Shahin Najafi
117K subscribers
738 photos
374 videos
61 files
938 links
The Official Telegram Channel of Shahin Najafi
Download Telegram
«تاملی بر ازازیل»
نوشته‌ای از زیبا کرباسی شاعر ایرانی
................
برخوردی با دو پیشگفتار بر یک دفتر
تاملی دوستانه بر پیشانه های دفتر ازازیل شاهین نجفی

پیش متن
اگر کسی را یابی دست به گردن او درآور
و اگر کسی دیگر را نیابی دست در گردن خویش درآور
شمس تبریزی

و اما پیش گفتار دوم دفتر ازازیل شعری ست با تنی درشت متناسب تنه ای سخت مقاوم و درون مایه ای چنان لبریز آه و دم که می تواند لابلای مخملی ترین گل سرخ باغ پناه گیرد
که با حضور خود بر پیشانی ی این دفتر پیشنهاد فرمی تازه در بسته بندی نیز هست
من این شعر را حیاتی ترین جگرگوشه ی این دفتر خجسته حس می کنم و آن را کپسول اکسیژن یا مخزن نفس این مجموعه ی شعر نام می دهم
شعری که در معرفی ی شاعر می کوشد
در چگونگی ی اتفاق شعر
که با نگرش مولکولی ی من بی شک از چندین بیلیون سلول مکتوب با خواص موجی شکل مغناطیسی ساخته از نانوذره ها و نانولایه ها یی با حجم بالاست
برای ذخیره ی انرژی ی خودجوش مکتوب
که نام دیگرش شعر است
اما این که چرا سعی دارم برای بیان درکم از این شعر از افکار لیبرتنی سود ببرم این است که در گذشته های دور خط و ربطی از آن به شعر نفس داده بودم
که سرچشمه ای از تن و حرکت شاعر دارد
پس با زیر چشمی به فلسفه ی دوالیتی ی دکارت می گویم
محیط و سرزمین شاعر تن اوست و نفس محرک این سرزمین است
با این فرق که لیبرتن ها بدن را ماشین فرض می کنند و فکر را ویژگی ی ماشین معرفی می کنند
با این استدلال که امکان ماشین فنا ناپذیرغیرممکن است
شعری که محرک آن نفس و تغذیه اش سلول های عاطفی حسی ی شاعر است معنای توانمندی ست هر چند شاعر همیشه هنگام سرودن در لایه های ندانمی لامکانی لازمانی بسر می برد و از این توانایی غافل است
>
شعر تجلی ی ناتوانی ی من بود تبانی ی ناتوانی و احساس
سال ها شاعری شکست خورده در خویش و در انتظار طلوع بودم
<
و پس شعر در ناگهانی ی خویش در اوج آمدگی شکستن و ریختن نفسی ست برآمده از عاطفه های غلیظ که در سلول های صدا رسوب می کند و به نامیرایی ی کلمه های تهمتن تن می دهد
این جاست که به آنی با چرخش چند موج شاعر به قدرت خویش پی می برد

>>>
در بیست سالگی خدا را در شعرهایم گردن زدم
تا از آن من شود
تا از رگ گردن با من شود

و کلمه خدا شد
کلمه می زاید و با آن نفس می کشم و در او می میرم
خدا دم بود و دمادم لحظه و تداوم آن
از او گریزی نبود اما گذر چرا
خدا آینده ی در بازگشت است

حیوانی اصیل در تنم که می تنم از خویش در خود
<<<
از این روست که من شعر شاهین نجفی را به راحتی می توانم شعر نفس خطاب کنم
شعری حقیقی قائم به ذات خویش
و به آزمون هایی که سال ها پیش برای بیان آن داشته ام ارجاع کنم
نفس نامرئی ترین و نزدیک ترین ارتباط تن با هواست حواست نیست ازهوا پیرامون می گیرد
چیزی به آن اضافه می کند و پس می دهد
مثل شعر
یعنی خود شعر
شعرآن جاست رابطه ای مدام مستدام
بینابین
سلول های زنده ای از تو با نفس در هوا جریان دارد کسی چه می داند اگر باد تا کجا ببرد این آه و دم را
تو را در این بی ربطی ربط می دهد وصل می کند در جریان می اندازد
آن تارهای نامرئی که با آن به نمی دانم وصل می شوی یا از آسمان می گذری
روی نفس راه برو
در نفس بریز هر آن چه از وجود داری
تو را زنده نگه می دارد
>>>
باد از کرانه ها مرا می دزدد و دوباره به ساحل دریا می دوزد
,,,
تا آینده کور نباشد
تا بخوانی مرا
تا بخوانم ترا
تا به خوابت بخوانم و بیدار بمیرم
<<<
برخوردی با دو پیشگفتار بر یک دفتر
تاملی دوستانه بر پیشانه های دفتر ازازیل شاهین نجفی
میان متن

از دلتایی به دلتایی دیگر
از میان جنگلی که خود ساخته ای با یادهای خویش
پیا تاف دراپ

و اما آنچه براستی شعر شاهین نجفی را به شعر نفس روزبه می دهد و وصل می کند
کارکرد ایماها و اشاره هاست
این که شعر از نشانه ها نشات می گیرد و بارور می شود
شعر با ظاهری روایی باطن و درون دارد
با همه ی سادگی از پیچیدگی ها وعمق شعری برخوردار است
با همه ی زمختی روان است
و در نهایت بی رحمی عاشقانه ست
یعنی سرچشمه ای از درون مایه که عشق و خون پایمال است و با پای شعر راه به آسمان ها می گشاید

>>>
خدا که بوی زن می داد و
زن که تصور مادر در تناسخ واژه ها بود
خدا آینده ای در بازگشت است
مردی سال خورده و خمیده با (عبایی از پوست گرگ )و تفنگی بر دوش
حالا گاهی در شعرم زنی ست با چشم های مادرم
دختری که دوستش می دارم
...
آینده از آن اوست و من در بازسازی ی گذشته نشانه های او را می جویم
<<<
در این سطرها حس می شود شاعر در حال کشیدن و گره زدن تارهای نازک هواست
ساختن پل های هوایی از تارهای اکثیری ی شعر برای گذشتن
بنای نائی ی راه نفسی برای آینده ای پایدار تنومند
اکثیر شعر که مثل اکسیژن برای نفس کشیدن عمل می کند مثل شیر و عسل بر جداره های پوست
حیات کلمه را ممکن می کند
امکانی به پیوستن کهکشانی آن می بخشد
اکثیر
شعر که با هوش و حواس شاعرانه رابطه ای مطلق و خاص عشق دارد
نشانه گذاری ی او در سه واژه ی (عبا )(پوست گرگ )و (تفنگ )بی مانند است
و حس خواندن شعر شاعری فطری را در من زنده می کند
که با نشانه هایی بس تنک می تواند دنیای درک فهم وعاطفی ی آدم ها را زیرورو کند.

زیبا کرباسی
‏تجاوز در خانه
‏تجاوز در مدرسه
‏تجاوز در دانشگاه
‏تجاوز در حوزه
‏تجاوز در کار
‏تجاوز در سربازی
‏تجاوز در زندان

‏⁧ #تجاوز ⁩ نام دیگر مرگ است
‏تباهی چیزی نیست جز بربریت! دقیقا آنجاکه مجالی برای خِرَد و گفتگو نیست.پس هرآن چیزی که این «بی‌خردی» را گسترده‌تر می‌کند تباه است. تباهی یک گستره‌ی تاریخی‌ست که ساکنان هر دوره‌ای از تاریخ بخشی از آن را می‌بینند و آنکه خود را مسیح‌وار از این تباهی عمومی مجزا می‌کند، تباه‌ترین است.
حوضی‌ست کوچک و کم‌عمق؛ هرآنچه درآن می‌ریزی در حجم جلبک‌ها گم می‌شود و مرده می‌رود.از دل این حوض، جُز مونتاژ ِمفاهیم چیزی نصیب نیست. ما حتی مشقِ مفاهیم هم نمی‌کنیم. بی‌هیچ شناختی از خود و دیگری.ما حاملان بسته‌های شیک فکری، بی‌آنکه بدانیم‌! بیهوده نیست که برده‌ایم، حتی در خِرَدْ!
قطعه‌ی «چه کنم» از اجرای بروکسل

Shahin Najafi & Band
Live Brussels Mai.2018

Piano: Adriano Wachowiak
Drums: Daniel Krumbholz
Bass: Jacek Moczulski
Trompete: Matthias Knoop
Trompete: Ryan Carniaux
Saxophon: Moriz von Kleist
Vocal : Shahin Najafi
Next concert:
Lucerne
23.06.2018

https://youtu.be/im5oytMiIJQ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اجرای «چه‌کنم» بروکسل (حجم کم)
کنسرت‌ها و رونمایی از کتاب ازازیل

10.06.18 Paris(Book reading &signing)
23.06.18 Lucerne (Concert)
24.06.18 Zurich (Book reading &signing)
07.09.18 Paris (Concert)
09.09.18 London (Concert)
15.09.18 Manchester (Concert)

More info: www.shahinnajafimusic.com
Piano: Adriano Wachowiak
Drums: Daniel Krumbholz
Bass: Jacek Moczulski
Trompete: Matthias Knoop
Trompete: Ryan Carniaux
Saxophon: Moriz von Kleist
Vocal : Shahin Najafi

Lucerne
23.06.2018 at 21:00
Tickets:
https://www.starticket.ch/de/tickets/abschluss-der-saison-1718-im-sudpol-luzern-20180622-1800-20180623-2145-sudpol-luzern

Book reading & signing in Zurich:
24. Juni 14.00 Uhr
MAXIM Theater, Ausstellungsstrasse 100, 8005 Zürich