🔴 اعتراض دانشجویان دانشگاه الزهرا
امروز ۲۹مهر دانشجویان دانشگاه الزهرا در اعتراض به کیفیت پایین غذای سلف از خوردن آن امتناع کردند.
#مطالبات_صنفی
#دانشگاه_الزهرا
5⃣1⃣6⃣3⃣
🆔 @senfi_uni_iran
امروز ۲۹مهر دانشجویان دانشگاه الزهرا در اعتراض به کیفیت پایین غذای سلف از خوردن آن امتناع کردند.
#مطالبات_صنفی
#دانشگاه_الزهرا
5⃣1⃣6⃣3⃣
🆔 @senfi_uni_iran
🔴 آرمیتا پاویر در اعتراض به فشارهای دستگاه امنیتی اعتصاب غذا کرد.
بر اساس اطلاعات رسیده خانم #آرمیتا_پاویر که دانشجوی رشته زیست سلولی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان است از حدود ۳۰روز پیش در ارتباط با پروندهای شخصی بازداشت شده است.
ایشان که از فعالین دانشجویی بازداشت شده در اعتراضات سال گذشته هستند طی تماس تلفنی روز دوشنبه، به خانواده خود اعلام کردهاند که از طرف نهاد امنیتی و دادستانی برای ابراز ندامت درمورد پرونده سال گذشته خود تحت فشار قرار دارد و به همین دلیل در اعتراض به فشار نهاد امنیتی و کارشکنی انجام شده در پذیرش وثیقه و جلوگیری از آزادی او از روز سه شنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۲ اقدام به اعتصاب غذا خواهد کرد.
#سرکوب_فراگیر
5⃣1⃣6⃣4⃣
🆔 @senfi_uni_iran
بر اساس اطلاعات رسیده خانم #آرمیتا_پاویر که دانشجوی رشته زیست سلولی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان است از حدود ۳۰روز پیش در ارتباط با پروندهای شخصی بازداشت شده است.
ایشان که از فعالین دانشجویی بازداشت شده در اعتراضات سال گذشته هستند طی تماس تلفنی روز دوشنبه، به خانواده خود اعلام کردهاند که از طرف نهاد امنیتی و دادستانی برای ابراز ندامت درمورد پرونده سال گذشته خود تحت فشار قرار دارد و به همین دلیل در اعتراض به فشار نهاد امنیتی و کارشکنی انجام شده در پذیرش وثیقه و جلوگیری از آزادی او از روز سه شنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۲ اقدام به اعتصاب غذا خواهد کرد.
#سرکوب_فراگیر
5⃣1⃣6⃣4⃣
🆔 @senfi_uni_iran
🔴 گرامیداشت یاد آرمیتا گراوند
امروز ۳۰ مهر ۱۴۰۲ نصب پوسترهای #آرمیتا_گراوند در دانشکده مدیریت و دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران
#دانشگاه_زندهاست
#دانشگاه_تهران
#زن_زندگی_آزادی
🆔 @senfi_uni_iran
5⃣1⃣6⃣5⃣
امروز ۳۰ مهر ۱۴۰۲ نصب پوسترهای #آرمیتا_گراوند در دانشکده مدیریت و دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران
#دانشگاه_زندهاست
#دانشگاه_تهران
#زن_زندگی_آزادی
🆔 @senfi_uni_iran
5⃣1⃣6⃣5⃣
🔴 بیانیه جمعی از دانشجویان دانشگاه علامه در ضرورت دفاع از حقیقت و اعلام حمایت و همبستگی با نیلوفر حامدی و الهه محمدی.
به نام حقیقت و به یاد راویان آن
نیلوفر حامدی و الهه محمدی که بیش از یک سال است در بازداشت غیرقانونی به سر میبرند، امروز روی هم به ۲۵ سال زندان محکوم شدند که ۱۳ سال آن قابلیت اجرا دارد؛ ۶ سال الهه و ۷ سال نیلوفر.
ما میدانیم برای گفتن حقیقت و پایبندی به اصول روزنامهنگاری عنوان اتهامیای تعریف نشده است و هیچ مدرک و مدعایی نیز، دال بر ضرورت یک سال بازداشت آنان وجود ندارد؛ اما مسئله تنها این نیست.
اراده سیاسی پشت این قواعد نوشته یا نانوشته است که حکم میدهد و اجرا میکند. قاضی صلواتی نه علت؛ بلکه خود معلولی از یک واقعیت هولناکتر است و این واقعیت چیزی نیست جز نظام سیاسیای که آکنده از رویههای غیرحقوقی و انسانی است و چون ضد زندگیست، ضد حقیقت و ضد جامعه است و تمامی اجزایش این ضدیت را آشکارا نشان میدهد؛ از دستان قاضی صلواتی هنگام امضای احکام تا سیمای دانشگاه و شهر.
به دانشگاه مینگریم، جایی که پرشده است از نمادهایی که میخواهد حقیقت را به محاق ببرد. تصاویری میبینیم که میگوید: «به دانشگاهِ جمهوری اسلامی خوش آمدید». تصاویر دیگری در شهر با مضامین مشترک در پلهای عابر و ساختمانهای حکومتی نقش میبندد که همه بر محاق بردن عامدانه حقیقت و تحریف آن دلالت دارد.
در میانه شهر اما، زنان و مردان بسیاری دوشادوش یکدیگر مقاومت را زندگی می کنند و امروز الهه محمدی و نیلوفر حامدی به ما یادآور میشوند که حقیقت پنهان نمیماند و نمیتوان آن را از بین برد. تصویر نیلوفر و الهه با لبخندهایشان میرود تا بنیانِ آنچه که میگوید به شهر و دانشگاهِ ایدئولوژی زده جمهوری اسلامی خوش آمدید را، بلرزاند.
حکومت تلاش میکند تا با به بند کشیدن راویانی چون الهه و نیلوفر، حذفشان از حرفه روزنامهنگاری و متهم کردنشان به اتهاماتی مضحک، روایتهای دروغین خود را جایگزین حقیقتی کند که با قلم این روزنامهنگاران افشا شد. در این جنبش، روایتگری سلاحی شد که ساختار دروغینشان توان ایستادگی دربرابر آن را نداشت.
تلاشهای استبداد در جهت ساخت ضد روایتها، نتیجه عکس داشت؛ نیلوفر و الهه تن بیجان روزنامهنگاری را با شجاعت خود دوباره احیا کردند و نشان دادند که راویان حقیقت هنوز مینویسند و سرکوب و هجمه به این حرفه نمیتواند رسالت آن را که بیان حقیقت است تخریب کند؛ بلکه تخریبگر، خود در این مسیر تخریب خواهد شد.
با این احکامی که امروز برای این دو روزنامهنگار صادر شد، سرکوبی که هر جمعه بر زاهدان تحمیل میشود، بازداشت روزنامهنگاری که رفت تا از آرمیتا گرواند خبر تهیه کند، همچنین شواهد دیگری که هرروز لمس و تجربه میکنیم؛ میتوانیم بگوییم تقابل با جامعه که از چند دهه پیش شروع شد، امروز به اوج خود رسیده است.
از طرف دیگر شاهد ظهور نوکنشگرانی هستیم که با استفاده از فضای مدیا در تلاش هستند جریان حقیقی اخبار را به حاشیه ببرند. در چنین فضایی قدر و اهمیت کنشگرانی همچون الهه و نیلوفر درک میشود و با یأسی که این احکام و بازداشتهای فعالین روزنامهنگار، معلم، کارگر و دانشجو بر سایرین میگذارد، لزوم همبستهتر شدن بیش از پیش احساس میشود.
در اوج فجایعی که مستبدین رقم میزنند، الگوهایی مانند این دو روزنامهنگار، ماندگار و تکثیر میشود، از طرفی گواه این میشوند که ثبت و ضبط حقیقت در این زمانه کاری بزرگ و انسانی است و هزینههایش نامعلوم؛ آن هم در زندانها و بازداشتگاههایی که بیشتر به قتلگاه میماند. قتلگاهی که روح و جان جواد روحی را گرفت و در تلاش بود تا صدای ستار بهشتی را نهان نگاه دارد.
اکنون با تمام روزها و سالهایی که به نیلوفر حامدی و الهه محمدی تحمیل شده، زندگیهایی که سلب شده و بیدادگاههایی که برپا شده است، راهِ آزادی با وجود چنین کنشگرانی از بیراههها عیانتر شده است.
#زن_زندگی_آزادی
#نیلوفر_حامدی
#الهه_محمدی
#دانشگاه_علامه_طباطبایی
🆔 @senfi_uni_iran
5⃣1⃣6⃣6⃣
به نام حقیقت و به یاد راویان آن
نیلوفر حامدی و الهه محمدی که بیش از یک سال است در بازداشت غیرقانونی به سر میبرند، امروز روی هم به ۲۵ سال زندان محکوم شدند که ۱۳ سال آن قابلیت اجرا دارد؛ ۶ سال الهه و ۷ سال نیلوفر.
ما میدانیم برای گفتن حقیقت و پایبندی به اصول روزنامهنگاری عنوان اتهامیای تعریف نشده است و هیچ مدرک و مدعایی نیز، دال بر ضرورت یک سال بازداشت آنان وجود ندارد؛ اما مسئله تنها این نیست.
اراده سیاسی پشت این قواعد نوشته یا نانوشته است که حکم میدهد و اجرا میکند. قاضی صلواتی نه علت؛ بلکه خود معلولی از یک واقعیت هولناکتر است و این واقعیت چیزی نیست جز نظام سیاسیای که آکنده از رویههای غیرحقوقی و انسانی است و چون ضد زندگیست، ضد حقیقت و ضد جامعه است و تمامی اجزایش این ضدیت را آشکارا نشان میدهد؛ از دستان قاضی صلواتی هنگام امضای احکام تا سیمای دانشگاه و شهر.
به دانشگاه مینگریم، جایی که پرشده است از نمادهایی که میخواهد حقیقت را به محاق ببرد. تصاویری میبینیم که میگوید: «به دانشگاهِ جمهوری اسلامی خوش آمدید». تصاویر دیگری در شهر با مضامین مشترک در پلهای عابر و ساختمانهای حکومتی نقش میبندد که همه بر محاق بردن عامدانه حقیقت و تحریف آن دلالت دارد.
در میانه شهر اما، زنان و مردان بسیاری دوشادوش یکدیگر مقاومت را زندگی می کنند و امروز الهه محمدی و نیلوفر حامدی به ما یادآور میشوند که حقیقت پنهان نمیماند و نمیتوان آن را از بین برد. تصویر نیلوفر و الهه با لبخندهایشان میرود تا بنیانِ آنچه که میگوید به شهر و دانشگاهِ ایدئولوژی زده جمهوری اسلامی خوش آمدید را، بلرزاند.
حکومت تلاش میکند تا با به بند کشیدن راویانی چون الهه و نیلوفر، حذفشان از حرفه روزنامهنگاری و متهم کردنشان به اتهاماتی مضحک، روایتهای دروغین خود را جایگزین حقیقتی کند که با قلم این روزنامهنگاران افشا شد. در این جنبش، روایتگری سلاحی شد که ساختار دروغینشان توان ایستادگی دربرابر آن را نداشت.
تلاشهای استبداد در جهت ساخت ضد روایتها، نتیجه عکس داشت؛ نیلوفر و الهه تن بیجان روزنامهنگاری را با شجاعت خود دوباره احیا کردند و نشان دادند که راویان حقیقت هنوز مینویسند و سرکوب و هجمه به این حرفه نمیتواند رسالت آن را که بیان حقیقت است تخریب کند؛ بلکه تخریبگر، خود در این مسیر تخریب خواهد شد.
با این احکامی که امروز برای این دو روزنامهنگار صادر شد، سرکوبی که هر جمعه بر زاهدان تحمیل میشود، بازداشت روزنامهنگاری که رفت تا از آرمیتا گرواند خبر تهیه کند، همچنین شواهد دیگری که هرروز لمس و تجربه میکنیم؛ میتوانیم بگوییم تقابل با جامعه که از چند دهه پیش شروع شد، امروز به اوج خود رسیده است.
از طرف دیگر شاهد ظهور نوکنشگرانی هستیم که با استفاده از فضای مدیا در تلاش هستند جریان حقیقی اخبار را به حاشیه ببرند. در چنین فضایی قدر و اهمیت کنشگرانی همچون الهه و نیلوفر درک میشود و با یأسی که این احکام و بازداشتهای فعالین روزنامهنگار، معلم، کارگر و دانشجو بر سایرین میگذارد، لزوم همبستهتر شدن بیش از پیش احساس میشود.
در اوج فجایعی که مستبدین رقم میزنند، الگوهایی مانند این دو روزنامهنگار، ماندگار و تکثیر میشود، از طرفی گواه این میشوند که ثبت و ضبط حقیقت در این زمانه کاری بزرگ و انسانی است و هزینههایش نامعلوم؛ آن هم در زندانها و بازداشتگاههایی که بیشتر به قتلگاه میماند. قتلگاهی که روح و جان جواد روحی را گرفت و در تلاش بود تا صدای ستار بهشتی را نهان نگاه دارد.
اکنون با تمام روزها و سالهایی که به نیلوفر حامدی و الهه محمدی تحمیل شده، زندگیهایی که سلب شده و بیدادگاههایی که برپا شده است، راهِ آزادی با وجود چنین کنشگرانی از بیراههها عیانتر شده است.
#زن_زندگی_آزادی
#نیلوفر_حامدی
#الهه_محمدی
#دانشگاه_علامه_طباطبایی
🆔 @senfi_uni_iran
5⃣1⃣6⃣6⃣
Telegraph
بیانیه جمعی از دانشجویان دانشگاه علامه در ضرورت دفاع از حقیقت و اعلام حمایت و همبستگی با نیلوفر حامدی و الهه محمدی.
🟥به نام حقیقت و به یاد راویان آن نیلوفر حامدی و الهه محمدی که بیش از یک سال است در بازداشت غیرقانونی به سر میبرند، امروز روی هم به ۲۵ سال زندان محکوم شدند که ۱۳ سال آن قابلیت اجرا دارد؛ ۶ سال الهه و ۷ سال نیلوفر. ما میدانیم برای گفتن حقیقت و پایبندی به…
شوراهای صنفی دانشجویان کشور
⭕️یکسال ممنوعالورودی بدون حکم قطعی! #نرگس_فداکار دانشجوی رشته اقتصاد ورودی ۹۸ کارشناسی دانشگاه ارومیه، قریب به یکسال است که بصورت غیرقانونی ممنوع التحصیل و ممنوعالورود به دانشگاه است. 5️⃣0️⃣4️⃣7️⃣ 🆔@senfi_uni_iran
🔴 ابلاغ حکم انضباطی با شیوهای غیرقانونی
مطابق اطلاعات دریافتی درمورد آخرین وضعیت تحصیلی خانم #نرگس_فداکار مطلع شدیم حکم ۴ترم منع از تحصیل بعنوان حکم نهایی توسط مسئول کمیته انضباطی دانشگاه ارومیه به صورت شفاهی به ایشان ابلاغ شده، همچنین در ازای این ابلاغ شفاهی ایشان را مجبور به اظهار ندامت و امضای تعهد نامه کتبی کردهاند و درپاسخ به اعتراض ایشان به ضرورت قانونی ابلاغ کتبی حکم عنوان شده است که براساس دستور مقامات مافوق اجازه تسلیم کتبی وجود ندارد.
متاسفانه درپی حاکم شدن فضای امنیتی بر دانشگاههای کشور، تخطی از قانون و عدم پاسخگویی مسئولان دانشگاهها با بهانههای مشابه رویهای همه گیر شده است.
#سرکوب_فراگیر
#دانشگاه_ارومیه
🆔 @senfi_uni_iran
5⃣1⃣6⃣7⃣
مطابق اطلاعات دریافتی درمورد آخرین وضعیت تحصیلی خانم #نرگس_فداکار مطلع شدیم حکم ۴ترم منع از تحصیل بعنوان حکم نهایی توسط مسئول کمیته انضباطی دانشگاه ارومیه به صورت شفاهی به ایشان ابلاغ شده، همچنین در ازای این ابلاغ شفاهی ایشان را مجبور به اظهار ندامت و امضای تعهد نامه کتبی کردهاند و درپاسخ به اعتراض ایشان به ضرورت قانونی ابلاغ کتبی حکم عنوان شده است که براساس دستور مقامات مافوق اجازه تسلیم کتبی وجود ندارد.
متاسفانه درپی حاکم شدن فضای امنیتی بر دانشگاههای کشور، تخطی از قانون و عدم پاسخگویی مسئولان دانشگاهها با بهانههای مشابه رویهای همه گیر شده است.
#سرکوب_فراگیر
#دانشگاه_ارومیه
🆔 @senfi_uni_iran
5⃣1⃣6⃣7⃣
🔴 نصب پوستر اعتراضی
دانشجویان دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی اقدام به انتشار پوستری در دانشکده خود کردند که در آن به مسئله سرکوب زاهدان، وضعیت آرمیتا گراوند و حکم ناعادلانه خبرنگاران جنبش زن زندگی آزادی پرداخته شده است.
#آرمیتا_گراوند
#نیلوفر_حامدی
#الهه_محمدی
#زاهدان
#دانشگاه_علامه_طباطبایی
#اعتراضات_سراسری
5⃣1⃣6⃣8⃣
🆔 @senfi_uni_iran
دانشجویان دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی اقدام به انتشار پوستری در دانشکده خود کردند که در آن به مسئله سرکوب زاهدان، وضعیت آرمیتا گراوند و حکم ناعادلانه خبرنگاران جنبش زن زندگی آزادی پرداخته شده است.
#آرمیتا_گراوند
#نیلوفر_حامدی
#الهه_محمدی
#زاهدان
#دانشگاه_علامه_طباطبایی
#اعتراضات_سراسری
5⃣1⃣6⃣8⃣
🆔 @senfi_uni_iran
🔴 ماده ۲۸، دامی برای بکارگیری نیروی کار ارزان
از آغاز دههی ۱۳۹۰ وزارت آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان با همکاری نهادهایی مثل سازمان سنجش، سازمان امور استخدامی، وزارت علوم و بهداشت، به منظور برطرف کردن کمبود نیروی کار در مدارس، با استناد به ماده ۲۸ مندرج در اساسنامهی تشکیل دانشگاه فرهنگیان، اقدام به برگزاری آزمونهای استخدامی کردند که تا امروز نیز ادامه دارد. این آزمونها با استقبال تعداد بیشماری از فارغالتحصیلان دانشگاهی (نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر در هر دوره) روبرو شد. با توجه به تعداد بالای شرکتکنندگان و پایین بودن ظرفیت پذیرش (هر سال نزدیک به ۲۵ هزار تا ۳۰ هزار نفر)، فارغالتحصیلان دانشگاهی از شانس کمی برای حضور در یک شغل دولتی با بیمه مشخص برخوردار هستند. اما تنها مسئله این نیست.
تعداد بالای فارغالتحصیلانِ بیکار، فرصتی مناسب برای سیاستها و سیاستمدارانی است که در پشت ظاهرا فریبنده "استخدام دولتی" در پی بهرهکشی و استثمار نیروی کار ارزان از خروجی دانشگاهها هستند.
نرخ بالای بیکاریِ پس از اتمام دوره تحصیلات و نیز ناتوانی دولت برای ایجاد شغل مطابق با معیارهای استاندارد، و نیز طرحهایی نظیر ماده ۲۸ راه را برای بهرهکشی از جمعیت جوان و تحصیل کرده هموار کرد. میزان حقوق و دستمزد ماهانهی کسانی که به استخدام آموزش و پرورش تن میدهند؛ در سال اول بین ۷ تا ۸ میلیون و در سال دوم افزایش حقوق این نیروها مطابق با مصوبه افزایش دستمزد اعلام شده از سوی دولت هست. افزایشی که هر سال کمتر از ۲۰ درصد کل دریافتی آخرین فیش حقوقی آنهاست. غنیمتی که متولّیانِ سرمایهداری از خروجی دانشگاه کسب میکنند و با عنوانهای فریبندهای مانند "فرهنگیان، معلمان" آنها را مورد خطاب قرار میدهند ولی در واقعیت "کارگرانی ارزانند" که به ناچار تن به قوانین بازاریِ یک مرجع دولتی میدهند.
نحوه استخدام آنها از مرحله ثبتنام تا دوره یک ساله آموزشی به صورت کاملا پولی و با هزینههای شخصی داوطلبان صورت میگیرد؛ سپس این افراد در صورت تشخیص و تایید نهادهای امنیتی و عقیدتی به طور قراردادی و بدون حق امنیت شغلی به مدت پنج سال بکار گرفته میشوند، سپس بعد از پنج سال در صورت تایید و گزینش دوباره، قرارداد آنها تمدید میشود! فرایندی که تفاوتی چندان با یک شرکت خصوصی در بازار آزاد ندارد.
مشخص است که چگونه یک سیاست دست راستی، در فرایندی یک فارغالتحصیل را به نیروی کار ارزان تبدیل، زندگی او را بر اساس قرار دادی تنظیم میکند و در نهایت گره کار را به سیستمهای امنیتی که نگهبان و پاسدار حفاظت از این قوانین هستند، واگذار میکند، این سیاست چنان قدرتمندانه بکار گرفته میشود که سیستمهای امنیتی را تحت نفوذ خود درآورده و به خدمتگذاری وفادار تبدیل کرد.
با این وجود دستگاههای تبلیغاتی حکومتی مدام از این آزمون و بکارگیری این نیروها، به نفع آمارهای اقتصادی خود، سو استفاده میکنند. بر همین اساس میتوان ماده ۲۸ دانشگاه فرهنگیان را مصوبهای پلید علیه دانشجویانِ جویای شغل و بازویی توانا برای بازاری کردن آموزش و پرورش در کنار ناکارآمدی دولت جهت تامین شغل دانست.
5⃣1⃣6⃣9⃣
🆔 @senfi_uni_iran
از آغاز دههی ۱۳۹۰ وزارت آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان با همکاری نهادهایی مثل سازمان سنجش، سازمان امور استخدامی، وزارت علوم و بهداشت، به منظور برطرف کردن کمبود نیروی کار در مدارس، با استناد به ماده ۲۸ مندرج در اساسنامهی تشکیل دانشگاه فرهنگیان، اقدام به برگزاری آزمونهای استخدامی کردند که تا امروز نیز ادامه دارد. این آزمونها با استقبال تعداد بیشماری از فارغالتحصیلان دانشگاهی (نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر در هر دوره) روبرو شد. با توجه به تعداد بالای شرکتکنندگان و پایین بودن ظرفیت پذیرش (هر سال نزدیک به ۲۵ هزار تا ۳۰ هزار نفر)، فارغالتحصیلان دانشگاهی از شانس کمی برای حضور در یک شغل دولتی با بیمه مشخص برخوردار هستند. اما تنها مسئله این نیست.
تعداد بالای فارغالتحصیلانِ بیکار، فرصتی مناسب برای سیاستها و سیاستمدارانی است که در پشت ظاهرا فریبنده "استخدام دولتی" در پی بهرهکشی و استثمار نیروی کار ارزان از خروجی دانشگاهها هستند.
نرخ بالای بیکاریِ پس از اتمام دوره تحصیلات و نیز ناتوانی دولت برای ایجاد شغل مطابق با معیارهای استاندارد، و نیز طرحهایی نظیر ماده ۲۸ راه را برای بهرهکشی از جمعیت جوان و تحصیل کرده هموار کرد. میزان حقوق و دستمزد ماهانهی کسانی که به استخدام آموزش و پرورش تن میدهند؛ در سال اول بین ۷ تا ۸ میلیون و در سال دوم افزایش حقوق این نیروها مطابق با مصوبه افزایش دستمزد اعلام شده از سوی دولت هست. افزایشی که هر سال کمتر از ۲۰ درصد کل دریافتی آخرین فیش حقوقی آنهاست. غنیمتی که متولّیانِ سرمایهداری از خروجی دانشگاه کسب میکنند و با عنوانهای فریبندهای مانند "فرهنگیان، معلمان" آنها را مورد خطاب قرار میدهند ولی در واقعیت "کارگرانی ارزانند" که به ناچار تن به قوانین بازاریِ یک مرجع دولتی میدهند.
نحوه استخدام آنها از مرحله ثبتنام تا دوره یک ساله آموزشی به صورت کاملا پولی و با هزینههای شخصی داوطلبان صورت میگیرد؛ سپس این افراد در صورت تشخیص و تایید نهادهای امنیتی و عقیدتی به طور قراردادی و بدون حق امنیت شغلی به مدت پنج سال بکار گرفته میشوند، سپس بعد از پنج سال در صورت تایید و گزینش دوباره، قرارداد آنها تمدید میشود! فرایندی که تفاوتی چندان با یک شرکت خصوصی در بازار آزاد ندارد.
مشخص است که چگونه یک سیاست دست راستی، در فرایندی یک فارغالتحصیل را به نیروی کار ارزان تبدیل، زندگی او را بر اساس قرار دادی تنظیم میکند و در نهایت گره کار را به سیستمهای امنیتی که نگهبان و پاسدار حفاظت از این قوانین هستند، واگذار میکند، این سیاست چنان قدرتمندانه بکار گرفته میشود که سیستمهای امنیتی را تحت نفوذ خود درآورده و به خدمتگذاری وفادار تبدیل کرد.
با این وجود دستگاههای تبلیغاتی حکومتی مدام از این آزمون و بکارگیری این نیروها، به نفع آمارهای اقتصادی خود، سو استفاده میکنند. بر همین اساس میتوان ماده ۲۸ دانشگاه فرهنگیان را مصوبهای پلید علیه دانشجویانِ جویای شغل و بازویی توانا برای بازاری کردن آموزش و پرورش در کنار ناکارآمدی دولت جهت تامین شغل دانست.
5⃣1⃣6⃣9⃣
🆔 @senfi_uni_iran