ادب‌سار
14.6K subscribers
4.99K photos
123 videos
21 files
872 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
زبان را نگهدار باید بُدن
نباید روان را به زَهر آژدن

که بر انجمن مردِ بسیارگوی
بکاهد به گفتارِ خود آب‌ِروی

اگر دانشی‌مَرد رانَد سخن
تو بشنو که دانش نگردد کهن

مکن دوستی با دروغ‌آزمای
همان نیز با مردِ ناپاک‌رای
#شاهنامه #فردوسی

امید آن‌که:
بباشد به کامِ شما روزگار


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🔥 چهارشنبه‌سوری جشنی فراتر از سرزمین ایران


🔥 «جشن سوری» یا #چهارشنبه_سوری همچون بسیاری از جشن‌های ایرانی با ستاره‌شناسی در پیوند است. «ذبیح بهروز» نوشته است که در سال ۱۷۲۵ پیش از زایش مسیها(میلاد مسیح)، زرتشت بزرگ‌ترین گاهشمار(تقویم) را درست کرد و بهیزَک(کبیسه) را پدید آورد و رخدادهای کهن‌تر را درست و سامان‌مند کرد. در شبی که ساخت و سامان این گاهشمار به دست زرتشت به پایان رسید، مردم جشن بزرگی برپا کرده و به نشانه‌ی شادی آتش افروختند و یادمان آن اکنون با جشن چهارشنبه‌سوری به جا مانده است.

🔥 آتش در ایران نماد پاکی، روشنی، شادی، سازندگی، تندرستی و نماد خداوند بود. تاریکی و تیرگی نیز نمود اهریمن به‌شمار می‌رفت. به باور آنان، هرگاه که آتش افروخته می‌شود، بیماری، تنگدستی، ناکامی و زشتی که نشانه‌های اهریمن هستند، ناپدید می‌شوند. این رفتار نماد روشنی دل و جان و از میان بردن بدی درون است.
«هاشم رضی» گمان‌های زمان و انگیزه‌های برگزاری «جشن سوری» را اینگونه شمرده است:
- جشن در پایان روز ۳۶۰ سال و در شب پنجه برگزار می‌شد. در گذشته هر ماه سی روز داشت و پنج روز پایانی پنجه نامیده می‌شد که روزهایی سپنت(مقدس) بود.
- در نخستین شب از ۱۰شب فرورگان یا نخستین شب «گاهنبار چَهره‌ی هَمَسپَتمَدَم» برگزار می‌شد و آتش‌افروزی به انگیزه‌ی پیشواز روان درگذشتگان بود که ۱۰ روز به میان بستگان خود بازمی‌گشتند. روشنی آتش راهنمای درگذشتگان بود تا به خانه درآیند. در پشت بام و کنار آتش نیز خوراک ویژه می‌نهادند.
- در واپسین شب سال و شب پایانی گاهنبار که زمان به سرانجام رسیدن آفرینش آدم بود برگزار می‌شد.
شب سوری یا جشن سوری نام باستانی چهارشنبه‌سوری است و سور بجز جشن به چم افروختن آتش سرخ است.

🔥 چهارشنبه‌سوری فراتر از سرزمین ماست. «سعید نفیسی» نوشته است:
جشن‌های میهنی از دورترین زمان تاکنون با ایرانیان همراه بوده است. «جشن سوری» در ایران آیین‌های بسیاری دارد که در همه‌جای ایران و هتا کشورهای دیگر و آریاییان و سرزمین قفقاز می‌توان یافت. این آیین‌ها بر دو بخش است. بخشی که میان همه‌ی مردم یکسان است و بخشی که به دست مردم تهران بنیادگذاری شده و به دیگر شهرها راه یافته است. آنچه میان همه ایرانیان نهادیک(مرسوم) است، زیباترین آیین‌های به‌جا مانده از ایران باستانی است که هر چهارشنبه‌سوری در سراسر این سرزمین با شور و دلبستگی آشکار می‌شود. ایرانیان شهروند دیگر کشورها همچون ترکیه، مصر، هندوستان و… نیز بدان پایبندند.

🔥 «جشن سوری» به باور ایرانی‌تباران به هزاره‌های دور و یادکرد از فرَوَهَر درگذشتگان برمی‌گردد.
«ابراهیم پورداود» درباره‌ی دگرگون شدن آیین‌های «جشن سوری» نوشته است:
در جشن چهارشنبه‌سوری پریدن از روی آتش و گفتن سخنی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» از روزگارانی است که دیگر ایرانیان همچون نیاکان خود آتش را نماینده‌ی فروغ ایزدی نمی‌دانستند. همچون جشن سده که پرندگان و چارپایان را آتش زدن در جشن از روزگاران پس از اسلام است.
امروز زرتشتیان باور دارند آتش پاک و سپند است و نباید ترانه‌ی «زردی من از تو، سرخی تو از من» در چهارشنبه‌سوری خوانده شود و خود می‌خوانند: «غم برو، شادی بیا. زردی برو، سرخی بیا. محنت برو، روزی بیا»

🔥 «گاهنبار چَهره‌ی هَمَسپَتمَدَم» واپسین گاهنبار سال و از روز ۳۶۱ تا روز ۳۶۵ سال برگزار می‌شد که بر پایه‌ی افسانه‌های ایرانی آفرینش آدمی در واپسین روز این گاهنبار به پایان رسید.
به گمان جشن «مانترَه سپند» یا «اوشیدَر جشن» در ایران باستان در روز پایانی اسپند(روز ۳۶۰ سال)، پیش از پنجه و در شب آغاز گاهنبار برگزار می‌شد. اوشیدر جشن، جشنی برای فرارسیدن نوروز، برابری روز و شب و برابری سرما و گرما به‌شمار می‌رفت.
پیدایش گاهنبار را از روزگار پیشدادیان و جمشید پیشدادی می‌دانند. گاهنبارها با پیشه‌ی ایرانیان که کشاورزی و دامداری بود، گره خورده بودند.
در واپسین روز گاهنبار تا سپیده‌دم بر بام‌ها آتش می‌افروختند و چشم‌به‌راه برآمدن آفتاب بهار می‌ماندند و از ایزد توانا می‌خواستند تا روشنایی و مهر و بخشش بر ایران بگستراند.
در این آیین هرکس به اندازه‌ی توان خود خوانِ خوراک می‌گسترد و فردای آن روز هفت‌‌سین جایگزین خوان پیشین می‌شد.
به گفته‌ی بیشتر ایران‌شناسان ریشه‌ی جشن سوری یا شب سوری که امروز چهارشنبه‌سوری است، به جشن پایانی گاهانبار هَمَسپَتمَدَم برمی‌گردد.

🔥درباره‌ی #اوشیدرجشن بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/15965

#پریسا_امام_وردیلو
🔥 @AdabSar

🔥 «گاهنبار چَهره‌ی هَمَسپَتمَدَم» واپسین گاهنبار سال و از روز ۳۶۱ تا روز ۳۶۵ سال برگزار می‌شد که بر پایه‌ی افسانه‌های ایرانی آفرینش آدمی در واپسین روز این گاهنبار به پایان رسید.

به گمان جشن «مانترَه سپند» یا «اوشیدَر جشن» در ایران باستان در روز پایانی اسپند(روز ۳۶۰ سال) پیش از پنجه و در شب آغاز گاهنبار برگزار می‌شد. اوشیدر جشن، جشنی برای فرارسیدن نوروز، برابری روز و شب و برابری سرما و گرما به‌شمار می‌رفت.

پیدایش گاهنبار را از روزگار پیشدادیان و جمشید پیشدادی می‌دانند. گاهنبارها با پیشه‌ی ایرانیان که کشاورزی و دامداری بود، گره خورده بودند.

در واپسین روز گاهنبار تا سپیده‌دم بر بام‌ها آتش می‌افروختند و چشم‌به‌راه برآمدن آفتاب بهار می‌ماندند و از ایزد توانا می‌خواستند تا روشنایی و مهر و بخشش بر ایران بگستراند.

در این آیین هرکس به اندازه‌ی توان خود خوانِ خوراک می‌گسترد و فردای آن روز هفت‌‌سین جایگزین خوان پیشین می‌شد.
به گفته‌ی بیشتر ایران‌شناسان ریشه‌ی جشن سوری یا شب سوری که امروز #چهارشنبه_سوری است، به جشن پایانی گاهانبار هَمَسپَتمَدَم برمی‌گردد.

درباره‌ی #اوشیدرجشن بیشتر بخوانید:
🔥 t.me/AdabSar/15965

🔥 آتش در ایران نماد پاکی، روشنی، شادی، سازندگی، تندرستی و نماد خداوند بود. تاریکی و تیرگی نیز نمود اهریمن به‌شمار می‌رفت. به باور آنان هرگاه که آتش افروخته می‌شود بیماری، تنگدستی، ناکامی و زشتی که نشانه‌های اهریمن‌اند، ناپدید می‌شوند. این رفتار نماد روشنی دل و جان و از میان بردن بدی درون است.

گمان‌های زمان و انگیزه‌های برگزاری «جشن سوری»:
- جشن در پایان روز ۳۶۰ سال و در شب پنجه برگزار می‌شد. در گذشته هر ماه سی روز داشت و پنج روز پایانی پنجه نامیده می‌شد که روزهایی سپنت(مقدس) بود.
- در نخستین شب از ۱۰شب فرورگان یا نخستین شب «گاهنبار چَهره‌ی هَمَسپَتمَدَم» برگزار می‌شد و آتش‌افروزی به انگیزه‌ی پیشواز روان درگذشتگان بود که ۱۰ روز به میان بستگان خود بازمی‌گشتند. روشنی آتش راهنمای درگذشتگان بود تا به خانه درآیند. در پشت بام و کنار آتش نیز خوراک ویژه می‌نهادند.
- در واپسین شب سال و شب پایانی گاهنبار که زمان به سرانجام رسیدن آفرینش آدم بود برگزار می‌شد.

شب سوری یا جشن سوری نام باستانی #چهارشنبه_سوری است و سور بجز جشن به چم افروختن آتش سرخ است.


📕 برگرفته از:
گاهشماری و جشن‎های ایران باستان #هاشم_رضی

🔥 @AdabSar

🔥 «جشن سوری» یا #چهارشنبه_سوری جشن دور ریختن پلیدی‌ها و بدشگونی‌های سال کهنه بود.
به باور پیشینیان، آتش نماد فروغ ایزدی و پاک کننده هر پلیدی است. از این رو در جشنی در پایان سال آتش می‌افروختند تا با آتش که پاک‌کننده است، بدی‌ها و رخدادهای تلخ از میان برود. در سده‌های پس از اسلام که مسلمانان ایرانی با باور بدشگونی چهارشنبه از سوی تازیان روبرو شدند، برای از میان بردن این بدشگونی آتش‌افروزی‌های پایان سال را در شب چهارشنبه برگزار کردند تا پیش‌آمدهای سال نو از گزند روز پلیدی چون چهارشنبه برکنار بماند. اگرچه امروز می‌دانیم که بدشگونی روزها باوری نادرست است، ولی این باور جا افتاده بود. گفتنی است در روزگار پیش از اسلام روزهای هفته وجود نداشت و هر روز یک ماه، نام ویژه‌ی خود را داشت.


🖋 برداشت آزاد از:
«آناهیتا» نوشتارهای ایران‌شناسی #ابراهیم_پورداود

🔥 @AdabSar
ادب‌سار
🔥 «جشن سوری» یا #چهارشنبه_سوری جشن دور ریختن پلیدی‌ها و بدشگونی‌های سال کهنه بود. به باور پیشینیان، آتش نماد فروغ ایزدی و پاک کننده هر پلیدی است. از این رو در جشنی در پایان سال آتش می‌افروختند تا با آتش که پاک‌کننده است، بدی‌ها و رخدادهای تلخ از میان برود.…

🔥 پیوند چهارشنبه‌سوری با ستارگان

چهارشنبه‌سوری همچون بسیاری از جشن‌های ایرانی با ستاره‌شناسی در پیوند است. در سال ۱۷۲۵ پیش از زایش مسیها(میلاد مسیح)، زرتشت بزرگ‌ترین گاهشمار(تقویم) را درست کرد و بهیزَک(کبیسه) را پدید آورد و رخدادهای کهن‌تر را درست و سامان‌مند کرد. در شبی که ساخت و سامان این گاهشمار به دست زرتشت به پایان رسید، مردم جشن بزرگی برپا کرده و به نشانه‌ی شادی آتش افروختند و یادمان آن اکنون با جشن #چهارشنبه_سوری به جا مانده است.


📙 برگرفته از:
تقویم و تاریخ در ایران، #ذبیح_بهروز

🔥 @AdabSar
🌍🎺
تا نوای هفت سُرنا* در گلستان جان دمید
خوابِ دیرین شد ز چشمانِ زمستان ناپدید
روزگارا هفت سُرنا را به گوشِ جان نواز
چشم را بیدار دار و سینه‌‌ها را پر امید

روزگارا گلشنِ نوروز را پربار کن
شهد پیروزی به کام مرد و زن بسیار کن
ابر را جان‌بخش ساز و ماه را آیینه‌دار
بددلان را دور، با ما نیکوان را یار کن

روزگارا تازه شد هستی در آغاز بهار
جشنِ جمشید جهان‌بین را جهان‌آرا بدار
مهر افزون کن درونِ سینه‌ها در سال نو
فر شادی را به جامِ زندگی از نو بیار

روزگارا جشنِ ما را نوبه‌نو جاوید ساز
سینه را پرمهرتر از سینه‌‌ی جمشید ساز
رنج را آسان بنه بر مردمِ برگشته‌بخت
چشم نیکومردمان را دیده‌ی خورشید ساز


*پی‌نوشت: در باور پیشینیان «رپیتوین» که ایزد گرمی و نوشَوَندِگی است در جشن سده(پنجاه روز پیش از نوروز) به ژرفای زمین فرو می‌رود، در پنجاه روز زمین را از درون گرم می‌سازد و در آغاز بهار دوباره بر زمین فراز می‌آید. در این هنگام با هفت سُرنا(سورنا، شیپور) بر گیتی می‌دمد و جان خفته‌ی جانداران را دوباره به زندگی برمی‌انگیزد.


🎺 سراینده #مردو_آناهيد
#نیایش_نوروزی #نوروز
#چکامه_پارسی

🌍🎺 @AdabSar
ادب‌سار pinned «💌 شادباش‌های #نوروز 💚 زبان پارسی را برویانیم تا سر سبزتر شود هر روز 🌳☀️ سال نو را با گرم‌ترین آرزوها برای تو آغاز می‌کنم .مادر مهربان، خواهر دُردانه، پدر، برادر، پسر ارجمند، دوست گرانمایه نوروز پیروز. سال نو را فرخ‌باد می‌گویم. 🌳 بهار است و گل‌ها لبخند…»
ادب‌سار pinned «🌱☀️ نیایش‌های آستانه‌ی نوروز در پارسی پاک ایا سالیان را دگرگون نمای توان را گَهی کم گَه افزون نمای به دانش گمارنده‌ی روز و شب به ما با شکرخنده بگشای لب #ادیب_برومند ☀️🌱 الا ای اهورای با فر و جاه به فرمان تو تابش هور و ماه در این روز نو از مه فرودین به…»
🌱 از چرخ به هر گونه همی‌دار امید…
#مجید_دری
🌱

سال نو می‌آید و ما پیامی از امید داریم که باید آن را به همدیگر برسانیم.
امید داریم که نوروز نویدبخش آغازی نو در سالی نو باشد.
امید داریم که زندگی را هزار رنگ است و سیاهی تنها یکی از آن رنگ‌هاست.
امید داریم که از سیاه‌ترین شب به آفتاب خواهیم رسید و درها گشوده می‌شوند به سوی روشنایی.
امید داریم که فردای بهتری خواهیم داشت و زیبایی زندگی را خواهیم دید.
امید داریم که دوستمان خواهند داشت و دوستشان خواهیم داشت و روبروی هم نخواهیم ایستاد جز برای بوسیدن.
امید داریم که دوباره خنده‌هایمان گل می‌کند،  زندگی زنده خواهد شد و زنگار اندوه از دل خواهیم شست به امید شادمانی.
امید داریم که شادی خواهد آمد و ما ترانه‌خوان، پای‌کوبان و دست‌افشان، گام خواهیم زد در کوچه‌های زندگی.
امید داریم که شاید بتوانند همه‌ی گل‌ها را بچینند ولی نمی‌توانند بهار را از آمدن بازدارند.
امید داریم که رنگین‌کمان از دل توفان بیرون خواهد آمد و زیبایی‌اش توفان را از یادمان خواهد برد.
و امید داریم به روزهای پاک، به روزهای سبز، به روزهایی که دل خانه گرم است و دل‌های‌مان آرام می‌گیرد به بودن همدیگر…

🌱 امید داریم
چون امید خودِ زندگی است
چون امید ارزشمندترین دارایی‌مان است
چون امید ستونی است که ما را سرپا نگاه داشته است
چون امسال سال امید است!


🌱 #نوروز #سال_امید
🌱 @AdabSar
           «به نام خداوند جان و خرد»

  ز کویِ یار می‌آید نسیم باد نوروزی

در این هنگامه‌های بس دل‌افروز و بهروز، به همایونی و به خُرّمی و به دل‌آرایی، جهانِ ایرانی دل‌نواز و ارجمندْ دیدگانِ همگان را می‌نوازد و روانِ همه را به نوازشی دلبرانه تازه و جوان می‌دارد‌. زمین در گشتی، گرداگرد خورشید را می‌پیماید و باز به آغاز‌ خود باز می‌گردد. پیوسته بازگشت به آغازها هماره بشکوه و والاست. زمینِ دهش‌مند از این گشت‌و‌گذار، ایرانیان را بهاری دلگشا پیشکش می‌دارد و جان آنان را برومند می‌سازد.
دلرباتر و جانمایه‌تر آنکه همراه بهار، نوروز آن شکوهمندْ فرزندِ فَرّمندِ ایران نیز از راه می‌رسد و روز و روزگارانِ ایرانیان را در پرنیانی از شادمانی و کامیابی و سرسبزی و نوشدگی می‌آراید و آن را در جهان بلند آوازه می‌کند که همه بدانند ایرانیان را سرشتی پاک و پارسایی است و شیوه و رفتارشان نیکوست و همراه با دوستی و مهرورزی است.
خداوند را به بزرگی می‌ستایند و از او برای مردمان گیتی آرامش و خشنودی و آشتی و خرسندی آرزو می‌کنند.
همه‌ی این شکوهمندی‌ها بر شما همایون و فرّخ باد.


فرستنده: «انجمن یاوران فرهنگ»
#نوروز #پیام_پارسی

@AdabSar
سرشتِ تَن از چار گوهر بوَد
گذر زین چهارانْش کمتر بوَد

اگر سفله‌ْ گر مردِ با شرم و راد
به آزادگی یک‌دل و یک‌نهاد

سیُم کو میانه گزیند ز کار
پسند آیدش بخششِ کردگار

چهارم که بپْراگنَد بر گزاف
ز بی‌دانشی نام جوید ز لاف
#شاهنامه #فردوسی

امید آن‌که:
همه روزگار تو نوروز باد


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
💚 تو و من 💚
<unknown>
🌷
بر من ارزانی‌ دار
شادی جشن کهن‌ساله‌ی ایرانی را
پهلوانانه بخوان
شَروه‌ی* پیر خِرَد، نامه‌ی شاهانی را
که در آغوشِ وِسارِ* تو به جا مانده ز جَم*
که در آزادی اندیشه‌ی من
می‌درخشد هَنتا*

نوش لبخنده‌ی تو
اشک شورانه‌ی من
کاهد از رنج دریغ دیدار
سبز پیوند تو در من بسیار
اختر خفته‌ی من
شود از بخت بلند تو ویشار*

به شکوه‌ات سوگند
پرتو فَرِّ کیانی من از کیخسروست
بال پرواز امید دلم از چرخ برین
و تو زیبایی‌ات از شهر خُجَند…

آید افکندِ کمند از
اَسریِ* سرد تو در گوشه‌ی چشم
می‌چکد درد شکست از
ناامیدانه ز ِکانِ نگه‌اَت‌
از تو ای روشن چشم!

تو خموشانه و آرام بخند
تا من اندوه نیاکانم را
پُرشتابان بِزُدایم از یاد
بسپارم به باد…


#مهران_گلستانی_ماچک_پشتی


🌷 پی‌نوشت سراینده:
شَروه: سروده (شعر)
جَم: جمشید پیشدادی
و ِسار: گرم
هَنتا: هنوز
ویشار: بیدار
ز ِکان: زُل (زدن)
اَسری: اشک

🌷 #نوروز
🌷 @AdabSar
🌷🪴
چرا نوروز جشن بزرگی است؟
در بخشی از نبیک(کتاب) «آیین مزدیسنا» چند رخداد درباره‌ی بزرگی #نوروز آمده که در آن‌ها افسانه و راستی آمیخته‌اند:

- کیومرث، نخستین پادشاه پیشدادی در این روز زاده شد.

- هوشنگ دومین پادشاه پیشدادی نیز در این روز زاده شد.

- تهمورث پیشدادی هم در این روز پا به جهان گذاشت.

- فریدون در این روز فرمانروایی ایران پهناور را میان فرزندانش بخش(تقسیم) کرد.

- سام نریمان در این روز تبه‌کاران را سرکوب و بنیاد آن‌ها را واژگون کرد و آسایش مردم پایدار شد.

- کیخسرو و پورسیاوش در این روز زاده شدند.

- کیخسرو در این روز فرخ جایگاه «افسرپادشاهی» را به لهراسب بخشید.

- زرتشت در این روز آفریده شد.

- زرتشت در این روز به نمایندگی از اهورامزدا به راهنمایی گمراهان پرداخت.

- شاه گشتاسب، بانو کتایون و جاماسب در این روز کیش مزدیسنایی را پذیرفته و از پیامبر آن پیروی کردند.

- به باور گروهیان(شیعیان) در این روز فرمند(حضرت)«علی» از سوی پیامبر اسلام و در جشن غدیر خم به فرمانروایی رسید.


#پریسا_امام_وردیلو
برگرفته از: آیین مزدیسنا #مهرداد_مهرین، جشن‌های ملی ایرانیان #رضا_دشتی

🌷🪴 @AdabSar
🔮 چه شد که نوروز، نوروز شد؟
نگاهی کوتاه به چند داستان کمتر شنیده شده از نامگذاری #نوروز


- گفته شده که در زمان تهمورس و در چنین روزهایی صابئه (از کیش‌های باستانی) پدید آمد و هنگامی که جمشید به پادشاهی رسید، این دین را آیین‌مند (رسمی) دانست و این کار از دید مردم بسیار بزرگ آمد. پس آن روز را جشن گرفتند و نوروز نامیدند. اگرچه پیش از آن هم نوروز بزرگ و باشکوه بود.

- در داستان دیگری گفته شده که چون جمشید برای خود گردونه ساخت، در این روز بر آن نشست و ابلیس، دیوها و پریان او را در هوا بردند و در یک روز از کوه دماوند به بابِل رسید. مردم از این رخداد در شگفتی شدند و جشن گرفتند و برای یادبود آن هر سال بر تاب می‌نشستند و تاب می‌خوردند.

- گویا جمشید در شهرها بسیار گردش می‌کرد. گفته‌اند چون جمشید خواست به آذربادگان (آذربایجان) درون شود، بر سریری از زر نشست و مردم آن را بر روی دوش خود بردند. چون پرتو آفتاب بر آن تابید و سریر جمشید درخشید، آن روز را جشن گرفتند.
این داستان را اینگونه هم گفتند که سریر جم از زر و گوهرهای فراوان بود. تخت را بر بلندی‌های آذربادگان گذاشتند و جم با تاگ (تاج) بر سر روی تخت نشست و هنگامی که آفتاب بامداد دمید، مردم از درخشش تخت او شاد شدند و پسوند شید (نور) را بر نام او افزودند و جمشید نامیدندش.

- داستان خواندنی دیگر اینکه جمشید در این روز نیشکر را شناخت و آن را شکست و شیرینی‌اش را نوشید. مردم از یافتن نیشکر خوشمزه شاد شدند و جشن گرفتند و هر سال در نوروز شیرینی‌های گوناگون پختند.

b2n.ir/y35778

#پریسا_امام_وردیلو
🗞 برگرفته از: برهان قاطع، آنندراج، فرهنگ رشیدی و انجمن آرا.

فرتور: نگاره‌ای از افسانه‌ی بر هوا بردن تخت جمشید به دست دیوها و پریان.

💃🏻🎺 @AdabSar
والس نوروزی؛ احمد عاشورپور.
@AdabSar
🌱
بهار آمد سوار آمد به مرکب نوروز
خورشید تابان
خوشم خوشم که عمر دی سر آمده
رنجم بگرفته پایان
بیا که خوش کنم دلم به روی تو
شادم کن در این نوبهاران
دور سرما رفته
غم به یک جا رفته
پا بکوبیم یاران
به من و تو بادا سال نو فرخنده
به سال نو گردد ما را لب پر خنده
ستاره‌ی بختت چون مهر تابنده
به همه کسانی
به همه یاران
خوش و خرم روزگاران…


خواننده #احمد_عاشورپور
#نوروز

🪴🦜 @AdabSar
دو گیتی بیابد دلِ مردِ راد
نباشد دلِ سفلهْ یک روز شاد

بدین گیتی او را بوَد نام زشت
بدان گیتی‌اندر نیابَد بهشت

دو گیتی نیابد دلِ مردِ لاف
که بپْراگنَد خواسته بر گزاف

ستوده کسی کو میانه گُزید
تنِ خویش را آفرین گسترید

شما را جهان‌آفرین یار باد
همیشه سر بخت بیدار باد
#شاهنامه #فردوسی

امید آن‌که:
مه و سالیان بر تو فرخنده باد


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
ادب‌سار pinned «🌱🌳 سیزده پیمان سیزده به‌در نوشته‌ی «محمد درویش» کنشگر زیست‌بوم و برماندهای (میراث) فرهنگی بازنویسی به پارسی پاک: «ادبسار» ۱- پیمان می‌بندیم که رانندگی ما به آسیب و مرگ هیچ جانداری نینجامد. بیشینه‌ی شتاب خودرو در گذرگاه‌های جنگلی یا پاس‌بانی‌شده ۴۰ کیلومتر…»
Forwarded from ادب‌سار

🌿🌷 شادی و خنده در روز #سیزده_بدر نشانه‌ی فروریختن اندیشه‌های تیره و پلید، روبوسی نماد آشتی، به آب افکندن سبزه‌های تازه* نشانه‌ی پیشکش دادن به آناهیتا ایزدبانوی آب‌ها و گره زدن سبزه برای بخت‌گشایی نشانه‌ی پیوند زن و مرد برای دنباله‌ی زندگی آدمیان در جهان و یادبود مشی و مشیانه(نخستین زن و مرد روی زمین) بود. هماورد و اسب‌دوانی نیز یادآور کشمکش تیشتر یا ایزد باران با اپوش یا دیو خشکسالی بود.

🖋 برگرفته از: فرهنگ اساطیر #محمدجعفر_یاحقی


📝 پی‌نوشت:
* امروز، رها کردن سبزه در آب‌ها در روز سیزده به‌در، یک گرفتاری بزرگ در شهرهاست. این کار برای زیست‌بوم زیان‌آور است. زنده نگاه داشتن آیین کهن همواره باید با اندیشه، هوشمندی و هماهنگی با نیازهای زندگی امروز باشد.


*فرتور: نبرد افسانه‌ای تیشتر ایزد باران و اپوش دیو خشکسالی که افسانه‌ی پدید آمدن جشن سیزده‌بدر است.

🌿 @AdabSar 🌱
ادب‌سار pinned «🌱🌷 دوستان ارجمند؛ درباره پیدایش و برگزاری جشن سیزده به‌در سخن بسیار گفته شده و ما در سال‌های گذشته در ادب‌سار چکیده‌ی آنچه که بر پایه‌ی پژوهش گفته و نوشته شده، همرسانی کردیم. امسال بجای همرسانی چندباره، پیوند برجسته‌ترین یادداشت‌ها را برای شما گردآوردیم. …»