سِتایش نیابد سرِ سِفلهْمرد
برِ سِفلگان تا توانی مگرد
همان نیز با مردِ بدخواه رای
اگر پندگیری به نیکی گرای
ز بخشش هرآنکس که جویَد سپاس
نخوانَدْش بخشنده یزدانشناس
ستاننده گر ناسپاسست نیز
سزد گر ندارد کس او را به چیز
#شاهنامه_فردوسی
امید که همواره:
ببارَدهمی بَر زمینْ مهرِ تو
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
برِ سِفلگان تا توانی مگرد
همان نیز با مردِ بدخواه رای
اگر پندگیری به نیکی گرای
ز بخشش هرآنکس که جویَد سپاس
نخوانَدْش بخشنده یزدانشناس
ستاننده گر ناسپاسست نیز
سزد گر ندارد کس او را به چیز
#شاهنامه_فردوسی
امید که همواره:
ببارَدهمی بَر زمینْ مهرِ تو
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🕊 جشن بهمنگان، روز مردان نیکاندیش در ایران باستان گرامی باد.
#جشن_بهمنگان میتواند روزی نمادین در ستایش خردورزی و اندیشه، دوستی با زیستبوم و زندگی بر پایهی همیاری آدمیان باشد. باورها و آیینهای افسانهای و نمادین این جشن چشماندازی از زندگی در آشتی و زیستن در جهانی آرام را به باورمندانش مینمایاند.
فرتور: نگارهی نمادین ایزد یا امشاسپند وهومَنَه (فرشتهی بهمن) نماد نیکی و نیکاندیشی و پاسدار جانوران.
🌿 @AdabSar 🕊
🕊 جشن بهمنگان، روز مردان نیکاندیش در ایران باستان گرامی باد.
#جشن_بهمنگان میتواند روزی نمادین در ستایش خردورزی و اندیشه، دوستی با زیستبوم و زندگی بر پایهی همیاری آدمیان باشد. باورها و آیینهای افسانهای و نمادین این جشن چشماندازی از زندگی در آشتی و زیستن در جهانی آرام را به باورمندانش مینمایاند.
فرتور: نگارهی نمادین ایزد یا امشاسپند وهومَنَه (فرشتهی بهمن) نماد نیکی و نیکاندیشی و پاسدار جانوران.
🌿 @AdabSar 🕊
🕊 جشن بهمنگان، ستایش سروش خرد و خوبی
🐓 «بهمن» در باورهای کهن ایران یکی از ویژگیهای ایزد یکتاست و «بهمنگان» جشنی در ستایش درستکاری است. جشن بهمنگان یا جشن بهمنجنه در بهمنروز از بهمنماه برابر با دوم بهمن در گاهشماری (تقویم) ایران باستان برگزار میشد. بهمنگان در ایران نماد مردان نیکاندیش بود.
🐓 بهمن از واژهی اوستایی «وهومنه» وهو(خوب)+منه(من، منش و اندیشه) ساخته شده است. وهومنه، وهومن، وهمن و سپس بهمن و بهمنش به چم(معنی) بهترین اندیشه، اندیشهی نیک و منش نیک است.
🐓 «فرهنگ مهر» در نیپیک (کتاب) «فلسفه زرتشت» نوشته است که شش امشاسپند اهورامزدا هریک پاسدار زیستبوم (محیط زیست)، جانواران و آدمیان بودند که نخستین آنها فرشتهی وهومن یا بهمن پاسدار جانوران سودمند، تندرستی و نیکاندیشی در روی زمین بود. از اینرو ایرانیان در #جشن_بهمنگان بیش از هر جشن و آیین دیگری از کشتن و آسیب رساندن به جانوران پرهیز میکردند.
🐓 بر پایهی باورهای کیش زرتشتی، زرتشت پیامبر ایرانی برای دریافت پیامهای اهورامزدا از امشاسپند وهومن یاری میگرفت. در «گاتها» آمده است که زرتشت به یاری او پیامبر شد. بر پایهی این باورها نیکوکاران در سرای وهومن یا بهشت جای دارند. در نسک(کتاب)های دینکرد و بندهش نوشته شده که وهومن نخستین آفریدهی خداست. از این رو نخستین روز هر ماه (اورمزد روز) به نام پروردگار است و روز دوم ماه وهومن/بهمن نام دارد. بر پایهی افسانهها او در روز رستاخیز به کردار آدمی رسیدگی میکند.
🐓 ایشمَه یا خشم، آز و اَکوُمَن (اندیشهی بد و اهریمنی) دیوهایی هستند که امشاسپند بهمن با آنان میستیزد. او در جهان مینوی (معنوی) نماد منش نیک اهورامزدا و در جهان ماتکیک (مادی) پاسبان جانوران سودمند است ولی با آدمیان نیز سروکار دارد. چرا که اندیشهی نیک در هستی آدمی و کار او جایگاه بهسزایی دارد.
🐓 «خروس» نشان ویژهی #بهمنگان بود. ایرانیان باور داشتند كه از ميان جانوران خروس همانند سروش (از فرشتگان خدا) با بانگ هوشياری و بيداری خود نویدبخش روزی روشن با انديشهای روشن و سپيد است. همچنین رنگ سپید رنگ ویژه و گل یاسمن سپید گل ویژهی بهمن و جشن بهمنگان بود. جشن بهمنگان پیش از تازش مغولان در ایران فراگیر بود و در زمان صفویان برخی از آیینهای آن زنده شد.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
فرتور (عکس): یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان
#جشن_های_ایرانی
🐓 برگرفته از:
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان «شاهین سپنتا»
- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان «عبدالعظیم رضایی»
- گاتها «ابراهیم پورداود»
- فرهنگ ایران باستان «ابراهیم پورداود»
- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران «ابوالقاسم آخته»
@AdabSar 🕊
🐓 «بهمن» در باورهای کهن ایران یکی از ویژگیهای ایزد یکتاست و «بهمنگان» جشنی در ستایش درستکاری است. جشن بهمنگان یا جشن بهمنجنه در بهمنروز از بهمنماه برابر با دوم بهمن در گاهشماری (تقویم) ایران باستان برگزار میشد. بهمنگان در ایران نماد مردان نیکاندیش بود.
🐓 بهمن از واژهی اوستایی «وهومنه» وهو(خوب)+منه(من، منش و اندیشه) ساخته شده است. وهومنه، وهومن، وهمن و سپس بهمن و بهمنش به چم(معنی) بهترین اندیشه، اندیشهی نیک و منش نیک است.
🐓 «فرهنگ مهر» در نیپیک (کتاب) «فلسفه زرتشت» نوشته است که شش امشاسپند اهورامزدا هریک پاسدار زیستبوم (محیط زیست)، جانواران و آدمیان بودند که نخستین آنها فرشتهی وهومن یا بهمن پاسدار جانوران سودمند، تندرستی و نیکاندیشی در روی زمین بود. از اینرو ایرانیان در #جشن_بهمنگان بیش از هر جشن و آیین دیگری از کشتن و آسیب رساندن به جانوران پرهیز میکردند.
🐓 بر پایهی باورهای کیش زرتشتی، زرتشت پیامبر ایرانی برای دریافت پیامهای اهورامزدا از امشاسپند وهومن یاری میگرفت. در «گاتها» آمده است که زرتشت به یاری او پیامبر شد. بر پایهی این باورها نیکوکاران در سرای وهومن یا بهشت جای دارند. در نسک(کتاب)های دینکرد و بندهش نوشته شده که وهومن نخستین آفریدهی خداست. از این رو نخستین روز هر ماه (اورمزد روز) به نام پروردگار است و روز دوم ماه وهومن/بهمن نام دارد. بر پایهی افسانهها او در روز رستاخیز به کردار آدمی رسیدگی میکند.
🐓 ایشمَه یا خشم، آز و اَکوُمَن (اندیشهی بد و اهریمنی) دیوهایی هستند که امشاسپند بهمن با آنان میستیزد. او در جهان مینوی (معنوی) نماد منش نیک اهورامزدا و در جهان ماتکیک (مادی) پاسبان جانوران سودمند است ولی با آدمیان نیز سروکار دارد. چرا که اندیشهی نیک در هستی آدمی و کار او جایگاه بهسزایی دارد.
🐓 «خروس» نشان ویژهی #بهمنگان بود. ایرانیان باور داشتند كه از ميان جانوران خروس همانند سروش (از فرشتگان خدا) با بانگ هوشياری و بيداری خود نویدبخش روزی روشن با انديشهای روشن و سپيد است. همچنین رنگ سپید رنگ ویژه و گل یاسمن سپید گل ویژهی بهمن و جشن بهمنگان بود. جشن بهمنگان پیش از تازش مغولان در ایران فراگیر بود و در زمان صفویان برخی از آیینهای آن زنده شد.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
فرتور (عکس): یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان
#جشن_های_ایرانی
🐓 برگرفته از:
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان «شاهین سپنتا»
- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان «عبدالعظیم رضایی»
- گاتها «ابراهیم پورداود»
- فرهنگ ایران باستان «ابراهیم پورداود»
- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران «ابوالقاسم آخته»
@AdabSar 🕊
🕊 بهمنگان، جشن پاسداری از جانوران سودمند
🐎 «جشن بهمنگان» جشنی فراگیر در ایران باستان و جشنی در ستایش نیکاندیشی و پاسداری از جانوران بود. گویا آیینهای این جشن با گذشت هزارهها دستخوش دگرگونیهایی شد. جشن بهمنگان یا بهمنجه در بهمنروز از بهمنماه برابر با دوم بهمن در گاهشماری (تقویم) ایران باستان برگزار میشد.
🐎 پوشیدن جامهی سپید یکی از آیینهای کهن #جشن_بهمنگان بود. ایرانیان با این کار نمادین از هرگونه ناپاکی و آلودگی بیزاری میجستند. سپس به دیدار یکدیگر میرفتند و گلهای یاسمن سپید به یکدیگر پیشکش میکردند. در جشن بهمنگان نوشیدن شیر، نوشیدنیهای گیاهی و خوردن گیاهان نیک شمرده میشد. از آنجا که این روز، روز پاسداشت نگهداری از جانوران بود، آیین نَبُر یا پرهیز از کشتن جانوران و خوردن گوشت یکی از آیینهایش بود. ولی به گمان این باور با گذر زمان دستخوش دگرگونیهایی شد.
🐎 «ابوریحان بیرونی» نوشته است که به هنگام بهمنگان در خراسان مهمانی بزرگی میدهند و آشی به نام «دانگو» از هر دانه خوراکی، گوشت، تره و سبزی میپزند. در پختن این آش هر کس یا خانواده دانگ (سهم) داشت و برای فراهم کردن آن میکوشید. این کار نمادی از همکاری گروهی بود. شاید نام دانگو از همین آیین دانگی گرفته شده است. هرچند «دانکو» نیز به چم بنشن است که میتواند همان دانگو باشد.
بیرونی نوشته است که ایرانیان در این روز گل بهمن زرد و سپید را با شیر میخوردند و باور داشتند که این کار فراموشی را از میان برده و به یادهورزی (تقویت حافظه) میانجامد. مردم پارس (شیراز کنونی) نیز از بُنشَن (حبوبات) و گوشت خوراک میپختند و با شیر میخوردند تا بر فراموشی چیره شوند.
🐎 در این آیینها ایرانیان پس از خوردن و آشامیدن از آفریدگار برای دادههایش سپاسگزاری میکردند.
«اسدی توسی» در نبیک «لغت فرس» نوشته است که ایرانیان باستان در جشن بهمنجنه خوراکی آمیخته از بهمن سپید، ماهی، ماست و تره میخوردند.
گیاهان بهمن سرخ، زرد و سپید گیاهانی همچون هویج بودند که آن را با شیر میآمیختند و خوراکی نیروبخش و گندزُدای(ضدعفونیکنندهی) تَن درست میکردند.
🐎 بر پایهی نوشتههای بیرونی چیدن گیاهان از کنار رودخانهها و جویها، روغن گرفتن از گیاهان، سوزاندن و دود کردن گیاهان گندزدا از دیگر آیینهای #بهمنگان بود. او ریشهی این آیین را از جاماسب، وزیر گشتاسب میدانست ولی امروز نویسندگان در درستی آن شک دارند زیرا در زمان باستان این ماه بسیار سرد بود و گیاهی از زمین نمیرویید مگر در بخشهای خوش آبوهوا و کمابیش گرم!
🐎 برهان: «گویند دراین روز سپند را با شیر باید خورد بجهت زیادتی حافظه و در بعضی از بلاد در این روز مهمانی کنند بطعامی که در آن جمیع حبوبات باشد.»
صحاحالفرس: «پادشاهان عجم این روز را بفال نیکو داشتندی و بهمن سرخ و زرد سر همه چیز بیفشاندندی.»
🐎 فرتور(عکس):سنگنگارهای از جانوران در آیینهای ایران باستان
yon.ir/Adabsar01
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
🐎 برگرفته از:
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان «شاهین سپنتا»
- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان «عبدالعظیم رضایی»
- گاتها «ابراهیم پورداود»
- فرهنگ ایران باستان «ابراهیم پورداود»
- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران «ابوالقاسم آخته»
@AdabSar 🕊
🐎 «جشن بهمنگان» جشنی فراگیر در ایران باستان و جشنی در ستایش نیکاندیشی و پاسداری از جانوران بود. گویا آیینهای این جشن با گذشت هزارهها دستخوش دگرگونیهایی شد. جشن بهمنگان یا بهمنجه در بهمنروز از بهمنماه برابر با دوم بهمن در گاهشماری (تقویم) ایران باستان برگزار میشد.
🐎 پوشیدن جامهی سپید یکی از آیینهای کهن #جشن_بهمنگان بود. ایرانیان با این کار نمادین از هرگونه ناپاکی و آلودگی بیزاری میجستند. سپس به دیدار یکدیگر میرفتند و گلهای یاسمن سپید به یکدیگر پیشکش میکردند. در جشن بهمنگان نوشیدن شیر، نوشیدنیهای گیاهی و خوردن گیاهان نیک شمرده میشد. از آنجا که این روز، روز پاسداشت نگهداری از جانوران بود، آیین نَبُر یا پرهیز از کشتن جانوران و خوردن گوشت یکی از آیینهایش بود. ولی به گمان این باور با گذر زمان دستخوش دگرگونیهایی شد.
🐎 «ابوریحان بیرونی» نوشته است که به هنگام بهمنگان در خراسان مهمانی بزرگی میدهند و آشی به نام «دانگو» از هر دانه خوراکی، گوشت، تره و سبزی میپزند. در پختن این آش هر کس یا خانواده دانگ (سهم) داشت و برای فراهم کردن آن میکوشید. این کار نمادی از همکاری گروهی بود. شاید نام دانگو از همین آیین دانگی گرفته شده است. هرچند «دانکو» نیز به چم بنشن است که میتواند همان دانگو باشد.
بیرونی نوشته است که ایرانیان در این روز گل بهمن زرد و سپید را با شیر میخوردند و باور داشتند که این کار فراموشی را از میان برده و به یادهورزی (تقویت حافظه) میانجامد. مردم پارس (شیراز کنونی) نیز از بُنشَن (حبوبات) و گوشت خوراک میپختند و با شیر میخوردند تا بر فراموشی چیره شوند.
🐎 در این آیینها ایرانیان پس از خوردن و آشامیدن از آفریدگار برای دادههایش سپاسگزاری میکردند.
«اسدی توسی» در نبیک «لغت فرس» نوشته است که ایرانیان باستان در جشن بهمنجنه خوراکی آمیخته از بهمن سپید، ماهی، ماست و تره میخوردند.
گیاهان بهمن سرخ، زرد و سپید گیاهانی همچون هویج بودند که آن را با شیر میآمیختند و خوراکی نیروبخش و گندزُدای(ضدعفونیکنندهی) تَن درست میکردند.
🐎 بر پایهی نوشتههای بیرونی چیدن گیاهان از کنار رودخانهها و جویها، روغن گرفتن از گیاهان، سوزاندن و دود کردن گیاهان گندزدا از دیگر آیینهای #بهمنگان بود. او ریشهی این آیین را از جاماسب، وزیر گشتاسب میدانست ولی امروز نویسندگان در درستی آن شک دارند زیرا در زمان باستان این ماه بسیار سرد بود و گیاهی از زمین نمیرویید مگر در بخشهای خوش آبوهوا و کمابیش گرم!
🐎 برهان: «گویند دراین روز سپند را با شیر باید خورد بجهت زیادتی حافظه و در بعضی از بلاد در این روز مهمانی کنند بطعامی که در آن جمیع حبوبات باشد.»
صحاحالفرس: «پادشاهان عجم این روز را بفال نیکو داشتندی و بهمن سرخ و زرد سر همه چیز بیفشاندندی.»
🐎 فرتور(عکس):سنگنگارهای از جانوران در آیینهای ایران باستان
yon.ir/Adabsar01
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
🐎 برگرفته از:
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان «هاشم رضی»
- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان «شاهین سپنتا»
- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان «عبدالعظیم رضایی»
- گاتها «ابراهیم پورداود»
- فرهنگ ایران باستان «ابراهیم پورداود»
- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران «ابوالقاسم آخته»
@AdabSar 🕊
گوشهای از بازتاب #جشن_بهمنگان در چامههای پارسی:
#منوچهری
اورمزد و بهمن و بهمنجنه فرخ بود
فرخت باد اورمزد و بهمن و بهمنجنه
🌨❄️
بجوش اندرون دیگ بهمنجنه
بگوش اندرون بهمن و قیصران
🌨❄️
رسم بهمن گیر و از نو تازه کن بهمنجنه
ای درخت ملک، عزت بار و بیداری تنه
🌨❄️
#فرخی
فرخش باد و خداوندش فرخنده کناد
عید فرخندهی بهمنجنه و بهمنمه را
🌨❄️
#انوری
اندرآمد ز در حجرهی من صبحدمی
روز بهمنجنه یعنی دویم از بهمن ماه
❄️ @AdabSar 🕊
گوشهای از بازتاب #جشن_بهمنگان در چامههای پارسی:
#منوچهری
اورمزد و بهمن و بهمنجنه فرخ بود
فرخت باد اورمزد و بهمن و بهمنجنه
🌨❄️
بجوش اندرون دیگ بهمنجنه
بگوش اندرون بهمن و قیصران
🌨❄️
رسم بهمن گیر و از نو تازه کن بهمنجنه
ای درخت ملک، عزت بار و بیداری تنه
🌨❄️
#فرخی
فرخش باد و خداوندش فرخنده کناد
عید فرخندهی بهمنجنه و بهمنمه را
🌨❄️
#انوری
اندرآمد ز در حجرهی من صبحدمی
روز بهمنجنه یعنی دویم از بهمن ماه
❄️ @AdabSar 🕊
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻عزا= سوگ
🔻عزادار= سوگوار
🔻عزاداری = سوگواری
🔻عزاگرفتن= بهسوگنشستن، زاریکردن، شیونکردن، خودخوری
🔻ایّام عزاداری= روزهای سوگواری
🔻صاحبعزا= سوگوار
🔻لباس عزا= جامهی سوگ، رخت سیاه
🔻مجلس ختم= پُرسِه
🔻مجلس ترحیم= پُرسِه
✍نمونه:
🔺از عزا چون بگذرد یکچندروز
کم شود آن آتش و آن عشق و سوز #مولوی=
از سوگ چون بگذرد یکچندروز
کم شود آن آتش و آن اِشغ و سوز
🔺فقدانش را عزا گرفته بودند=
نبودش را بهسوگ نشسته بودند
🔺عزا گرفته بود که مشکل خود را چطور حل کند=
خودخوری میکرد که گرفتاری خود را چگونه چاره کند
🔺گفته شده لباس عزاداری ایرانیان قدیم سفید بوده است=
گفته شده جامهی سوگواری ایرانیان باستان سپید بوده است
🔺مجلس ختم آن مرحوم فردا منعقد میگردد=
پُرسِهی آن بهشتیروان فردا برگزار میشود
❗️بیشتر در:
t.me/AdabSar/1068
t.me/AdabSar/6543
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#عزا #عزادار #عزاداری #ختم #ترحیم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻عزا= سوگ
🔻عزادار= سوگوار
🔻عزاداری = سوگواری
🔻عزاگرفتن= بهسوگنشستن، زاریکردن، شیونکردن، خودخوری
🔻ایّام عزاداری= روزهای سوگواری
🔻صاحبعزا= سوگوار
🔻لباس عزا= جامهی سوگ، رخت سیاه
🔻مجلس ختم= پُرسِه
🔻مجلس ترحیم= پُرسِه
✍نمونه:
🔺از عزا چون بگذرد یکچندروز
کم شود آن آتش و آن عشق و سوز #مولوی=
از سوگ چون بگذرد یکچندروز
کم شود آن آتش و آن اِشغ و سوز
🔺فقدانش را عزا گرفته بودند=
نبودش را بهسوگ نشسته بودند
🔺عزا گرفته بود که مشکل خود را چطور حل کند=
خودخوری میکرد که گرفتاری خود را چگونه چاره کند
🔺گفته شده لباس عزاداری ایرانیان قدیم سفید بوده است=
گفته شده جامهی سوگواری ایرانیان باستان سپید بوده است
🔺مجلس ختم آن مرحوم فردا منعقد میگردد=
پُرسِهی آن بهشتیروان فردا برگزار میشود
❗️بیشتر در:
t.me/AdabSar/1068
t.me/AdabSar/6543
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#عزا #عزادار #عزاداری #ختم #ترحیم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔥 جشن نوسره، پیشواز جشن بزرگ سده
«جشن نوسره»، جشنی برای پیشواز جشن بزرگ سده در ایران بود و ایرانیان با برگزاری نوسره، خود را برای سده آماده میکردند.
جشن نوسره پنج روز پیش از سده و در روز پنجم بهمن برگزار میشد. آیینهای نوسره همچون سده با افروختن آتش، سرور و شادمانی، نیایش و ستایش اهورامزدا همراه بود.
برجستهترین ویژگیهای جشنهای ایرانی، پیوند آنها با پدیدههای زیستی و کیهانی، مهربانی با زیستبوم و انجام آیینهایی برای پاسداشت آن بود.
جشنهای ایرانی جشنهایی شاد، یکپارچه و میهنی بوده و فراتر از ناهمانندیهای باور، اندیشه، دین، بوم و زبان برگزار میشدند.
#جشن_های_ایرانی #جشن_نوسره #بهمنگان
🔥 @AdabSar
🔥 جشن نوسره، پیشواز جشن بزرگ سده
«جشن نوسره»، جشنی برای پیشواز جشن بزرگ سده در ایران بود و ایرانیان با برگزاری نوسره، خود را برای سده آماده میکردند.
جشن نوسره پنج روز پیش از سده و در روز پنجم بهمن برگزار میشد. آیینهای نوسره همچون سده با افروختن آتش، سرور و شادمانی، نیایش و ستایش اهورامزدا همراه بود.
برجستهترین ویژگیهای جشنهای ایرانی، پیوند آنها با پدیدههای زیستی و کیهانی، مهربانی با زیستبوم و انجام آیینهایی برای پاسداشت آن بود.
جشنهای ایرانی جشنهایی شاد، یکپارچه و میهنی بوده و فراتر از ناهمانندیهای باور، اندیشه، دین، بوم و زبان برگزار میشدند.
#جشن_های_ایرانی #جشن_نوسره #بهمنگان
🔥 @AdabSar
هراسان بوَد مردمِ سختْکار
که او را نباشد کسی دوستدار
وگر سستی آرَد به کار اندرون
نخوانَد ورا رایزن رهنمون
گر از کاهلان یار خواهی به کار
نباشی جهانجوی و مردمْشمار
نگر خویشتن را نداری بزرگ
وگر گاه یابی نگردی سترگ
#شاهنامه_فردوسی
در این هفته تنها میتوانم گفت:
درودت زِ من آفرین از سپهر
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
که او را نباشد کسی دوستدار
وگر سستی آرَد به کار اندرون
نخوانَد ورا رایزن رهنمون
گر از کاهلان یار خواهی به کار
نباشی جهانجوی و مردمْشمار
نگر خویشتن را نداری بزرگ
وگر گاه یابی نگردی سترگ
#شاهنامه_فردوسی
در این هفته تنها میتوانم گفت:
درودت زِ من آفرین از سپهر
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🔥 آتش سده، نماد روشنی و گرمای زمین
🔥 «جشن سده» یکی از بزرگترین و کهنترین جشنهای پرشمار ایران و جهان، یکی از جشنهای آتش در ستایش اهورامزدا و در پاسداشت آتش، این نخستین زادهی زمین و یکی از چهار آخشیج پاک برگزار میشد. در اوستا آتش فرزند زمین خوانده شده و نشانهای اهورایی است و فروزش آن نماد فروغ جاودان است. به باور ایرانیان، نخست آتش پدید آمد و سه آخشیج (عنصر) آب، خاک و باد از آتش پدید آمدند. ایرانیان آتش را پیشکش اهورامزدا (خدا) به زمین و مایهی دلگرمی و روشنایی میدانستند.
🔥 ایرانیان ماههای دی و بهمن را که هوا بسیار سرد بود، زمان نیرومند شدن اهریمن میدانستند و برای پایان یافتن روزگار اهریمنی نیایش میکردند. جشن سده در روز دهم بهمن که چهل روز از آغاز زمستان میگذشت، برگزار میشد. برگزاری جشن سده کاری گروهی بود. در این جشن هیزم میافروختند و همه دست به دست گرد یک آتش بزرگ نیایش و پایکوبی میکردند و آواز میخواندند. ایرانیان باستان شادی را بخشش اهورا و اندوه را پدیدهای اهریمنی میدانستند.
🔥 در روزگار کهن گسترهی این جشن از آناتولی تا استان کنونی سینکیانگ چین دنباله داشت و در هر شهر به نامی خوانده میشد. بزرگترین جشن سدهی پس از اسلام به دستور مردآویز زیاری در اسپادانا (اصفهان) برگزار شد ولی پس از جشن پادورزان (مخالفان) او با یک برنامهریزی او را کشتند. پس از آن کرمان سردمدار برگزاری شکوهمند جشن سده است.
🔥 سده پس از نوروز و مهرگان از جشنهای بزرگ و فراگیر ایران باستان بود. اردشیر پاپکان ساسانی در آیینمند کردن و فراگیری دوبارهی آن بسیار کوشید. دربارهی برگزاری جشن سده پس از اسلام کسانی چون بیرونی، بیهقی، گردیزی، مسکویه و دیگران از شیوهی جشن در زمان غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، آلزیار و هتا (حتی) مغولان بسیار نوشتهاند و داستان مرگ مردآویز را گفتهاند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_سده
🔥 برگرفته از:
- «جشن سده» گروهی از نویسندگان، به کوشش و گردآوری «محمدرضا توسلی»
- جشنهای مهرگان و سده «رضا مرادی غیاثآبادی»
- آفرینش خدایان «امید عطایی»
🔥 @AdabSar
🔥 «جشن سده» یکی از بزرگترین و کهنترین جشنهای پرشمار ایران و جهان، یکی از جشنهای آتش در ستایش اهورامزدا و در پاسداشت آتش، این نخستین زادهی زمین و یکی از چهار آخشیج پاک برگزار میشد. در اوستا آتش فرزند زمین خوانده شده و نشانهای اهورایی است و فروزش آن نماد فروغ جاودان است. به باور ایرانیان، نخست آتش پدید آمد و سه آخشیج (عنصر) آب، خاک و باد از آتش پدید آمدند. ایرانیان آتش را پیشکش اهورامزدا (خدا) به زمین و مایهی دلگرمی و روشنایی میدانستند.
🔥 ایرانیان ماههای دی و بهمن را که هوا بسیار سرد بود، زمان نیرومند شدن اهریمن میدانستند و برای پایان یافتن روزگار اهریمنی نیایش میکردند. جشن سده در روز دهم بهمن که چهل روز از آغاز زمستان میگذشت، برگزار میشد. برگزاری جشن سده کاری گروهی بود. در این جشن هیزم میافروختند و همه دست به دست گرد یک آتش بزرگ نیایش و پایکوبی میکردند و آواز میخواندند. ایرانیان باستان شادی را بخشش اهورا و اندوه را پدیدهای اهریمنی میدانستند.
🔥 در روزگار کهن گسترهی این جشن از آناتولی تا استان کنونی سینکیانگ چین دنباله داشت و در هر شهر به نامی خوانده میشد. بزرگترین جشن سدهی پس از اسلام به دستور مردآویز زیاری در اسپادانا (اصفهان) برگزار شد ولی پس از جشن پادورزان (مخالفان) او با یک برنامهریزی او را کشتند. پس از آن کرمان سردمدار برگزاری شکوهمند جشن سده است.
🔥 سده پس از نوروز و مهرگان از جشنهای بزرگ و فراگیر ایران باستان بود. اردشیر پاپکان ساسانی در آیینمند کردن و فراگیری دوبارهی آن بسیار کوشید. دربارهی برگزاری جشن سده پس از اسلام کسانی چون بیرونی، بیهقی، گردیزی، مسکویه و دیگران از شیوهی جشن در زمان غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، آلزیار و هتا (حتی) مغولان بسیار نوشتهاند و داستان مرگ مردآویز را گفتهاند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_سده
🔥 برگرفته از:
- «جشن سده» گروهی از نویسندگان، به کوشش و گردآوری «محمدرضا توسلی»
- جشنهای مهرگان و سده «رضا مرادی غیاثآبادی»
- آفرینش خدایان «امید عطایی»
🔥 @AdabSar
🔥 پیوند افسانهای جشن سده با نخستین زن و مرد روی زمین
«ابوریحان بیرونی» با نگاه به افسانههای ایرانی، چند دیدگاه دربارهی پیدایش #جشن_سده گفته است. یکی از افسانهها این است که در این روز فرزندان مَشی و مَشیانه (نخستین زن و مرد روی زمین که خود از ریواس روییده بودند) به ۱۰۰ تن رسیدند و از میان خود یک تن را به سروری برگزیدند.
بیرونی همچنین این جشن را بر آمده از افروختن آتش در بامها به دستور فریدون میدانست. به نوشتهی او روزی که آژیدهاک(ضحاک) در بند شد و مردم از ستم او رستند، به دستور فریدون در بامها آتش افروختند و جشن سده بنیاد نهاده شد.
دربارهی آیینهای سده در زمان بیرونی از زبان او بخوانید: «آتش افروزند تا شر آن "جهنم" برطرف گردد و گیاه خوشبو تبخیر میکنند تا مضرات آن را برطرف کنند. در خانهی ملوک رسم شده که آتش بیافروزند و چون شعلهور گردد، جانوران وحشی را به آتش میاندازند و مرغها در شعلهی آن میپرانند و در کنار این آتش مینشینند و به لهو و لعب مشغول میشوند.»
🔥 @AdabSar
🔥 پیوند افسانهای جشن سده با نخستین زن و مرد روی زمین
«ابوریحان بیرونی» با نگاه به افسانههای ایرانی، چند دیدگاه دربارهی پیدایش #جشن_سده گفته است. یکی از افسانهها این است که در این روز فرزندان مَشی و مَشیانه (نخستین زن و مرد روی زمین که خود از ریواس روییده بودند) به ۱۰۰ تن رسیدند و از میان خود یک تن را به سروری برگزیدند.
بیرونی همچنین این جشن را بر آمده از افروختن آتش در بامها به دستور فریدون میدانست. به نوشتهی او روزی که آژیدهاک(ضحاک) در بند شد و مردم از ستم او رستند، به دستور فریدون در بامها آتش افروختند و جشن سده بنیاد نهاده شد.
دربارهی آیینهای سده در زمان بیرونی از زبان او بخوانید: «آتش افروزند تا شر آن "جهنم" برطرف گردد و گیاه خوشبو تبخیر میکنند تا مضرات آن را برطرف کنند. در خانهی ملوک رسم شده که آتش بیافروزند و چون شعلهور گردد، جانوران وحشی را به آتش میاندازند و مرغها در شعلهی آن میپرانند و در کنار این آتش مینشینند و به لهو و لعب مشغول میشوند.»
🔥 @AdabSar
🔥 سده، امید دمیدن سپیده و پایان سرمای اهریمنی
🔥 برخی ایرانشناسان جشنها را در پیوند با شمارش روز و ماه و بخشبندی سال میدانند. برای نمونه دربارهی سده میگویند:
- این جشن ۱۰۰ روز پس از آغاز زمستان (آغاز آبان در ایران باستان که سوز سرما میآغازید) برگزار میشد. #جشن_سده پنجاه روز پیش از نوروز است که سرما به آرامی کاهش مییابد و اگر روز و شبهای مانده تا نوروز را جداگانه شمارش کنیم، ۱۰۰ شب و روز به فرا رسیدن نوروز میماند. با این دید واژهی «سده» برگرفته از «ست» پارسی پهلوی به چَم(معنی) شمارهی ۱۰۰ است.
اگرچه این دیدگاه پادورزانی (مخالفانی) دارد که به آن میپردازیم.
- سده یا چلهی کوچک ۴۰ روز پس از زایش خورشید(فردای یلدا)، ۴۰روز مانده تا ۲۰ اسپند(اسفند) که جشن آغاز سرسبزی و گرماست و یا ۲۰ روز و ۲۰ شب مانده به آغاز اسپند است.
🔥 ایرانیان ماههای دی و بهمن را که هوا بسیار سرد بود، زمان نیرومند شدن اهریمن میدانستند و برای پایان یافتن روزگار اهریمنی نیایش میکردند.
🔥 @AdabSar
🔥 سده، امید دمیدن سپیده و پایان سرمای اهریمنی
🔥 برخی ایرانشناسان جشنها را در پیوند با شمارش روز و ماه و بخشبندی سال میدانند. برای نمونه دربارهی سده میگویند:
- این جشن ۱۰۰ روز پس از آغاز زمستان (آغاز آبان در ایران باستان که سوز سرما میآغازید) برگزار میشد. #جشن_سده پنجاه روز پیش از نوروز است که سرما به آرامی کاهش مییابد و اگر روز و شبهای مانده تا نوروز را جداگانه شمارش کنیم، ۱۰۰ شب و روز به فرا رسیدن نوروز میماند. با این دید واژهی «سده» برگرفته از «ست» پارسی پهلوی به چَم(معنی) شمارهی ۱۰۰ است.
اگرچه این دیدگاه پادورزانی (مخالفانی) دارد که به آن میپردازیم.
- سده یا چلهی کوچک ۴۰ روز پس از زایش خورشید(فردای یلدا)، ۴۰روز مانده تا ۲۰ اسپند(اسفند) که جشن آغاز سرسبزی و گرماست و یا ۲۰ روز و ۲۰ شب مانده به آغاز اسپند است.
🔥 ایرانیان ماههای دی و بهمن را که هوا بسیار سرد بود، زمان نیرومند شدن اهریمن میدانستند و برای پایان یافتن روزگار اهریمنی نیایش میکردند.
🔥 @AdabSar
🔥 سده، امید دمیدن سپیده و پایان سرمای اهریمنی
شادی مردم، دشمن اهریمن است.
فرهنگ توانای ایران همچون نگینی درخشان، روشنیبخش و راهگشای او در گذر زمان بوده است.
بر پایهی پژوهشها و با نگاه به افسانهها، جشنهای ایرانی یا در پیوند با دگرگونیهای زمین و زیستبوم بودند یا پای یک یا چند پیروزی میهنی بزرگ در میان است.
مهرداد بهار و غیاثآبادی میگویند که #جشن_سده پیوندی با ست ۱۰۰ ندارد و «سَدَه» یا «سَذَه» در پارسی اوستایی به چم سپیدهدم است و جشن سده امیدی برای کاهش یافتن سرما است. بر این پایه، سَدَه، سَدَک یا سَذَک کنایه از آتش هستند.
ایرانیان ماههای دی و بهمن را که هوا بسیار سرد بود، زمان نیرومند شدن اهریمن میدانستند و برای پایان یافتن روزگار اهریمنی نیایش میکردند.
نویری نیز نوشته که سده جشنی بود که ایرانیان پس از بیرون کردن افراسیاب از ایران در زمان زَو پسر تهماسپ برگزار کردند.
🔥 @AdabSar
🔥 سده، امید دمیدن سپیده و پایان سرمای اهریمنی
شادی مردم، دشمن اهریمن است.
فرهنگ توانای ایران همچون نگینی درخشان، روشنیبخش و راهگشای او در گذر زمان بوده است.
بر پایهی پژوهشها و با نگاه به افسانهها، جشنهای ایرانی یا در پیوند با دگرگونیهای زمین و زیستبوم بودند یا پای یک یا چند پیروزی میهنی بزرگ در میان است.
مهرداد بهار و غیاثآبادی میگویند که #جشن_سده پیوندی با ست ۱۰۰ ندارد و «سَدَه» یا «سَذَه» در پارسی اوستایی به چم سپیدهدم است و جشن سده امیدی برای کاهش یافتن سرما است. بر این پایه، سَدَه، سَدَک یا سَذَک کنایه از آتش هستند.
ایرانیان ماههای دی و بهمن را که هوا بسیار سرد بود، زمان نیرومند شدن اهریمن میدانستند و برای پایان یافتن روزگار اهریمنی نیایش میکردند.
نویری نیز نوشته که سده جشنی بود که ایرانیان پس از بیرون کردن افراسیاب از ایران در زمان زَو پسر تهماسپ برگزار کردند.
🔥 @AdabSar
🔥 گوشههایی ازیافتهها و بازتاب جشن سده
🔥 گسترهی #جشن_سده در روزگار کهن از آناتولی تا استان کنونی سینکیانگ چین دنباله داشت و در هر شهر به نامی خوانده میشد. از اینرو در خوانش و نوشتههای بزرگان نیز بازتاب بسیاری داشته است.
🔥 رشیدی:
دهم روز از بهمن ماه که جشن مغان است. سَدَق معرب آن و دو وجه برای تسمیه آن گفتهاند. یکی آنکه از آن روز تا نوروز پنجاه روز میباشد، دوم آنکه در آن روز عدد فرزندان آدم بصد رسیده بود و در قدیم صد را به سین مینوشتند.
🔥 غیاث:
جشنی از جشنهای مغان که روز دهم بهمن ماه باشد.
🔥 تاریخ بیهقی:
امیر مسعود غزنوی فرمود تا سراپرده بر راه مرو بزدند بر سه فرسنگی لشگرگاه و سده نزدیک بود. اشتران سلطانی را، و از آن همه لشکر به صحرا بردند و گز کشیدن گرفتند تا سده کرده آید و پس از آن حرکت کرده آید و گز میآوردند و در صحرایی که جوی آب بزرگ بود، پر از برف میافکندند تا به بالای فلعتی برآمد و چارطاقها بساختند از چوب، سخت بلند و آن را به گز بیاکندند و گز دیگر جمع کردند که سخت بسیار بود و بالای کوهی بر آمده و اَله[عقاب] بسیار و کبوتر. و سده فراز آمد.
🔥 نوروزنامه:
و افریدون همان روز که ضحاک را بگرفت و ملک بر وی راست گشت جشن سده بنهاد.
🔥 خلف تبریزی:
گویند واضع این جشن کیومرث بوده و باعث بر این است که کیومرث را صد فرزند از اناث وذکور بود، چون بحد رشد و تمیز رسیدند در شب این روزجشنی ساخت و همه را کدخدا کرد. و فرمود که آتش بسیارافروختند بدان سبب آن را سده میگویند و بعضی مخترع این جشن هوشنگ بن سیامک را میدانند و سبب آن در جشن سده مذکور است. و جمعی بر آنند که چون در این روز عدد فرزندان آدم به صد رسید جشن عظیمی کرد بدین نام موسم شد. و بعضی دیگر گویند چون از این روز تا نوروز پنجاه روز و پنجاه شب است که مجموع آن صد باشد بنابراین سده میگویند و صد به صاد معرب سد به سین است چه در کلام فرس قدیم صاد نیامد…
🔥 آنندراج:
دهم روز از بهمن ماه که روز جشنی و عیدی بزرگ از پارسیان بوده. صَدَق معرب آن است و صد که دو پنجاه است پارسی است و مانند شصت که دو سی است به سین آمده. گویند از آن عید تا عید نوروز پنجاه شب و پنجاه روز بود. وجه دیگر آنکه چون عدد اولاد آدم به صد رسیده بود آن را سده نام نهادند و در آن شب آتشبازی کردند و کوههای آتش از هیمه و چوب برافروختند و بعضی این جشن را بفریدون نسبت دادهاند.
🔥 همچنین حمدالله مستوفی نوشته است که جمشید جشن سده را بنیاد نهاد.
گردیزی در زینالاخبار همچون بیرونی، پیدایش این جشن را با چیرگی فریدون بر آژیدهاک در پیوند میداند.
نویری نوشته است سده جشنی بود که ایرانیان پس از بیرون کردن افراسیاب از ایران در زمان زَو، پسر تهماسپ برگزار کردند.
🔥 برگرفته از واژهنامهی دهخدا
🔥 @AdabSar
🔥 گسترهی #جشن_سده در روزگار کهن از آناتولی تا استان کنونی سینکیانگ چین دنباله داشت و در هر شهر به نامی خوانده میشد. از اینرو در خوانش و نوشتههای بزرگان نیز بازتاب بسیاری داشته است.
🔥 رشیدی:
دهم روز از بهمن ماه که جشن مغان است. سَدَق معرب آن و دو وجه برای تسمیه آن گفتهاند. یکی آنکه از آن روز تا نوروز پنجاه روز میباشد، دوم آنکه در آن روز عدد فرزندان آدم بصد رسیده بود و در قدیم صد را به سین مینوشتند.
🔥 غیاث:
جشنی از جشنهای مغان که روز دهم بهمن ماه باشد.
🔥 تاریخ بیهقی:
امیر مسعود غزنوی فرمود تا سراپرده بر راه مرو بزدند بر سه فرسنگی لشگرگاه و سده نزدیک بود. اشتران سلطانی را، و از آن همه لشکر به صحرا بردند و گز کشیدن گرفتند تا سده کرده آید و پس از آن حرکت کرده آید و گز میآوردند و در صحرایی که جوی آب بزرگ بود، پر از برف میافکندند تا به بالای فلعتی برآمد و چارطاقها بساختند از چوب، سخت بلند و آن را به گز بیاکندند و گز دیگر جمع کردند که سخت بسیار بود و بالای کوهی بر آمده و اَله[عقاب] بسیار و کبوتر. و سده فراز آمد.
🔥 نوروزنامه:
و افریدون همان روز که ضحاک را بگرفت و ملک بر وی راست گشت جشن سده بنهاد.
🔥 خلف تبریزی:
گویند واضع این جشن کیومرث بوده و باعث بر این است که کیومرث را صد فرزند از اناث وذکور بود، چون بحد رشد و تمیز رسیدند در شب این روزجشنی ساخت و همه را کدخدا کرد. و فرمود که آتش بسیارافروختند بدان سبب آن را سده میگویند و بعضی مخترع این جشن هوشنگ بن سیامک را میدانند و سبب آن در جشن سده مذکور است. و جمعی بر آنند که چون در این روز عدد فرزندان آدم به صد رسید جشن عظیمی کرد بدین نام موسم شد. و بعضی دیگر گویند چون از این روز تا نوروز پنجاه روز و پنجاه شب است که مجموع آن صد باشد بنابراین سده میگویند و صد به صاد معرب سد به سین است چه در کلام فرس قدیم صاد نیامد…
🔥 آنندراج:
دهم روز از بهمن ماه که روز جشنی و عیدی بزرگ از پارسیان بوده. صَدَق معرب آن است و صد که دو پنجاه است پارسی است و مانند شصت که دو سی است به سین آمده. گویند از آن عید تا عید نوروز پنجاه شب و پنجاه روز بود. وجه دیگر آنکه چون عدد اولاد آدم به صد رسیده بود آن را سده نام نهادند و در آن شب آتشبازی کردند و کوههای آتش از هیمه و چوب برافروختند و بعضی این جشن را بفریدون نسبت دادهاند.
🔥 همچنین حمدالله مستوفی نوشته است که جمشید جشن سده را بنیاد نهاد.
گردیزی در زینالاخبار همچون بیرونی، پیدایش این جشن را با چیرگی فریدون بر آژیدهاک در پیوند میداند.
نویری نوشته است سده جشنی بود که ایرانیان پس از بیرون کردن افراسیاب از ایران در زمان زَو، پسر تهماسپ برگزار کردند.
🔥 برگرفته از واژهنامهی دهخدا
🔥 @AdabSar
🔥🪐 افسانهی پیدایش جشن سده و رهایی جوانان از چنگ آژیدهاک
🔥 تاکنون دربارهی جشن سده و داستانهای پیدایش آن بسیار شنیده و خواندهایم. از داستانهای هوشنگ تا جمشید و فریدون. از دیدگاههایی که پدیدههای کیهانی، ستارگان و گاهشماری را پایهی پیدایش سده دانستهاند تا نیازهای زندگی کشاورزی و راهکارهای مردمان باستان برای رویارویی با پدیدههای سختی چون سرما و تاریکی.
🔥 در یکی از داستانها گفته شده که فریدون پس از به بند کشیدن آژیدهاک دستور داد تا مردم در بامها آتش بیفروزند و این پیروزی را جشن بگیرند و سپس جشن سده بنیاد گذاشته شد. فریدون پس از پیروزی بر آژیدهاک با «ارمایل» روبرو شد. ارمایل را آشپز و وزیر آژیدهاک خواندهاند. فریدون ارمایل را نکوهید که چرا مغز جوانان را خوراک آژیدهاک کرده است و ارمایل پاسخ داد که من هر روز یک جوان را از مرگ رهانیدم. زیرا بهجای مغز دوم یک مغز گوسپند به آژیدهاک خوراندم تا یک جوان جان بهدر برد. فریدون گفت چگونه بدانم که راست میگویی؟ ارمایل پیکی برای آن جوانان فرستاد که در شب در بامها آتش بیفروزند تا فریدون ببیند. شبهنگام سد(صد) آتش روشن و نمایان شد. پس این رخداد به پیدایش جشن سده انجامید. فریدون به بیگناهی او پیبرد و فرمانروایی دماوند را به ارمایل سپرد.
🔥 یکی از کهنترین جشنهای ایرانی که هنوز در میان زرتشتیان یزد زنده است و در آذرماه برگزار میشود، جشن «هیرُمبو» یا «هیرُمبا» است که در هزارههای دور نیز سد روز مانده به نوروز برگزار میشد. به گمان برخی پژوهشگران جشن سده با این جشن در پیوند است.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_سده #جشن_های_ایرانی
🔥🪐 @AdabSar
🔥 تاکنون دربارهی جشن سده و داستانهای پیدایش آن بسیار شنیده و خواندهایم. از داستانهای هوشنگ تا جمشید و فریدون. از دیدگاههایی که پدیدههای کیهانی، ستارگان و گاهشماری را پایهی پیدایش سده دانستهاند تا نیازهای زندگی کشاورزی و راهکارهای مردمان باستان برای رویارویی با پدیدههای سختی چون سرما و تاریکی.
🔥 در یکی از داستانها گفته شده که فریدون پس از به بند کشیدن آژیدهاک دستور داد تا مردم در بامها آتش بیفروزند و این پیروزی را جشن بگیرند و سپس جشن سده بنیاد گذاشته شد. فریدون پس از پیروزی بر آژیدهاک با «ارمایل» روبرو شد. ارمایل را آشپز و وزیر آژیدهاک خواندهاند. فریدون ارمایل را نکوهید که چرا مغز جوانان را خوراک آژیدهاک کرده است و ارمایل پاسخ داد که من هر روز یک جوان را از مرگ رهانیدم. زیرا بهجای مغز دوم یک مغز گوسپند به آژیدهاک خوراندم تا یک جوان جان بهدر برد. فریدون گفت چگونه بدانم که راست میگویی؟ ارمایل پیکی برای آن جوانان فرستاد که در شب در بامها آتش بیفروزند تا فریدون ببیند. شبهنگام سد(صد) آتش روشن و نمایان شد. پس این رخداد به پیدایش جشن سده انجامید. فریدون به بیگناهی او پیبرد و فرمانروایی دماوند را به ارمایل سپرد.
🔥 یکی از کهنترین جشنهای ایرانی که هنوز در میان زرتشتیان یزد زنده است و در آذرماه برگزار میشود، جشن «هیرُمبو» یا «هیرُمبا» است که در هزارههای دور نیز سد روز مانده به نوروز برگزار میشد. به گمان برخی پژوهشگران جشن سده با این جشن در پیوند است.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_سده #جشن_های_ایرانی
🔥🪐 @AdabSar
🔥⭐️ سده، درود ستارهی گرما به زمین
در مازندران، لرستان، سیستانوبلوچستان، کشاورزان، روستاییان و چوپانها هنگام پسین (عصر) روی بام، دامنهی کوه یا کنار کشتزار و چراگاه آتش میافروزند و گرد آن میآیند.
در کرمان، سده جشنی باشکوه است. در چادرنشینان بافت و سیرجان سدهسوزی چوپانی برگزار میشود. در یکی از روستاهای جیرفت (آبادی بلوک از دهستان اسماعیلی) شب دهم بهمن آتش بزرگ سده با چهل شاخه از درختان هرس شدهی باغ به نشانهی چهل روز (چلهی بزرگ) در میدان ده میافروزند و از روی آن میپرند و میخوانند:
سده سدهی دهقانی
چهل کندهی سوزانی
هنوز گویی زمستانی
پیشترها که سدهسوزی در دشتهای باز برگزار میشد، مردم در شامگاه (غروب) گرداگرد آتش غالی (قالی) میانداختند و پیش از افروختن آتش با هم دیدار میکردند.
در #جشن_سده آش میپزند، آجیل میخورند و پس از افروختن آتش دست در دست، گرد آتش میآیند و پس از کم شدن آتش از روی آن میپرند و سوارکاران به نمایش میپردازند.
برزگران کمی از خاکستر سده را در کشتزار میپاشند و آن را مایه فراوانی میدانند.
بر پایه یک باور کهن، در این شب ستارهی گرما به زمین درود میفرستد.
⭐️🔥 @AdabSar
🔥⭐️ سده، درود ستارهی گرما به زمین
در مازندران، لرستان، سیستانوبلوچستان، کشاورزان، روستاییان و چوپانها هنگام پسین (عصر) روی بام، دامنهی کوه یا کنار کشتزار و چراگاه آتش میافروزند و گرد آن میآیند.
در کرمان، سده جشنی باشکوه است. در چادرنشینان بافت و سیرجان سدهسوزی چوپانی برگزار میشود. در یکی از روستاهای جیرفت (آبادی بلوک از دهستان اسماعیلی) شب دهم بهمن آتش بزرگ سده با چهل شاخه از درختان هرس شدهی باغ به نشانهی چهل روز (چلهی بزرگ) در میدان ده میافروزند و از روی آن میپرند و میخوانند:
سده سدهی دهقانی
چهل کندهی سوزانی
هنوز گویی زمستانی
پیشترها که سدهسوزی در دشتهای باز برگزار میشد، مردم در شامگاه (غروب) گرداگرد آتش غالی (قالی) میانداختند و پیش از افروختن آتش با هم دیدار میکردند.
در #جشن_سده آش میپزند، آجیل میخورند و پس از افروختن آتش دست در دست، گرد آتش میآیند و پس از کم شدن آتش از روی آن میپرند و سوارکاران به نمایش میپردازند.
برزگران کمی از خاکستر سده را در کشتزار میپاشند و آن را مایه فراوانی میدانند.
بر پایه یک باور کهن، در این شب ستارهی گرما به زمین درود میفرستد.
⭐️🔥 @AdabSar
🔥 فردوسی و داستان پیدایش جشن سده
🔥 دربارهی پیدایش جشن سده بسیار گفتهاند.
یکی از افسانههای ایرانی که گویا بر شاهنامهی فردوسی استوار است، میگوید که جشن سده جشن پیدایش آتش به دست هوشنگ، پادشاه پیشدادی است. بر این پایه هوشنگ چهار پشت پس از گیومرت (کیومرث) زاده شد. در افسانهها گیومرت نخستین آدم روی زمین بود.
🔥 ولی شاهنامهپژوهانی چون «جلال خالقی مطلق» و «مصطفا جیحونی» میگویند که داستان پرتاب سنگ به سوی مار و پیدایش آتش به دست هوشنگ داستانی از شاهنامه نیست و در دستنویس فلورانس شاهنامه نیز دیده نمیشود. به باور آنها این داستان پس از فردوسی به شاهنامه افزوده شده، در ایران باستان چنین باوری نبود و در هیچیک از نیپیک(کتاب)های ایرانشناسی پیش و پس از فردوسی این داستان دیده نمیشود. زیرا پیدایش آتش بسیار کهنتر از زمان هوشنگ است.
🔥 «فریدون جنیدی» میگوید دو سوم شاهنامه پس از فردوسی به آن افزوده شده ولی دربارهی داستان هوشنگ سخنی نمیگوید.
🔥 چندتن از شاهنامهپژوهان با خالقی مطلق همداستان نیستند و سرودهی پیدایش آتش به دست هوشنگ را از آن فردوسی میدانند.
شاید پیدایش این افسانه از این همسانی (شباهت) است که هوشنگ به چَم (معنی) خوب، درخشان، خانهی خوب، نخستزاد، پیشآفریده و نماد فروغ و روشنایی است و آتش نیز نخستین آفریدهی ایزد برای زمین خوانده میشد.
🔥 چنانچه افسانهی پیدایش آتش به دست هوشنگ پیشدادی را فردوسی سروده باشد، میتوان جشن سده را بجا مانده از زمان پادشاهی هوشنگ دانست. ابوریحان بیرونی نیز آن را یادگار زمان فریدون میداند. داستان هوشنگ و پیدایش آتش را از فرانک دوانلو بخوانید:
t.me/AdabSar/9922
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_سده
🔥 @AdabSar
🔥 دربارهی پیدایش جشن سده بسیار گفتهاند.
یکی از افسانههای ایرانی که گویا بر شاهنامهی فردوسی استوار است، میگوید که جشن سده جشن پیدایش آتش به دست هوشنگ، پادشاه پیشدادی است. بر این پایه هوشنگ چهار پشت پس از گیومرت (کیومرث) زاده شد. در افسانهها گیومرت نخستین آدم روی زمین بود.
🔥 ولی شاهنامهپژوهانی چون «جلال خالقی مطلق» و «مصطفا جیحونی» میگویند که داستان پرتاب سنگ به سوی مار و پیدایش آتش به دست هوشنگ داستانی از شاهنامه نیست و در دستنویس فلورانس شاهنامه نیز دیده نمیشود. به باور آنها این داستان پس از فردوسی به شاهنامه افزوده شده، در ایران باستان چنین باوری نبود و در هیچیک از نیپیک(کتاب)های ایرانشناسی پیش و پس از فردوسی این داستان دیده نمیشود. زیرا پیدایش آتش بسیار کهنتر از زمان هوشنگ است.
🔥 «فریدون جنیدی» میگوید دو سوم شاهنامه پس از فردوسی به آن افزوده شده ولی دربارهی داستان هوشنگ سخنی نمیگوید.
🔥 چندتن از شاهنامهپژوهان با خالقی مطلق همداستان نیستند و سرودهی پیدایش آتش به دست هوشنگ را از آن فردوسی میدانند.
شاید پیدایش این افسانه از این همسانی (شباهت) است که هوشنگ به چَم (معنی) خوب، درخشان، خانهی خوب، نخستزاد، پیشآفریده و نماد فروغ و روشنایی است و آتش نیز نخستین آفریدهی ایزد برای زمین خوانده میشد.
🔥 چنانچه افسانهی پیدایش آتش به دست هوشنگ پیشدادی را فردوسی سروده باشد، میتوان جشن سده را بجا مانده از زمان پادشاهی هوشنگ دانست. ابوریحان بیرونی نیز آن را یادگار زمان فریدون میداند. داستان هوشنگ و پیدایش آتش را از فرانک دوانلو بخوانید:
t.me/AdabSar/9922
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_سده
🔥 @AdabSar
Telegram
ادبسار
🔥 @AdabSar 🔥
سده و افسانهی پیدایش آتش به دست هوشنگ
بر پایهی داستان شاهنامهی فردوسی
نویسنده #فرانک_دوانلو
برگردان به پارسی #ادبسار
🔥🔥 هوشنگ، فرزند سيامک، نوهی گيومرت، با گروهى در کوه بودند که خزندهاى در دوردست دیدند. مارى با رنگ سياه، تيرهتن، تيزتاز،…
سده و افسانهی پیدایش آتش به دست هوشنگ
بر پایهی داستان شاهنامهی فردوسی
نویسنده #فرانک_دوانلو
برگردان به پارسی #ادبسار
🔥🔥 هوشنگ، فرزند سيامک، نوهی گيومرت، با گروهى در کوه بودند که خزندهاى در دوردست دیدند. مارى با رنگ سياه، تيرهتن، تيزتاز،…
🔥 هوشنگ پیشدادی که بود؟
پس از آشنایی با داستانهای #جشن_سده بد نیست بدانیم هوشنگ چه کسی بود. گفته میشود هوشنگ پسر سیامک و از نوادگان کیومرث یکی از پادشاهان پیشدادی ایران بود و در هرجا که مردم میزیستند آتشکدهای برپا کرد که همیشه روشن بود تا مردم برای گرم و روشن نگاه داشتن خانههایشان به آتش دسترسی داشته باشند و آتش خانهی خود را از این آتشکده بگیرند.
از اینرو شهرمندی (تمدن) و یکجانشینی در زمان او آغازید زیرا کوچ برای گرما رخ میداد و برپایی آتشگاه مردمان را از کوچ بینیاز میکرد. افسانهی پیدایش آتش به دست هوشنگ شاید از کوشش او برای برپایی آتشکدهها و آسوده زیستن مردمان برآمده باشد.
بر پایهی داستانها آهن در زمان او یافت شد و هوشنگ پیشهی آهنگری را بنیاد نهاد. به مردمان برزگری و کشاورزی آموخت تا زندگی خود را بگردانند و زندگانی خود را در راه آبادانی جهان گذراند.
از روزگار کهن تا امروز یکی از آرزوهای خوب ایرانیان برای یکدیگر این است:
«تنور خانهات همیشه روشن باد»
این آرزو و نیایش بهجا مانده از روزگار هوشنگ است.
🎨 نازکنگاره/ریزنگاره (مینیاتور) برگرفته از داستان هوشنگ و پدید آمدن آتش است.
🔥 @AdabSar
🔥 هوشنگ پیشدادی که بود؟
پس از آشنایی با داستانهای #جشن_سده بد نیست بدانیم هوشنگ چه کسی بود. گفته میشود هوشنگ پسر سیامک و از نوادگان کیومرث یکی از پادشاهان پیشدادی ایران بود و در هرجا که مردم میزیستند آتشکدهای برپا کرد که همیشه روشن بود تا مردم برای گرم و روشن نگاه داشتن خانههایشان به آتش دسترسی داشته باشند و آتش خانهی خود را از این آتشکده بگیرند.
از اینرو شهرمندی (تمدن) و یکجانشینی در زمان او آغازید زیرا کوچ برای گرما رخ میداد و برپایی آتشگاه مردمان را از کوچ بینیاز میکرد. افسانهی پیدایش آتش به دست هوشنگ شاید از کوشش او برای برپایی آتشکدهها و آسوده زیستن مردمان برآمده باشد.
بر پایهی داستانها آهن در زمان او یافت شد و هوشنگ پیشهی آهنگری را بنیاد نهاد. به مردمان برزگری و کشاورزی آموخت تا زندگی خود را بگردانند و زندگانی خود را در راه آبادانی جهان گذراند.
از روزگار کهن تا امروز یکی از آرزوهای خوب ایرانیان برای یکدیگر این است:
«تنور خانهات همیشه روشن باد»
این آرزو و نیایش بهجا مانده از روزگار هوشنگ است.
🎨 نازکنگاره/ریزنگاره (مینیاتور) برگرفته از داستان هوشنگ و پدید آمدن آتش است.
🔥 @AdabSar