!
جمهوری اسلامی نه فقط کل دستگاه عریض و طویل صدا و سیما را از حیّز هرگونه انتفاع ساقط کرده بلکه نامناسبترین و ناکارآمدترین و در مواردی بدنامترین و جاهلترین نیروهای خود را در صف مقدم کارزار تبلیغاتی خود قرار داده است!
در روزهای اخیر دو موضوع جنجالبرانگیزِ عدم ارائۀ خدمت به زنان اصطلاحاً "بدحجاب" و مستثنی شدن مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی از پیگیری قضایی در دیوان عدالت اداری، حجم عظیمی از نگرانی و سرخوردگی و نومیدی در بین اقشار جامعه تولید کرد و به تبع آن تبلیغات گستردهای را علیه حکومت دامن زد.
هر دو دستور و مصوبۀ فوق اما از سوی نهادهای مسئول به صورتی بی سر و صدا و آرام لغو شد و لغو آنها نیز بازتاب رسانهای لازم را پیدا نکرد و حتی برخی رسانههای مخالف از اشاره به آن نیز پرهیز کردند.
این رفتارها آیا به چیزی جز "خودزنی" در این شرایط قابل تأویل است؟
در واقع کل رویدادهای روزهای اخیر بخصوص در مورد حجاب و دستگیری شماری از فعالان و هنرمندان و خانوادههای قربانیان ناآرامیهای سال 98 را میتوان در همین چارچوب تحلیل کرد.
میدانم که بسیاری از مخالفان نظام، نسبت به این نوع هشدارها خشمگین میشوند و آنها را موجب "هوشیاری" برخی مسئولان جمهوری اسلامی و پرهیز از تکرار برخی اقدامات میدانند. از نظر آنها تنها راه نجات، براندازی و تنها راه براندازی، افتضاح شدن تمام امور و سیاه نشان دادن مطلق آن است و هر کاری جز این، حمایت از حکومت و کمک به بقای آن تلقی میشود.
خب، این نوع تلقی از تحول سیاسی به جای آنکه ترغیب کننده باشد به نظرم بیشتر ترسناک و هولانگیز است! تجربههای تاریخی مبتنی بر این نوع تلقیها، تلختر از آن است که رغبتی به تکرار آنها برانگیزد.
#جنگ_تبلیغاتی
#بازداشت
#حجاب
#اصلاح
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی؛
به نظرم جمهوری اسلامی "جنگ تبلیغاتی" را در برابر مخالفانش باخته است. دلیل عمدۀ این باخت، نشانۀ هنر و توانایی و اتقاننظرِ مخالفان آن نیست؛ بلکه خودش علیه خودش وارد جنگ تبلیغاتی شده است!
جمهوری اسلامی نه فقط کل دستگاه عریض و طویل صدا و سیما را از حیّز هرگونه انتفاع ساقط کرده بلکه نامناسبترین و ناکارآمدترین و در مواردی بدنامترین و جاهلترین نیروهای خود را در صف مقدم کارزار تبلیغاتی خود قرار داده است!
در روزهای اخیر دو موضوع جنجالبرانگیزِ عدم ارائۀ خدمت به زنان اصطلاحاً "بدحجاب" و مستثنی شدن مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی از پیگیری قضایی در دیوان عدالت اداری، حجم عظیمی از نگرانی و سرخوردگی و نومیدی در بین اقشار جامعه تولید کرد و به تبع آن تبلیغات گستردهای را علیه حکومت دامن زد.
هر دو دستور و مصوبۀ فوق اما از سوی نهادهای مسئول به صورتی بی سر و صدا و آرام لغو شد و لغو آنها نیز بازتاب رسانهای لازم را پیدا نکرد و حتی برخی رسانههای مخالف از اشاره به آن نیز پرهیز کردند.
این رفتارها آیا به چیزی جز "خودزنی" در این شرایط قابل تأویل است؟
در واقع کل رویدادهای روزهای اخیر بخصوص در مورد حجاب و دستگیری شماری از فعالان و هنرمندان و خانوادههای قربانیان ناآرامیهای سال 98 را میتوان در همین چارچوب تحلیل کرد.
میدانم که بسیاری از مخالفان نظام، نسبت به این نوع هشدارها خشمگین میشوند و آنها را موجب "هوشیاری" برخی مسئولان جمهوری اسلامی و پرهیز از تکرار برخی اقدامات میدانند. از نظر آنها تنها راه نجات، براندازی و تنها راه براندازی، افتضاح شدن تمام امور و سیاه نشان دادن مطلق آن است و هر کاری جز این، حمایت از حکومت و کمک به بقای آن تلقی میشود.
خب، این نوع تلقی از تحول سیاسی به جای آنکه ترغیب کننده باشد به نظرم بیشتر ترسناک و هولانگیز است! تجربههای تاریخی مبتنی بر این نوع تلقیها، تلختر از آن است که رغبتی به تکرار آنها برانگیزد.
#جنگ_تبلیغاتی
#بازداشت
#حجاب
#اصلاح
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴من هم مخالف احیای برجام هستم!
#احمد_زیدآبادی:
مدیر مسئول کیهان نوشته است:
"آمریکا و متحدانش با هماهنگی جریان غربگرای مدعی اصلاحات در داخل کشور تلاش گسترده و مشترکی را برای وادار کردن ایران به پذیرش پیشنهاد فاجعهبار غرب و تن دادن به توافقی خسارتبار، سازماندهی کرده و دنبال میکنند."
به این میگویند فرافکنی ناشیانه! خودشان در حال مذاکره برای احیای برجامند، آن وقت اصلاحطلبان را مسئول معرفی میکنند! آخر پذیرش یا عدم پذیرش برجام در حالی که قدرت به طور یکپارچه در دست اصولگرایان است، چه دخلی به اصلاحطلبان دارد؟
به نظرم از این به بعد بهتر است اصلاحطلبان حتی یک کلمه در دفاع از برجام سخن نگویند تا ببینیم اصولگرایان میخواهند چه کنند؟
آنها به هر حال دو راه که بیشتر پیش رو ندارند. یا باید توافق را رد کنند که در آن صورت مسئول عواقبش خودشان خواهند بود. یا بپذیرند که در آن صورت باید دید کیهانیان غیور چه کسی را متهم میکنند؟
این نهایتِ زشتکاری است که کاری را خودشان انجام دهند، اما چون آن را خلافِ مواضع قبلیشان میبینند، آن را به گردن دیگران بیاندازند!
حالا که اینطور شد از این به بعد من هم همصدا با کیهان علیه احیای برجام مینویسم تا ببینیم از این طریق چه خیری به جمهوری اسلامی میرسد!
#احیای_برجام
#فرافکنی
#روزنامه_کیهان
#اصلاح_طلبان
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
مدیر مسئول کیهان نوشته است:
"آمریکا و متحدانش با هماهنگی جریان غربگرای مدعی اصلاحات در داخل کشور تلاش گسترده و مشترکی را برای وادار کردن ایران به پذیرش پیشنهاد فاجعهبار غرب و تن دادن به توافقی خسارتبار، سازماندهی کرده و دنبال میکنند."
به این میگویند فرافکنی ناشیانه! خودشان در حال مذاکره برای احیای برجامند، آن وقت اصلاحطلبان را مسئول معرفی میکنند! آخر پذیرش یا عدم پذیرش برجام در حالی که قدرت به طور یکپارچه در دست اصولگرایان است، چه دخلی به اصلاحطلبان دارد؟
به نظرم از این به بعد بهتر است اصلاحطلبان حتی یک کلمه در دفاع از برجام سخن نگویند تا ببینیم اصولگرایان میخواهند چه کنند؟
آنها به هر حال دو راه که بیشتر پیش رو ندارند. یا باید توافق را رد کنند که در آن صورت مسئول عواقبش خودشان خواهند بود. یا بپذیرند که در آن صورت باید دید کیهانیان غیور چه کسی را متهم میکنند؟
این نهایتِ زشتکاری است که کاری را خودشان انجام دهند، اما چون آن را خلافِ مواضع قبلیشان میبینند، آن را به گردن دیگران بیاندازند!
حالا که اینطور شد از این به بعد من هم همصدا با کیهان علیه احیای برجام مینویسم تا ببینیم از این طریق چه خیری به جمهوری اسلامی میرسد!
#احیای_برجام
#فرافکنی
#روزنامه_کیهان
#اصلاح_طلبان
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴اگر ریگی به کفش ندارند!
#احمد_زیدآبادی؛
ظاهراً توافقنامۀ برجام در آستانۀ نهایی شدن و امضاست.
افراد بسیاری از اصولگرایان تا کنون برجام را "خیانت به کشور" دانستهاند!
حالا خیانت به کشور بارِ سنگینتری دارد یا نوشتۀ اخیر میرحسین موسوی؟
اصولگرایان بدون آنکه با قائلانِ به "تساوی پذیرش برجام و خیانت به کشور" مرزبندی کنند، اسب خود را برای امضای توافقنامه زین کردهاند اما در همان حال، پایشان را در یک کفش کردهاند که الّا و بالله اصلاحطلبان باید مرز خود را با نوشتۀ مهندس موسوی روشن کنند!
خب، اگر قرار باشد اصلاحطلبان موضع خود را در برابر نوشتۀ مهندس موسوی روشن کنند، چرا اصولگرایان نباید تکلیف خود را در برابر نیروهای اردوگاه خودشان که بر برابری امضای برجام و خیانت به کشور اصرار کردهاند، تعیین کنند؟
آیا آنها میپذیرند که امضای برجام مترادف خیانت به کشور است؟ اگر میپذیرند، چرا رسماً و علناً در آستانۀ ارتکاب خیانت به کشورند؟ و اگر نمیپذیرند، چرا با کسانی که آن را خیانت دانستهاند، مرزبندی روشنی نمیکنند؟
بدین ترتیب، میتوان توافقنامهای بین اصولگرایان و اصلاحطلبان جوش داد! طبق این توافقنامه، اصولگرایان با آن دسته از نیروهای خود که برجام را خیانت دانستهاند، مرزبندی کنند و آنگاه اصلاحطلبان با همان لحن و ادبیات، مرز خود را با نوشتۀ مهندس موسوی مشخص کنند!
به توجه به سنگینیِ بار خیانت که اقدامی عملی است، نسبت به اظهارنظر موسوی که موضعی انتزاعی است، این معامله از هر جهت به نفع اصولگرایان است. حالا اگر آنها ریگی به کفش ندارند، پا پیش بگذارند.
#میر_حسین_موسوی
#احیای_برجام
#اصولگرایان
#اصلاح_طلبان
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی؛
ظاهراً توافقنامۀ برجام در آستانۀ نهایی شدن و امضاست.
افراد بسیاری از اصولگرایان تا کنون برجام را "خیانت به کشور" دانستهاند!
حالا خیانت به کشور بارِ سنگینتری دارد یا نوشتۀ اخیر میرحسین موسوی؟
اصولگرایان بدون آنکه با قائلانِ به "تساوی پذیرش برجام و خیانت به کشور" مرزبندی کنند، اسب خود را برای امضای توافقنامه زین کردهاند اما در همان حال، پایشان را در یک کفش کردهاند که الّا و بالله اصلاحطلبان باید مرز خود را با نوشتۀ مهندس موسوی روشن کنند!
خب، اگر قرار باشد اصلاحطلبان موضع خود را در برابر نوشتۀ مهندس موسوی روشن کنند، چرا اصولگرایان نباید تکلیف خود را در برابر نیروهای اردوگاه خودشان که بر برابری امضای برجام و خیانت به کشور اصرار کردهاند، تعیین کنند؟
آیا آنها میپذیرند که امضای برجام مترادف خیانت به کشور است؟ اگر میپذیرند، چرا رسماً و علناً در آستانۀ ارتکاب خیانت به کشورند؟ و اگر نمیپذیرند، چرا با کسانی که آن را خیانت دانستهاند، مرزبندی روشنی نمیکنند؟
بدین ترتیب، میتوان توافقنامهای بین اصولگرایان و اصلاحطلبان جوش داد! طبق این توافقنامه، اصولگرایان با آن دسته از نیروهای خود که برجام را خیانت دانستهاند، مرزبندی کنند و آنگاه اصلاحطلبان با همان لحن و ادبیات، مرز خود را با نوشتۀ مهندس موسوی مشخص کنند!
به توجه به سنگینیِ بار خیانت که اقدامی عملی است، نسبت به اظهارنظر موسوی که موضعی انتزاعی است، این معامله از هر جهت به نفع اصولگرایان است. حالا اگر آنها ریگی به کفش ندارند، پا پیش بگذارند.
#میر_حسین_موسوی
#احیای_برجام
#اصولگرایان
#اصلاح_طلبان
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
واکنش ۴ حزب #اصلاح_طلب نسبت به مرگ مهسا امینی:
1⃣ حزب اتحاد ملت ایران اسلامی: تجدید نظر در قانون حجاب اجباری
2⃣ حزب اعتماد ملی: برچیده شدن حجاب اجباری
3⃣ حزب ندای ایرانیان: تعطیلی گشت ارشاد، استعفای وزیر کشور وفرمانده ناجا
4⃣ مجمع روحانیون مبارز:تجدید نظر درشیوه های منجر به این حوادث
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
1⃣ حزب اتحاد ملت ایران اسلامی: تجدید نظر در قانون حجاب اجباری
2⃣ حزب اعتماد ملی: برچیده شدن حجاب اجباری
3⃣ حزب ندای ایرانیان: تعطیلی گشت ارشاد، استعفای وزیر کشور وفرمانده ناجا
4⃣ مجمع روحانیون مبارز:تجدید نظر درشیوه های منجر به این حوادث
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴 چهره واقعی #اصلاح_طلبان در یک توییت .
با چه زبانی باید بگویند که غم مردم برای آنها هیچ است؟؟
🔸آقای ابطحی با آن وزنتان که در دوره اصلاحات به شما اضافه شده مراقب باشید وقتی به هوا میجهید موقع فرود امدن قلم پایتان خورد نشود.
بی شرفی هم حدی دارد.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
با چه زبانی باید بگویند که غم مردم برای آنها هیچ است؟؟
🔸آقای ابطحی با آن وزنتان که در دوره اصلاحات به شما اضافه شده مراقب باشید وقتی به هوا میجهید موقع فرود امدن قلم پایتان خورد نشود.
بی شرفی هم حدی دارد.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴سید محمد خاتمی:اصلاح طلبی به شیوه و روال تجربه شده اگر نگوییم ممتنع شده است دست کم به صخره ستبر بن بست برخورد کرده است /نشانه ای از تمایل حاکمیت به اصلاح و پرهیز از اشتباهات گذشته و حال مشاهده نمی شود/باید به توقع و خواست ملت تمکین کرد
📝سیدمحمدخاتمی با صدور پیامی به مناسبت چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ضمن تأکید بر لزوم تمکین بر خواست ملت، تصریح کرد: می توان سیاهه بلندی از پیشنهادهای اصلاحی را ارائه داد، اما آنچه موجب تردید است اینکه نشانه ای از تمایل حاکمیت به اصلاح و پرهیز از اشتباهات گذشته و حال مشاهده نمی شود.
🔸️ آنچه امروز آشکار است، نارضایتی گسترده است و اشتباه بزرگ نظام حکمرانی کشور این است که جلب رضایت بخش کوچکی از جامعه را که به خود وفادار می داند، به قیمت افزایش نارضایتی اکثر جامعه که امید به آیندهٔ بهتر را از دست داده.
🔸️ آنچه در عمل پیش آمد خلاف وعده ها و خواستی بود که میثاق ملی برآن قرار گرفت. خوشبختانه امام در اواخر عمرشان اجمالاً انحراف را پذیرفتند و آن را استثناءهایی ناشی از خطرات بنیانکنی چون جنگ تحمیلی که متوجه کشور بود دانسته و گفتند که همه به قانون برگردیم.
🔸️ مشکل اصلی عبارت است از گذر از جمهوریتِ نظام و گرایش به ناجمهوریتِ حکومتِ بهاصطلاح اسلامی ولی با نام جمهوریت.
🔸️ به نظر من "#اصلاح_خود" هم در ساختار و هم رویکرد و هم رفتار، کم هزینه ترین و پرفایده ترین راه برون رفتن از بحران است.
🔸️ به صراحت می گویم که باید به توقع و خواست ملت تمکین کرد و ملت را فراتر از نسل ما و نسل هائی که در انقلاب و حتی اصلاحات حضور داشتند دانست.
🔸️ اصلاح طلبی به شیوه و روال تجربه شده (یعنی درخواست از مقامات بالا دستی برای اصلاح که نشان داده اند حتی آن را نمی شنوند چه رسد به اینکه در آن تأمل و به آن عمل کنند - و نیز حضور در عرصه قدرت به هر قیمتی، که به هیچ قیمتی امکان حضور به اصطلاح غیر خودی را نمی دهند) این شیوه اصلاح طلبی اگر نگوییم ممتنع شده است دست کم به صخره ستبر بن بست برخورد کرده است و مردم هم حق دارند از آن مثل خود نظام حاکم نومید شون
🔸️در این برهه از زمان نباید خود را اسیر اصطلاحات و نیز تقسیم بندی های طبیعی یا مصنوعی کرد. اصلاح طلبان بخشی از جامعه متکثر هستند. فراوانند افرادی که در جبهه اصولگرایان بوده ( و هستند) و نیز وابسته به جبهههای نام و نشان دار یا بی نام و نشانند و نیز بسیارند نخبگان، اندیشمندان و وطنخواهانی که خود را وابسته به جبهه ای نمی دانند ولی از اوضاع ناراضی و نسبت به آینده کشور نگرانند و خواستار تغییر ساختار و رویکرد و رفتارند ولی براندازی را به خصوص با خطراتی که برای مردم و کشور دارد توصیه نمی کنند.
👈متن کامل را در اینجا بخوانید
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
📝سیدمحمدخاتمی با صدور پیامی به مناسبت چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ضمن تأکید بر لزوم تمکین بر خواست ملت، تصریح کرد: می توان سیاهه بلندی از پیشنهادهای اصلاحی را ارائه داد، اما آنچه موجب تردید است اینکه نشانه ای از تمایل حاکمیت به اصلاح و پرهیز از اشتباهات گذشته و حال مشاهده نمی شود.
🔸️ آنچه امروز آشکار است، نارضایتی گسترده است و اشتباه بزرگ نظام حکمرانی کشور این است که جلب رضایت بخش کوچکی از جامعه را که به خود وفادار می داند، به قیمت افزایش نارضایتی اکثر جامعه که امید به آیندهٔ بهتر را از دست داده.
🔸️ آنچه در عمل پیش آمد خلاف وعده ها و خواستی بود که میثاق ملی برآن قرار گرفت. خوشبختانه امام در اواخر عمرشان اجمالاً انحراف را پذیرفتند و آن را استثناءهایی ناشی از خطرات بنیانکنی چون جنگ تحمیلی که متوجه کشور بود دانسته و گفتند که همه به قانون برگردیم.
🔸️ مشکل اصلی عبارت است از گذر از جمهوریتِ نظام و گرایش به ناجمهوریتِ حکومتِ بهاصطلاح اسلامی ولی با نام جمهوریت.
🔸️ به نظر من "#اصلاح_خود" هم در ساختار و هم رویکرد و هم رفتار، کم هزینه ترین و پرفایده ترین راه برون رفتن از بحران است.
🔸️ به صراحت می گویم که باید به توقع و خواست ملت تمکین کرد و ملت را فراتر از نسل ما و نسل هائی که در انقلاب و حتی اصلاحات حضور داشتند دانست.
🔸️ اصلاح طلبی به شیوه و روال تجربه شده (یعنی درخواست از مقامات بالا دستی برای اصلاح که نشان داده اند حتی آن را نمی شنوند چه رسد به اینکه در آن تأمل و به آن عمل کنند - و نیز حضور در عرصه قدرت به هر قیمتی، که به هیچ قیمتی امکان حضور به اصطلاح غیر خودی را نمی دهند) این شیوه اصلاح طلبی اگر نگوییم ممتنع شده است دست کم به صخره ستبر بن بست برخورد کرده است و مردم هم حق دارند از آن مثل خود نظام حاکم نومید شون
🔸️در این برهه از زمان نباید خود را اسیر اصطلاحات و نیز تقسیم بندی های طبیعی یا مصنوعی کرد. اصلاح طلبان بخشی از جامعه متکثر هستند. فراوانند افرادی که در جبهه اصولگرایان بوده ( و هستند) و نیز وابسته به جبهههای نام و نشان دار یا بی نام و نشانند و نیز بسیارند نخبگان، اندیشمندان و وطنخواهانی که خود را وابسته به جبهه ای نمی دانند ولی از اوضاع ناراضی و نسبت به آینده کشور نگرانند و خواستار تغییر ساختار و رویکرد و رفتارند ولی براندازی را به خصوص با خطراتی که برای مردم و کشور دارد توصیه نمی کنند.
👈متن کامل را در اینجا بخوانید
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
Telegraph
متن کامل پیام سیدمحمد خاتمی در آستانه چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی
بسم الله الرحمن الرحیم در آستانه چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی قرار داریم. فارغ از ارزیابی انقلاب و بررسی علت های گریزناپذیر و آثار و نتایج آن اگر واقع بین باشیم درمی یابیم که انقلاب(سال 57) واقعه ای مهم در تاریخ پرفراز و نشیب ملت شریف ایران…
بهروز عزیزی:
قرارگاه ها کم کار شدند و هنوز نگفتند که باخت تیم ملی کار #اصلاح_طلبان بود و #قلعهنویی نفوذی اصلاحات
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
قرارگاه ها کم کار شدند و هنوز نگفتند که باخت تیم ملی کار #اصلاح_طلبان بود و #قلعهنویی نفوذی اصلاحات
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴قالیباف در نقش یک سیاستمدار اصولگرا حرف های اقتصادی #اصلاح_طلبانه را میزند
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat