#ریحانه_عامری دختر ۲۲ساله کرمانی صبح دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ به دست پدرش به قتل رسید.
خواهرش می‌گوید: صبح حدودای ساعت نه صبح به خانه پدری و مادرش می‌رود تا سری به آنها بزند، وقتی وارد خانه می‌شود،می‌بیند کسی در خانه نیست و در اتاق ریحانه هم قفل است،هرچه در میزند جوابی دریافت نمی‌کند و گمان می‌کند که خواهرش در اتاق نیست،منتظر می‌ماند تا مادر یا پدرش به خانه بیایند،هنگام چرخیدن در خانه متوجه به هم ریخته بودن قالی‌ها می‌شود ولی بی توجه فقط آنها را با پایش به حال قبل برمی‌گرداند.
چند دقیقه‌ای که می‌گذرد، پدرش وارد خانه می‌شود و وقتی دخترش را می‌بیند، دستپاچه شده و با اعلام بی اطلاعی خودش از اعضای خانواده وارد اتاق خوابشان می‌شود،خواهر ریحانه می‌گوید که وقتی پدرش از اتاق بیرون آمد، لباس‌هایش را تابه‌تا پوشیده و با عجله از خانه خارج شد.
وقتی مادر ریحانه به خانه می‌آید،دخترش سراغ ریحانه را از مادر می‌گیرد و مادر می‌گوید زمانی که صبح برای تعویض پلاک ماشین از خانه خارج شده، ریحانه داخل اتاقش بوده و در اتاق هم باز بوده و برای دختر تعریف می‌کند که شب گذشته چه اتفاقی در خانه افتاده است.
ریحانه شب قبل حدود ساعت یازده و نیم شب به خانه آمده و با باباش بحث شده بخاطر دیر آمدن و بعد از بحث ریحانه رفته توی اتاقش و خوابیده، پدر ریحانه رو کرده به زنش و گفته من سر یک فرصت مناسب بالاخره ریحانه را می‌کشم(سال ۹۶ هم یکبار قصد کشتن ریحانه را کرده و او را با چوب تا سرحد مرگ زده که تمام بدن ریحانه کبود و دست و پایش شکسته و خواهرش او را نجات داده).
خواهر ریحانه نگران می‌شود و می‌گوید شاید ریحانه داخل اتاق باشد و اتفاقی برایش افتاده، مادر و خواهر ریحانه هر جور شده در اتاق را باز می‌کنند و می‌بینند که اتاق بسیار به‌هم ریخته و تمامی لباس‌ها وسط اتاق پهن شده‌اند، مادر قصد جمع‌آوری لباس‌ها را می‌کند که متوجه خیسی لباس‌ها می‌شود و وقتی لباس‌ها را کنار میزند، می‌بیند وسط اتاق غرق در خون است و به دیوارها هم خون پاشیده شده.
پلیس را درجریان می‌گذارند، وقتی پلیس می‌آید متوجه می‌شوند که زیر فرش‌های داخل خانه پر از خون است و احتمال می‌دهند که قاتل، ریحانه را از اتاق تا کنار ماشین روی زمین کشانده است.
پلیس منتظر می‌شود تا پدر ریحانه باز گردد و در نهایت با بازداشت پدر، او اعتراف به قتل می‌کند که ریحانه را با «تبر» کشته و در بیابان‌های جاده چوپار رها کرده است.
@SiasatTalkh
خواهرش می‌گوید: صبح حدودای ساعت نه صبح به خانه پدری و مادرش می‌رود تا سری به آنها بزند، وقتی وارد خانه می‌شود،می‌بیند کسی در خانه نیست و در اتاق ریحانه هم قفل است،هرچه در میزند جوابی دریافت نمی‌کند و گمان می‌کند که خواهرش در اتاق نیست،منتظر می‌ماند تا مادر یا پدرش به خانه بیایند،هنگام چرخیدن در خانه متوجه به هم ریخته بودن قالی‌ها می‌شود ولی بی توجه فقط آنها را با پایش به حال قبل برمی‌گرداند.
چند دقیقه‌ای که می‌گذرد، پدرش وارد خانه می‌شود و وقتی دخترش را می‌بیند، دستپاچه شده و با اعلام بی اطلاعی خودش از اعضای خانواده وارد اتاق خوابشان می‌شود،خواهر ریحانه می‌گوید که وقتی پدرش از اتاق بیرون آمد، لباس‌هایش را تابه‌تا پوشیده و با عجله از خانه خارج شد.
وقتی مادر ریحانه به خانه می‌آید،دخترش سراغ ریحانه را از مادر می‌گیرد و مادر می‌گوید زمانی که صبح برای تعویض پلاک ماشین از خانه خارج شده، ریحانه داخل اتاقش بوده و در اتاق هم باز بوده و برای دختر تعریف می‌کند که شب گذشته چه اتفاقی در خانه افتاده است.
ریحانه شب قبل حدود ساعت یازده و نیم شب به خانه آمده و با باباش بحث شده بخاطر دیر آمدن و بعد از بحث ریحانه رفته توی اتاقش و خوابیده، پدر ریحانه رو کرده به زنش و گفته من سر یک فرصت مناسب بالاخره ریحانه را می‌کشم(سال ۹۶ هم یکبار قصد کشتن ریحانه را کرده و او را با چوب تا سرحد مرگ زده که تمام بدن ریحانه کبود و دست و پایش شکسته و خواهرش او را نجات داده).
خواهر ریحانه نگران می‌شود و می‌گوید شاید ریحانه داخل اتاق باشد و اتفاقی برایش افتاده، مادر و خواهر ریحانه هر جور شده در اتاق را باز می‌کنند و می‌بینند که اتاق بسیار به‌هم ریخته و تمامی لباس‌ها وسط اتاق پهن شده‌اند، مادر قصد جمع‌آوری لباس‌ها را می‌کند که متوجه خیسی لباس‌ها می‌شود و وقتی لباس‌ها را کنار میزند، می‌بیند وسط اتاق غرق در خون است و به دیوارها هم خون پاشیده شده.
پلیس را درجریان می‌گذارند، وقتی پلیس می‌آید متوجه می‌شوند که زیر فرش‌های داخل خانه پر از خون است و احتمال می‌دهند که قاتل، ریحانه را از اتاق تا کنار ماشین روی زمین کشانده است.
پلیس منتظر می‌شود تا پدر ریحانه باز گردد و در نهایت با بازداشت پدر، او اعتراف به قتل می‌کند که ریحانه را با «تبر» کشته و در بیابان‌های جاده چوپار رها کرده است.
@SiasatTalkh
Telegram
جنبش فیروزه‌ای
ریحانه عامری دختر ۲۲ ساله کرمانی، توسط پدرش، با تبر کشته شد.
ماجرا را اینجا بخوانید.
@SiasatTalkh
ماجرا را اینجا بخوانید.
@SiasatTalkh