ادب‌سار
13.4K subscribers
4.82K photos
117 videos
20 files
813 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔹 «قلم» واژه‌ای بیگانه است که در زبان فارسی به چند چَم(معنی) به‌کار می‌رود:

۱- واژه‌ی سُریانی تازی‌شده و ابزاری است که با آن می‌نویسند: کِلک، خامَک، خامِه، خودنویس، خودکار
۲- استخوان ساگِ(ساق) دست یا پا: نَی استخوان، شَتالَنگ، آرنج(در دست)
۳- کالا
۴- شماره
۵- ابزاری برای کندن و هموارکردن: Stylus، سنگ‌خرَاش، آگُس، کـَندار


🔻قلم‌تراش = خامِه‌تراش
🔻قلم حجاری = Stylus، سنگ‌خَراش، آگُس، کـَندار(ابزاری برای کندن و هموارکردن)
🔻قلم‌خورده = کِلک‌خورده، زُدوده
🔻قلمدان = خامِه‌دان، خامَکدان، کِلکدان
🔻قلم دوات = خامه آمِه(آمِه=دوات نویسندگی)
🔻قلمدوش = شانه‌سوار
🔻قلم‌زدن = کِلک‌زدن، نیک نوشتن
🔻قلم‌زن = کِلک‌زن، خامَکدَست، نویسنده، نِگارگر
🔻قلم‌شدن = بریده شدن، شکستن
🔻قلم‌کردن = دوپاره‌کردن، شکستن
🔻قلم کشیدن = بریدن، زُدودن، نادیده گرفتن
🔻قلم‌مو = خامه‌مو، مویین‌خامه
🔻قلمی‌شدن = کِلکی‌شدن، نوشته‌شدن
🔻قلمی‌کردن = کِلکی‌کردن، نوشتن، یادداشت‌کردن
🔻اهل قلم = نویسنده، نویسندگان، نویسکاران
🔻سیاه قلم = سیاه خامَک، سیاه خامه
🔻یک‌قلم = همه، همگی، یک‌جا، یک‌بار، یک‌باره، یک‌سره
🔻اقلام = خامه‌ها، کِلک‌ها، نمونه‌ها، کالاها، ریزِ کالاها
🔻اقلامی از = نمونه‌هایی از
🔻اقلام صادراتی = کالاهای فرستنی، ریزِ کالاهای فِرِستَنی
🔻اقلام وارداتی = کالاهای آوردنی، ریزِ کالاهای آوَردَنی


✍️نمونه:
🔺قلم را در قلمدان قرار دادم =
کلک را در کلکدان نهادم/ گذاشتم/ هِشتَم/ جای دادم

🔺قلم در قلمدان قرار دارد =
خامه در خامه‌دان است/ جای دارد

🔺قلم در قلمدان قرار گرفت =
خودکار در جاخودکاری جای گرفت/ نهاده شد

🔺سفارش رسید ولی چند قلم کسری داشت =
سِپارش رسید ولی چند کالا/دانه کمبود داشت

🔺فلانی یک‌قلم صدهزار تومان جنس خرید =
بَهمانی یک‌جا سَدهزارتومان کالا خرید

🔺اسمش از لیست قلم خورده بود =
نامش از پِهرست زدوده شده بود

🔺قلمِ توانایی دارد =
خامه‌ی توانایی دارد
نویسندگی توانایی دارد
نویسنده‌ی توانایی است

🔺بعضی از اقلام افزایش بها داشتند =
برخی از کالاها افزایش بها داشتند

🔺از ارتفاع سقوط کرده و جفت پاهایش قلم شده بود =
از بلندی افتاده بود و جفت پاهایش شکسته بود


#مجید_دری
#پارسی_پاک
#قلم #اقلام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻جاذب = اَندَرکِشَنده، کِشَنده، کِشاننده، کِشِش، به‌خودکِشَنده، گیرا، گیرنده، ربایِش، رباینده، ربایا، دلربا، دلفریب، دلکش، فریبنده، آهَنجیده(=بیرون کشیده)
🔻جاذب‌الرطوبه = نَم‌گیر
🔻جاذبه = کِشِش، گِرانِش(زمین)، ربایش، هَنجِش
🔻جاذبه اجرام = گرانش
🔻جاذبیت = کِشَندگی، گیرایش، دلربایی
🔻جذاب = گیرا، فریبنده، فریبا، دلربا، دِلکَش، دلپذیر، رُبایا، دوست‌داشتنی، تودل‌برو، زیبا، خوشایند، کِشنده، گیرنده
🔻جذابیت = گیرایی، گیرایش، دلربایی، رُبایش، زیبایی
🔻جذب = کِشِش، پذیرش، گیرش، گیرایی، ربایش، اندرکشیدن
🔻جذب کردن = کشیدن، دَرکشیدن، پذیرفتن
🔻جذب مایع = آشام
🔻جَذَبِه = گیرایی، کِشِش
🔻قوه جاذبه = نیروی گرانش، نیروی کِشِش، زور آهَنجا
🔻مجذوب = شیفته، شیدا، فریفته، دلبسته، دلباخته، گراییده، کشیده‌شده، رُبوده
🔻نیروی جاذبه = نیروی گرانش، نیروی آهنجا

✍️نمونه:
🔺این پودر جاذب رطوبت است =
این گَرد نَم‌گیر است

🔺برای جذب دانشجو اطلاعیه دادند =
برای پذیرش دانشجو آگهی دادند

🔺قوه‌ی جاذبه، ذاتی ماده است =
نیروی گرانش، سرشت ماتَک است

🔺چشم‌هایش جاذبیت خاصی دارد =
چشم‌هایش گیرندگی/گیرایی ویژه‌ای دارد

🔺جذب‌، پروسه‌ای است که در آن مایع به داخل حفره‌های یک ماده‌ی جامد کشیده می‌شود =
اَندَرکشیدن، فرایندی است که در آن آبگون به درون سوراخ‌های یک ماتَکِ دِج کشیده می‌شود

🔺مرد جذاب از نظر زنان چه مشخصاتی دارد؟ =
مرد دلربا/دوست‌داشتنی از دید زنان چه ویژگی‌هایی دارد؟

🔺این مشخصه‌اش برای بقیه جذاب نبود =
این ویژگی‌اش برای دیگران خوشایند نبود

🔺این محصول جذابیتی برای خریدار نداشت =
این فراورده گیرایی‌ای برای خریدار نداشت

🔺جذابیتش شهره‌ی خاص و عام بود =
دلربایی‌اش زبانزد همه بود

🔺عظمت تخت‌جمشید مسافران را مجذوب خودش می‌کند =
شکوه تخت‌جمشید گردشگران را شیفته‌ی خودش می‌کند

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#جاذب #جاذبه #جاذبیت #جذاب #جذابیت #جذب #جذبه #مجذوب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🌲 «به گیتی سرافراز و مِهتَر منم»


بسیار دیده و شنیده‌ایم که برخی در نوشتار یا گفتارشان می‌آورند: «بنده خوبم، حقیر را شرمنده کردید، نوکرتم، ...»!
از زمانی که از دشمنان شکست خوردیم و نیاگان پاک ما را به بردگی و کنیزی و بندگی بردند و به ما «موالی»(بردگان، نوکران، بندگان) گفتند، این خوی بنده و نوکر بودن در فرهنگ ما جا باز کرد و از آن پس زیر هرچه می‌نویسیم می‌آوریم «این حقیر، این حقیر سراپاتقصیر، الاحقر فلانی، بنده، بنده‌ی کمترین، ...». و یا می‌گوییم «نوکر شما، چاکر شما، غلامتم، ...»!
و این‌چنین فرهنگ توسری‌خوری را به‌همراه این واژگان که از تازش دشمنان برایمان به‌یادگار مانده است گسترش می‌دهیم. فرهنگی که در هیچ کشور پیشرفته و شهرمندی دیده نمی‌شود.
شایسته است به جای همه‌ی این واژگان سبک و پست، با سربلندی و سرافرازانه بگوییم «من».

بدین گیتی اندر نشانه منم
سر راستی را بهانه منم


🌲 #مجید_دری
🌲 #پیام_پارسی
🌲 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻نقطه = ۱. دیل، تیل*، خال، ۲. گاه، بخش، گوشه، جا، ۳. کُیان، میانه، میانک(مرکز) ۴. نوک، لبه
🔻نقطه اتصال = پیوندگاه
🔻نقطه اتکاء = اَندَخسگاه(اَندَخس=پشتیبان)
🔻نقطه اثر = هِناگاه، دیلِِ کاربَست
🔻نقطه اوج = بالِست، اوجگاه
🔻نقطه تقارن = دیلِ یکسَنجی
🔻نقطه توقف = مانگاه(در خُنیا)
🔻نقطه ثقل = گرانیگاه
🔻نقطه‌چین = دیل‌چین
🔻نقطه حرکت = تازگاه
🔻نقطه حساس = سُهِشگاه
🔻نقطه‌دار = دیل‌دار
🔻نقطه دایره = میانَک پرهون
🔻نقطه روشن پرگار = دیل روشن پرگار، 1. میخ سپهر(=قطب فلک)، 2. میانک جهان
🔻نقطه زرین = دیل زرین
🔻نقطه شروع = آغازگاه
🔻نقطه‌ضعف = گزک، آسيب‌گاه، زبونگاه
🔻نقطه عزیمت = یازگاه
🔻نقطه عطف = چرخِشگاه
🔻نقطه‌گذاری = دیل‌گذاری، نشانه‌گذاری
🔻نقطه مقابل = هَمخَوند(هم آوای هَمچَند)
🔻نقطه موهوم = دیلِِ پنداری
🔻نقطه‌نظر = دیدگاه، نگرگاه، نگرش
🔻نقاط / نُقَط = (نقطه‌ها)، دیل‌ها

✍️نمونه:
🔺نقطه سَرِ خط =
دیل سر رَج

🔺پاره‌خط، خط راستی است که بین دو نقطه محصور باشد =
رَجپاره، رَجی است که میان دو دیل کشیده شده باشد

🔺یک دایره، هم تقارنِ محوری دارد و هم تقارن نقطه‌ای =
یک پَرهون، هم یکسَنجی گـِردگاهی دارد و هم یکسَنجی دیلگاهی

🔺عمیق‌ترین نقطه‌ی دنیا در اقیانوس آرام است =
ژرف‌ترین جای گیتی در اَبَردریای آرام است

🔺بحث‌های مفید به ظهور نقطه‌نظرهای جدید منجر می‌شود =
گفتمان سازنده به پیدایش دیدگاه‌های نو می‌انجامد

🔺در هر نقطه‌ای از شهر قابل دسترسی است =
در هر گوشه‌ای از شهر دست‌یافتنی است


* "تیل" واژه‌ای دساتیری است و بهتر است که آن را به‌کار نبریم("دساتیر" نام نَسک(کتاب) پیامبری دروغین به نام "ساسان پنجم" است که واژه‌های ساختگی آن مایه‌ی گمراهی فرهنگ‌نویسان و سرایندگان پس از خود شد. برخی از واژه‌های دساتیری امروز در میان پارسی‌زبانان رواگ(رواج) دارد).

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#نقطه #نقاط #نقط
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻الان = اکنون، اینک، اینگاه، این‌هنگام، همینگاه، همین‌دَم، این‌دَم، هم‌اکنون، هم‌اینک، ایدَر

نمونه:
🔺الان میام، کمی طاقت بیارید =
هم‌اینک می‌آیم، کمی تاب بیاورید
به‌زودی می‌آیم، اَندی بَرتابید

🔺الان پشت فرمونم، نمی‌تونم صحبت کنیم =
اکنون پشت فرمان هستم، نمی‌توانم سخن بگویم

🔺بیدار شو از خواب خوش ای خفته چهل سال
بنگر که ز یارانت نماندند کس «ایدَر» #ناصرخسرو

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#الان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻لید = (Lead)، پیشی
🔻لیدر = (Leader)، رهبر، پیشوا، راهنما، پیشگام، سالار، سرکرده، سردسته، سرور
🔻لیدرشیپ = (Leadership)، رهبری
🔻لیدری = رهبری، پیشوایی
🔻تور لیدر = (Tour Leader)، گَشت‌بَر


✍️لیدِر (Leader) واژه‌ای انگلیسی است که در پارسی کاربردی چندگانه دارد:
🔺در ساستاری(سیاست) به چَمِ(معنی) رهبر و پیشوای باهَماد(حزب) است.

🔺در گردشگری به گونه‌ی «گَشت‌بَر»(تورلیدر، Tour Leader) و به آرِشِ(معنی) راهنمای برنامه‌ی گشت ‌است.

🔺در بازاریابی هَمبَندی(شبکه‌ای) چِمارِ(معنیِ) سردسته، بالاسری و پشتیبان را دارد.

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#لید #لیدر #لیدری #لیدرشیپ #تورلیدر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
زبانت ارچه پوشنده‌ی راز توست
همی رنگ چهرت بگوید درست #اسدی_توسی

روز ۲۱ فوریه «روز جهانی زبان مادری» است. روزی که از سوی یونسکو برای پاسداری از زبان‌های در آستانه‌ی نابودی و پاسداشت گوناگونیِ زبان‌ها نامگذاری شده است.

زبان بازتاب‌دهنده‌ی فرهنگ مردمی است که به آن زبان سخن می‌گویند. نماینده‌ی کیستی آن‌هاست و جهان آن‌ها را می‌شناساند.
زبان پدیده‌ای است که همچون باشَنده‌ای(موجودی) جاندار با مردمان خود زندگی می‌کند، آن‌ها را در بازگوکردن جهان‌شان یاری می‌دهد، در کنارشان می‌بالد، دگرگون می‌شود و هَتا(حتی) گاهی می‌میرد.

یک نکته بر همگان روشن است و آن‌ اینکه گوناگونی(تنوع) زبانی رو به پسرفت است. چنانچه بر پایه‌ی آمارهای یونسکو نزدیک به نیمی از شش‌هزار زبان زنده‌ی جهان که گویِش‌وَر دارند، در پرتگاه نابودی هستند و تا پایان سده‌ی ٢١ از میان خواهند رفت.

مرگ هر زبان به ماناک(معنای) ازدست‌رفتن زنجیره‌ای از فرهنگ، دیروک(تاریخ) و آیین گروهی از زمینیان و یا بهتر بگوییم به ماناکِ مرگ گوشه‌ای از فرهنگ آدمی است.

در ایران افزون بر زبان پارسی، روی‌هم‌رفته نزدیک به ۷۰ زبان و گویش رواگ(رواج) دارد. بزرگ‌ترین گروه‌های زبانی ایران، زبان پارسی، آذری، کُردی، ترکمنی، گیلکی، مازندرانی، تالشی، لری، اَربی(عربی)، بلوچی، لکی، تاتی و ارمنی است.

گوناگونی زبانی بخشی از گوناگون زیستی است و پاسداری از بَرماندِ(میراث) نابَسودنی(ناملموس) که زبان بخش بزرگی از آن است، در کنار بَرماندِ بَسودنی، خویشکاری(وظیفه‌ی) همه‌ی ایرانیان و جهانیان است.

روز جهانی زبان مادری، بر همه‌ی گویِش‌وَران به زبان مادری فرخنده و گرامی باد.


#مجید_دری
#روز_جهانی_زبان_مادری
goo.gl/hMoHde
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻در عین حال = در همان سان، به همان سان، بااین‌همه
🔻در عین = با همه‌ی

✍️نمونه:
🔺در عین حال که انسان می‌تواند اجتماعی باشد، می‌تواند شدیدا هم منزوی باشد =
به همان سان که آدم می‌تواند مردمگرا باشد، می‌تواند بسیار هم گوشه‌گیر باشد
در همان سان که آدم می‌تواند خوگَر باشد، می‌تواند به‌سختی هم کناره‌گیر باشد

🔺در عین حال من فکر نمی‌کنم بتوانم به او اعتماد کنم =
بااین‌همه گمان نمی‌کنم بتوانم به او باور داشته باشم

🔺در عین سادگی، ولی خیلی قشنگ بود =
با همه‌ی سادگی، بسیار زیبا بود

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#درعین #در_عین #درعین_حال #در_عین_حال
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻شَمال = باد اَپاختَری، باد باختَری، نرم‌باد، باد نرم، باد خوش، دم‌باد، باد خنک
🔻شِمال = اَپاختَر، باختر*، بالادست، بالا، دست چپ
🔻شِمال شرقی = اَپاختَر خورآیی، اَپاختَر خورآیانی
🔻شِمال غربی = اَپاختَر خوربَری
🔻شِمالی = اَپاختَری، اَپاختَریک
🔻نیمکره شِمالی = نیمپادَک اَپاختَری، نیم‌گویال اَپاختَری
🔻نیمه شِمالی = اَپاختَرنیمه، نیمه‌ی اَپاختَری، نیمه‌ی بالایی

❗️پی‌نوشت:
۱. «باختَر» دِگَریده‌ی «اَپاختَر» است که به‌نادرست به‌جای «غرب» به‌کار می‌رود.
۲. گفته می‌شود «شِمال» را می‌توان پارسی دانست. چرا که «شِم» به چم(معنی) «سرما» است و در واژه‌ی «شمیران»(=جای سردسیر، در برابر تهران=جای گرمسیر) نیز با همین چِمار(معنی) آمده است.

✍️نمونه:
🔺بحر خزر در شمال ایران قرار دارد =
دریای مازندران در اَپاختَر ایران است
دریای کاسپیَن در بالای ایران است

🔺شَمال از جانب بغداد خیزد
گناه مردم شط‌العرب چیست؟ =
باد خنک از سوی بغداد خیزد
گناه مردم اروندرود چیست؟

🔺ز البرز بزرگ در شِمال ری
هر شب دم دلکش شَمال آید #بهار =
ز البرز بزرگ در بالای ری
هر شب دم دلکش نرم‌باد آید

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#شمال #شمالی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻البته = اگرچه، چراکه‌نه، هرآینه، به‌هرروی، هرچند، هرگز، همانا، بی‌گمان، به‌راستی‌که، بااین‌همه، زنهار
🔻صدالبته= سَددَرسَد(صددرصد)

نمونه:
🔺البته درک درستی از آن ندارند=
هرچند/اگرچه دریافت درستی از آن ندارند

🔺فکر می‌کنی تورا بخشیده‌ام؟ البته که نه!=
گمان می‌کنی تورا بخشیده‌ام؟ به‌راستی که نه!
می‌پنداری تورا بخشیده‌ام؟ بی‌گمان نه!
می‌گمانی تورا بخشیده‌ام؟ زنهار که نه!
به‌گمانت تورا بخشیده‌ام؟ هرگز!

🔺البته قولی است مشهور که مطبوعات رکن و قوه‌ی چهارم مملکتند=
هرآینه گفته می‌شود که چاپنامه‌ها، ستون و نیروی جهارم کشورند


گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#البته
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


عید = جشن، روزبه، بزم، سور(عید مذهبی)، خواران(پارسی پهلوی)، شادی کردن

عید اَضحَی = (عید قربان)، جشن گوسپندکشان

عید غدیر خم = جشن آبگیر خم

عید فطر = جشن روزه‌گشا

عید قربان = جشن گوسپندکشان

عید مذهبی = سور(پارسی پهلوی)

عید نوروز = جشن نوروز
عید ولادت = جشنِ زادروز، زادسور، زادجشن، زاج‌سور

عیدی = شادیانه، روزبهانه، نیوِک، دستلاف

نمونه:
عیدتان مبارک =
بزم‌تان شاد باد
نوروزتان پیروز
چشن‌تان فرخنده باد

عید سعید نوروز را تبریک میگویم =
جشن نوروز بهروز را شادباش می‌گویم

عیدی دادن در عید نوروز، از رسوم قدیمی ایرانی است =
شادیانه دادن در جشن نوروز، از آیین‌های کهن ایرانی است

#مجید_دری
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🌱🍀آمد نوروز هم از بامداد
آمدنش فرخ و فرخنده باد
#امیر_مغزی

سخنِ تازه از نوروز گفتن دشوار نیست. بی‌همتاییِ نوروز آن را بَرماند و یادگارِ جاودانه‌ای ساخته است که برای همه‌ی مردمان و سرزمین‌ها سخنِ نویی برای گفتن دارد.
آشتی، دوستی، تازگی، نوسازی، زیبایی، شادابی، شادزیستن، مردم‌دوستی و مهرورزیدن همگی از نمودهای فراوان نوروز است که از نمادهای آشنا و مینوی آن دریافت می‌شود.
نوروز یگانه آیینی است که هیچ‌گاه به کینه‌ورزی‌ها، دشمنی‌ها، جنگ و نادانی دامن نزده است.
نوروز یادگاری است که وامدار هیچ دین و آییی نیست، به هیچ تیره و تباری وابستگی ندارد و دربند هیچ مردم و سرزمینی نیست. از همین‌روست که مانایی و پایایی‌ای این‌چنین خیره‌کننده یافته است و اندک نابخردانی که در زمان‌های گوناگون کوشیدند تا با این آیینِ مینوی رویارویی کنند نیز جز به ویرانه‌های فراموشی ره نبردند.
جهان امروزینِ ما بی‌سامان‌تر از همیشه نیازمند دوستی و همدلی‌ای است که رَهاوَرد جاودانه‌ی نوروز می‌باشد. جهانِ امروز نیازمندِ نوروز است تا شکاف‌ها، زخم‌ها و دردهای بی‌شمارش را بهبود بخشد. چرا که نوروز هیچگاه برای مردمانش جنگ و دشمنی به همراه نیاورده است و هَتا در گرماگرمِ دشمنی‌ها و آتش‌افروزی‌ها پرتواَفشانِ دوستی و آرامش بوده است.
#نوروز به ویرانه‌های تنگ‌دستی و ناامیدی نیز سر می‌زند تا یادآوری نماید که زندگی دنبال می‌شود، امید همچنان زنده است و روز نویی آغاز شده است.
سایه‌سار جاودانه‌ی نوروز بختگاهی دوباره است برای از نو آغاز کردن و از نو زیستن، بی اندوه و با امیدهایی بی‌شمار.

سینه پر مهر
روزگار به کام
و نوروزتان پیروز!


#مجید_دری
فرتور: «هفت‌سین کمال‌الملک»
B2n.ir/b67579

@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻ضبط = Record، سِدابرداری(صدابرداری)، آواگیری، واگَت، نگهداری، نگهداشت، گرفتن، بایگانی، از آنِ خود، بازداشت، فراهم‌آوردن
🔻ضبط‌صوت = سِداگیر، آواگیر، آوانگهدار، آوانگار
🔻ضبط‌کردن = To record، واگَتیدن، به‌نواربرداشتن، گرفتن، نگاهداری، بایگانی‌کردن، از آنِ خود کردن، زیر فرمان آوردن، فروگرفتن
🔻ضبط کرد= به‌نوار برداشت، واگَتید، گرفت، بایگانی کرد، از آنِ خود کرد، فروگرفت
🔻ضبط کن= به‌نوار بردار، بِواگَت، سِداگیری کن، آواگیری کن، بگیر، بازداشت کن، بایگانی کن، از آن خود کن، فروگیر
🔻ضبط‌ و ربط= گردآوری، آراستگی، سامان، سر و سامان، سرپرستی جایی یا کاری، یادداشت‌کردن
🔻ضَباط= بایگان، واگَت‌گر
🔻ضُباط= (ضابط ها)، بایگان‌ها، واگَت‌گران
🔻ضباطت= بایگانی، نگهداشتن
🔻مضبوط= نگاهداشته، بایگانی‌شده، اُستُوان، استوار، از بر شده، به‌یادسپرده، بازداشته، اَمیت(=بی‌غلط)
🔻مضبوطات= نگاهداشته‌ها، بایگانی‌شده‌ها
🔻مضبوط‌داشتن= نیک نگاه‌داشتن، استوارکردن، میت برگرفتن(میت=غلط)
🔻مضبوط‌کردن= نیک نگاه داشتن، استوارکردن، میت برگرفتن(میت=غلط)
🔻مضبوطه= نگاهداشته، بایگانی‌شده

نمونه:
🔺مخفیانه صدایش را ضبط کردند=
پنهانی سِدایش را واگَتیدند
پنهانی سِدایش را برداشتند
پنهانی سِدایش را گرفتند
پنهانی سِدایش را به‌نواربرداشتند

🔺اموال مسروقه با مساعی مامورین انتظامی کشف و ضبط شدند=
کالاهای دزدیده‌شده با پشتکار شهربانی یافته و نگهداشته شدند
دزدیده‌ها با کوشش‌های گَمارده‌های شهربانی بازیافته و فروگرفته شدند

🔺ضبط‌وربط امور را بر عهده گرفت=
سروسامان‌دادن کارها را بر دوش گرفت


گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#ضبط #ضبط_صوت #ضباط #ضباطت #مضبوط #مضبوطه #مضبوطات #Record
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻«سرطان» واژه‌ای بیگانه است که در زبان پارسی به چند چم به‌کار می‌رود:
- از بیماری‌ها: Cancer، چَنگار، دُژبافت
- از جانوران: Crab، خرچنگ، کَرچنگ
- از ماه‌ها: تیر
🔻سرطان بحری= خرچنگ دریایی
🔻سرطان نهری= خرچنگ رودی
🔻سرطان خون= Leukemia، خون‌چَنگار، چَنگارِ خون
🔻سرطان‌زا= چَنگارزا، مایه‌ی دُژبافتی
🔻راس‌السرطان= سر چَنگار
🔻غده‌ی سرطانی= توده‌ی چَنگاری

نمونه:
🔺سرطان، تکثیر بی‌رویۀ سلول‌ها به سبب جهش ژنتیکی و دست‌اندازی به بافت‌های مجاور است که باعث اختلال در عملکرد آن بافت می‌شود=
چَنگار، افزونی بی‌رویه‌ی یاخته‌ها به رایَن جهش زَکَیکی و دست‌اندازی به بافت‌های کناری است که مایه‌ی آشفتگی در کارکرد آن بافت می‌شود


گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#سرطان #Cancer #Crab #Leukemia
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻ضابط= سَرباک، پاسدار، نگهبان، نگاهدارنده، بایگان، فراهم‌آورنده، پاکار(=مباشر)، کاردار، فرماندار، مرد هشیار، مرد نیرومند، باژستان(گمرک)، شماررَس(=مُمَیِز)، افسر، دهدار، دهخدا
🔻ضابطه= دستور، شیوه، روال، آسال، فراریز(=حکمی کلی منطبق بر جزییات)، باژستانی
🔻ضابطین عدلیه = پاسگَران، کارگزاران دادگستری
🔻ضابط قضایی= پاسگر، کارگزار دادگستری
🔻انضباط= ادب، سامان‌گرفتن، سامان‌پذیری، به‌سامانی، آراستگی، بِنُوایی، سِرُوشِگی
🔻انضباطی= سِرُوشیک
🔻باانضباط= باادب، ساماندار، آراسته، به‌سامان
🔻بی‌انضباط= بی‌ادب، گستاخ، شلخته، ولنگار، نابسامان، ناخوددار
🔻منضبط= به‌سامان، ساماندار، سامانمند، سخت‌گیر

نمونه:
🔺ساخت‌وساز‌ها در کشور باید طبق ضابطه صورت بگیرد=
ساخت‌وساز‌ها در کشور باید برپایه‌ی دستور/آیین‌نامه انجام یابد

🔺با ایجاد قشونی باانضباط، به جنگ دشمن رفت=
با پدیدآوردن سپاهی به‌سامان و گوش به‌فرمان، به جنگ دشمن رفت

🔺از محصلین باانضباط مدرسه است=
از شاگردان آراسته‌ی دبستان/دبیرستان است
از دانش‌آموزان باادبِ آموزشگاه است


گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#ضابط #ضابطه #انضباظ #منضبط
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
💭 روز روانشناس، روز اندیشه در چرایی رفتار آدمی


امروز روز اندیشه در رفتار مردم است.
روز چرایی رفتار آدمی است.
روز اندیشیدن به ویر(ذهن) است.
روز اندیشِش در روان است.
روز به چالش‌کشیدن ویر و روان، این پیچیده‌ترین سویِگان(بُعد) آدمی است.
امروز روز نگاهی ژِرف به بازی‌های کودکانه است.
روز پرسیدن از چراییِ رفتارِ تُندِ آدمی است.
روز کوشش برای به آرامش‌رساندن دو دل شکسته است.

امروز روزِ سَرایی(اُتاقی) آرام و ساده با نیم‌تختی(کاناپه‌ای) است که هزاران تَن رنج‌های سخت زندگی‌شان را بر آن اشک ریخته‌اند.
سرایی آرام که آرامِشگاه یاوری پذیرنده است. کسی که رها از خود به آرامش آدمی می‌اندیشد.
امروز روز به‌چالش‌کشیدن رفتارهای بُنباوَر(دُگم) و آسیب‌زننده به زندگانی آدمی است.
روز اندیشیدن در سرشت و چیستی پِنداشت آدمی است.

امروز روز اندوهگین شدن ما برای دیدن آینده‌ی کودکی دست‌فروش است.
روز نگاه رنج‌آور به بیماری بَنگِش(اعتیاد) است و دردهای بی‌کران آن.
روز ژَرف‌نِگری به رفتار رانندگی شهروندان است.
روز گام‌زدن بر پیاده‌روهای شهرمان و شمردن پالایه‌های دی‌کَر(فیلترهای سیگار) کف پیاده‌رو است.

روز همدلی با گریه‌های زنی رنج‌کشیده از رفتارهای همسر آزارگَرَش است.
روز فریادهای بی‌سِدا(صدا)ی گُسارِشِ اَفیونِ(مصرف مخدرِ) «گل» در آموزشگاه‌ها است.
روز دست‌های رَج‌رَجِ(خط‌خطیِ) برخی دخترکان دبیرستان است که هر دَم به خودکشی می‌اندیشند.

روز شمردن دی‌کَرهای وَسان‌ها(سیگارهای میلیون‌ها) زن دودی است که پنهان از چشم همسران‌شان رنج را دود می‌کنند.
روز فریاد از بدرفتاری‌های خانگی است.

امروز روز روانشناس است و نیم‌تختش و سَرایی آرام و اشک‌هایی ریخته... و باز همدلی و آرامش.
روز شادمانی از آرام‌شدن همسرانی ناسازگار
و روز مهربانیِ راستین با مردم، همانگونه که هست!

جهان یک روانشناس جهانی ژرف است که تنها باید روانشناس باشی تا آن را دریابی.
شاید نوشتن نوشتاری در خور این روز به درازای دیرزیویِ(طولِ عمرِ) اندیشه‌های یک روانشناس باشد.

۲۹ آپریل، روز جهانی روانشناس بر روانشناسان همایون باد 🌹

yon.ir/Ravan
فرستنده #سمانه_فارسی
برگردان به پارسی پاک #مجید_دری
#روانشناس #روز_روانشناس #پیام_پارسی


💭 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی

برگردان نامه‌ی دیوانی(اداری) به پارسی


«هوالقادر»
همواره شایستگی و لیاقت در عرصه مدیریت از جایگاه رفیعی برخوردار بوده و شاخص تعیین کننده‌ای در واگذاری مسئولیت‌هاست.

جناب آقای....
باسلام و تحیّت
ویژگی‌های برجسته شخصیتی و اجرایی حضرتعالی سبب گردید تا این مسئولیت مهم بر دوش و دست-های توانایتان دوام و قوام گیرد. رجاء واثق دارد با عنایت به سوابق و خدمات ارزنده آن مقام عالی در سالیان متمادی خدمت در عرصه آبادانی استان و بطور خاص و مشهود ، مدیریت توانمند و اثربخش جنابعالی در بحران‌های اخیر استان شاهد توسعه و گسترش فعالیت‌های حوزه عمران و سازندگی در دیار عزیزمان باشیم. این بالندگی را به شما تبریک عرض می‌نمایم و مزید توفیقات روزافزون‌تان را از پروردگار یکتای بی‌همتا مسئلت دارم.


🖋 #برگردان_به_پارسی


به نام مهرآفرین

شایستگی  و برازندگی در پهنه‌ی راهبری، همواره از جایگاه والایی برخوردار بوده و نمودارِ کارسازی در واگذاری سرپرستی است.

کیا … ارجمند/سَروَر … وَرجاوَند
با درود
ویژگی‌های برجسته‌ی رفتاری و کارکردی شما، زمینه‌ساز شد تا این کار بزرگ بر دوش و دست‌های توانمند شما استوار گردد.
با آگاهی از پیشینه و کارهای ارزنده‌ی آن بزرگوار در سالیان بسیارِ یاری‌رسانی و کوشایی در زمینه‌ی آبادانی استان، و به‌ویژه راهبری توانمند و کارساز شما در پیشامدهای چندی پیشِ استان، امید بسیار داریم که بیننده‌ی پیشرفت و پویایی در گستره‌ی آبادانی و سازندگی دیار دلبندمان باشیم.
این بالندگی را به شما شادباش می‌گوییم و افزونی بهروزی‌های روزافزونتان را از پروردگار یکتای بی‌همتا خواهانیم.

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#تبریک #تشکر #نامه_نگاری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻النگو= دستبند، دست‌آویز، دستیاره، دستینه، دستبانچه، بازوبند، دست‌آورنجن، دست‌برنجن، دست‌رنجن، دستانه، چوری(خراسانی)

نمونه:
🔺النگوهایش تماما از طلا بودند=
دست‌آویزهایش همه از زر بودند
همه‌ی دستانه‌هایش زرین بودند

🔺مسی کز وی مرا «دستینه» سازند
به از سیمی که در دستم گدازند #نظامی

🔺پیش آمد بعد سه روز آن زنش
پس نهاد آنجا دو «دست‌ابرنجن»ش #عطار

🔺ز دست این دل پر شیون خویش
همی پیچم چو «دست‌اورنجن» خویش #عطار


گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#النگو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔶🔹 در ستایش گزیده‌گویی


در روزگاری زندگی می‌کنیم که پیشرفت روزافزون فناوری‌ و شتاب بالای نوآوری و نویابی‌های آدمی، به‌ناچار مردمان را به‌سوی کم‌گویی و گزیده‌گویی کشانده است و دیگر زمان و پروایی برای شنیدن و خواندن پرگویی‌ها و پرچانه‌گی‌های همیشگی، برای کسی نمانده است.
به دیگر سخن، امروزه کمینه‌گرایی(مینیمالیسم) اندک‌اندک جای بیشینه‌گرایی(ماکسیمالیسم) را در میان مردمان گرفته است و گزافه‌گویی نیست اگر بگوییم همین برخوردهای ساده و دوری از رودربایستی‌ها می‌تواند زندگی را ساده‌تر و پیوندها را دوستانه‌تر گرداند.

برای نمونه پیش از این اگر می‌خواستیم کسی را از مرگ کسی آگاه کنیم، برایش این‌چنین می‌نوشتیم:
- «معرف حضور مبارک و انورتان هست که حاج‌حسن‌آقا به مرگ مفاجات بدرود حیات گفته و از دنیای فانی به‌سوی دار باقی شتافته و روی در نقاب خاک کشیده است!»
اگر گزارش را به‌درستی بررسی کنیم، تنها آگاهی سودمندی که در آن پیدا می‌کنیم این است:
- «حسن مُرد!»

از همین‌روست که از دیرباز تاکنون خردمندان و بزرگان همواره مردمان را به کم‌گفتن و گزیده‌گفتن سِپارش کرده‌اند و «نظامی» چامه‌سرای بزرگ ایرانی نیز چنین می‌سراید:
کم گوی و گزیده گوی چون دُر
تا ز اندک تو جهان شود پُر
یک دست گل دماغ‌پرور
از خرمن صد(سَد) گیاه بهتر


#مجید_دری
#پیام_پارسی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻فنجان= Cup، پِنگان، جام
🔻فنجانک دستگاه تقطیر= پِنگانک دستگاه چِکِش
🔻فیروزه‌پنگان= پیروزه‌پنگان، آسمان
🔻فیل و فنجان= پیل و پِنگان

❗️برخی «فنجان» را برگرفته از «پِنگان» پارسی می‌دانند.
برخی نیز آن را برگرفته از «Pinax» یونانی می‌دانند.

نمونه:
🔺یه فنجون چایی براتون بریزم؟=
یک پِنگان چای برای‌تان بریزم؟

🔺رفتم آن‌جا، لنگان لنگان
شربت خوردم، «پنگان پنگان» #مولوی

🔺چیست این گنبد که گویی پُرگهر دریاستی
یا هزاران شمع در «پنگان»ی از میناستی #ناصرخسرو

🔺که آراید چه می‌گویی تو هرشب سبزگنبد را
بدین نورسته نرگس‌ها و زراندود «پنگان»ها #ناصرخسرو

🔺کی ز انگشت همچو بادنگان(بادمجان)
تیر شاید گذاشت بر «پنگان»؟ #اوحدی

🔺در جهانی چه بایدت بودن
که به «پنگان» توانش پیمودن #سنایی

🔺سر و بن چون سر و بن «پنگان»
اندرون چون درون باتنگان(بادمجان) #بوشکور


#مجید_دری
#پارسی_پاک
#فنجان #Cup
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸