⚫️ 🔴 گزارش تکاندهنده سرویس جهانی بیبیسی از تجاوز و قتل #نیکا_شاکرمی توسط نیروهای بسیج و سپاه
🔺نام قاتلان: (آرش کلهر، صادق منجزی و بهروز صادقی)
بیبیسی طی تحقیقاتی به سند نحوه مرگ #نیکا_شاکرمی و عوامل آن دست پیدا کرده:
خانواده او بیش از یک هفته پس از ناپدید شدن او در تظاهرات، جسد او را در سردخانه پیدا کردند. مقامات ایران ارتباط مرگ نیکا با تظاهرات را تکذیب کردند و پس از انجام تحقیقات خود گفتند که او بر اثر خودکشی جان باخته است.
نیکا درست قبل از ناپدید شدنش، در غروب ٢٠ سپتامبر در نزدیکی پارک لاله در مرکز تهران در فیلم کوتاهی مشاهده شد که روی سطل زباله ای ایستاده و حجابش را آتش زده است و اطرافیان اون شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر میدادند، اما چیزی که او در آن زمان نمیدانست این بود که همانطور که گزارش طبقه بندی شده آمده، تحت نظر بوده است.
این سند بر اساس گفتگوهای گسترده با تیمهایی که در آن تظاهرات نظارت داشتند، نوشته شده است، گزارش این سند با این جمله آغاز میشود که چندین واحد امنیتی مخفی به نظارت بر تظاهرات مشغول بودند.
یکی از آنها «تیم١٢» به این نوجوان به دلیل رفتار نامتعارف و تماسهای مکرر با تلفن همراهش مظنون به رهبری اعتراضات بود.
این تیم یکی از عوامل خود را در حالی که خود را به عنوان معترض نشان میداد به میان جمعیت فرستاد تا تأیید کند که آیا نیکا واقعاً یکی از رهبران تظاهرات است. بر اساس این گزارش، وی برای دستگیری نیکا با تیم خود تماس گرفت اما نیکا فرار کرد.
خاله او قبلاً به بیبیسی فارسی گفته بود که نیکا آن شب با یکی از دوستانش تماس گرفته و گفته است که توسط نیروهای امنیتی تعقیب شده است.
پس از تقریباً یک ساعت او دوباره مشاهده و این بار بازداشت میشود و او را در خودروی تیم "یک ون فریزر بدون علامت" سوار میکنند.
نیکا با سه عضو «تیم١٢» (آرش کلهر، صادق منجزی و بهروز صادقی) در قسمت عقب ون بود و سرپرست تیم آنها مرتضی جلیل جلوتر با راننده بود.
در این گزارش آمده است که گروه سپس سعی کردند جایی برای بردن او بیابند. آنها ابتدا به یک کمپ موقت پلیس در آن نزدیکی میروند، اما به دلیل شلوغ بودن، آن مرکز آنجا را ترک میکنند.
آنها سپس به یک بازداشتگاه در فاصله ٣۵ دقیقهای با ماشین میروند، که فرمانده آن ابتدا با پذیرش نیکا موافقت کرد اما بعد نظرش عوض شد.
او برای این گزارش به بازپرس گفت: «متهم [نیکا] مدام فحش شعار میداد، در آن زمان ١۴ زن بازداشتی دیگر در ایستگاه بودند و تصور من این بود که او میتواند بقیه را تحریک کند و نگران بودم که او شورش ایجاد کند."
در این گزارش آمده است که مرتضی جلیل بار دیگر برای مشاوره با ستاد فرماندهی تماس گرفت و به او گفتند که نیکا را به زندان اوین تهران ببرند.
او گفت که در مسیر صداهای زد و خورد را پشت سرش میشنود که از محفظه تاریک عقب ون میآمد ولی نمیدانست چه اتفاقی درحال رخ دادن است.
اما ما بر اساس شهادت مردانی که در قسمت پشت ون بوده و از نیکا محافظت می.کنند، میدانیم که او چه میشنود.
یکی از آنها، بهروز صادقی، گفت: نیکا به محض اینکه پس از عدم پذیرش از سوی بازداشتگاه به داخل وانت بازگشت، شروع به فحاشی و داد و فریاد کرده است.
او به بازپرس گفت: «آرش کلهر با جورابهایش دهان نیکا را بست، اما او شروع به تقلا کرد. سپس صادق [منجزی] او را روی کف فریزر گذاشت و روی او نشست و سپس اوضاع آرام شد. من نمیدانم چه اتفاقی افتاد، اما بعد از چند دقیقه او شروع به فحش دادن کرد."
اما آرش کلهر جزئیات دلخراش بیشتری را ارائه کرد.
او میگوید برای مدت کوتاهی چراغ موبایلش را روشن کرده و صادق منجزی را دیده است که «دستش را داخل شلوار نیکا کرده است». اما صادق منجزی اظهارات آرش کلهر را ناشی از حسادت حرفهای دانسته و تکذیب کرد. او دست کردن در شلوار نیکا را انکار کرد - اما گفت که نمیتواند انکار کند که در حالی که روی او نشسته بود و باسن نیکا را لمس کرده "تحریک" شده.
او گفت که این باعث شد نیکا - علیرغم اینکه دستانش از پشت بسته بود - او را بخراشد و به شدت تکان بخورد تا او بیفتد.
"او به صورت من لگد زد، بنابراین من مجبور شدم از خودم دفاع کنم."
مرتضی جلیل از داخل کابین وانت به راننده دستور داد که خودرو را متوقف کند، درب عقب را باز کرد و با جسد بیجان نیکا روبرو شد. او گفت که خون را از سر و صورت نیکا پاک کرده است در شرایطی که وضعیت خوبی نداشته.
این حرف مادر نیکا که میگوید در نهایت دخترش را در سردخانه پیدا کرده است و گواهی فوت نیکا "که توسط بیبیسی فارسی در اکتبر ٢٠٢٢ به دست آمده است" که بیان میکند او بر اثر جراحات متعدد ناشی از ضربات جسم سخت کشته شده است را اثبات میکند.
@SepehrAzadi
🔺نام قاتلان: (آرش کلهر، صادق منجزی و بهروز صادقی)
بیبیسی طی تحقیقاتی به سند نحوه مرگ #نیکا_شاکرمی و عوامل آن دست پیدا کرده:
خانواده او بیش از یک هفته پس از ناپدید شدن او در تظاهرات، جسد او را در سردخانه پیدا کردند. مقامات ایران ارتباط مرگ نیکا با تظاهرات را تکذیب کردند و پس از انجام تحقیقات خود گفتند که او بر اثر خودکشی جان باخته است.
نیکا درست قبل از ناپدید شدنش، در غروب ٢٠ سپتامبر در نزدیکی پارک لاله در مرکز تهران در فیلم کوتاهی مشاهده شد که روی سطل زباله ای ایستاده و حجابش را آتش زده است و اطرافیان اون شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر میدادند، اما چیزی که او در آن زمان نمیدانست این بود که همانطور که گزارش طبقه بندی شده آمده، تحت نظر بوده است.
این سند بر اساس گفتگوهای گسترده با تیمهایی که در آن تظاهرات نظارت داشتند، نوشته شده است، گزارش این سند با این جمله آغاز میشود که چندین واحد امنیتی مخفی به نظارت بر تظاهرات مشغول بودند.
یکی از آنها «تیم١٢» به این نوجوان به دلیل رفتار نامتعارف و تماسهای مکرر با تلفن همراهش مظنون به رهبری اعتراضات بود.
این تیم یکی از عوامل خود را در حالی که خود را به عنوان معترض نشان میداد به میان جمعیت فرستاد تا تأیید کند که آیا نیکا واقعاً یکی از رهبران تظاهرات است. بر اساس این گزارش، وی برای دستگیری نیکا با تیم خود تماس گرفت اما نیکا فرار کرد.
خاله او قبلاً به بیبیسی فارسی گفته بود که نیکا آن شب با یکی از دوستانش تماس گرفته و گفته است که توسط نیروهای امنیتی تعقیب شده است.
پس از تقریباً یک ساعت او دوباره مشاهده و این بار بازداشت میشود و او را در خودروی تیم "یک ون فریزر بدون علامت" سوار میکنند.
نیکا با سه عضو «تیم١٢» (آرش کلهر، صادق منجزی و بهروز صادقی) در قسمت عقب ون بود و سرپرست تیم آنها مرتضی جلیل جلوتر با راننده بود.
در این گزارش آمده است که گروه سپس سعی کردند جایی برای بردن او بیابند. آنها ابتدا به یک کمپ موقت پلیس در آن نزدیکی میروند، اما به دلیل شلوغ بودن، آن مرکز آنجا را ترک میکنند.
آنها سپس به یک بازداشتگاه در فاصله ٣۵ دقیقهای با ماشین میروند، که فرمانده آن ابتدا با پذیرش نیکا موافقت کرد اما بعد نظرش عوض شد.
او برای این گزارش به بازپرس گفت: «متهم [نیکا] مدام فحش شعار میداد، در آن زمان ١۴ زن بازداشتی دیگر در ایستگاه بودند و تصور من این بود که او میتواند بقیه را تحریک کند و نگران بودم که او شورش ایجاد کند."
در این گزارش آمده است که مرتضی جلیل بار دیگر برای مشاوره با ستاد فرماندهی تماس گرفت و به او گفتند که نیکا را به زندان اوین تهران ببرند.
او گفت که در مسیر صداهای زد و خورد را پشت سرش میشنود که از محفظه تاریک عقب ون میآمد ولی نمیدانست چه اتفاقی درحال رخ دادن است.
اما ما بر اساس شهادت مردانی که در قسمت پشت ون بوده و از نیکا محافظت می.کنند، میدانیم که او چه میشنود.
یکی از آنها، بهروز صادقی، گفت: نیکا به محض اینکه پس از عدم پذیرش از سوی بازداشتگاه به داخل وانت بازگشت، شروع به فحاشی و داد و فریاد کرده است.
او به بازپرس گفت: «آرش کلهر با جورابهایش دهان نیکا را بست، اما او شروع به تقلا کرد. سپس صادق [منجزی] او را روی کف فریزر گذاشت و روی او نشست و سپس اوضاع آرام شد. من نمیدانم چه اتفاقی افتاد، اما بعد از چند دقیقه او شروع به فحش دادن کرد."
اما آرش کلهر جزئیات دلخراش بیشتری را ارائه کرد.
او میگوید برای مدت کوتاهی چراغ موبایلش را روشن کرده و صادق منجزی را دیده است که «دستش را داخل شلوار نیکا کرده است». اما صادق منجزی اظهارات آرش کلهر را ناشی از حسادت حرفهای دانسته و تکذیب کرد. او دست کردن در شلوار نیکا را انکار کرد - اما گفت که نمیتواند انکار کند که در حالی که روی او نشسته بود و باسن نیکا را لمس کرده "تحریک" شده.
او گفت که این باعث شد نیکا - علیرغم اینکه دستانش از پشت بسته بود - او را بخراشد و به شدت تکان بخورد تا او بیفتد.
"او به صورت من لگد زد، بنابراین من مجبور شدم از خودم دفاع کنم."
مرتضی جلیل از داخل کابین وانت به راننده دستور داد که خودرو را متوقف کند، درب عقب را باز کرد و با جسد بیجان نیکا روبرو شد. او گفت که خون را از سر و صورت نیکا پاک کرده است در شرایطی که وضعیت خوبی نداشته.
این حرف مادر نیکا که میگوید در نهایت دخترش را در سردخانه پیدا کرده است و گواهی فوت نیکا "که توسط بیبیسی فارسی در اکتبر ٢٠٢٢ به دست آمده است" که بیان میکند او بر اثر جراحات متعدد ناشی از ضربات جسم سخت کشته شده است را اثبات میکند.
@SepehrAzadi