ادب‌سار
14.8K subscribers
4.95K photos
123 videos
21 files
862 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔅پیام شما


🔸روز سعدی گرامی باد.

بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی

از گذشته های دور، بزرگترها بما میگفتند، و یا در نوشته ها می خواندیم که چکامه بالا، بچند زبان زنده دنیا، در تابلویی بر سر در سازمان کشورهای باهم(سازمان ملل متحد)، برافراشته شده است. چندی پیش که برای دیدن پسرم به آمریکا رفته بودم، به دیدار سازمان ملل متحد در نیویورک رفتیم. تا این تابلو را ببینیم. هرچه گشتییم چنین تابلویی ندیدیم. از پلیس نگهبان پرسیدیم، آنها هم از بودن چنین چیزی آگاهی نداشتند. اما گفتند که در گذشته یکی از نمایندگان ایران در سازمان ملل متحد، فرشی ابریشمی، دستبافته هنرمندان ایرانی، که به این سروده سعدی آراسته شده است را به سازمان ملل متحد هدیه کرده است که درون یکی از سالنها، بر روی دیوار پیداست. رفتیم و آن تابلو فرش را پیدا کردیم.
گویا از گذشته این آرزوی ایرانیان بوده که این سروده سعدی بر سر در سازمان ملل متحد برافراشته شود.

اگر بخواهیم، چکیده اساسنامه و مرامنامه سازمان ملل متحد را بیان کنیم و به دیگران بگوییم، بهتر از این سروده زیبا چه میتوان گفت! با کمی دیپلماسی توانمندانه میتوان به این آرزوی دیرینه رسید. و این چامه نغز، زیبا و دلکش را به جایگاه خود برد.

سعدی در بوستان سخنوری ست آرمانگرا، و در پی آنست که آیین آرمان شهری را به ما بیاموزد. ما در بوستان شیوه درست و آیینمند زندگی را می بینیم. بوستان اندرز نامه سعدی ست.

سعدی در گلستان از آنچه هست(واقعیت ها) سخن میگوید. بنابراین گلستان و بوستان در دوسویی وارونه جای میگیرند. بوستان آرمانگرا و گلستان پیرامونگرا(واقعیت گرا) میباشد. اگرچه در گلستان هم، بفراخور داستانها، سعدی به اندیشه های آرمان شهری خود اشاره میکند.

سعدی در سروده هایش تلاش میکند که زهر ستایشگری را از چامه های خود بزداید. ستایش سعدی از پادشاهی یا بزرگی، همراه با پند و رهنمود است.

به نوبت اند ملوک اندرین سپنج سرای
کنون که نوبت توست ای ملک به داد گرای

این چامه در ستایش سروده شده، اما همراه پند و اندرز و رهنمود است.
سعدی در این سروده، جمله را با نگاه به "دانش معانی" هنرمندانه و نازش خیزانه(فاخر)، با آوردن گزاره در آغاز، می سراید. درین سروده بن مایه ادبی، اشاره به گذرا بودن پادشاهی ست. تا شنونده را به اندیشیدن وادارد، و آتش خودبینی(غرور) و خودستایی را در او خاموش گرداند، به این امید که برای شنیدن دنباله سخن آماده شود.

بن مایه دیگر این چامه، ای ملک است، که سعدی با پادشاه برهنه و آشکار سخن میگوید! در اینجا سعدی از جایگاهی برتر سخن میراند و شنونده را روشن و بی پرده، اندرز و رهنمایی میکند.

ویژگی دیگر سعدی، انسان دوستی اوست. که سروده آغازین این نوشتار(بنی آدم....) نماد آنست. انسان دوستی سعدی بازتابی ست، از خارخار(دغدغه)های او، در اندیشه آرمان شهری و ایده آلیستی او. سعدی آرمان شهر خود را میخواهد در جایی بنا کند که زمینه اش فراهم نیست! زیرا آدمیان پیش از آنکه آرمانگرا و در اندیشه آیین شهر باشند، برده و سرسپرده خواهش های خویشند. با این همه سعدی نا امید نمی شود و تلاش میکند، تا اندیشه آرمان شهری را گسترش دهد. و برای بنیادگذاری آن شهر زیبا و آباد، کادر سازی کند.


فرستنده #یدالهی
#روز_سعدی
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
Forwarded from ادب‌سار
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔅پیام شما


🔸روز سعدی گرامی باد.

بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی

از گذشته های دور، بزرگترها بما میگفتند، و یا در نوشته ها می خواندیم که چکامه بالا، بچند زبان زنده دنیا، در تابلویی بر سر در سازمان کشورهای باهم(سازمان ملل متحد)، برافراشته شده است. چندی پیش که برای دیدن پسرم به آمریکا رفته بودم، به دیدار سازمان ملل متحد در نیویورک رفتیم. تا این تابلو را ببینیم. هرچه گشتییم چنین تابلویی ندیدیم. از پلیس نگهبان پرسیدیم، آنها هم از بودن چنین چیزی آگاهی نداشتند. اما گفتند که در گذشته یکی از نمایندگان ایران در سازمان ملل متحد، فرشی ابریشمی، دستبافته هنرمندان ایرانی، که به این سروده سعدی آراسته شده است را به سازمان ملل متحد هدیه کرده است که درون یکی از سالنها، بر روی دیوار پیداست. رفتیم و آن تابلو فرش را پیدا کردیم.
گویا از گذشته این آرزوی ایرانیان بوده که این سروده سعدی بر سر در سازمان ملل متحد برافراشته شود.

اگر بخواهیم، چکیده اساسنامه و مرامنامه سازمان ملل متحد را بیان کنیم و به دیگران بگوییم، بهتر از این سروده زیبا چه میتوان گفت! با کمی دیپلماسی توانمندانه میتوان به این آرزوی دیرینه رسید. و این چامه نغز، زیبا و دلکش را به جایگاه خود برد.

سعدی در بوستان سخنوری ست آرمانگرا، و در پی آنست که آیین آرمان شهری را به ما بیاموزد. ما در بوستان شیوه درست و آیینمند زندگی را می بینیم. بوستان اندرز نامه سعدی ست.

سعدی در گلستان از آنچه هست(واقعیت ها) سخن میگوید. بنابراین گلستان و بوستان در دوسویی وارونه جای میگیرند. بوستان آرمانگرا و گلستان پیرامونگرا(واقعیت گرا) میباشد. اگرچه در گلستان هم، بفراخور داستانها، سعدی به اندیشه های آرمان شهری خود اشاره میکند.

سعدی در سروده هایش تلاش میکند که زهر ستایشگری را از چامه های خود بزداید. ستایش سعدی از پادشاهی یا بزرگی، همراه با پند و رهنمود است.

به نوبت اند ملوک اندرین سپنج سرای
کنون که نوبت توست ای ملک به داد گرای

این چامه در ستایش سروده شده، اما همراه پند و اندرز و رهنمود است.
سعدی در این سروده، جمله را با نگاه به "دانش معانی" هنرمندانه و نازش خیزانه(فاخر)، با آوردن گزاره در آغاز، می سراید. درین سروده بن مایه ادبی، اشاره به گذرا بودن پادشاهی ست. تا شنونده را به اندیشیدن وادارد، و آتش خودبینی(غرور) و خودستایی را در او خاموش گرداند، به این امید که برای شنیدن دنباله سخن آماده شود.

بن مایه دیگر این چامه، ای ملک است، که سعدی با پادشاه برهنه و آشکار سخن میگوید! در اینجا سعدی از جایگاهی برتر سخن میراند و شنونده را روشن و بی پرده، اندرز و رهنمایی میکند.

ویژگی دیگر سعدی، انسان دوستی اوست. که سروده آغازین این نوشتار(بنی آدم....) نماد آنست. انسان دوستی سعدی بازتابی ست، از خارخار(دغدغه)های او، در اندیشه آرمان شهری و ایده آلیستی او. سعدی آرمان شهر خود را میخواهد در جایی بنا کند که زمینه اش فراهم نیست! زیرا آدمیان پیش از آنکه آرمانگرا و در اندیشه آیین شهر باشند، برده و سرسپرده خواهش های خویشند. با این همه سعدی نا امید نمی شود و تلاش میکند، تا اندیشه آرمان شهری را گسترش دهد. و برای بنیادگذاری آن شهر زیبا و آباد، کادر سازی کند.


فرستنده #یدالهی
#روز_سعدی
@AdabSar
🔷💠🔹🔹