📕#هویت
✍#میلان_کوندرا
رمان هویت (Identity) وضعیت انسان معاصر را مورد بررسی قرار میدهد و آشفتگیهایی که بر روح و جان انسان سایه انداخته است را به تصویر میکشد. شخصیتهای اصلی این کتاب از روند تغییرات جهان راضی نیستند، دائما از این تغییرات فرار میکنند، حسرت سنتهای گذشته و ازدسترفته را میخورند و از این سرخوردگیها به عشق پناه میآورند؛ عشقی که مایهی افتخار آنهاست و هویتشان را بازتعریف میکند. درونمایهی این کتاب داستانی که لایههای روانشناختی را بررسی میکند، سرگشتگی انسانهاست. میلان کوندرا در رمان هویت سعی کرده است قدرت تفکر را در ما بیدار کند؛ پس بهتر است با تامل بیشتری آن را بخوانیم. او با صراحت هرچه تمام به سراغ روح انسان میرود و تمام پیچ و خمهای آنرا به خواننده نشان میدهد.
♦️@seemorghbook
✍#میلان_کوندرا
رمان هویت (Identity) وضعیت انسان معاصر را مورد بررسی قرار میدهد و آشفتگیهایی که بر روح و جان انسان سایه انداخته است را به تصویر میکشد. شخصیتهای اصلی این کتاب از روند تغییرات جهان راضی نیستند، دائما از این تغییرات فرار میکنند، حسرت سنتهای گذشته و ازدسترفته را میخورند و از این سرخوردگیها به عشق پناه میآورند؛ عشقی که مایهی افتخار آنهاست و هویتشان را بازتعریف میکند. درونمایهی این کتاب داستانی که لایههای روانشناختی را بررسی میکند، سرگشتگی انسانهاست. میلان کوندرا در رمان هویت سعی کرده است قدرت تفکر را در ما بیدار کند؛ پس بهتر است با تامل بیشتری آن را بخوانیم. او با صراحت هرچه تمام به سراغ روح انسان میرود و تمام پیچ و خمهای آنرا به خواننده نشان میدهد.
♦️@seemorghbook
☕️قطعهای از کتاب
اگر در معرض کینه و نفرت قرار بگیری، اگر متهم گردی و طعمه دیگران شوی، از کسانی که تو را میشناسند، میتوانی انتظار دو نوع واکنش داشته باشی: برخی همرنگ جماعت میشوند، برخی دیگر محتاطانه وانمود میکنند که هیچ نمیدانند، هیچ نمیشنوند، بهطوری که تو خواهی توانست به دیدن آنها و سخن گفتن با آنها ادامه دهی. این گروه دوم که رازدار و آداب دانند، دوستان تو هستند، دوستان به معنی مدرن کلمه.
📕#هویت
✍#میلان_کوندرا
♦️@seemorghbook
اگر در معرض کینه و نفرت قرار بگیری، اگر متهم گردی و طعمه دیگران شوی، از کسانی که تو را میشناسند، میتوانی انتظار دو نوع واکنش داشته باشی: برخی همرنگ جماعت میشوند، برخی دیگر محتاطانه وانمود میکنند که هیچ نمیدانند، هیچ نمیشنوند، بهطوری که تو خواهی توانست به دیدن آنها و سخن گفتن با آنها ادامه دهی. این گروه دوم که رازدار و آداب دانند، دوستان تو هستند، دوستان به معنی مدرن کلمه.
📕#هویت
✍#میلان_کوندرا
♦️@seemorghbook
📕#هویت_انسانی
✍#ادگار_مون
كتاب «هویت انسانی» اثر ادگار مورن در چهار بخش به رشته تحریر درآمده است. بخش نخست تحت عنوان «تثلیث انسانی» و در چهار فصل تنظیم شده است. مورن بر این اندیشه تاكید دارد كه اساساً شناختن انسان و ابعاد انسانی او در جدا كردن افراد از جهان هستی خلاصه نمی گردد بلكه باید جایگاه انسان را در گستره هستی و آفرینش جست وجو كرد و شناخت.
وی تاریخ انسان را تاریخ ویرانی آفرینندگی، تولید، مصرف، وحشت، خردورزی و عشق می داند و عقیده دارد انسان در كنار توانایی های جسمانی چون مغز، دست و زبان دارای ابعاد زیستی دیگری نیز به مانند روح، فرهنگ و جامعه است كه مانع از تقلیل انسانیت به حیوانیت می گردد. بخش دوم كتاب را مورن به «هویت انسانی» اختصاص داده است و آن را در شش فصل به چالش كشیده است. ادگار مورن معتقد است در وجود انسان كمال، آگاهی، خرد، دوستی و عشق ورزیدن موج می زند.
اما نباید فراموش كرد كه انسان در عین داشتن این بستر مناسب در وجود خود در كلیتی انسانی خود جزء كوچكی از هستی و آفرینش است. انسان ها به زعم مورن باید از این عناصر به عنوان غایت های فردی خویش بهره گیرند و در جست وجو برای كشف معنای زندگی تلاش نمایند. مورن در این باره می نویسد: «زندگی كردن برای لذت بردن از همه زندگی، زندگی كردن برای به كمال رسیدن و.... می تواند چهر ه های گوناگون به خود بگیرد: عشق، آسایش، بهتر بودن، كنش، تامل و شناخت.» با شور و عشق زندگی كردن، خردورزی و زیباشناسی هر یك می تواند معنایی برای زندگی كردن و هدف از زندگی تلقی گردد كه هویت انسانی ما را تشكیل می دهد. ادگار مورن در بخش سوم كتاب، «هویت های كلان» بشری را در پنج فصل هویت اجتماعی، هویت تاریخی، هویت سیاره ای و هویت آینده مورد تحلیل و بررسی جامعه شناختی قرار می دهد. مورن معتقد است انسان مركز آگاهی است و با روح خود جامعه ای كه در آن زندگی می كند را می شناسد و به تبع آن جهان پیرامونش را درك می كند و متعاقباً روان و روح جامعه در افراد متجلی می گردد.
وی همچنین در باب تاریخ (هویت تاریخی) می نویسد: «تاریخ هم زمان با حكومت، سلطه و جنگ برای فتوحات متولد شد.» و بدین سان با مسائل گوناگون بشری برخورد كرده و درگیر شده است. وی عقیده دارد تاریخ ذاتاً فاقد پیشگویی علمی است. به زعم مورن هویت تاریخی انسان دارای گذشته ای معلوم و آشكاری است، اما درباره آینده باید با تسامح سخن گفت. در كل می توان این نظریات ادگار مورن را پاسخی دانست به تئوری پایان تاریخ فوكویاما كه دیدگاه یك جانبه نگری در آن كاملاً آشكار است.
♦️@seemorghbook
✍#ادگار_مون
كتاب «هویت انسانی» اثر ادگار مورن در چهار بخش به رشته تحریر درآمده است. بخش نخست تحت عنوان «تثلیث انسانی» و در چهار فصل تنظیم شده است. مورن بر این اندیشه تاكید دارد كه اساساً شناختن انسان و ابعاد انسانی او در جدا كردن افراد از جهان هستی خلاصه نمی گردد بلكه باید جایگاه انسان را در گستره هستی و آفرینش جست وجو كرد و شناخت.
وی تاریخ انسان را تاریخ ویرانی آفرینندگی، تولید، مصرف، وحشت، خردورزی و عشق می داند و عقیده دارد انسان در كنار توانایی های جسمانی چون مغز، دست و زبان دارای ابعاد زیستی دیگری نیز به مانند روح، فرهنگ و جامعه است كه مانع از تقلیل انسانیت به حیوانیت می گردد. بخش دوم كتاب را مورن به «هویت انسانی» اختصاص داده است و آن را در شش فصل به چالش كشیده است. ادگار مورن معتقد است در وجود انسان كمال، آگاهی، خرد، دوستی و عشق ورزیدن موج می زند.
اما نباید فراموش كرد كه انسان در عین داشتن این بستر مناسب در وجود خود در كلیتی انسانی خود جزء كوچكی از هستی و آفرینش است. انسان ها به زعم مورن باید از این عناصر به عنوان غایت های فردی خویش بهره گیرند و در جست وجو برای كشف معنای زندگی تلاش نمایند. مورن در این باره می نویسد: «زندگی كردن برای لذت بردن از همه زندگی، زندگی كردن برای به كمال رسیدن و.... می تواند چهر ه های گوناگون به خود بگیرد: عشق، آسایش، بهتر بودن، كنش، تامل و شناخت.» با شور و عشق زندگی كردن، خردورزی و زیباشناسی هر یك می تواند معنایی برای زندگی كردن و هدف از زندگی تلقی گردد كه هویت انسانی ما را تشكیل می دهد. ادگار مورن در بخش سوم كتاب، «هویت های كلان» بشری را در پنج فصل هویت اجتماعی، هویت تاریخی، هویت سیاره ای و هویت آینده مورد تحلیل و بررسی جامعه شناختی قرار می دهد. مورن معتقد است انسان مركز آگاهی است و با روح خود جامعه ای كه در آن زندگی می كند را می شناسد و به تبع آن جهان پیرامونش را درك می كند و متعاقباً روان و روح جامعه در افراد متجلی می گردد.
وی همچنین در باب تاریخ (هویت تاریخی) می نویسد: «تاریخ هم زمان با حكومت، سلطه و جنگ برای فتوحات متولد شد.» و بدین سان با مسائل گوناگون بشری برخورد كرده و درگیر شده است. وی عقیده دارد تاریخ ذاتاً فاقد پیشگویی علمی است. به زعم مورن هویت تاریخی انسان دارای گذشته ای معلوم و آشكاری است، اما درباره آینده باید با تسامح سخن گفت. در كل می توان این نظریات ادگار مورن را پاسخی دانست به تئوری پایان تاریخ فوكویاما كه دیدگاه یك جانبه نگری در آن كاملاً آشكار است.
♦️@seemorghbook
☕️قطعهای از کتاب
اگر در معرض کینه و نفرت قرار بگیری، اگر متهم گردی و طعمه دیگران شوی، از کسانی که تو را میشناسند، میتوانی انتظار دو نوع واکنش داشته باشی: برخی همرنگ جماعت میشوند، برخی دیگر محتاطانه وانمود میکنند که هیچ نمیدانند، هیچ نمیشنوند، بهطوری که تو خواهی توانست به دیدن آنها و سخن گفتن با آنها ادامه دهی. این گروه دوم که رازدار و آداب دانند، دوستان تو هستند، دوستان به معنی مدرن کلمه.
📕#هویت
✍#میلان_کوندرا
♦️@seemorghbook
اگر در معرض کینه و نفرت قرار بگیری، اگر متهم گردی و طعمه دیگران شوی، از کسانی که تو را میشناسند، میتوانی انتظار دو نوع واکنش داشته باشی: برخی همرنگ جماعت میشوند، برخی دیگر محتاطانه وانمود میکنند که هیچ نمیدانند، هیچ نمیشنوند، بهطوری که تو خواهی توانست به دیدن آنها و سخن گفتن با آنها ادامه دهی. این گروه دوم که رازدار و آداب دانند، دوستان تو هستند، دوستان به معنی مدرن کلمه.
📕#هویت
✍#میلان_کوندرا
♦️@seemorghbook