☕️قطعهای از کتاب
فقط با کسانی بحث کنید که میدانید آنقدر عقل و عزت نفس دارند که حرفهای بیمعنی نمیزنند،
کسانی که به دلیل توسل میجویند، حقیقت را گرامی میدارند و آنقدر منصف هستند که اگر حق با طرف مقابلشان باشد اشتباه بودنشان را قبول میکنند...
پس نتیجه میگیریم که به ندرت در هر صد نفر یک نفر ارزش آن را دارد که با او بحث کنی!
📕#هنر_همیشه_بر_حق_بودن
✍#آرتور_شوپنهاور
♦️@seemorghbook
فقط با کسانی بحث کنید که میدانید آنقدر عقل و عزت نفس دارند که حرفهای بیمعنی نمیزنند،
کسانی که به دلیل توسل میجویند، حقیقت را گرامی میدارند و آنقدر منصف هستند که اگر حق با طرف مقابلشان باشد اشتباه بودنشان را قبول میکنند...
پس نتیجه میگیریم که به ندرت در هر صد نفر یک نفر ارزش آن را دارد که با او بحث کنی!
📕#هنر_همیشه_بر_حق_بودن
✍#آرتور_شوپنهاور
♦️@seemorghbook
📕#هنر_همیشه_بر_حق_بودن
✍#آرتور_شوپنهاور
آرتور شوپنهاور ، فیلسوف نامدار آلمانی ، در این کتاب ، که اثری منحصر به فرد در مجموعه آثار اوست ، رهنمودهایی برای غلبه بر حریف در بحث و مجادله بیان می کند .
در این رهنمودها به ظاهر آنچه اصل است غلبه بر حریف به هرتدبیری است ، و غالباً مطالبی آمده است که جنبه جدلی دارد ، نه استدلالی .
با این حال ، از منظری دیگر ، خواننده در این کتاب با برخی آفات بحث و استدلال آشنا می شود ، آفاتی که به کرات در گفتگوها و بحث های روزمره نیز رخ می نمایند .
سقراط و افلاطون نسبت به سوفسطائیان دیدگاهی منفی داشتند و آنها را افرادی میدانستند که در قبال دریافت اجرت و بیتوجه به حقیقت و عدالت به دیگران میآموختند چگونه هر ناراستی را راست و هر راستی را ناراست جلوه دهند. بنابراین آنها از سفسطه به این معنا نفرت داشتند.
چرا که خواهان دستیابی به خیر و حقیقت بودند. آیا مقصود آرتور شوپنهاور از نگارش کتاب «هنر همیشه بر حق بودن» تمرینی در باب تعریض بوده؟ این جستار توصیههای عملی نیشداری درباره چگونگی غلبه بر خصم در مجادله بیان میکند، توصیههایی که بیهیچ عذر و بهانهای ماکیاولیایی هستند.
♦️@seemorghbook
✍#آرتور_شوپنهاور
آرتور شوپنهاور ، فیلسوف نامدار آلمانی ، در این کتاب ، که اثری منحصر به فرد در مجموعه آثار اوست ، رهنمودهایی برای غلبه بر حریف در بحث و مجادله بیان می کند .
در این رهنمودها به ظاهر آنچه اصل است غلبه بر حریف به هرتدبیری است ، و غالباً مطالبی آمده است که جنبه جدلی دارد ، نه استدلالی .
با این حال ، از منظری دیگر ، خواننده در این کتاب با برخی آفات بحث و استدلال آشنا می شود ، آفاتی که به کرات در گفتگوها و بحث های روزمره نیز رخ می نمایند .
سقراط و افلاطون نسبت به سوفسطائیان دیدگاهی منفی داشتند و آنها را افرادی میدانستند که در قبال دریافت اجرت و بیتوجه به حقیقت و عدالت به دیگران میآموختند چگونه هر ناراستی را راست و هر راستی را ناراست جلوه دهند. بنابراین آنها از سفسطه به این معنا نفرت داشتند.
چرا که خواهان دستیابی به خیر و حقیقت بودند. آیا مقصود آرتور شوپنهاور از نگارش کتاب «هنر همیشه بر حق بودن» تمرینی در باب تعریض بوده؟ این جستار توصیههای عملی نیشداری درباره چگونگی غلبه بر خصم در مجادله بیان میکند، توصیههایی که بیهیچ عذر و بهانهای ماکیاولیایی هستند.
♦️@seemorghbook