Shahin Najafi
117K subscribers
738 photos
374 videos
61 files
938 links
The Official Telegram Channel of Shahin Najafi
Download Telegram
تو دیگه باید چه حیوانی باشی که بیشتر از ۱۵۰ تا آدم کشته بشن و بعد از دو هفته بعد بیای و برای ملت از تفاوت اعتراض و اغتشاش نشخوار کنی. همراه اگر نیستی حداقل گاله را ببند هنربند
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Keep on fighting Iraqi revolutionaries. You’ll take your home(country) back
‏بعد از سقوط رژیم، بارگاه اشرافی خمینی را خراب نمی‌کنیم. آنجا باید تفریحگاه و مکان بازی شود برای موسیقی و رقص و شادی.
‏⁧ #سرنگونی
‏مجلس بی‌غیرت
‏رئیس جمهور بی‌خاصیت
‏قوای امنیتی و قضایی فاسد
‏رهبر هم مجموعه‌ای از همه‌ی اینها
‏⁧ #سرنگونی
شما به سختی توسط ستم‌کشیدگان و فرودستان غافلگیر خواهید شد.
و تو و مزدبگیران داخلی و‌خارجی‌ات بسیار حقیرتر از آنید که در برابر خشم ملت ایستادگی کنید.
دوران طلایی آن امام جلاد به سر رسیده است.
‏بیانیه‌ شکم‌سیرها
‏دو هفته نیاز بود تا بیانیه‌ای دیکته‌شده‌ توسط سینمایی‌های که در مواردی جیب‌شان به سپاه و دولت وصل است منتشر شود؟ انفرادی فکر و چشم و زبان نداشتید؟ بسیار خوب همدردی شما ظلم‌ستیزان بی‌خطر قبول! حالا قدم بعدی؟ می‌خواهید با همکاری سپاه و پلیس فیلم اجتماعی بسازید؟
بی‌بی‌سی فارسی بیانیه شکم‌سیرها را «شدیداللحن» خوانده است.
تنها یک روحیه لطیف و مُلَّیَن، لحن این بیانیه «نه سیخ بسوزه، نه کباب» را شدید می‌بیند.
یا اینکه تبلیغ قهرمانان پلاستیکی سفارشی‌ست و ما نمی‌دونیم شیطونا؟
اونهم‌ همزمان با نامه میر مدافع عصر طلایی امام؟
‏⁧ #کودکان_کار⁩ ⁧ #تجاوز
‏جزئیات بیشتری درباره آمار بگویید. از تعدادی که جذب کرده‌اید، به چند نفر تجاوز شده؟
‏-متاسفانه از ٤٠٠ تایی که مددکاران بهزیستی با آنها صحبت کرده‌اند، به نزدیک به ٩٠ درصدشان تعرض شده است.

‏گفتگوی ایسنا با مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران
‏آبان ۹۶
‏اینکه بچه‌ی کار را در سطل آشغال سر و ته کنند و ما با تصویر مجازی‌اش اشک بریزیم ، هنوز در مقابل واقعیت زندگی آنها یک شوخی تلخ است. اما تجاوز اصلا شوخی نیست!
وقتی پرده در افتد...
Forwarded from Mazdak Nezafat
من توی قفس بودم و چیدند پرم را
خون کرد زمین عاقبتش این جگرم را

من وارث یک کینه‌ی اجدادی‌ام اینک
آورده‌ام از گنجه تفنگِ پدرم را

خاموشیِ قبل از شب طوفان و تگرگم
باور نکن آرامشِ چشمان ترم را!

گیرم بگذارید تنش را سرِ دوشم
بر دوشِ که بگذارم از امروز سرم را؟!
.
این باغ به آفت شده وابسته، ببینید!
باید بزنم زود به ساقش تبرم را

با داغِ دلم آمدم آتش بکشانم
این کوچه‌ی آغشته به خونِ پسرم را!

مزدک نظافت

https://www.instagram.com/p/B55X1yDHftC/?igshid=uwillxxd7pr7
۱.جنگ، جنگ سیرها و گرسنه‌هاست
۲.هیچگاه سیر با گرسنه همدست نمی‌شود؛ تنها سیرها باهم‌اند.
۳.سیرها برای منافع درازمدت خود گرسنه‌ها را فریب می‌دهند
۴.گرسنه‌ها راهی جز دریدن ندارند
۵.گرسنه‌ها اگر سهم خود را ندزند، مجبور به گدایی آن می‌شوند
۶.سیرها خود می‌درند و خود مرثیه می‌سرایند
شیون - شاهین نجفی

از من نپرس علت شعرهای خونین را
از من نپرس چرایی پیشانی پر چین را
از من نپرس کار روی کودکی‌ ام را
شکوه کردن در شعر
  دون شان صدای من است
من آمده‌ام تا پرنده‌ی درد درون شانه‌های سوراخم خانه کند
تا روح عجیب عروس‌های مرده در حجله
تا واو واژن زن‌ های اخته‌ ی کردستان
تا زخم‌های سیاه جغلان* در مرداب
با زانوان شکسته‌ ی مهدی در کلانتری
و گوش‌ های چرکین ممد دماغ
تریاک کجاست در کومه‌‌ی* عمو
(ماهی سفید بوبون و کش بیگیر مره (ماهی سفید شو و مرا در آغوش بگیر
با صد کیلو مهرداد حبس ابد
(آی تی او قد ره» (آی فدای اون قد و بالات»
!کشیدند روی دار
*زن‌ها که شیون از به خدا بی‌گناه گردن از طناب پیله آبای
شلوار شاش خیس و خون و گلاب و دمپایی تنها
مادر بمیرد این شیوه‌ی شیون زدن ترسیدم
من بچه بودم ارتفاع همیشه بلندای دار بود
با شصت کیلو که منم چک خورده چاک خورده خواهران بزرگم
رازین چوب‌»*ام پنهان میان استخوان‌ هایم»
شعار شعار شعار کثافت
زانو بزن که ساحت قدسی شعر
زانو بزن بگو و بخور قسم شغال‌ های مدافع جنس‌ های جدید را
شب‌ ها خدا برای ما می‌میرد
هر شب صدای علت از من نپرس‌ های من از گوشم که کر پرده پاره شد افتاد روی اجاق
از من نپرس
گریه ندارد این که پشت کاپوت ماشین مسافر
پلاژ* ندیده دیوانه شدی
زن‌ های سینه بزرگ تهرانی با لهجه‌ ها ی عمیق و دستان کوچکم مهدی از پشت شیشه‌ ی
حمام
ممد کجاست؟
لندن همان که کافه‌ های بوی ویگن* با کیک‌ های بورژوا صفت جگرت
لندن کجا و تو کجا قرائت منشاوی* و قیمه و‌قمه؟
لندن کجا و تو کجا؟
از من نپرس
مادرم کجاست؟
*من مادرم هنوز ... می‌خواهم اشک هنوز بوی ترشه‌تره
... من مادرم هنوز
... زود چهل ساله شدی پسر
... من مادرم بوی رنج برنج
من می‌چکد از گوشه‌های سبیلت خون
 ... از من نپرس از من تف به این کلام
(کوفر نوگو زای جان (کفر نگو بچه جان
(وی لانگه نُخ زول ایش هیا وارتن (چقدر باید اینجا منتظر بمانم*
وی لانگه نخ به چخ بروم در میان غریبه‌ های زبان‌ پریش
در میان وطن‌ های تلخ هم‌ وطن‌ های بی‌ گذرنامه
پاساپورتابیر دقه مهلت از تراکم صف
چک چک  پناه به خدای جاسم و جبار
بیدار شدم
 از من نپرس
…………………………
*
جغلان: بچه‌ها
 کومه‌‌: اینجا کلبه‌های شکاری در مرداب انزلی
آبای: برادر
رازین چوب‌: کمان چوبی کودکان
پلاژ: کناردریا
ویگن: گیاه‌خوار
منشاوی: محمد صدیق منشاوی قاری مصری
ترشه‌تره: غذای محلی گیلان
Wie lange noch soll ich hier warten?